eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
683 ویدیو
611 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و 💠إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ 🌱ما اعمال کسانی را که به آخرت ایمان ندارند، (در نظرشان) زیبا جلوه می‌دهیم، و بدین ترتیب، ایشان (همواره) سرگردان‌اند. نمل - ۴ 🔷‏مساله مهم در زندگی انسان اين است كه واقعيات را آن چنان كه هست درك كند، و در برابر آن موضع‌گيری صريح داشته باشد، پندارها، پيشداوريها، و تمايلات انحرافی، حب و بغضها، مانع از درك و ديد واقعيات آن چنان كه هست نگردد، و مهمترين تعريفی كه برای فلسفه شده است همين است،" درك حقايق اشياء آن چنان كه هست". 👈‏به همين دليل يكی از مهمترين تقاضاهايی كه معصومين از خدا داشتند اين بود اللهم ارنی الاشياء كما هی:" خداوندا واقعيتها و موجودات را آن گونه كه هست به من نشان ده" (تا ارزشها را به درستی بشناسم و حق آن را ادا كنم). و اين حالت بدون" ايمان" ميسر نيست، چرا كه هوا و هوسهای سركش، و تمايلات نفسانی بزرگترين حجاب و سد اين راه است، و رفع اين حجاب جز در پرتو تقوی و كنترل هوای نفس، امكان پذير نيست. 🔷‏لذا در آيات فوق خوانديم:" كسانی كه به آخرت ايمان ندارند، اعمال زشتشان را برای آنها زينت می‌دهيم، و سرگردان می‌شوند". ‏نمونه آشكار و عينی اين معنی را در زندگی گروهی از دنيا پرستان زمان خود به روشنی می‌بينيم. 🔷‏آنها به مسائلی افتخار می‌كنند، و جزء تمدنش می‌شمارند كه در واقع چيزی جز ننگ و آلودگی و رسوايی نيست. ‏لجام گسيختگی و بی بند و باری را نشانه" آزادی". ‏برهنگی و آلودگی زنان را دليل بر" تمدن". ‏مسابقه در تجمل پرستی را نشانه" شخصيت". ‏غرق شدن در انواع فساد را، مظهر" حريت". ‏آدم كشی و جنايت و ويرانگری را دليل بر" قدرت". ‏خرابكاری و غصب سرمايه‌های ديگران را،" استعمار" (آبادسازی!). ‏به كار گرفتن وسائل ارتباط جمعی را در مسير زننده‌ترين برنامه‌های ضد اخلاقی دليل بر" احترام به خواست انسانها". 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠‏وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ (۶/نمل) 🌱‏به يقين كه تو قرآن را از سوی حكيمی دانا دريافت می‌كنی. ‏🔹دريافت كننده‌ی وحی، رسول خدا صلی الله عليه و آله است. «وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ» ‏🔹قرآن، تبلور علم و حكمت الهی است. «الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ» ‏🔹علم پيامبر لدنّی است. «مِنْ لَدُنْ» ‏🔹در نزول ودريافت قرآن، هيچ واسطه‌ی غير امينی وجود ندارد. «لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ» ‏🔹احكام دين، از سرچشمه‌ی علم الهی است و در هر دستوری، حكمتی نهفته است. «حَكِيمٍ عَلِيمٍ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 9⃣3⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره کهف از تفسیر عبدالعلی بازرگان کهف : ۴۶ الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا  مال و پسران [=نماد قدرت]، زیور زندگی دنیاست، و شایسته‌کاریهای ماندگار، نزد پروردگارت [=در حساب او]، هم از نظر محصول عمل ۵۹ و هم در آرمان و آرزو داشتن، بهتر است. ۶۰ __ ۵۹- ثواب نیز برخلاف تصور عمومی، الزاماً معنای مثبت و پاداش خیر ندارد، ثواب همان محصول و نتیجه نیک و بد اعمال است؛ ثوابِ کاری که در دنیا مي‌کنيم، مزدی است که به دست مي‌آوريم و ثواب آنچه مي‌خوريم، انرژی است که کسب مي‌کنيم. پس کفر و شرک و ظلم و ستم هم ثواب خود را دارند [مطففین ۳۶ (۸۳:۳۶) ، آل‌عمران ۱۴۴ (۳:۱۴۵) ، نساء ۱۳۴ (۴:۱۳۴) ]. علاوه بر این آیه، در آیه ۷۶ سوره مریم (۱۹:۷۶) [...وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ مَرَدًّا] نیز عیناً همین سخن تکرار شده است، با این تفاوت که در سوره کهف به جای «خَیْرٌ مرداً»، «خَیْرٌ أَمَلًا» آمده تا بهتری و برتری چنین اعمالی را از نظر آمال و آرزوهای آدمی یادآور شود. ۶۰- کلمة «اَمَل» فقط دو بار در قرآن آمده است که از مورد دوم [حجر ۳ (۱۵:۳) - ذَرْهُمْ یَأْكُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأَمَلُ] مي‌توان فهمید که اَمَل همان آرزوها و ایده‌آل‌های زندگی است. https://b2n.ir/g94617 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠مروري بر سخنان ناصحانه و ميانجيگرانه علي ع خطاب به (عثمان) و 🛑قسمت اول: 💢در هفته هاي قبل ، در پستهاي با موضوع " در اين شرايط اجتماعي، چگونه نباشيم؟" بيان شد كه طبق ايه 9 سوره حجرات، وظيفه‌ي نيروهاي خارج از منازعه، رفع خصومت و ايجاد بين طرفين درگيري (حاكمان و معترضان خياباني) و در صورت عدم پذيرش ، مقابله با گروه متعرض و اغاز كننده نزاع است. ❓يكي از سئوالات مخاطبان اين بود كه ايا امامان ما هم چنين كاري كرده اند؟ و ايا وقتي يك طرف منازعه، حكومت اسلامي است، ايا بازهم اين ايه و ايجاد صلح بين طرفين، كار برد دارد؟ به همين منظور بر آن شديم ، سخنان و مكاتبات حضرت علي ع كه نقش و واسطه بين مردم معترض و بعنوان خليفه اسلامي را عهده دار شدند تامل نماييم. ✅خطبه 164 و من كلام له (علیه السلام) لما اجتمع الناس إليه و شكوا ما نقموه على عثمان و سألوه مخاطبته لهم و استعتابه لهم، فدخل عليه فقال: إِنَّ النَّاسَ وَرَائِي وَ قَدِ اسْتَسْفَرُونِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ، وَ وَ اللَّهِ مَا أَدْرِي مَا أَقُولُ لَكَ؟ مَا أَعْرِفُ شَيْئاً تَجْهَلُهُ وَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى أَمْرٍ لَا تَعْرِفُهُ، إِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نَعْلَمُ، مَا سَبَقْنَاكَ إِلَى شَيْءٍ فَنُخْبِرَكَ عَنْهُ وَ لَا خَلَوْنَا بِشَيْءٍ فَنُبَلِّغَكَهُ، وَ قَدْ رَأَيْتَ كَمَا رَأَيْنَا وَ سَمِعْتَ كَمَا سَمِعْنَا وَ صَحِبْتَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) كَمَا صَحِبْنَا، وَ مَا ابْنُ أَبِي قُحَافَةَ وَ لَا ابْنُ الْخَطَّابِ بِأَوْلَى بِعَمَلِ [الْخَيْرِ] الْحَقِّ مِنْكَ وَ أَنْتَ أَقْرَبُ إِلَى أَبِي رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَشِيجَةَ رَحِمٍ مِنْهُمَا وَ قَدْ نِلْتَ مِنْ صِهْرِهِ مَا لَمْ يَنَالا. فَاللَّهَ اللَّهَ فِي نَفْسِكَ، فَإِنَّكَ وَ اللَّهِ مَا تُبَصَّرُ مِنْ عَمًى وَ لَا تُعَلَّمُ مِنْ جَهْلٍ وَ إِنَّ الطُّرُقَ لَوَاضِحَةٌ وَ إِنَّ أَعْلَامَ الدِّينِ لَقَائِمَةٌ. (در سال 34 هجری مردم در اطراف امام جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد) ⭕مردم، به سراغ من آمده اند و مرا ميان خود و تو سفير قرار داده اند. به خدا! نمى دانم چه چيز را براى تو بگويم؟ من مطلبى را که تو از آن بى اطلاع باشى (در مورد حقوق مردم) سراغ ندارم، و نمى توانم تو را به چيزى راهنمايى کنم که از آن آگاه نيستى؟ (چرا که) آن چه را که ما (در اين زمينه) مى دانيم، مى دانى و ما به چيزى سبقت نگرفته ايم که تو را از آن آگاه سازيم و مطلبى پنهانى نزد ما نيست که به تو ابلاغ کنيم. آن چه را ما (در عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله)) ديده ايم تو نيز ديده اى و آن چه را ما شنيده ايم همانند ما شنيده اى و همان گونه که ما با پيامبر(صلى الله عليه وآله) همنشين بوديم تو نيز همنشين بوده اى (علاوه بر اين) فرزند ابى قحافه (ابوبکر) و پسر خطاب (عمر) در اجراى اعمال نيک از تو سزاوارتر نبودند; چرا که تو به رسول خدا از نظر پيوند خويشاوندى ا ز آن دو نزديک ترى تو به افتخار دامادى پيامبر(صلى الله عليه وآله) نائل شدى که آن ها نشدند. 🔶 خدا را! خدا را! (اى عثمان) به جان خود کن; چرا که به خدا سوگند! 👈تو کور نيستى تا بينايت کنند و جاهل نيستى تا تعليمت دهند; زيرا راه ها آشکارند و نشانه هاى دين بر پا و روشن! (از خدا بترس و به کار مردم رسيدگى کن). 🖊ترجمه ناصر مكارم 💫ادامه دارد @quranpuyan
خدا جاااان … حضور توست که زندگی را هر چقدرسخت.. سبزتر.. و هر چه آشوب تر.. آرام می کند … وقتی تو هستی پشت آدم به کسی گرم ست .. که گرمایِ وجودش، آسمانی ست … و لبخندش بالی به آسمانِ آبی… @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 14 تا 22 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️رابطه و 💠وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ وَ سُلَيْمانَ عِلْماً وَ قالا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي فَضَّلَنا عَلی‌ كَثِيرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِينَ (۱۵/نمل) 🌱‏و به راستی به داوود و سليمان دانشی (ويژه) عطا كرديم، و آن دو گفتند: ‏ستايش، مخصوص خداوندی است كه ما را بر بسياری از بندگان مؤمنش برتری بخشيد. 🔷‏بر خلاف آنچه بعضی از كوته‌بينان می‌انديشند دين مجموعه‌ای از اندرزها و نصايح و يا مسائل مربوط به زندگی شخصی و خصوصی نيست، دين مجموعه‌ای از قوانين حيات و برنامه فراگيری است كه تمام زندگی انسانها مخصوصا مسائل اجتماعی را در بر می‌گيرد. ‏بعثت انبياء برای" اقامه قسط و عدل" است (سوره حديد آيه ۲۵). 🔷‏دين برای گسستن زنجيرهای اسارت انسان و تامين آزادی بشر است (سوره اعراف آيه ۱۵۷). ‏دين برای نجات" مستضعفان" از چنگال" ظالمان و ستمگران" و پايان دادن به دوران سلطه آنها است. ‏و بالآخره دين مجموعه‌ای است از تعليم و تربيت در مسير تزكيه و ساختن انسان كامل (سوره جمعه آيه ۲). 👈‏بديهی است اين هدفهای بزرگ بدون تشكيل حكومت امكان پذير نيست. 🔷‏چه كسی می‌تواند با توصيه‌های اخلاقی اقامه قسط و عدل كند، و دست ظالمان را از گريبان مظلومان كوتاه سازد؟ چه كسی می‌تواند زنجيرهای اسارت را از دست و پای انسانهای در بند بردارد و بشكند، بی آنكه متكی به قدرت باشد؟ ‏و چه كسی می‌تواند در جامعه‌ای كه وسائل نشر فرهنگ و تبليغ در اختيار فاسدان و مفسدان است اصول صحيح تعليم و تربيت را پياده كند؟ و ملكات اخلاقی را در دلها پرورش دهد؟ 🔷‏و اين است كه ما می‌گوئيم" دين" و" سياست" دو عنصر تفكيك ناپذير است اگر دين از سياست جدا شود بازوی اجرايی خود را بكلی از دست می‌دهد، و اگر سياست از دين جدا گردد مبدل به يك عنصر مخرب در مسير منافع خود- كامگان می‌شود. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠‏فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلی‌ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ (۱۹/نمل) 🌱‏پس (سليمان) از سخن اين مورچه با تبسّمی خندان شد و گفت: ‏پروردگارا! به من الهام كن (و توفيق ده) كه نعمتی كه به من و به والدينم بخشيده‌ای شكر كنم و عمل صالحی كه آن را می‌پسندی انجام دهم و در سايه‌ی رحمت خود، مرا در زمره‌ی بندگان شايسته‌ات وارد كن. ‏🔹يكی از اصول و شرايط رهبری و مديريّت، سعه‌ی صدر است. حضرت سليمان جمله‌ی‌ «لا يَشْعُرُونَ» را آن هم از مورچه‌ای می‌شنود، ولی به روی خود نمی‌آورد و لبخند می‌زند. «فَتَبَسَّمَ» ‏🔹انتقاد وحرف حقّ را از هر كس بشنويد و از آن استقبال كنيد. (سليمان سخن مورچه را پسنديد) «فَتَبَسَّمَ» انتقادپذيری، يك ارزش است. ‏🔹خداوند اوليای خود را تحت تربيت مخصوص خود قرار می‌دهد. «وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ‌- فَتَبَسَّمَ» خداوند، سليمان را با آن مقام و سلطنتش گرفتار حرف يك مورچه می‌كند تا بدين وسيله در وجود او تعادل برقرار كند. ‏🔹دعا، مخصوص هنگام اضطرار نيست؛ انبيا در اوج عظمت و قدرت دعا می‌كردند. «رَبِّ» ‏🔹انسان در برابر نعمت‌هايی كه تاكنون به او رسيده بايد شكر كند و در برابر مسئوليّت آينده بايد به فكر عمل صالح و جلب رضای خدا و ملحق شدن به نيكان باشد. أَشْكُرَ- أَعْمَلَ صالِحاً ... ‏🔹شكر خدا تنها با زبان نيست، عمل صالح و استفاده‌ی صحيح از نعمت‌ها نيز شكر الهی است. أَشْكُرَ ... أَعْمَلَ صالِحاً ‏🔹سليمان با آن كه لشكريان فراوان و حاكميّت قوی دارد و زبان حيوانات را نيز می‌داند، باز به فكر عمل صالح است نه به دنبال لذّت و توسعه‌ی قدرت و افتخار. «أَعْمَلَ صالِحاً» ‏🔹عالی‌ترين مقصد در حكومت صالحان، رضای خداست. «تَرْضاهُ» ‏🔹زندگی در جامعه صالح ارزش است، نه زندگی در ميان مردم ناصالح، آن هم به خاطر رفاه يا درآمد و لذّت. أَدْخِلْنِي‌ ... فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ‌ ‏🔹برخورداری از امكانات، و قدرت امروز خود را نشانه‌ی رسيدن به رحمت الهی ندانيد و برای رشد و تعالی خود دعا كنيد. «وَ أَدْخِلْنِي» 📚‏تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣4⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره کهف از تفسیر عبدالعلی بازرگان کهف : ۵۰ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِـمِينَ بَدَلًا  ـ [به یاد آور] زمانی را که به فرشتگان گفتیم: بر آدم سجده کنید [=در خدمتِ رشد و کمال انسان باشید]، ۶۵ پس همگی سجده کردند جز ابلیس که از جن بود، ۶۶ پس [با این سرکشی] از امر پروردگارش خارج شد. ۶۷ آیا [با چنین سوء سابقه‌ای در مخالفت با سـعادت خودتان،] او و فرزندان [=فریب خورده از آدمیان] ش را به جای من به دوستی مي‌گيريد؟ ۶۸ [این] بد جایگزینی است برای ظالمان.۶۹  ۶۵- عزم، قصد، اراده و قدرت تصمیم‌گیری با ثباتی است که به شخص تسلط بر نفس و استقامت مي‌دهد. ۶۶ – به شهادت تمام آیات مربوط به سجدة فرشتگان به آدم، ابلیس از جنس و در جرگة همانها بود پس این سؤال مطرح است که جمله «كَانَ مِنَ الْجِنِّ» در صدد القای چه پیامی به تلاوت کننده قرآن است؟ آیا جنسیت و منشأ خلقت جن مورد نظر است كه او را قبلا از فرشتگان شمرده بود، یا صفت او را معرفی مي‌کند؟ اگر فعل «كَانَ» [در: كَانَ مِنَ الْجِنِّ] را مورد تدبّر قرار دهیم، مشاهده مي‌کنيم که جملة «كَان َ مِنَ الْکافِرین» هم دربارة ابلیس دو بار در قرآن تکرار شده است [ص ۷۴ (۳۸:۷۴) و بقره ۳۴ (۲:۳۴) ]. معنای کفر «پوشاندن» حقیقت و نادیده گرفتن آن است و در زبان عربی ابر را هم به دلیل آنکه مانع رؤیت خورشید مي‌شود کافر مي‌گويند. از طرفی در معنای واژة جن نیز پوشیدگی و پنهان بودن وجود دارد، مثل جنین در رحم، جنّه [سپر پوشاننده]، جنّت [باغ و سبزه که خاک را مي‌پوشاند]، مجنون که عقلش پوشیده شده، تاریکی شب که همه اشیاء را مي‌پوشاند و جن مي‌کند [انعام ۷۶ (۶:۷۶) ] و امثالهم. پس جن و کفر از جهت مفهومی با هم قرابت دارند. فعل «لَمْ یَكُنْ» نیز مثل «لَمْ یَكُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ» [از سجده کنندگان نبود] نیز سه بار [اعراف ۱۱ (۷:۱۱) ، حجر ۳۱ (۱۵:۳۱) و ۳۲] و أفعال «أَبَى وَاسْتَكْبَرَ» [امتناع کرد و تکبر ورزید] هم چندین بار در قرآن آمده است [از جمله: بقره ۳۴ (۲:۳۴) ، ص ۷۴ (۳۸:۷۴) و ۷۵، طه ۱۱۶ (۲۰:۱۱۶) ]. استنباط این قلم از مجموعه آیاتی که درباره ابلیس آمده این است که واژه «جن» [در: كَانَ مِنَ الْجِنِّ] بیانگر عدم سجده ابلیس به آدم و عرضه نکردن خود در خدمت رشد و کمال آدمی است که نوعی اظهار غریبه‌گی، کفر و پوشاندن تلقی مي‌شود [والله اعلم]. ۶۷- معنای «فسق» خروج از حریم و حدود و نظاماتی است که خدا مقرّر کرده است و نوعی عصیان و قانون‌شکنی و دریدن پرده و پوستة محافظ محسوب مي‌شود. فسق ابلیس خارج شدن از صف سجده کنندگان و نقض امر الهی بود. ۶۸- ذُرِّیه به فرزندان و نسلی که از نوع آدمی پدید مي‌آيد گفته مي‌شود. این آیه تنها موردی است که ذرّیه به ابلیس نسبت داده شده است و به نظر مي‌رسد وابستگان صفتی ابلیس و پیروانی را نشان مي‌دهد که در شبکه‌ای گسترده عمل مي‌کنند. ۶۹- همانطور که در پاورقی ۴۷ (۱۸:۳۳) توضیح داده شد، ظلم همان مصرف کننده بی محصول بودن است. بنده‌ای که رزق و روزی و نعمات بيکران آفریدگار خود را ناشکرانه مصرف مي‌کند و دشمن خدا را به دوستی مي‌گيرد، تبدیل ظالمانه‌ای انجام داده و میوه تلخ و زهرآگینی به عمل آورده است. گفته مي‌شود عدالت و ظلم متضاد یکدیگرند، در عدالت تعادل و نظم وجود دارد و در ظلم، عدم تعادل و بی نظمی. کهف : ۵۳ وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمْ يَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا  و مجرمان آتش [دوزخ] را مي‌بينند و یقین مي‌کنند که در آن خواهند افتاد ۷۰ و گریزگاهی از آن نخواهند یافت. ۷۱ ۷۰- معنای ریشه‌ای «جرم»، انقطاع و بریدگی است. گناه جرم محسوب مي‌شود، چرا که دلیل آن بریدن از خدا و خلق و تکالیف بندگی است. ۷۱- ماضی آمدن افعال رءَا و ظنّوا، به دلیل قطعی و مسلم بودن آن است که در زبان عربی معمول مي‌باشد. فعل مضارع «یَجِدُوا» بیانگر فقدان راه نجات برای همیشه است. https://b2n.ir/g94617 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠مروري بر سخنان ناصحانه و ميانجيگرانه علي ع خطاب به (عثمان) و 🛑قسمت دوم: 💢در هفته هاي قبل ، در پستهاي با موضوع " در اين شرايط اجتماعي، چگونه نباشيم؟" بيان شد كه طبق ايه 9 سوره حجرات، وظيفه‌ي نيروهاي خارج از منازعه، رفع خصومت و ايجاد بين طرفين درگيري (حاكمان و معترضان خياباني) و در صورت عدم پذيرش ، مقابله با گروه متعرض و اغاز كننده نزاع است. ❓يكي از سئوالات مخاطبان اين بود كه ايا امامان ما هم چنين كاري كرده اند؟ و ايا وقتي يك طرف منازعه، حكومت اسلامي است، ايا بازهم اين ايه و ايجاد صلح بين طرفين، كار برد دارد؟ به همين منظور بر آن شديم ، سخنان و مكاتبات حضرت علي ع كه نقش و واسطه بين مردم معترض و بعنوان خليفه اسلامي را عهده دار شدند تامل نماييم. ✅تاملي در زمينه‌هاي عليه عثمان و خطبه 164 مقصود اصلى از آن خطبه نصيحت عثمان و هشدار دادن. براى جلوگيرى از خلاف كارى هاى دستگاه او بوده است ↩️و از سه بخش تشكيل يافته است: بخش اوّل، خطاب به شخص عثمان است؛ خطاب يك ناصح مشفق به شخصى كه او را بر لب پرتگاه مى بيند. در اين بخش امام عليه السلام روى آگاهى هاى عثمان به احكام اسلام و سوابق او در خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله تكيه كرده تا او را از انحراف و اشتباه باز دارد. ↩️در بخش دوّم، امام عليه السلام يك بحث جامع و كلّى درباره پيشوايان عادل و ظالم و ويژگى هاى هر يك بيان فرموده كه مى تواند سرمشقى براى هر زمان و هر مكان باشد و سپس به عثمان هشدار مى دهد كه بازيچه دست اطرافيان خود و امثال مروان نشود. ↩️در بخش سوّم، پاسخى از عثمان نقل شده كه امام عليه السلام بعد از شنيدن آن پاسخ راهكار خروج و نجات از وضع موجود را به او ارائه مى فرمايد؛ ولى افسوس كه اين نصايح در وى مؤثر واقع نشد و حوادث تلخ و دردناك و بارى به دنبال آن رخ داد.😔 💢🔻اتمام حجت امام(عليه السلام) با : براى روشن شدن محتواى خطبه لازم است به شرايط و اوضاعى که سبب گفتگوى امام(عليه السلام) با عثمان با اين لحن و اين بيان شد اشاره کنيم . ✅مورّخ معروف، ، مى گويد: «عثمان کارهايى کرد که در اسلام سابقه نداشت و باعث خشم مسلمانان گرديد. نمونه اى از اين اعمال سپردن کارهاى مهم حکومت مسلمانان به افراد نااهل و افراد فاسق و سفيه و بى دين و بخشيدن غنائم به آنان و آزار و ستم طاقت فرسا به شخصيتهاى بزرگى مانند ابوذر و عمّار ياسر و عبدالله بن مسعود و مانند اينها بود. 💢او وليد بن عقبه را والى کوفه ساخت که شراب مى نوشيد و در حال مستى به ميان مردم مى آمد و رسوايى هايى به بار آورد که گروهى نزد عثمان به آن شهادت دادند و بعد از عزل او سعيد بن عاص را ـ که او نيز مرد تبهکارى بود ـ به جاى وى نشاند. سعيد با اعمال ناروايش مردم را برانگيخت و مردم به مخالفت با او برخاستند. عثمان به جاى اين که آتش را خاموش کند دستور داد را به شام کند. آنها در شام بر معاويه شوريدند. عثمان مجبور شد که آنان را به کوفه بازگرداند، و دگربار آنها را به حمص تبعيد کرد. نه تنها در کوفه که در نقاط ديگر نيز انتقادها بالا گرفت. سرانجام گروهى از اصحاب پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) گردهم آمدند و ايرادهاى مهم را به وسيله عامر بن قيس ـ که مردى پاک طينت و خداشناس بود ـ به عثمان رساندند. او به جاى اين که از اين سپاسگزارى کند پاسخ اهانت آميزى به فرستاده آنها داد. وضع مدينه روز به روز ناآرام تر مى شد و فرياد انتقاد بلندتر مى گشت. عثمان، ناچار شد که گروهى مانند سعيد بن عاص و معاوية بن ابى سفيان و عمروعاص را براى مشورت دعوت کند و با آنها به شور بنشيند. بعضى گفتند: «صلاح، اين است که مردم را به جهاد مشغول سازى تا اين مسائل فراموش شود.» ولى سعيد بن عاص، او را به گيرى از سران انتقاد کنندگان تشويق کرد و گفت: «اگر آنها، رهبران خود را از دست بدهند، متفرّق خواهند شد.» 🖊شرح آیت الله مکارم شیرازی 💫ادامه دارد @quranpuyan
. ❤ بسم الله الرحمن الرحیم ❤ وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا و از هر چه از او خواستيد به شما عطا كرد و اگر نعمت‏ خدا را شماره كنيد نمى‏ توانيد آن را به شمار درآوريد. 🌼 سوره ابراهیم ، آیه ۳۴ کانال  قرآن پویان 🆔️ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا