eitaa logo
پرتو اشراق
784 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
14.3هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 #سواد_زندگی 👌ندانستن عالی است. ❓نپرسیدن هم عیب نیست. 💥 نفهمیدن فاجعه است! 💭 تا می توانید ندانید هیچ چیز را؛ اما هر چیزی که می دانید را بفهمید!! ⛔ نه ندانستن عیب است و نه نپرسیدن؛ نفهمیدن است که عیب است! 🌐 ما در عصر سرعت اطلاعات و ارتباطات تقریبا همه چیز را می دانیم اما تقریبا هیچ چیز را نمی فهمیم! 👥 ما در روابط دونفره مان حتی همه چیز را راجع به طرفمان _حتی آن چیزهایی که ربطی به ما ندارند_ را می دانیم اما همدیگر را نمی فهمیم! 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
🖊 نیاز بہ هیچ زبان شاعرانہ‌اے نیسٺ: ✋🤚 فقط رَبَنـا آتِنـا فِے دنیا ❤️ ڪربلا... ڪربلا... ڪربلا 👣 باز هم زائرتان نیستم از دور سلام ارباب 🌹صلے الله علیڪ یا اباعبدالله ☀ صبحتون حسینے 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓آیا به راستی شهادت در منابع معتبر آمده یا افسانه است، آیا راست است که امام برایش آب طلبید ایا این طلبیدن نقص بر امام نیست؟! ☑ پاسخ: 🌷 در اینکه طفل شیر خواری از امام حسین در کربلا به شهادت رسید جای هیچ شک و شبهه ای نیست. 🏹 اما درباره نحوه شهادت ایشان دو نقل قول است که مشهورترین آنها که در بسیاری از کتب نقل شده چنین است: 📓 مقتل لهوف چنین آمده است: ▪«امام حسین به در خیمه آمد و فرمود: «خواهرم زینب، طفل کوچک‏ مرا بیاور تا با وى وداع گویم، امام او را گرفت تا ببوسد، حرملة بن کاهل تیرى انداخت که آن گلوگاه کودک را سوراخ کرد، امام به زینب فرمود: او را بگیر». ❣بعد خون صغیر را با دو کف دست بگرفت تا پر شد و آن خون را به سوی آسمان پاشید و فرمود: «چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد مى‌‏آید. ⚜ امام باقر می‌‌فرماید: ❣از آن خون قطره‌‌ای به زمین فرود نیامد. 📓‌ لهوف، ص ۱۶۸. 📚 بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۴۶؟ 📔 الاخبار الطوال، ص ۲۵۸. 📚 بغیه الطلب، ج ۶، ص ۲۶۲۹. 📚 الارشاد، ج ۲، ص ۱۰۸. 📚 اعلام الوری، ج ۱، ص ۴۶۶. 📗 روضه الواعظین، ص ۲۰۸. 📙 مثیرالاحزان، ص ۷۰. 📚 البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۱۸۶. 📚 مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۰۹. 📘تذکره الخواص، ص ۲۵۲. 📚 الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۰۱. 📚 مقتل الحسین، ج ۲، ص ۳۲. 📚 الفتوح، ج ۵، ص ۱۱۵. 📚 تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۴۵. 📚 و... 🏹 نقلی دیگر نیز وجود دارد که: ▪زینب خواهر امام کودک را آورد و گفت: این طفل تو سه روز است که آب نیاشامیده، برایش آبی طلب کن. امام(ع) کودک را بر روی دست گرفت و فرمود: «اى قوم شیعیان و اهل بیتم را کشتید و فقط این طفل باقى مانده که از عطش به خود مى‏‌پیچد، او را با شربتى از آب سقایت کنید». 🏹‌ در بین سخنان امام مردی از دشمن تیری انداخت که کودک را گلو برید و امام آنان را نفرینی کرد آنگونه که به دست مختار و دیگران گرفتار آمدند. ⚜ پس از آن امام حسین(ع) با خداوند چنین سخن گفتند: ▪«پروردگارا، هرچه بر سر من می‌آید، در برابر چشمان تو است، از این‌رو [همگی] بر من آسان است». ▪سپس ادامه دادند: «پروردگارا، اگر یاری‌ات از آسمان را از ما دریغ داشتی، پس آن [نصر و یاری] را برای کسی که از ما بهتر است قرار ده؛ و انتقام ما را از این ستم‌کاران بگیر، و آنچه بر ما می‌گذرد، ذخیره آخرتمان قرار ده». 📚 معالی السبطین، ج ۱، ص ۴۱۸. 📔نفس المهموم، ص ۳۴۹. 🔺البته چنان که گذشت نقل اول چون کثرت طرق دارد و در بسیاری از کتب معتبر آمده لذا موثق تر است. با این وجود با توجه به نقل دوم می توان در مورد فلسفه درخواست کردن امام حسین از آنان چنین گفت: 1⃣ امام می خواست با این کار وجدان خفته را در دشمن احیا و اسباب هدایت آن ها را فراهم نماید. چون آن امام همام در لحظات آخر هم از هدایت لشگریان ابن زیاد، خودداری نفرمود. 2⃣ حضرت در صدد اتمام حجت بودند، تا در قیامت برای لشگریان ابن سعد در مورد بستن آب، هیچ عذری باقی نماند. 3⃣ امام حسین می خواست با نمایش فرزند خردسالش به عالم بفهماند که دشمنان آن حضرت خیلی سنگدل بوده و به کودکان شیرخوار هم رحم نکردند. 🔺البته چنان که گفته شد نقل اول معتبر است. 📚 برخی نیز معتقدند که حضرت علی اصغر در کربلا یک ساله بودند و قول به شش ماهه بودن ایشان منبع معتبری نداردو 📚 دانش نامه امام حسین، ری شهری، ج ۷، ص ۳۳. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شفای بچه سرطانی 🍽 پسر يک ساله و نيمه اي سرطان خون داشت و از شدت بيماري غذاي هشت نفر را مي خورد! 👨🏻‍⚕ پس از معاينات و مداوای زياد پزشکان ايراني نتوانستند او را معالجه کنند و از معالجه اش مايوس مي شوند. 🛫 لذا پدر و مادرش تصميم گرفتند که به خاطر ادامه معالجات او را به خارج از کشور ببرند. 💚 در اين ميان به يکي از سادات محترم آقاي بر خورد مي کنند... ايشان مي فرمايد: ✋🤚 شما نياز به پزشک و رفتن به خارج نداريد شما با يک توسل مي توانيد شفاي اين بچه را بگيريد. ⁉ پدر و مادر از شنيدن حرفهاي اين سيد بزرگوار آقاي رحيمي تسکين پيدا مي کنند و مي پرسند آن چه توسلي است؟ 💚 اين سيد بزرگوار مي فرمايد: 📿 شما صد و چهل و دو هزار مرتبه « » بفرستيد و ثواب آن را به روح (ع) هديه کنيد. 📿 پدر و مادر خوشحال شده و شروع به ذکر صلوات مي کنند: 🌹 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم. 🌌 تا اينکه شبي مادر آن پسر بچه دستي را مشاهده مي کند که ليوان آبي را به او داد و فرمود: 🚰 (عج) و پنج تن آل عبا (ع) بر اين آب دعا خوانده اند پس آن را بگير و به بچه ات بخوران تا شفا پيدا کند! 🌅 مادر همان کاري را که به او امر مي شود انجام مي دهد صبح آن شب که از خواب بيدار مي شوند مي بينند فرزندشان صحيح و سالم است و کاملا شفا پيدا کرده. 📗 بر گرفته از کتاب (صلوات)، رضا جاهد. 🌹 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
Ramzani-Shab 03 Moharam1398-002.mp3
3.68M
🎧 | 🎶 محرم راز بندگیه، راه زندگیه... 🎤 حاج 🏴 شب سوم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
Ramzani-Shab 03 Moharam1398-008.mp3
4.18M
🎧 | شهدایی 🎶 نامرد نیستم... 🎤 حاج 🏴 شب سوم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
Ramzani-Shab 04 Moharam1398-006.mp3
3.41M
🎧 | 🎶 خورده ام نان حسین ابن علی... 🎤 حاج 🏴 شب چهارم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
Ramzani-Shab 04 Moharam1398-007.mp3
3.46M
🎧 | زیبا 🎶 توی هیات سینه زن شدن سعادت می‌خواد... 🎤 حاج 🏴 شب چهارم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq
Banifatemeh-Shab 06 Moharam1398-007.mp3
3.6M
🎧 | 🎶 من و ببخش اگه کم اسمتو بردم... 🎤 حاج 🏴 شب ششم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
Narimani-Shab 06 Moharam1398-002.mp3
5.39M
🎧 | 🎶 دل نکند از ولای تو گدای تو... 🎤 کربلایی 🏴 شب ششم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
Narimani-Shab 06 Moharam1398-005.mp3
5.01M
🎧 | 🎶 بسم الله الرحمن الرحیم 🎤 کربلایی 🏴 شب ششم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
Narimani-Shab 06 Moharam1398-006.mp3
4.95M
🎧 | 🎶 حب الحسین یعنی سلام خدا 🎤 کربلایی 🏴 شب ششم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
SibSorkhi-Shab 05 Moharam1398-005.mp3
4.77M
🎧 | 🎶 هر کسی رو به تو آورد جهان آرا شد... 🎤 حاج 🏴 شب پنجم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
SibSorkhi-Shab 05 Moharam1398-006.mp3
13.05M
🎧 | 🎶 روحی قلبی لدیک... 🎤 حاج 🏴 شب پنجم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
SibSorkhi-Shab 06 Moharam1398-007.mp3
10.39M
🎧 | 🎶 عشق بی همتا، حضرت دریا... 🎤 حاج 🏴 شب ششم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
Moghadam-Shab 06 Moharam1398-004.mp3
4.8M
🎧 | 🎶 من و خدا نیافرید... 🎤 کربلایی 🏴 شب ششم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
Moghadam-Shab 06 Moharam1398-006.mp3
5.33M
🎧 | 🎶 چراغ روضه هات همیشه روشن بود... 🎤 کربلایی 🏴 شب ششم ٩٨ 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
5ab737b27bf35dd56003f787_-7252973640431391992.mp3
8.47M
🕛 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | | ❓چرا بر (ع) گریه می کنیم؟! 🎙حجت الاسلام 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
🕑 💠🌹💠 ⚜ حضرت (قدس سره): 🎙روایت دارد که خود حضرت (علیه السلام) در خیمه‌گاه [ علیه‌السلام] را دفن کرد، لکن نقل شده است که یکی از همین اشقیا مطلع شد، و [شروع کرد به] الله اکبر گفتن و [سر و] صدا کردن، و با آنکه طفل بود و دفن [شده] بود، سرش را برید. ▪به‌ هر حال [چنین کاری] بعید نیست از اینهایی که کلابند (همچون سگ‌اند) و انسان نیستند. 📔 رحمت واسعه، ص ٢٧٣. 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرتو اشراق
🕕 💠🌷💠 👌فرزندم تلاش بسیاری انجام داد تا راضی شویم به سوریه برود. ⁉وی می‌گفت: «مگر (ع) با تصمیم حضرت (ع) برای نبرد مخالفت کرد؟!» با شنیدن این جمله، سکوت کردم. ✋هنگام وداع به علی اکبر(ع) امام حسین (ع) تاسی کردم. ⏳لحظات سختی بود تا آن روز فقط روضه وداع پدر و پسر را شنیده بودم، اما آن لحظه شنیده‌ها را درک کردم. 🗓 ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ بود. 👁 محمد رضا را بوسیدم. قدو بالایش را نگریستم او می‌رفت و من نگاهش می‌کردم. 🌷 پس از شهادت دوستانش می‌گفتند، محمدرضا گفته است، «من می‌دانستم پدر من را نظاره می‌کند اما ترسیدم برگردم و با یک نگاه، عاطفه پدر و پسری من را از مسیرم دور کند.» 👌هیچ‌گاه آن لحظه را فراموش نمی‌کنم. 💥آن‌ها به کمین می‌خورند. با تعداد کمی از دوستانش، تعداد بسیاری از تکفیری‌ها را نابود می‌کنند، اما به دلیل اتمام مهمات، به رگبار گلوله بسته می‌شوند و پیکر مطهرشان سه روز زیر آفتاب می‌ماند. ☠در نهایت نیز آن منطقه در دست تکفیری‌ها باقی مانده و پیکر پسرم برای همیشه در آن‌جا به یادگار می‌ماند و به آرزوی خود که گمنامی همچون مادرمان حضرت زهرا(س) بود، می‌رسد. ✋🤚چند روز پیش از شهادت از یک‌دیگر می‌خواهند که در حق هم‌دیگر دعا کنند و سپس از آرزوهای خود بگویند. 🌷 نوبت محمدرضا که می‌شود، می‌گوید، دعا می‌کنم خدا من را پودر کند تا همچون مادرم حضرت زهرا (س) گمنام بشوم.... پسرم به خواسته خود می‌رسد. 🕌 آخرین مرتبه که محمدرضا به زیارت امام حسین (ع) رفته بود، هنگام بازگشت از سرداب آن حضرت به دوست خود می‌گوید، «من مزد خود را از اباعبدالله (ع) گرفتم و امسال به خواسته خود می‌رسم. 🎙راوی: پدر شهید 🌷 (شهید جاویدالاثر) 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
⚠ دزدی با نام (علیه السلام) 🎙از مرحوم نقل شده: 🌴در ایام توقفم در کربلا نامی در بازار زینبیه، دکانی داشت که مهر و تسبیح می ساخت و می فروخت. 💰معروف بود که حاجی مخصوصی دارد و مثقالی یک اشرفی می فروشد. 🕌 روزی در حرم امام حسین (علیه السلام) حبیب زائری را دزدی زد و پولهایش را برد. 👣 زائر خود را به ضریح مطهر چسبانید و گریه کنان می گفت: ❓یا اباعبداللَّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزینه زندگیم را بردند. به کجا شکایت ببرم؟ 👳🏻 حاج حسن مزبور حاضر متأثر شد و با همین حال تأثر به خانه رفت و در دل به امام حسین (علیه السلام) گریه می کرد. 🌌 شب در خواب دید که در حضور سالار شهیدان به سر می برد به آقا گفت: 👳🏻 از حال زائرت که خبر داری؟ دزد او را رسوا کن تا پول را برگرداند. 🌹امام حسین فرمود: مگر من دزد گیرم؟ اگر بنا باشد که دزدها را نشان دهم باید اول تو را معرفی کنم!!! 👳🏻 حاجی گفت: مگر من چه دزدی کردم؟ 🌹حضرت فرمود: دزدی تو این است که خاک مرا به عنوان تربت می فروشی و پول می گیری. اگر مال من است چرا در برابرش پول می گیری و اگر مال توست، چرا به نام من می دهی؟ 👳🏻عرض کرد: آقا جان! از این کار توبه کردم و به جبران می پردازم. 🌹امام حسین (علیه السلام) فرمود: ▪پس من هم دزد را به تو نشان می دهم. دزد پول زائر، گدایی است که برهنه می شود و نزدیک سقاخانه می نشیند و با این وضعیت گدایی می کند، پول را دزدید و زیر پایش دفن کرد و هنوز هم به مصرف نرسانده. 🕌 حاجی از خواب بیدار می شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسین (علیه السلام) وارد می شود، دزد را در همان محلی که آقا آدرس داده بود شناخت که نشسته بود. 👳🏻 حاجی فریاد زد: مردم بیایید تا دزد پول را به شما نشان دهم. 👴🏿 گدای دزد هر چه فریاد می زد مرا رها کنید، این مرد دروغ می گوید، کسی حرفش را گوش نداد. 👥👥 مردم جمع شدند و حاجی خواب خود را تعریف کرد و زیر پای گدا را حفر کرد و کیسه پول را بیرون آورد. 👳🏻 بعد به مردم گفت: بیایید دزد دیگری را نشان شما دهم، آنان را به بازار برد و درب دکان خویش را بالا زد و گفت: ✋ این مالها از من نیست حلال شما... 👌بعد تربت فروشی را ترک کرد و با دست فروشی امرار معاش می کرد. 📚 الوقایع و الحوادث، ج ٣، ص ۳۳۴ و حکایاتی از عنایات حسینی، ص ۳۴. 📗 داستانهایی از زمین ر - یوسفی‏. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq