💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ
⚜️ خوش حکایتی از دیدار #امام_زمان(عج)
🐫🐪 او یکی از #شیعیان بود و در #مدائن می زیست، با یکی از دوستانش برای انجام مراسم #حج، به مکه رفتند، در مکه و منی و عرفات، در همه جا با هم بودند، برای انجام قسمتی از مراسم حج به عرفات رفتند.
🕋 در آنجا ضمن انجام عبادات خود، جوانی خوش سیما را در حال احرام دیدند که نشانه های مسافر بودن او از چهره اش دیده می شد!
👴🏼 در این میان فقیری آمد و تقاضای کمک کرد، آنها چیزی به او ندادند، فقیر نزد آن جوان رفت و تقاضای کمک کرد!
✊🏻 آن جوان چیزی از زمین برداشت و به آن فقیر داد، و آن فقیر برای او دعای بسیار و عمیق کرد!
👣 سپس آن جوان از نزد آنها برخاست و ناگهان پنهان شد...
👥 آن دو نفر می گویند، نزد آن فقیر رفتیم و گفتیم، عجبا آن جوان، چه چیزی به تو داد؟
⚜️ فقیر ریگ طلای دندانه دار را به ما نشان داد، که وزن آن قریب بیست مثقال بود.
👥 آنها دریافتند (و احتمال قوی دادند) که آن جوان حضرت ولی عصر (عج) بوده است، به جستجوی او پرداختند ولی او را نیافتند، از جمعیتی که آن جوان در میان آنها بود، سراغ او را گرفتند، آنها گفتند:
⛺ درباره این جوان اطلاعی جز این نداریم که:
👣 از سادات علوی است و هر سال پیاده به حرم می آید و در مراسم حج شرکت می کند. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. همان، حدیث ۱۴، ص ۳۳۲، ج ۱.
📚 داستانهای اسلامی از اصول کافی، جلد دوم، محمد محمدی اشتهاردی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#تشرفات
#کرامات
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
❓کدام بهترند، دشمنان یا دوستان؟
🌟 بشارت آخرالزمانی مولا علی (ع) به امام حسن مجتبی (ع)
📜 پس از جریان صلح #امام_حسن_مجتبی (علیه السلام) با معاویه، آن حضرت مورد ضربت شمشیر قرار گرفت.
👳♂️ یکی از دوستان حضرت به نام #زید_بن_وهبِ_جَهنی حکایت کند:
🏰 در شهر #مدائن به محضر امام (علیه السلام) شرفیاب شدم و ایشان را در حالی دیدم که از شدّت درد و زخم آن شمشیر بی تابی و ناله می کرد، گفتم:
⁉️یا ابن رسول اللّه! مردم متحیّر و سرگردان شده اند؛ تکلیف ما چیست؟!
💚 امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:
🔅 به خدا سوگند! در نظر من معاویه از این جمعیّت بی ایمان برای من بهتر است، این اشخاص ادّعای شیعه و دوستی مرا دارند، ولیکن چون کرکسان در انتظار مرگ من نشسته اند، اینان حیثیّت و آبروی مرا نابود کرده، اموال ما را به یغما بردند.
📜سوگند به خداوند! چنانچه از معاویه پیمان ایمنی بگیرم، دیگر گزندی از او به من و خانواده ام نخواهد رسید؛ و چه بسا همین کار سبب شود که مسلمانان و دیگر دوستانم از شرّ او در امان بمانند؛ و در غیر این صورت همین اشخاص مرا با دستِ بسته، تحویل معاویه خواهند داد!!
🔗اگر من خود تسلیم معاویه شوم، برای همگان و حتّی برای آیندگان سودمند می باشد؛ و این بهتر از آن است که کوفیان مرا اسیر کرده و با دستِ بسته تحویل او دهند؛ و آن وقت با منّت مرا آزاد نماید، که در این صورت، خاندان بنی هاشم برای همیشه تضعیف و خوار شده و مورد سرزنش و اهانت همگان قرار خواهند گرفت.
👳♂️ زید جهنی اظهار داشت: یا ابن رسول اللّه! آیا در چنین حالت و موقعیّتی دوستان و شیعیان خود را همچون گله گوسفند بدون چوپان و حامی رها می نمائی؟!
💚 امام (علیه السلام) فرمود:
🔅ای زید! من مسائلی را می دانم که شماها به آن آگاهی ندارید، همانا پدرم #امیرالمؤمنین (علیه السلام) روزی مرا شادمان و خندان دید، پس اظهار داشت:
🔅فرزندم! زمانی فرا خوهد رسید که پدرت را کشته ببینی؛ و همگان از تو روی برگردانند!!
💰 و بنی امیّه حکومت را در دست گیرند و #بیت_المال را از مستحقّین قطع و بین دوستان خود تقسیم نمایند.
🗡️ و در آن زمان مؤمنین ذلیل و خوار گردند؛ و فاسقان و فاجران قدرت و نیرو گیرند؛ حقّ پایمال شود و باطل رواج یابد؛ خوبان و نیکان مورد لعن و سرزنش قرار گرفته و شکنجه شوند.
⚖️ پس روزگار این چنین سپری شود، تا شخصی از اهل بیت رسالت در #آخرالزمان ظاهر گردد و عدل و داد را گسترش دهد.
🌧️ و خداوند در آن زمان برکات آسمانی خود را بر مؤمنین فرود فرستد؛ و گنج های زمین، هویدا و آشکار شود؛ و خوشا به حال کسانی که آن زمان را درک نمایند.
📚 احتجاج: ج ۲، ص ۶۹، ص ۱۵.
📘 چهل داستان و چهل #حدیث از امام حسن مجتبی (علیه السلام) عبداللّه صالحی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#روایات_مــهـــدوے