eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
656 ویدیو
602 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
و 🔴قسمت سوم: 🟢حقوق حاکم و مردم در منطق نهج البلاغه، خدا حق یکطرفه برای کسی قرار نداده است. 📗منطق نهج‌البلاغه در باب و ‏بر این اساس است. اینک نمونه‏ هایى در همین زمینه در خطبه‏۲۰۷ مى‏فرماید: 🔸«فقد جعل الله لى علیکم حقاً بولایه امرکم و لکم علىّ من الحق مثل الذى لى علیکم…: خداوند براى من به موجب اینکه ولى امر و حکمران شما هستم، حقى بر شما قرار داده است 👈👈و براى شما نیز بر من همان اندازه حق است که از من بر شما. همانا حق براى گفتن، وسیعترین میدانها و براى عمل کردن و انصاف دادن، تنگترین میدانهاست. حق به سود کسى جریان نمى‏یابد مگر آنکه به زیان او نیز جارى مى‏گردد و حقى از دیگران بر عهده‏ اش ثابت مى‏شود، و بر زیان کسى جارى نمى‏شود و کسى را متعهد نمى‏کند مگر اینکه به سود او نیز جارى مى‏گردد و دیگران را درباره او متعهد مى‏کند. 🔻در این بیان همه سخن از خداست و و و تکلیف و وظیفه، اما نه به این شکل که خداوند به بعضى از افراد مردم فقط حق اعطاء فرموده است و آنها را تنها در برابر خود مسئول قرار داده است و برخى دیگر را از حقوق محروم کرده، آنان را در مقابل خودش و صاحبان حقوق، بى‏ حد و نهایت مسوول قرار داده باشد و در نتیجه و میان و بی مفهوم شود. 👈و هم در آن خطبه مى‏فرماید: «و لیس امرؤ و ان عظمت فى الحق منزلته و تقدّمت فى الدین فضیلته بفوق ان یعان على ما حمله الله من حقه، و لا امرؤ و ان صغرته النفوس و اقتحمته العیون بدون ان یعین على ذلک او یعان علیه: هیچ کس (هرچند مقام و منزلتى بزرگ و سابقه‏ اى درخشان در راه حق و خدمت ‏به دین داشته باشد) در مقامى بالاتر از همکارى و کمک به او در اداى وظایفش نمى‏باشد، 👈👈و هیچ کس هم (هر اندازه مردم او را کوچک بشمارند و چشمها او را خرد ببینند) در مقامى پایین‏تر از همکارى و کمک رساندن و کمک گرفتن نیست. 🔸و نیز در همان خطبه مى‏فرماید: «فلا تکلّمونى بما تکلم به الجبابره و لا تتحفظوا منى بما یتحفظ به عند اهل البادره…: با من آن سان که با و ستمگران سخن مى‏گویند، سخن نگویید، برایم به کار نبرید، آن ملاحظه‌کارى‏ها و موافقتهاى مصلحتى که در برابر مستبدان اظهار مى‏دارند، در برابر من اظهار مدارید، با من به سبک سازشکارى معاشرت نکنید، 👈👈گمان مبرید که اگر به حق سخنى به من گفته شود، بر من سنگین آید و یا از کسى بخواهم مرا و تعظیم کند، که هر کس شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت ‏بر او ناخوش و سنگین آید، عمل به حق و عدالت ‏بر او سنگین‏تر است؛ پس، از سخن حق یا نظر عادلانه خوددارى نکنید.» 🖌 شهيد مطهري مجموعه اثار ج 16 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ 🔸شكوۀ اندوه شديد و غم و غصه ام را فقط به خدا مى برم 📗سوره یوسف، آیه ۸۶ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 71 تا 82 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ در دین و کورکورانه ممنوع⛔️ 💠قل یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم غیر الحق و لا تتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل و اضلوا کثیرا و ضلواعن سواء السبیل (77/مائده) 🌱بگو ای اهل کتاب ،در دین خود غلو و زیاده روی به ناحق نکنید و از هوسهای پیشینیان که قبلاگمراه شدند و عده زیادی را هم گمراه کردند و از طریق میانه منحرف شدند،پیروی نکنید. 🔹(غلو)یعنی افراط و زیاده روی و تجاوز از حد و می فرماید:دین خدا را که امر به توحید می کند با زیاده روی خود منحرف نکنید و نگوییدالله خدای پدر است و مسیح یا عزیر پسر او هستند، ایجاد و تربیت هر دو به عهده خداست ، از هوا وهوسهای اقوام پیشین که بت پرست و مشرک بودند و هم خودشان گمراه بودند و هم بسیاری از مردم را گمراه کردند پیروی نکنید، چون همین عقیده به پدر و پسری در مورد خدا و پیامبرانش نتیجه همان افکار بت پرستان است و اینکه انسان هم خودش گمراه باشد و هم دیگران را گمراه کندگمراهی فوق گمراهی است . 🔹و از حضرت علی (ع ) منقول است که (ابتدای دین معرفت خداست و کمال معرفت او تصدیق به وجود اوست وکمال تصدیق به او یگانه دانستن اوست وکمال توحید و یگانگی او خالص شدن برای اوست و کمال اخلاص برای او نفی صفات از اوست ، چون هر صفتی شهادت می دهد که غیر از موصوف است و هرموصوفی شهادت می دهد که غیر صفت است پس هر کس خدا را به وصف جدای از ذات توصیف کند او را قرین دانسته و هر کس خدا را قرین بداند به دوئیت او حکم کرده و هرکه به دوئیت حکم کند، خدا را تجزیه کرده و دارای اجزاء دانسته و کسی که چنین کند نسبت به او جاهل شده است و هر کس به خداجاهل شد، البته او را قابل اشاره حسی هم می داند و کسی که چنین کند او رامحدود کرده است و هر کس خدا را محدود کند، او را معدود و قابل شمارش نموده است )،پس وحدت خدا وحدت عددی نیست و صفات او عین ذات اویند. 🔹در همه‌ی اديان، بايد مرزهای فكری و عقيدتی حفظ شود و درباره‌ی شخصيّت‌ها غلوّ ممنوع است. «يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا» ‏ 🔹غلوّ درباره‌ی رهبران الهی، غلوّ در دين است. (با توجّه به آيات قبل كه مسيح را خدا می‌دانستند) «لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ» ‏ 🔹اگر در دين خدا و نسبت به اوليای الهی غلوّ ممنوع است، درباره‌ی ديگران هم مبالغه روا نيست. لا تَغْلُوا ... غَيْرَ الْحَقِ‌ 🔹تقليد كوركورانه ممنوع است. «وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ» ‏ 🔹غلوّ، تنها درباره‌ی عيسی عليه السلام نبود؛ بعضی از يهود هم درباره‌ی «عُزَير» غلوّ كرده، او را پسر خدا می‌دانستند. «ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ» ‏ 🔹علوم و هنرهای باستانی ارزش دارد، ولی افكار و عقايد كهن نياكان كه بر اساس هوس‌هاست و پايه‌ای ندارد، بی ارزش است و نبايد پيروی نمود. ‏وَ لا تَتَّبِعُوا .... ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ‌ ‏ 🔹گمراهی مراحلی دارد: ابتدا انسان خود گمراه می‌شود، «ضَلُّوا» سپس ديگران را گمراه می‌كند، «أَضَلُّوا» و در نهايت برای هميشه از حق باز می‌مانند. 📚تفسیر المیزان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و ، سبب پذيرش سلطه كفّار است 💠وَ لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَ النَّبِيِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ وَ لكِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ (۸۱/مائده) 🌱‏و اگر به خداوند و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان می‌آوردند، هرگز آنان (كافران) را (سرپرست و) دوست خود نمی‌گرفتند، ولی بسياری از آنان فاسقند. 🔹ايمان آوردن اهل‌كتاب، چنان بعيد است كه به يك آرزو می‌ماند. وَ لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ‌ ... (كلمه‌ی‌ «لَوْ» در موردی به كاری می‌رود كه كار نشدنی باشد، مانند پيرمردی كه بگويد: اگر جوان می‌شدم!) ‏ 🔹كسی كه به خدا و پيامبر ايمان قلبی داشته باشد، حاضر نيست ولايت غير الهی را بپذيرد. لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ‌ ... مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ (راه رسيدن به استقلال واقعی و رهائی از سلطه‌ی كفّار، ايمان است)‌‌. 🔹‏«فسق» در زبان عربي، به پاره كردن پوسته محافظ گفته مي‌شود كه موجب «فساد» مي‌گردد. همچون پاره شدن پوست ميوه كه موجب نفوذ ميكروب و فساد و گنديدگي آن مي‌شود. پوستة انسان همان حريم و حدود شرعي و نظامات ايماني است. تقوا نيرويي است كه ما را به محافظت از حريم و حدود مدد مي‌رساند و فسق، پاره كردن آن و تجاوز از مرزهاي مجاز مي‌باشد. 🔹فسق و بی‌ايمانی، سبب پذيرش سلطه كفّار است. لَوْ كانُوا ... مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ. ‏ 🔹ايمان، با ولايت كفار سازگار نيست. سلطه‌پذير سازشكار، بی‌دين و فاسق است. لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ‌ ... وَ لكِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ‌. ‏ 🔹فسق، با ايمان در تعارض است. لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ‌ ... وَ لكِنَ‌ ... فاسِقُونَ‌. 📚تفسیر نور و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 2⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹پیام های آیات ۱۵-۱۰ سوره حجر از تفسیر نور ۱- توجّه به تاریخ ومشکلات دیگران،تحمّل مشکلات را بر انسان آسان می کند. «أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ» ۲- هیچ یک از انبیا،از مسخره شدن به دست کفّار،مصون نبوده اند. «ما یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ» (مبلّغ نباید با تمسخر مردم،دل سرد شود) ۳- استهزا،سیره و روش همیشگی کفّار،در برابر انبیا بوده است. «کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ» (حربه ی کسی که منطق ندارد،استهزا می باشد) ۴- جرم وگناه،انسان را از هدایت پذیری دور می کند. «قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ، لا یُؤْمِنُونَ بِهِ» ۵- تنها فهمیدن حق،برای پذیرفتن آن کافی نیست،زیرا ایمان آوردن نیاز به اراده و تواضع وخشوع دارد. نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ ... لا یُؤْمِنُونَ ۶- آسمان درهایی دارد که با اراده ی خداوند،بر هرکس که بخواهد باز می شود. «فَتَحْنا عَلَیْهِمْ باباً» ۷- لجاجت،مانع شناخت است و لجوج محسوسات را نیز انکار می کند. لَوْ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ باباً ... لَقالُوا إِنَّما سُکِّرَتْ أَبْصارُنا ۸- لجاجت،درد بی درمان و رو به گسترش است.او با دیدن هرگونه نشانه ای ابتدا می گوید؛چشم من سحر شده، «إِنَّما سُکِّرَتْ أَبْصارُنا» امّا بعد می گوید؛تمام وجودم سحر شده است. «بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ» کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و   🔴قسمت چهارم: در اسلام، توجه به حق الله، مانع ادای حق الناس نیست. ♦️ این حکمران است که محکوم توده است نه توده محکوم حکمران ⭕️اندیشه‏ اى خطرناک و گمراه‌کننده در قرون جدید میان بعضى از دانشمندان اروپایى پدید آمد که در گرایش گروهى به ماتریالیسم، سهم بسزایى دارد، و آن اینکه نوعى ارتباط تصنعى میان ایمان واعتقاد به خدا از یک طرف و توده مردم از طرف دیگر بر قرار شد. مسئولیت در برابر خدا مستلزم عدم مسئولیت در برابر خلق خدا فرض شد😔 و حق‌الله جانشین حق الناس گشت.😔 ایمان و اعتقاد به ذات احدیت ـ که جهان را به‏ «حق‏» و به ‏«عدل‏» بر پا ساخته است ـ به جاى اینکه زیربنا و پشتوانه اندیشه حقوق ذاتى و فطرى تلقى شود، ضد و مناقض آن شناخته شد و بالطبع حق حاکمیت ملى مساوى شد با بى‌خدایى. 👈از نظر اسلام، درست امر برعکس آن اندیشه است. در با آنکه این کتاب مقدس قبل از هر چیزى کتاب توحید و عرفان است و در سراسر آن سخن از خداست و همه جا نام خدا به چشم مى‏خورد، از توده مردم و موقع شایسته و ممتاز آنها در برابر و اینکه مقام واقعى حکمران و نگهبانى حقوق مردم است غفلت نشده، بلکه سخت ‏بدان توجه شده است. در منطق این کتاب شریف، امام و حکمران، امین و پاسبان حقوق مردم و در برابر آنهاست، از این دو (حکمران و مردم) اگر بناست ‏یکى براى دیگرى باشد، 👈👈این حکمران است که براى توده محکوم است نه توده محکوم براى حکمران. 🖍سعدى همین معنى را بیان کرده آنجا که گفته است: 👈گوسفند از براى چوپان نیست بلکه چوپان براى خدمت اوست👉 👈👈واژه ‏« ‏» علی‌رغم مفهوم منفورى که تدریجا در زبان فارسى به خود گرفته است، مفهومى زیبا و انسانى داشته است. استعمال کلمه‏ «راعى‏» را در مورد «حکمران‏» و کلمه ‏«رعیت‏» را در مورد «توده محکوم‏» 👈 اولین مرتبه در کلمات رسول اکرم(ص) و سپس به‌وفور در کلمات على(ع) مى‏بینیم. این لغت از ماده‏ «رعى‏» است که به معنى حفظ و است. به مردم از آن جهت کلمه‏ «رعیت‏» اطلاق شده است که عهده‏ دار و نگهبانى و مال و و آنهاست. حدیث جامعى از نظر مفهوم این کلمه وارد شده است، رسول اکرم(ص) فرمود: «کلّکم راع و کلکم مسؤول، فالامام راع و هو مسؤول و المراه راعیه على بیت زوجها و هى مسؤوله و العبد راع على مال سیده و هو مسؤول، الا فکلّکم راع و کلکم مسؤول: ♦️همانا هر کدام از شما نگهبان و مسئولید، امام و پیشوا نگهبان و مسئول مردم است، زن نگهبان و مسئول خانه شوهر خویش است، غلام نگهبان و مسئول مال آقاى خویش است. پس همه نگهبان و همه مسئولید.» ⭕️در سوره مبارکه النساء، آیه ۵۸ چنین مى‏خوانیم: «ان الله یأمرکم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حَکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل: خدا فرمان مى‏دهد که امانتها را به صاحبانشان برگردانید و در وقتى که میان مردم حکم مى‏کنید، به حکم کنید.» 🖌 طبرسى در مجمع‌البیان ذیل این آیه مى‏گوید: «در معنى این آیه چند قول است: یکى اینکه مقصود مطلق امانتهاست، اعم از الهى و غیر الهى، و اعم از مالى و غیر مالى، 👈دوم اینکه مخاطب حکمرانان‏اند. خداوند با تعبیر لزوم اداى امانت، حکمرانان را فرمان مى‏دهد که به قیام کنند.» 💫ادامه دارد 🖌 شهيد مطهري مجموعه اثار ج 16 کانالِ قرآن‌پویان  تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan  ┗━━🌹💠🌹━━┛
🍀 از حضرت زین العابدین🍀 بند ۶ 🍃🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاعْمُرْ قَلْبى ‏بِطاعَتِکَ، وَلا تُخْزِنى‏ بِمَعْصِیَتِک 🌸 َ ✅  خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و آباد کن دل مرا به اطاعت خود و به وسیله نافرمانیت رسوایم مکن 🌸🍃 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 83 تا 89 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️، با تغيير و دست بردن در سازگار نيست 💠یا ایها الذین امنوا لا تحرموا طیبات ما احل الله لکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین(87/مائده) 🌱ای کسانیکه ایمان آورده اید طیباتی را که خداوند بر شماحلال نموده ، حرام نکرده و تجاوز نکنید ،چون همانا خدا متجاوزان را دوست نمی دارد. 🔹(حرام )به معنای چیزی است که از آن منع شده باشد، چه این منع به تسخیر الهی باشد و چه به منع قهری و یا عقلی و یا شرعی و یا از ناحیه کسی که اطاعت امرش لازم است و در آیه از حرام کردن حلائل الهی نهی شده است ،(حلال )از ریشه (حل )به معنای گشودن گره است یا به معنای حلول و نزول وحلال در معنا مقابل حرام است و در آیه می فرماید: حلال الهی را حرام نکنید . 🔹وتحریم حلال یا به این است که در مقابل حلیت شارع حرمتش را تشریع کنند و یاکسی از انجام آن عمل حلال جلوگیری نموده یا خودش از انجامش امتناع بورزد، چون همه اینها تحریم و منع ودر حقیقت نزاع با خدای سبحان است درسلطنت او و نقض ایمان به خدا و تسلیم به اوامر اوست و این نوعی تجاوز به سلطنت تشریعی خدا، و خروج از تسلیم و التزام و پایبندی به اوامر الهی ، وهمچنین اعتداء و دشمنی با پروردگار عالم است و خدا تجاوز کارانی را که حلال را حرام می کنند دوست نمی دارد ،چون خداوند مطابق حکمت و مصلحت وشناختی که از فطرت بشر دارد، چیزهای پاکیزه و طیبات را حلال نموده وخبائث و آلودگیها را حرام کرده است . 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و سوگند 💠‏لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما عَقَّدْتُمُ الْأَيْمانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكِينَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ ذلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمانِكُمْ إِذا حَلَفْتُمْ وَ احْفَظُوا أَيْمانَكُمْ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (۸۹/مائده) 🌱‏خداوند، شمارا به خاطر سوگندهای لغو وبيهوده بازخواست نمی‌كند، ليكن برای شكستن سوگندهايی كه (از روی اراده) بسته‌ايد، مؤاخذه می‌كند، پس كفاره آن (شكستن سوگند) طعام دادن به ده بينواست، از نوع متوسط آنچه به خانواده‌ی خود می‌خورانيد، يا پوشاندن ده فقير است، يا آزاد كردن برده‌ای. پس كسی كه (غذا و لباس برای ده فقير نداشت و برده‌ای) نيافت، سه روز روزه بگيرد. اين كفاره‌ی سوگندهای شماست، هرگاه كه سوگند خورديد، (و آن را شكستيد) و سوگندهايتان را مراقبت كنيد، اين گونه خداوند آيات خود را برای شما بيان می‌كند، تا او را شكر كنيد. 🔷‏سوگندهايی كه بدون قصد و توجّه يا بی‌هدف و از روی عادت يا در حال هيجان وغضب، يا بر پايه‌ی مطالب نادرست، يا برای انجام كارهای خلاف باشد، سوگندهای لغو است. اينها كفّاره ندارد؛ ولی سوگندی كه از روی قصد و برای كار مفيد باشد، الزام‌آور است و بايد طبق آن عمل كرد، وگرنه كفاره دارد. امام صادق عليه السلام در تفسير واژه‌ی «لغو» در سوگند فرمود: گفتن «لا و اللَّه» و «بلی و اللَّه» بدون آنكه قصد جدّی داشته باشد، سوگند لغو است. ‏🔹برداشتن جريمه از سوگندهای بی‌هدف، يك تفضّل و لطف الهی است. ‏لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ ... (ما نيز برای جسارت‌هايی كه مردم در حال عصبانيّت به ما می‌كنند، حساب باز نكنيم) ‏🔹اسلام، دين آسان است و برای سوگندهای غير جدّی، كفّاره قرار نداده است. ‏لا يُؤاخِذُكُمُ‌ ... (ملاك در گفته‌ها و كردارها قصد و نيّت است) ‏🔹در اسلام، جريمه‌ی مالی هم وجود دارد. إِطْعامُ‌ ... أَوْ كِسْوَتُهُمْ‌ ... 🔹قوانين اسلام در مسير فقرزدايی است و احكام فردی اسلام با مصالح جامعه هماهنگ است. (اطعام يا پوشاندن يا برده آزاد كردن) فكفّارته اطعام عشرة مسكين ... ‏🔹ميانه روی و عدالت، در همه جا حتّی در نوع جريمه، يك ارزش است. مِنْ أَوْسَطِ ... (بنابر اينكه مراد از «أَوْسَطِ» متوسط باشد نه بهترين) ‏🔹جريمه بايد با وضع مالی افراد متناسب باشد. «ما تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ» ‏🔹انجام تكليف منوط به توان و قدرت است. فَمَنْ لَمْ يَجِدْ ... ‏🔹در جريمه و كفاره، بايد حد وسط زندگی روزمرّه و معمولی افراد را به حساب آورد، نه روزهای استثنايی. «مِنْ أَوْسَطِ» (بنابر اينكه مراد از «أَوْسَطِ» متوسّط باشد) ‏🔹در پرداخت كفّاره، روحيّه و شخصيّت فقرا را نشكنيم و آنان را مانند خانواده‌ی خود حساب كنيم. «تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ» ‏🔹جرأت سوگند شكنی خود را با سختی روزه يا پرداخت جريمه، جبران كنيد. ‏(پرداخت جريمه وكفّاره در اسلام، يك برنامه خودسازی است.) فَكَفَّارَتُهُ‌ ... ‏🔹اسلام از هر فرصتی برای آزادی بردگان استفاده كرده است. «تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» (حتّی برای جبران و كفّاره‌ی برخی اعمال، دستور به آزادی برده داده است.) ‏🔹برای نام مقدّس خداوند، حريم قائل شويم. يا سوگند نخوريم، يا حتماً عمل كنيم يا با پرداخت كفّاره جبران كنيم. «وَ احْفَظُوا أَيْمانَكُمْ» ‏🔹بعضی خيال نكنند كه حقّ دارند هر لحظه قسم بخورند و جريمه بپردازند. ‏«وَ احْفَظُوا أَيْمانَكُمْ» (ما در برابر سوگندهايمان مسئوليم) ‏🔹كسی كه توان مالی ندارد، بايد از توانايی جسمی خود مايه بگذارد. «فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ» ‏🔹باز بودن راه جبران كوتاهی‌ها، نعمتی الهی و شايسته سپاسگزاری است. ‏ذلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمانِكُمْ‌ ... يُبَيِّنُ اللَّهُ‌ ... لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌ ‏🔹عمل‌كردن به احكام، بهترين شكر است. «لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» (از اين‌كه به جای «يبيّن اللَّه لكم آياته لعلّكم تعملون» فرمود: «لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»، استفاده می‌شود كه عمل‌كردن بهترين شكر است.) ‏ 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 3⃣1⃣ تدبر در سوره ❓در آيه ۹ إِنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا اَلذِّكْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ مرجع ضميرها در له چيست؟ قرآن يا پيامبر؟ مراد از «ذكر» قرآن است برخى گفته اند: ضمير «له» به محمّد صلّى اللّه عليه و آله برمى گردد و خداوند او را از گزند دشمنانش نگه مى دارد اين ديدگاه، خلاف ظاهر آيه است بنابراين، روشن است كه ضمير به قرآن برمى گردد تفسير مغنيه آقای محمد الجابري هم در تفسير تنزيلي خود، این ضمير را مربوط به پیامبر می‌داند و آنرا به آیه ۶ که فرموده "وقالو یاابهالذی نزل اليک الذکر آنک لمجنون" مرتبط می‌کند بااین توضیح که سیاق آیات راجع به قرآن نیست بلكه مربوط به پيامبر است https://zaya.io/cn2xb کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛