eitaa logo
قران پویان
465 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت دوازدهم : كرامت ذاتي انسان 🔸 و تقابل آن با كرامت انسان ↩️"پذيرش نظريه كرامت ذاتي با چالشهاي متعدد قرآني ازجمله، جهاد ابتدايي، ارتداد، و نجس بودن مشركين و اوصاف دوگانه انسان، همراه است. رفع اين چالشها ميتواند باعث تقويت نظريه كرامت ذاتي انسان شود؛ از چالشهاي كرامت ذاتي انسان، نجس دانستن مشركين در آيه 28 سوره توبه: إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ است. ❓ آيا دانستن مشرك، متناقض با اصالت و كرامت ذاتي انسان نيست؟ آيا اين نجاست ظاهري است يا باطني؟ اگر باطني است پس معناي كرامت ذاتي انسان چيست؟ واژه «نجس» از نظر اهل لغت به معناي «ناپاكي»، «كثيفي»، «پليدي»، «ضد طهارت» و «ضدنظافت» است. برخي از فقهاي متقدم ازجمله شيخ طوسي معتقدند كه مفهوم نجس نزد ما، نجس بودن بدن مشركان است و ظهور آيه نيز حجّت است . اما علّامه طباطبايي، نجاست مشركين در اين آيه را چيزي فراتر از حكم نجاستي كه موجب نجس شدن ساير اشياء ميشود ميداند؛ 🔻حال بر فرض دلالت اين آيه بر نجس بودن مشركين (چه ظاهري باشد و چه باطني، چه اعم از هر دو)، تناقض و تقابلي با ندارد؛ زيرا از نظر اسلام، شرك به خدا و به احكام خدا، بزرگترين گناه محسوب ميشود و تعبيري مانند «نجس» در آيه فوق، يك نوع مجازات تلقي ميشود، شخص مشرك، با انكار خداوند و سرپيچي از عبادت پروردگار و عـنـاد در بـرابر دعوت پيامبران، دچار يك نوع آلودگي روحي و نجاست باطني است؛ بنابراين، نجس دانستن مشركين از اين نظر مهم است كه به نوعي در تغيير اخلاق، عقيده و تعصّبهاي بي دليل برخي از مشركان، مفيد واقع شود و از سوي ديگر، ممنوعيت گرايش به عقايد باطل و آثار زيان بار و منفي آن را به عموم مردم اعلام مينمايد. 👈در نتيجه اين آيه هم،كرامت ذاتي انسان را نفي نميكند" 📃برگرفته از مقاله انسان در قرآن کریم و چالش‌ های فراروی آن 🖌نویسندگان: داود سلمان پور ،مهدی مهریزی ، سید محمد علی ایازی 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst2869_mrd-z-khrmn-bny-dm-chyst--y-nsn-jnshyn-khd-dr-zmyn-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
"اَنتُم الفُقَراءُ اِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الغَنِیٌّ" (شما همگی محتاج خداوندید و تنها او غنی است) فاطر/۱۵ تنها یک "غنی" در عالَم وجود دارد و آن خالق هستی است. هیچکس چیزی از خود ندارد، همه عاریتی است. همه موهبتی از سوی آن بخشنده ی با رحمت است. حال دقت کن! به عمق معنا برو! "آن که هیچ احتیاجی به کسی یا چیزی ندارد، او "غنی" است"! نکته را دریاب! آن که به این "غنی" بپیوندد، غنی می شود! مسیر این غنی شدن، خواستن نیست، بی خواهشی و بی آرزویی است! تسلیم محض است! بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی مسعود ریاعی ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 144 تا 163 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠 و لا تقولوا لمن يُقتل في سبيل الله أموت بل أحياء و لكن لاتشعرون (154/بقره) 🌱 و به آنها كه در راه خدا كشته مى‌شوند مرده نگوئيد، بلكه آنان زنده‌اند، ولى شما نمى‌فهميد. 🔷قتل در راه خدا سلوك به سوي خداي جميل است و چيزي كه به تعبير قرآن حكيم در راه خداست (في سبيل الله) لوازم فراواني را به همراه دارد؛ مانند اينكه 🔻 🔹اولاً شهادت سير و سلوك است؛ نه نابودي و نه جمود و ركود. 🔹ثانياً شهيد حتماً به مقصد مي‌رسد، زيرا راه خدا مستقيم است؛ نه تخلف دارد و نه اختلاف. 🔹ثالثاً شهيد حتماً زنده است، چون سالك است و حيات او طيّب است؛ نه نكد، زيرا راه خداي جميل با جمال است و چنين سالكي در فضاي جمالي سير مي‌كند. 👈 اختلاف آيه مورد بحث با آيه سوره آل عمران در جهات متعدد است كه يكي از آنها تعبير به مضارع در اين آيه: ﴿يُقتل﴾ و به ماضي در آيه آل عمران: ﴿قتلوا﴾ است؛ يعني نه هنگام اعزام به جبهه مي‌توان به عنوان توطئه و تبطئه شهادت را نابودي دانست و نه بعد از پايان جهاد كه عده‌اي شهيد شده‌اند مي‌توان چنين فكر كرد. 👌غرض آنكه، شهيد هم‌اكنون زنده حقيقي است؛ نه آنكه در معاد زنده مي‌شود تا آيه مورد بحث نظير آيه ﴿إنّ الأبرار لفي نعيم)  باشد، چنان كه گروهي پنداشته‌اند و نه آنكه فقط نام آنها زنده باشد (زنده ياد)، چنان كه عده‌اي پنداشتند. نام آنان زنده است؛ ولي از باب ﴿و اجعل لي لسان صدقٍ في‏الاخرين 🔷اعتقاد به حيات برتر و كاميابي شهيد، از عوامل مهم پايداري و پيروزي است. در صدر اسلام بر اثر بديهي ‏نبودن اصل حيات برزخي يا ثمربخش بودن آن نزد همه، گروهي از معاد باوران شهادت را نوعي ناكامي و محروميت مي‌پنداشتند، چنان‌كه منافقان و كافران بر اساس باور نادرستي كه از مرگ داشتند شهادت را زوال و به هلاكت افكندن خويش مي‌دانستند، از اين‏رو با پديده جنگ، منافقانه برخورد مي‌كردند و اهل تبطئه (به تأخيرانداختن و به كُندي حركت كردن) بودند. 📚تفسیر تسنیم ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️رفتار درست در 💠 الذين إذا أصابتهم مصيبة قالوا إنّا لله وإنّا إليه راجعون "156/بقره" 🔹وصف مستمر صابران اين است كه در حوادث ناگوار مي‌گويند: «مبدأ و معاد ما خداست» و اينْ مقال و عقيده و خُلْق آنان در همه شئون زندگي است. 🔹اوصافِ ديگرِ صابران به اين وصف ريشه‌اي تكيه مي‌كند. اين اعتقاد، آنان را در هر حالْ استوار، مستقيم و معتدل نگه داشته و از امتحانات سنگين سرافراز بيرون مي‌آورد. 🔹انسان صابر با اين منطق توحيدي ناب كه هم مبدأ و هم معاد او خداست، در برابر نعمتها شاكر است، نه مغرور، و در برابر نقمتها صابر است؛ نه نااميد، ضمن آنكه در هر كاري از او فيض مي‌گيرد و به انتظار نتيجه الهي به سر مي‌برد. 🔹امّا انسان غير صابر اگر نعمت و رخدادي گوارا به او رسيد، خود را مستحق آن پنداشته، آن را از خود مي‌داند و به مَرَح و فَرَح ناروا و اَشَر و بَطَر و غرور، آلوده مي‌شود، و چنانچه نقمتي به او رسيد و به حادثه‌اي ناگوار مبتلا شد، گرفتار انحراف فكري شده با بدانديشي و بددهني، مختالانه آن را به بخت و شانس بد موكول مي‌كند و به يأس و كفر دچار شود. 📚تفسیر تسنیم 🔹همه حُزن و خوف‌ها از خودمحوري‌ها و به خود و تعلّقات موهوم دلبستن‌هاست. همين كه شخص باور كند متعلق به خدا و در مُلك و تصرّف اوست، و اين كه مرگ نه روانة عدم شدن، بلكه رجعت به سوي خداست، مشكل حل مي‌شود و محنت و مصيبت پذيرفته مي‌گردد. 📚تفسیر بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ ❗️ 💠إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى‌ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ "‌159/بقره" 🌱 كسانى كه آنچه را از دلائل روشن و اسباب هدايت را نازل كرده‌ايم، با آنكه براى مردم در كتاب بيان ساخته‌ايم، كتمان مى‌كنند، خداوند آنها را لعنت مى‌كند و همه لعنت كنندگان نيز آنان را لعن مى‌نمايند. 🔹کتمان حق در صورتى که مردم باظهار آن احتیاج داشته باشند از بزرگترین گناهان است و اینکه کسى که چیزى از علوم دین را مانندیهود و نصارى کتمان کند، مانند آنها مرتکب گناه بسیار بزرگى گردیده و مثل آنها مورد تهدید و عذاب الهى است. 💞از پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمود: 💠 «من سئل عن علم یعلمه فکتمه الجم یوم القیامة بلجام من نار 🌱 یعنى هر گاه از کسى درباره علومى که میداند چیزى بپرسند و او کتمان کند و جواب نگوید روز قیامت بدهان او لجام آتشین زده خواهد شد». 🔹آیه نیز دلالت بر وجوب دعوت مردم بتوحید و عدل دارد زیرا بر این دو موضوع علاوه بر اینکه برهان عقلى قائم است قرآن مجید نیز دلالت کامل دارد و آنچه در قرآن است طبق همین آیه اظهار و تبلیغ آن لازم و کتمان آن حرام است. 🔹گرچه روى سخن در این آیه طبق شاءن نزول ، به علماى یهود است ، ولى این معنى هرگز مفهوم آیه را که یک حکم کلى و عمومى درباره کتمان کنندگان حق بیان مى کند محدود نخواهد کرد. آیه شریفه ، این افراد را با شدیدترین لحن مورد سرزنش قرار داده است. 🔹از این آیه به خوبى استفاده مى شود که هم خدا، و هم تمامى بندگان خدا و فرشتگان او از این کار بیزارند، و به تعبیر دیگر کتمان حق عملى است که خشم همه طرفداران حق را بر مى انگیزد، چه خیانتى از این بالاتر که دانشمندان ، آیات خدا را که امانتهاى او است به خاطر منافع شخصى خویش کتمان کنند و مردم را به گمراهى بکشانند 🔹جمله من بعد ما بیناه للناس فى الکتاب اشاره به این است که این گونه افراد در واقع زحمات پیامبران و فداکارى مردان خدا را در نشر آیات پروردگار با این عمل خود بر باد مى دهند، و این گناهى است بزرگ و غیر قابل اغماض . 🔹بینات و هدى ، معنى وسیعى دارد که همه وسائل هدایت و دلائل روشن که مایه آگاهى و بیدارى و نجات مردم است در بر مى گیرد. 📚تفسیر مجمع البیان و نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 6⃣2⃣ تدبر در سوره ❓در سوره نمل به داستان مكاتبه و مواجهه حضرت سليمان با ملك سبا بيان شده است.چه نكاتي از اين داستان قابل استفاده است؟ پاسخ ۲ شرح مختصر مطلب این است که یمن همسایه فلسطین بود و حکمرانی سلیمان خیلی قوی و مقتدرانه بود و طبیعی است که حکومت یمن می باید خیلی از حکومت فلسطین حساب میبرد و شاید هم تحت الحمایه یا مستعمره اش بود و لذا اینکه سلیمان حاکمش را احضار کند و شرایطی را به او دیکته کند در ۳۰۰۰ سال پیش امری عادی بود و دو کلمه «مسلمین» در این چارچوب مفهوم است. در جریان این احضار، ملکه سباء اموری رویت کرد که درک کرد که پادشاهیِ سلیمان از نوعِ پادشاهیِ عادی نیست، و این درک سبب شد دین سلیمان را بپذیرد و لذا کلمه «اسلمت» با این توضیح مفهوم میشود. چند دریافت کوتاهِ مستقیم -آیه ۲۳ : معلوم می شود چند هزار سال قبل نیز مانند امروز که سلطنت زنان عجیب نیست و پذیرفته می شود، در آن زمانها نیز چنین بوده و زنی می توانسته حتی تا حد سلطنت هم بالا برود. بنابراین، این سخن فمینیستها درست نیست که «زن همیشه مظلوم بوده» و البته از این نوع نظایر زیاد است اما محل طرح آنها در اینجا نیست. -ازآیات ۳۲ تا ۳۵ فهمیده می شود که نوع حکومت آن زن، سلطنت مشروطه و مجلس مورد مشورت او نوعی مجلس سنا بوده است. -از آیات ۳۸ تا ۴۰ فهمیده می شود که جابجائی ماده ممکن است. تا امروز، و با این تکنولوژی روز فعلاً بشر موفق شده امواج را جابجا کند و رادیو تلویزیون و رادار و تلفنِ همراه بر این اساس است. اما انتقال ماده فعلاً بصورت تخیل و آرزوست. از آیات فوق معلوم می شود آنهم ممکن است. -ریشه قدرت های عجیب سلیمانی با توجه به آیه های ۱۸ و ۳۹ معلوم می شود «علم به زبان پرندگان» بعنوان نمونه ذکر شده وگرنه آنحضرت به زبان مورچگان و زبان جنیان نیز آشنا بوده است. باز هم اگر کمی ذهن خویش را آزاد بگذاریم و قدری روی کلمه «زبان» متمرکز شویم متوجه می گردیم که زبان در نزد ما وسیله انتقال منویات ما به طرف مقابل است. از مجموع این مطلب و آیات این پاراگراف فهمیده می شود که حضرت سلیمان می توانست منویات ذهنی پرندگان و حیوانات و جن را درک کند و همچنین می توانست منویات خویش را به آنان منتقل نماید. و این برای او «قدرت» خاصی ایجاد می کرده که بی نظیر بوده است. چنانکه می دانیم محور اصلی تمدن بشری و تفوق انسان بر حیوانات و تسلط بشر بر جهان طبیعت در درجه اول مرهون «امکان ارتباط گیری» افراد بشر با یکدیگر است و اگر بشر چنین استعدادی را نداشت، چیزی از حیوانات بالاتر نبود و تاکنون کاملاً منقرض شده بود. قدرتی که از راه ارتباط گیری با سایر موجودات زنده برای آدمی حاصل می شود برای ما قابل تصور نیست فقط همین مقدار را می توانیم حدس بزنیم که چنین قدرتی بسیار مهم و بسیار بزرگ و بسیار قوی است. و می تواند صاحب خویش را به جاهائی برساند که قابل تصورمان نیست و این، فقط یکی از قدرتهای حضرت سلیمان بوده و جمله «از هر چیزی بما داده شده» بما می گوید که سلیمان علاوه بر امکان ارتباط گیری با همه انواع موجودات زنده، قدرتهای متنوع دیگری نیز داشته است که تنوع آنها بسیار زیاد بوده و از انواع همه قدرتها، چیزی به او داده شده بوده است. ادامه دارد... از تفسیر مرحوم جمال گنجه ای https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
درصورت ديدن توسط ماموران، و حاكميت ضامن است 🌴کلینی با سند موثق از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: ⛱"زنی در مدینه بود که نزد او رفت و آمد می‌شد{یعنی مردان برای فحشاء به خانه‌اش می‌رفتند}. خبر به عُمَر (خلیفه دوم) رسید. عمر افرادی را نزد آن زن فرستاد و او را ترساند و دستور داد تا او را بیاورند. {که باردار بود}، ترسید و درد زایمانش شروع شد، {در بین راه} به خانه‌ای رفت و نوزاد پسری به دنیا آورد. صدای گریه‌ی نوزاد، بلند شد {یعنی زنده به دنیا آمد} اما اندکی بعد، {چون زودهنگام و نارَس متولد شده بود} کرد. 🔻عُمَر به خاطر ترساندنِ آن زن و مرگ نوزاد، بسیار نگران شد. برخی از مشاورانش به او گفتند: «ای امیر مؤمنان! شما هیچ تقصیری نداشته‌اید و تکلیفی ندارید». 😳 برخی نیز گفتند: «مگر چه شده است؟!»{یعنی حادثه‌ی مهمی رخ نداده و نیاز نیست خودتان را ناراحت کنید}. عمر گفت: از ابوالحسن(علي بن ابی‌طالب ع) بپرسید {که تکلیفِ شرعیِ من چیست؟}. ابوالحسن(ع) فرمود: «پرداختنِ پسربچه بر تو لازم است»" ملاحظات: 1 - علامه مجلسی درباره سند این حدیث می گوید: «مُوَثَّقٌ عَلَی الظاهر» (مرآة العقول، ج‏24، ص: 209) 2 - عموم فقهای شیعه، بر اساس همین حدیث فتوا داده‌اند که در موارد مشابه، باید پرداخت شود ولی درباره اینکه آیا دیه باید از جیب حاکم و عاقله‌ی او داده شود یا از بیت‌المال پرداخت گردد، اختلاف نظر دارند. 3- در سايت ايت الله مكارم شيرازي نيز چنين امده است كه: "علمای اهل سنت نيز در کتابهای فقهی به اين ماجرا استناد کردند. من جمله محی الدین نووی در المجموع می نویسد: اگر از زنی نزد حاکم و فرمانده ای بدگویی شود و وی را متهم کنند، سپس کسی را نزد وی بفرستد تا وی را و آن زن از ، فرزند در رحمش را سقط کند، بر حاکم است که دیه او را بپردازد؛ ابوحنیفه نیز این فتوا را داده. و احمد بن حنبل پیشوای حنابله گفته است: افزون بر طفل برای زن هم باید دیه بدهند؛ چون حاکم او را احضار کرده است؛ پس ضامن حفظ زن هم هست؛ مانند اینکه زن را بزنند و او بمیرد. و نیز ابن قدامه مقدسی، فقیه مشهور حنابله می نویسد: « إذا بعث السلطان إلی امرأۀ لیحضرها فأسقطت جنیناً میتا ضمنه»؛ (اگر حاکم زنی را إحضار نماید و آن زن جنینش را مرده به دنیا آورد، حاکم ضامن است)." 🛑برخی از منابع حدیث: کلینی، الكافي (چاپ الإسلامية)، ج‏7، ص: 374 شیخ طوسی، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏10، ص: 312 محمدتقی مجلسی، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (چاپ قديم)، ج‏10، ص: 302 فیض کاشانی، الوافي، ج‏16، ص: 821 و شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة(چاپ مؤسسه ال البیت ع)، ج‏29، ص: 268 علامه محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج‏16، ص: 682 همو، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏24، ص: 209 . المجموع نووی، ج19، ص11. المجموع نووی، ج19، ص11. المغنی فی فقه الامام احمدبن حنبل الشیبانی، ج8، ص338. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
أَعُوذُ بِالله ِ مِنْ شَرِّ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّی به خداوند پناه می برم از شرّ نفسم چه نفس همانا به زشتی بسيار فرمان می دهد جز آنكه پروردگارم رحم كند. بخشی از دعای روز سه ‌شنبه @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــک صفحه قرآن بـه همراه ترجمه 📖 آیات 165 تا 169 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ ، *نیست بلکه زمینه* *را فراهم می‌کند* 💠وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یحُِبُّونهَُمْ کَحُبّ‏ِ اللَّهِ  وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ  وَ لَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ"165/بقره" 🌱و بعضى از مردم كسانى هستند كه معبودهايى غير از خداوند براى خود برمى‌گزينند و آنها را همچون دوست داشتن خدا، دوست مى‌دارند. امّا آنان كه ايمان دارند، عشقشان به خدا (از عشق مشركان به معبودهاشان) شديدتر است و آنها كه (با پرستش بت به خود) ستم كردند، هنگامى كه عذاب خدا را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمام نيروها، تنها به دست خداست و او داراى عذاب شديد است. محبت در اینجا به چه معناست❓ 🔷 یک وقت انسان به چیزی علاقه‌مند است، برای اینکه او یک کمالی است یا یک موجود کاملی است، فقط در حدّ کمال به او دل می‌بندد؛ یک وقت به چیزی علاقه‌مند است و از او پیروی می‌کند. آنچه که فعلاً مطرح است محبتی است که زمینه اطاعت و تبعیت را در بر دارد. 🔷 بت‌پرستان به خدا علاقه‌مند بودند، برای اینکه او «رب‌العالمین» است و «رب‌الارباب» و بتها را عبادت می‌کردند، برای اینکه اینها ارباب متفرقون‌اند و ارباب جزئی و وسایط فیض. لذا خدا را اصلاً عبادت نمی‌کردند، تنها بتها را عبادت می‌کردند و بتها را به عنوان وسایط و وسایل فیض مستقل می‌دیدند و به اینها دل بسته بودند و اینها را اطاعت می‌کردند. 🔷 گرچه محبت، زمینه اطاعت و تبعیت را فراهم می‌کند؛ اما محبت به معنای تبعیت نیست، محبت همان کشش درونی است که زمینه اطاعت را فراهم می‌کند. گاهی انسان خدای سبحان را دوست دارد، برای اینکه او را از جهنم برهاند یا او را از بهشت متنعم کند؛ یا اینکه او را برای خودش دوست دارد. علی‌ایّ‌حال آنکه «خوفاً من النار» یا «شوقاً الی الجنه» عبادت می‌کند، او خدا را در همین حدّ دوست دارد (این‌چنین نیست که اصلاً دوست نداشته باشد)؛ ولی آنها که احرارند، خدا را بر اساس محبوبیتش عبادت می‌کنند، ﴿وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِلَّهِ﴾. 👈پس محبت به خدای سبحان تعلق می‌گیرد و در آیات قرآن کریم شواهدی هست که خدا محبوب انسانهای کامل است و انسانهای مؤمن نسبت به خدا دل می‌بندند. 📚تفسیر تسنیم ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ بشر، گاهی زمينه‌ای برای و تسلّط است.  💠يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ 🌱ای مردم، از آنچه در زمین، حلال و پاکیزه است، بخورید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید؛ که او برای شما دشمنی آشکار است. بقره - ۱۶۸ 👈چند نکته از این آیه استنباط میشود: 🔹اول اينكه حكم می‌كند به حليت عموم تصرفات، مگر هر تصرفی كه در كلامی ديگر از آن نهی شده باشد، چون خدای سبحان اين حق را دارد كه از ميان چيزهايی كه اجازه تصرف داده، يكی يا چند چيز را ممنوع اعلام بدارد (پس آيه شريفه يك قاعده كلی دست داد و آن اين بود كه هر جا شك كرديم آيا خوردن فلان چيز و يا تصرف در فلان چيز جائز است يا نه به اين آيه تمسك جوييم و بگوئيم غير از چند چيزی كه در دليل جداگانه حرام شده، همه چيز حلال و طيب است). 🔹‏دوم اينكه خودداری و امتناع از خوردن و يا تصرف كردن در چيزی كه دليلی علمی بر منع از آن نرسيده، خود تشريع و حرام است. 🔹‏سوم اينكه مراد از پيروی خطوات شيطان اين است كه بنده خدا بچيزی تعبد كند و آن را عبادت و اطاعت خدا قرار دهد كه خدای تعالی هيچ اجازه‌ای در خصوص آن نداده باشد، چون خدای تعالی هيچ مشی و روشی را منع نكرده، مگر آن روشی را كه آدمی در رفتن بر طبق آن پای خود بجای پای شيطان بگذارد و راه رفتن خود را مطابق راه رفتن شيطان كند، در اينصورت است كه روش او پيروی گامهای شيطان ميشود. 👈‏از اينجا اين نكته بدست می‌آيد: كه عموم تعليل يعنی جمله (بخاطر اينكه او تنها شما را به سوء و فحشاء و سخن بدون علم امر می‌كند)، هر چند كه عمل به غير علم را مانند ترك و امتناع بدون علم شامل ميشود و ليكن در خطاب آيه مورد نظر نيست، چون پيروی گامهای شيطان نيست، هر چند كه پيروی شيطان هست. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣2⃣ تدبر در سوره پاسخ ۲ بخش دوم -از آیه ۳۹ فهمیده می شود که این نوع علوم منبع و مأخذ خاصی دارد که بعضی ها می توانند به آن منبع و مأخذ دسترسی بیابند و صاحب این نوع علوم باشند. -ملکه سباء بالاتر از یک «ملکه» بود اوبا توجه به آیه ۴۴ زنی است فهمیده، قدرتمند، ثروتمند، حکومتمند و برای امتحان سلیمان از سرزمین خویش به سرزمین سلیمان آمد و تخت خود را در نزد او دید و گفت قبلاً ایمان آورده بودیم و آنگاه که وارد حیاط قصر شد و دید آبگیر است و ساقهایش را برهنه کرد تا از آن عبور کند، و بعدا که فهمید که آبگیر نبوده و بنظر او چنین آمده، ایمان آورد. چه رابطه ایست بین ایمان آوردن و دیدن چنین چیزهائی؟ بنظر می آید در این دو نکته (یعنی موضوع تخت و آبگیر) نشانه هائی بود که آن زن حکومتمند، درک کرد که قدرتهای سلطنتی سلیمان، از نوع قدرتهای سلطنتی معمولی نیست، بلکه به «ماوراء» وصل است. -علمِ برترِ آن دو نفر «پیغمبر- شاه» با توجه به آیه ۱۵ برتریی که مورد اشاره قرار گرفته، با توجه به پاراگراف فوق، جنبه فوقِ قدرتیِ آن دو پیامبر بوده و به وجه ایمانی آنها ناظر نمی باشد. مؤمنان نیز چیزی دارند که آنهم از نوع «علم» است مثلاً اینکه قیامت برپا خواهد شد و حساب و کتاب و بهشت و جهنم خواهد بود، همه اینها «علم» است و مؤمنان به این نوع علم آراسته اند و این نوع علم است که مردم را به عمل صالح دعوت می کند و سبب رستگاری آنها می شود. البته داوود و سلیمان که دو پیامبر بودند نه تنها این نوع علم را داشتند بلکه کیفیت این نوع علمِ آنها قاعدتاً باید بسیار بالاتر از کیفیت این نوع علم در نزد «بسیاری از بندگان مؤمن» بوده باشد. از جملۀ «برتری دادِ» آیه ۱۵ فهمیده می شود که علم مورد اشاره آنها، علاوه بر علمی بوده که مؤمنان – از جمله آن «عفریت من الجن» و نیز آن «من عنده علم من الکتاب» دارند. -«علمِ» تصرف در قوای جهان در رابطه با آیه های ۱۶ و ۴۰ می توان چنین گفت که «علم» مورد اشاره در آیه ۱۵، از نوع علومی بوده که سبب ایجاد قدرت می شده است. بعبارت دیگر آن دسته از علوم در اینجا مطرح است که به چگونگیِ تصرف در قوای جهان و نیز نفوذ در حیطه زندگی انسان و جن و پرندگان و حیوانات و به کار گرفتن آنها در جهت دلخواه مربوط می شد. علم به «زبان پرندگان»، و «داده شدن از هر چیزی»، موردی بوده که سلیمان از داوود به ارث برده است. یک سوال که حیفم می آید در این متن جوابش ندهم یکی از دوستان در جلسه قرآن خوانی شان با سوالی مواجه شد که آن را به من منتقل کرد: در داستان سلیمان و ملکه سباء، ملکه، یک خانم با تدبیر و فهمیده تلقی میشود در حالیکه حضرت سلیمان مردی خشن و تبلیغ کننده دینش با زور به نظر می آید (شواهدش هم اعلام تنبیه شدید هدهد و حتی ذبح او و دستور دادن به ملکه که «مسلِمانه» نزدم بیایید و گرنه چنان لشکری برسرتان فرود آورم که . . . » جواب این سوال دو قسمت دارد: ۱ – متنی (تکست)ی ۲ – اوضاع و احوالی (کانتکست)ی از لحاظ متنی، توضیحی که در بالاتر (در قسمت معنی برخی کلمات) عرض کردیم، کافی است. از لحاظ دوم، بهتر است بدانیم که اخلاقیات جدیدی که (خوشبختانه) در دنیا شروع به رواج کرده و دارد بسرعت فراگیر و ریشه دارد میشود، چندان تاریخی ندارد، و خودِ تاریخ تاسیس سازمان ملل، (که اعلامیه حقوق بشر و کنوانسیون های حقوق کودک و و حقوق زنان و منع خشونت علیه زنان و و و منشعب از آن است) کمتر از ۸۵ سال است، و هر چه در تاریخ به عقب میرویم درجه خشونتِ اِعمال شونده از سوی قوی نسبت به ضعیف را، پررنگ تر و غلیظ تر می یابیم، غلظت و حِدّت در کلام سلیمان نبی (ع) را می باید به سه عامل نسبت داد: ۱ – اینکه او حدود سه هزار سال از امروز دور است و شدّت و خشونت عادی بود. ۲ – سلطنت عجیب و عظیمی که داشت، و به «نه شنیدن» عادت نکرده بود. ۳ – خشونت خاصِ ذات بنی اسرائیلی (نگاه کنید که ساره با هاجر و یوسف با برادرانش چه کرد، که تا وقتی آنها را به نهایت ذلت نرساند، نگفت لاتثریب علیکم الیوم و و و ) لذا رفتار سلیمان نبی (ع) با توجه به این کانتکست، چندان قابلیت ایرادی هم ندارد.- استاد مرحوم جمال گنجه ای https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛