eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
681 ویدیو
611 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ 🛑قسمت اول : ❓💔چگونه ممکن است، کسی باشد و دست به بزند و فاجعه ای مانند فاجعه کربلا را به وجود بیاورد. ؟؟ ❓چون یک نوع جنایتی در اتفاق افتاده است که هر چه انسان در تاریخ نگاه می کند، کمتر می تواند نمونه ای را برای آن پیدا کند. جنگیدن در تاریخ زیاد است و یکی از کوچکترین جنگ ها چیزی است که در کربلا اتفاق افتاده است ؛هم از نظر زمان، هم از نظر تعداد نیروها و هم از نظر کشته ها. ولی اینکه بعد از جنگ کشته ها را زیر سم ستوران قرار دهند، بدن ها را مثله کنند، سرها را جدا کنند، خیمه ها را آتش بزنند. یعنی جنایاتی که امر عادی و طبیعی در جنگ نیست. از یک طرف می دانیم که بنام دین این کار را کرده اند و از طرف دیگر جنایات وحشتناکی مرتکب شدند و حال باید توضیح داد، مگر می شود که انسان دیندار و متدین چنین جنایاتی را مرتکب شود. ✅ آیا احساسات انسانی را تلطیف می کند و انسانیت را در انسان، رشد و اعتلاء می دهد یا اینکه انسان را تبدیل به یک حیوان درنده می کند؟ و مگر ممکن است این چنین حالتی را در انسان بوجود آورد؟! 🔸جنگیدن یک موضوع دیگری است و برای این است که دشمن از بین برود و تمام می شود و وقتی دشمن از بین می رود، این دیگر چه است که صورت گرفته است؟! چه توجیهی با منطق جنگ می تواند داشته باشد؟ اگر این افراد، متدین نبودند و بنام دین این کار را نکرده بودند، ما به عنوان مسلمان حاضر نبودیم، در این زمینه پاسخی بدهیم و به ما چه ربطی داشت که یک مشت انسان شقی و ظالم که دچار قساوت قلب و بی رحمی هستند، را انجام داده اند! اما الان می بینیم که یک مشت انسان «بی رحم دیندار» هستند. این ترکیب مشکل زاست. آیا این تناقض نیست؟ و چطور چنین چیزی امکان دارد؟ این تناقض شبیه آن تناقضی است که می گوییم «استبداد دینی»، آن در نهاد اجتماعی و این در شخصیت خود فرد که هم دیندار بودند و هم قسیّ القلب بودند. آن در جامعه چطور با هم تلفیق می شود و این در داخل شخصیت فرد چگونه با هم انطباق و سازگاری پیدا می کند؟ 🔸در انسان یک سری از گرایشات عالی انسانی وجود دارد. مثلا در قرآن است که «هل جزاء الاحسان الا الاحسان»(سوره رحمن، آیه60) فطرت انسان می گوید که پاسخ نیکی را باید با نیکی داد. این یک گرایشی است که در انسان است و گرایشات دیگر هم از این نوع، که ما به «زبان دینی» می گوییم «فطرت»:«فالهمها فجورها و تقواها»(سوره شمس، آیه8) هم می فهمد این زشتی و زیبایی را و هم تمایل به زیبایی و تنفر از زشتی دارد. این خلقت انسان است و خداوند انسان را اینطور آفریده است. 🔸بعد از این مرحله که مربوط به خلقت است، انسان وارد دین می شود و آن سرمایه هایی که در خلقت او بود، آنها دو حالت ممکن است که برایشان اتفاق بیفتد: 👈یک حالت اینکه آن سرمایه ها حفظ می شود و رشد پیدا می کند و در راستای همان گرایشات پا به پا پیش می آید و از آن گرایشات حمایت می کند و آن گرایشات زمینه های ظهور و بروز هم پیدا می کند. می بینید که یک انسان متدین، همان انسانیت فطری را دارد و حال که متدین شده است، آن انسانیت ظهور و بروز بیشتری هم دارد یعنی دین به تقویت این گرایشات انسانی کمک کرده است. 💫ادامه دارد 💫استاد سروش محلاتي @quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
✅ وقايع روز سال ۶۱ كاروان امام پس از حركت و طي مسيري كوتاه به منطقه‌اي رملي ‏كه با نخلستان و تپه ماهوري احاطه شده بود رسيد. وقتي به آن جا رسيدند، حضرت ‏فرمود: نام اين زمين چيست؟ عرض شد: كربلا.حضرت فرمود: پروردگارا! از اندوه و بلا به ‏تو پناه مي‌برم. سپس حضرت فرمود: توقف كنيد و رحل اقامت بيفكنيد. به خدا اين جا ‏محل خوابيدن شتران ما و جاي ريخته شدن خون ما و قتلگاه و مدفن ماست و به خدا در ‏اين جا حريم حرمت ما شكسته مي‌شود و جدم همين را به من خبر داده است...‏ سپس اصحاب امام پياده شدند و حر و لشكرش هم در ناحيه ديگري مقابل امام پياده ‏شدند. حضرت در گوشه‌اي نشست و به اصلاح شمشير خود پرداخت در حالي كه اين ‏شعار را مي‌خواند: اي روزگار! چه بسيار صبح و شام كه صاحب و طالب حق كشته گشته ‏و روزگار بدل نمي‌پذيرد و امور به خداي بزرگ بازمي‌گردد و هر موجود زنده‌اي اين راه را كه ‏من رفتم خواهد رفت. زنان حرم ناله سردادند... ام ‏كلثوم صدا مي‌زد اي واي يا محمد، اي واي يا علي، اي وام مادرم، اي واي يا فاطمه، اي ‏واي يا حسن، اي واي يا حسين، اي واي از بيچارگي بعد از تو يا اباعبدالله!‏ هنگامي كه قافله كربلا به منزل رسيد و لشكر حر جلوي امام حسين (ع) و اصحابش را ‏گرفت و خبر مي‌رسيد كه از كوفه لشكر آماده آمدن به كربلاست، جريان واضح گشت و ‏معلوم شد كه حسين (ع) و ياران همراهش كشته مي‌شوند. ابي‌عبدالله يارانش را جمع ‏كرد و خطبه‌اي خواند و پس از حمدوثناي الهي فرمود: اما بعد اي اصحاب من، مي‌بينيد كه ‏چه پيش آمده است. يعني صحبت از كشته شدن است. خيلي مختصر مي‌فرمايد: از عمر ما به همين ‏اندازه باقي مانده است. از آن جمله فرمايشات امام حسين (ع) است كه مي‌فرمايد: 👈آيا ‏نمي‌بينيد كه كار به جايي رسيده كه حق پايمال شده و به آن عمل نمي‌شود و باطل رواج ‏يافته است و به عمل نمي‌شود و از نهي نمي گردد جا دارد كه مومن آرزوي ‏مرگ كند اما من مرگ را جز سعادت نمي‌بينم و زندگي با اين جز ذلت نيست.‏ مقصود آن حضرت را اصحاب فهميدند و اعلام جان نثاري كردند. خورشيد خود را به معركه ‏رسانده و گرماي طاقت‌فرسايش امان همه را ربوده بود و تشنگي بر هر دو سپاه غلبه ‏كرده بود امام (ع) دستور داد كه به همه سپاه حر و اسبهاي آنان آب بدهند و آنان را ‏سيراب كنند و امام (ع) و ياران هم آب نوشيدند.‏ همچنين در اين روز امام حسين (ع) اولين خطبه خود براي سپاه حر را خواندند. آفتاب به ‏وسط آسمان رسيده بود هنگام نماز ظهر بود. امام به حجاج بن مسروق جعفر امر كرد ‏اذان بگويد: سپس امام (ع) با عبا، ردا و نعلين بعد از حمد و سپاس خداوند چنين فرمود: اي مردم، من از خداي شما و شما پوزش مي‌طلبم من پيش شما نيامدم مگر وقتی‌که ‏نامه‌هایتان رسيد قبل از اينكه من شما را بيابم، نامه‌هاي شما به من رسيد كه ما را ‏امامي نيست، شايد خداوند ما را بر هدايت مجتمع كند اگر بر همان گفتار هستيد، من به‌سوی شما آمدم اگر شما به عهدها و پیمان‌های خود، آن‌گونه كه من اطمينان يابم، به من ‏قول مي‌دهيد به سرزمين شما وارد مي‌شوم. آن‌ها ساكت بودند به مؤذن گفته شد اذان را ‏بگويد امام (ع) به حر گفت تو با يارانت نماز بگزار، گفت: نه شما بخوان ما نيز به همراه ‏تو نماز مي‌خوانيم سپس امام با آن‌ها نماز خواند. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
زندگی زیباست زشتی های آن تقصیر ماست در مسیرش هر چه نازیباست آن تدبیر ماست زندگی آب روانی است روان می گذرد آنچه تقدیر من و توست همان می گذرد 🌹سلام صبح شما بخیر و تقدیرتان نیک @quranpuyan
📖 ؟ ✅ نگویید اگر فلانی يا نرفته بود،کشته نمی شد تفکر" اگر فلان کار را نمیکردند،نمی مردند" آنقدر ریشه دار و فراگیر بوده وهست که خداوند پس از توضیح مختصر و پاسخ به آن در آیه ۱۵۴ ،در آيه ۱۵۶ و سپس در آيه ۱۶۸ ،رو به مسلمانان همه زمانها کرده و می گوید مبادا شما هم تلاش و جهاد دیگران را پس از مرگشان نکوهش کنید و بگویید اگر نمی رفتند،کشته نمی شدند. خانه نشینان و جان دوستان، خود شان که حرکت نمیکنند ،فعالان را هم بخاطر حرکتشان نکوهش میکنند. این آیه اصلی کلی برای مخاطبان قرآن است که هیچ گاه ترس از مرگ ،شما را از حرکات و تصمیمات صحیح تان باز ندارد. مفهوم این سخن آن نیست که خود را بی محابا در آغوش مرگ بیاندازید بلکه می گوید اگر عزم بر سفر کردید برای جهاد،تحصیل،صله رحم،سیاحت یا زیارت و .... بخاطر ترس از مرگ آنرا متوقف نکنید .چرا که مرگ و زندگی در دست خداست نه شما. پس با تدابیر لازم و احتیاطهای عقلانی خود ،اراده خود را محقق کنید.واین موفقیت و تحرک شما ،حسرتی است در دل بی تحرکان و مرگ گریزان. جهت ملاحظه تفسير و توضيح آيات جنگ احد به لينك موجود در سایت قرآن پویان مراجعه كنيد https://bit.ly/2FNfaY6 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣4⃣ تدبر در سوره 🔹فراز آیات ۱۳۸-۱۳۳ وَإِنَّ لُوطًا لَّمِنَ الْمُرْسَلِينَ {133} و در حقيقت لوط از زمره فرستادگان بود {133} إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ {134} آنگاه كه او و همه كسانش را رهانيديم {134} إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ {135} جز پيرزنى كه در ميان باقى ماندگان [و خاكسترشدگان] بود {135} ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ {136} سپس ديگران را هلاك كرديم {136} وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِم مُّصْبِحِينَ {137} و در حقيقت شما بر آنان صبحگاهان {137} وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ {138} و شامگاهان مى گذريد آيا به فكر فرو نمى رويد {138} ♻️ عصاره فراز آیات 133-138 : لوط نبی و پیروانش را نجات دادیم و مخالفان و منکرانش را هلاک کردیم. 🖌آقای سید کاظم فرهنگ https://v.ht/saffat کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑قسمت دوم : ❓💔چگونه ممکن است، کسی باشد و دست به بزند و فاجعه ای مانند فاجعه کربلا را به وجود بیاورد. ؟؟ 🔸در انسان یک سری از گرایشات عالی انسانی وجود دارد. بعد از این مرحله که مربوط به خلقت است، انسان وارد دین می شود. در اينجا دو حالت ممکن است اتفاق بیفتد: 🔹یک حالت اینکه آن سرمایه ها حفظ می شود و رشد پیدا می کند و دین در راستای همان گرایشات پا به پا پیش می آید . 🔸حالت دوم اینکه دین جایگزین آن گرایشات می شود و به انسان می گوید که تو چه نیازی داری، به آنچه که عقل و فطرت تو درک می کند؟ ما بالاتر از آن را داریم همانچه که در دین آمده است. سرمایه های فطری را کنار گذاشته و می گوید عقل ناقص است و به درد نمی خورد و چه استفاده ای از این عقل ناقص می توانی بکنی و کمکی برای زندگی تو نیست. آن تمایلات هم لغزنده است و اعتمادی به آن گرایشات فطری نیست و آنها را هم دور بینداز و ما یک بسته به تو می دهیم که تمام حقیقت در این بسته در اختیار تو قرار می گیرد و خیالت راحت می شود و همه آنهای که داشتی، کنار بگذار و یک انسان متدین، آن بسته را می گیرد و به مرور زمان آن سرمایه های فطری از بین می رود. 👈اگر بخواهیم به زبان کلامی بیان کنیم؛ یک گرایشی در میان مسلمان ها وجود دارد به نام اشاعره که معتقدند اصلا زشتی و زیبایی در جهان وجود ندارد و ما هم در این زمینه چیزی نمی دانیم. هرچه هست، همان است که خدا بگوید. اگر خدا بگوید خوب است، خوب است و اگر همان کار را خدا بگوید بد است، بد می شود. بدی و خوبی در جهان وجود ندارد و ما هم چیزی را نمی توانیم درک کنیم. 🔹این افراد، اول شخصیت و عقل خودشان را از دست می دهند، فطرت خود را از دست می دهند و خالی می شوند. بعد در این ظرف خالی، دین و گرایشات دینی و ارزش های دینی ریخته می شود. چون ظرف، ظرف خالی است هرچه که بنام دین باشد، از نظر آنها قابل قبول است و غربالگری برای آنها امکان پذیر نیست. چون برای آنها فرض بر این است که خودشان را تخلیه کردند و در اختیار دین قرار داده اند. غربالی وجود ندارد. عقل انسان می تواند غربال باشد که اینها معتقدند عقل توانایی غربالگری نسبت به داده های دینی ندارد و فطرت و گرایشات انسانی را قبول ندارند. در این ظرف هرچه که بنام دین ریخته شود، این شخص قبول می کند. اگر به او گفته شود که آدم کشی کار خوبی است، سفّاکی خوب است. به او بگوییم این ظلم است، می گوید ظلم همان چیزی است که خدا مشخص کند. اگر خدا گفته باشد که دیگر ظلم نیست. می گوییم بی رحمی است، می گوید چه اشکال دارد خدا گفته است. اینها با هیچ معیار برون دینی، آنچه را که به نام دین به آنها عرضه می شود، نمی توانند بسنجند و نقد کنند و هیچگونه رفتاری را کنار بگذارند و همه چیز برای آنها قابل قبول است. 🔸لذا چنین افرادی اگر اولا متدین باشند و ثانیا بعد در دوران تدیّنِ خودشان، فطرت های اصیل و گرایشات اصیل خود را نابود کرده باشند، این ها انسان ها هستند. جنایتکاران دیگر جنایت می کنند اما ممکن است که یک ریشه ای از انسانیت در آنها وجود داشته باشد که چرا چنین جنایتی را انجام دادی و تنبّهی پیدا کنند و همان ریشه هاست که بازدارنده است و کنترل کننده، اما برای این افراد هیچ کنترلی وجود ندارد. 👈اینجاست که اگر انسان متدیّن، دین را عوضی بفهمد و نتیجه این عوضی فهمیدن، این بشود که انسانیت را کنار بگذارد و نابود کند، این انسان متدین از هر انسان دیگری خطرناک تر و صفّاک تر و خطرناک تر می شود و که او انجام می دهد، هیچ کسی نمی تواند با او برابری کند با اینکه او است 💫ادامه دارد 💫استاد سروش محلاتی. @quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
✅ وقايع روز سال ۶۱ عمر بن سعد يك روز بعد از ورود امام به كربلا يعني روز سوم محرم با ‏چهار هزار سپاه از اهالي كوفه وارد كربلا شد.‏ برخي نوشته‌اند كه قوم بنوزهره نزد عمر بن سعد آمده و گفتند: تو را به ‏خدا سوگند می‌دهیم كه از اين كار (مقابله با امام حسين (ع)) درگذر و تو داوطلب جنگ ‏با حسين مشو، زيرا اين باعث دشمني ميان ما و بني‌هاشم مي‌شود. عمر بن سعد نزد ‏عبيدالله رفت و استعفا كرد ولي عبيدالله استعفاي او را نپذيرفت و او تسليم شد. برخي از ‏تاريخ نويسان نوشته‌اند عمر بن سعد دو پسر داشت يكي به نام حفص كه پدر را تشويق و ‏ترغيب به رفتن مي‌كرد تا با امام (ع) مقاتله كند ولي فرزند ديگرش او را به‌شدت از اقدام ‏به چنين كاري بر حذر مي‌داشت و سرانجام حفص نيز با پدرش راهي كربلا شد.‏ از وقايعي كه در روز سوم محرم‌الحرام ذکرشده اين است كه امام (ع) قسمتي از زمين ‏كربلا را كه قبرش در آن واقع است از اهل نينوا و غاضريه به شصت هزار درهم خريداري ‏كرد و با آن‌ها شرط كرد كه مردم را براي زيارت قبرش راهنمايي نموده و زوار او را تا سه روز ‏ميهماني كنند.‏ سان بن فائد مي‌گويد من نزد عبيدالله بودم كه نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه ‏چنين آمده بود چون من با سپاهيانم در برابر حسين و يارانش پياده شدم قاصدي نزد او ‏فرستاده و از علت آمدنش جويا شوم او در جواب گفت: اهالي اين شهر براي من نامه ‏نوشته و نمايندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت كرده‌اند. عبيدالله چون نامه ‏عمر بن سعد را خواند، گفت: اکنون‌که در چنگ ما گرفتارشده اميد نجات دارد! ولي حالا ‏وقت فرار نيست.‏ عبيدالله به عمر بن سعد نوشت نامه تو رسيد و از مضمون آن اطلاع يافتم از حسين بن ‏علي بخواه تا او و تمام يارانش با يزيد كنند، اگر چنين نكرد ما نظر خود را خواهيم ‏نوشت! چون اين نامه به دست عمر بن سعد رسيد گفت: مي‌پندارم كه عبيدالله بن زياد ‏خواهان عافيت و صلح نيست عمر بن سعد، نامه عبيدالله بن زياد را به اطلاع امام حسين ‏نرساند زيرا مي‌دانست كه آن حضرت با يزيد هرگز بيعت نخواهد كرد.‏ عبيدالله بن زياد پس از اعزام عمر بن سعد به كربلا، انديشه اعزام سپاهي انبوه را در سر ‏مي‌پروراند و بعضي نوشته‌اند كه مردم كوفه جنگ كردن با امام حسين (ع) را ناخوش ‏مي‌داشتند و هر كس را به جنگ آن حضرت روانه مي‌كردند بازمي‌گشت عبيدالله بن زياد ‏شخصي را به نام سويدبن عبدالرحمان فرمان داد تا در اين مسئله (فرار از جنگ) تحقيق كند ‏و متخلفان را نزد او برد و او يك نفر شامي را كه براي انجام امر مهمي از لشکرگاه به ‏كوفه آمده بود، گرفته و نزد عبيدالله برد و او دستور داد سر آن مرد شامي را از تنش جدا ‏نمايند تا كسي جرئت سرپيچي از دستورات او را نكند! نوشته‌اند كه آن مرد شامي براي ‏طلب ميراث به كوفه آمده بود. عبيدالله شخصاً از كوفه به‌طرف نخيله حركت كرد و كسي را نزد حصين بن تميم كه به ‏قادسيه رفته بود، فرستاد او به همراه چهار هزار نفر كه با او بودند به نخيله آمد، سپس كثر ‏بن شهاب حارثي، محمد بن اشعث، قعقاع بن سويد و اسماء بن خارجه را طلب كرد و ‏گفت: در شهر كوفه گردش كنيد و مردم را به طاعت و فرمان برداي از يزيد و من فرمان ‏دهيد و آنان را از نافرماني و برپا كردن فتنه بر حذر داريد و آنان را به لشکرگاه فراخوانید ‏پس آن چهار نفر طبق دستور عمل كردند و سه نفر از آن‌ها به نخليه نزد عبيدالله بازگشتند ‏و كثير بن شهاب در كوفه ماند و در ميان كوچه‌ها و گذرگاه‌ها مي‌گشت و مردم را به ‏پيوستن به لشكر عبيدالله تشويق مي‌كرد و آنان را از ياري امام حسين (ع) بر حذر ‏مي‌داشت.‏ عبيدالله گروهي سواره را بين خود و عمر بن سعد قرار داد كه هنگام نياز از وجود آن‌ها ‏استفاده شود و هنگامی‌که او در لشکرگاه نخيله بود شخصي به نام عمار بن ابي سلمه ‏تصميم گرفت كه او را ترور كند ولي موفق نشد و به‌طرف كربلا حركت كرد و به امام ‏ملحق و شهيد شد.‏ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
💠 اَللَّهُم مَتِّعْنى بِجَوارِحى وَاجْعَلْ سَمْعى وَبَصَرى اَلْوارِثَيْنِ مِنّى وَانْصُرْنى عَلى مَنْ ظَلَمَنى وَاَرِنى فيهِ ثارى وَمَـارِبى وَاَقِرَّ بِذلِكَ عَيْنى ⚜ مرا به اعضایم بهره مند کن، و گوش و چشمم را دو وارث من گردان، و مرا بر آن که به من ستم روا داشته پیروز فرما، و در رابطه با او انتقام و هدفم را نشانم ده، و چشمم را بدین سبب روشن گردان. بخشی از دعای عرفه امام حسین (ع) 🆔 @quranpuyan
📖 ؟ یا وَيْلَتىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاٰناً خَلِيلاً (٢٨)فرقان ای وای،کاش من فلانی را [که سبب بدبختی من شد] به دوستی نمی گرفتم 🆔 @quranpuyan
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 8⃣4⃣ تدبر در سوره 🔹فراز آیات ۱۴۸-۱۳۹ وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ {139} و در حقيقتيونس از زمره فرستادگان بود {139} إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ {140} آنگاه كه به سوى كشتى پر بگريخت (بدون طلب اذن از خدا){140} فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنْ الْمُدْحَضِينَ {141} پس [سرنشينان] با هم قرعه انداختند و [يونس] از باختگان شد {141} فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ {142} [او را به دريا افكندند] و عنبرماهى او را بلعيد در حالى كه او ملامت کننده(اوضاع و تدبیر خدا) بود {142} فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ {143} و اگر او از زمره تسبيحكنندگان نبود( و خدا را منزه از اشتباه نمیدانست) {143} لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ {144} قطعا تا روزى كه برانگيخته مىشوند در شكم آن [ماهى] مىماند {144} فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ {145} پس او را در حالى كه ناخوش بود به زمين خشكى افكنديم {145} وَأَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِّن يَقْطِينٍ {146} و بر بالاى [سر] او درختى از [نوع] كدوبن رويانيديم {146} وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِئَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ {147} و او را به سوى يكصدهزار [نفر از ساكنان نينوا] يا بيشتر روانه كرديم {147} فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ {148} پس ايمان آوردند و تا چندى برخوردارشان كرديم {148} ♻️عصاره فراز آیات 139-148 : یونس را هم که بدون اذن خداوند و با نارضایتی ماموریت خود را ترک کرد،چون از تسبیح کنندگان بود،نجاتش دادیم. 👈نكات: سقیم تنها دو بار بکار رفته در قرآن که همین سوره صافات است : ابراهیم و یونس به نظر میرسد یونس نسبت به وضعیت پیش امده و روال حوادث،ناراضی و ملامت کننده بوده و نسبت به خداوند نارضایتی داشته اما بعد از محصور شدن در شکم نهنگ،توبه کرده و خدا را منزه از تقصیر و ذهنیت قبلی خود میداند و لذا نجات می باید. 🖌آقای سید کاظم فرهنگ https://v.ht/saffat کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ ❓💔چگونه ممکن است، کسی باشد و دست به بزند و فاجعه ای مانند فاجعه کربلا را به وجود بیاورد. ؟؟ 🛑قسمت سوم: 🔶اجازه بدهید بحث را بسپاریم به شهید مطهری و ببینیم که ایشان چه می فرمایند. در کتاب «مجموعه آثار» جلد19، صفحه 618 چنين آمده است: 🔹«بطور کلی افرادی که به دین می گروند و سپس بیرون می روند، از افرادی که از اول گرایش پیدا نکرده اند، خشن تر و ضد انسان تر می شوند زیرا دین به حکم نیروی عظیم خود، همه عواطف دیگر انسانی را تحت الشعاع قرار می دهد و اگر رفت، همه آنها را که در خود هضم و جذب کرده بود، با خود می برد. این است که افرادی که زمانی متدین بوده و سپس بی دین شده اند، از بی دین های اولیه خشن تر و بی عاطفه تر و خطرناکتر می شوند...». 👈این بخش تا اینجا مورد بحث ما نیست، ولی خطرناک تر از این ها هم یک گروه دیگرند: 🔺🔻«اما خطرناک تر از این طبقه، متدینان منحرف شده و کج سلیقه اند. این طبقه علاوه بر اینکه عواطف انسانی شان، تحت الشعاع عاطفه دینی قرار گرفته و از تاثیر مستقل افتاده، نیروی دین به حکم اینکه منحرف شده، اثر خودش را نمی بخشد و از آن طرف چون زائل نشده و به صورت انحرافی کار می کند، به همان قدرت که مقتضای نیروی دین است، فعال است. این ها دیگر از هر سبع خطرناک تر و وحشتناک ترند. تاریخ نشان می دهد که بی رحمانه ترین جنگ ها، کشتارها، زجر و شکنجه ها به دست خشکه مقدسان صورت گرفته است. بزرگترین نمک نشناسی ها را اینها انجام می دهند زیرا «یحسبون انهم یحسنون صنعا» جنگ های صلیبی، جنگ های خوارج حتی فاجعه کربلا ساخته دست این طبقه است.» 🔹اگر کسی که کارش روانشناسی بود، این مطلب را گفته بود، بنده یا جنابعالی متهمش می کردیم که این گرایشات ضد دینی دارد که این حرف را گفته است تا نشان دهد که در بعضی از انسان ها عملکرد منفی دارد. ولی این را آقای مطهری گفته است و او متّهم در نشان دادن چهره منفی از دین نیست. 🔸لذا اگر می بینید که در فجایعی اتفاق افتاده، فکر نکنید که چون مسلمان بودند و متدین بودند، نمی کنند. خیر، یک نوعی از متدینین داریم که اگر این افراد دست به جنایت بزنند، بیش از همه جنایت کاران، آمادگی برای جنایت دارند. علتش هم این است که با یک توجیه که خدا گفته است و دین اجازه داده است. همین را می توانید به صورت جزیی بیاورید و عناوین دیگری که برای توجیهش می توانند ضمیمه کنند. 👈اصلا هیچ جنایتی نیست که این ها انجام ندهند هرچه فرض کنید، بزرگترین و وحشتناکترین جنایت ها. بلافاصله پاسخی که می دهند، این است که اگر مصلحت اسلام باشد، چه اشکالی دارد! اگر برای خدا باشد، چه اشکالی دارد! اگر برای تقویت دین و نظام باشد، چه اشکالی دارد! لذا خط قرمزی وجود ندارد. به خاطر همین است که آن انسانی مرده است و دین هم که باید خودش بازدارنده از باشد، آن هم به انحراف کشیده شده و این افراد، استعداد بزرگترین جنایات را دارند، همانگونه که در عاشورا و کربلا اتفاق افتاد «کل یتقربون الی الله بدمه.» 💫💫استاد سروش محلاتي @quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
✅ وقایع روز سال ۶۱ هجری هنوز آفتاب روز چهارم محرم از منتهي‌اليه افق برنخاسته بود كه كنانه بن ‏عتيق به كاروان امام حسين (ع) ملحق شد. كنانه بن عتيق پيرمردي از شهداي كربلاست كه در حمله نخست به ‏شهادت رسيد و از عابدان و قاريان آن شهر بود و در ايامي كه سيدالشهدا (ع) به كربلا ‏رسيد، خود را به آن حضرت رساند. كنانه يكي از اصحاب امام علي (ع) بود كه در ركاب آن ‏حضرت يك پاي خود را ازدست‌داده بود.‏ همچنين در اين روز عبيدالله ‏بن زياد مردم را در مسجد كوفه گردآورد و خود به منبر رفت و گفت:اي مردم! شما آل ابي ‏سفيان را آزموديد و آن‌ها را چنان‌که مي‌خواستيد يافتيد، يزيد را مي‌شناسيد كه دارای سيره ‏و طريقه‌اي نيكو است و به زيردستان احسان مي‌كند و عطاياي او بجاست. پدرش نيز ‏چنين بود و اينك يزيد دستور داده است كه بهره شما را از عطايا بيشتر كنم و پولي نزد ‏من فرستاده است كه در ميان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسين ‏بفرستم! اين سخن را به گوش جان بشنويد و اطاعت كنيد.‏ سپس از منبر به زير آمد و براي مردم شام نيز عطايايي مقرر كرد و دستور داد تا در تمام ‏شهر ندا كنند كه مردم براي حركت آماده باشند و خود و همراهانش به‌سوی نخيله ‏حركت كرد و حصين بن نمير، حجار بن ابجر، شبث بن ربعي و شمر بن ذي‌الجوشن را به كربلا ‏گسيل كرد که عمر بن سعد را در جنگ با حسين كمك كنند. پس از اعزام عمر بن سعد به ‏كربلا، شمر بن ذي‌الجوشن اولين فردي بود كه با چهار هزار نفر سپاهي آزموده براي جنگ ‏با امام حسين (ع) اعلام آمادگي كرد و بعد يزيد بن ركاب كلبي با دو هزار نفر، حصين بن ‏نصير با چهار هزار نفر، مضايربن وهينه با سه هزار نفر و نصر بن حرثه با دو هزار نفر ‏كه جمعاً بیست هزار نفر مي‌شدند به‌سوی كربلا رفتند. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت 🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
شهر خالیست ز عشاق، بود کز طرفی مردی از خویش برون آید و کاری بکند ؟ 🆔 @quranpuyan
📖 ؟ آیه ۱۰۳ سوره فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِكُمْ ۚ در همه احوال، ايستاده، نشسته، خوابيده وبرپهلو خدا را ياد کنيد. به پهلو و بنشسته و ايستا    به هر حال گوييد ذکر خدا Celebrate Allah's Remembrance standing, sitting or lying down on your sides. ▫️مأخذ نثر : قرآن مجید با ترجمه دکتر مهدی الهی قمشه ای ▫️مأخذ نظم :  قرآن مجید با ترجمه شعری اميد مجد ▫️مأخذ انگليسی : قرآن مجید با ترجمه طاهره صفارزاده کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛