eitaa logo
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
242 دنبال‌کننده
459 عکس
302 ویدیو
4 فایل
با عطر اسپرسو و بوی کاه پذیراتون هستم. ☕📜 ریوجی می‌شنود‌: https://daigo.ir/secret/2399342596 طنین هجویات روزانه + پاسخ پرسش هاتون: https://eitaa.com/storerome
مشاهده در ایتا
دانلود
مصلحت دیدِ من آن است که یاران همه کار بِگُذارَند و خَمِ طُرِّه‌ی یاری گیرند خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی گر فَلَکْشان بِگُذارَد که قراری گیرند!...
1. نویسنده های ایرلندی یک قلم متفاوت دارند که به نظرم میتونه تاثیر گرفته از اتمسفری باشه که تو ایرلند جاری هستش. آب و هوای ابری و دلگیر، آسمان خاکستری و آدم هایی پرسه زن، تنها و مغموم: فکر میکنم دریا طرحی خوش نقش و نگار نیست، دریا یک نزاع است. هرچیزی خلاف این واقعیت هم مهم نیست. امواج در آنجا مثل آدم هایی در نبرد بودند، سرشار از آگاهی و میل و تقدیر و حسی جاودانی از زیبایی. 2. این اثر طبق گفته‌های خودش، مستثنی نبوده و با وجود تلاشش برای رمان نوشتن، آخرش ختم به مجموعه داستان شده. 3. یک مجموعه داستان پیوسته با تم های مشابه: اشتیاق به بازگشت به خانه/وطن. تنهایی و حس غربت تو تک تک کلمات این رمان حضور مخفی دارند، البته بهتره بگم این حضور مخفی، یک حضور چشمگیر هستش. 4. در سرتاسر این داستان‌ها نمایی از ناکامی های متوالی در سال های دور به چشم میاد. و البته عدم حضور افرادی که زمانی بهشون تعلق خاطر داشتیم. 5. دوری از وطن باعث تولد احساسات جدیدی که هرگز فکرش را هم نمی‌کنیم می‌شود: این تصور که آن ها هم‌وطنش بودند و دوباره بین آنها بود، او را لبریز از محبت کرده‌بود. ولی اکنون که ماشین او را به آن سوی شهر به هتل می‌برد، حس می‌کرد در سرزمینی بیگانه سفر می‌کند. سرزمینی هرز، رقت انگیز و دلگیر. 6. در عین اشتیاق به بازگشت، احساس غربت در سرزمین خودش را دارد. انگار خانه/وطن آن تصور زیبای خانه/وطن نیست. رویکرد مطابقت نداشتن تصورات با واقعیت میتونه از سری دلایل دلزدگی از وطنی باشه که شاید به آن ارق زیادی داشته‌ایم.
هدایت شده از ذوالجــــناح
- هرچه داریم همه از مادر عباس است . .
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
- هرچه داریم همه از مادر عباس است . .
بی علمداری و داری سر دوشت علمی آنقدر فاطمه هستی که نداری حرمی... السَّلامُ‌عَلَیکِ‌یَا‌مَوْلٰاتِيْ‌يَاأُمّ‌البَنِین🥀🖤
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
Thank u for being so understanding... 2023/12/27 1402/10/06 #ریوجی #روشن‌ترین_رنگ_لحظه‌ها
باتوجه به ناشناس‌هایی که دریافت کردم، واجب شد بگم اون چیزی که فکر کرده بودید طبق حدسیاتم، نیست و این پیام یک پیام تشکرگونه هستش نسبت به این یکسال سختی که من و رفقا پشت سر گذاشتیم باهم🗿🗿 آره خلاصه😂
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
The simple response, JUST END THE OCCUPATION!! LIBERATE PALESTINE 🇵🇸 #Fact_time
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
The situation is so much more fucked up than we even can fathom in our minds🤌🏽🤌🏽 We need to start talking'bout a future where it's impossible for one country💔🇵🇸 What Israel has done to the ppl of Gaza is a textbook example of what we can never again allow anybody to do.
یکی از بیشترین چیزهایی که منو آزار می‌ده اینه که به مسائل پیرامون نگاه یک‌طرفه و تک‌بعدی داشته‌باشیم. یعنی یعنی یعنی دلم می‌خواد این‌دست افراد رو با دستای خودم خفه کنم. همینقدر خشن بله:/// کداااام کدااام پدیده، موضوع، رویداد و سخن فقط و فقط از یک منظر دیده شده، قابل بررسی هستش، گفته‌می‌شه، وجود داره اصلااا... هیچی!! شما از ساده‌ترین نکته های پیرامون خودتون شروع کنید و دنبال چیزی بگردید که فقط و فقط یک هدف رو دنبال کنه. اصولا انسان خودش هم تمایل نداره که از مطلبی، وسیله‌ای یا حالا هرچیزی، حتی یک سخن ساده فقط و فقط یک جهت برداشت بشه یا استفادش از وسیله‌ای هرچی کلا تنها در یک راستا باشه. بخوام براتون مثال بزنم یعنی من یک حرفی رو در جمع دوستانم می‌زنم، خوب؟! هدفم از گفتن این سخن فقط که یکی نبوده، ممکنه در اون کلام من هشدار، تهدید، خشم و غیره هم باشه، حتی ممکنه جوری کلماتو چینش کنم که برای یکی نشونه‌ی لطف و قدرشناسی باشه!! بعد بعد چجوری می‌تونید تو این جهانی که از اول آفرینشش چند بعدی و چندین جهته بوده و هیچگاه حتی برای ثانیه‌ای فقط در راستای یک هدف حرکت نکرده، شما دیدگاه و نظریات و حدسیاتتون‌رو تک بعدی بچینید و از یک منظر خاص نگرش داشته باشید به اون مسئله؟!!! شما همه تحصیل‌کرده‌اید یا در حال تحصیل هستید، همین تحصیل ساده‌ی شما باید به شما، به ذهن شما این دیدگاه رو، این ذهنیت رو غالب کرده باشه که به مطلبی تنها از یک جنبه‌ی خاص فکر نکنید... نگرش چندبعدی و چند جهته بسیار براتون سودمندتره تا دیدگاه دیفالت ذهن که غالبا ساده ترین و دم دست ترین هستش🙂
سرانگشتش گره می‌زد به گیسو دلم می‌رفت و آن‌جا گیر می‌کرد:))))
و أراك تبتعدین کسرابٍ کسی الأرص شیبًا کلما رکضت خلفه کنتُ أنا الغریق... می‌بینم که می‌روی مانند سرابی که زمین را با غبار می‌پوشاند هرچه پی‌اش می‌دَوَم بیشتر غرق می‌شوم...
هدایت شده از نِئون
آیینه بر خاک زد صُنعِ یکتا تا وانمودند کیفیتِ ما بنیادِ اظهار بر رنگ چیدیم خود را به هر رنگ کردیم رسوا بیدل دهلوی
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
There we go(: - #Tuneful
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی‌شمار مشاپ و ریمیکس و... شنیدم و دیدم از این آهنگ ولی این‌بار اصلا قابل توصیف نیست حسش... یجور انگار عمق اون احساس و اندوه نهفته در Another love با نواختن این ساز ادا شده...
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
1. داستان با یک دانشجوی تاریخ شروع میشه و پارگراف بعدی وارد یکی از شخصیت های پارگراف قبلی میشه و این
بچه‌ها یک مطلبی رو بهتون بگم.دیشب یکی از دوستان، در ناشناس گفته بودند که کتاب و اینا معرفی کنم، جدا تا وقتی تعداد قابل توجهی کتاب با ژانر اجتماعی/ تاریخی/جنگی و دفاع مقدس نخونده‌اید، اصلا سراغ کتاب های یزدانی خرم نرید!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Approximately, most of the members know the history behind this song if they've known me since I had been in MOTIVATION... What am I about to say is, Purely I wanna inform u this song totally reminds me of HARMEHR and dudeeee u don't have any imagination how long we haven't met each other... We haven't seen each other in a coons days!!! While we used to see everyother day;)))) Know that I occasionally prefer to talk metaphorically, but the person means a lot to me {whether this street be two ways or not=)))}
هدایت شده از ‹ 𝙋𝙖𝙣𝙖𝙝𝙦𝙖𝙝 | 🇵🇸 ›
- یک جهان شعر سرودم که بفهمی تنها ; محض لبخند تو شاعر شده‌ام خوش انصاف !
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
- یک جهان شعر سرودم که بفهمی تنها ; محض لبخند تو شاعر شده‌ام خوش انصاف !
اول اینکه پاشید برید به چهارصد و پنجاه برسونید اینجا رو که مطمئنم وایب قشنگشون شما رو نمک گیر خواهد کرد و در قدم دوم هم، ‏گفتم که تو منظور من از این همه شعری! مغرور، نگاهی به من انداخت که: منظور؟!
NA YUN SIK - A Silent Cry.mp3
6.62M
شاید بعدا کپشنشو نوشتم و ادیت زدم؛ نمی‌دونم... Nevertheless, nighty fellas✨🪁🌃
هدایت شده از درانزوای‌خویش
از این که خیلیا در تلاشن تا توی مجازی خودشونو کول و خفن نشون بدن و با دونستن چارتا اسم تو هر زمینه‌ای فکر کنن خیلی حالیشونه خوشم نمیاد؛چون حس میکنم این آدما به یه عده که حالا شاید سطح پایین‌تر و کم اطلاع‌تر باشن حس حماقت بدن. حس اینکه «اگه اینو بگم یه وقت فکر نکنن من چقدر عقبم و حالیم نیست»؟! مسخره نشم که «ای بابا تو کجای کاری هنوز تو این چیزا سیر می‌کنی»؟ چون دقیقا بخشی از مجازی کارش همینه؛سرکوب کردن اعتماد به نفس آدما اونم از طریق اطلاعات و اداهای کاذب.. یعنی طرف مثلا چارتا کتاب خونده و یه عده هم دنبالش میکنن و همون یه عده، تعدادی بینشون هستن که دائم با خودشون بگن ما چقدر هیچی حالیمون نیست، ما چقدر بی‌سوادیم و.. . همین مثالو میشه تعمیم داد به کسایی که فیلم دیدن ولی فیلم باز نیستن، یه کم از مد و فشن در میارن ولی فشن‌بلاگر نیستن و کلی مثالای دیگه. می‌خوام تهش اینو بگم که اگه مثلا من همچنان با ترانه‌های چهل‌سال پیش معین حال میکنم و نمی‌تونم خیلی چستر گوش کنم دال بر این نیست که از چیزای دیگه عقب افتادم. اگه من نمیدونم ولنتینو کیه چیزیو از دست ندادم یا اگه ویکتور فرانکل اسمیه که اولین باره به گوشم خورده، منو سطح پایین نشون نمیده.. تو این دنیا قرار نیست برای بهتر دیده شدن و نشون دادن اینکه آره ماهم یه چیزی حالیمون میشه از لذت دیدن و خوندن و شنیدن بزنیم که صرفا اگه جایی صحبتش شد بگیم "ماهم آره" یا برعکس، بخوایم احساس کم آوردن کنیم. دونستن، اطلاعات کسب کردن و سر در آوردن عالیه، اصا ما به دنیا اومدیم که تجربه کنیم و بشناسیم و از هرچیزی یکم مزه کنیم ولی نه به هر قیمتی و در نهایت حال کنیم با اون چیزی که هستیم و دوستش داریم، حتی اگه از نظر بقیه قدیمی و از مد افتاده و حتی مسخره باشه..