eitaa logo
پرتو اشراق
742 دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
13هزار ویدیو
52 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓فلسفه کردن در روز چیست؟ آیا این قربانی کردن بر کسانی که در نیستند واجب است؟ ✅ پاسخ: 🕋 یکی از اعمال حج در روز دهم ذی الحجه برای حاجیان این است که حیوانی را در منا قربانی کنند و این عمل برای آنان یک فریضه مسلم است. 🐑 قربانی کردن برای کسانی که در حج حضور ندارند، واجب نیست و طبق مشهور علما مستحب موکد است. ⚜ علامه مجلسی می نویسد: 🔅«از اعمال عید قربان، قربانی کردن است و این عمل (برای غیر حاجیان) سنت موکده است و حتی برخی علما این عمل را برای غیر حاجیان نیز واجب شمرده اند در صورتی مکلف قدرت مالی داشته باشد». 📙 زاد المعاد، ص ۲۰۰. 👌یکى از اسرار قربانی کردن در روز عید قربان، زنده کردن خاطره فداکارى بزرگ مرد الهى و قهرمان توحید، حضرت ابراهیم خلیل مى باشد. ⛰جریان فداکارى ابراهیم خلیل این است که خداوند براى تکمیل روح و روان و اثبات لیاقت و پایه فداکارى وى به او دستور داد تا فرزند فوق العاده عزیز خود را در سرزمین «منا» در راه خدا قربانى نماید البتّه این فرمان جنبه آزمایشى داشت و براى اثبات شایستگى آن مرد الهى بود و لذا، هنگامى که وى آماده اطاعت گردید، دستور آمد که به جاى فرزند خویش، گوسفندى را ذبح نماید. 🌹آمادگى و مهیّا گشتن وى براى اطاعت دستور خداوند ثابت کرد که روح اخلاص و اطاعت، روح جانبازى و فداکارى، در او آن چنان قوى و نیرومند است که مى تواند در پرتو ایمان، بر هر چیز حتّى بر عواطف و احساسات عمیق و ریشه دار پدرانه پیروز آید و براى یک هدف عالى و معنوى، از فرزند خویش بگذرد؛ اگر چه سرانجام فقط گوسفندى ذبح کرد. 🐑 زائران خانه خدا با کشتن گوسفندى در سرزمین «منى» و دیگران با قربانی کردن خاطره اخلاص و قدرت ایمان و پایه فداکارى او را در دل ها زنده مى سازند و از این رهگذر به یکدیگر درس فداکارى و جانبازى مى آموزند و گویا عملا چنین مى گویند که مرد خدا کسى است که در راه خدا از همه چیز بگذرد - چنان که آن مرد بزرگ گذشت - این گوشه اى از اسرار قربانى روز «منى» است. 📔 پاسخ به پرسشهای مذهبی، ص ۳۳۴. 🍖 یکی دیگر از اهداف قربانی کردن، اطعام مستمندان می باشد. ⚜ خداوند می فرماید: 🔅«و بینواى فقیر را نیز اطعام نمایید». 📖 سوره حج، آیه ۲۸. ⚜ و نیز مى فرماید: 🔅«از آن (قربانى) خود بخورید و مستمندان قانع و فقیران را نیز از آن اطعام کنید». 📖 سوره حج، آیه ۳۶. ⚜ پیامبر گرامی فرمود: 🔅«خداوند قربانی را برای شما لازم شمرد تا مساکین و فقیران شما سیر شوند، پس از گوشت قربانی آنان را بهره مند کنید». 📚 الفقیه، ج ۲، ص ۲۰۰. ⚜ با توجه به این فوائد مادی و معنوی قربانی کردن است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: 🔅«زمانی که اولین قطره خون قربانی به زمین می ریزد خداوند گناهان صاحب قربانی را می آمرزد». 📚 علل الشرایع، ج ۲، ص ۴۳۸. 👌لذا در روایات مستحب شمرده شده است، کسانی که پولی برای قربانی کردن ندارند، قرض کنند و قربانی را صورت دهند؛ 📚 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۱۰. 🐑 و یا عده ای که توانایی مالی ندارند با یکدیگر پول هایشان را بگذارند و یک قربانی به نیت همه شرکت کنندگان صورت گیرد؛ 📙 زاد المعاد، ص ۲۰۲. ⚜ امام صادق (علیه السلام) فرمود: 🔅«امام علی بن الحسین و امام باقر (علیهما السلام) گوشت قربانی را سه قسمت می کردند، یک قسمت آن را به همسایگان می دادند و یک قسمت آن را به نیازمندان و قسمت سوم را برای اهل خانه نگه می داشتند». 📚 بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۹۶. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓فلسفه تراشیدن سر و گرفتن ناخن در مناسک چیست؟ ✅ پاسخ: ✂ بعد از قربانی کردن، حاجیان واجب است « » یا « » کنند یعنی یا سر را بتراشند و یا موی سر و ناخن را کوتاه کنند؛ 📚 ترجمه تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۵۱۱. ⚜ خداوند می فرماید: 🔅«بعد از آن باید آلودگی ها را از خود برطرف سازند»؛ 🔅«ثم لیقضوا تفثهم». 📖 سوره حج، آیه ۲۹. 🔅«تفث» به معنای چرک و کثافت و زوائد بدن همچون ناخن و موهای اضافی است. در روایات اسلامی این آیه اشاره دانسته شده است به «حلق» و «تقصیر» که از اعمال حج است. 📚 تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۸۶. 👌از این بیان بدست می آید که فلسفه اصلی «حلق» و «تقصیر» همان تطهیر بدن از آلودگی های ظاهری است بدین گونه که این تطهیر ظاهری مقدمه ای باشد برای تطهیر باطنی، چنان که امام سجاد (علیه السلام) فرمود؛ 🔅«آیا هنگامی که سر خود را می تراشیدی نیت این نمودی که با این عمل خود را از آلودگی های گناهان و تعدی به حقوق آدمیان پاک نمایی و همچون روز ولادت از مادر از تمام سیئات و معاصی بیرون رفته و دیگر به آن باز نگردی». 📚 مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۱۷۱. ⚜ امام صادق (علیه السلام) فرمود: 🔅«با تراشیدن موی خود تمام عیب های ظاهری و باطنیت را بتراش». 📚‌ بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۱۲۵. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
👣 (ص) 💚 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن 🌹روزی (علیه السلام) به شخصی فرمودند: از كجا می آیی؟ 👳🏻 گفت: از دورترين نواحى ! 🌹حضرت فرمودند: تو از فلان و فلان مكان هستى؟ 👳🏻 گفت: بله! 🌹فرمودند: براى چه به اين جا آمدى؟ 👳🏻عرض كرد: به قصد زيارت (علیه السلام) آمدم. 🌹حضرت فرمودند: آیا فقط براى آمده اى و هيچ حاجت ديگرى نداشتى؟ ✋عرض كرد: هيچ حاجتى نداشتم مگر آنكه در کنار قبر مطهّر آن حضرت نماز خوانده، جنابش را زيارت كرده و سپس از حضرتش خداحافظى كرده و به سوی اهل و عیالم برگردم. 🌹حضرت فرمودند: در زيارت آن حضرت چه مى بينيد؟ 👳🏻عرض كرد: زيارتش موجب بركت در عمر خود، اهل و اولاد، اموال ما بوده و حوائج و خواسته هايمان بر آورده شده و گرفتاری های ما بر طرف مى شود. 🌹حضرت به او فرمودند: 🔅اى برادر يمنى آيا از فضيلت زيارت آن حضرت بيشتر از اين برايت نگويم؟ ✋مرد گفت: زيادتر بفرمائيد! 🕋 فرمودند: زيارت امام حسين (ع) معادل يك مقبول و پاكيزه اى است كه با (ص) انجام شود! 👳🏻 مرد از اين گفتار تعجب كرد. 🌹حضرت فرمودند: آرى، به خدا سوگند معادل دو حجّ مقبول و پاكيزه اى است كه با رسول خدا(ص) انجام شود. 👌آن مرد بر تعجبش افزوده شد پس بدين ترتيب امام (ع) بر تعداد حج هاى مقبول مى افزودند تا اينكه در آخر فرمودند: 🔅زيارت آن حضرت معادل با سى حجّ مقبول، پاكيزه و بدون گناه است كه با رسول خدا (ص) انجام گيرد. 🔅«... فلم یزل أبو عبدالله یزید حتى قال ثلاثین حجة مبرورة متقبلة زاکیة مع رسول الله». 📚 منبع: ثواب الاعمال، ج ۱، ص ۱۸۱. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🐽 ! ⚜ از (علیه السلام) شده است: 🔅صورت انسانیت همان راه مستقیم برای نیل به هر خیر و خوبی است و همان صورت انسانی پلی است کشیده شده بین بهشت و دوزخ. (١) 👌بنابر حدیث امام صادق (علیه السلام) کسی که می گوید: 🔅اهدنا الصراط المستقیم مقصودش این است که: ✋🤚 «بارالها! مرا از حمایت و رحمت وسیع خود برخوردار فرما و موفقم بدار که همواره اعمالم و اخلاقم انسانی باشد و از طریق انسانیت منحرف نشوم و به خلق و خوی حیوانات و درندگان نگرایم که بر اثر آن گرایش، صورت انسانی از کفم برود و رخسار حیوانات و درندگان به خود بگیرم!» 🐺 با توجه به این معلوم می شود که حیوانات و درندگان انسان نما در این جهان بسیارند و اولیای الهی با خود آنان را مشاهده می کنند و گاهی اجازه می دهند که دیگران نیز آنها را با چهره غیر انسانی ببینند!! 🕋 (علیه السلام) به مکه، مشرف شده بود. در ، مردم بسیاری گرد هم آمده بودند. 🌹حضرت از پرسید: به نظرت عدد این ها چقدر است؟ 👳🏻 او عدد زیادی را حدس زد و گفت: این همه برای ادای فریضه آمده اند؟! 🌹 امام (علیه السلام) فرمود: 🔅«یا زهریّ ما أکثر الضجیج و أقلّ الحجیج»؛ 🔅«چقدر هیاهو و فریاد زیاد است و حج کننده کم!» (۲) 👳🏻 زهری از سخن امام (علیه السلام) به شگفت آمد!! 🌹حضرت فرمود: صورتت را نزدیک من بیاور!! 👳🏻 نزدیک آورد... امام (علیه السلام) دستی به صورتش کشید. 🌹 سپس فرمود: نگاه کن! 👳🏻 زهری به مردم نظر افکند. 🐒 می گوید: مردم را به صورت دیدم. مگر عده قلیلی از آنان را! 👥👥 این عده که در عرفات بودند، به ظاهر در صف مسلمین قرار داشتند و صراط مستقیم اسلام را می پیمودند، اما فاقد اخلاق سالم و سجایای انسانی بودند، از این رو صورت انسانی نداشتند. 👳🏻 موقعی که امام، پرده طبیعت را عقب زد و چشم زهری را واقع بین ساخت، حقیقت امر آشکار گردید و شکل واقعی آنان مشهود شد. (۳) 📚 پی نوشت ها: ١. تفسیر صافی، ص ٢٠. ۲. مستدرک الوسایل، ج ۱۰، ص ۴۰. ۳. شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۲۵۱. 📓 حکایات منبر، «داستان های شیرین و حکایات خواندنی در محضر استاد سخن، زبان گویای اسلام (رحمت الله علیه)، محمد رحمتی شهرضا 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ ⚜️ خوش حکایتی از دیدار (عج) 🐫🐪 او یکی از بود و در می زیست، با یکی از دوستانش برای انجام مراسم ، به مکه رفتند، در مکه و منی و عرفات، در همه جا با هم بودند، برای انجام قسمتی از مراسم حج به عرفات رفتند. 🕋 در آنجا ضمن انجام عبادات خود، جوانی خوش سیما را در حال احرام دیدند که نشانه های مسافر بودن او از چهره اش دیده می شد! 👴🏼 در این میان فقیری آمد و تقاضای کمک کرد، آنها چیزی به او ندادند، فقیر نزد آن جوان رفت و تقاضای کمک کرد! ✊🏻 آن جوان چیزی از زمین برداشت و به آن فقیر داد، و آن فقیر برای او دعای بسیار و عمیق کرد! 👣 سپس آن جوان از نزد آنها برخاست و ناگهان پنهان شد... 👥 آن دو نفر می گویند، نزد آن فقیر رفتیم و گفتیم، عجبا آن جوان، چه چیزی به تو داد؟ ⚜️ فقیر ریگ طلای دندانه دار را به ما نشان داد، که وزن آن قریب بیست مثقال بود. 👥 آنها دریافتند (و احتمال قوی دادند) که آن جوان حضرت ولی عصر (عج) بوده است، به جستجوی او پرداختند ولی او را نیافتند، از جمعیتی که آن جوان در میان آنها بود، سراغ او را گرفتند، آنها گفتند: ⛺ درباره این جوان اطلاعی جز این نداریم که: 👣 از سادات علوی است و هر سال پیاده به حرم می آید و در مراسم حج شرکت می کند. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. همان، حدیث ۱۴، ص ۳۳۲، ج ۱. 📚 داستانهای اسلامی از اصول کافی، جلد دوم، محمد محمدی اشتهاردی‏. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌟 کراماتی از حضرت (علیه السلام) - {۵} 5️⃣ 🦅 احترام پرندگان به امام هادي (عليه السلام) ⚜️ مي‌گويد: 🏛️ تالار آفتابگيري درست کرده بود که پنجره‌هاي مشبک داشت و داخل آن پرندگان خوش آواز را رها ساخته بود. 🤝🏼 روزهايي که سران حکومت براي سلام رسمي و تبريک نزد او مي‌آمدند، متوکل درون همين تالار مي‌نشست اما بر اثر سر و صداي پرندگان، نه حرف ديگران را مي‌شنيد و نه ديگران حرفش را مي‌شنيدند!! 🌹فقط وقتي که امام هادي (عليه السلام) وارد مي‌شدند تمام پرندگان ساکت و آرام مي‌شدند و تا وقتي امام هادي از آنجا خارج نمي‌شد سر و صدايي شنيده نمي‌شد. (۱) ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🧠 آگاهي امام هادي (عليه السلام) از سؤال ذهني اصحاب! ⚜️ مي‌گويد: 🌴 همراه امام هادي عليه السلام در يکي از کوچه ‌هاي مدينه راه مي‌رفتم. 👌🏻خواستم از امام هادي (عليه السلام) مسأله‌اي بپرسم اما قبل از اين که سوالم را مطرح کنم، امام به من فرمود: 🔅«ما در جاي شلوغي هستيم و مردم در رفت‌ و آمدند. اکنون زمان خوبي براي سوال ‌کردن نيست.» (۲) ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ ⚰️ امام هادي (عليه السلام) و پيشگويي مرگ جوان غافل ⚜ پسر مي‌گويد: 🌤️ روزي امام هادي (عليه السلام) به مجلس وليمه يکي از فرزندان دعوت شد. 🏛️ همراه امام وارد مجلس شديم. حاضران با ديدن امام به احترامش سکوت کردند. 🗣️ ولي جواني در اين مجلس حضور داشت که احترام امام هادي را نگه نداشت و در مجلس به خنده و حرف‌ هاي ياوه مشغول بود. 🌹 در اين هنگام حضرت هادي (عليه السلام) رو به او کرد و فرمود: 🔅«در خنده زياده‌روي مي‌کني و از ياد خدا غافل هستي، در حالي که سه روز بعد در قبرستان خواهي بود!» ⏳جوان ساکت شد و چيزي نگفت. ما روزها را شمارش کرديم، دقيقا پس از سه روز از دنيا رفت و همان روز به خاک سپرده شد. (۳) ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🌟 امام هادي (عليه السلام) و تبديل خاک به طلا 👳🏻‍♂️ مي‌گويد: 🏰 يک سال پيش از سفر ، براي وداع با امام هادي (عليه السلام) وارد شهر شدم. امام مرا تا بيرون شهر بدرقه کرد. ⭕ آنگاه از مرکب خويش پياده شد و روي زمين با دست خود دايره‌اي کشيد و فرمود: 🔅«اي عمو، آنچه را در اين دايره هست براي مخارج و هزينه سفر حج‌ات بردار!!» 🌟 همين که دست بر خاک گذاشتم، شمشي به وزن دويست مثقال از طلا به دستم آمد. (۴) ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 👁️ امام هادي (عليه السلام) و شِفاي نابينا 👌🏻 مي‌گويد: 🧔🏻با چشمان خود ديدم که کوري را نزد امام هادي (عليه السلام) را آوردند و امام، او را بينا کرد. 🕊️ و نيز ديدم که با گِل، پرنده‌اي درست کرد و در آن دميد، و پرنده جان گرفت و به پرواز در آمد. ✋🏻 به امام گفتم: «ميان شما و (عليه السلام) تفاوتي نيست!» 🌹 امام فرمود: 🔅«اَنَا مِنهُ و هُوَ مِنِّي»؛ 🔅من از او هستم و او از من است. (۵) 📚 پي‌نوشت‌ها: ۱. بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۱۴۸، ح ۳۴. ۲. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۷۶. ۳. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۸۱، ح ۵۷. ۴- بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۷۲، ح ۵۲. ۵. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۸۵ / شماره ۶۳ از کتاب عيون المعجزات. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
👳🏻‍♂️ عبدالله بن مبارک و زن سیده 🧕🏻 🕋 ‌در تذکرة الخواص نقل می کند که مدت پنجاه سال مرتب هر دو سال یک بار برای زیارت به می رفت. 🐪🐫 سالی مهیای رفتن به گردید و از خانه خارج شد. در یکی از منازل بین راه به زنی سیده برخورد که مشغول پاک کردن یک مرغابی مرده است! 👳🏻‍♂️ پیش او رفت و گفت ای زن چرا این مرغابی مرده را پاک می کنی؟ 🧕🏻گفت کاری که برای تو فایده ندارد از چه رو می پرسی؟ 👳🏻‍♂️ عبدالله اصرار زیاد کرد. 🧕🏻زن گفت حالا که اینقدر اصرار می ورزی من زنی هستم و چهار دختر دارم که پدر آنها چندی پیش از دنیا رفت. امروز روز چهارم است که ما چیزی نخورده و به حال اضطرار افتاده ایم و مرده بر ما حلال است این مرغابی را پیدا کرده ام و می خواهم برای بچه هایم غذا تهیه کنم. 👳🏻‍♂️ عبدالله می گوید در دل گفتم وای بر تو چگونه این فرصت را از دست می دهی؟ 💰 به زن اشاره کردم دامنت را باز کن چون باز کرد دینارها را در دامن او ریختم!! 🧕🏻زن با قیافه ای که شرمندگی را حکایت می کرد سر به زیر انداخته بود. 🐫🐪 او رفت و من از همانجا به منزل خود برگشتم و خداوند میل رفتن مکه را در آن سال از قلبم برداشت. به شهر خود بازگشتم مدتی گذشت تا مردم از مکه برگشتند. 🌴 برای دیدار همسایگان سفر رفته به خانه آنها رفتم. 👥 هر کدام مرا می دیدند می گفتند ما با هم در فلانجا بودیم و شما را در فلان محل دیدیم!! 🤝🏻 من به آنها تهنیت برای قبولی حج می گفتم، آنها نیز مرا تهنیت می گفتند که حج تو هم قبول باشد!!! 🌌 آن شب را در اندیشه ای عجیب به خواب رفتم در خواب حضرت_رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم که فرمود: 🌹 عبدالله! رسیدگی و کمک به یک نفر از بچه های من کردی از خداوند خواستم ملکی را به صورت تو خلق کند تا برایت هر سال تا روز قیامت حج بگذارد اینک می خواهی پس از این به حج برو و می خواهی ترک کن. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. شجره طوبی، ص ۱۱ در ریاحین الشریعه مدت حج را پنج سال نوشته و نیز در کشکول بحرانی نقل از منهاج الیقین علامه. 📗 آگاه شویم (۱۲) احترام و نیکی با سادات چرا؟ - حسن امیدوار 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕋 در کعبه! ⚜️ ابوالفرج می گوید: 🐪🐫 سالی که حضرت صادق (علیه السلام) به مکه به قصد تشریف آورد بود، ایشان را دیدم که زیر ناودان ایستاده و مشغول دعا بود، و سه تن از فرزندان «حسن بن حسن بن علی(ع)» یعنی «عبدالله بن حسن» و «حسن بن حسن» و «جعفر بن حسن» به ترتیب سمت چپ و راست و پشت سر حضرت (علیه السلام) ایستاده بودند. 👳🏻‍♂️ در این حال عباد بن کثیر بصری - که از عباد و زهاد مشهور زمان بود - آمده و گفت: ✋🏻 یا اباعبدالله! 🌹 حضرت (علیه السلام) سکوت فرمود، تا عباد سه بار بدین ترتیب حضرت (علیه السلام) را فراخواند. 👳🏻‍♂️✋🏻 سپس گفت: ای جعفر! 🌹 حضرت (علیه السلام) فرمود: بگو، چه می خواهی؟ 👳🏻‍♂️ عباد گفت: من کتابی دارم که در آن نوشته است که این بنا را مردی سنگ به سنگ متلاشی خواهد کرد! 🌹 حضرت (علیه السلام) فرمود: 🔅«کتابت دروغ می گوید؛ به خدا قسم! من او را می شناسم، پاهایش زرد است و ساق پاهایش زخمی، شکمش بزرگ و گردنش نازک و بزرگ سر است. کنار همین رکن می ایستد - حضرت با دست به رکن یمانی اشاره فرمود - و مردم را از طواف کعبه منع می کند آن چنان که مردم از دیدن او وحشت می کنند». 🌹 آنگاه امام (علیه السلام) فرمود: 🔅«سپس خداوند مردی از نسل من بر می انگیزد - حضرت با دست به سینه خود اشاره فرمود - و همچنان که قوم عاد، ثمود و فرعون، ذی الاوتاد را کشت، او را می کشد». 👥👤 در این حال، عبدالله بن حسن عرض کرد: قسم به خدا! که امام (علیه السلام) راست می گوید، و بدین ترتیب هر سه نفرشان امام (علیه السلام) را تصدیق کردند. (۱) 📚 پی نوشت ها: ۱. اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۸۷ و ۸۸؛ فیما یتعلق بشهر محرم؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۸ و ۱۴۹. 📕 داستانهایی از (عجل الله تعالی فرجه و الشریف) برگرفته از کتاب بحارالأنوار، حسن ارشاد. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 sapp.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👣 آثار زیارت بدون تکبر 🌷 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن 👳🏻‍♂️ عبداللّه بن ميمون قداح، از حضرت ابى عبداللّه (ع) مى گويد: 🌴 محضر مبارك (ع) عرض كردم: 👳🏻‍♂️✋🏻 كسى كه به قبر حضرت حسين بن على (عليه السلام) برود در حالى كه عارف به حق آن جناب بوده و زيارتش ‍ بدون تكبر و نخوت باشد ثوابش چيست؟ 🌹حضرت فرمودند: 🔅«هزار مقبول و هزار عمره پذيرفته شده برايش مى نويسند و اگر شخص ‍ شقى باشد او را سعيد قلمداد مى نمايند و پيوسته در رحمت خداوند عزّوجلّ غوطه مى خورد». (۱) 📚 پی نوشت: ۱- ترجمه كامل الزيارات ص ۴۷۴. 📕 داستان هايى از فضيلت زيارت عليه السلام، على ميرخلف زاده 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🥷 برخورد عجیب با دزد ناپاک! 👂🏼يحيى بن علاء مى گويد: از امام باقر (ع) شنيدم مى فرمود: 🌴 (ع) براى انجام فريضه ، از مدينه به سوى مكّه رهسپار شد، در راه به بيابانى بين مكّه و مدينه رسيد، و در آنجا به مردى از دزدهاى راه برخورد نمود! 🥷 دزد به امام سجاد (ع) گفت: از مركب پائين بيا!! 🌹 امام فرمود: تو از من چه مى خواهى؟! 🥷 دزد: مى خواهم تو را بكشم و آنچه دارى همه را غارت كنم!! 🌹امام: من خود آنچه دارم بين خود و تو تقسيم مى كنم و آنچه به تو مى دهم، براى تو حلال باشد. 🥷 دزد: نه، من به اين كار راضى نيستم! 🌹امام: آنچه مى خواهى بردار ولى به اندازه كفاف و لازم براى من بگذار. 🥷 دزد ناپاك، اين پيشنهاد را نيز رد كرد. 🌹امام به او فرمود: پروردگار تو كجاست؟ 🥷 او در جواب گفت: پروردگار من در خواب است...!! 🦁🦁 در اين هنگام دو شير از بيابان آمدند، يكى سر دزد را و ديگرى دو پاى او را دريدند و به اين ترتيب آن دزد به هلاكت رسيد!!! 🌹امام سجاد (علیه السلام) به او فرمود: 🔅زعمت ان ربك عنك نائم: 🔅«تو پنداشتى كه پروردگارت نسبت به تو در خواب است؟!» 📗 داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌎 فضائل ما را به مردم به زبان خودشان بیان کنید! 🕋 افرادی که ارتباطاتی با (عجل الله تعالی فرجه) دارند در ایام بیشتر به محضر ایشان مشرف می شوند. 🌌 [مرحوم آقا شیخ حسین فاضلی] گفت: یک شب در ایام حج در منا بودیم. شب خیلی اشتیاق پیدا کردم و بی‌تاب شدم. دیدم نمی‌توانم در کاروان باشم. سر به بیابان گذاشتم. ⛺️ ...همین طور می‌رفتم و گریه می‌کردم. رسیدم به جایی و دیدم یک خیمه و بارگاه عظیمی برپاست. ناخودآگاه کشیده شدم به آن طرف. رفتم و وارد شدم. 👥👥 دیدم که آقا مشغول صحبت هستند و اطراف‌شان انواع طوایف از نژادها و زبان‌های مختلف بودند. رو می‌کنند به هر کسی و به زبان خودش با او حرف می‌زنند. ➖️...تا نوبت به من رسید. به من توجه نمودند و فرمودند: 🔅«فضائل ما را به مردم به زبان خودشان بیان کنید. اگر فضائل ما را بشناسند، بیشتر ترقی می‌کنند». 🌍 گفت: من این پیام را دریافت کردم که نظر آقا این است که باید زبان دیگران را یاد بگیریم و با زبان‌ خودشان با آن‌ها صحبت کنیم... آن‌ها غافل هستند و ما باید آن‌ها را هدایت کنیم. باید طوری بگوییم که آن‌ها بفهمند. 🕌 گفت: بعد مجلس تمام شد و ما بیرون آمدیم. وقتی متوجه شدم و به عالم خودم آمدم، دیدم نزدیک مسجد خیف هستم. 🎙خاطره تشرف شیخ حسین فاضلی در ایام حج در بیان آیت الله مصباح یزدی (قدس سره) ۱۳۹۶/۰۵/۱۵ 🗓 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq