#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_545
❇️جمع ميان" #محبت_خدا" و" #محبت_دشمنان خدا" در يك دل ممكن نيست،
💠لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّـهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّـهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۲۲/مجادله)
🌱هيچ قومی را نمیيابی كه به خدا و قيامت مؤمن باشند و (در همان حال) با كسی كه در برابر خدا و رسولش موضع گرفته است، مهرورزی كنند، حتّی اگر پدران يا پسران يا برادران يا خويشانشان باشند. آنها كسانی هستند كه خداوند، ايمان را در دلهايشان ثابت فرموده و با روحی از جانب خويش آنان را تأييد نموده است و آنان را در باغهايی كه نهرها از پای (درختان) آنها جاری است، وارد میكند در حالی كه در آنجا جاودانه هستند، خداوند از آنان راضی است و آنان نيز از او راضی هستند. آنان حزب خدا هستند، آگاه باشيد كه تنها حزب خدا پيروز و رستگارند.
🔹مقام رضا، بالاتر از مقام تسليم است، يعنی بنده نه فقط تسليم مقدّرات الهی و امر و نهی اوست، بلكه در دل نيز به آن راضی است و از سر رضايت آن را میپذيرد. ايمان با كفر سازگار نيست. به نوح دربارهی فرزندش گفته میشود: «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» هنگامی كه برای ابراهيم ثابت شد عموی او منحرف است، از او برائت جست.
🔹يك دل، دو دوستی بر نمیدارد. دوستی خداوند با دوستی دشمنان دين خدا قابل جمع نيست. لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ ... يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ (در آيهای ديگر داريم: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ» خداوند در سينه انسان دو دل قرار نداده است.)
🔹عيبها را از ريشه برطرف كنيد. مودت دشمنان خدا انسان را به گرايشهای فكری، عملی و اخلاقی به سوی آنان وادار میكند، لذا بايد ريشهی آن را خشكاند. لا تَجِدُ ... يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ
🔹در اسلام، روابط و علاقهها بايد در شعاع رضای خداوند باشد. «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ»
🔹روابط خانوادگی و خويشاوندی نيز خط قرمز و مرز دارند. وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ ...
🔹خداوند به خاطر قطع رابطه با چهار گروه از خويشان اگر معاند باشند، (پدر، پسر، برادر و فاميل)، چهار نمونه از لطف خود را بيان كرده است: ايمان، امداد، بهشت و رضوان. «الْإِيمانَ، أَيَّدَهُمْ، جَنَّاتٍ، رَضِيَ اللَّهُ»
🔹ارزش ايمان به ثبات آن است وگرنه ايمانهای مقطعی، موسمی و عاريهای بسيار است.«كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ»
🔹اول ايمان پايدار، بعد امداد و دريافت. كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ ... أَيَّدَهُمْ ...
🔹دين تنها يك رابطه قلبی و فردی ميان انسان و خدا نيست، بلكه تعيين كننده روابط اجتماعی است. لَوْ كانُوا آباءَهُمْ ...
🔹پاداشها منحصر به آخرت نيست، بلكه تثبيت ايمان و امداد الهی، از پاداشهای الهی در همين دنياست. كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ ... أَيَّدَهُمْ
🔹حزب اللّه، با دشمن خدا دوست نمیشود. لا تَجِدُ قَوْماً ... يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ ...
أُولئِكَ حِزْبُ اللَّـهِ
🔹حزب اللّه، نژاد و زبان و منطقه خاص ندارد، بلكه هر مؤمن مقاوم و استوار، جزو حزب اللّه است. لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ ... يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ ... أُولئِكَ حِزْبُ اللَّـهِ
🔹پيروزی و غلبهای ارزش دارد كه همراه با رستگاری و رسيدن به هدف باشد.
در جای ديگر میفرمايد: «ألا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّـهِ هُمُ الْغالِبُونَ و در اينجا میفرمايد:
«أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّـهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
🔹تداوم نعمت، خود يكی از نعمتهای بهشتی است. «خالِدِينَ فِيها»
🔹اين كه ما از خدا راضی باشيم يك طرف قضيه است، مهم رضايت خدا از ماست. «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»
🔹در قيامت نعمتها دو گونه است: مادّی جَنَّاتٍ ... و معنوی. رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ ... (چنانكه در جای ديگر میفرمايد: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ)
«والحمدللّه ربّ العالمين»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_545
❇️لشكرهای #نامرئی خدا!
💠هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّـهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ (۲/حشر)
🌱اوست آن كه كسانی از اهل كتاب را كه كفر ورزيدند برای اولين بار از خانههايشان بيرون راند، با آنكه شما گمان نداشتيد كه آنان (با داشتن آن همه قدرت، به آسانی) بيرون روند و خودشان گمان میكردند كه قلعهها و حصارهايشان آنان را از قهر خدا مانع خواهد شد، امّا قهر خدا از جايی كه گمان نمیكردند بر آنان وارد شد و در دلهايشان ترس و وحشت افكند (به گونهای كه) خانههای خود را با دست خويش و با دست مؤمنان خراب میكردند، پس ای صاحبان بصيرت عبرت بگيريد.
🔹در حالی كه اهل دنيا برای كسب پيروزی بر نيروهای ظاهری و مادی خويش تكيه میكنند، تكيهگاه خداپرستان ارزشهای معنوی و امدادهای الهی آنها است كه نمونهای از آن را در داستان شكست" بنی نضير" و بيرون راندن آنها از مدينه در آيات فوق ملاحظه كرديم.
🔹در اين آيات خوانديم كه يكی از عوامل مؤثر پيروزی همان ترس و وحشتی بود كه خدا بر دلهای آنها افكند تا آنجا كه خانههای خود را با دست خود ويران میكردند، و حاضر شدند از اموال خود چشم بپوشند و از آن ديار بيرون روند.
🔹قسمتی از اين وحشت كه حكم يك لشكر نامرئی الهی را دارد طبيعی است هر چند قسمتی از آن اسرار آميز است، و روابط آن با وسائل عادی بر ما مكشوف نيست، آنچه طبيعی است اينكه مؤمنان در هر حال خود را پيروز میدانند خواه كشته و شهيد شوند و خواه دشمن را در هم بكوبند، و كسی كه منطقش اين است ترس و وحشتی به خود راه نمیدهد، بلكه چنين انسان اعجوبهای برای دشمنش وحشتانگيز است، همانگونه كه در دنيای امروز نيز كشورهای بزرگی را میبينيم كه با داشتن پيشرفتهترين سلاحها، و بزرگترين ارتشها، از گروهی اندك مؤمنان راستين ستيزهجوی وحشت دارند، و دائما میكوشند با آنها درگير نشوند.
🔹در حقيقت آنها سعی میكنند از برون ضربه نخورند اما خداوند از درون آنها را متلاشی میكند، و میدانيم ضربه درونی جانكاهتر و جبران ناپذير است، چرا كه اگر تمام سلاحها و ارتشهای دنيا در اختيار كسی باشد ولی روحيه نبرد نداشته باشد محكوم به شكست و نابودی است.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
3⃣3⃣ تدبر در سوره #قصص
🔹نکات سوره قصص از تفسیر عبدالعلی بازرگان
قصص : ۲۹
فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِّنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ
و چون موسی [مدت قرارداد را] سپری کرد و [برای تشکيل زندگی مستقل] خانوادهاش را شبانه حرکت داد، [در بين راه، در تاريکی و سرمای صحرا] از طرف [کوه] طور، احساس [مطبوع] آتشی کرد؛ ۳۰
به خانوادهاش گفت: کمی درنگ کنيد، من آتشی احساس ميکنم، شايد از آن برای شما خبری يا اخگری بياورم تا گرم شويد ۳۱
[چه بسا در پرتو نور، يا از کسی که آن را روشن کرده، راهيابی کنم و هيزم گرمی برای شما بياورم]. ۳۲
__
۳۰- اين صحنه از ماجرای شگفتآور زندگی موسي(ع) علاوه بر اين سوره در سورههای طه آيه ۱۰ (۲۰:۱۰) و نمل آيه ۷ (۲۷:۷) هم تکرار شده است، با اين تفاوت که دو بار فعل «انس» را به کار برده، يکبار فعل رَا [ديد- طه ۱۰ (۲۰:۱۰) ].
ميان فعلِ رَای [ديد] و انس تفاوت وجود دارد، در «رَای» فقط چشم است که ميبيند، اما در انَسَ دل است، يا چشم بصيرت است، که ميبيند. انس با اُنس و مأنوس همريشه است و در آن ميل قلبی و مؤانست، انس گرفتن و احساس مطبوع کردن نهفته است. در اين واژه نوعی مراقبت، زير نظر گرفتن و احساس مسئوليت محبتآميز هم وجود دارد. در قرآن تشخيص سن رشد و بلوغ عقلی يتيمان، برای سپردن کامل اموال به خودشان، را با واژه «انس» بيان کرده است: «...فان انستم منهم رشدا فادفعوا اليهم اموالهم...» [نساء ۶ (۴:۶) ].
۳۱- «تَصْطَلُونَ» از ريشه «صَلَی» [ملازم آتش شدن و به آن در آمدن] است که در باب افتعال، نوعی پذيرش و جذب گرمای آتش را ميرساند. اصطلاء همان گرم شدن با آتش است.
۳۲- قصد و منظور حضرت موسی را برای رفتن به سوی آتش، قرآن در سورههای مختلف با واژههای متفاوتی به شرح زير بيان کرده است:
طه ۱۰ (۲۰:۱۰) - إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى
نمل ۷ (۲۷:۷) - إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ
قصص ۲۹ (۲۸:۲۹) - فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ
از مقايسه اين موارد ميتوان فهميد قصد نخست، خبر يافتن از مسير درست در شب تاريک و قصد دوم، گرم شدن از سرما بوده است. اولی به شناخت و راهنمائی مربوط ميشود، که امری بيرونی است، و دومی به دلگرمی و نيرو گرفتن که به درون ارتباط دارد.
https://cutt.ly/fweMIpGw
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💠🚩معیارهای تشخیص #شعائر_حسینی (ع)، از #بدعتها و #خرافات!
🛑(بخش اول)
▪️◾️در ایّام محرم، چه اعمالی را مُجازیم انجام بدهیم؟!
پس از اینکه از منظر قرآن و به کمک روایات مشخص و اثبات شد که ایام مربوط به امام #حسین (ع) مصداق بارز « #ایام_الله» است، سؤالی که پیش می آید این است که در این روز یا روزها چه اعمالی را باید انجام داد و به دیگر سخن، چگونه باید این ایام را یادآوری و احیاء نمود؟!: «وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيّامِ اَللّهِ»؛ ابراهیم/ ۵ (و «ايّام اللَّه» را به آنان ياد آوری کن!).
در پاسخ باید گفت خود اهل بیت (ع) به ما فرموده اند که در این ایام چه کنیم. باید ببینیم خود معصومین (ع) چه موارد و مصادیقی را به عنوان شعائر الهی و حسینی برای ما معیّن نموده اند.
یکی از کارهای مهمی که شیعیان باید در ایام محرم انجام دهند، به تصریح روایات، برپایی مراسم حزن و اندوه و ذکر مصیب برای سید الشهدا (ع) است. در برخی احادیث بیان شده که چطور عزاداری کنیم و چه اعمالی را به عنوان «شعائر الله» انجام دهیم.
کارهایی از قبیل جزع، گریه، آه و ناله، فریاد، یادآوری و بازگویی رنج ها و مصیبت هایی که به اصحاب کربلا وارد شده و غیره.
⁉️ پس از بیان این مقدمه، یک سؤال اساسی مطرح می شود و آن اینکه
آیا ما مُجازیم علاوه بر مواردی که در نصوص معتبر دینی وارد شده، برخی مصادیق احیاء و عزاداری را از پیش خودمان بر آنها بایفزاییم یا خیر؟!
👈 به عنوان مثال، آیا هر کسی حقّ دارد به بهانۀ شعائر حسینی صدای سگ در بیاورد، همچون حیوانات راه برود، قمه بزند و سر خودش و کودک شش ماه اش را بشکافد تا خون جاری شود، خودش را در حوضچۀ گل آلود بیاندازد، روی آتش و خار راه برود، خودش را زیر سم اسبان بیاندازد و از این قبیل اعمال؟! 👉
🔻به بیان دیگر، همۀ ما شعائر حسینی را « #عبادت» می دانیم، حال با این وجود آیا حق داریم علاوه بر آنچه که اهل بیت (ع) به ما فرموده اند، مصادیق جدیدی را از روی سلیقه و میل خودمان برای آن اختراع کنیم؟!
به عنوان نمونه، آیا ما اجازه داریم نماز را هر طور که دوست داریم بخوانیم یا اینکه آن را باید فقط همان طوری به جا آوریم که پیامبر (ص) فرموده است؟!:
«صَلّوا کما رَأَیتُمُونِی أُصَلّی»؛ بحار الأنوار، ج ۸۲، ص ۲۷۹ (همانگونه که میبینید من نماز میخوانم، نماز بخوانید).
❇مصادیق #شعائر_حسینی، #توقیفی است یا غیر توقیفی؟!
⁉️آیا مشخص نمودن مصادیق شعائر دینی در ایام محرم، «توقیفی» است یا «غیر توقیفی»؟
یعنی ما فقط حق داریم همان طور که ائمه (ع) برای ما تعیین نموده اند عزاداری کنیم یا مجازیم برخی از مصادیق را هم خودمان به آن ها اضافه کنیم؟!
یک عالم، مجتهد و مرجع دینی باید مبنای خودش را در این باره مشخّص کند؛ یعنی باید برای اثبات توقیفی یا غیر توقیفی بودن این اعمال جدید، دلیل بیاورد.
اگر کسی با استدلال اثبات کرد که مصادیق شعائر حسینی (ع) #توقیفی است، در این صورت بسیاری از کارهایی که امروزه در ایام محرم انجام می شود – اما اهل بیت (ع) آنها را به جا نیاورده اند – از اساس #باطل و مصداق #بدعت محسوب می شود!
🔻👈طبق این مبنا، به این دلیل که مثلاً هیچیک از ائمه (ع) نه #قمه زده اند و نه کسی را به قمه زنی و شکافتن سر خود توصیه نموده اند، عمل «قمه زنی» بدعت در دین و مذهب قلمداد شده و #حرام می گردد! یعنی هر عملی که نصّ شرعیِ معتبر در اثبات صحّت آن وجود نداشته باشد، خطّ قرمز محسوب شده و عمل به آن جایز نمی باشد.
👈اما در مقابل، اگر کسی بگوید موارد ذکر شده از سوی اهل بیت (ع) همچون حزن و گریه و زاری صرفاً از باب مثال و بیان برخی از مصادیق بوده، و لذا باب افزودن مصداق های جدید برای آن مفتوح است، در واقع مبنای غیر توقیفی بودن #شعائر_حسینی را اخذ نموده است.
💫ادامه دارد…
🖌آیت الله کمال حیدری
📚مطارحات فی الفکر والعقیدة: 🔅 الشعائر الحسینیة (ع)؛ بین المنصوصة والمستحدثة
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه
🌸🤲 حَسْبِىَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ، وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ، آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلّا أُولُوا الْأَلْبابِ، رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
💫خدا مرا بس است، معبودی جز او نیست، بر او تکیه کردم و او پروردگار عرش بزرگ است، به او ایمان آوردیم. همهچیزها از جانب پروردگار ماست و یادکنندگان به یاد نیاورند مگر صاحبان خرد، پروردگارا دلهای ما را بعد از آنکه هدایتمان فرمودی منحرف مکن و از نزد خود رحمتی به ما ببخش، همانا تو بخشندهای
💫دعای ماه محرم «مفاتیح الجنان»
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_حشر آیات 4 تا 9
📄#صفحه_546
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_546
❇️مصرف" فیء" (#غنائم_بدون_جنگ)
💠وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلی مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلی كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (۶/حشر)
🌱و آنچه را خداوند از (اموال) آنان به رسولش باز گرداند (شما برای آن زحمتی نكشيده)، نه اسبی بر آن تاختيد و نه شتری رانديد، بلكه خداوند، پيامبران را بر هر كه بخواهد، مسلط میسازد و خداوند بر هر چيزی قادر است.
🔹اموالی كه تحت عنوان" فیء" در اختيار رسول اللَّه ص به عنوان رهبر حكومت اسلامی قرار میگرفت اموال فراوانی بود كه شامل كليه اموالی میشد كه از غير طريق جنگ در اختيار مسلمين واقع میشد، اين اموال میتوانست نقش مهمی در تعديل ثروت در محيط اسلامی ايفا كند، چرا كه بر خلاف سنت جاهلی هرگز در ميان ثروتمندان اقوام و قبائل تقسيم نمیشد، بلكه مستقيما در اختيار رهبر مسلمانان بود، و او نيز با توجه به اولويتها آن را تقسيم میكرد.
🔹و چنان كه در بحث انفال گفتهايم" فیء" بخشی از انفال است بخش ديگر آن تمام اموالی است كه مالك مشخص ندارد كه شرح آن در فقه اسلامی آمده و بالغ بر دوازده موضوع میشود، و به اين ترتيب حجم بيشتری از مواهب الهی از اين طريق در اختيار حكومت اسلامی، و سپس در اختيار نيازمندان قرار میگيرد. از آنچه گفتيم اين نكته روشن میشود كه در ميان آيه اول و دوم كه در بالا ذكر كرديم تضادی وجود ندارد، هر چند آيه اول ظاهرا" فیء" را در اختيار شخص پيامبر میگذارد و در آيه دوم مصارف ششگانهای برای آن ذكر میكند، زيرا اين مصارف ششگانه ذكر اولويتهايی است كه پيامبر ص در مورد اموالی كه در اختيار دارد بايد رعايت كند، و به تعبير ديگر پيغمبر اكرم ص اينهمه ثروت را برای شخص خودش نمیخواهد بلكه به عنوان رهبر و رئيس حكومت اسلامی در هر موردی لازم است صرف میكند.
🔹اين نكته نيز قابل توجه است كه اين حق بعد از پيامبر ص به امامان معصوم ع و بعد از آنها به نواب آنها يعنی مجتهدان جامع الشرائط میرسد، چرا كه احكام اسلام تعطيل بردار نيست، و حكومت اسلامی از مهمترين مسائلی است كه مسلمانان با آن سر و كار دارند و قسمتی از پايههای اين حكومت بر مسائل اقتصادی نهاده شده است و بخشی از مسائل اقتصادی اصيل اسلامی همينها است.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
🌸🌸🌸« بسم الله الرحمن الرحیم »💐💐💐
📣شاید شما هم بعد از حضور در گروه #تقرب، مثل اعضای فعلی گروه، چنین نظراتی داشته باشید: 👇👇امتحانش ضرر نداره😉
🔹باسلام شما روزانه با ارسال تفاسیر ، ومطالب ارزشمندقرانی ،من حقیر را مدیون خودکرده اید. دعایم عاقبت بخیری شماست. موفق ومویدباشید😌
🔹سلام. این حقیر روزی یکساعت وقتم را در اختصاص گروه تقرب قرار میدهم و بسیار استفاده میکنم انشالله دوستان قدر بدانند😎
🔹برای تمام زحمات شما عزیزان ممنونم وخدا را شاکرم که با این گروه قرانی اشنا شدم ان شاا... عاقبت بخیر شوید.🙏
🔹خدارا شاکرم و تشکر از این گروهی که برپا کردین در دوران کرونا ما نصف بیشتر وقتمون نشستیم تفسیر های شمارو گوش میدادیم یا قران گوش میدادیم. #علاقه ام به تفاسیر خیلی خیلی زیاد شده . ممنونم لطف میکنین وقت میزارین پاسخ #سوال ها رو با صبر میدین خدا اجرتون بده😍
🔹با عرض سلام و تشکر فراوان از تشکیل این گروه که خیلی خوب و سودمند هست. چون لااقل برای افرادی مثل من زمینه ای فراهم شد تا علاوه بر تلاوت قران به #معانی قران توجه بیشتری کنیم .👏👏
🔹من هر روز صبح یک صفحه از قرآن را میخوانم و بعد از آن به صوت ترجمه و توضیح آن صفحه گوش میدهم. خیلی #عالیه. توضیحی مختصر و عالی که معنای آیات را به #زبانی_ساده به خوبی تفهیم می کنند.🙆♂️
🔷 به نوبه خود از اساتید بزرگوار و جمع همراه که بستری برای این مجموعه قرآنی فراهم نموده اند تا هر کس به فراخور ظرفیت وجودی و شرایطش از آن به روح و جانش بچشاند تشکر و قدردانی دانی می کنم .🙏
👈پس شما علاقمند به قران هم با ما همراه شو
در #مطالعه_تنزیلی روزانه یک سوره یا یک صفحه از قران در گروه #تقرب
همراه با فایلهای #صوتی و متنی نکات برگزیده از تفاسیر مختلف
💫در #تلگرام و #ایتا (مطابق فهرست #ترتیب_نزول تحقیقی)
https://eitaa.com/joinchat/616562802Cf7d0a91ea0
https://t.me/taqarrob99
💫 در #بله (مطابق فهرست نزول روایی)
ble.ir/join/Y2RmMzkwNm
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
4⃣3⃣ تدبر در سوره #قصص
🔹نکات سوره قصص از تفسیر عبدالعلی بازرگان
قصص : ۴۲
وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ
و در اين دنيا لعنت [=دوری از رحمت] را پيآمدشان کرديم ۴۴
و در آخرت نيز از زشت شمردگان خواهند بود. ۴۵
__
۴۴- تبعيت، پيروی کردن و دنبال کسی يا چيزی رفتن است و «أَتْبَعْنَاهُمْ» [در باب افعال]، عقوبت و کيفری را متعاقب و پيرو عمل کسی قرار دادن ميباشد، همانطور که سوء تغذيه عواقب و آثار سوئی از نظر سلامتی جسم دارد، سوء رفتار نيز سلامتی روح و روان را به خطر مياندازد. معنای لعنت، دوری از رحمت است. کسی که در راه حق گام بردارد، خود را در معرض پرتو رحمت الهی قرار ميدهد و کسی که حق را پايمال ميکند و با آن در ميافتد، مسلماً از رحمت الهی دور ميشود.
در قرآن ۸ بار ضمن توصيه به برخی کارهای شايسته، حاصل آن را در معرض رحمت الهی قرار گرفتن [لَعَلَّکُم تُرحَمُون] شمرده است [آلعمران ۱۳۲ (۳:۱۳۲) ، اعراف ۶۳ (۷:۶۳) و ۲۰۴ (۷:۲۰۴) ، نور ۵۶ (۲۴:۵۶) ، نمل ۴۶ (۲۷:۴۶) ، يس ۴۵ (۳۶:۴۵) ، حجرات ۱۰ (۴۹:۱۰) ].
۴۵- «قُبح» به ناپسندی گفته ميشود. گاهی چشم، چيزی را زشت و ناپسند ميبيند و گاهی نفس انسان نسبت به گفتار يا کردار کسی چنين احساسی پيدا ميکند. «مَقْبُوحِينَ» کسانی هستند که ناپسند همگاناند و همه از آنها متنفرند.
https://cutt.ly/fweMIpGw
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
هدایت شده از گودرزی
✅ وقایع روز #پنجم_محرم سال ۶۱ هجری
🌴💢در روز پنجم محرمالحرام سال ۶۱ هجرى قمرى عبيدالله بن زياد مردي را به دنبال شبث بن ربعي فرستاد تا وي را به كربلا گسيل كند.
👈شبث بن ربعي در آن روز خود را به بيماري زده بود و قصد داشت كه ابن زياد او را از رفتن به كربلا معاف كند ولي عبيدالله بن زياد براي او پيغام فرستاد كه مبادا از كساني باشي كه خداوند در قرآن فرموده است چون به مؤمنین رسند گويند از ايمان آورندگانيم و هنگامیکه به نزد ياران خود كه همان شیطاناند، روند اظهار دارند ما با شماييم و مؤمنین را به سخره ميگيريم و به او خاطرنشان ساخت كه اگر بر فرمان ما گردن مينهي و در اطاعت مايي، در نزد ما بايد حاضر شوي.
شبث بن ربعي شبانگاه نزد عبيدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند بهخوبی تشخيص دهد. ابن زياد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: بايد به كربلا روي، پس شبث قبول كرد و عبيدالله او را به همراه هزار سوار بهسوی كربلا گسيل داشت.
💢پس عبيدالله بن زياد به شخصي به نام زحربن قيص با پانصد سوار مأموریت داد كه بر جسر(پل) صداه ايستاده و از حركت كساني كه به عزم ياري امام حسين (ع) از كوفه خارج ميشوند جلوگيري كند. فردي به نام عامر بن ابي سلامه كه عازم بود براي پيوستن به امام (ع) از برابر زحربن قيس و سپاهيانش گذشت، زحربن قيس به او گفت: من از تصميم تو آگاهم كه ميخواهي حسين را ياري كني بازگرد!
👈ولي عامربن ابي سلامه به زحربن قيس و سپاهش حملهور شد و از ميان سپاهيان گذشت و كسي جرأت نكرد تا او را دنبال كند. عامر خود را به كربلا رساند و به #امام_حسين (ع) ملحق شد تا به درجه رفيع شهادت نائل آمد او از اصحاب امیرالمؤمنین علي بن ابيطالب (ع) بود كه چندين جنگ در ركاب آن حضرت شمشير زده است.
💫زیست قرآنی
https://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d
┏━━🍃═🌸━━┓
@zistequrani
┗━━🌸═🍃━━┛
💠🚩معیارهای تشخیص #شعائر_حسینی (ع)، از #بدعتها و #خرافات!
🛑(بخش دوم)
💢سه معيار مهم در شعاير حسيني با فرض غيرتوقيفي بودن اين مراسم
👈 با فرض غیر توقیفی بودن مصادیق شعائر حسینی، لازم است یک مطلب بسیار مهم علمی و فقهی را مطرح کنیم و آن اینکه:
🔸تعیین #مصادیق برای مسائل و عبادات شرعی بر دو قسم است:
↩️➖ یک قسم آن از سنخ « #قضایای_شخصیه» است که به خود انسان «به عنوان یک فرد» مربوط می شود؛ به عنوان مثال، در مسألۀ وجوب نفقه برای اهل و عیال، شارع مصادیق آن را معیّن ننموده بلکه آن را به عرف مردم ارجاع داده است؛ یعنی مصادیق آن را به عهدۀ خود انسان گذاشته تا از میان آنچه که در عرف جامعه معمول است، مواردی را که خودش صلاح می داند انتخاب و إعمال کند.
↩️➖ اما قسم دیگرِ آن که صبغۀ عام و فراگیر دارد، مربوط می شود به «قضایای دینی، مذهبی و اجتماعی»، و نه «مسائل شخصی و فردی»!
با توجه به دو نوع مصادیق مذکور، سؤال این است که شعائر حسینی، یک «قضیۀ شخصی» می باشد یا امری است که به کلّ مکتب اهل بیت (ع) ارتباط می یابد؟! پاسخ آن روشن است؛ چرا که در فرهنگ تشیّع، امام حسین (ع) نماد مکتب اهل بیت (ع) بوده و امور مربوط به ایشان به همۀ مسلمانان تعلّق می یابد، نه اینکه به فرد یا جریانی معیّن اختصاص داشته باشد!
👈اکنون که مشخّص شد مسائل مربوط به امام حسین (ع) یک امر عامّ دینی و مذهبی است، باید افزود تعیین مصادیق احیاء و بزرگداشت ایام محرّم به عنوان شعائر حسینی (ع)، باید از سه معیار و شرط مهم و اساسی برخوردار باشد؛ وگرنه قطعاً مصداق #بدعت و خرافه خواهد بود!
↩️معیار اوّل: هماهنگی با کلّ منظومۀ دینی و مذهبی!
اولین شرط آن است که هر مصداقی از مصادیق شعائر حسینی باید با مجوعۀ معارف دینی و مکتب اهل بیت (ع) منسجم و هماهنگ باشد؛ یعنی به این شکل نباشد که یکی از اصول و مبانی اصلی دین و مذهب را زیر سؤال ببرد و نقض کند!«فقه» اسلام باید با «نظام اخلاقی»، و اخلاقِ آن باید با «منظومۀ فکری و اعتقادی» آن هماهنگ و مرتبط باشد. بنابراین یکی از وظائف عالم دین این است تشخیص بدهد فلان عملی که عدۀ معدودی در مراسم عزاداری بجا می آورند – مثلاً صدای سگ در آوردن – با اصول قطعیِ تبلیغیِ اسلام سازگار است یا نه؟!
↩️معیار دوّم: انسجام و #سازگاری با اهداف حسینی!
دومین ملاک برای تعیین مصادیق #شعائر مذهبی این است که آن فعل، با هدف یا اهدافی که امام حسین (ع) به خاطر تحقّق یافتن آنها شهید شد، منافات و تعارض نداشته باشد؛ وگرنه اگر محبّین اهل بیت (ع) کارهایی را انجام دهند که مخالف غرض اصلی سید الشهداء (ع) از قیام خود باشد، در این صورت نقض غرض لازم می آید و خود همین افراد، در عمل با اهداف و اغراض مولای خود مخالفت ورزیده اند! مثلاً یکی از اهداف اصلی قیام امام حسین (ع) مبارزه با #ظلم و استکبار بود، بر این اساس اگر کسی کاری انجام دهد که در جهت منافع و مطامع ظالمان باشد، باید آن فعل را ترک کند! در غیر این صورت، در مقام حرف و شعار، با دشمنان اسلام مبارزه می کند، اما در عمل – دانسته یا نادانسته – در جهت تقویّت آن ها و تحقّق اهدافشان گام بر می دارد!
↩️معیار سوّم: تناسب با شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی!
👈یعنی هر فعلی که انسان به نام امام حسین (ع) انجام می دهد، باید ببیند آیا آن عمل او با شرایط جغرافیایی و اقتضائات اجتماعی و فرهنگیِ زمانۀ او تناسب دارد یا نه؟!
البته تشخیص این موارد در درجۀ اوّل به عهدۀ مجتهد و «مرجع دینی» است و مرجع دین هم از دیدگاه ما، صرفِ مجتهد در فروع دین و متخصص در فقه نیست، بلکه فقط کسی را شامل می شود که هم در «اصول دین» مجتهد باشد و هم در «فروع دین» به مقام اجتهاد و تخصّص نائل شده باشد! علاوه بر اینکه، زمان شناس و آگاه به اوضاع فکری، فرهنگی و سیاسی عصر خویش باشد.
👈به عنوان یک مثال، اگر کسی لباس مردم چند قرن پیش را بپوشد، از نظر فقهی حرام نیست، اما در زمان حاضر و عرف امروز، در خیابان به او می خندند و مسخره اش می کنند!
به عبارت دقیق تر، هر عملی که به اسم #شعائر_حسینی (ع) از سوی هر شخص یا جریانی انجام می شود، باید نظریۀ زمان و مکان در آن لحاظ شده باشد فقیهی که شرایط، نیازها، هنجارها، ناهنجارها، ارزش ها و ضدّارزش های زمان خود را به خوبی نشناسد، فقیه نیست و هر فتوایی که بدهد،از آن جهت که رنگ روز ندارد، جامعه آن را پس می زند!
🔻بنابراین هر عملی که فاقد یکی از شروط و معیارهای سه گانۀ فوق باشد، نه تنها صلاحیّت اطلاق عنوان شعائر دینی و مذهبی را ندارد، بلکه مصداق #بدعت و #خرافه بوده و انجام آن ممنوع و #حرام می باشد!
ادامه دارد…
🖊ايت الله سيد كمال حيدري
📚مطارحات فی الفکر والعقیدة: الشعائر الحسینیة (ع)؛ بین المنصوصة والمستحدثة
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛