💠#تلاوت_روزانه یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه
📖#سورہ_مبارکه_مائده آیات 65 تا 70
📄#صفحه_120
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_120
❇️#غرور و #خودبرتربينی و #گمان و #وهم، انسان را كور و كر و از شناخت صحيح، محروم میسازد
💠وَ حَسِبُوا أَلاَّ تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (۷۱/مائده)
🌱(يهوديان چون خود را برتر از مردم و اوليای خدا میپنداشتند) گمان كردند كيفر و آزمايشی (برايشان) نخواهد بود، پس (از ديدن حقايق) كور و (از شنيدن حقايق) كر شدند. سپس خداوند (لطف خويش را بر آنان باز گرداند و) توبهشان را پذيرفت. دگر بار بسياری از آنان (از ديدن و شنيدن آيات الهی) كور و كر شدند و خداوند به آنچه میكنند، بيناست.
🔹(حسبان )به معنای پندار است و(فتنه )به معنای امتحانی است که شخص بی خبر را مغرور سازد یامطلق شر و بلا (عمی )(کوری )در اینجا به معنای نداشتن چشم حق بین و تمیزندادن میان خیر و شر و (صمم )به معنای کری است و در اینجا مراد نشنیدن پند وموعظه و بی اعتنایی نسبت به نصیحت می باشد .
🔹این کوری و کری آنها معلول پندار غلط آنها بود که خیال می کردند امتحانی در کار نیست و این پندار هم خود معلول آن بود که اینها برای خود فضیلت وکرامت قائل بودند و می گفتند ما از شاخه های شجره یعقوب هستیم ، پس پسران خدا و دوستان اوئیم و به همین جهت عذابی برای ما نخواهد بود و به همین سبب کارشان به جایی رسید که دیگر نمی توانستند حق را ببینند و یا از شنیدن مطالب حق بر خوردار شوند ،سپس خداوند با نظر رحمت خود بسوی آنان بازگشت و آنها از کری و کوری بدر آمدند و اهل تقوی و حق شدند و مواعظانبیاء را شنیدند و حق را شناختند و فهمیدند که صرف اسماء و القاب باعث رستگاری و سعادت نمی شود ،اما باز بعد از مدتی بیشتر آنها دچار غفلت و کری و کوری از درک حقیقت شدند و خداوند بصیر است .
👈لذا هیچ چیز از نظر اوپنهان نمی ماند و نسبت به اعمال بندگانش آگاهی کامل دارد و هیچ چیز او را ازدرک حقیقت باز نمی دارد.
🔹آزمايش الهی عمومی است، هرگز از فتنهها غافل نشويم. «حَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ»
🔹عقائد نبايد بر اساس حدس و گمان باشد. حَسِبُوا ...
🔹برای مدّتی در خط مستقيم بودن مهم نيست، مهم حسن عاقبت است. «ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا» «ثُمَّ عَمُوا» نشانه آناست كه بنیاسرائيل بعد از بازگشت لطف خداوند، تا مدّتی در خط صحيح بودند؛ ولی دوباره منحرف شدند.
🔹غرور و خودبرتربينی و گمان و وهم، انسان را كور و كر و از شناخت صحيح، محروم میسازد. وَ حَسِبُوا ... فَعَمُوا وَ صَمُّوا
🔹كسی توقّع نداشته باشد كه بیامتحان، به جايی برسد. «حَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ»
🔹لطف الهی تا حدّی است كه حتّی بدون عذرخواهی انسان، به سوی او سرازير میشود. «فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ»
🔹خداوند مهربان است، ولی انسانها لجوجاند. «تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا»
🔹كثرت رهرو نشانهی حقّانيّت راه نيست. «ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ»
🔹ايمان به نظارت خداوند در زندگی انسان نقش مهمی دارد. «وَ اللَّهُ بَصِيرٌ»
📚تفسیر المیزان و نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_120
❇️داشتن برخی امتيازات و امور استثنايی، دليل بر #الوهيّت نيست
💠مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُـولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ
🌱مسيح فرزند مريم جز فرستادهاي [از سوي خدا] نيست كه پيش از او نيز رسولان [ديگري] گذشتهاند، و مادرش [نيز] زني بسيار صادق بود، هر دو [بشر بودند و] غذا ميخوردند؛ ببين چگونه نشانهها را براي آنها به روشني بيان ميكنيم، پس از آن [با وجود اين روشنگريها] ببين چگونه واژگونه عمل ميكنند!
🔹صدق و صداقت راستي است، «صِدِّيق» صيغه مبالغه اين فعل، بسيار راستگو و بسيار راست کردار است. مؤمن واقعي کسي است که ميان قول و فعلش هيچ دوگانگي و تفاوت نباشد و به آنچه ايمان آورده کاملا عمل کند. اگر به انفاق و زکات، صدقه و صدقات گفته شده است، از اين روست که صداقتِ ايمان را با خرج کردن براي غير ميتوان شناخت. صيغه مبالغه اين فعل [صِدّيق] فقط درباره پيامبران به کار برده شده است که ظاهر و باطن و حرف و عمل آنها کاملا يکي بوده است.
🔹مشركين ايراد ميگرفتند كه اين چه فرستادة خدايي است كه غذا ميخورد! و براي خريد نيازمنديهايش به بازار ميرود [فرقان 7 (25:7) ]؟ آنها انتظار داشتند خدا فرشتهاي را براي هدايت آنان بفرستد، اما قرآن همين انتظار را به عنوان استدلالي براي اثبات بشر بودن پيامبران و بطلان توسل به آنها براي حوائج دنيايي استفاده كرده است [انبياء 8 (21:8) و فرقان 20 (25:20) ].
🔹«اِفک» به گفتة اهل لغت، چيزي است که از حقيقتش برگردانده شده باشد. اين واژه نوعي واژگونگي در انديشه و عمل را نشان ميدهد. دروغ را نيز از اين جهت افک ناميدهاند که واقعيت را وارونه ميکند.
🔹داشتن برخی امتيازات و امور استثنايی، دليل بر الوهيّت نيست. حضرت آدم هم بدون پدر و مادر بود و كسی او را خدا نپنداشت. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ»
🔹مريم، از اوليای خداست. قرآن از او تجليل میكند و او را «صدّيقه» میشمارد.
«أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ»
🔹مرگ، برای همهی انبيا قطعی است. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ» بنابراين عيسی فناپذير است و خدا نيست.
🔹اگر عناد به ميان آيد، روشنترين برهانها و دلايل هم كارساز نخواهد بود.
كَيْفَ نُبَيِّنُ ... أَنَّی يُؤْفَكُونَ
🔹زن میتواند به بالاترين درجات معنوی برسد تا آنجا كه خداوند ثناگويش شود. «وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ»
🔹آشنايی با تاريخ گذشته وريشهيابی آن، برای آيندگان مفيد است. ثُمَّ انْظُرْ ...
📚تفسیر بازرگان و نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
1⃣1⃣ تدبر در سوره #حجر
🔹فراز آیات ۱۵-۱۰ سوره حجر
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأَوَّلِينَ {10}
و به يقين پيش از تو [نيز] در گروههاى پيشينيان [پيامبرانى] فرستاديم {10}
وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ {11}
و هيچ پيامبرى برايشان نيامد جز آنكه او را به مسخره مىگرفتند {11}
كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ {12}
بدين گونه آن [استهزا یا عدم پذیرش پیام الهی] را در دل مجرمان راه مىدهيم {12}
لاَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينَ {13}
[كه] به او ايمان نمىآورند و راه [و رسم] پيشينيان پيوسته چنين بوده است {13}
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاء فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ {14}
و اگر درى از آسمان بر آنان مىگشوديم كه همواره از آن بالا مىرفتند {14}
لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ {15}
قطعا مىگفتند در حقيقت ما چشم بندى شدهايم بلكه ما مردمى هستيم كه افسون شدهايم {15}
♻️عصاره فراز آیات ۱۵-۱۰ : در امتهای قبل نیز رسولان را مسخره میکردند. همواره چنین بوده که قلوب مجرمین،پذیرای ایمان به معارف وحی نبوده است. برای اینها هم هر نشانه و معجزه ای بیاوری، تسلیم حقیقت نخواهند شد.
نکات :
-تکرار یستهزئون و مستهزیئن در سوره ۲ بار (در فراز دوم و اخر) ( در سوره های حجر،توبه،بقره و انعام ۲ بار کلمات و افعال این ریشه بکار رفته)
-در آیه ۲۰۰ سوره شعرا نیز مفهوم مشابه آیه ۱۲ و ۱۳ بیان شده بود: کذلک سلکناه فی قلوب المجرمین. لا یومنون به حتی یروالعذاب الالیم.
آقای سید کاظم فرهنگ
https://zaya.io/cn2xb
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#حكومت و #عدالت
🔴قسمت سوم:
🟢حقوق حاکم و مردم در منطق نهج البلاغه، خدا حق یکطرفه برای کسی قرار نداده است.
📗منطق نهجالبلاغه در باب #حق و #عدالت بر این اساس است.
اینک نمونه هایى در همین زمینه در خطبه۲۰۷ مىفرماید:
🔸«فقد جعل الله لى علیکم حقاً بولایه امرکم و لکم علىّ من الحق مثل الذى لى علیکم…:
خداوند براى من به موجب اینکه ولى امر و حکمران شما هستم، حقى بر شما قرار داده است 👈👈و براى شما نیز بر من همان اندازه حق است که از من بر شما.
همانا حق براى گفتن، وسیعترین میدانها و براى عمل کردن و انصاف دادن، تنگترین میدانهاست. حق به سود کسى جریان نمىیابد مگر آنکه به زیان او نیز جارى مىگردد و حقى از دیگران بر عهده اش ثابت مىشود، و بر زیان کسى جارى نمىشود و کسى را متعهد نمىکند مگر اینکه به سود او نیز جارى مىگردد و دیگران را درباره او متعهد مىکند.
🔻در این بیان همه سخن از خداست و #حق و #عدالت و تکلیف و وظیفه، اما نه به این شکل که خداوند به بعضى از افراد مردم فقط حق اعطاء فرموده است و آنها را تنها در برابر خود مسئول قرار داده است و برخى دیگر را از حقوق محروم کرده، آنان را در مقابل خودش و صاحبان حقوق، بى حد و نهایت مسوول قرار داده باشد و در نتیجه #عدالت و #ظلم میان #حاکم و #محکوم بی مفهوم شود.
👈و هم در آن خطبه مىفرماید: «و لیس امرؤ و ان عظمت فى الحق منزلته و تقدّمت فى الدین فضیلته بفوق ان یعان على ما حمله الله من حقه، و لا امرؤ و ان صغرته النفوس و اقتحمته العیون بدون ان یعین على ذلک او یعان علیه:
هیچ کس (هرچند مقام و منزلتى بزرگ و سابقه اى درخشان در راه حق و خدمت به دین داشته باشد) در مقامى بالاتر از همکارى و کمک به او در اداى وظایفش نمىباشد،
👈👈و هیچ کس هم (هر اندازه مردم او را کوچک بشمارند و چشمها او را خرد ببینند) در مقامى پایینتر از همکارى و کمک رساندن و کمک گرفتن نیست.
🔸و نیز در همان خطبه مىفرماید:
«فلا تکلّمونى بما تکلم به الجبابره و لا تتحفظوا منى بما یتحفظ به عند اهل البادره…:
با من آن سان که با #جباران و ستمگران سخن مىگویند، سخن نگویید، #القاب_پر_طنطنه برایم به کار نبرید، آن ملاحظهکارىها و موافقتهاى مصلحتى که در برابر مستبدان اظهار مىدارند، در برابر من اظهار مدارید، با من به سبک سازشکارى معاشرت نکنید، 👈👈گمان مبرید که اگر به حق سخنى به من گفته شود، بر من سنگین آید و
یا از کسى بخواهم مرا #تجلیل و تعظیم کند، که هر کس شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او ناخوش و سنگین آید، عمل به حق و عدالت بر او سنگینتر است؛ پس، از سخن حق یا نظر عادلانه خوددارى نکنید.»
🖌 شهيد مطهري
مجموعه اثار ج 16
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛