eitaa logo
قران پویان
438 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
658 ویدیو
602 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللَّهُمَّ أَحْيِنِي مَا أَحْيَيْتَنِي مَوْفُورا خدایا تا زنده ام زندگى همراه با عناياتى فراوان روزى ام كن "بخشی از دعای ماه رجب" @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 3 تا 5 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️طعامهاي : 💠الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ  «5» مائده 🌱امروز، همه‌ى چيزهاى پاك و دلپسند براى شما حلال شده است، و طعام اهل كتاب براى شما حلال است و طعام شما نيز براى آنان حلال است. 🔹در اين آيه حكم اعاده شده ، با اينكه قبلا يعنى در آيه قبلى فرموده بود كه حكم است ، و گويا ضميمه كردن جمله : (احل لكم الطيبات ) به جمله : (و طعام الذين اوتوا الكتاب ...)، از قبيل ضميمه كردن يك امر قطعى و مسلم است ، به امرى مورد شك ، تا در شنونده ايجاد آرامش خاطر نموده ، قلق و اضطراب او را برطرف سازد، تو گوئى نفوس مردم با ايمان از تشويش و اضطراب شكى كه نسبت به حلال بودن طعام اهل كتاب داشتند آرام نميگرفته ، لذا براى رفع اين اضطرابشان داستان حليت طيبات را هم ضميمه حليت طعام اهل كتاب كرد، مراد از ( ) در آيه شريفه چيست؟  ايا شامل گوشتهاي خوراك اهل كتاب هم ميشود يا فقط حبوبات را شامل ميشود؟ 🔹و اما كلمه (طعام)، اين كلمه در اصل لغت به معناى هر چيزى است كه قوت و غذاى خورنده اش قرار گيرد و خورنده اى با آن گرسنگى خود را بر طرف سازد، ليكن بعضى گفته اند: مراد از طعام خصوص گندم و ساير حبوبات است ، از آن جمله صاحب لسان العرب در كتاب خود گفته : اهل حجاز وقتى كلمه (طعام ) را مطلق و بدون قرينه ذكر كنند تنها گندم را در نظر دارند، وسپس ‍ مى گويد: خليل نيز گفته : در كلام عرب لفظ (طعام ) بيشتر در خصوص گندم استعمال مى شود، اين بود سخن صاحب لسان العرب ، و همين معنا از كتاب نهايه تاليف ابن اثير نيز استفاده مى شود، و به هر حال حليت در آيه شريفه شامل غذائى كه از گوشت حيوان غير قابل تذكيه چون خوك تهيه شده نمى گردد، و نيز شامل غذائى كه از ذبيحه اهل كتاب تهيه گرديده و يا بنام خدا ذبح نشده نمى شود، براى اينكه خداى تعالى در آيات تحريم گوشت خوك و گوشت ميته را حرام دانسته ، و و حيوانى كه بنام خدا ذبح نشده از نظر اسلام است ، و آيات تحريم چهار آيه است كه در سوره بقره و مائده و انعام و نحل آمده ، و گوشتهاى حرام را رجس و فسق و اثم خوانده ، كه بيانش گذشت و حاشا بر خداى سبحان چيزى را كه خودش رجس و فسق و اثم خوانده ، حلال كند و بر حلال كردنش منت بگذارد، و بفرمايد: (اليوم احل لكم الطيبات ). 🔹علاوه بر اين محرمات عينا قبل از اين آيه در خود اين سوره آمده ، و احدى نمى تواند در چنين موردى سخن از نسخ بياورد، و اين خود بسيار روشن است ، مخصوصا در خصوص سوره مائده كه در رواياتى آمده كه اين سوره ناسخ دارد ولى منسوخ ندارد. 📚تفسير الميزان 🔹اين آيه مى‌فرمايد: طعام اهل كتاب براى مسلمانان حلال است؛ ولى با توجّه به اين‌كه در آيات قبل براى استفاده از گوشت، بردن نام خدا شرط حلال بودن ذكر شده است، مى‌فهميم كه مراد از بودن براى مسلمانان، طعام‌هاى است.  در روايات اهل‌بيت عليهم السلام هم منظور از طعام را گندم، جو وحبوبات دانسته‌اند. برخى لغت‌شناسان مانند ابن‌أثير و خليل نيز گفته‌اند: در فرهنگ حجاز، به گندم هم طعام گفته مى‌شود. 📚تفسير نور 🔹اكثر مفسرين و فقيهان، طعام را همان غذاي متعارف اهل كتاب، كه البته شامل گوشت ذبح شدة آنان مي‌شود، دانسته‌اند، هرچند برخي هم طعام را حبوبات و سبزيجات و ميوه‌جات شمرده‌اند. صرفنظر از اين كه چنين تخصيصي خلاف معناي ظاهري است، خوردن حبوبات حرمتي قبلا نداشته است كه بعداً آزاد شده باشد. 📚تفسير بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️همه انچه كه مردم و ميدانند خوردنش است. 💠يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ (مائده 4) 🌱از تو مي‌پرسند چه چيزهايي بر آنها حلال شده است؟  بگو [همة] پاكيزه‌ها 🔹حلال، آزاد و رها كردن و رفع موانع و گشودن گِره‌هاست، به طور كلي هر آنچه روي زمين [و هوا و دريا] است حلال است [بقره 168 (2:168) ] و نيز هرآنچه از دريا صيد مي‌شود [مائده 96 (5:96) ]، مگر چهار استثنائي كه قبلا ذكر شد. 🔹قرآن به جاي آنكه ليست هزاران گونه موجودات را، از نظر حلال و حرام ذكر كند، 👈به معيار عقلي « و » اكتفا كرده است [مائده 87 (5:87) و 88، انفال 69 (8:69) ، نحل 114 (16:114) ]. حلال همان قابليت حل و جذب در دستگاه هاضمه، و طيب بودن، دلچسب بودن و پذيرش نفس آدمي است. 📚تفسير بازرگان 🔹اين جمله سوالى است مطلق و كلى ، و جوابى هم كه از آن داده شده عمومى و مطلق است ، و در آن ضابطه اى كلى براى تشخيص ‍ حلال از حرام است داده ، و آن اين است كه حلال آن چيزى است كه تصرف در آن البته نه هر تصرف بلكه تصرفى كه هر عاقلى غرض از آن چيز را همان تصرف ميداند، از قبيل خوردن نان نه خفه كردن كودكى به وسيله نان امرى طيب و معقول شمرده شود. 🔹و اگر طيبات را مطلق آورد اين اطلاق نيز براى اين است كه بفهماند 👈👈معتبر در تشخيص از خبيث است ، نه فهم افراد استثنائى كه يا از پاره اى خبائث لذت ميبرند، و يا از پارهاى طيبات دچار تهوع ميشوند، پس هر چيزى كه فهم عادى عموم مردم آن را طيب بداند آن طيب است ، و هر چيزى هم كه طيب شد حلال است . 🔹و اگر و بودن را بفهم متعارف انسانها واگذار كرديم از پيش خود نكرديم ، بلكه همانطور كه گفتيم از اين جهت بود كه هيچ مطلقى شامل فرد غير متعارف نميشود، و اين مساله در فن اصول ثابت شده است . 📚تفسير الميزان 🔹هر چه كه شده، بخاطر پليدى آشكار يا نهان آن است. «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ» 🔹اصل و قانون كلى آن است كه همه‌ى چيزهاى و دلپسند، باشد.«أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ» 🔹چون اسلام دينى فطرى است، آنچه را كه دل بپسندد و فسادى نداشته باشد حلال مى‌كند. «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ» (ميان تشريع وتكوين هماهنگى است.) 📚تفسير نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 6⃣0⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹پرسش و پاسخ : در داستان حضرت و چرا حضرت سلیمان بخاطر غیبت هدهد، او را به عذاب شدید یا کشتن تهدید کرد؟ مگر جرمش چقدر سنگین بود؟! ✳ پاسخ ۱ سرزنش هدهد به جهت غايب شدنش براى اين است كه سليمان عليه السّلام روش پادشاهان و فرماندهان لشكر را پيش گرفته است، كه فرمانده لشكر وقتى ببيند يكى از اعضاى لشكر غيبت كرده است او را به اين جرم سرزنش و مؤاخذه مى‌كند. زيرا هر يك از اعضا داراى شغل و عملى است كه اگر بدون اجازه و جانشين غايب شود كار لشكر مختل مى‌شود، شايد غيبت يكى از اعضاى لشكر سبب هلاكت همه‌ى لشكر گردد. هدهد چنانچه در خبر آمده است لشكر را به آب راهنمايى مى‌كرد، چه او آب را در زير زمين مى‌ديد همان طورى كه كسى روغن را در كوزه و دبّه ببيند ترجمه فارسي تفسير بيان السعادة في مقامات العبادة سلطان محمد بن حیدر سلطان علی‌شاه ، جلد ۱۱ ، صفحه ۶۴ ✳ پاسخ ۲ سليمان براى اينكه حكم غيابى نكرده باشد، و در ضمن غيبت هدهد روى بقيه پرندگان، تا چه رسد به انسانهايى كه پستهاى حساسى بر عهده داشتند اثر نگذارد افزود: من او را قطعا كيفر شديدى خواهم داد ! ( لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذٰاباً شَدِيداً ) و يا او را ذبح مى كنم ! ( أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ ) يا براى غيبتش بايد دليل روشنى به من ارائه دهد ( أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطٰانٍ مُبِينٍ ) منظور از سلطان در اينجا، دليلى است كه مايه تسلط انسان، بر اثبات مقصودش گردد، و تاكيد آن بوسيله مبين براى اين است كه اين فرد متخلف حتما بايد دليل كاملا روشنى بر تخلف خود اقامه كند در حقيقت سليمان ع بى آنكه غائبانه داورى كند تهديد لازم را در صورت ثبوت تخلف نمود، و حتى براى تهديد خود دو مرحله قائل شد كه متناسب با مقدار گناه بوده باشد: مرحله مجازات بدون اعدام، و مرحله مجازات اعدام ضمنا نشان داد كه او حتى در برابر پرنده ضعيفى تسليم دليل و منطق است و هرگز تكيه بر قدرت و تواناييش نمى كند تفسير نمونه ✳ پاسخ ۳ ظاهر آيه رنگ خشونت و سنگدلی دارد، آن هم از ناحية يک پيامبر نسبت به پرنده‌ای که تنها به فرمان غريزه عمل مي‌کند و گناهی ندارد! اما اگر اين قصه را به صورت نمادين، قالبی برای ارائه محتوايی عميق‌تر تصور کنيم، همچنانکه شايد عطار در «منطق‌الطير» با الهام از اين قصه بيان کرده است، در اينصورت تخلف هدهد يا مأمور مراقب پرندگان پيک‌رسان، همچون تخلف بخش اطلاعات و مخابرات يک ارتش تلقی مي‌شود که بايد به سختی با آن برخورد کرد. همچنانکه هنگام جنگ، برخی تخلفات، خيانتی نابخشودنی تلقی شده و به محاکمه صحرائی و اعدام کشيده مي‌شود تفسیر بازرگان ✳ پاسخ ۴ : نظری عجیب براى حفظ نظام و گرفتن زهر چشم از متخلّفان، مانعى ندارد كه براى يك تخلّف كوچك، جريمه‌ى سنگينى قرار دهيم.!!! «عَذاباً شَدِيداً» تفسير نور https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
به چه معناست؟ موارد كاربرد تقيه چيست؟❓ 🛑قسمت نهم : 🔻تقيه در تشخيص موضوعات،تفاوت با ❓آیا از اصول دین است به گونه‌ای که اگر کسی تقیه نکرد، مومن نیست؟ تقیه از اصول دین نیست بلکه حکم فرعی است،‌ مانند نماز واجب است، روزه واجب است، زکات واجب است،‌تقیه هم واجب است، جزء احکام عملیه است نه جزء اصول دین. ⁉ آیا روایات ، شامل هم می‌شود؟ تقیه در دو مقام است، مقام اول مربوط به احکام است، یعنی تقیه می‌کنیم در اختلافی که با آنها در احکام شرعیه داریم، روایات متعارض را هم معنی کردیم و گفتیم بر فرض اینکه دلالت داشته باشند، طبقه اول از نظر قواعد فنی و اصولی مقدم بر طائفه دوم است. ↩️تقیه در موضوعات 👈اینک وارد بخش دوم از تقیه می‌شویم، این بخش راجع به موضوعات است، اختلاف در احکام نداریم، هردوتای ما در احکام یکسان هستیم، ولی در تشخیص موضوع اختلاف داریم، آنها (اهل سنت) می‌گویند یوم الترویه، است، یعنی در ماه اختلاف داریم، آنها روز هشتم را نهم ماه حساب کرده‌اند و حال آ‌نکه از نظر ما روز هشتم است و ما هم ناچاریم از آ‌نها تبعیت کنیم، آیا مجزی است یا نه؟ 🔹غالباً آقایان وقتی قلم شان به اینجا می‌رسد، می‌لرزند، یعنی به ضرس قاطع نظر نمی‌دهند و می‌ گویند اصلاً اینجا با آنجا فرق دارد،‌ با دلیل می‌گویند در اینجا مجزی نیست به نظر ما مجزي است چون ، و نفیس است و این دوتا فرق نمی‌کند که در احکام باشد یا در موضوعات. 🖌امام خمینی (ره) در باره مجاز بودن ان فرمودند در این دویست و پنجاه سال ائمه اهل بیت ع حج کرده‌اند و هیچگاه دیده نشده که مخالفتی کنند و فرمودند بعید است که در این مدت طولانی (250سال) اختلافی در رؤیت نباشد. ♦👈در این دوران ائمه ما و به تبع شان شیعیان با اینها کردند، در کتب فقهیه ما حتی یک سوال هم در این مورد نیست که اگر هلال نزد آنها ثابت شد و در نزد ما ثابت نشده چه کنیم؟ حتی یک سوال هم در این مورد نیست، نسبت به ماه است،‌اما نسبت به حج حتی یک سوال هم نداریم و بعید است که در این مدت،‌هیچ نوع اختلافی در رؤیت هلال نباشد، ولی در عین حال ائمه معصومین ع و به تبع شان شیعیان با آنها حج کرده‌اند،‌این نشان می‌دهد که عمل مجزی است. 👈آثار سازنده و مثبت بحث ما در باره فواید تقیه است، اولین فایده تقیه حفظ نفس و نفیس می‌باشد، فایده دوم آن حفظ وحدت و اخوت اسلامی است، فایده سومش این است که جلو هدر رفتن نیروها را می‌گیرد، از روایات هم این مسأله استفاده می‌شود ♦️فرق بین و 🔻یکی از اشکالاتی که بر شیعه دارند این است که آنها اهل هستند و تقیه یک شعبه‌ای از نفاق است و در حقیقت شیعه دارای یکنوع نفاق می‌باشند و نفاق این است که زبان با دل مخالف باشد، چرا به منافق، منافق می‌گویند؟ چون زبانش با دلش مخالف است،‌ یعنی زبانش می‌گوید: «لا اله إلّا الله»،‌اما در باطن بت پرست است. 👈خلاصه اینکه علمای اهل سنت احکام منافق را بر شیعه جاری می‌کنند و این شبهه را در اذهان انداخته‌اند. ♦️ولی ما از این شبهه، سه جواب داریم: 1⃣: جواب اول این است که بین تقیه و بین نفاق از نسب اربعه، تباین است، منافق یظهر الإیمان و یبطن الکفر،: « إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ». اما تقیه بر عکس است، یعنی در تقیه انسان « یظهر الکفر و یبطن الإیمان»، جناب عمار چه کرد؟ أظهر الکفر و أبطن الإیمان. با این وجود چگونه می‌گویید که تقیه از شعب نفاق است و حال آنکه بین آنها از نسب اربعه،‌تباین است؟! 2⃣: جواب دوم، ممکن است آنها بگویند ما این حرف ها سرمان نمی‌شود، نفاق این است که انسان بر زبان چیزی بگوید و حال آنکه دلش خلاف آن را می‌گوید، آدمی که می‌کند، زبانش با دلش یکی نیست. اگر این را بگویند، ما کبری را قبول نداریم،‌یعنی قبول نداریم که هر نفاقی بد است، هر نفاقی بد نیست، آن نفاقی که اگر من نکنم،‌مرا می‌کشند یا مالم را غارت می‌ کنند، قبول ندارم که چنین نفاقی بد باشد، نفاق وقتی بد است که انسان بواسطه نفاق سر کسی کلاه بگذارد و به طرف ضرر بزند،‌اما در جایی که به وسیله نفاق انسان جان یا مال خود را از ظالم حفظ می‌کند، چنین نفاقی را قبول نداریم که قبیح باشد. 3⃣: جواب سوم، شیعه که تقیه می‌کند، تقیه اش مربوط به کفر و ایمان نیست، بلکه تقیه‌اش به احکام عملی است، سنی بجای مسح پایش را می‌شوید، بسمله را بجای جهر،‌آرام و آهسته می‌خواند، اصلاً تقیه شیعه در احکام عملیه است نه در اصول دین و عقائد. 💫درس خارج فقه ايت الله سبحاني جهت مطالعه قسمتهای قبلی و سایر نظرات به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 B2n.ir/p04053 🆔@quranpuyan
با سلام به مخاطبان گرامی 👈👈همانطور که مستحضرید  یکی از برنامه های روزانه کانال قرآن پويان، تدبر و تفسیر یک سوره از قرآن به ترتیب نزول ،می باشد. تاکنون سوره های مرحله اول و مرحله دوم و مرحله سوم و چهارم و مرحله پنجم و سوره های شعرا ،اسرا،فرقان،کهف، یوسف و قصص و نمل از مرحله ششم ارائه شدند. ان شاء الله از فردا سوره هشتمین سوره از سوره های مرحله نزول را آغاز خواهیم کرد. لطفا شما هم این سوره را مطالعه نمایید.
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى بى ترديد كسى كه خود را [از زشتى هاى باطن و ظاهر] پاك كرد، رستگار شد 📗سوره اعلی، آیه 14 @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 6 تا 9 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️هدف از وغسل،طهارت شما و اتمام است ✅در بين احكام دينى اصلا و به هيچ وجه حكمى و وجود ندارد، 💠مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ  مائده 6  🌱خداوند [با اين احكام] نمي‌خواهد شما را در تنگنا قرار دهد، بلكه مي‌خواهد پاكتان سازد و نعمت خويش را بر شما تمام كند، باشد تا شكر نعمت او گزاريد. ✅مراد از   💠ما يريد الله ليجعل عليكم من حرج و لكن يريد ليطهركم 🔹خداى تعالى نمى خواهد هيچگونه حرج و دشوارى را بر شما تحميل كند)، در نتيجه مى فهماند كه 👈👈در بين احكام دينى اصلا و به هيچ وجه حكمى حرجى و تحميلى وجود ندارد، و به همين جهت (خواستن حرج ) را نفى كرده ، نه (خود حرج ) را. ✅دو نوع البته بايد دانست كه حرج دو جور است ، يكى حرجى است كه در ملاك حكم و مصلحت مطلوب از آن حكم پيدا مى شود، كه در اين صورت حكم ذاتا حرجى صادر مى شود، و صاحب حكم حرج را هم مى خواهد، چون حكم تابع ملاك و معيار خودش است ، وقتى ملاك حرجى شد قهرا حكم هم حرجى مى شود، مثل اينكه فرضا يك مربى به شخصى كه تحت تربيت او است و مى خواهد ملكه زهد و ترك لذت را در دل او پديد آورد، به او دستور دهد كه از هيچ غذاى لذت آورى استفاده نكند، كه چنين حكمى در اصل حرجى است ، زيرا ملاك آن حرجى است ،جور ديگر از حرج ، حرجى است كه در ملاك حكم نيست ، و قهرا خود حكم هم در اصل حرجى نبوده ، ولى حرجى بودن از خارج و به علل اتفاقى بر آن عارض شده ، در نتيجه بعضى از افراد حكم مذكور و يا به عبارتى براى بعضى از افراد حرجى شده است كه در چنين فرضى حكم در خصوص آن افراد ساقط مى شود، و در غير آن افراد به اعتبار خود باقى است ، مثل وجوب قيام در نماز براى كسى كه كمردرد و يا پادرد گرفته ، و ايستادن برايش دشوار و حرجى و مضر شده ، كه حكم قيام در خصوص وى ساقط مى شود، و در مورد ديگران به اعتبار خود باقى است . 🔹و اينكه خداى تعالى با آوردن كلمه (ليكن ) از مطلب قبل كه فرمود: (خدا نمى خواهد بر شما حرج تحميل كند) اعراض كرد، خود دليل بر اين است كه مراد از آيه شريفه اين است كه حرج را از ملاك حكم نفى كند و بفرمايد: احكامى كه خداى تعالى بر شما تكليف كرده حرجى نيست و به منظور دشوار كردن زندگى شما تشريع نشده ، (بلكه به اين منظور تشريع شده كه شما را پاك كند)، وجه اين دلالت اين است كه از ظاهر گفتار آيه بر مى آيد كه مراد از احكام جعل شده ، تطهير شما و اتمام نعمت بر شما است ، نعمتى كه همان ملاك احكام است ، نه اينكه مراد دشوار كردن زندگى بر شما باشد، و به همين جهت هر جا كه ديديم و بر شما حرجى و دشوار است مثلا آب نيست و پيدا كردن آب برايتان سخت است ، و يا آب هست ولى استعمال آن دشوار است ، ما در آنجا تكليف وضو و غسل را بر داشته به جاى آن را كه در وسع شما است بر شما واجب مى سازيم ، و اما حكم طهارت كه غرض اصلى ما است را به كلى از بين نمى بريم ، اين خود دليل بر اين است كه ما طهارت شما و كامل كردن نعمت خود بر شما را مى خوانيم ، تا شايد شما شكر بگزاريد. 🔹غرض از تشريع وضوء و غسل و تيمم حصول طهارت معنوى براى انسان است و لكن يريد ليطهركم و ليتم نعمته عليكم لعلكم تشكرون 🔻غرض ما از تشريع وضو و غسل و تيمم تنها حاصل شدن طهارت در شما است ، چون اين سه دستور سه وسيله و سبب براى طهارت است ، و اين طهارت هر چه باشد غير از پاكيزگى ظاهرى و بر طرف شدن خبث و كثافات از بدن است ، بلكه طهارتى است معنوى ، كه به وسيله يكى از اين سه دستور حاصل مى شود، و آنچه كه در نماز شرط شده علاوه بر پاكى ظاهر بدن ، همين طهارت معنوى است . 👈 مراد از در آيه مورد بحث نعمت دين است ، البته نه از حيث اجزاى آن ، يعنى تك تك معارف و احكامش ، بلكه از حيث اينكه دين عبارت است از تسليم خدا شدن در همه شؤ ون و اين همان ولايت خدا بر بندگان و حكمرانيش درايشان است ، و اين ولايت وقتى تمام مى شود و به حد كمال مى رسد كه همه كه قسمتى از آن طهارتهاى سه گانه است را تشريع بفرمايد. 👈 معناى آيه چنين مى شود: (خداى تعالى نمى خواهد بدون جهت بار شما را سنگين كند، بلكه مى خواهد با جعل طهارتهاى سه گانه دو كار كرده باشد، اول اينكه براى شما پاكيزگى را كه خاصيت خصوص اين سه دستور است حاصل كرده باشد، دوم اينكه نعمت عموميش را كه همان است با تشريع اين سه حكم تتميم كرده باشد، شايد شما خداى را بر نعمتش شكر كنيد و خداى تعالى شما را خالص براى خود بسازد) (دقت بفرمائيد). 📚تفسير الميزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ حتي نسبت به از نشانه هاي 💠وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‌ أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‌ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «8» مائده 🌱و هرگز دشمنى با قومى، شما را به بى‌عدالتى وادار نكند. به عدالت رفتار كنيد كه به تقوا نزديكتر است و از خداوند پروا كنيد كه همانا خدا به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است. 🔹ايه به یکی از از عدالت اشاره نموده، به مسلمانان چنین هشدار می دهد که: «نباید کینه ها و قومی و تصفیه حسابهای شخصی مانع از اجرای عدالت و موجب تجاوز به حقوق دیگران گردد، زیرا عدالت از همه اینها بالاتر است» (وَ لا یجرِمَنَّکم شَنَآنُ قَومٍ عَلی أَلّا تَعدِلُوا). 🔹بار دیگر به خاطر اهمیت موضوع روی مسأله عدالت تکیه کرده، می فرماید: «عدالت پیشه کنید که به پرهیزکاری نزدیکتر است» (اعدِلُوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوی). و از آنجا که مهمترین رکن تقوا و پرهیزکاری است، برای سومین بار به عنوان تأکید اضافه می کند: «از خدا بپرهیزید، زیرا خداوند از تمام اعمال شما آگاه است» (وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما تَعمَلُونَ)" 📚تفسير نمونه 🔹اگر باور كنيم كه عملكرد ما را مى‌داند، به رفتار خواهيم كرد. شُهَداءَ بِالْقِسْطِ ... إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ‌ 🔹 و عقده‌اى، نمى‌توانند باشند. (براى رسيدن به عدالت بايد كينه‌ها را كنترل كرد) «لا يَجْرِمَنَّكُمْ» 🔹احساسات بايد تحت الشعاع باشد. لا يَجْرِمَنَّكُمْ‌ ... اعْدِلُوا 🔹كينه‌جويى، از عوامل انحراف از عدالت است. «شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‌ أَلَّا تَعْدِلُوا» 🔹در سياستگذارى‌ها و روابط داخلى و خارجى؛ حتّى نسبت به هم عادل باشيم. «شَنَآنُ قَوْمٍ» 🔹انسان‌هاى عادل و منصف، به تقوا نزديكترند. «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‌»" 📚تفسير نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 1⃣ تدبر در سوره 🔹فراز آیات ۹-۱ سوره حجر بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ {1} الف لام راء اين است آيات كتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر {1} رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ كَانُواْ مُسْلِمِينَ {2} چه بسا (در قیامت یا لحظه عذاب) كسانى كه كافر شدند (به قرآن) آرزو كنند كه كاش مسلمان بودند (تسلیم ان می شدند){2} ذَرْهُمْ يَأْكُلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ {3} بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان كند پس به زودى (در موعد اجلشان) خواهند دانست {3} وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ {4} و هيچ شهرى را هلاك نكرديم مگر اينكه براى آن اجلى معين بود {4} مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ {5} هيچ امتى از اجل خويش نه پيش مى‏افتد و نه پس مى‏ماند {5} وَقَالُواْ يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ {6} و گفتند اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است به يقين تو مجنونی {6} لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ {7} اگر راست مى‏گويى چرا فرشته‏ها را پيش ما نمى‏آورى {7} مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا كَانُواْ إِذًا مُّنظَرِينَ {8} فرشتگان را جز به حق فرو نمى‏فرستيم و در آن هنگام ديگر مهلت نيابند (که ایمان اورند زیرا فرصت امتحان تمام شده است){8} إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ {9} بى‏ترديد ما اين قرآن را (بر تو) نازل كرده‏ ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود {9} ♻️عصاره فراز آیات ۹-۱ : ای پیامبر این کافران که در انکار پیام قران بهانه های مختلف میاورند و ترا مجنون میخوانند، را به خدا واگذار که بزودی در موعد مقرر خداوند هلاک و از عدم ایمانشان پشیمان خواهند شد . خداوند قران را هم حفظ خواهد کرد. آقای سید کاظم فرهنگ https://zaya.io/cn2xb کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛