📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
🎙بهروایت: حاجیحییعبدالجباری
6⃣ #قسمتششم
✍یکی از مشاغل شریف و پر زحمت روزگار قدیم
#دشتبانی (deshtebani) یا همان دشتبونی بود
💫کشاورزان روستا برداشت گندم، جو و ارزن را دِروکردن (deroukardan) میگفتند
که تا حدود سه دههی پیش با دست
و بوسیلهی #اراقی (oraghi) یا همان داس انجام میشد
✍آنان پس از دروکردن،
🌾بافه های گندم و جو را
بوسیله طناب و با الاغ
به مکانی دیگر به نام
#جاخرمن (jakharman) منتقل میکردند
🌾 #جاخرمن :
زمینهای ناهموار و بلند در حاشیه اراضی زراعی قابل کشت نبود که به مرور زمان
سفت و سخت شده بودند
مردمان روزگار قدیم برای تبدیل #سوفالهای گندم و جو به #کاه
👈از این زمینها استفاده میکردند و به آن زمینها #جاخرمن میگفتند
✍رعایا پس از انتقال سفالها به جاخرمن
👈در اولین فرصت بوسیله چُن (chon)
آن را به کاه تبديل میکردند
سپس برای جداکردن دانه از کاه #بوجاری میکردند
🟡زمینهای ضلع شمالی چشمه آبسهئر و اطراف چشمه محلهده
به خصوص ضلع شمالی ارگ تاریخی مالواجرد
همگی #جاخرمن بودند
🔴 #دشتبون (deshteboon) :
روزگار قدیم به شخصی که کارهای ذیل را انجام میداد
#دشتبون میگفتند
1⃣ طی سال فقط حدود یکی دو ماه از جاخرمن استفاده میشد
بههمین دلیل در آن زمینها
خار و خاشاک میروئید و لازم بود قبل از انتقال بافه های گندم و جو به جاخرمن
#دشتبان را خبر کنند تا جاخرمن را از خار و خاشاک پاکسازی کرده و آنجا را #جارو کند
2⃣یکی دیگر از وظایف دِشتِبون سقائی بود
#سقا در روزگار قدیم میبایست آبگرم چشمه را به روشی خنک کرده و به تشنگان
آب خنک بدهد
☀️در ظلّ گرما کشاورزان روستا با وسایل آن روزی مثل چُن (chon) سفالهای گندم و جو را خرد کرده سپس با اَچّون(achchon) حاصل را به باد میدادند تا دانه از کاه جدا شود
☀️گرمای هوا از یک طرف و کار سخت و طاقتفرسا از سوی دیگر
#بوجارها را تشنه میکرد و دشتبونها که کوزهی آب خنک در دست داشتند
در محل کار آنان (جاخرمنها) به یاری کشاورزان میرفتند و با دادن یک #سله (sele) آب خنک به رعیت تشنه
#بوجار خسته
جان تازهای گرفته
به کار و تلاش خود ادامه میداد
3⃣ از وظایف دیگر دشتبونها
پابُنی (paboni) یا همان #نگهبانی شبانه
در اطراف جاخرمن ها بود تا حیوانی وارد #خرمنهای مردم نشود
✍از جمله کارهائى که در طول فصل گرما
⚜مرحوم شادروان
💠 #حاجملاعباس بههمراه همسرش
⚜مرحومه مغفوره
#حاجیهخانمبلقیسآقاشفیعی
جهت امرار معاش خانوادهاش انجام میداد
👈کار دشتبونی بود
👈ادامهے مطلب فرداشب
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
🎙بهروایت: حاجیحییعبدالجباری
7⃣ #قسمتهفتم
✍یکی از کارهائى که طی فصل گرما مرحوم شادروان
⚜ #حاجملاعباس باتفاق همسرش
⚜مرحومه حاجیهخانم بلقیس آقاشفیعی انجام میداد
کار دشتبونی بود
📣کشاورزانی که اطراف چشمه جاخرمن داشتند یکی دو روز قبل از انتقال بافه های گندم مزارع خود
حاجملاعباس را خبر میکردند و حاجملاعباس بههمراه همسرش بیل و جارو برداشته
به محل جاخرمن میآمدند و نخست #تیکها را با بیل زده
سپس آن فضا را #جارو میکردند
#تیڪ (tik) : بوتهتیغ را گویند
✍محل کار این زوج
جاخرمن های اطراف ارگ تاریخی روستا
در #سرچشمه بود
🌾 کشاورزان پس از اتمام کار درو و انتقال سفالها به جاخرمن مشغول
#چنکشی (chonkeshi)
میشدند و در آنزمان دشتبون #سقائی میکرد
✍در اوایل حاجملاعباس و همسرش
هر روز غروب که میشد
کوزههائی را از چشمه محلهده آب کرده
و در ضلع شمالی قلعه
کنار دیوار میگذاشتند
تا در طول شب آب داخل آن خنڪ شود
☀️با بالا آمدن خورشید
و گرمشدن هوا
حدود ساعت ۱۰ صبح دو نفری
#کوزه به دست و با
#سله چونکشها را
#سیراب میکردند
🌐 سالهاے بعد
حاجملاعباس کنار دیوار
و در پناه برج زاویهی شمال شرقی ارگ بزرگ مالواجرد
#گمبهای بنا کرده بود تا کوزهها را پس از پر کردن آب از چشمه
آنها را آنجا میگذاشتند
🔆سایه این گمبه
در طول روز
به خنڪ کردن آب داخل کوزهها
کمک میکرد و از آن کوزهها
#بوجارها و
#چونکشها را سیراب میکردند
همچنین خمره بزرگی داخل این گمبه قرار داده بودند که #دم_صبح توسط
⚜مرحومه مغفوره
حاجیهخانم بلقیس آقاشفیعی
با ریختن چندین سبو و کوزه آب
آنرا پُر میکرد
و حدود ظهر و بعداز ظهر که میشد
با خالی شدن کوزه و سبوها نوبت به آب خنڪ درودن خمره میرسید و این
#زوج آسمانیشده
مرتب
#رعیتهای بوجار و چون کش را آب میدادند
👈لطفا ادامهے مطلب فرداشب
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
🎙بهروایت: حاجیحییعبدالجباری
8⃣ #قسمتهشتم
💠مرحوم حاجملاعباس علاوه بر کار
#دشتبانی
👇در
#بنائی هم مهارتی داشت
✍همانطور که قبلا بیان شد
با حضور حاجملاعباس بههمراه خانوادهاش در روستا
👈منزل مرحوم حاجآقاسیدرضا حسنآبادی
(خانهی مرحوم حاجیهخانم فاطمه حسن حاجاسماعیل معروف به فرنگی)
توسط کدخدا
جهت سکونت به ایشان واگذار شد
🌐 سالهای بعد قطعه زمینی بایر
👈در محلهی گاریچه که برای کشاورزی مستعد نبود
👇جهت ساخت خانه
به حاجملاعباس بخشیده شد
✍آن مرحوم به اتفاق فرزندانش
مشغول ساخت خانه در آن مکان شدند
آنان با آوردن سنگ، خاڪ و مصالح دیگر بنائی
👈ساخت منزل خود را شروع کردند و بیش از ۷۰ درصد بنای منزلشان را
حاجملاعباس عبدالجباری شخصا و تنهائی
❌بدون کمک گرفتن از بنا یا استادکار بنائی، ساختند
✍ حاجملاعباس از سنگچین تا چینه کردن دیوارهای خانه
همگی را شخصا انجام دادند
✳️ایشان ساخت خانهاش را با زدن طاق های #ضربی به کمڪ #استادبنا به اتمام رساند
⚜ مرحوم #حاجیآخوند ضمن آگاهی کامل از دروس حوزوی
با #هوش ذاتی که برخوردار بود
👇در حوزههای :
🔰 #تاریخ
🔰 #اشعار و ادبیات و
🔰 #محفوظات
پیرامون موضوعات مختلف
👈در علم #طب هم یَدِ طولائی داشتند
👇نمونههای زیادی از #طبابت ایشان نقل شده است که برخی را بیان مینمائیم
👈 ادامهی مطلب فرداشب
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
🎙بهروایت: حاجیحییعبدالجباری
9⃣ #قسمتنهم
✍ آقاے کربلائی حاجیحیی عبدالجباری از فرزندان مرحوم حاجملاعباس چنین نقل کرده است :
👇آن دوران ما بچهها در سنین #نوجوانی بازیگوشی و شیطنتهاے روزگار خودمان را داشتیم
🔅 یڪ روز که بر پشتبام خانه تیمچه یا همان منزل مرحوم حاجسیدرضا
که روبروے منزل مرحوم سيفاله محمحسين واقع بود
👈رفته بودم که از بالای پشتبام به پائین سقوط کردم
👈سرم با #جراحت و شکستگے شدید مواجه شد و هنوز #چهارراهی روی سرم از آن دوران به یادگار مانده است
🌐 آن روزگار اگر حوادثے از این قبیل پیش میآمد
و مامورین پاسگاه منطقه که به آنان
#امنیه (amniye) میگفتند
👈حادثه و قضیهی را متوجه میشدند بلافاصله خانواده را فراخوانده و ایشان را #بازخواست میکردند
⚜مرحوم پدرم (حاجملاعباس) در خانه نبود
و مادرم (مرحومه حاجیهخانم بلقیس آقاشفیعی)
از #ترس همسايهها که #مبادا به #امنیه_ها خبر دهند
👈بلافاصله درب خانه را بست و سَرِ مرا با پارچهای #ساندویچپیچ کرده
و در حالیکه از نای دل بدون صدا شیون و زاری میکرد
جسم بیهوش مرا به داخل #پستوئی میبرد
⏰ ساعاتے بعد پدرم به #منزل آمد و مادرم شرح ماوقع را میگوید و حاجملاعباس میگوید :
خوب،
#اتفاقی بوده که افتاده و کاریش نمیشه کرد
#یحیی هم اگه عمرش به دنیا باشه
که میمونه و اگر هم ...
هر چی خدا بخواد
⚜ مرحوم حاجملاعباس با آنچه که از #بیمارستان فاطمیهی قم کسب و تجربه بود
و مشاهده کرده بود که پرستاران و پزشڪان با زخمهای این چنین چگونه برخورد کردهاند
#دست بکار شده و با
#تنتوری
#الکل
👈و آهڪ که هماکنون در طبابت و #درمان کاربردے ندارد
#زخم عمیق سر مرا
#ضدعفونی میکند
🔴بهخاطر #خون زیادے که از سرم رفته بود حدود دو ماهی
#هوشیار نبودم و اغلب
#بیهوش بودم
✍بعداز آن مدت که هوشیار شدم هر زمان پدرم را میدیدم،
تن و بدنم میلرزید
بهخاطر اینکه میخواست زخم سرم را شستشو دهد و مجددا آن را #ببندد
👈یادم هست مرا از #اتاق به #حیاط میآورد و لب #باغچهی حیاط میخواباند
👈ابتدا با آب گرم و تنتورے
👈حسابی زخم سرم را شستشو میداد
💫سپس با #آهڪ آن زخم را ضدعفونے میکرد و با گذاشتن داروے گیاهی
مجددا سرم را میبست و این کار را هر روز انجام میداد تا زخم سرم کاملا خوب شد
🔴 #تنتوری :
همان #دواگلی است و داوگلی محلول قرمز رنگ که ترکیبی از الکل و مواد ضدعفونی کننده روزگار قدیم تولید میشد
👇ادامه فرداشب...
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
🎙بهروایت: حاجیحییعبدالجباری
#قسمتدهم
✍نقل دیگرے از #طبابت مرحوم حاجملاعباس عبدالجبارے
⚜مرحوم زندهیاد حاجمیرزارضا نیکبخت در ایام جوانی که حدود ۲۵ سن داشت
👈به همراه چند تن از مردان و پسران #فامیل
به صحرا میروند
⚜پدرش مرحوم شادروان
حاجحسین حاجعباس در آن زمان #تفنگی داشت
👇که بدین صورت مسلح میشد
🔫 #باروت و #گلوله از سَرِ تفنگ پر میشد سپس با زدن
#تپانچه
گلولهها بههمراه باروت شلیڪ میشد
✳️ آقامیرزارضاے جوان پس از ریختن ساچمه و باروت
مشغول کوبیدن آنها
با میلهے تفنگ بوده که ناگهان مخزن منفجر شده و تفنگ شلیڪ میشود و
☄ حاجمیرزارضا از ناحیهے #چشم آسیب #شدید میبیند
🆘 او را با هر وسیلهای بوده به #اصفهان و نزد چندین پزشڪ میبرند
👇اما آنها میگویند :
#اشڪ چشمش خشڪ شده و هیچ #درمانے ندارد
پساز مراجعه به چند مطب و پزشک
با ناامیدی به روستا باز میگردند
و مرحوم حاجحسین حاجعباس نزد حاجیآخوند میرود و جریان را به ایشان میگوید
✍ حاجملاعباس با دیدن چشم #میرزارضای جوان به پدرش میگوید :
#غصه نخور
من اینا برات درمان میکنم تشخیص اطباء اصفهان اشتباه بوده
💫در صحراهاے مالورد روزگار قدیم و هم اکنون
گیاهے میروید که محلی کشاورزان به آن
🌿 #مجوق (mejoogg) میگویند این گیاه
#ریشهاے است و داراے برگهاے نیمه سوزنے و تلخ میباشد که هیچ حیوان
🐐 #گیاهخوارے آن را نمیخورد
🌿 این گیاه خاصیت داروئے دارد
💠 حاجملاعباس هر روز مقدارے از ریشه هاے مجوق را میکند
سپس آنها را در #هاون میکوبید و حاصل آن را با دارویی دیگر
👈در سه نوبت داخل چشم حاجمیرزارضا میریخت
💫 این کار را مرتب حدود دو ماهی انجام داد
👇تا بالاخره #چشم مرحوم حاجمیرزارضا کاملا خوب شد و بینائی او کامل گردید
⚜ #مرحومحاجمیرزارضانیکبخت
بارها به این کار
#طبابت
مرحوم حاجملاعباس اذعان کرده،
میگفتند :
🌟من #چشمهایم را از مرحوم حاجملاعباس دارم
🌟 من #بینائی ام را مدیون مرحوم حاجملاعباس میدانم
👈ادامه این مطلب را يکشنبه هفته اینده تقدیم خواهیم کرد
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
🎙بهروایت: حاجیحییعبدالجباری
#قسمتسیزدهم
🔹یکی از جمله کارهائى که مرحوم حاجملاعباس به آن مشغولیت داشت کار و تلاش بر روز زمینهای کشاورزی بود
که
همانند سائر کشاورزان روستا بیل به دست
از شخم زدن زمین گرفته تا بذر پاشی، آبیاری وجینکردن، دروگری، بوجاری و...بود
💫روزگار قدیم اغلب زمینهای کشاورزی در روستا به کشت
🌾گندم و جو اختصاص داده میشد
و در فصل سرما معمولا بخاطر اینکه یخبندان بود
این زمینها آبیاری نمیشد و گیاه گندم و جو در فصل سرما نیازی به آب نداشت و مابقی زمینهای کشاورزی شامل محصولات دیگر 👇
👈در روز آبیاری میشد و آب چشمههای روستا
از غروب تا صبح روز بعد آب در هر صحرا #هرز میرفت
👈یعنی آب تمامی چشمهها از طریق جویها و کانالهائی که در همهی صحراها وجود داشت به سمت #آبغازغازی در جنوب شرقی مالواجرد
هدایت شده و از آن جا ابتدا به معدن #پوزریگ در شرق روستا
و سپس به #باتلاق گاوخونی میریخت
🌾 بعضی از زمینهای اطراف روستا از آب چشمه آبیاری نمیشد به این زمینهای بیآب
#خرابه میگفتند
اراضی بسیاری از این خرابهها گاها خاڪ شوری داشت و
#برداشت حاصل از آنها به سختی انجام میشد و
🌾با زحمت و تلاش پدران ما #آباد شده بودند
اما هیچ #سهمی از آب چشمهها نداشتند و حتی در فصل سرما که محصولات جو و گندم ۲ الی ۳ نوبت نیاز به آبیاری داشتند
#کشاورزان از آب اضافه که شبها هرز میرفت آن زمینها را آبیاری میکردند
🌾 این زمینها در فصل بهار از جمعآوری آب #زهکش زمینهای آباد (آبدار) در #حوضچههائی به نام #سلخ
آبیاری میشدند آب زهکش ها از آب چشمه #شورتر بود
⚜مرحوم حاجملاعباس زمین خرابهاش در صحرای #بنگی (bengi) را
جو و گندم کاشته بود و برای اینکه محصولش را با آب چشمه که گرم و از شوری کمتری برخودار بود
آبیاری کند
شبها پس از هرز کردن آب چشمه
آن را به خرابه اش هدایت میکرد
✍داستان دیگری از طبابت مرحوم حاجملاعباس به روایت
جناب آقای
#کربلائیحاجیحییعبدالجباری
در یکی از شبهای بسیار سرد زمستان حاجملاعباس در دل سیاه شب به قصد بستن آب به خرابه اش
از منزل بهسمت صحرای بنگی حرکت میکند
👈ادامه این مطلب را فرداشب تقدیم خواهیم کرد
👇ادامه فرداشب...
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
🎙بهروایت: حاجیحییعبدالجباری
#قسمتچهاردهم
💫یکی از موارد کاربرد آب در فصل سرما که
🌾کشاورزان روزگار قدیم روستا از آن بهرهمند میشدند
#آبیاری زمینهای بدون حاصل و
#یخ_زدن آب روی سطح زمین بود
🌟 #فواید این کار عبارت بود از :
🔻اولا : کرمها و حشرات مضرّ برای گیاهان
در دل خاڪ را از بین میرفت
🔻ثانیا : با یخ زدگی خاڪ و ذوب شدن آن یخ
باعث #پوکی خاڪ میشد که برای رشد محصولاتی که در فصل گرما کشت میشد بسیار موثر و مفید بود
⚜مرحوم حاجملاعباس در تاریکی شب
علیرغم احتیاط در مسیر و راه رفتن با ملایمت
اما ناگهان در زمینی که قبلا آبیاری شده و سطح آن یخ زده بود
#سر خورده و بهعلت وزن سنگینی که داشت
#قلم پای او میشکند و بدن ایشان روی پایش سقوط میکند
آن مرحوم قد بلند و هیکل درشتی داشت
⚜حاجملاعباس ابتدا از درد شکستگی قلم پا
نمیتوانست چیزی بگوید
❄️ اما به علت #سردی هوا و سِرّ شدن موضع شکسته
متوجه میشود که به هیچ وجه نمیتواند #تکان بخورد
🌨 ایشان فکر میکنند در این تاریکی شب و سردی هوا و دوری از روستا
اگر همینطور بماند تا صبح از سوز سرما #یخ زده و جان میدهد
❄️لازم است تلاش کند حداقل یکی از اهالی روستا را از #اتفاقی که برایش افتاده #مطلع نماید
📣 آن مرحوم از صدای بلند و رسائی برخوردار بود
از ویژگیهای تعزیهخوانان در روزگار قدیم
داشتن صدائی با چنین
#خصوصیاتی بود
#عباسمرشد بهخاطر داشتن صدائی بلند و رسا
توانسته بود خود را مجذوب تعزیه خوانان #کهڪے در مشهد مقدس کند
📣 حاجملاعباس شروع به داد و فریاد میکند تا بلکه حاجسیدحسین و سائر همولایتیها در محلهی #گاریچه که نزدیکترین محل به موقعیت وی
در صحرای بنگی بودند را متوجه خویش کند
✨جناب آقای حاجسیدحسین موسوی ولد مرحوم حاجسیدمحمد آقاسیدباقر نقل کرده است :
👈شب از نیمه گذشته بود و من برای رفع حاجت از اتاق بیرون آمدم سر و صدائی از دور شنیدم که انگار مرا صدا میزد
ابتدا فکر کردم خیالاتی شدهام اما خوب که دقت کردم #فهمیدم شخصی نام مرا و همسایهها را صدا میزند
👈صدایش بلند
اما مشخص بود فاصلهاش از سمت یخچال
و از ما دور است
⚜مرحوم حاجحسین عبدالمولا و برادرش مرحوم کربلائیمحمد عبدالمولاه و برادرم حاجسیدعباس که از همسایههای ما بودند را صدا زدم
🐴 و الاغی را پالان کرده به طرف صحرای بنگی به راه افتادیم
👇ادامه فرداشب...
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
🎙بهروایت: حاجیحییعبدالجباری
#قسمتپانزدهم
✳️ حاجسیدحسین سیدمحمد نقل کرده است :
🐴در تاریکی شب و چراغ بادی بهدست
#الاغی را پالان کرده به طرف صحرای بنگی راه افتادیم
📣بهدنبال آن صدا
به ملاعباس رسیدیم و او را در وسط لتهی یخآب و در حالی که از #سوز سرما یخ زده بود
یافتیم و هر جوری شده بود ایشان سوار بر الاغ کرده به منزلش رساندیم
🔈 آقای حاجیحییعبدالجباری فرزند مرحوم حاج ملاعباس میگويد :
شب از نيمه گذشته و من در حال خواب و بیداری بودم که با #صدای پدرم و همراهانش بیدار شدم
آنها چند نفر بودند :
⚜مرحوم حاجحسین عبدالمولاه
⚜مرحوم حاجسیدعباس موسوی و جناب حاجسیدحسین و ...
🔰 پدرم در حالی که بدنش یخ زده و پایش که خون بسته
یخ زده بود و تورم داشت را به داخل اتاق آوردند
نه قیچی و نه چاقوئی دم دست بود که مرحوم حاجحسین عبدالمولاه با
#دستخاله قسمتی از شلوار پدرم را پاره کرد و پای پدرم را با آب ولرم شستند
✍صبح اول وقت تعدادی همشهریان به منزل ما آمدند و با دیدن پای پدرم هر کس سخنی میگفت
⚜ مرحوم حاجاسماعیل علی میگفت :
این پا #قلم شده و باید قطع کنند اگر چنین نکنید
#چرڪ (عفونت) کرده و به تمام بدن
#سرایت میکند و ممکن است جانش تلف شود
⚜ مرحوم عموحسین
⚜مرحوم حاجعلی کلاصادق
👈از اشخاصی بودند که در کار شکسته بندی و
#رگ گرفتن
#جا انداختن دست و پای حیوانات و گاها افراد آن دوران در روستا
#مهارت نسبی داشتند
👈ایشان هم هر کدام در مورد شکستهشدن ساق پای حاج ملاعباس اظهار نظر کردند
حاج ملاعباس در انتهای فرمایش هر کدام میگفتند :
نیازی به شهر رفتن و بیمارستان و اینها نیست در همین جا درمان میشود
پدرم به ما گفت :
چند تکه تخته بیاوری
و خودشان با کمڪ مادرم محل شکستگی را شستشو داده
با زردهی تخممرغ، آرد، کمی روغن و یڪ نوع سبزی که مادرم آنها را داخل کاسهی سفالی بههم زده و آماده کرده بود
✍ روی قسمت آسیب دیده گذاشت و با تخته آنجا را بست
⚜پدرم (حاج ملاعباس) میگفت :
اگر به بیمارستان بروم آنها پایم را گچ میگیرند و مدتها میگذرد تا آن را باز کنند و زمانی که گچ را از پا جدا میکنند
#پایم را سیاه شده خواهید دید که #سلولهای پا بهخاطر باقیماندن زمان طولانی در گچ مرده اند
🌐آنموقع ما نمیدانستیم #سلول چیست؟
👈و حدود سه ماه مرتب شخص ایشان چند روز یڪ بار
محل شکستگی ساق پایش را با این روش #درمان کرد
👇ادامه شنبه...
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
#قسمتنوزدهم
💫از هیئت رفتن من یکی دو سال که گذشت
آقای مصطفی صادقی مرحوم حاجاسماعیلبنا که در #همسایگی ما بودند هم
هیئتی شده و شبها با همدیگر به هیئت میرفتیم
✨یادم هست وقتی نوبت هیات به خانهی ما میرسید خیلی #خوشحال میشدم
🔆 #عصر آن روز آقای حاجشیخ علیشمر اسباب هیئت شامل :
✨صندوق بزرگ حاوی قرآن
✨صندوق دیگری حاوی رحل
✨پرچم هیات
👈و در سالهای ۵۹ بهبعد علاوه بر موارد فوق :
✨صندوق کوچکتری که در آن دستگاه
#بلندگو
#میکروفون و پایهی آن قرار داشت بههمراه
#بلندگو
#تابلو و پایهی آن را
👈به خانهی ما میآورد و آنها را در اتاق
#سهدری که به آن
#اتاقهیئتی میگفتیم
میگذاشت
🌼با دیدن آن وسایل تا روزی که #نوبت هیات در منزل دیگری بود #حسعجیبی داشتم
👈طی آن سالها همیشه دوست داشتم هیئت شبهای #دوشنبه نوبت به خانهی ما برسد
👈بهخاطر اینکه یک شب بیشتر #وسایل هیئت در منزل ما باشد
✨آن شب در تهیه شام خودمان و #پذیرائی هیاُتی ها که فقط #چای و گاهی اوقات بههمراه #خرما بود
در خانه
به مادرم کمک میکردم و مسجد نمیرفتم
⚜ مادربزرگم مرحومه
#حاجیهرقیهحاجحسینملاحسن همسر
مرحوم حاجمحمد کربلائیجابر
👈پس از وفات همسرش در سال ۱۳۵۵ خورشیدی
هر شب حدودا یک ساعت بعد از مغرب و تاریک شدن هوا
از مسجد به خانه ما میآمد
👈و بعد از شبنشینی به منزل عمویم
#مرحومحاجعلیصادقی
در همسایگی ما رفته و پس از شبنشینی مختصری به همراه دختر عمویم
(همسر آقای احمد نیکبخت
مرحوم حاجمیرزاحسن کربلائیمرتضی)
به خانه شان واقع در سرچشمه کوچهی ضلع شرقی #ارگ تاریخی روستا میرفت
💫شبهائی که هیئت خانهی ما بود
ایشان زودتر از حاج ملاعباس و همراهش به خانهی ما میرسید
به این خاطر که مادربزرگم بلافاصله با تمام شدن روضه
بعد از سلام مسجد را ترک کرده و مستقیم به خانهی ما میآمد
👇اما
🌟حاجملاعباس بعد از سلام و احوالپرسی و
#مصافحه با جماعت حاضر در مسجد
و همچنین همراهی بعضی از ایشان در مسیر مسجد تا سرچشمه
معمولأ ۱۵ تا ۲۰ دقیقه
بعد از ورود مادر بزرگم تشریف فرما میشدند
👇ادامه فرداشب...
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
🔶 #حاجیآخوند
🔷 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
#قسمتبیستم
💫درب خانهی ما کاملا باز بود و اوایل
🏮 #چراغبادی (فانوس) در دالونچی خونمون گذاشته بودیم و در اتاق هیئتی هم
🏮🏮 #چراغزنبوری و اتاق دیگری که داشتیم
🏮🏮🏮 #چراغگردسوز روشن کرده بودیم
گاهی اوقات از خانهی
⚜ #مرحومعموحاجعلی
چراغ زنبوری شان را گرفته،
👈آن را در حیاط میگذاشتیم
⚜ حاجملاعباس به محض #ورود به دالونچی خونمون
با صدای بلند :
💠 #یاالله یاالله #حجتاله حجتاله ...
👈دائما تکرار میکرد
تا اینکه وارد حیاط شده و نزدیک اتاق هیئتی میرسید
و مرتب نام مرا میبردند
🔷با شنیدن صدای حاجملاعباس من هم به همراه پدرم
از اتاق بیرون آمده و در حیاط دست به #سینه میایستادیم و پدرم #مرتب میگفت:
#بفرمائید بفرمائید #حاجآقا
💫یکیدو نوبت
#مادربزرگم مرحومه حاجیهرقیه حاجحسین ملاحسن
به مرحوم حاجملاعباس #اعتراض کرد که :
حاجیآخوند
این #چی_چیه شما #موگوی
👇چرا
#یاالله یاالله #حجتاله
خوب بوگوی
#یاالله یاالله #مشتیمختار
(والدینم سال ۱۳۶۳ حج تمتّع مشرف شدند)
🌟حاجملاعباس میفرمودند :
#حاجیرقیه من آومدم #هیئت
و هیاتی هم
#مشمختار نیس که
#حجتاله هس
منم بخاطر حجتاله آومدم نه مشمختار
💫 اعضای هیئت متوسلین به قمربنیهاشم(ع)
در آن زمان که خاطرم هست عبارت بودند از :
⚜مرحوم مصطفی محمد علی
⚜مرحوم حاجسیفاله حاجحسین کربلائی میرزامحمدعلی
✨حاجعباس علی صالح
✨کربلائیابراهیم حسین ابراهیم
✨حاجرضاکربلائیمرتضی
✨حاجرضاعلیبرج
✨کربلائیحسن محمدعلی محمحسين
✨کربلائیمصطفیحاجرضاابراهیم
✨کربلائیحاجشیخعلی حسن علی ملاحسن
✨کربلائیمسلم کربلائیحسینعلی مسلم
⚜مرحوم علی حاجحسین عبدالمولاه
⚜مرحوم حاجابراهیم محمد حسن
👈و ...
💠 لازم میدانم در اینجا از مرحوم شادروان آقای
⚜ #حاجعباسعبدالمولا
که در اواخر دههی شصت عضو هیئت شده و مسئولیت جابجائی وسایل هیئت
در منازل اعضا را بر عهده داشت و به نوعی #تدارکات با آن مرحوم بود
یادی کرده باشم
🙏از شما همراهان ارجمند دعوت مینمائیم نثار ارواح همهی درگذشتگان
بهخصوص اعضای محترم هیئت متوسلین به قمربنیهاشم ابوالفضل العباس (ع)
از بدو تاسیس
تاکنون
#فاتحهای قرائت فرمائید
💠اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
👇ادامه مطلب هفته آینده تقدیم حضورتان میشود
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟 گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
🔶 #حاجیآخوند
🔷 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
#قسمتبیستم
💫درب خانهی ما کاملا باز بود و اوایل
🏮 #چراغبادی (فانوس) در دالونچی خونمون گذاشته بودیم و
👇در اتاق هیئتی هم
🏮 #چراغزنبوری و اتاق دیگری که داشتیم
#چراغگردسوز روشن کرده بودیم
💫 گاهی اوقات از خانهی مرحوم عموحاجعلی
چراغ زنبوری شان را گرفته، آن را در حیاط میگذاشتیم
⚜ حاج ملاعباس بهمحض #ورود به دالونچی خونمون
با صدای بلند :
💠 #یاالله یاالله #حجتاله حجتاله
👈و دائما تکرار میکرد
تا اینکه وارد حیاط شده و نزدیک اتاق هیئتی میرسید
و مرتب نام مرا میبردند
🔷با شنیدن صدای حاج ملاعباس من هم بههمراه پدرم از اتاق بیرون آمده و در حیاط دست به #سینه میایستادیم و پدرم #مرتب میگفت :
#بفرمائید بفرمائید #حاجآقا
💫یکی دو نوبت #مادربزرگم مرحومه حاجیهرقیه حاجحسین ملاحسن
به مرحوم حاج ملاعباس #اعتراض کرد که :
حاجیآخوند
این #چی_چیه شما #موگوی
چرا #یاالله یاالله #حجتاله
خوب بوگوی
#یاالله یاالله #مشتیمختار
(والدینم سال ۱۳۶۳ حج تمتّع مشرف شدند)
🌟حاج ملاعباس میفرمودند :
#حاجیرقیه من آومدم هیئت
و هیاتی هم
#مشمختار نیس که
#حجتاله هس
منم بخاطر حجتاله آومدم نه مشمختار
💫 اعضای هیئت متوسلین به قمر بنی هاشم
حضرت ابوالفضل العباس (ع)
در آن زمان که خاطرم هست عبارتند از :
⚜مرحوم مصطفی محمد علی
⚜مرحوم حاجسیفاله حاجحسین کربلائی میرزامحمدعلی
✨حاجعباس علی صالح
✨کربلائی ابراهیم حسین ابراهیم
✨حاجرضا کربلائیمرتضی
✨حاجرضا علی برج
✨کربلائی حسن محمد علی محم حسين
✨کربلائی مصطفی حاجرضا ابراهیم
✨کربلائی حاجشیخعلی حسن علی ملاحسن
✨کربلائی مسلم کربلائیحسینعلی مسلم
⚜مرحوم علی حاجحسین عبدالمولاه
⚜مرحوم حاجابراهیم محمد حسن
👈و ...
💠 لازم میدانم در اینجا از مرحوم شادروان آقای
⚜ #حاجعباسعبدالمولا
که در اواخر دههی شصت عضو هیئت شده و مسئولیت جابجائی وسایل هیئت
در منازل اعضا را بر عهده داشت و به نوعی #تدارکات با آن مرحوم بود
یادی کرده باشم
🙏از شما همراهان ارجمند دعوت مینمائیم نثار ارواح همهی درگذشتگان
بهخصوص اعضای محترم هیئت متوسلین به قمر بنی هاشم
حضرت ابوالفضل العباس (ع)
از بدو تاسیس تاکنون #فاتحهای قرائت فرمائید
💠اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
👇ادامه مطلب هفته آینده تقدیم حضورتان میشود
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟گذرے بر #زندگی عالِمِ عامِلِ مالواجردی
💠 #او_یک_روحانی_بود
✍ نوشتهی: حجتاله صادقی
#قسمتبیستویکم
🔰 #شاه_قنداب
🗻یکی از #غارهای منحصر به فرد ایران
🌄 #غارشاهقنداب است که در فاصله ۵۷ کیلومتری جنوب شرق شهرضا و ۶۰ کیلومتری جنوب غرب مالواجرد واقع شده است
👈این غار با #ارتفاع ۲۱۲۴ متری از سطح دریا در کوه شاه قنداب واقع است
👈و دارای یک #دهانه و طول کلی ۴۳۹ متر با عمق ۱۲ متر میباشد
🏔دیدن این غار برای یک بار خالی از لطف نیست
⛰منطقهای که کوه و غار شاه قنداب در آن واقع شده است از
#مناظر زیبا و
#هوای بسیار خوبی برخوردار است
🌧بارش برف در #زمستان کوه شاه قنداب مناظر بدیعی را به تماشا میگذارد
🌅 برای #دیدن اين غار زیبا از مالواجرد به سمت رامشه حرکت کرده و بعد از رامشه
👈در مسیر شهرضا قبل از روستای #اسدآباد سمت چپ جاده خاکی وجود دارد
🌄 که پس از طی دو کیلومتر از این جاده به #کوه شاهقنداب میرسید
🛤 در انتهای جادهی خاکی و محل پارکینگ #درختان و خرابه هائی وجود دارد که یک راه #پاکوب از سمت چپ شما را به طرف غار هدایت میکند
⏰ بعد از نیم ساعت #کوهپیمائی به دهانهی غار میرسید
🏝 در نزدیکی غار درختان کهن سالی وجود دارد که شکلهای خاص و زیبائی به خود گرفتهاند
🔦 قبل از ورود به غار #چراغقوه خود را روشن کنید و با #کلاه ایمنی وارد غار شوید
👈مسیر داخل غار توسط چند #طنابچه علامت گذاری شده و تا محل ستون های داخل غار و #چشمهی کوچک شما را هدایت خواهد کرد
✍ در ابتدا #تالار بزرگی را خواهید دید که از زیبائی خاص و #عظمتی وصف ناپذیر برخوردار است
👈 درون این غار دو سنگ #قندیل بسیار زیبا از
#سقف تا #کف
غار وجود داشت که در حال حاضر یکی از آن دو سنگ #شکسته است
🌠 همچنین #چشمهای قرار دارد که آب آن قابل #شرب نیست
🌅 بر #سقف چشمه اشکال زیبائی همانند #پوست ببر قرار دارد
🌞 غار آهکی شاه قنداب در رخ نمودهای دوره #کرتاسه و اواخر دوره دوم #زمینشناسی واقع شده است
⛩ بعد از رسیدن به ستون ها و چشمه و استفاده از زیبائیهای آن و همچنین #سکوت خاصی که در آنجا کاملا حس میشود برای برگشت آماده شوید
🌅 هنگام #خروج از غار دقائقی طول میکشد تا چشمان شما به نور عادت کند لذا ضرورت دارد که مواظب باشید و از مناظر و سفر یک روزه تان لذت ببرید
✳️شاه قنداب در باور مردم منطقه و بهخصوص روزگار قدیم
💠 #مکانیمقدس است و داستانهای عجیبی هم دربارهی آن نقل شده است
👈بر اساس یکی از این #باورها :
دوستون سنگی میانهی غار #جایگاه عبور حضرت خضرنبی (ع) بوده است
⚜و براساس روایتی دیگر
هرکس #شبی را در این غار #بیتوته کند به #مراد دل رسیده و #دعاهای وی #مستجاب میشود
👈 ادامهی مطلب را فرداشب تقدیم خواهیم کرد
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشما
✅ #افتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd