eitaa logo
قران پویان
471 دنبال‌کننده
6هزار عکس
697 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
و حضرت امام زين العابدين(علیه السلام): 🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، 🔹وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، 🔹وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ، 🔹وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، 🔹وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ. 🔸بارخدايا! بر محمّد و خاندانش درود فرست 🔸و ايمانم را به كامل ترين ايمان، 🔸يقينم را به برترين يقين، 🔸نيّتم را به نيكوترين نيت، 🔸و كردارم را به بهترين كردارها رسان. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت https://telegram.me/quranpuyan
https://telegram.me/quranpuyan
📖 ؟ نكات قرآنی : مهلت به ؟! اِنَّکَ مِنَ المُنظَرِینَ” (تو از مهلت داده شدگانی!) هر گاه خواستی چیزی از بین برود، اجازه ی ظهورش را بده، نه اینکه آن را انکار یا مخفی کنی. راه خلاصی از اوصاف و اندیشه ها، سرکوب و استتارشان نیست، بلکه مشاهده در آشکاری شان است. بسیاری از اندیشه ها و پندارهایی که داعیه نجات جهانی داشتند، تا وقتی مجال ظهور نداشتند، همواره ذهن ها بدانها متوجه می شدند و جذب شان می گشتند. اما چون مجال ظهور یافتند عملاً همگان دریافتند که هیچ حرفی برای گفتن ندارند. اینکه خداوند به شیطان مجال داده، دلیلش همین است. و این درس بزرگی است. یک حکمت اسراری است. او قرار است همواره با همان آتشی که خود بر می افروزد گام به گام بسوی هلاکت رود. در واقع این مهلت دادن خداوند به ابلیس، مرگ اوست، نه نجاتش! برگرفته از سایت مسعود ریاعی ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : ◀️ قرآن، حتّی در نظر کافران، کلامی پر جاذبه و سحرآمیز است. «إِنْ هٰذٰا إِلاّٰ سِحْرٌ یُؤْثَرُ» ◀️ معاد جسمانی است. «لَوّٰاحَةٌ لِلْبَشَرِ» ◀️ وقتی یک فرشته می‌تواند جان همه مردم را بگیرد و وقتی دو فرشته می‌توانند شهر لوط را زیر و رو و همه اهل آن را هلاک کنند، نوزده فرشته می‌توانند مسئول عذاب همه مجرمان باشند. «عَلَیْهٰا تِسْعَةَ عَشَرَ» ◀️ مأموران دوزخ، فرشتگان هستند. «مٰا جَعَلْنٰا أَصْحٰابَ النّٰارِ إِلاّٰ مَلاٰئِکَةً» ◀️ کسی می‌تواند مجری قوانین و دستورات الهی باشد که خودش آلوده نباشد و به آنچه دیگران از آن نهی شده اند، مبتلا نباشد. «وَ مٰا جَعَلْنٰا أَصْحٰابَ النّٰارِ إِلاّٰ مَلاٰئِکَةً» ◀️ ذکر تعداد نگهبانان دوزخ، برای آزمایش کفّار است. «إِلاّٰ فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا» ◀️ گاهی یک مطلب ساده، افرادی را هدایت و گروهی را گمراه می‌کند. «مٰا ذٰا أَرٰادَ اللّٰهُ بِهٰذٰا مَثَلاً کَذٰلِکَ یُضِلُّ اللّٰهُ مَنْ یَشٰاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشٰاءُ» ◀️ خداوند در قرآن به تمام بخش‌های زمان یک بار سوگند یاد کرده است ولی به هنگام سحر سه بار سوگند یاد می‌کند. «وَ الْفَجْرِ» ، «وَ الصُّبْحِ» ، «وَ الضُّحیٰ» ، «وَ الْعَصْرِ» هر کدام یک بار آمده، امّا آنگاه که شب پایان می‌پذیرد و سحر می‌شود، با سه تعبیر آمده است: «وَ اللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ» «وَ اللَّیْلِ إِذٰا یَسْرِ» «وَ اللَّیْلِ إِذٰا عَسْعَسَ» ◀️ آفریده‌های خداوند در طبیعت از چنان اهمیّتی برخوردارند که قابل سوگند هستند. وَ الْقَمَرِ، وَ اللَّیْلِ... وَ الصُّبْحِ ◀️ هشدارهای پیامبر اسلام برای همه بشر است. «نَذِیراً لِلْبَشَرِ» ◀️ انسان دارای اختیار و اراده است. «لِمَنْ شٰاءَ» ◀️ انسان دیندار از دیگران جلوتر است و فرد بی دین عقب مانده است. «لِمَنْ شٰاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ» ◀️ در قیامت، گفتگوهای تلخ و شیرین، سلام یا نفرین، سؤال و توبیخ، انداختن گناه و جرم به گردن دیگران و لعنت به یکدیگر بسیار است و گفتگوی مؤمنان با مؤمنان، مجرمان با مجرمان، مجرمان با مؤمنان، و مؤمنان با مجرمان و نیز فرشتگان با مؤمنان و مجرمان در قرآن آمده است. ◀️رفتار انسان، سازنده شخصیت اوست. «کُلُّ نَفْسٍ بِمٰا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ» ◀️ نجات انسان در قیامت و رهایی او از عذاب الهی، در گرو پاسخگویی به سؤالات در دادگاه عدل خداوند است. «کُلُّ نَفْسٍ بِمٰا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ» ◀️ کسی با یک بار گناه به دوزخ نمی رود اصرار و مداومت به گناه و فساد، سبب رفتن به دوزخ است. (عبارت «لَمْ نَکُ» و «کُنّٰا» نشانه استمرار فعل است. ) ◀️ اطعام مسکین لازم است، اگرچه مسلمان نباشد. «لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ ◀️ گذراندن عمر به بطالت، جرمی نابخشودنی است. «کُنّٰا نَخُوضُ مَعَ الْخٰائِضِینَ» ◀️ یکی از عوامل دوزخی شدن، همرنگ شدن با جماعت فاسد است. «کُنّٰا نَخُوضُ مَعَ الْخٰائِضِینَ» ◀️ دوست و همنشین بد، زمینه ساز دوزخی شدن است. «کُنّٰا نَخُوضُ مَعَ الْخٰائِضِینَ» ◀️ مرگ، فنا نیست، بلکه آزاد شدن از اسارت دنیای مادی و دیدن حقایق ماورایی است. «کُنّٰا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ حَتّٰی أَتٰانَا الْیَقِینُ» ◀️ تساهل در نماز و انفاق و اطعام نیازمندان و هدر دادن عمر، سبب محروم شدن از شفاعت در قیامت می‌شود. فَمٰا تَنْفَعُهُمْ شَفٰاعَةُ الشّٰافِعِینَ... ◀️ خداوند در قیامت به افرادی اجازه می‌دهد تا برای دیگران شفاعت کنند ولی بسیاری از مردم، شرائط دریافت شفاعت را ندارد. «فَمٰا تَنْفَعُهُمْ شَفٰاعَةُ الشّٰافِعِینَ» ◀️ در قیامت، شفاعت کنندگان متعدّدند: انبیا، اوصیا، شهدا، قرآن و... «الشّٰافِعِینَ» از تفسیر نمونه ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✳️ یا با دشمن در (ع) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✨✨ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ ✅قسمت سیزدهم ✴️موضع فقهای شیعه محقق کرکی که عالم بزرگوار عصر صفویه است، کلام علامه را در شرح خودش بر قواعد توضیح می دهد. می گوید که شما که می گویید صلح جایز است، پس چرا امام حسین جنگید؟ می گوید: «و اما فعل الحسین علیه السلام فانا لانعلم منه ان المصلحۀ کانت بالمهادنۀ و ترکها». ما گفتیم جایز است در صورت مصلحت و برای امام حسین(ع) هم صلح جایز است در صورت مصلحت. اگر امام حسین(ع) صلح نکرد، شاید نبوده است. این اشکالی به آن وارد نمی کند. اگر مصلحت بر صلح بود و امام حسین(ع) صلح نمی کرد، آنوقت جای اعتراض بود. آن هم مطابق با مصلحت عمل کرده است. «و لعله علم» مثلا شاید حضرت می دانست که «لو هادن یزید علیه العنۀ لم یف له» اگر قرارداد هم ببندند با یزید، او وفا نمی کند. یا اینکه وضع یزید بن معاویه به دلیل جنایاتی که انجام می داد و متهتک بود، وضعی است که اگر هدنه ای اتفاق بیفتد به ضرر جامعه اسلامی و اسلام است، لذا حضرت مقاومت کرد. کلمات دیگری هم دارند که مجموعا فقها هیچ تصلبی و مقاومتی برای اینکه بپذیرند که صورت بگیرد، صلح صورت بگیرد در شرایطی که مصلحت است، هیچ مقاومتی در این موضوع ندارند و کاملا این مساله برایشان قابل قبول است که همانطوری که امام حسن(ع) رفتار کردند، امام حسین(ع) اگر مصلحت ایجاب کند، همان رفتار را می کردند. خب شرایط تغییر کرده بود. یعنی دوران یزید غیر از دوران معاویه بود و الا اگر شرایط اقتضا می کرد و مصلحت امت اسلامی اقتضا می کرد، مشکلی برای مصالحه و مهادنه وجود نداشت. البته در کلمات فقها مطلب دیگری هم هست که نشان از تلقی مثبتشان از اقدام امام حسین(ع) برای صلح دارد مثلا محقق کرکی اشاره کرده است که امام برای مهادنه با یک مانع روبرو بود و لذا حاضر به قبول پیشنهاد دشمن نشد و آن مانع عدم التزام دشمن به هدنه بود. آنها می خواستند امام را پس از تسلیم با ذلت به قتل برسانند. صاحب جواهر با تقویت این احتمال میگوید آنها «بهر حال» تصمیم به قتل حضرت داشتند.  لذا امام قتل با عزت را انتخاب کرد: «... علما منه ع انهم عازمون علی قتله علی کل حال کما هو الظاهر من افعالهم(جواهر، ج 21، ص295) این موضع که از قرنها پیش مورد اعتنای فقها بوده، گویای آن است که از نظر آنها اگر اطمینان به غدر و قتل در هدنه و تسلیم نبود، امام می توانست از مقاومت دست بردارد. این بحثی بود که من می خواستم خدمت شما عرض کنم که اصلا ما در کلمات علما و بزرگان خودمان در گذشته(نه آنهایی که تاریخ نوشتند، نه آنهایی که بحث کلامی کردند، نه آنهایی که بحث فقهی کردند، اصلا هیچ فراری از اینکه ما مذاکره می خواهیم با دشمن کنیم یا صلح می خواهیم بکنیم به عنوان اینکه کار منفی است و شرع اجازه نداده است و کار قبیحی است، هیچ چیزی در کلمات این آقایان بنده پیدا نکردم. اما این تحلیل و موضعی که الان وجود دارد که گاهی گفته می شود که امام حسین(ع) ملاقات کرد، اما مذاکره به معنای امروزی نکرد بلکه آن کاری که امام حسین کرد، این بود که عمر بن سعد را دید برای اینکه به او اخطار کند که داری می روی جهنم، مواظب باش. می خواست موعظه کند، موعظه اخلاقی. البته امام نسبت به ابن سعد و اصحابش مواعظی در کربلا دارند، ولی ربطی به موضوع بحث ما ندارد. این مطلب شاهدی از نظر تاریخی ندارد که کسی آن را نقل کرده باشد. یا این مطلب را گفته باشد. و علاوه بر اینکه شاهدی ندارد بلکه شواهد عکسش هم همانطور که برایتان خواندم، وجود دارد که گفتگوهای طولانی وجود داشته، بر اساس آن گفتگوها یک متنی را عمربن سعد به عبیدالله نوشته و پیشنهاداتی مطرح شده و درک عمومی بر این است که این متن به هرحال مرتبط با آن صحبتها است. ممکن است حالا عمربن سعد خودش یک مقداری در تدوین این متن از سیاست خودش و سلیقه خودش استفاده کرده باشد. چون این متن مثل متن صلح امام حسن نیست یا مثل صلح حدیبیه نیست که طرفین امضا کرده باشند. تا ما بتوانیم استناد به امام حسین(ع) هم بدهیم. ولی مضمون کلی آن یعنی راههایی برای اینکه جنگ اتفاق نیافتد، مطرح هست. اگر این نامه ابن سعد هم نبود، اینکه امام حسین(ع) فرموده است که بگذارید ما برگردیم این دیگر احتیاجی به این متن هم ندارد. چون حضرت این را در جاهای دیگر فرموده بودند. یعنی جزء مذاکرات سری به حساب نمی آمد اصلا. علنی و آشکار بوده است این مساله. ادامه دارد... 🔹🔸سخرانی حجت الاسلام سروش محلاتی ( دانشگاه علامه طباطبایی) ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه 💠اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ ⚜خدايا! او را يارى كن، و به وسيله او براى دينت پيروزى آور کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت @quranpuyan
⭕️ ماه !خرافه یا واقعیت؟ هرساله با فرا رسیدن ماه صفر سخن از نحوست آن و بشارت دادن پایان آن بازگوئی میشود و بالتبع مردم از برخی امور اجتناب میکنند و اتفاقات پیش آمده را بپای نحوست آن میگذارند! اما سوال اینجاست که تا چه اندازه این مسئله حقیقت دارد و اگر صحت دارد منشأ آن چیست؟ با مطالعه متون اسلامی می بینیم که هیچ روزی نحس یا مبارک نیست بلکه این اتفاقات است که بعضی روزها را مبارک یا نحس میکند،مثلا شب قدر به واسطه نزول قرآن مبارک است و روزی که قوم عاد دچار تند باد شدند به واسطه عذاب الهی نحس شد،مفسر و فیلسوف بزرگ جهان اسلام علامه در تفسیر المیزان، درباره سعد و نحسِ ایام، سخنانی دارد که خلاصهای از ترجمه آن بدین قرار است: «نحس بودن روز یا مقداری از زمان، به این معنا است که در آن زمان، جز شرّ و بدی، حادثهای روی ندهد و اعمال آدمی، یا دستکم نوع خاصی از اعمال، برای صاحب آن، برکت و نتیجه خوبی نداشته باشد. سعد بودن روز، درست برخلاف این است. ما به هیچ وجه نمیتوانیم بر سعادت روزی از روزها یا زمانی از زمانها یا آن، برهان اقامه کنیم؛ 👉زیرا طبیعت زمان از نظر مقدار به گونهای است که اجزای آن مثل هم است و یک چیز به شمار میآید.{المیزان،ج ۱۹،ص ۷۱} در مورد ماه صفر هم باید بگوئیم این ماه نحس نیست بلکه به واسطه وقایعی که در آن اتفاق افتاده مردم عامی آن را نحس می دانند که از جمله آن وقایع رحلت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله است. ولی باید توجه داشت تصور غلط نحوست ماه صفر هیچ دلیل و مبنای روائی ندارد و ارتباط دادن آن با رحلت جانگداز اشرف کائنات بی اساس می باشد اما ممکن است ریشه این توهم به فهم نادرست برگردد. ما در ادامه به این حدیث و صحت وسقم برداشت آن می پردازیم مرحوم شيخ صدوق در كتاب ارزشمند علل الشرايع نیز اين حديث را نقل و به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است . (علل الشرایع ج۱ ص۱۷۶) حدیث مذکور به شرح ذیل میباشد،مرحوم شيخ صدوق در كتاب ارزشمند علل الشرايع نقل کرده که پیامبر اکرم روزی در مسجد قبا در جمع عده زیادی از اصحابش فرمودند: «اول من یدخل علیکم الساعة رجل من اهل الجنه» یعنی اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می شود، مردی از اهل بهشت است. پس چند نفر که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند و اول کسی باشند که مستحق بهشت گردند. صحبت رسول خدا صلی الله علیه و آله در این زمان در مورد تبیین صفات مومنین بود و برای آوردن شاهد با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ای از اصحاب شدند این مطلب را که «هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل بهشت است» . ابوذر که داخل شد به حضرت عرض کرد یا رسول الله ماه آذار به پایان رسید. پس واضح است بشارت پایان ماه آذار علامتی برا ی معرفی اباذر است و ارتباطی به نحوست ماه صفر ندارد👌 عده ای معتقد شدند همان صفر است در حالی که آذار از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است. لذا قول پیامبر صلی الله علیه و آله تنها در همان زمان و مکان به عنوان شرطی برای معرفی مرد بهشتی دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
با سلام به مخاطبان گرامی👆👆👆 مقاله قران جهت مطالعه و اظهار نظر علاقه مندان ارسال میگردد. با تشکر از آقایان محمدرضا غلامی و کیوان نصیری🙏
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیان نقاط تمایز و امکانات #منحصربفرد اپلیکیشن #تنزیل در گفتگوی آقای فرهنگ با برنامه رصد،شبکه قران سیما،15 مهر97
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : ◀️ داشتن توقّعات نابجا از خداوند (نظیر درخواست نامه از خداوند)، نشانه حماقت است. کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ... یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ... ◀️ کفّار مغرورند و انتظار دارند که برای هدایت هریک از آنان به راه حق، دعوت نامه ای خاص فرستاده شود. «بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتیٰ صُحُفاً مُنَشَّرَةً» ◀️ به توقّعات نابجا قاطعانه پاسخ منفی دهید. (خدا با فرستادن برهان و معجزه اتمام حجّت کرده است و نیازی به فرستادن نامه خصوصی نیست. ) «کَلاّٰ» ◀️ درخواست‌های نابجای کفّار برای ایمان آوردن، بهانه ای بیش نیست. یُرِیدُ... کَلاّٰ ◀️ بی پروایی نسبت به قیامت سبب انکار نبوّت است. عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ... بَلْ لاٰ یَخٰافُونَ الْآخِرَةَ ◀️ انسان در انتخاب عقیده و اندیشه، مختار و دارای اراده است. «فَمَنْ شٰاءَ» ◀️ قرآن بستر مناسبی برای هدایت بشر است، لکن هدایت شدن و بهره بردن از این بستر، مشروط به خواست خود انسان است. «فَمَنْ شٰاءَ ذَکَرَهُ» ◀️ گرچه انسان دارای اختیار است: «فَمَنْ شٰاءَ ذَکَرَهُ» امّا خواست او به تنهایی کافی نیست و تا خدا نخواهد چیزی واقع نمی شود. «وَ مٰا یَذْکُرُونَ إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اللّٰهُ» ◀️ پند گرفتن از تذکّرات الهی جز با توفیق الهی میسر نمی شود. «وَ مٰا یَذْکُرُونَ إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اللّٰهُ» ◀️ کفّار لجوج و سرسخت به هیچ قیمتی ایمان نمی آورند، جز آن که خداوند بخواهد و آنان را مجبور کند (که خداوند هم چنین نمی کند). «وَ مٰا یَذْکُرُونَ إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اللّٰهُ» ◀️ تنها خداوند، سزاوار آن است که از او پروا کنیم و اگر خلافی انجام دادیم، فقط اوست که می‌تواند ما را عفو کند و ببخشد. «هُوَ أَهْلُ التَّقْویٰ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ» از تفسیر نور ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
با سلام به مخاطبان عزيز تالارگفتگوهاي قرآن‌پويان سايت قرآن پويان از سال 1390 تشكيل شده و به لطف خدا با ارسال مستمر محتواهاي قراني،روز بروز بر مخاطبان سايت افزوده شده است. در نظر داريم تغييراتي ظاهري و نيز كيفي به منظور بهبود عملكرد و دسترسي آسان تر به موضوعات مدنظر كاربران ،ايجاد نماييم. پيش از شروع به اين كار،مناسب ديديم از نظرات و پيشنهادات و ايده هاي شما كاربران گرامي نيز مطلع شده و استفاده نماييم. خوشحال خواهيم شد با ارسال نظرات خود به آدرس هاي زير يا در همين صفحه،ما و قران‌دوستان فضاي مجازي را ياري نماييد. ادرس ايميل:admin@quranpuyan.com شناسه كاربري در تلگرام،گپ و ايتا: @farpuy