4_298968339852558441.mp3
14.77M
محمد سروش محلاتی .
روز 26 محرم _ مهرماه 1395
دانشگاه شهید بهشتی
⬆️⬆️⬆️
«چارچوب گرته برداری از عاشورا»
درباره الگوبرداری از عاشورا دو گرایش در میان دانشمندان ما وجود دارد:
الف) ضرورت گرتهبرداری مطلق
ب) امتناع گرتهبرداری مطلق
در این گفتار این دو گرایش مورد نقد قرار میگیرد و دیدگاه سومی اثبات میشود.
در نظریه سوم: از یک سو الگوگیری در چارچوب همان خصلتها اثبات و از سوی دیگر در بیرون آن نفی میشود.
این سخنرانی به تبین آن چارچوب که عاشورا را از دیگر مقاطع دوران امامت متمایز میکند میپردازد. و روشن میکند تکرار شعارهای عاشورا در چه شرایطی روا و یا نارواست.
محمد سروش محلاتی
روز پانزدهم محرم - 26 مهر ماه 1395 - دانشگاه شهید بهشتی
@mohammadsorooshmahallati
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام برشما
#زندگيقرآني : هر هفته تمرین #عمل به یک دستور قرانی
هفته #چهل_ودوم
تمرین بیست وهفتم
✅پرهیز از #ریا_ودورویی
♦️♦️نشانه های #ریاکاران در کلام رسول خدا (ص)
👌بهترین محک برای شناخت اعمال #ریایی از #غیرریایی همان معیارهایی است که در روایات اسلامی آمده است:
👈در تحف العقول از پیغمبر اکرم (ص) می خوانیم:
👈«اما علامت #ریاکار چهار چیز است:
🍂هنگامی که کسی در نزد او است تلاش می کند اعمال الهی انجام دهد
🍂و هنگامی که تنها شد در انجام عمل کسل است.
🍂 و در تمام کارهایش اصرار دارد مردم او را مدح و ستایش کنند،
🍂و سعی می کند ظاهرش را در نظر مردم خوب جلوه دهد».
گروه عمل به قرآن در پيام رسان ايتا
http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d
https://eitaa.com/quranpuyan
🔺 #تحريفات در #واقعه_تاريخی #كربلا
✨قسمت چهارم
🔺از كتاب #حماسهحسيني
✅نمونه هایی از #تحریفات در شكل این حادثه:
در مقدمات قضایا ایشان [قضیه ای ] نقل می كنند و من هم شنیده ام، مكرر هم شنیده ام.
👈یكی از قضایایی كه همه ی ما شنیده ایم [این است كه ] راجع به روابط حضرت أبو الفضل و حضرت سید الشهداء می گویند: روزی امیر المؤمنین علی علیه السلام در بالای منبر بود و خطبه می خواند. امام حسین علیه السلام فرمود: من #تشنه ام، آب می خواهم، حضرت فرمود: كسی برای فرزندم آب بیاورد. اول كسی كه از جا برخاست، كودكی بود كه همان حضرت أبو الفضل العباس بود. ایشان رفتند و از مادرشان یك كاسه آب گرفتند و آمدند (آن هم با چه طول و تفصیلی) . در حالی وارد شد كه [آن را] روی سرش گرفته بود و آب هم می ریخت. امیر المؤمنین علی علیه السلام چشمشان كه به این منظره افتاد، اشكشان جاری شد. به آقا عرض كردند: آقا شما چرا گریه می كنید؟ فرمود: بله، قضایای كربلا یادم افتاد. معلوم است كه این گریز به كجاها منتهی می شود.👉
حاجی نوری در اینجا بحث عالی ای دارد، می گوید: شما می گویید علی در بالای منبر بود و خطبه می خواند. علی فقط در زمان خلافتش بود كه منبر می رفت و خطبه می خواند، پس در كوفه بوده است. خلافت حضرت امیر در كوفه در چه سالی بود؟ بین سال 36 و 41. در آن وقت امام حسین در چه سنی بود؟ مردی بود تقریباً 33 ساله.😳
می گوید: آیا اصلا این حرف معقول است كه یك مرد 33 ساله در حالی كه پدرش دارد مردم را موعظه می كند، خطابه می خواند، یك دفعه وسط خطابه بدود: آقا من تشنه ام، آب می خواهم؟ ! اگر یك آدم معمولی این كار را بكند، می گویید: چه آدم بی ادب بی تربیتی است! و تازه حضرت أبو الفضل در آن وقت كودك نبوده، یك جوان در حدود پانزده ساله بوده است. یك چنین جعلی، تحریفی [كردند. ] حالا غیر از موضوع دروغ بودنش، از نظر ارزش آیا این شأن امام حسین را بالا می برد یا پایین می آورد؟
مسلم است كه پایین می آورد. یك دروغی به امام نسبت دادیم و آبروی امام را بردیم، طوری حرف زدیم كه امام را در سطح بی ادب ترین افراد مردم تنزل دادیم كه در حالی كه پدری مثل علی دارد حرف می زند تشنه اش می شود، طاقت نمی آورد كه جلسه تمام شود، حرف آقا را قطع می كند: من تشنه ام، بگویید برای من آب بیاورند!😔
👈 درباره ی این ماجرا كه قاصدی از قاصدهای كوفه برای أبا عبد اللّه نامه آورده بود این طور نقل كرده اند- یعنی این طور بسته اند، تحریف و #جعل كرده اند- كه آمد خدمت آقا جواب خواست، آقا فرمود: سه روز دیگر بیا از من جواب بگیر. سه روز دیگر كه سراغ گرفت، گفتند آقا امروز عازم به رفتن اند. این هم گفت: پس حالا كه آقا بیرون می روند، من بروم جلال و كوكبه ی پادشاه حجاز را ببینم كه چگونه است؟
رفت دید آقا خودشان روی یك كرسی مثلاً مرصّعی نشسته اند، بنی هاشم روی كرسیهای چنین و چنان نشسته اند، بعد محملها و عَماریهایی آوردند، چه حریرها، چه دیباجها، چه چیزها در آنجا بود! بعد مخدرات را آوردند با چه احترامی سوار این محملها كردند.
اینها را می گویند و می گویند، بعد می گویند اما عصر روز یازدهم اینها كه چنین محترمانه آمدند، آن وقت دیگر چه حالی داشتند! .
حاجی نوری می گوید: این حرفها یعنی چه؟ ! این تاریخ است، امام حسین در حالی كه بیرون آمد این آیه را می خواند: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ» یعنی خودش را در این بیرون آمدن تشبیه می كرد به موسی بن عمران در وقتی كه از فرعون فرار می كرد و [از شهر] بیرون می آمد «قالَ عَسی رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنِی سَواءَ اَلسَّبِیلِ» [یك قافله ی بسیار بسیار ساده ای حركت كرده بود.
مگر عظمت ابا عبد الله به این است كه یك كرسی مثلا زرّین برایش گذاشته باشند؟ یا عظمت خاندان او به این است كه سوار محملهایی شده باشند كه آنها را از دیباج و حریر پوشانده باشند، اسبهایشان چطور باشد، شترهایشان چطور باشد، نوكرهایشان چطور باشند؟ ! كجا بوده یك چنین چیزهایی؟ !😔
ادامه دارد
https://telegram.me/quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
#دعاهای_روزانه
✨پروردگارا در آن روز که مردم برانگیخته میشوند، مرا شرمنده و رسوا مکن!
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
https://eitaa.com/quranpuyan
به نام خدا
✅ روشهای #مقابله و برخورد با #ظالم از نگاه #قرآن
🔹مبحث پنجم
یکی از مصادیق بزرگ ظلم،#قتل_ناحق و کشتن افراد بدون دلیل(یا دفاع در برابر حمله و یا محکومیت به قتل در دادگاه صالح) است که خداوند حق #انتقام و #قصاص را برای صاحبان دم قرار داده است.
آیه ۳۳ سوره #اسراء چنین میفرماید:
و نفسى را كه خداوند حرام كرده است جز به حق مكشيد و هر كس مظلوم كشته شود به سرپرست وى قدرتى داده ايم پس [او] نبايد در قتل زياده روى كند زيرا او [از طرف شرع] يارى شده است (۳۳)
وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا ﴿۳۳﴾
در آیه ۱۷۸ سوره #بقره نیز چنین آمده
یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى
فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ
فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ
اى كسانى كه ايمان آورده ايد در باره كشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شده. آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن
👈و هر كس كه از جانب برادر [دينى]اش [يعنى ولى مقتول] چيزى [از حق قصاص] به او گذشت شود [بايد از گذشت ولى مقتول] به طور پسنديده پيروى كند
👈و با [رعايت] احسان [خونبها را] به او بپردازد اين [حكم] تخفيف و رحمتى از پروردگار شماست پس هر كس بعد از آن از اندازه درگذرد وى را عذابى دردناك است (۱۷۸)
در سوره #مائده آیه ۴۵ نیز از بیان حکم قصاص و عفو آن در تورات صحبت شده است.
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ
فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۴۵﴾
و در [#تورات] بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مى باشد و زخمها [نيز به همان ترتيب] قصاصى دارند
و هر كه از آن [قصاص]درگذرد پس آن كفاره [گناهان] او خواهد بود و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكرده اند آنان خود ستمگرانند (۴۵)
همانطور که میبینیم در هر دو آیه فوق ،پس از بیان حق قصاص برای اولیای دم،از حق عفو وگذشت آنها هم صحبت شده که خداوند به منظور تشویق عفو و گذشت،آنرا به منزله #کفاره_گناهان نیز قلمداد کرده است.
سید کاظم فرهنگ
http://yon.ir/Qp384
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
https://eitaa.com/quranpuyan
✅ وقایع روز #پنجممحرم سال ۶۱ هجری
در روز پنجم محرمالحرام سال ۶۱ هجرى قمرى عبيدالله بن زياد مردي را به دنبال شبث بن ربعي فرستاد تا وي را به كربلا گسيل كند.
شبث بن ربعي در آن روز خود را به بيماري زده بود و قصد داشت كه ابن زياد او را از رفتن به كربلا معاف كند ولي عبيدالله بن زياد براي او پيغام فرستاد كه مبادا از كساني باشي كه خداوند در قرآن فرموده است چون به مؤمنین رسند گويند از ايمان آورندگانيم و هنگامیکه به نزد ياران خود كه همان شیطاناند، روند اظهار دارند ما با شماييم و مؤمنین را به سخره ميگيريم و به او خاطرنشان ساخت كه اگر بر فرمان ما گردن مينهي و در اطاعت مايي، در نزد ما بايد حاضر شوي.
شبث بن ربعي شبانگاه نزد عبيدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند بهخوبی تشخيص دهد. ابن زياد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: بايد به كربلا روي، پس شبث قبول كرد و عبيدالله او را به همراه هزار سوار بهسوی كربلا گسيل داشت.
پس عبيدالله بن زياد به شخصي به نام زحربن قيص با پانصد سوار مأموریت داد كه بر جسر(پل) صداه ايستاده و از حركت كساني كه به عزم ياري امام حسين (ع) از كوفه خارج ميشوند جلوگيري كند. فردي به نام عامر بن ابي سلامه كه عازم بود براي پيوستن به امام (ع) از برابر زحربن قيس و سپاهيانش گذشت، زحربن قيس به او گفت: من از تصميم تو آگاهم كه ميخواهي حسين را ياري كني بازگرد!
ولي عامربن ابي سلامه به زحربن قيس و سپاهش حملهور شد و از ميان سپاهيان گذشت و كسي جرأت نكرد تا او را دنبال كند. عامر خود را به كربلا رساند و به امام حسين (ع) ملحق شد تا به درجه رفيع شهادت نائل آمد او از اصحاب امیرالمؤمنین علي بن ابيطالب (ع) بود كه چندين جنگ در ركاب آن حضرت شمشير زده است.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
https://eitaa.com/quranpuyan
4_298968339852558440.mp3
8.43M
⬆️⬆️⬆️
«قیام امام حسین (ع) فریادی در سکوت»
فضای جامعه اسلامی را سکوت گرفته بود و فقط امام حسین (ع) فریاد بر آورد. چرا؟ چرا دیگران در برابر ظلم ساکت بودند و چرا امام حسین (ع) تن به سکوت نداد؟
شب یازدهم محرم - 21 مهر ماه 1395 - اصفهان، بنیاد فرهنگی امام صادق (ع)
@quranpuyan
#زندگيقرآني : هر هفته تمرین #عمل به یک دستور قرانی
هفته #چهل_ودوم
تمرین بیست و هفتم
✅پرهیز از #ریا_ودورویی
◀️خداوند در سوره بقره می فرمایند :
🔶 يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى كَالَّذِي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَلى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ.(264) بقره
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بخششهاى خود را با #منّت و#آزار باطل نسازيد، همانند كسى كه مال خود را براى #خودنمايى به مردم، انفاق مىكند و ايمان به خدا و روز رستاخيز ندارد. پس مثال او همچون مَثل قطعه سنگ صافى است كه بر روى آن (قشر نازكى از) خاك باشد (و بذرهايى در آن افشانده شود) پس رگبارى به آن رسد (و همه خاكها و بذرها را بشويد) و آن سنگ را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند! ( #رياكاران نيز) از دستاوردشان، هيچ بهرهاى نمىبرند وخداوند گروه كافران را هدايت نمىكند.
👈👌نکته ها
اين آيه نيز تشبيهى را با خود دارد و نمايانگر باطن اشخاصى است كه به قصد #ريا و #تظاهر #انفاق مىكنند. ظاهر عمل اينان مانند خاك، نرم ولى باطن آن چون سنگ، سفت است كه قابليّت نفوذ ندارد. به خاطر سفتى و سختى دلهاى سنگشان، از انفاق خود بهرهاى نمىبرند.
💫تفسیر نور
گروه عمل به قرآن در پيام رسان ايتا
http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d
https://eitaa.com/quranpuyan
🔺 #تحریفات در #واقعه_تاریخی #کربلا
✨قسمت پنجم
🔺از کتاب #حماسهحسینی
حالا من به طور نمونه بعضی از قضایایی را كه در #كربلا نسبت می دهند، عرض می كنم.
✅یكی از معروف ترین قضایا كه حتی یك تاریخ به آن گواهی نمی دهد، قصه ی #لیلا مادر حضرت علی اكبر است. البته ایشان مادری به نام لیلا داشته اند، ولی یك مورخ نگفته است كه لیلا در كربلا بوده است.😳
اما چقدر ما روضه ی لیلا و علی اكبر خواندیم، روضه ی آمدن لیلا به بالین علی اكبر! حتی من در قم در مجلسی كه به نام آیة اللّه بروجردی تشكیل شده بود، البته خود ایشان نبودند، همین روضه را شنیدم كه علی اكبر رفت به میدان، حضرت به لیلا فرمود: از جدم شنیدم كه دعای مادر در حق فرزند مستجاب است، برو در فلان خیمه ی خلوت، موهایت را پریشان كن و در حق فرزندت دعا كن، بلكه خداوند این فرزند را سالم به ما برگرداند! .😳
اصلاً لیلایی در كربلا نبوده👉. بعلاوه این منطق منطق حسین نیست.👌 منطق حسین در روز عاشورا منطق جانبازی است. درباره ی علی اكبر تمام مورخین نوشته اند كه درباره ی هركس كه آمد اجازه خواست، اگر به نحوی می شد حضرت عذری برایش ذكر كند ذكر می كرد الاّ برای علی اكبر «فَاسْتَأْذَنَ اَباهُ فَأَذِنَ لَهُ» یعنی تا اجازه خواست، گفت: برو.
حالا چه شعرها [خوانده می شود: ]
خیز ای بابا از این صحرا رویمنك به سوی خیمه ی لیلا رویم
✅مطلبی الآن یادم افتاد، آن خیلی عجیب بود. چند سال پیش در همین تهران، در منزل یكی از علمای بزرگ این شهر، یكی از اهل منبر روضه ی لیلا خواند. یك چیزی من آنجا شنیدم كه به عمرم نشنیده بودم. گفت وقتی كه حضرت لیلا رفت در آن خیمه و موهایش را پریشان كرد، بعد نذر كرد كه اگر خدا علی اكبر را سالم به او برگرداند و در كربلا كشته نشود، از كربلا تا مدینه ریحان بكارد! (سیصد فرسخ راه است. ) این را گفت، یك مرتبه زد زیر آواز: «نَذْرٌ عَلَیَّ لَإنْ عادوا وَ اِنْ رَجَعوا- لَأَزْرَعَنَّ طَریقَ الطَّفِّ رَیْحاناً» (من نذر كردم كه اگر اینها برگردند، راه طفّ را ریحان بكارم. ) 😳
این بیشتر برای من اسباب تعجب شد كه این شعر عربی از كجا پیدا شد؟ بعد رفتیم دنبالش گشتیم، دیدیم این طفّی كه در این شعر آمده كربلا نیست، «طف» آن سرزمینی بوده كه لیلا [معشوق ] مجنون عامری، همین عاشق معروف، در آن سرزمین سكونت می كرده و این شعر از مجنون است برای لیلی، و این آدم این شعر را برای لیلای مادر علی اكبر و برای كربلا می خوانْد. 😔😔
آخر اگر یك مسیحی یا یك یهودی یا یك آدم لامذهب در آنجا باشد، او كه نمی فهمد كه اینها را این بابا از خودش جعل كرده؛ می گوید تاریخ اینها چه مزخرفاتی دارد! العیاذ باللّه اینها زنهایشان شعور نداشتند؟ «نذر می كنم از كربلا تا مدینه ریحان بكارم» یعنی چه؟ !
✅ از این بالاتر، می گویند: در همان گرماگرم روز عاشورا كه می دانیم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند امام فرمود حجله ی عروسی راه بیندازید، من می خواهم عروسی قاسم را با یكی از دخترهایم، لااقل شبیهش هم شده، در اینجا ببینم. (حالا قاسم یك بچه ی سیزده ساله است. ) چرا؟ آخر آرزو دارم، آرزو را كه نمی توانم به گور ببرم. شما را به خدا ببینید، یك حرفی است كه اگر به زن دهاتی بگویی، به او برمی خورد. گاهی از یك افراد خیلی سطح پایین [می شنویم كه ] من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم، عروسی دخترم را ببینم. حالا در یك چنین گرماگرم زدوخورد كه مجال نماز خواندن نیست، می گویند حضرت فرمود كه من در همین جا می خواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد كنم و یك شكل عروسی هم شده است در اینجا راه بیندازم. یكی از چیزهایی كه از تعزیه خوان های قدیم ما هرگز جدا نمی شد، عروسی قاسم بود، #قاسم نوكدخدا، یعنی نوداماد، قاسم نوداماد؛ در صورتی كه این قضیه در هیچ كتابی از كتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد.
این مرد عالم، حاجی نوری، می گوید: اول كسی كه این [قضیه ] را در كتابش نوشته است، ملا حسین كاشفی بوده در كتابی به نام «روضة الشهداء» و اصل قضیه #دروغ و صددرصد دروغ است.
ادامه دارد
@quranpuyn
✅ وقایع روز #ششممحرم سال ۶۱ هجری
در روز ششم محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
👈در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدباني گماشت تا مبادا كسي از شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
در روز ششم ماه محرم، فراس بن جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه بازگشت. در اين روز عمرو بن قرظهي انصاري به كاروان كربلا پيوست او از شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.
امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا تقواي خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه ميداني پسر چه كسي هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
همچنين در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
در اين هنگام مردي از بنی اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد عمر بن سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با چهارصد سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
🔶طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد، حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
https://eitaa.com/quranpuyan
🔘فساد سیستماتیک
🔹دولت صدر اسلام به نوعی یک دولت رانتی است، رانت مبتنی بر غنیمت به این معنی که پول زیادی دست دولت است و بنابراین همه چیز سرنوشت جامعه وارد کف باکفایت یا بی کفایت دولتمردان می شود و به همین دلیل در چنین جامعه ای ما شاهد یکه تازی دولت هستیم، دولت ها در چنین جامعه ای تمامیت خواه می شوند و سرنوشت کلیت جامعه را در دست می گیرند، نه تنها قدرت اقتصادی دستشان است، یعنی به جای اینکه سیاست منطق اقتصاد پیدا کند، اقتصاد منطق سیاست پیدا می کند و دولت با پولی که دستش هست، دین، فرهنگ و نظام آموزش و پرورش، افکار عمومی و رسانه ها را کنترل می کند و در چنین شرایطی یکی اختناق برای آزادی خواهان و فرصت طلبی برای فرصت طلبان رخ می دهد و لذا جامعه را به دو بخش معترضان و بهره مندان از وضعیت موجود تقسیم می کند.
🔹با نگاهی به جامعه عرب قبل از اسلام، مشاهده می کنیم که هنوز دولت به معنای علمی امروز آن شکل نگرفته است و آنچه وجود دارد دولت- شهر، ادامه سنت یونانی – رومی است که از طریق شام به مکه سرازیر شده و در حال ورود به مدینه هم هست. از درون این سنت تاریخی ما با دو الگوی کوچک حکمرانی مکه با سنت اشرافی و الگوی مدینه با سنت شورایی روبرو هستیم؛ وقتی پیامبر اسلام وارد مدینه می شود، سنت مدنی را انتخاب می کند و حکومت را به سمت سلسله قراردادها کشانده و یک رگه شورایی به حکومت می دهد اما از بعد از پیامبر کم کم شاهد ادغام سنت مدینه با مکه و به تدریج غلبه سنت مکه بر تمدن اسلامی هستیم.
🔹ابن خلدون در مقدمه خود می گوید: «اگر مناقشه بین بنی هاشم و بنی امیه شکل بگیرد چون پتانسیل قدرت بنی امیه بالاست، سرانجام، بنی امیه، قدرت را خواهد برد». یعنی خلافت، ظاهر مبتنی بر بیعت پیدا می کند اما باطنی در درون اشرافیت در حال ساخت است و به تدریج ابن خلدون توضیح می دهد که چنین خلافتی در سه مرحله قابل انتقال به سلطنت است. ابتدا کمی دموکراتیک است، سپس ظاهر دموکراتیک پیدا می کند و سرانجام بعد از ۴۰ سال به شدت و سرعت به سلطنت می غلتد و عناصر خود را نشان می دهد.
🔹سال ۱۵ هجرت برای تاریخ ایران و شام سال مهمی است چون در این دوره، قادسیه در حال شکل گیری است و به پایانش می رسد و امپراطوری ثروتمند ایران و بلافاصله روم در هم می شکند و تمام ثروت آن وارد مدینه می شود و به این ترتیب سیستمی با توجه به ورود این ثروت به خزانه دولت، پدیده ای به نام رانت وارد مدینه می شود. تا سال ۱۳ هجرت، اگر غنیمتی هم بود به صورت مساوی تقسیم می شد، نویسنده ای به نام الکان دهلوی در کتاب حیات الصحابه توضیح دقیقی از این دگردیسی و تحولات داده است و می گوید وقتی خلیفه اول می خواست بیت المال را تقسیم کند می گفت برای من مجاهد و غیر مجاهد تفاوتی ندارد، فضل و امتیاز و ثواب آنها نزد خداوند است، این پول برای شکم آنهاست، فرقی ندارد مجاهد باشد یا قائد.
🔹خلیفه دوم در سال ۱۵ هجرت فرمولی را برای توزیع غنائم تعریف کرد که این فرمول تا آخر بنی امیه باقی بود و آغاز فساد دولت اسلامی بود، فرمول از این قرار بود که سهم هر شهروند یا مسلمان مساوی با میزان نزدیکی نسبی به پیامبر، ضرب در سبقت در اسلام می شود. عمر خلیفه دوم مساله را فهمیده بود و بنابراین گفت حق تبدیل ثروت به سرمایه را ندارید اما می توانید از ثروت استفاده کنید جالب این که فرزندان اینها به فساد افتادند. در مقابل، خلیفه سوم، خصوصی سازی را آغاز کرد و سکه را تبدیل به زمین های زراعی کرد و تمام انفال کم کم به صحابه فروخته شد.
🔹در این شرایط گسست ساختاری بین دولت و جامعه به وجود می آید و دولت به شدت امنیتی می شود و تلاش می کند خود را حفظ کند و برای حفظ خود ازهیچ اقدام خشنی پرهیز نمی کند. در این شرایط از لحاظ روانشناسی اجتماعی، در مدینه و مکه و جاهای دیگر، یک دوگانگی شکل گرفت، یعنی مردم مدینه و مکه و شام غرق ثروت هستند و جاهای دیگر دارد تبدیل به جوامع فرسوده می شود و در آن ها نوعی احساس پوچی شکل می گیرد.
🔹جامعه ای که دچار ظلم ساختاری و فساد سیستماتیک شد و مصلحان در آن جامعه، صدایشان، خفه شد، آن جامعه به صورت اتوماتیک در چرخه ویرانی افتاده و در حرکت است و هیچ کسی، ترمزی برای آن نمی تواند داشته باشد. امام حسین می بیند که جامعه در این شیب قرار گرفته است و لذا تلاش هایی را مأیوسانه آغاز می کند.
🔸سخنرانی در دارالزهراء، تهران، 26 شهریور97، شب هشتم محرم
@Feirahi
#زندگيقرآني : هر هفته تمرین #عمل به یک دستور قرانی
هفته #چهل_ودوم
تمرین بیست و هفتم
✅پرهیز از #ریا_ودورویی
🌹🌹پیامبراکرم صلی الله علیه واله فرمود:
🔶«لایقبل الله عملا فیه مقدار ذرة من ریاء؛
♦️خداوند عملی را که ذره ای از #ریا در آن باشد قبول نمی کند! »
📚همان
گروه عمل به قرآن در پيام رسان ايتا
http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d
https://eitaa.com/quranpuyan
#تحریفات در #واقعه_تاریخی #کربلا
قسمت ششم
از کتاب #حماسهحسینی
اگر سید الشهداء علیه السلام بیاید و ببیند (او در عالم معنا كه می بیند، اگر در عالم ظاهر هم بیاید ببیند) چه می بیند؟
می بیند ما برای او اصحاب و یارانی ذكر كرده ایم كه او اصلاً یك چنین اصحاب و یارانی نداشته است. 😔
مثلاً در كتاب مُحرِق القلوب- كه اتفاقاً نویسنده اش عالم و فقیه بزرگی است ولی در این موضوعات اطلاع نداشته- نوشته است
یكی از اصحابی كه در روز عاشورا از زیر زمین جوشید !!!هاشم مرقال بود و یك نیزه ی هجده ذرعی هم دستش بود.
آخر یك كسی هم گفته بود سنان ابن أنس كه به قول بعضی سر امام حسین را برید (بیشتر هم می گویند او سر حضرت را برید) نیزه ای داشت كه شصت ذرع بود. گفتند آخر نیزه ی شصت ذرعی كه نمی شود! گفت خدا از بهشت برایش فرستاده بود!
محرق القلوب نوشته است كه هاشم بن عتبه ی مرقال با نیزه ی هجده ذرعی پیدا شد. درحالی كه این هاشم بن عتبه از اصحاب حضرت امیر بوده و در بیست سال پیش كشته شده بود. 😳😳
برای امام حسین یارانی ذكر می كنیم كه نداشته است.
زعفر جنّی جزء یاران امام حسین است؛ دشمنانی ذكر می كنند كه [امام چنین یاری ] نداشته است.
در كتاب اسرار الشهاده نوشته است كه در كربلا یك میلیون و ششصد هزار نفر لشكر عمر سعد بود.
آخر اینها از كجا پیدا شدند؟ اینها هم همه از كوفه بودند. مگر چنین چیزی می شود؟
در آن كتاب نوشته است امام #حسین در روز #عاشورا سیصد هزار نفر را با دست خودش كشت.
با بمبی كه روی هیروشیما انداختند، تازه شصت هزار نفر كشته شد.
من چند روز پیش حساب كردم كه اگر فرض كنیم كه شمشیر مرتب بیاید و در هر ثانیه یك نفر كشته شود، سیصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بیست دقیقه وقت می خواهد. دیدند كه جور درنمی آید، چه بكنند؟
گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بود. [همچنین نوشته است ] حضرت أبو الفضل بیست و پنج هزار نفر را كشت. حساب كردم شش ساعت و پنجاه و چند دقیقه و چند ثانیه وقت می خواهد اگر در هر ثانیه یك نفر كشته شده باشد.
پس باور كنیم حرف این مرد بزرگ حاجی نوری را كه می گوید:
👈امروز اگر كسی بخواهد بگرید، اگر كسی بخواهد ذكر #مصیبت كند، بر مصائب جدیده ی أبا عبد اللّه باید بگرید، بر این #دروغهایی كه به أبا عبد اللّه علیه السلام نسبت داده می شود. اینها كه عرض می كنم نمونه های كوچكی است.👉
ادامه دارد
https://eitaa.com/quranpuyan
به نام خدا
✅ روشهای #مقابله و برخورد با #ظالم از نگاه #قرآن
🔹 مبحث ششم
یکی از اقسام ظلم؛ ظلم و ستم بر انسانها بخاطر #دین و #عقاید آنها میباشد.مخصوصا کسانی که در محیط یا جامعه ای قرار گرفته اند که دین آنها با اکثریت یا با حاکمین متفاوت است.
یکی از روشهای برخورد با این گونه ظالمین که در قران بیان شده واگر توسط خداپرستان و بخاطر رضای خدا انجام شود،مورد تایید و ثواب خداهم قرار گفته ،#هجرت است.
در سوره #نحل آیه ۴۱ اینگونه آمده است:
«وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ ﴿۴۱﴾»
👌فولادوند: و كسانى كه پس از ستمديدگى در راه خدا هجرت كرده اند در اين دنيا جاى نيكويى به آنان مىدهيم و اگر بدانند قطعا پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود
مکارم: آنها كه مورد ستم واقع شدند سپس براي خدا هجرت كردند در اين دنيا جايگاه (و مقام) خوبي به آنها ميدهيم و پاداش آخرت، اگر بدانند، از آنهم بزرگتر است.
«الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۴۲﴾»
👌فولادوند: همانان كه صبر نمودند و بر پروردگارشان توكل مى كنند
در آیات مختلف قران نیز به برکات و اثرات هجرت و کناره گیری از جامعه کافر اشاره شده است.از جمله در داستان #اصحاب_کهف کناره گیری انها از قوم،زمینه ساز #جلب_رحمت خدا و #گشایش در کار معرفی شده است:
«هَؤُلَاء قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ﴿۱۵﴾»
👌مکارم: اين قوم ما هستند که معبودهايي جز خدا انتخاب کرده اند؛ چرا دليل آشکاري (بر اين کار) نمي آورند؟! و چه کسي ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ ببندد؟!
«وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنشُرْ لَكُمْ رَبُّكُم مِّن رَّحمته ويُهَيِّئْ لَكُم مِّنْ أَمْرِكُم مِّرْفَقًا ﴿۱۶﴾»
👌فولادوند: و چون از آنها و از آنچه كه جز خدا مى پرستند كناره گرفتيد پس به غار پناه جوييد تا پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگستراند و براى شما در كارتان گشايشى فراهم سازد.
سید کاظم فرهنگ
http://yon.ir/Qp384
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
https://eitaa.com/quranpuyan
✅ وقايع روز #هفتممحرم سال ۶۱هجری
۷ محرم - نامه عبيدالله بن زياد به عمر بن سعد مبني بر سختگيري بر امام حسين(ع) - سال ۶۱ هجري قمري
پس از آن كه عمر بن سعد وارد كربلا گرديد، پيكي به نزد امام حسين(ع) فرستاد و از آن حضرت پرسش كرد، كه به چه منظوري به اين ديار روي آورده است و امام حسين(ع) در پاسخش فرمود: آمدن من به اين سرزمين به خاطر دعوت همشهري هاي شما بوده است، كه با ارسال هزاران نامه، مرا به سوي خود خواندند. هم اينك اگر از ادامه حركت من ناخرسنديد، من اصراري بر آن ندارم و حاضرم برگردم.👉
عمر بن سعد، پس از دريافت پاسخ امام حسين(ع)، دلگرم و به ايجاد #صلح و سازش اميدوار گرديد.
از آن پس ميان امام حسين(ع) و عمر بن سعد، پيام هاي ديگري نيز مبادله و موجب فروكش كردن حساسيت هاي ابتدايي و كاستن خصومت طرفين شد.
امّا عبيدالله بن زياد، عامل #يزيد بن معاويه در كوفه، كه بر جريان كربلا و نحوه رفتار عمر بن سعد با امام حسين(ع) إشراف و نظارت داشت، حاضر به مصالحه و پايان ماجرا بدون خون ريزي نبود و تلاش مي كرد كه اين أمر را سخت تر و حادتر نمايد.
بدين جهت، در هفتم محرم نامه اي براي عمر بن سعد نوشت و به وي دستور داد كه بر امام حسين(ع) سخت گيرد و ميان وي و آب #فرات حايل گردد و نگذارد كه آن حضرت و يارانش از رود فرات استفاده كنند، تا در فشار قرار گرفته و تسليم گردند.
عمر بن سعد كه به خاطر دلبستگي به حكومت "ري" ، حاضر به انجام هر كاري شده بود، فرمان عبيدالله را بي درنگ به اجرا در آورد و عمرو بن حجّاج زبيدي را با پانصد سواره نظام، موكل آب فرات نمود، تا از دسترسي ياران امام حسين(ع)، به شريعه فرات جلوگيري نمايد.
سپاهيان عمر بن سعد از روز هفتم محرم، با شدت تمام از آب فرات مراقبت كرده و مانع دستيابي ياران امام حسين(ع) به آن شدند.
وليكن علي رغم سخت گيري و تلاش پي گير آنان، ياران امام حسين(ع) تا شب عاشورا از تاريكي شب استفاده كرده و خود را به رود فرات رسانيده و آب خيمه ها را تامين مي كردند. حضرت عباس بن علي(ع)، كه در دليري، غيرت و وفاداري، ضرب المثل دوستان و دشمنان بود، در آب رساني خيمه ها پيش گام و بسيار كوشا بود.(۱)
نك: الارشاد (شيخ مفيد)، ص ۴۳۴؛ بحار الانوار (علامه مجلسي)، ج ۴۴، ص ۳۱۵ و ص ۳۸۹؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج۲، ص ۲۲۶ و منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج۱، ص ۳۳۵
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
https://eitaa.com/quranpuyan
4_298968339852558437.MP3
11M
⬆️⬆️⬆️
«قیام امام حسین و مبارزه با فساد»
این سخنرانی به بررسی این موضوعات میپردازد:
الف) آیا امام حسین برای مبارزه با فساد قیام کرد؟
ب) امام در مبارزه خود به کدام فساد نظر داشت؟
ج) ریشه فسادهای کلان در کجاست؟
د) چگونه میتوان در مبارزه با فساد موفق بود؟
این بحث بر مبنای آیات قرآن در جهت تحلیل قیام امام حسین (ع) انجام گرفته است.
شب پنجم محرم - 16 مهر ماه 1395 - بنیاد اندیشه و احسان توحید
@mohammadsorooshmahallati
#زندگيقرآني : هر هفته تمرین #عمل به یک دستور قرانی
هفته #چهل_ودوم
تمرین بیست و هفتم
✅پرهیز از #ریا_ودورویی
🌹امام جواد (علیه السلام):
🔸«لا تَکُن وَلیّاً لِلّه تعالی فِی العلانیة، عدّواً لَهُ فی السّر"
♦️👈«در #آشکارا دوست خدا و در #پنهانی دشمن او مباش»
(اعلام الدین، ص 309)
گروه عمل به قرآن در پيام رسان ايتا
http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d
https://eitaa.com/quranpuyan
#تحریفات در واقعه تاریخی #کربلا
قسمت هفتم
از کتاب #حماسهحسینی
پس باور كنیم حرف این مرد بزرگ حاجی نوری را كه می گوید: امروز اگر كسی بخواهد بگرید، اگر كسی بخواهد ذكر مصیبت كند، بر مصائب جدیده ی أبا عبد اللّه باید بگرید، بر این #دروغهایی كه به أبا عبد اللّه علیه السلام نسبت داده می شود. اینها كه عرض می كنم نمونه های كوچكی است.
#اربعین می رسد، همه ی مردم این روضه را گوش می كنند كه اسرا از شام كه برمی گشتند، آمدند به كربلا و در آنجا با #جابر ملاقات كردند، امام زین العابدین با جابر ملاقات كرد،
در صورتی كه این مطلب جز در كتاب لهوف كه آن هم خود سید بن طاووس در كتابهای دیگرش آن را تكذیب كرده و لااقل تأیید نكرده است، در هیچ كتابی نیست و هیچ دلیل عقلی هم قبول نمی كند. ولی مگر می شود این را از مردم گرفت.
👈در اربعین تنها موضوعی كه مطرح است موضوع زیارت امام حسین است چون اولین زائرش جابر بوده است و در این روز زیارت امام حسین سنت شده است.
اربعین جز موضوع زیارت امام حسین هیچ چیز دیگری ندارد، موضوع تجدید عزای اهل بیت نیست، موضوع آمدن اهل بیت به كربلا نیست، اصلاً راه شام از كربلا نیست، راه شام به مدینه از خود شام جدا می شود.
آن چیزی كه بیشتر دل انسان را به درد می آورد این است كه اتفاقاً در میان وقایع تاریخی، كمتر واقعه ای است كه از نظر نقلهای معتبر به اندازه ی حادثه كربلا غنی باشد.
✅من در سابق خیال می كردم كه اساساً علت اینكه این همه دروغ اینجا پیدا شده است این بوده كه وقایع راستین را كسی نمی داند چه بوده است؟
بعد كه مطالعه كردم، دیدم اتفاقاً هیچ قضیه ای در تاریخ- در تاریخهای دور دست مربوط به مثلاً سیزده یا چهارده قرن پیش- به اندازه ی حادثه ی كربلا تاریخ معتبر ندارد.
معتبرین مورخین اسلامی از همان قرن اول و دوم قضایا را با سندهای #معتبر نقل كردند و این نقلها با یكدیگر انطباق دارد و به هم نزدیك است؛ و قضایایی در كار بوده است كه سبب شده است جزئیات این تاریخ بماند.
یكی از چیزهایی كه سبب شده كه متن این حادثه محفوظ بماند و هدفش شناخته بشود این است كه در این حادثه خطبه زیاد خوانده شده است.
#خطبه در آن عصرها حكم #اعلامیه را در این عصر داشت. همین طوری كه در این عصر در وقایع، مخصوصاً در جنگها، اعلامیه های رسمی بهترین چیز است برای اینكه متن تاریخ را نشان بدهد، در آن زمان هم خطبه چنین بوده است.
خطبه زیاد است، چه قبل از حادثه ی كربلا چه در خلال حادثه ی كربلا و چه خطبه هایی كه بعد اهل بیت در كوفه، در شام و در جاهای دیگر ایراد كردند
👈و اصلاً هدف آنها از این #خطبه ها این بود كه می خواستند به مردم اعلام كنند كه چه گذشت و قضایا چه بود و هدف چه بود؟
این یكی از منابع؛ یعنی خودش انگیزه ای بوده است كه قضایا نقل شود.
ادامه دارد
https://telegram.me/quranpuyan
به نام خدا
✅ روشهای #مقابله و برخورد با #ظالم از نگاه #قرآن
🔹مبحث هفتم
از ديگر روشهای #طلب_یاری علیه ظالم، #دعا و در خواست از خدا برای رهایی از چنگال ظالمین و انتقام گرفتن است.هم چنين استمداد و طلب ياري از سايرين عليه ظالم نيز مورد تاييد قرآن ميباشد.
در قران نمونه هایی از این دست ارایه شده که سه مورد آن اینجا اشاره میشود:
1-دعای همسر فرعون برای نجات از فرعون و ظالمین در سوره #تحریم
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۱۱﴾
و براى كسانى كه ايمان آورده اند خدا همسر فرعون را مثل آورده آنگاه كه گفت پروردگارا پيش خود در بهشت خانه اى برايم بساز
و مرا از فرعون و كردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان (۱۱)
2- دعای موسی هنگامیکه از دست فرعونیان فرار میکرد.در سوره #قصص
فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۲۱﴾
موسى ترسان و نگران از آنجا بيرون رفت [در حالى كه مى]گفت پروردگارا مرا از گروه ستمكاران نجات بخش (۲۱)
3-دعای موسی و بنی اسراییل برای نجات از فرعون:سوره #یونس آیه ۸۵و۸۶
وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّسْلِمِينَ ﴿۸۴﴾
فولادوند: و موسى گفت اى قوم من اگر به خدا ايمان آورده ايد و اگر اهل تسليميد بر او توكل كنيد
فَقَالُواْ عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۸۵﴾
فولادوند: پس گفتند بر خدا توكل كرديم پروردگارا ما را براى قوم ستمگر [وسيله] آزمايش قرار مده
مکارم: گفتند تنها بر خدا توكل داريم پروردگارا ما را تحت تاءثير گروه ستمگر قرار مده.
وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۸۶﴾
فولادوند: و ما را به رحمت خويش از گروه كافران نجات ده
سید کاظم فرهنگ
http://yon.ir/Qp384
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
https://eitaa.com/quranpuyan
✅ وقایع روز #هشتممحرم
در روز هشتم محرمالحرام سال ۶۱ هجرى قمرى با اینکه سپاه امام حسين (ع) در محاصره شديد قرار داشت، اميه بن سعد طايي خود را به ياران امام رساند.
اميه بن سعد طايي از شهداي كربلا به شمار ميآيد و روز عاشورا به نقلي در حمله اول شهيد شد. وي در سواركاري نامي، شجاعي از كوفيان و از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بوده است و در جنگ صفين نيز حضور داشتند. در اين روز عطش بار ديگر بر همراهان امام (ع) غلبه كرد و عمر بن حجاج به محاصره شريعه فرات مباهات ميكرد و به حضرت زخمزبان ميزد.
ابومخنف از زبيدي نقل كرده كه ميگفت: از عمرو بن حجاج هنگامیکه نزديك اصحاب امام (ع) شد شنيدم ميگفت:اي كوفيان! از ابن زياد و جمع خود دست نكشيد و در كشتن كسي كه از دين بيرون رفته(امام حسين (ع)) و با امام خود يزيد مخالفت ميكند ترديد نكنيد.
امام فرمود:
اي عمرو بن حجاج! آيا مردم را بر من ميشوراني؟ آيا ما از دين خدا بيرون رفتهايم و شما بر دين پايدار ماندهايد؟ هان! به خدا سوگند، آنگاهکه جانهای شما از بدنها مفارقت كنند و بر اين اعمال خود بميريد، درخواهيد يافت كه کدامیک از ما از دين خدا بيرون رفته و چه كسي به سوختن در آتش سزاوارتر است.
با توجه به اينكه عطش بر امام و همراهان غلبه كرده بود، عبدالله بن حصين ازدي بر محاصره فرات فخر ميورزيدند عبدالله بن حصين ازدي كه مرگش در بجيله رخ داد، به رويارويي امام آمده و گفت:
اي حسين! آيا اين آب را نميبيني كه همچون دل آسمان ميدرخشد؟! به خدا سوگند يك قطره از آن را نخواهي چشيد تا تشنهکام بميري!
امام فرمود: خدايا! او را از تشنگي بميران و او را هرگز نيامرز.
حميد بن مسلم ميگويد: پسازآن، او مريض شد و من به عيادتش رفتم سوگند به خدايي كه هيچ معبود به حقي جز او نيست. او را ديدم كه پيوسته آب ميخورد و سيراب نميشد، سپس آن را پس ميداد و دوباره ميآشاميد و سيراب نميشد. بدين گونه بود تا مرد.
در پايان روز هشتم، حضرت سكينه (ع) فرزند اباعبدالله الحسين (ع) ميگويد مهتاب فضاي خيمه امام را روشن كرده بود ديدم پدرم ميان جمعيت ايستاده و خطاب به ياران و همراهان ميفرمايد:
اي مردم! هرکدام از شما كه ميتواند بر تيزي شمشير و ضربات نيزهها صبر كند، با ما قيام نمايد وگرنه از ميان ما برود و خود را نجات دهد.
سخنان امام به پايان نرسيده بود كه ياران همگي صدا زدند سوگند به خدا چنين نخواهيم كرد، بلكه جان، مال، زن و فرزندان خود را فداي تو خواهيم كرد.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢
https://eitaa.com/quranpuyan