eitaa logo
پرتو اشراق
785 دنبال‌کننده
25.6هزار عکس
13.9هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌌 در ، شب زیارتی مخصوص اباعبدالله الحسین (علیه السلام) پنجمین قسمت از مجموعه تقدیم می شود. 🌹 با ما و این حکایات دلنشین و پندآموز همراه باشید! 🌐 @partoweshraq
🌹 🔥 (حکایت 5⃣) 🏛 حسن عاقبت در مجلس یزید! 🌹حسن عاقبت سفیر روم ⚔ از جمله کسانی که پس از حادثه کربلا، به حقانیت سیدالشهدا (علیه السلام) و مکتب اهل بیت (علیه السلام) پی برد و بهمین سبب مسلمان شد و به دست یزید به شهادت رسید، سفیری از کشور روم بود که به هنگام حضور اسرای کربلا (علیه السلام) در مجلس شام حضور داشت. ⚜ جریان سفیر روم را امام زین العابدین (علیه السلام) این چنین بیان فرموده اند: 🍷جریان چنین بود که آنگاه که سر (مقدس امام) حسین (علیه السلام) را به سوی یزید آوردند، مجالس شراب خواری (و عیاشی) به راه انداخت (و وقتی) سر (امام) حسین (علیه السلام) را نزد او می آوردند، آن را میان دو پای خود قرار می داد و در همان حال شراب می خورد. 👤روزی در مجلسی (از این مجالس) فرستاده ای از پادشاه روم حاضر شد. فرستاده پادشاه روم، خود از اشراف و بزرگان روم بود، (او با دیدن این صحنه) گفت: 🌷ای پادشاه عرب، این سر کیست؟ 👤یزید به او گفت: تو را، با این سر چه کار؟! 🌷 گفت: همانا، وقتی من به سوی پادشاه خود برمی گردم، از همه آنچه دیده ام، سؤال می کند لذا، دوست دارم که داستان این سر و صاحب آن را برای او بیان کنم تا در شادی و سرور تو شریک شود. 👤یزید به او گفت: این سر حسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) است. 🌷 آن مرد رومی گفت: مادرش کیست؟ 👤 گفت: فاطمه (علیه السلام) دختر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)!! 🌷نصرانی گفت: اف بر تو و دین تو، دین من از دین تو بهتر است، همانا، پدر من از نوادگان (حضرت) داود (علیه السلام) است و بین من و آن حضرت، پدران زیادی فاصله است، در عین حال نصرانی ها، مرا بزرگ می شمرند و از خاک پای من برای تبرک جستن به پدرم که از نوادگان (حضرت) داود (علیه السلام) است، بر می دارند اما، شما فرزند دختر پیامبر خدا را می کشید، در حالیکه بین او و شما جز یک مادر فاصله نیست، این چه دینی است که شما دارید؟! 🌷سپس به یزید گفت: آیا جریان کنیسه حافر را شنیده ای؟ 👤 یزید گفت: بگو تا بشنوم. 🌷 نصرانی گفت: بین عمان و چین دریایی است که یک سال راه است و در آن هیچ آبادی ای جز یک شهر، در وسط آب، وجود ندارد که طول آن هشتاد فرسخ است. 🌍 در روی زمین، شهری بزرگتر از آن وجود ندارد و از آن کافور و یاقوت (به جاهای دیگر) منتقل می کنند و درختانش عود و عنبر است. این شهر در دست نصاری قرار دارد و هیچ پادشاهی جز خود آنها، بر آن حکومت ندارد. در این شهر کنیسه هایی هست که بزرگترین آنها کنیسه حافر است که در محراب آن حبابی طلائی آویزان است که در آن، سُمی وجود دارد که می گویند این سم الاغی است که (حضرت) عیسی (علیه السلام) بر آن سوار می شده اند، این حباب را با طلا و اشیاء تزئینی دیگر، زینت داده اند و هر سال، جمع زیادی از نصاری به سوی آن می آیند و دور آن طواف می کنند و آن را می‌بوسند و حاجات خود را (در کنار آن) از خدا می‌خواهند. ⁉ برخورد و رفتار آنها با سم الاغی که فکر می کنند سم الاغی است که (حضرت) عیسی (علیه السلام)، پیامبرشان، بر آن سوار می شده است چنین است اما، شما پسر دختر پیامبرتان را می کشید؟ خدای متعال، برکت را از شما و دینتان بردارد. 👤 یزید (با شنیدن این سخنان) آهسته به اطرافیان خود گفت: 🗡این نصرانی را بکشید تا مرا در بلاد خود رسوا و مفتضح نکند! 🌷 نصرانی وقتی این را (حکم قتل خود را) متوجه شد، گفت: ⁉ ای یزید می خواهی مرا بکشی؟ 👤 گفت: آری! 🌷 گفت: بدان که همانا، من امروز صبح پیامبر شما را در خواب دیدم که به من می فرمایند: 🔅ای نصرانی، تو اهل بهشتی! 🌷 من از سخن او شگفت زده شدم (اما، اینک) من شهادت می دهم که معبودی جز الله نیست و همانا، محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) پیامبر خدا است. 👣 سپس، با سرعت به طرف سر (امام) حسین (علیه السلام) آمد و آن را به سینه اش چسباند و در حالیکه گریه می کرد آن را می‌بوسید تا اینکه کشته شد. 📚 بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ١۴٢ - ١۴١. 📚 لازم به ذکر است جریان محاجة سفیر روم با یزید در مجلس شام، به گونه ای دیگر و بسیار مفصلتر از آنچه در سطور بالا آمده است نقل شده است (ر.ک: همان، ص ١٩١ - ١٨٩). 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🎧 | دلنشین 🎼 مشهد کربلای ایرانه... 🎤 💐 (ع) 🌐 @partoweshraq
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 💚 وطن پرست واقعی کیا هستن؟ 🌹روح تمام شهدا و مخلصین در گذشته مملکت شاد. 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
4_5944876753670374359.mp3
1.93M
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 💚 وطن پرست واقعی کیا هستن؟ 🌹روح تمام شهدا و مخلصین در گذشته مملکت شاد. 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq 📡
💚 {پاے درس بزرگان} 🌹 (ره): 🎙باز شدن قفل دل به برکت نام (علیه السلام) است. 💚 در قلب های غافل ما چیزی فرو نمی‌رود. قفل را پروردگار به برکت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) باز می‌کند و یقین و راستی را در آن می گذارد. 🔅قلبش را سالم و زبانش را صادق و گوش قلب را و چشم قلب را باز می‌کند. از اباعبدالله الحسین علیه السلام این ها را بخواهید. 📔 یک قدم تا خدا ، ص ۱۹. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕓 💠🚻💠 ⚜🚺⚜🚼⚜🚹⚜ 💣 اسباب تخریب رابطه‌ی زناشویی ⚠💔 بد زبانی و دشنام گویی علاوه بر اینکه گناهی‌ است بزرگ، پایه‌های زندگی مشترک را تخریب و بنای آن را ویران می‌کند! 📚 در آیات و روایات همواره فرد بدزبان، ملعون (دور از رحمت خدا) خوانده شده و برای جلوگیری از آن، ذکر صلوات و استعاذه توصیه شده. 🌹امیرالمؤمنین علی(ع): 🔅سنت و منش انسان‌های پست؛ بدگویی و بدزبانی است! 📙غررالحکم، ص ٢٢٣. 💞 عشق و احترام به همسر؛ نشان از ایمان انسان است. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🔺😁 در راستای افاضات یکی دیگر از سلبریتی های بیسواد در مورد قطعی های برق و ارتباط دادن آن به فتح کاخ سفید، برق کاخ سفید نیز قطع شد! 😂 یعنی خدا هم زده شما رو!! 🖥 منبع: yon.ir/zwH5B 🌐 @partoweshraq
🔺🗞شیطنت روزنامه اصلاح طلب آرمان انتشار خبر قبول فرزندخواندگی ٩٣ کودک بی سرپرست توسط ٩٣ دختر مجرد با تیتر مذکور در روزنامه آرمان مورد انتقاد شدید کاربران فضای مجازی قرار گرفت. 🌐 @partoweshraq
🔺عرب پرست کیه؟ ❓رهبری که ۸ سال جنگید و یه وجب خاک نداد؛ یا شاهی که برای خوش خدمتی به اعراب و انگلیس، نصف اروند و جزایر بحرین (مروارید خلیج فارس) و آریایی و زرکوه رو بخشید؟! 🌐 @partoweshraq
😁🔺این افراد کسانی هستند که فسادهای دولتی رو لو دادند و دولت چین هم درصدی از اون مبلغ فساد و یا رانت رو طی یک مراسم به اون ها اهدا می کنه!!! 🌐 @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت صد و شصت و سوم همانطور که وضو می‌گرفتم تمام فکرم پیش مجید بود که بایستی در وضوخانه مردانه در میان جماعتی سُنی به روش شیعیان وضو بگیرد و بعد در صفوف نماز جماعت مسجد اهل تسنن با دست باز به نماز ایستاده و بر مُهر سجده کند و مانده بودم که با این همه تفاوت، چرا پیشنهاد آمدن به این مسجد را داد و چرا به یکی از مساجد شیعیان نرفت تا با خیالی آسوده در میان هم مذهبان خودش نماز بخواند؟ وضویم که تمام شد، چادر بندری‌ام را محکم دور سرم پیچیدم و به مسجد رفتم. 👥👥 وقتی در صف نماز جماعت نشستم، تازه سردردم خودی نشان داد و باز کمرم از درد ضعف رفت و با همان حال ناخوشی که بایستی بخاطر دوران مانده تا مادر شدنم، صبورانه تحمل می‌کردم و خوب می‌دانستم در پیشگاه پروردگارم چه پاداش بزرگی دارد، صدایش کردم که به مجیدِ من عنایتی کرده و یاری‌اش کند تا به حرمت همه محاسن اخلاقی‌اش، مکارم اعتقادی‌اش نیز کامل شده و به مذهب اهل سنت هدایت شود. 💓 باز دلم هوایی شده بود که هر چه زودتر او هم به عنوان یک مسلمان سُنی به این مسجد وارد شود که وقتی از مسجد خارج شدم و دیدم به انتظار آمدنم چند قدم آنطرف‌تر ایستاده، از منتهای جانم آرزو کردم که دعایم به درگاه خداوند مستجاب شود. مقابلش که رسیدم، نگاهم کرد و با رویی گشاده گفت: - قبول باشه الهه جان!.. و من با گفتن «ممنونم!» کنارش به راه افتادم و دیگر نمی‌توانستم تمنای قلبی‌ام را پنهان کنم و می‌خواستم به بهانه‌ای سرِ صحبت را باز کرده باشم که پرسیدم: ⁉ مجید! چرا گفتی بیایم اینجا نماز بخونیم؟ شانه بالا انداخت و با خونسردی پاسخ داد: 👌خُب سرِ راهمون بود... ولی خوب منظورم را فهمیده بود که صورتش را به سمتم چرخاند، با چشمانش به رویم خندید و با لحنی عاری از ریا ادامه داد: البته چند متر بالاتر یه مسجد شیعیان هم بود، ولی دلم می‌خواست یه جایی بریم که تو دوست داشته باشی و راحت باشی!... و من بی‌درنگ جواب دادم: خُب اینجا هم تو راحت نبودی! سرش را به نشانه منفی تکان داد و گفت: - نه الهه جان! اینجا هم مسجد بود. برای من مهم اینه که تو راحت باشی! و ای کاش می‌توانستم همانجا در جوابش بگویم که اگر راحتی ابدی الهه‌اش را می‌خواهد، برای همیشه چشمانش را به روی شیعه بودنش ببند و به مذهب اهل تسنن در آید و هنوز پرنده آرزوهایم به منزل نرسیده بود که با محبت همیشگی‌اش ادامه داد: 👌هر وقت دوست داشتی، برای نماز جماعت میایم اینجا... و همین مهربانی بی‌دریغش به من جسارت می‌داد تا هر چه دلم بهانه‌اش را می‌گیرد به زبان آورم که برای چند لحظه مکث کردم و بعد با لحنی لبریز ناز و گلایه پرسیدم: ⁉ خُب نمیشه همیشه بیایم اینجا؟! حدس زده بود که باز می‌خواهم قوّتِ قفلِ قلبش را برای شکستن اعتقاداتش امتحان کنم که همانطور که کنارم قدم می‌زد، با لبخندی که لبانش را ربوده بود، ساکت سر به زیر انداخته و هیچ نمی‌گفت تا صحبتم را به مقصدی که می‌خواهم برسانم: ⁉ یعنی نمیشه خودت بیای اینجا؟ یعنی بخاطر من نیای... و می‌دانست تا حرف دلم را نزنم، آرام نمی‌گیرم که نگاهش را از زمین جدا نمی‌کرد و با همان چشمان نجیب و به زیر افتاده، امان می‌داد تا دلم را به خدا سپرده و بپرسم: یعنی نمیشه بیای اینجا و مثل بقیه نماز بخونی؟ 👁 که بلاخره نگاهش از زمین زیر پایش دل کَند و با رنجش خاطری که می‌خواست زیر هاله‌ای از لبخند پنهانش کند، پرسید: ❓مگه من چجوری نماز می‌خونم الهه؟ 💔 و شاید از حرفی که زده بودم، شیشه دلش طوری شکسته بود که همان عطر خنده هم از صورتش پرید و پرسید: ❓مگه من برای خدای دیگه ای نماز می‌خونم؟ یا مگه برای کسی غیر از خدا سجده می‌کنم؟ نتوانستم این همه دل شکستگی‌اش را طاقت بیاورم که با نگاه پشیمانم به پای چشمانش افتادم و گفتم: ☝نه مجید جان، منظورم این نبود! 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 سـیـره شـہـداء 📱یه گوشی پیشرفته داشتیم اما استفاده نمی کردیم. 🌷می گفت: اینها زمینه فساد داره و کافیه یک لحظه پات بلغزه بری جاهایی که نباید. 📱هر وقت می خواستیم بریم مسافرت برای عکس گرفتن خانوادگی استفاده می کردیم. 👌معتقد بود هر کسی که بخواهد از این گوشی ها استفاده کنه اول باید ببینه جنبه داره یا نه؟ 🌷 شهید مهدی قاضی خانی 🌐 @partoweshraq
🕖 💠📚💠 ❓تا چه هنگام باید به عهد و پیمان وفادار بود؟ 📣 قابل توجه غربگرایان پرست!! 🌐 @partoweshraq
🌌 تعبیر خواب 👤 مردى از پرسید: ❓تعبیر اذان گفتن در عالم خواب چیست؟ گفت: رفتن به حج! 👤 دیگرى همین مسأله را پرسید. 👌گفت: دست به دزدى برده اى!! 👳 آنگاه درباره اختلاف این دو تعبیر با اینکه خواب هر دو یکى بود گفت: 🔅چهره اولى را چهره اى نیکو و پسندیده و دینى دیدم، تعبیر خوابش را از آیه «وَ اَذِّنْ بِالنَّاسِ بِالْحَجِّ» گرفتم. 🔅اما چهره دومى را چهره خوبى ندیدم، تعبیر خوابش را از آیه «اَذَّنَ مُوَذِّنٌ اَیَّتُهَا الْعیرُ اِنَّکُمْ لَسَارِقُونَ» گرفتم. 📚 منابع: ۱. سفينة البحار، جلد ۴، صفحه ۳۵۲. ۲. سوره حج، آیه ۲۷. ۳. سوره یوسف، آیه ۷۰. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌹✨ شب جمعه است دلم کرببلا می‌خواهد 🌷✨ در حرم حال مناجات و بکا می‌خواهد 🌷🔅 شب جمعه است دلم شوق پریدن دارد 🌹✨ بوسه بر پهنه ایوان طلا می‌خواهد 🌐 @partoweshraq
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🎙حجت الاسلام 📯 حقیقت صور اسرافیل (بخش دوم) 🌐 @partoweshraq
4_5934025583221540380.mp3
3.14M
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🎙حجت الاسلام 📯 حقیقت صور اسرافیل (بخش دوم) 🌐 @partoweshraq 📡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜ حضرت مولا علی (علیه السلام): 🔅 هرگاه تهیدست شدید با خداوند به وسیله صدقه دادن معامله کنید. 📗نهج البلاغه، حکمت ۲۵۸. 🌐 @partoweshraq
🌹 ⛈ اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی، باران روزی به تو خواهد گفت کجا کاشته ای… 🌱پس نیکی را بکار، بالای هر زمینی و زیر هر آسمانی برای هر کسی... ❓تو نمیدانی کی و کجا آن را خواهی یافت؟ 🌳 که کار نیک هر جا که کاشته شود به بار می نشیند. ⚰ اثر زیبا باقی می ماند، حتی اگر روزی صاحب اثر دیگر حضور نداشته باشد. ‌ 🌺 گلهایی که در انتهای جنگل می رویند، عطر خودشان را منتشر می کنند. 👤 چه کسی آنجا باشد تا از آنها قدردانی کند، چه نباشد... 🚶♂چه کسی از کنارشان بگذرد چه نگذرد... 🌻 معطر بودن ذات و طبیعت گلهاست، درست مثل آدمهایی که وجودشان سراسر عشق و محبت است. 💖 آنهایی که بی هیچ توقعی لبخند می زنند و مهربانند... 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq