eitaa logo
قران پویان
465 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
. مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ "49/بقره" 🌱 و (نیز به یاد آورید) آن زمان که شما را از چنگال فرعونیان رهایى بخشیدیم. که همواره شما را به بدترین صورت آزار مى دادند: پسران شما را سرمى بریدند. و زنان شما را (براى کنیزى) زنده نگه مى داشتند. و در اینها، آزمایش بزرگى از طرف پروردگارتان بود. 👈قرآن در این آیه، به یکى دیگر از نعمت هاى بزرگى که به قوم بنى اسرائیل ارزانى داشته اشاره مى کند و آن نعمت آزادى از چنگال ستمکاران است که از بزرگ ترین نعمت هاى خدا است. به آنها چنین یادآور مى شود: به خاطر بیاورید زمانى که شما را از دست فرعونیان نجات بخشیدیم (وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ). همانها که دائماً شما را به شدیدترین وجهى آزار مى دادند (یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ). پسرانتان را سر مى بریدند، و زنان شما را براى کنیزى و خدمت، زنده نگه مى داشتند (یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ). و در این ماجرا آزمایش سختى از سوى پروردگارتان براى شما بود (وَ فی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ). 🔷✨قرآن، مخصوصاً براى مجسم ساختن عذاب فرعونیان نسبت به بنى اسرائیل تعبیر به یَسُومُون کرده ( یَسُومُون فعل مضارع از ماده سوم است که در اصل، به معنى دنبال چیزى رفتن مى باشد و از آنجا که فعل مضارع معمولاً معنى دوام و استمرار را مى بخشد، در مى یابیم که بنى اسرائیل به طور مداوم تحت شکنجه فرعونیان بوده اند). 🔷✨با چشم خود مى دیدند پسران بى گناهشان را سر مى برند، و دخترانشان را به کنیزى مى بردند، از این گذشته خودشان نیز دائماً تحت شکنجه بودند، بردگان، خدمتگزاران و کارگران قبطیان و دار و دسته فرعون محسوب مى شدند. 👈 مهم این است که: قرآن، این جریان را یک آزمایش سخت و عظیم، براى بنى اسرائیل مى شمرد (یکى از معانى بلاء آزمایش است) و به راستى تحمل این همه ناملایمات، آزمایش سختى بوده است. 🔷✨این احتمال نیز وجود دارد که بلاء در اینجا به معنى مجازات باشد; زیرا بنى اسرائیل پیش از آن، قدرت و نعمت فراوان داشتند، کفران کردند، و خدا آنها را مجازات کرد. 🔹احتمال سومى در تفسیر این جمله نیز از سوى بعضى از مفسران ذکر شده است که بلاء به معنى نعمت باشد، یعنى نجات از چنگال فرعونیان نعمتى بزرگ براى شما بود. به هر حال، روز نجات بنى اسرائیل از چنگال فرعونیان یک روز مهم تاریخى بود که قرآن کراراً روى آن تکیه کرده است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ در آن روز و امروز 💠وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ "49/بقره" 🌱 و (نیز به یاد آورید) آن زمان که شما را از چنگال فرعونیان رهایى بخشیدیم. که همواره شما را به بدترین صورت آزار مى دادند: پسران شما را سرمى بریدند. و زنان شما را (براى کنیزى) زنده نگه مى داشتند. و در اینها، آزمایش بزرگى از طرف پروردگارتان بود. 🔷✨قرآن زنده گذاردن دختران و سر بریدن پسران بنى اسرائیل را عذاب مى خواند، و آزادى از این شکنجه را نعمت خویش مى شمارد. گویا مى خواهد هشدار دهد که انسان ها بایست سعى کنند آزادى صحیح خویش را به هر قیمت که هست به دست آورند و حفظ نمایند. 💞چنان که على(علیه السلام) به این مطلب در گفتار خود اشاره مى فرماید: الْمَوْتُ فِی حَیاتِکُمْ مَقْهُورِینَ وَ الْحَیاةُ فِی مَوْتِکُمْ قاهِرِین: 👈 زنده بودن و زیردست بودن براى شما مرگ است، و مرگ براى شما در راه به دست آوردن آزادى زندگى است . 🔷✨ولى دنیاى امروز با گذشته این فرق را دارد که در آن زمان فرعون با استبداد مخصوص خود، پسران و مردان را از جمعیت مخالفش مى گرفت، و دختران آنها را آزاد مى گذارد، ولى در دنیاى امروز تحت عناوین دیگرى روح مردانگى در افراد کشته مى شود و دختران به اسارت شهوات افراد آلوده در مى آیند. 🔷✨اما چرا فرعون، تصمیم به قتل پسران بنى اسرائیل و زنده گذاردن دختران آنها گرفت؟ بعضى از مفسران منشأ این جنایت را خوابى مى دانند که فرعون دید، اما پاسخ صحیح تر آن را در ذیل آیه ۴ سوره قصص خواهید خواند، و خواهید دانست سبب کشتار فرزندان بنى اسرائیل تنها آن خواب نبوده است بلکه وحشت فرعونیان از نیرومند شدن بنى اسرائیل، و به دست گرفتن حکومت، به این موضوع کمک کرده است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️هر ستمى در حق خويش است   💠وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ "57/بقره" 🌱 و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم. و «مَنّ» [=نوعى صمغ شیرین گیاهان ]و «سلوى»[=پرنده اى مانند بلدرچین ]را براى شما فرستادیم . (و گفتیم:) «از نعمتهاى پاکیزه اى که به شما روزى داده ایم بخورید.» و (آنها کفران کردند، ولى با این کار.) آنها به ما ستم نکردند. بلکه به خود ستم مى نمودند. 🔷✨آنان كه به جاى شكر و سپاس، با گناه و ستم با روزى هاى طيب خداوند رو به رو مى شوند، به خويش ستم كرده اند و سبب خسران و زيان خويشتن مى شوند ؛ زيرا هر معصيتى انسان عاصى را با نظام قانونمند، منجسم هماهنگ هستى درگير مى سازد و او را در جهتى خلاف جهت مستقيم فطريش سوق مى دهد و بدون ترديد درگيرى با نظام هستى به اين وسعت و قدرت، و با فطرتى كه جزئى از پيكره آن نظام است، نتيجه اى جز شكست ندارد و سبب سقوط و انزواى انسان از اين مجموعه متّحد و هماهنگ مى شوند ؛ زيرا حركت در خلاف جهت قوانين و سنت هاى حاكم بر اين نظام حركتى بر خلاف موج و شكننده و خرد كننده و اعلام درگيرى و جنگ با صاحب اين نظام است. فان لم تفعلوا فاءذنوا بحرب من اللّه و رسوله  كه بر هر چيزى قادر است. 🔷✨فسادی به طور طبيعى، آتش آن هم دامن خود انسان تبه كار را مى گيرد و هم موجودات ديگر خشكى و دريا را. 🔷✨كفران و معصيت بنى اسرائيل سبب سرگردانى چهل ساله آنان دربيابان سينا و سپس محروميت آنان از نعمت هايى شد كه در آن موقعيت برايشان نازل مى گرديد و اين حقيقى است كه هم در كتاب هاى تارخى و تفسيرى و هم در تورات فعلى به آن اشاره شده است. در برخى تفاسير آمده است: حق تعالى با ايشان شرط كرده بود كه زياده از مقدار كفايت، از منّو سلوى بردارند. مگر روز جمعه كه براى روز شنبه بردارند و اگر خلاف اين كنند و زياده از قدر كفالت بردارند و ذخيره كنند آن را برايشان منقطع گرداند. اينان به شرط مذبور وفا نكرده، در اخذ آن اسراف كردند و از آن ذخيره ساختند. حق تعالى آن نعمت از ايشان باز گرفت و آنچه ذخيره نهاده بودند تباه گردانيد و در حديث آمده كه اگر بنى اسرائيل معصيت نكردندى و ذخيره ننهادندى هرگز هيچ طعامى فاسد نشدى. 🔷✨هر آنچه از طرف خداوند به بنده امر مى شود، براى منفعت خود اوست و هر آنچه از آن نهى مى شود مقصود، دفع ضرر از اوست ؛ نه نفعى از اطاعت بنده به خدا مى رسد و نه ضررى از معصيت وى به خداوند خواهد رسيد . 📚تسنیم ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 6⃣ تدبر در سوره «الكوثر» با (ل) جنس كوثر را نمايان گر تمامى خير و بى انتهاى ربانى است كه در دو نشئه بعثت و رجعت و دو نشئه برزخ و قيامت است كه شامل كل خيرات درونى وبرونى، متصل و منفصل ويژه حضرت ختمى مرتبت است. كه كوثر علم، معرفت، عصمت علياى رسالت. قرآن و ساير امتيازات معنوى ويژه حضرتش را در بر دارد و بر حسب آياتى چند در تمامى آنها گوى سبقت را بر همگان درعرض زمين و طول زمان ربوده است. از نظر فرزنش حضرت صديقه كوثر(عليهما السلام) است كه هم خود كوثر است و هم شوهر و فرزندان معصومش كوثرند. از نظر داماد على(عليه السلام)است كه وزير، برادر و خود حضرتش مى باشد، و در جمع از نظر تمامى كمالات شايسته سرآمد همگان است. خدا آنچه درمقام ربوبيتش امكان داشته به شخص شخيص حضرتش ارزانى داشته كه اينجا جنبه ايجاب است. و سلبش در آيه آخرين نمودار مى باشد كه بدخواه حضرتش همو ابتر و منقطع از كل خيرات است، ولى حضرتش تا رستاخيز همچنان باقى است. در اين ميان پى آمد ايجاب "انا اعطيناك" "فصل لربك" است كه براى اين رب كه ربوبيت ويژه برايت انجام داده كلا حالت ويژه اى برقرار كن كه نماز و ساير عبادتها و تمامى كارهايش تنها «لربك» باشد، و خوشا آنان كه دائم در نمازند، دائم الحضورند كه زندگيشان سراسر نور است. سپس پى آمد سلبيش «وانحر» كه خود را و خوديهايت را در برابرش ناچيز و تسليم گردان، برايش گلونه، گلو و جانت را در راهش ارزانى بدار چنانك او هم كوثرش را برايت ارزانى داشته. «انحر» از نحر و گلو است، كه هم گلوى خودش را نخست و هم گلوهاى وابستگانش را در بر دارد. تنها نحر شتر نيست كه قربانى هم در انحصار آن نيست و عبارت درستش "وانحر الابل" است. و تنها بالا بردن دستها به هنگام تكبير نماز هم نيست كه جمله درستش «و كبر» است، بلكه نخست نحر خودى است براى حضرتش در تمامى حالات از جمله در نماز تكبير گويان باش، با بلند كردن دستهايت برابر گلويت كه هم اشاره به گلو نهادن و فناپذيرى در راه اوست، و هم نفى غير او و تنها اثبات اوست كه با پشت دست عقب راندن ديگرن و با روى دست تنها توجه حضرت رب است،و در ثانى گلوهاى بستگانش را كه قربانيها انسانى، حيوانى و همه قربانى هايت را به محضرش تقديم نما كه در كل «والنحر» به معناى «گلو نِه» است، كه كلا فدايى حق باش و بس، و همين معنى با "صل لربك"مناسب است، كه نماز چهره اى از گلو نهادن در برابر خدا است. 🖌تفسیر فرقان https://b2n.ir/r12143 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
قران پویان
🔶بخش دوم از 📝شرح فراز ششم ع در منا نقش علما در و مردم ✅ تحلیل دقیقی از عوامل انحطاط جامعه اسلامی محور اصلی خطابه‌ی اباعبدالله الحسین(ع) نقشی ا‌ست که علماء ایفا می‌کنند. البته این نقش، در دو جهت است: یک جهت نقشی است که عالمان و فرزانگان در قبال حاکمان دارند و دوم، نقشی است که عالمان و فرزانگان در قبال توده‌های مردم دارند. اگر علماء، نقش خود را به‌درستی بشناسند و به‌درستی ایفا کنند، در برابر حکمرانان می‌ایستند و جلوی سلطه‌ی مطلق آن‌ها را بر توده‌ی مردم می‌گیرند. اما اگر عقب‌نشینی کردند و خود را به حکومت فروختند، این مانع و سدّ از مقابل حکومت برداشته می‌شود و به‌سهولت حاکمان بر مردم چنگ می‌اندازند و آن‌ها را تسخیر می‌کنند و با فریب و شیوه‌های دیگر آن‌ها را تحت‌فشار قرار می‌دهند. حضرت در این بند اول این فراز، نسبت و رابطه‌ی بین حاکمان و عالمان را مشخص کردند که سلطه‌ی حاکمان به‌جهت کوتاهی عالمان است. اما بعد از این‌که حکمرانان نالایق و ستم‌پیشه، قدرت را به‌دست گرفتند، بند دوم این فراز، آن ا‌ست که شیوه و روش حکمرانی آن‌ها چگونه است و با قدرت چه می‌کنند؟ بند سوم هم مربوط به ارتباطی‌‌ می‌شود که بین مردم و حکمرانان، بعد از حصر عالمان دین اتفاق می‌افتد یعنی آن ضلع سوم چه ارتباطی با اصحاب قدرت پیدا می‌کنند؟ این امور سه‌گانه‌ای‌ است که در این فراز مطرح است. ✅ روش حکمرانی حضرت سه خصوصیت را بیان فرمودند؛ خصوصیت اول «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ»، دوم: «یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ»، سوم «یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ». این سه ویژگی کلیدی دولت‌های فاسد و ستمکار است. ✅ ویژگی اول حکمرانی جائران: تصمیم گیری بر اساس ویژگی اول این است: شما امور را به‌ آن‌ها سپردید تا آن‌ها براساس شبهات کار کنند: «وَ أَسْتسلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِی أَیْدِیهِمْ یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ». مبنای فعالیت آن‌ها شبهات است. «عمل کردن براساس شبهات» به چه معناست؟ نخست باید توجه داشت که حضرت نفرمودند «یعملون فی الشبهات» بلکه فرمودند: «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ» یعنی به استناد شبهه عمل می‌کنند و مبنای عمل‌شان شبهه است. انسان برای این‌که رفتار خودش را موجه کند و خوب جلوه دهد، دوگونه می‌تواند عمل کند: برخورد اول این است که برای عمل خود، حجت و استدلال داشته باشد و عملش مستند به یک منطق باشد. برخورد دوم این ا‌ست که شخص، عملی را مرتکب می‌شود و چون دستش از دلیل کوتاه است، به روی می‌آورد و به‌جای حجت، وجوه بی‌اعتباری را می‌شمارد تا خود را تبرئه کند. در این‌جا مقصود از «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ» همین نوع دوم از رفتار حاکمان است. این تعبیر را در نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی‌(ع) هم می‌بینیم. ابن ابی‌الحدید معتزلی در شرح این جمله نهج البلاغه می‌گوید: «عملوا بالشبهه لا بالحجه»(ج۷، ص۱۷۸) شبهه در این‌جا در برابر حجت و دلیل منطقی است. ✅ ویژگی دوم حکمرانی جائران: رفتار بر مبنای شهوات نفسانی خصلت دوم در شیوه‌ی حکمرانی این ظلمه این است: «یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ» دائماً در شهوت‌ها و تمایلات خودشان سیر می‌کنند. البته تمایلات در حکمرانان مختلف است؛ بعضی از حکمرانان بودند که دنبال لذت‌های جنسی بوده‌اند برخی بودند که شهوت مالی داشتند . اما بعضی‌ بودند که شهوت در داشتند ‌. حفظ آقایی و خود و به رخ دیگران کشیدن، هم یک نوع شهوت است. ویژگی این افراد در همه‌ی انواع شهوترانی‌ها این‌ است که مبنای رفتار آن‌ها تمایلات‌شان است. در این‌جا هم منطق و استدلالی برای رفتار آن‌ها وجود ندارد. ✅ ویژگی سوم حکمرانی جائران: به رأی ویژگی سوم این‌ است: «یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ» این‌ها کسانی هستند که اوضاع و احوال حکومت را صرفاً براساس نظر خودشان می‌چرخانند و استبداد دارند. گویا هیچ‌کس در حکومت عقل و شعوری ندارد و خدا یک‌جا هرچه عقل و فکر و هوش و تدبیر است، به یک نفر داده است. معیار حقانیت، رأی حاکم می‌شود، هرچه حاکم گفت حق است و هرچه نگفت، باطل است. همه باید به او نگاه کنند و چشم‌شان به دهان او باشد. امام حسین(ع) به علمای دین، نخبگان و فرزانگان جامعه می‌فرمایند که شما مقصرید در این‌که چنین اتفاقی افتاده است. ادامه دارد👇 @quranpuyan
💫👈ادامه شرح فراز ششم ✅ بند سوم: نتیجه این حکمرانی براساس این‌که علماء کوتاهی کردند اولاً‌، قدرت در اختیار این نوع حاکمان قرار گرفت که جامعه را با این شیوه اداره می‌کنند ثانیاً، ثمره‌ و میوه‌ی این حکمرانی چیست؟ آثار آن بی‌تدبیری‌های حکمرانان، در زندگی مردم خودش را نشان می‌دهد. زندگی مردم، بازتابی از صلاحیت یا عدم صلاحیت حاکمان است و آن‌جا تجلی و ظهور پیدا می‌کند. حضرت فرمودند: «وَ أَسْلَمْتُمْ الضُّعَفاء‌ فِی أَیْدِیهِمْ» شما علماء کار را به دست این‌ ظلمه سپردید و درواقع توده‌های ضعیف و ناتوان مردم را به‌دست آن‌ها دادید. این‌ مردم، چه پناهی داشتند؟ رسانه‌ی مستقل و حزب داشتند؟ قدرت مالی داشتند؟ چه قدرتی در میان مردم وجود داشت؟ همه‌ی این‌ها را دولت‌های استبدادی مصادره می‌کنند که هیچ مانعی در برابر آن‌ها نباشد. مردمی با دست خالی!‌ ✅ مردم؛ یا ! آن‌وقت می‌دانید چه اتفاقی افتاد؟ این مردم ضعیف دو گروه شدند: «فَمِنْ بَیْنِ مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ وَ بَیْنِ مُسْتَضْعَفٍ عَلَى مَعِیشَتِهِ مَغْلُوبٍ» یک گروه به استعباد و بردگی گرفته شدند و یک گروه به استضعاف مالی و اقتصادی. کسی‌که از اداره‌ی زندگی و ناتوان بود. از صبح تا شب اول می‌دوید؛ شیفت اول، شیفت دوم حتی شیفت سوم ولی توان اداره‌ی زندگی را نداشت. استضعاف در معیشت داشتند و این‌که این افراد مغلوب بودند یعنی توان اداره‌ی زندگی را نداشتند. کاری با مردم می‌کنند که این مردم چنان غوطه‌ور در مشکلات زندگی خودشان باشند که اصلاً جرأت نکنند چیزی بگویند، می‌ترسند نان‌شان قطع می‌شود. این یک عده که معیشت‌شان مغلوب است. گروه دیگر که نگران معیشت نیستند و اقشار متوسطی هستند که درآمدی دارند و از رفاه نسبی برخوردار هستند، بلای دیگری هم سر این‌ها آوردند. حضرت فرمودند: «مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ» جلوی آزادی‌های این‌ها را گرفتند و مثل بردگان مقهور شدند تا جرأت نفس کشیدن و نظر دادن نداشته باشند. آن‌جا استضعاف مالی در معیشت، این‌جا استعباد به بردگی و به بندگی گرفتن! خلاصه همه و همه تحت سلطه قرار دارند. آن فلسفه‌ای که پشت‌ قیام اباعبدالله الحسین(ع) وجود دارد، این فلسفه است. ✅ دو شاخص ارزیابی حکومت از منظر امام(ع) امام حسین(ع) می‌فرمایند که ماهیت حکومت این است. حضرت عنوان «ظلمه» را قرار دادند، می‌تواند حکومت سرمایه‌داری باشد، می‌تواند کمونیستی باشد، می‌تواند اسلامی باشد، حضرت این‌جا اصلاً بحث اسم ندارند. بحث واقعیت و مسمّی‌ و بحث محتواست. 👈 که دو شاخص برای رشد جامعه وجود دارد: یک؛ سطح رفاه و دو؛ آزادی‌ و کرامتی که برای مردم است. در برابر شاخص اول، حضرت نقطه‌ی مقابل آن را فرمودند «استضعاف» و در برابر شاخص دوم، فرمودند: «استعباد». این هم دو شاخص. آن دو شاخص اول، برای یک دولت مطلوب و این دو شاخص برای دولتی که اهل ظلم و ستم است. حضرت در این‌جا با صحابه و تابعین پیامبر صحبت می‌کنند و می‌توانستند بابی در مسائل دینی و شاخص‌‎های دینی باز کنند ‌که مردم چقدر مقید به مسائل دینی هستند، وضع نماز جماعت چگونه است، وضع حضور مردم در مساجد چگونه است، وضع اعتکاف در زمان اعتکاف چگونه است. حضرت می‌توانستند این‌ها را هم مطرح بفرمایند ولی نفرمودند. فرمودند شما در سطح جامعه بروید و قبل از آن‌که به آن مسائل برسیم، اول ببینید که مردم در زندگی روزمره‌ی خود چگونه زندگی می‌کنند. یک عده‌ای از مردم را با «استضعاف»، «مغلوب» کردند و عده‌ای را با «استعباد» و بندگی، «مقهور» کردند. دیگر بعد از این‌که مردم مغلوب و مقهور هستند، چه چیزی برای این جامعه باقی می‌ماند؟ ✅ علت سکوت عالمان چرا جامعه‌ی اسلامی به این‌جا رسیده است؟ حضرت فرمودند علماء نقش خودشان را درست ایفا نکردند و نخبگان جامعه به میدان نیامدند. چرا علماء به صحنه نیامدند؟ آن‌ها به سلطه رسیدند، گریبان مردم را گرفتند، جلوی راه‌های تنفس مردم را گرفتند. راه‌های تنفس در طول زمان متفاوت است. در هر زمانی، راهی برای تنفس است. الان در زمان ما راه تنفس مردم، وسایل ارتباط جمعی و رسانه‌‌هاست. آن‌ها مسلط شدند،‌ گریبان را گرفتند، چرا؟ حضرت فرمودند: «سَلَّطَهُمْ عَلَى ذَلِکَ فرَارُکُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَ إِعْجَابُکُمْ بِالْحَیَاهِ الَّتِی هِیَ مُفَارِقَتُکُمْ» علمای دین! این سلطه، نتیجه‌ی این ا‌ست که شما آدم‌های بزدل و ترسویی هستید و از مرگ فرار می‌کنید. شما حاضر نیستید هزینه‌ی مقابله با حاکمان جور را بدهید. چون می‌ترسید اگر چنگ‌ به چنگ آن‌ها بیاندازید و درگیر شوید، سرتان را زیر آب کنند و البته هم می‌توانند و چقدر هم این کار را کرده‌اند ولی شما نباید از مرگ بترسید. 🎙استاد سروش محلاتی @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَللَّهُمَّ اكْشِفْ كُرْبَتى وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَاْغْفِرْ لى خَطيَّئَتى وَاخْسَاءْ شَيْطانى وَفُكَّ رِهانى،... خدایا گرفتارى ام را برطرف کن، و زشتى ام را بپوشان، و خطایم را بیامرز و شیطانم را بران و دِینْم را ادا کن... بخشی از دعای عرفه امام حسین (ع) 🆔 @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 58 تا 61 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
. مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ معناى جامع   💠وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ ۚ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ "58/بقره" 🌱 و (یاد کنید) زمانى را که گفتیم: «در این شهر[= بیت المقدس ]وارد شوید. و از نعمتهاى فراوان آن، از هرجا مى خواهید بخورید. و از در (معبد بیت المقدس) با خضوع وارد گردید. و بگویید: «خداوندا! گناهان ما را بریز.» تا خطاهاى شما را ببخشیم. و به نیکوکاران پاداش بیشترى خواهیم داد». 🔷✨مراد از احسان در و سنزيد المحسنين نيكوكارى و نيكو به جا آوردن عمل است. بر اين اساس، مقصود آيه اين است: 👈كسانى كه سه فرمان مزبور 1⃣ ورود به قريه 2⃣ ورود باب در حال خضوع 3⃣ گفتن حطه را نيكو به جا آورن افزون بر و گناهانشان، به آنان ثواب نيز مى دهيم . ✅اولا، با وصف غفار آنان را مى آمرزيم و ✅ثانيا، با صفت رحيم از رحمت خاص برخوردارشان مى كنيم 👈 يعنى ابتدا با بخشش ‍ گناه، گردگيرى و غبارروبى كرده سپس رنگ آميزى به صبغه الهى صورت مى پذيرد. 📚تفسیر تسنیم ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ در زندگى 💠 وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ۖ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ "60/بقره" 🌱 و (به یاد آورید) زمانى را که موسى براى قوم خویش، آب طلبید. به او گفتیم: «عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن!» ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشید. آن گونه که هر طایفه (از طوایف دوازده گانه بنى اسرائیل)، چشمه خود را مى شناختند (و گفتیم:) «از روزىِ خداوند بخورید و بیاشامید. و در زمین به فساد نکوشید». 🔷✨بعضى از کسانى که با منطق اعجاز آشنا نیستند، جوشیدن این همه آب و این چشمه ها را از آن صخره، بعید شمرده اند، در حالى که این گونه مسائل که قسمت مهمى از معجزه انبیاء را تشکیل مى دهد ـ چنان که در جاى خود گفته ایم ـ امر محال یا استثناء در قانون علیت نیست، بلکه تنها یک خارق عادت است یعنى مخالف با علت و معلولى است که ما با آن خو گرفته ایم. 🔷✨بدیهى است: تغییر مسیر علل و معلول عادى براى خداوندى که خالق زمین، آسمان و تمام جهان هستى است به هیچ وجه مشکل نخواهد بود، چه این که اگر از روز اول، این علل و معلول را طور دیگرى آفریده بود و ما با آن خو گرفته بودیم وضع کنونى را خارق عادت و محال مى پنداشتیم. 🔷✨کوتاه سخن این که: آفریننده عالم هستى حاکم بر نظام علت و معلول است نه محکوم آن، حتى در زندگى روزمره ما، موارد استثنائى در نظام موجود علت و معلول کم نیست. به هر حال مسأله اعجاز چه در گذشته چه در حال مشکل عقلى و علمى ایجاد نمى کند. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣ تدبر در سوره 🔹معنای كوثر چيست؟ مفهوم ابتر چيست؟ كوثر مبالغه در كثرت است و بقول زمخشري «المفرط الكثرة» يعني چيزيكه كثرت آن فزون از حدّ است بيك زن باديه نشين كه پسرش از سفر بر گشته بود گفتند: «بم آب ابنك؟ قالت آب بكوثر» يعني پسرت با چه چيز برگشت؟ گفت با فائده فزون از حدّ (كشاف). راغب گويد: «تكوثر الشّي ء» يعني شي ء تا آخرين حدّ زياد شد در قاموس و اقرب آمده: «الكوثر: الكثير من كلّ شي ء» طبرسي رحمه اللّه فرموده: كوثر چيزيست كه كثرت از شأن آنست و كوثر خير كثير است. معني آيات چنين است: ما بتو كثرت عنايت كرديم پس بشكرانۀ اين موهبت نماز بگزار و قرباني كن، همانا دشمن تو، او بي دنباله و بي دودمان است. مراد از كوثر چيست؟   ابن عباس آنرا خير كثير معني كرده است سعيد بن جبير گفت: گروهي ميگويند: آن نهري است در بهشت. ابن عباس در جواب گفت: آن نهر هم از جملۀ خير كثير است. در روايات شيعه و اهل سنت نقل شده كه آن نهري است در بهشت و «حوض كوثر» از آن شهرت يافته است رجوع شود به تفسير برهان و غيره. گفته اند: آن حوض رسول خداست صلّي اللّه عليه و آله در بهشت يا در محشر، بقولي مراد از آن نبوت و قرآن است بقولي مراد كثرت ياران و پيروان آنحضرت است و بقولي كثرت نسل و ذريۀ آنجناب ميباشد و بقولي شفاعت است. از بعضي نقل شده كه اقوال را تا بيست و شش قول رسانده است. بعقيدۀ طبرسي مانعي ندارد كه كوثر شامل همۀ اينها باشد زيرا لفظ بهمه احتمال دارد و اين اقوال تفصيل «خير كثير» است. ناگفته نماند: بايد از جملۀ إِنَّ شٰانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ در مراد از كوثر، استفاده كرد چون اعطاء كوثر براي از بين بردن ابتري آنحضرت است و مراد از ابتر چنانكه در «بتر» گذشت كسي است كه فرزند يا نام نيك پايدار ندارد. در مجمع و غيره نقل شده چون عبد اللّه پسر آنحضرت كه از خديجه بود، از دنيا رفت، عاص بن وائل آنحضرت را ديد كه از مسجد خارج ميشود در همانجا با حضرت مذاكره كرد و چون بمسجد وارد شد گروهي از صناديد قريش كه در مسجد بودند بوي گفتند: اي عاص با كه صحبت ميكردي؟ گفت: «ذلك الابتر» با آن بي دنباله. قريش كسي را كه پسر نداشت ابتر ميخواندند آنحضرت را نيز ابتر ناميدند. در الميزان ميگويد: روايات مستفيض است در اينكه نزول آيه در جواب كسي است كه آنحضرت را ابتر خواند.  ناگفته نماند: عرب بي پسر را ابتر ميگفتند چرا؟ براي اينكه نسلش منقطع شد ديگر نسلي و در نتيجه نامي و ذكري از او نخواهد ماند پس ماندن نسل توأم با ماندن نام و ذكر شخص است و اگر با ماندن نسل او نامش نماند، بود و نبود نسل يكسان است. بهر حال مراد از كوثر بقرينۀ آيۀ اخير يك كثرت و گسترش فوق العاده است كه بايد آنرا در كثرت نسل،كثرت پيروان، گسترش اسلام، آوازۀ بزرگ آنحضرت، و حتي در شفاعت و سيرابي از حوض كوثر جستجو كرد. يعني اي پيامبر اين دشمن كه ميگويد: تو ابتر و بي فرزند و در نتيجه گمنامي بدان: ما پروردگار جهان بتو كوثر داده ايم، اين موج توحيد كه تو در صحنۀ جهان ايجاد كرده اي با نام و آوازۀ تو تا ابد در گسترش خواهد بود، هم خودت بلند آوازه، هم دينت گسترده، هم پيروانت نامحدود، هم فرزندانت بي حدّ و حصر، و هم تعليماتت عالمگير خواهد بود و حتي وجود پر وسعت و پر بركتت، تو شفيع بندگان و ساقي تشنگان از حوض كوثر در روز قيامت خواهي بود ولي اين دشمن ابتر و بي دودمان و بي نام نيك و منفور است. [قاموس قران - كوثر: ؛ ج ۶، ص: ۹۳ - صفحه۱۸۲۹] https://b2n.ir/r12143 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛