#مناجات_با_امام_رضا سلاماللهعلیه
#زیارت_مخصوص_امام_رضا سلاماللهعلیه
#مشهد
#بقیع
#محرم
#اربعین
هوسم بود حج بیت الله
قسمتم شد حریم شاه طوس
نرسیدم به ساحل دریا
آمدم در میان اقیانوس
شرط توحید حبّ این آقاست
وحده لا اله الّا هو
دست ما را رها نخواهد کرد
آن که گردیده ضامن آهو
رسم آقای مهربان این است
میهمان را بغل کند آرام
پر کند کاسه های سائل را
جلوی در همین که گفت سلام
السلام ای رئوف تر ز همه
باز راهم به خانه ات افتاد
از جدا بودن از تو خسته شدم
عوضم کن تو را به جان جواد
تا که گفتم مسافر حرمم
چقدر دل شکست یاد شما
کوله باری سلام آوردم
همه گفتند التماس دعا
پای من را نبُر ز خانه ی خویش
خوش، دل ما، به رفت و آمدهاست
با اجازه ز صحن شاه نجف
گنبدت شاهِ کل گنبدهاست
حرف گنبد شد و شکست دلم
از مدینه کسی خبر دارد
آه از غربت امام حسن
فاطمه این همه پسر دارد
تو که از حال ما خبر داری
کوهی از غصه و غمیم همه
ای علمدار روضه های حسین
نگران محرمیم همه
به اسیری زینب کبری
گره از کار نوکرت وا کن
در سحرهای ماه ذیقعده
اربعین مرا تو امضا کن
#قاسم_نعمتی
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_حسین سلاماللهعلیه
#مدح_امام_حسین سلاماللهعلیه
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
#محرم
حق تعالی روز اول آفریدم با حسین
مکتب توحید حق را برگزیدم با حسین
با حسین بن علی سرمایه دار عالمم
دست از دنیا و اهل آن کشیدم با حسین
برکت این زندگی هم از محرم شد شروع
می شود تحویل، هر سال جدیدم با حسین
سجده روی تربت او پرده ها را زد کنار
تا کجاها که نمی دانم رسیدم با حسین
گریه کردن، روضه خواندن، نوکری، سینه زدن
طعم های بی نظیری را چشیدم با حسین
نوکری را از پدر آموختم، یادش بخیر
نوکری کردم، فراوان خیر دیدم با حسین
هر کسی دنبال شادی بود نوش جان او
بی خیال دیگران، من غم خریدم با حسین
کار او را من اگر بر خود مقدم ساختم
روز محشر، نزد زهرا روسپیدم با حسین
قطره ی اشک عزایش شست و شویم می دهد
بعد هیئت، باز انسانی جدیدم با حسین
تا که بین سینه ام گرمای حبش حاکم است
هر نفس، هر لحظه در حکم شهیدم با حسین
کاش می شد تیرها را دفع می کردم از او
تا که در محشر بگویم چون سعیدم با حسین
روز و شب گریان آن جسم مقطع گشته ام
از هر آنچه غیر گریه، دل بریدم با حسین
#محمدجواد_شیرازی
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_حسین سلاماللهعلیه
#محرم
#صفر
بر تو آن هایی که ابراز ارادت می کنند
خویش را با این ارادت با سعادت می کنند
کارشان در این دو ماهه گریه بین روضه هاست
با لباس مشکی ات کسب شرافت می کنند
بر عبادت هایشان مهر قبولی می زنند
در نماز خود فقط سجده به تربت می کنند
گرچه در دنیا غم بسیار بر خود می خرند
روز محشر که بیاید عزم جنت می کنند
آبرویی را که دارم از تو دارم یا حسین
خلق از عشق شما بر من محبت می کنند
با وضو در خانه ای که روضه باشد می رویم
روضه هایت خانه ها را با قداست می کنند
یادمان باشد که از لطف حسین آقا شدیم
ما که چیزی نیستیم آنها عنایت می کنند
گر نریزیم اشک در غم های تو پیش خدا
روز محشر چشم ها از ما شکایت می کنند
پیر ما می گفت اسلام از محرم زنده ماند
اشک ها از دین پیغمبر حراست می کنند
مانده ام در این روایت که پیمبر گفته است
دوستداران تو در محشر شفاعت می کنند
ما اگر جامه ز تن کندیم مجنونیم و بس
این کبودی ها محبت را روایت می کنند
عده ای بی فکر در فکر و خیالی باطل اند
دائما از ما به کذب و طعنه صحبت می کنند
هرکجا سید علی هل من معینش شد بلند
سینه زن های حسین فورا اجابت می کنند
زندگی ساده و بی زرق و برقی بایدش
آن کسی را که اطاعت از ولایت می کند
حرف وقتی بی عمل باشد ندارد فایده
سربلندی می کند هر کس اطاعت می کند
#سید_پوریا_هاشمی
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_حسین سلاماللهعلیه
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
#محرم
هزار و سیصد و هشتاد و چند سال تمام
برای ماتم تو گریه کرده ایم مدام
هـزار و سیصد و هشتاد سال سینه زنی
هزار و سیصد و هشتاد سال ناآرام
هـزار و سیصد و هشتاد سال می گذرد
کسی ندیده به حزن و عزای تو اتمام
هـزار سال ندیده و هرگز کسی نمی بیند
غمی فراتر از این ماتم تو در اسلام
هنوز هم که هنوز است ما عزاداریم
و هست پرچم سرخ تو بر سر هر بام
که گفته است حسینیه ها شود تعطیل؟
که گفته روضه و غم را دگر کنیم تمام
تمام دلخوشی ما همین محرم توست
بدون بزم عزا خوب نیست این ایام
به شرط این که بهانه به مغرضان ندهیم
به وقت روضه و گریه و دم اطعام
به لظف مادر سادات گریه خواهیم کرد
دوباره یاد غریبی اهل بیت امام
به یاد غربت جسمی که بود روی زمین
رسید خواهر مظلومه اش در آن هنگام
و داد زد که مگر یک نفر مسلمان نیست
میان این همه بی غیرت نمک به حرام
جواب دختر خیرالنساء که هلهله نیست
حیا کنید نگویید این همه دشنام
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_حسین سلاماللهعلیه
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
#محرم
غیر از غم معشوق در عالم خبری نیست
جایی خبری نیست که از غم خبری نیست
پروانه پرش سوخت ولی آبرویش شد
ما هم دلمان سوخته، این کم خبری نیست
دنیا نتوانست ز ما گریه بگیرد
بین غم تو از غم عالم خبری نیست
من توبه نکردم مگر از راه توسل
بی نام تو از توبه آدم خبری نیست
گفتند در خانه غیر تو شلوغ است
گفتند ولی رفتم و دیدم خبری نیست
رزق همه اینجاست و رزاق هم اینجاست
والله در خانه حاتم خبری نیست
گرمای گنه سوز حرم خورد به ما، پس
از سوختن بین جهنم خبری نیست
از ناحیه توست عنایات خداوند
بی تو بخدا پیش خدا هم خبری نیست
ده ماه همه منتظر ماه تو هستند
در سال به جز ماه محرم خبری نیست
عمامه نداری و عبا نیز نداری
ای وای که از پیرهنت هم خبری نیست
#علی_اکبر_لطیفیان
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_حسین سلاماللهعلیه
#مرثیه_حضرت_مسلم سلاماللهعلیه
#محرم
عاشقانت میفروشند عیش را، غم میخرند
دل به پاى روضه میریزند ماتم میخرند
باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد
بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند
مثل خار و خس در این سیل به راه افتاده ایم
باز درهم آمدیم و باز درهم میخرند
ماه ها در یک طرف ماه محرم یک طرف
بیشتر از ماه ها ماه محرم میخرند
اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته
ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند
تا تو را داریم ما، داراترین عالمیم
بچه هاى ما در این خانه حاتم میخرند
این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد
اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند
گریه بر مظلوم تکویناً تقرب آور است
در حسینیه مرا، حتى نخواهم، میخرند
مطمئنا روضه اى یا گریه اى در کار هست
هر کجا عصیانى از فرزند آدم میخرند
عده اى دم میدهند و عده اى دم میزنند
پنج تن هم این وسط دارند از دم میخرند
گریه کن زهراست، ما تنها سیاهى لشگریم
باز با این حال شکل گریه را هم میخرند
اولین گریه کن مسلم رسول الله بود
گریه بر دندان مسلم را مسلّم میخرند
#علی_اکبر_لطیفیان
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_حسین سلاماللهعلیه
#محرم
دریا به چشم گریه کنانت چو شبنم است
یعنی که هرچه گریه برایت کنم کم است
شکر خدا که با همه ناقابلیمان
اشکی برای عرض ارادت فراهم است
دیوار کعبه گشت سیه پوش داغ تو
یعنی تمام سال خدا هم محرم است
زهرا به دست سینه زنت آب می دهد
هر کس که هست با تو در این خیمه مَحرم است
بگذار تا نفس بزنم در عزای تو
این آرزوی هر شب عیسی بن مریم است
یک گوشه از تمامی شش گوشه ات حسین
دارالشفای درد غریبان عالم است
بانی روضه هات خدا بود، خود نوشت
هر کس که شد به عشق تو دیوانه، آدم است
#حسن_لطفی
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_زمان سلاماللهعلیه
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
#گریز_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#محرم
ما را برای روضه، مادر اگر خبر کرد
دارم یقین دعای صاحب زمان اثر کرد
هرچند پر گناه و پر اشتباه بودیم
آن قدر مهربان بود آقا به ما نظر کرد
وقتی که پشت کردند بر ما تمام عالم
خیلی حمایت از ما فرزندها پدر کرد
هر کس تلاش کرده، جز در رضای مهدی
در بندگی عقب ماند، در زندگی ضرر کرد
ای کاش تا ببینیم در این دو ماه روضه
شام فراق ما را شمس رخش سحر کرد
دیگر وصال جنت را آرزو ندارد
هر کس به اذن آقا تا کربلا سفر کرد
خشکیده بود چشمم، لطف امام عصرم
چشم مرا میانِ بزم حسین، تر کرد
قربان آن شکافِ پیشانیِ شکسته
سنگی زدند و ما را آن سنگ خونجگر کرد
تیری که حرمله بر قلب مطهرش زد
آنقدر اذیتش کرد، خارج ز پشت سر کرد
فرمود قاتل من آن دو خلیفه هستند
مجروح بود و یاد زهرا به پشت در کرد
#محمد_جواد_شیرازی
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_زمان سلاماللهعلیه
#گریز_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#گریز_حضرت_مسلم سلاماللهعلیه
#گریز_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#محرم
خوش به حال عاشقی که با تو مَحرَم می شود
روزیِ چشمانِ او فیضی دمادم می شود
عاقبت هر کس دلش را شستشو داد از گناه
چشمهایش چشمهی جوشانِ زمزم میشود
پلکهایت باز کن درهایِ رحمت را مبند
بی نگاهِ تو دل ما خانهی غم میشود
در سر و رویم شده پیدا کمی مویِ سپید
فرصت دیدار دارد گوئیا کم میشود
دلبرِ احرام بسته، لیلی خیمه نشین
چون خمِ مویِ تو قامت هایمان خم میشود
این پیامِ ملت ما بود بر آل یهود
پاسخِ ما بر شما سیلیِ محکم می شود
بر مشامم میرسد هر لحظه بویِ کربلا
مادری آمادهی ماهِ مُحرم می شود
مجلسِ روضه بهشت ماست بر زهرا قسم
زندگی بی گریه مانند جهنم می شود
سفره دارِ گریه بر ارباب، شخصِ فاطمه است
مادرت صاحب عزایِ ذبحِ اعظم می شود
تا سحر مسلم میانِ کوچه ها آواره بود
اینچنین غربت گریبان گیر آدم می شود
زیر لب میگفت: جان مادرت کوفه میا
روزیِ زینب در اینجا درد و ماتم می شود
دخترِ زهرا که جایش کوچه و بازار نیست
دارد اسباب پذیرایی فراهم می شود
ماجرایِ کوچه اینجا بر سرم تکرار شد
گیر کردن زیرِ پا سهم شما هم می شود
گوشهی گودال، جایِ تنگ، زیرِ دست وپا
دنده ها اینگونه شکلش نا منظم می شود
#قاسم_نعمتی
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_زمان سلاماللهعلیه
#محرم
خدا کند که دمی غافل از شما نشوم
تمام عمر ز دامانتان جدا نشوم
به حال خویش رهایم نکن که من بی تو
ز دام غفلت و نفس و گنه رها نشوم
عجب بلای عظیمیست غیبتت آقا
که راحت از گنه تنزل البلا نشوم
بگیر دست مرا و خودت دعایم کن
اسیر معصیت تحبس الدعا نشوم
طبیب عشق دلم از گناه بیمار است
تو گر نظر نکنی درد من، دوا نشوم
دوباره شد شب جمعه گدایتان آمد
بدون اذن تو من وارد عزا نشوم
به حق فاطمه برگرد یا اباصالح
که بیشتر به فراق تو مبتلا نشوم
مرا ببر به حرم همرهت که می ترسم
دگر بمیرم و راهی کربلا نشوم
امید ماست فقط گریه بر عزای حسین
قبول جز با این اشک روضه ها نشوم
#سعید_نسیمی
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_زمان سلاماللهعلیه
#گریز_حضرت_عباس سلاماللهعلیه
#محرم
ای کاش یک ثانیه با ما همنشین باشی
سخت است عمری این چنین تنهاترین باشی
خاک "دلم" تسخیرِ بیگانه نخواهد شد
ای دوست! وقتی صاحب این سرزمین باشی
شب..، نور تو در کوچه های شهر جاری شد
تا مثل فانوسی برای اهل دین باشی
دست خدا ترجیح داده دستِ کم اینبار
تا دست فتنه رو شود، در آستین باشی
خیلی به چشمان علیوار تو می آید
در مسجد سهله امیرالمومنین باشی
دنیا رکابش را هزاران سال صیقل داد
تا شاید این جمعه رکابش را نگین باشی
زهرا برای غربتت بارید از آن دم که
فهمید تو باید غریبِآخرین باشی
ای کاش ما هم مهزیارت می شدیم آقا
وقتی میان شیعه گرمِ دستچین باشی
با درد و با اندوه و با گریه عجین باشم
با درد و با اندوه و با گریه عجین باشی
تا کی قرار است از فراقت این چنین باشم!؟
تا کی قرار است از صبوری این چنین باشی!؟
خیلی دلم می خواهد آقا وقت جان دادن
آن لحظه ها، آن لحظه های واپسین..، باشی
اشکِ منِ بی معرفت خشکیده..، باید هم
تو همچنان دلواپس هَل مِن مُعین... باشی
بار گناهان منِ نامرد باعث شد
تا جای من پیش خدا تو شرمگین باشی
پای برهنه..،کربلا..،با تو..،چه میچسبد
خیلی دلم میخواست با من اربعین، باشی
برگرد..،روضه،روضه ی سقاست..،پس برگرد...
تا روضهگردانِ یلِ ام البنین باشی
با آن عمود سهمگینی که به فرقات خورد
باید علمدار! این چنین نقش زمین باشی
زینب صدا زد: پاشو خوشغیرت! سنان آمد...
تنها تو باید سدِّ راهِ این لعین باشی
#بردیا_محمدی
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_زمان سلاماللهعلیه
#محرم
دیدم به خواب آن آشنا دارد میآید
دیدم كه بر دردم دوا، دارد میآید
دیدم كه با شال عزا و چشم گریان
مولایمان صاحبعزا دارد میآید
تو بانی این روضهای! دریاب ما را
آغوش خود بگشا! گدا دارد میآید
امشب نمیدانم چه سرّی هست كاینجا
بوی شهیدان خدا دارد میآید
در این دهه خط مقدّم هیأتِ ماست
از جبهه بوی كربلا دارد میآید
اینجا صدای گریه و عطر مناجات
از سنگر رزمندهها دارد میآید
آقا سؤالی داشتم، از سمت گودال
آوای «وا اُمّا» چرا دارد میآید؟
آتش به جان خیمهها افتاده از درد
پایان تلخ ماجرا دارد میآید
#عباس_احمدی
@poem_ahl