eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
620 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌نکته های زیبا و ماندگار از جزء بیست وچهارم 1. دعا برای ديگران، يك ارزش پسنديده و توصیه قرآنى است. «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» غافر7 2. قدرت و امكانات ملاك رستگارى نيست. أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً ... فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ‏» 21 3. طاغوت‏ها هر كجا حكومت خود را در خطر ببينند خود را حامى مردم، طرفدار دين معرّفى مى ‏كنند. إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ ... الْفَسادَ »26 4. براى ايجاد انگيزه در كارهاى شايسته، تشويق لازم است. مَنْ عَمِلَ صا لحا ...» 40 5. دشمن، جوانان و زنان را هدف مى‏ گيرد. اقْتُلُوا أَبْناءَ ... وَ اسْتَحْيُوا نِساءَهُمْ‏ » غافر 25 6. شك، اگر مقدّمه‏ ى تحقيق و حركت شود ارزش دارد ولى اگر سبب ركود و سوء ظن شود يك آفت است. «فَما زِلْتُمْ فِي شَكٍّ» 34 7. روش نو در بيان مطلب، انگيزه ‏اى براى شنيدن است. «حم تَنْزِيلُ» فصلت 1 8. تولى‏ و تبرى‏ بايد در كنار هم باشد. (تا انواع شرك را از خوددور نكنيم، يكتا پرست واقعى نمى ‏شويم). نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ ... وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ‏» 66 9. شادى اگر بر حقّ باشد، پسنديده است ولى اگر بر اساس باطل باشد مورد انتقاد است. تَفْرَحُونَ‏ ... بِغَيْرِ الْحَقِ‏» 75 10. دوست بد، همچون شيطان، زشتى ‏هاى انسان را زيبا جلوه مى ‏دهد. «زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ» «1»*، «فَزَيَّنُوا لَهُمْ»فصلت 25 11. كسانى كه حرف منطقى ندارند، مردم را از شنيدن حرف منطقى ديگران نيز منع مى ‏كنند. لا تَسْمَعُوا ...» 26 12. ايجاد پارازيت در كلام حقّ كار كفّار است. «وَ الْغَوْا فِيهِ» 26 13. بالاترين هديه‏ ى آسمانى، آرامش روحى و روانى است. «أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا» 30 14. سخنى ارزش دارد كه گوينده ‏ى آن اهل عمل باشد. «دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً» 33 15. برقرارى آرا مش و امنيّت، دستاويز طاغوت‏ها براى سركوب حركت ‏هاى دينى و اصلاحى است. أَقْتُلْ مُوسى‏ ... أَخافُ أَنْ... الْفَسادَ 26 16. اول حقّ را نشان دهيد، بعد انتقاد كنيد. ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ‏ ... فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ‏» 62 17. ارزش دوست به گرمى اوست. «وَلِيٌّ حَمِيمٌ» فصلت 34 منبع :کتاب نکته های تفسیری جزء 24 @rahighemakhtoom
📌نکته های زیبا و ماندگار از جزء بیست وششم 1. صلابت در كنار محبّت ارزش دارد. فَلا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ‏ ... وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‏ احقاف، 8 2. احسان به والدين، از جايگاه ويژه ‏اى نزد خداوند برخوردار است. در قرآن، پنج بار كلمه‏ «وَصَّيْنَا» بكار رفته كه سه بار آن مربوط به والدين است. 15 3. استحكام بنياد خانواده و حفظ جايگاه والدين، مورد توجّه خاص خداوند است. «وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً» 15 4. والدين، در كنار رشد و تغذيه جسمى فرزند، مسئول رشد معنوى او نيز هستند. حَمَلَتْهُ‏ ... بَلَغَ أَشُدَّهُ‏ ... هُما يَسْتَغِيثانِ‏ ... وَيْلَكَ آمِنْ‏» 15 5. كفر به معاد و بدگويى و بى‏ ادبى گستاخى در برابر والدين، عذاب قطعى را به دنبال دارد. قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍ‏ ... أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ‏ 6. بى ‏تفاوتى ممنوع، مسلمان بايد مظهر حبّ و بغض باشد. «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» فتح 29 7. رشدى پايدار است كه طبيعى، مستقل و تدريجى باشد. كَزَرْعٍ أَخْرَجَ‏ ...» 29 8. تندروى ‏هاى خود را توجيه نكنيم. لا تُقَدِّمُوا ... إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏. حجرات، آيه 1 9. پيش از درخواست و دستور به كارى، بايد ابتدا زمينه‏ هاى روانى پذيرش را در مخاطب ايجاد كرد. جمله‏«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» ابتدا به مؤمنان شخصيّت مى ‏دهد و... 10. مسئوليت‏ هاى اجتماعى، نبايد مانع رسيدگى به امور خانوادگى شود. «صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ» 5 11. افراد مؤمن بايد اهل تحقيق و بررسى باشند، نه زودباور و سطحى‏ نگر. «بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا» 6 12. در مجادله و استدلال، دليل يا بايد فطرى و شهودى باشد، «أَ رَأَيْتُمْ» يا نقلى،«بِكِتابٍ» يا عقلى، «أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ» و شرك هيچ دليلى ندارد. 13. جن نيز موجودى مثل انسان؛ داراى تكليف، مرگ و مير، حساب وكتاب و دريافت كيفر و پاداش است. أُمَمٍ‏ ... مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ‏ 14. اقدام بر اساس يك گزارش بررسى نشده، مى ‏تواند جامعه‏ اى را به نابودى بكشاند. «أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً» 6 15. غيبت كردن، نوعى درّندگى است. «يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً» حجرات، 12 16. انسان براى تكامل معنوى، به تكرار و تداوم عبادت نياز دارد. «قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ. وَ مِنَ اللَّيْلِ» ق 39 17. كمال فرزند، به علم و دانش است. «بِغُلامٍ عَلِيمٍ» ذاریات 28 18. زن، موجودى احساسى و عاطفى است و در مقابل آنچه مى‏ شنود معمولًا خيلى زود عكس العمل نشان مى‏ دهد. «فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ» 29 19. فكر نكنيد كه هميشه راه توبه باز است و مجالى براى بازگشت وجود دارد. «فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ» سوره محمد (صلی الله علیه وآله) 18 20. لازمه‏ ى ايمان، اقدام عملى در جهت نشر و گسترش دين الهى است. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ‏ ... منبع :کتاب نکته های تفسیری جزء 26 @rahighemakhtoom
. 🌙فصل رهایی 🔰چرا باید روزه بگیریم؟ 💠 فرمود: (جنّه من العقاب)*، (جنّه من‌النّار)* هم آمده؛ اینجا در خطبه دیباج (جنّه من العقاب) است. سپری است از آتش؛ این آتش به ما خیلی نزدیک است، بالاخره یک سپری لازم است. باید کاری بکنیم که این شعله نکشد، سرکشی نکند! ابن میثم نقل می کند که وجود مبارک رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیه و الثناء) به همسرش فرمود: (داومی قرع باب الجنه)*، مرتب درب بهشت را بزن. عرض کرد: بماذا؟ فرمود: (بالجوع)*، با . این درب جهنم است که می بندند، و گرنه درب بهشت را هرگز نمی بندند. درب جهنم در بسته است و اگر کسی خواست بکند، باید با فشار درب جهنم را باز کند، برود در آتش! شیاطین مغلولند، زنجیرند، اگر کسی بخواهد طعمه شیطان بشود باید این زنجیر را از دست و پای این کِلاب باز کند! درب بهشت هرگز بسته نیست. به هر تقدیر؛ فرمود به اینکه درب بهشت را مرتب بکوب، عرض کرد با چه چیز؟ فرمود: با گرسنگی. بودن یک مقدار انسان را به حال خود وا می دارد. این ابوالحسن عامری از یحیی بن معاذ نقل می کند که (انّ لله سبحانه و تعالی طعاماً یداوی به الصدیقین و هو الجوع)*. ایشان از یحیی نقل می کند که خداوند یک غذایی دارد که با او صدیقین را تامین می کند. تنها این نیست که (قوّت جبریل از مطبخ نبود)*، قوّت خیلی از علماء هم از آشپزخانه نبود! غالب نوشته های سیّدنا الاستاد مرحوم در ماه مبارک بود، شب را تا صبح بیدار بود و می نوشت. اینها شاگرد ماه رمضانند، شاگرد سحرند، شاگرد گریه اند، (گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت / قطره باران ما گوهر یک دانه شد)*. اینها شاگرد گریه اند، شاگرد ناله اند؛ کسی که بگوید خدایا آمدم، چیز می گیرد؛ این گرسنگی این خاصیت هم دارد، فرمود: گرفتن این است! ------------------------------- 📌 نهج البلاغه / خطبه ۱۱۰ 📌 من لا یحضره الفقیه / جلد ۲ / صفحه ۷۴ 📌 عوالی اللآلی / جلد ۱ / صفحه ۲۷۳ 📌 مثنوی معنوی / دفتر سوم / بخش ۱ (سرآغاز) 📌 غزلیات حافظ / شماره ۱۷۰ 📋 نماز جمعه قم 📆 مصلی قدس ؛ ۱۳۷۸/۱۰/۰۳ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌و اما باور ما -رسول الله مظهر کامل صفت هوالغنی-(قسمت 24) 📼خادم صفحه قرآنی رحیق 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌نکته های زیبا و ماندگار از جزء بیست و هفتم 1- براى اصلاح جامعه، بايد به سراغ سرچشمه‏ ها رفت. «أَرْسَلْناهُ إِلى‏ فِرْعَوْنَ» ذاریات 38 2- منحرفان سعى مى ‏كنند با زور و قدرت حق‏ طلبان را ساكت كرده و آنان را منحرف، ساحر يا مجنون معرّفى كنند. «ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ» ذاریات 39 3- اگر روحيه پندپذيرى نداريم، در ايمان خود شك كنيم، زيرا مؤمن پندپذير است. «فَإِنَّ الذِّكْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ» 55 4- زنده نگه ‏داشتن نام و ياد و حفظ مكان‏ هاى مقدّس اديان آسمانى لازم است.«وَ الطُّورِ»طور 1 5- كاميابى، در سايه امنيّت، لذّت را بيشتر مى‏ كند. وَقاهُمْ رَبُّهُمْ‏ ... كُلُوا وَ اشْرَبُوا. 18.19. 6- انسان بايد نسبت به خانواده خود، توجّه و تعهّد و سوز داشته باشد. «فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ» طور، 26 7- مبلّغ دين، در تيررس هر گونه تهمت است. بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ‏ ... يَقُولُونَ شاعِرٌ» 29 8- نتيجه نيرنگ، به خود افراد باز مى ‏گردد . يُرِيدُونَ كَيْداً ... هُمُ الْمَكِيدُونَ‏ » 42 9- لجاجت، انسان را به تحليل غلط وا مى‏ دارد. كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ... يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ‏ » 44 10- مؤمنان نيز بايد همانند دشمنان، براى رسيدن به پيروزى، اميد و برنامه داشته باشند. نَتَرَبَّصُ بِهِ‏ ... فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ‏. 31 11- شيوه طرح سؤال براى بيدارى وجدان ذهن و فكر انسان‏ها، از شيوه‏ هاى قرآنى در مباحث خداشناسى است. أَمْ خُلِقُوا ... أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ‏.36 12- سنّت خدا در برابر عذاب مخالفان، شتاب وعجله نيست. فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ‏ ... طور 46 13- با بيان نشانه ‏ها، خوبان را معرّفى كنيم. الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى‏ ... الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ‏» نجم 32 14- به اتكاى ديگران، خود را گرفتار خلاف نكنيد كه آنان بار شما را به دوش نخواهند كشيد. «أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏»نجم 38 15- هستى، ميدان تلاش و كار و نتيجه‏ گيرى است. «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى‏» 39 16- ما مكلّف به انجام وظيفه ‏ايم، نه حصول نتيجه. سعى و تلاش وظيفه ماست. «إِلَّا ما سَعى‏» 39 17- آنان كه در دنيا از نگاه به نامحرمان چشم پوشيدند، در آخرت همسرانى زيباروى خواهند داشت. الْمُتَّقِينَ‏ ... زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ‏. 20 18- براى دعا ونيايش، زمان ‏هاى خاصّ آثار بيشترى دارد. حِينَ تَقُومُ وَ مِنَ اللَّيْلِ‏ ... إِدْبارَ النُّجُومِ طور،آيه 49.48‏ 19- قرض دادن سبب كاهش مال نيست، افزايش آن است. «فَيُضاعِفَهُ» حدید11 20- قرض دادن، نشانه كرامت است و خداوند براى انسان كريم، اجر كريم قرار داده است. «وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ»11 منبع :کتاب نکته های تفسیری جزء 27 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔴 نکته‌ی سلوکی قرآنی ✍️شیخ اکبر محی‌‌الدین‌بن عربی در رساله‌ی« الوصایا » مطلب راه گشا و بسیار مهمی را می‌فرماید: 🔶« بر تو باد به همنشینی با کسی که به‌سبب همنشینی با او نفعی در دین تو حاصل شود، مثل اینکه علمـی دارد که از آن علم استفاده نمایی، و یا عمـلی در او وجود دارد و یا اینکه دارای اخلاق نیکویی است. 🔶بدرستی زمانی که انسان با کسی که همنشینی با او آخرت را به یاد می‌آورد مجالست نماید، قهراً به‌مقداری که خداوند او را موفق گرداند از آن مجالست، زینت می‌یابد و نفس او نیز آراسته به صفات نیک همنشین می‌گردد . 🔶حال که فهمیدی همنشینی موجب سرایت صفات نیک و اخلاق خوبِ همنشین به تو می‌گردد، پس خدا را به‌عنوان همنشین خود انتخاب نما و به‌وسیله‌ی یاد و ذکر خدا با او همنشین شو. 🔶ذکر قرآن بزرگترین ذکرهاست . خداوند می‌فرماید « إنا نحن نزلنا الذّکر » ( سوره ی حجر آیه 9 ) یعنی :بدرستی که ما ذکر را نازل نمودیم ،منظور از ذکر در این آیه‌ی شریفه، قرآن است. 🔶و همچنین خداوند فرموده « أنا جلیس من جالسنی » یعنی : من همنشین کسی هستم که با من همنشینی نماید. و پیامبر نیز فرمود :« أهل القرآن هم أهل‌الله و خاصته » یعنی : اهل قرآن، اهل الله و خاصّان خدا می‌باشند. 🔶خاصّان پادشاه، در بیشتر احوال، همنشین پادشاه می‌باشند . و خدا نیز دارای اخلاق و خُلق‌هایی است که از اسمای حسنای او می‌باشند. 🔶پس هرکه حق‌تعالی همنشین او باشد، خدا انیس اوست. پس حتماً مکارم و خوبی‌های اخلاق خدا به شخص همنشین ،به اندازه‌ی مدّت همنشینی او می‌رسد. 🔶هرکس که همنشین گروهی گردد که خدا را یاد می‌نمایند، خداوند او را نیز همراه آن گروه داخل رحمت خود می‌نماید، و گروهی که خدا را یاد نمایند همنشین آنها بدبخت و شقی نمی‌گردد. پس چگونه کسی که خدا همنشین او شده، شقی و بدبخت گردد؟» 📋 رساله ی الوصایا ص 45 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📙تفسیرتسنیم جلد دوم نگاشت :(232) آیه 19 - او كصيب من السماء فيه ظلمت ورعد و برق يجعلون اصبعهم فى اذانهم من الصواعق حذرالموت والله محيط باكفرين آیه 20- يكاد البرق يخطف ابصرهم كلما اضاء لهم مشوافيه واذا اظلم عليهم قاموا (866) ولو شاء الله لذهب بسمعهم وابصرهم ان الله على كل شى ء قدير 🔰تفسير ◾️رفتار منافقان در برابر خطر در اين تمثيل قرآنى چند خطر در برابر منافق تصوير شده است: رگبارى همراه با ابرهاى تيره، خروش رعد و جهش برقى خيره كننده همراه با صاعقه اى مرگبار. رفتار منافقان در برابر اين خطرها نيز تبيين شده است. اولين خطر آنان ريزش باران است. ريزش باران گاهى مايه خير و رحمت است ؛ چنانكه كشاورزان از باران به موقع بهره مى گيرند ولى گاهى مايه عذاب است، مانند بارانى كه بر سر مسافرى بيابانى در نيمه راه مى ريزد. 🔹منافق انسان باران زده اى است كه مى خواهد از آن بگريزد ولى راه فرار ندارد؛ زيرا هم راه او تاريك است و هم خطر رعد و برق و صاعقه هاى مرگبار در پيش است. 🔹رفتار منافقان در برابر غرش رعد و صاعقه اى كه گاهى به همراه دارد اين است كه از شدت هراس، انگشت در گوش فرو مى برد تا از صداى مهيب رعد جان نسپارند و عكس العمل آنان در برابر خطر برق آسمان اين است كه به جاى اين كه با آن راه را بيابند و مسير خود را مشاهده كنند، ديده را از دست مى دهند. اين برق كه در ظلمتهاى مستمر و فراگير جستن مى كند، نمى تواند چراغ راه انسان باشد: وليس فى البرق الخاطف مستمع لمن يخوص فى الظلمه. 🔹گرچه ممكن است در شرايطى خاص، انسان با لحظه اى توجه و تصميم گيرى صحيح بتواند تا ابد راه خود را بشناسد و آن را بپيمايد، اما اين گونه برقها اهل نفاق را تنها چند لحظه به پيش مى برد و پس از آن در تيرگيهاى متراكم غرق ساخته، متوقف مى كند. مهلتى كه با منافق داده مى شود براى آن است كه در پرتو نور، پيش پاى خود را ببيند و برگردد وگرنه خداى سبحان مى تواند با همان رعد و برق، شنوايى و بيناييشان را براى هميشه از ميان بردارد: (ولو شاء الله لذهب بسمعهم وابصارهم)؛ زيرا رعد، برق و صاعقه از لشكريان خداى سبحان مى تواند با همان رعد و برق، شنوايى و بيناييشان را براى هميشه از ميان بردارد: (ولو شاءالله لذهب بسمعهم وابصارهم)؛ زيرا رعد، و برق و صاعقه از لشكريان خداى سبحان و گوش به فرمان اويند: (ويسبح الرعد بحمده والملائكه من خيفته و يرسل الصواعق فيصيب بها من يشاء) 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره انسان آیه : 21و22 📝نگاشت: (22) 🔅🔅🔅 ...وَ سَقَاهُمْ‌ رَبُّهُمْ‌ شَرَاباً طَهُوراً(21)إِنَّ هَٰذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاءً وَكَانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُورًا(22) در پايان آيه 21 به عنوان آخرين و مهمترين نعمت از اين سلسله نعمتها مى‏فرمايد و پروردگارشان شراب طهور به آنها مى‏نوشاند ( و سقاهم ربهم شرابا طهورا). ▫️درست است كه در لابلاى اين نعمتها نيز سخن از نوشيدنيهاى گوارا ، از جامهائى كه از چشمه سلسبيل پر مى‏شود ، و بهشتيان از آن سيراب مى‏گردند ، درميان بود ، ولى ميان آنها و آنچه در اين آيه آمده است فرق بسيار است. ▫️زيرا از يكسو در آنجا ساقى ولدان مخلدون بودند ، اما در اينجا ساقى خدا است ، و چه تعبير عجيبى ؟ مخصوصا با تكيه بر كلمه رب خداوندى كه هميشه اين انسان را پرورش داده و مالك و مربى او است ، وى را در مراحل تكامل همواره به پيش برده تا به آخرين مرحله رسيده ، و اكنون نوبت آن است كه ربوبيتش را به حد اعلا برساند ، و با دست قدرتش از جام شراب طهور بندگان ابرار و نيكان را سيراب و سرخوش كند . ▫️و از سوى ديگر طهور به معنى چيزى است كه هم پاك است و هم پاك كننده به اين ترتيب اين شراب، جسم و روح انسان را از هر گونه آلودگى و ناپاكى پاك مى‏كند ، و آنچنان روحانيت و نورانيت و نشاط به او مى‏بخشد ، كه وصفش در هيچ عبارتى نمى‏گنجد ، حتى در حديثى از امام صادق (عليه‏السلام‏) نقل شده است : يطهر هم عن كل شى‏ء سوى الله : قلب و جان آنها را از همه چيز جز خداوند پاك مى‏كند. ▫️پرده‏هاى غفلت را مى‏درد ، حجابها را از بين مى‏برد ، و انسان را شايسته حضوردائم در جوار قرب خدا مى‏كند ، نشئه اين شراب طهور از هر نعمتى برتر ، و از هر موهبتى بالاتر است. ▫️اگر شراب آلوده دنيا عقل را زايل مى‏كند ، و انسان را از خدا دور مى‏سازد ، اما شراب طهورى كه با دست ساقى الست داده مى‏شود ، او را از ما سوى الله بيگانه كرده ، غرق در جمال و جلال او مى‏كند.كوتاه سخن اينكه لطفى كه در اين آيه و در اين نعمت نهفته است از همه برتر و بالاتر است. ◾️از حديثى كه از رسول خدا (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم‏) نقل شده استفاده مى‏شود كه چشمه شراب طهور بر در بهشت قرار دارد : فيسقون منها شربة فيطهر الله بها قلوبهم من الحسد ! ... و ذلك قول الله عز و جل و سقاهم ربهم شرابا طهورا : جرعه‏اى از اين شراب طهور به آنها داده مى‏شود و خدا به وسيله آن قلوب آنها را از حسد ( و هر گونه صفات رذيله ) پاك مى‏سازد . ▫️جالب اينكه تعبير به طهور در قرآن مجيد فقط در دو مورد آمده يكى در مورد باران ( فرقان 48 ) كه همه چيز را پاك و زنده مى‏كند و ديگر در آيه مورد بحث در باره شراب مخصوص بهشتى كه آن نيز پاك كننده و حيات بخش است . 🌱🌱🌱 📋و در آيه 22 آخرين سخن را در اين زمينه بيان كرده ، مى‏فرمايد : از سوى خدا به آنها گفته مى‏شود : اين نعمتهاى عظيم و مواهب بى‏نظير پاداش اعمال شما است ، و سعى و كوشش و تلاش شما در طريق اطاعت فرمان حق مقبول و مشكور است ( ان هذا كان لكم جزاءا و كان سعيكم مشكورا ) . ▫️مبادا كسى تصور كند كه اين مواهب و پاداشهاى عظيم را بى‏حساب مى‏دهند ، اينها همه جزاى سعى و عمل است ، و پاداش مجاهدتها و خودسازيها و چشم‏پوشى از گناه است. ▫️بيان اين مطلب خود لذت و لطف خاصى دارد كه خداوند بزرگ ، يا فرشتگان او ، ابرار و نيكان را مخاطب ساخته و به عنوان قدردانى و تشكر از آنها مى‏گويد : اينها همه پاداش اعمال شما است ، و سعى شما مشكور است ، بلكه به گفته بعضى از مفسران اين نعمتى است مافوق همه نعمتها و موهبتى است بالاتر از همه مواهب كه خدا از انسان تشكر كند. ▫️تعبير به كان كه فعل ماضى است خبر از گذشته مى‏دهد ، ممكن است اشاره به اين باشد كه اين نعمتها از قبل براى شما فراهم شده است ، چرا كه هر وقت كسى به ميهمان خود بسيار اهميت دهد وسائل پذيرائى او را از مدتها پيش آماده مى‏كند. ادامه دارد.... 🌷🌷🌷 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 تفسیرصوتی سوره الجن 📼 آیت الله جوادی آملی- جلسه چهارم ☘️☘️☘️کسانی که می خواهند در باره حقیقت و ماهیت جن بیشتر بدانند .... 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌جن را توان مقابله با ملکوت نیست 🔹اين بيان نوراني حضرت امير مفسِّر همين بخش است فرمود: «جَوَارِحُكُمْ‏ جُنُودُه‏‏»؛ سربازان خدا بيرون از تو نيستند، تمام هستي تو سرباز اوست. جايي مي‌روي، رسوا مي‌شوي! چيزي را امضا مي‌کني، رسوا مي‌شوي! غذايي را مي‌گيري، رسوا مي‌شوي! پولي را مي‌گيري، رسوا مي‌شوي! کاري، نگاهي مي‌کني، رسوا مي‌شوي! اين‌طور مي‌گيرد. اين‌طور نيست که اگر ذات أقدس الهي خواست کسي را بگيرد، از جاي ديگر سربازکشي بکند. 🔹(آن جن) گفت ما هر چه فکر کرديم که بخواهيم در قلمرو قدرت خدا راه پيدا کنيم، ممکن نشد. خواستم از قلمرو قدرت و تيررَس او بيرون بياييم، ديديم نشد! اين توحيد محض را خدا از اين جن‌ها نقل مي‌کند. اينکه ﴿لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ﴾، همين جن‌ها هستند که وارد بهشت مي‌شوند. 🔹اين دو تا حرف خيلي غني و قوي است. ﴿أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ﴾، يک؛ يعني هيچ ممکن نبود که ما بتوانيم جلوي کار خدا را بگيريم، چون ما آسمان رفتيم، زمين آمديم، اينجا مکه است، ما رفتيم آسمان‌ها، ديديم آنجا راه نمي‌دهند. اينجا آمديم، حرف توحيد داريم مي‌شنويم: ﴿وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ﴾، يک قضيه کليه؛ دوم: ﴿وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً﴾، بخواهيم وارد قلمرو او بشويم، راه بسته است. بخواهيم از تيررس او نجات پيدا کنيم، فرار ممکن نيست، مي‌شويم عبد محض، چرا؟ براي اينکه خود ما سرباز او هستيم، اگر خود ما سرباز او هستيم، خواست ما را بگيرد که از جاي ديگر لشکرکشي نمي‌کند. 📼فرازی از سوره الجن جلسه چهارم 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰می توانیم میزبان خدا شویم 💠 خدای سبحان فرمود: اینطور نیست که همیشه من میزبان باشم، شما مهمان؛ شما هم می توانید میزبان من باشید، آن هم زمان و زمین ندارد. همانطوری که سفره عام خدا زمان و زمین نداشت، ولی های خاصش زمان و زمین داشت، خدا هم یک میزبانی عام است که زمان و زمین ندارد، یک میزبانی خاصی است‌. هر وقت انسان موحد تامّ شد، از غیر خدا برید و گفت (الله)؛ من الهی ام، نام من الهی است و ذکر من الهی است، اله جویم و حق خواهم و مانند آن؛ اگر چنین شد در همه زمان و زمین میزبان خداست و خدا در این دل راه دارد؛ که فرمود: خدا با مومنین است، خدا مومن را رها نمی کند. و یک میزبانی خاص است که آن دیگر زمین خاصی ندارد، زمان مخصوصی هم ندارد؛ فرمود: (انا عند المنکسره قلوبهم)*. اگر قلبی بشکند و بگوید خدا، اگر دلی بشکند، از غیر خدا بگسلد و از همه جا دست بشوید و بگوید خدا؛ این دل میزبان من است، در این دل فیض من، فوز من، قدرت من و عنایت های من ظهور می کند. اگر صائمی توفیق داشت که سحرها را دریافت، روزها را دریافت و خیال نکرد که پایان دنیا قبر است، قلبش شکست و فهمید که از غیر خدا کاری ساخته نیست، این قلب میزبان خداست؛ (انا عند المنکسره قلوبهم). حالا خدا که این قلب شد، این قلب را چگونه می آراید و بالنده می کند و کجا می برد، خدا می داند و آن کس که رفته! -------------------------------------------- 📌 منیه المرید / صفحه ۱۲۳ 📆 قم ؛ فروردین ۱۴۰۱ 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
بسمه تعالی 🌹نکته های زیبا و ماندگار از جزء بیست و هشتم 🌹 1. در سخنان خود دقّت كنيم كه خداوند آنها را مى‏ شنود. «قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي»1 2. پيامبر گرامى، با موقعيّت رهبرى جامعه، به راحتى در دسترس عموم بود و مردم در مورد مشكلات شان با او گفتگو مى ‏كردند. «تُجادِلُكَ» مجادله1 3. در بن بست ‏ها به خدا و اولياى او پناه ببريد. «تَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ» 1 4. لازم نيست تمام دستورات در قرآن آمده باشد، بلكه هر امر و نهى كه در سخنان پيامبر آمده باشد بايد اطاعت شود. «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» حشر، 7 5. صداقت با عملكرد روشن مى‏ شود نه با شعار. يَنْصُرُونَ‏ ... الصَّادِقُونَ‏" حشر، 8 6. گذشت زمان، نقش الگوهاى دينى و معنوى را كم رنگ نمى‏ كند. حضرت ابراهيم مى‏ تواند براى امروز ما الگو باشد. «كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ» ممتحنة، 4 7. يكى از امورى كه انسان را گرفتار مى ‏كند، علاقه به كسب رضايت ديگران به هر قيمتى است. «تَبْتَغِي مَرْضاتَ أَزْواجِك َ»تحریم 1 8. حرف اول را اراده انسان مى ‏زند،. ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا ... امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ‏» تحریم 11 9. مثل خواهى نشوى رسوا، هم رنگ جماعت شو، غلط است:آسیه بخاطر حق هم رنگ جماعت نشد. وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ » تحریم11 10. گشايش در كار ديگران، سبب گشايش خداوند در امور شماست. «فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ». گشايش، گشايش مى‏ آورد . مجادله 1 1 11. انسان فطرتاً به دنبال سود است، آن هم سودى ثابت و پايدار. «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ» صف 10 12. جلوى بلند پروازى‏ ها و تخيّلات نا به ‏جا را بايد گرفت. إِنْ زَعَمْتُمْ‏ ... فَتَمَنَّوُا» جمعه 6 13. در اسلام، تن‏ پرورى ممنوع است. «وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» 10 14. تلاش براى رسيدن به امور معنوى و مادى، هر دو فرمان خداست. در آيه قبل فرمود: «فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ» و در اين آيه مى‏ فرمايد: «وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» 9و10 15. به هر اظهار ارادت و ادّعاى حمايت دل خوش نكنيد. نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ‏ ... لَكاذِبُونَ‏» منافقون 1. 16. برنامه ‏ريزان اقتصادى در نظام اسلامى بايد به تعديل ثروت وعدم تمركز آن در دست يك گروه خاص توجه داشته باشند. كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ ... 17. ثروتمندانى كه در زمان حيات خود، اهل انفاق نبوده ‏اند، به هنگام مرگ، تأسف بسيار خواهند خورد. رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي‏ ... فَأَصَّدَّقَ‏» منافقون، آيه 11 18. در تربيت و تبليغ، ارائه نمونه ‏ى عينى و عملى و الگو لازم است. «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» ممتحنة، آيه 4 19. در نهى از منكر، با تمام مظاهر منكر مبارزه كنيد، اعتقادى‏ «لا يُشْرِكْنَ»، اقتصادى‏ «لا يَسْرِقْنَ»، جنسى‏ «لا يَزْنِينَ»، خانوادگى‏ «لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ»، اجتماعى. «لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ» 20. حفظ آبروى مردم مهم است و ذرّه ‏اى نبايد خدشه دار شود. «لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ» منبع :کتاب نکته های تفسیری جزء 28 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌پرواز جان ها علامه حسن زاده آملی 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
پرواز جان ها علامه_حسن_زاده_آملی (ره) چه شد ما را که نمی کنیم؟ خب شاید جناب عالی هم متقابلا به بنده بفرمایید که تو را چه شد که نمی کنی؟! آخر این حرفا که زده می شود گوینده دیگری است الآن بنده نیستم من یک نواری هستم یک جعبه ی صوتی هستم گوینده دیگری است بنده و جنابعالی هردو مستمع هستیم نفرما که شما چرا پرواز نمی کنی بنده و جناب عالی در این درد شرکیم هر کسی این هارو در خویشتن کرد به همان اندازه پرواز می کند به گفتن نیست آقا که به خواندن نیست که به کردن نیست جان باید تکان بخورد جان آمدند به داشتن با حقیقت عالم با کلام ناطق داشتن می جنگیدند شمشیر می آوردند برای کی؟ برای آن کسی که اصل حقیقت بهشت وجودش بهشت سرّش بهشت رفتارش بهشت آیینه ایزدنما حقیقت نما آیینه ای از آن بهتر موجودی از آن شریف تر بعد از اکرم ما کسی نشان ندارد آمدند به جنگ او شمشیر به روی او می آودند و حال اینکه پیشانی ها وصله زده پنهاه بر بس های طولانی داشته بودند جان نداشت... 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢مبحث اعتقادی قرآنی برزخ در المیزان 🔰 نگاهی به زندگی پس از مرگ (قسمت چهاردهم) 🔈تبیین گر:استاد مصطفی امینی خواه 🔉 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰(قسمت یازدهم) 🌷🌷🌷 🍃 در همه عبادات - خصوصا نماز كه سمت جامعيّت دارد و منزله آن در عبادات، منزله انسان كامل و اسم اعظم بلكه خود اسم اعظم است- اين دو مقام ⬅️ يعنى مقام عزّ ربوبيّت كه حقيقت است و مقام ذلّ عبوديّت كه رقيقه آن است، مرموز است. 🍃 در اعمال مستحبّی ⬅️ «قنوت» و در اعمال واجب ⬅️ «سجده»، ویژگی‌ اختصاصى‌ای دارند كه پس از اين، ان شاء اللّه به آن اشاره خواهم كرد. 🍃 بايد دانست كه عبوديّت مطلقه از بالاترین مراتب كمال و رفیع‌ترین مقامات انسانيّت است كه جز اكمل خلق اللّه - محمّد صلّى اللّه عليه و آله _ و ديگر اولياى كمّل كسى ديگر را از آن نصيبى نيست. 🍃 پاى عبوديّت دیگران، لنگ است و عبادت و عبوديّت آنها معلّل است. 🍃 فقط با قدم عبوديّت است که می‌توان به معراج حقيقى مطلق رسيد. 🍃 به همین خاطر، در آيه شريفه فرمايد: ✨ «سُبحانَ الّذى اسْرى بِعَبْدِهِ...» 🍃 قدم عبوديّت و جذبه ربوبيّت، سير داد آن ذات مقدّس را به معراج قرب و وصول. 🍃 در «تشهدّ» نماز - كه بازگشت از فناى مطلقی است كه در سجده حاصل شده - باز توجّه به عبوديّت قبل از توجّه به رسالت است. 🍃 و ممكن است اشاره به آن باشد كه مقام رسالت نيز در نتيجه جوهره عبوديّت است. 🍃 و اين مطلب را دنباله بلندی است كه از وظيفه اين اوراق خارج است. 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
استاد آیت الله محمد هادی 🔅🔅🔅 🔰درس نهم:اختلاف مصحف‌ها 🔹ورود حذيفه به مدينه حذيفه در بازگشت از جنگ ارمنستان، در حالى كه از اختلاف مردم دربارۀ قرآن ناخشنود بود، با آن عده از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله كه در كوفه بودند، دربارۀ حلّ‌ اين مشكل - پيش از آنكه جاهاى ديگر را فراگيرد - به مشورت پرداخت. نظر حذيفه اين بود كه عثمان را برآن دارد كه به يكسان نمودن مصاحف و الزام مردم به قرائت واحد اقدام كند؛ همۀ اصحاب به درستى اين نظر اتفاق كردند جز عبداللّه‌بن‌مسعود؛ لذا حذيفه با شتاب هرچه تمام‌تر به سوى مدينه شتافت تا عثمان را برانگيزد كه امّت محمّد صلى الله عليه و آله را پيش از پراكندگى دريابد. 🔸حذيفه به عثمان گفت: «اى خليفۀ مسلمين! من بدون پرده‌پوشى هشدار مى‌دهم؛ اين امّت را درياب پيش از آنكه گرفتار همان اختلافى شوند كه يهود و نصارى به آن گرفتار شدند». عثمان پرسيد: «موضوع چيست‌؟» حذيفه گفت: «در جنگ ارمنستان شركت داشتم. 🔸در آنجامردم شام، قرآن را به قرائت ابىّ‌بن‌كعب - كه حتى مواردى از آن‌را هم مردم عراق نشنيده‌اند - مى‌خواندند. مردم عراق از قرائت ابن‌مسعود - كه در مواردى مردم شام از آن بى اطلاع بودند - تبعيت مى‌كردند و هر گروه، گروه ديگر را تكفير مى‌كرد». ١از آنجا كه اين حوادث و نظاير آن، سرانجام نامطلوبى داشت، عثمان به‌طور جدّ در فكر يكسان كردن مصاحف برآمد. 🔸در آن هنگام يكسان نمودن مصاحف كارى بس بزرگ و پديده‌اى جديد بود و هيچ يك از پيشينيان به چنين كارى دست نزده بود. به‌علاوه مشكلات و موانعى در اجراى اين‌كار ديده مى‌شد؛ زيرا نسخه‌هاى متعددى از اين مصحف‌ها در اطراف و اكناف منتشر شده و در وراى هر يك، رجالى از بزرگان صحابه ايستاده بودند كه ناديده گرفتن شئون آنان در جامعۀ اسلامى آن روز، بسى دشوار بود. 🔸چه بسا ممكن بود كه اينان به حمايت و دفاع از مصحف خود برآمده و در اين راه موانعى بزرگ به‌وجود آورند. به همين دليل، عثمان آن عدّه از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله را كه در مدينه بودند گرد آورد و در اين‌كار با آنان مشورت كرد و همگى بر ضرورت قيام به اين‌كار - به هر قيمتى - اتفاق نظر داشتند. ابن اثير مى‌گويد: «عثمان اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله را گرد آورد و موضوع را با آنان در ميان گذاشت و همگى نظر حذيفه را تأييد كردند». اميرالمؤمنين على عليه السلام نيز رأى موافق خود را با اين برنامه به‌گونه اصولى اظهار نمود. ابن‌ابى داود از سويدبن‌غفله روايت كرده‌است كه على عليه السلام فرمود: «سوگند به خدا كه عثمان دربارۀ مصاحف هيچ عملى را انجام نداد مگر اينكه با مشورت ما بود. او دربارۀ قرائت‌ها با ما مشورت كرد و گفت: به من گفته‌اند كه برخى مى‌گويند قرائت من بهتر از قرائت توست و اين چيزى نزديك به كفر است. به او (عثمان) گفتم: نظرت چيست‌؟ گفت: نظرم اين است كه فقط‍‌ يك مصحف در اختيار مردم باشد و در اين زمينه تفرقه و اختلاف نداشته باشند. گفتم نظر خوبى است». 🔸در روايت ديگرى آمده‌است كه على عليه السلام فرمود: «اگر امر مصحف‌ها به من نيز واگذار مى‌شد، من همان مى‌كردم كه عثمان كرد». پرسش ١. مصحف چه كسانى در كوفه، مدينه، بصره و شام مورد توجه مردم بود؟ ٢. چرا بين مصحف‌هاى صحابه اختلاف وجود داشت‌؟ اين اختلاف در چه مواردى بود؟ ٣. اختلاف مصحف‌ها چه مشكلاتى دربر داشت‌؟ ٤. چگونه عثمان به فكر يكسان كردن مصحف‌ها افتاد؟ ٥. نظر اميرمؤمنان عليه السلام در مورد يكسان كردن مصحف‌ها - كه در زمان عثمان صورت گرفت - چه بود؟ 🖇ادامه دارد.... 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 🔰معرفی تفسیر «نمونه»(قسمت سوم) 📚مقدمه مفسر 🔹مفسر محترم در ابتدای جلد ۱ مقدمه‌ای مختصر دارد که ضمن آن به انگیزه نگارش، آغاز تفسیر قرآن و چیستی و حقیقت آن، تفسیر به رای ، نیازها و ضرورتهای ویژه هر عصر، بیان شیوه کار گروهی، ویژگیها و منابع تفسیر، پرداخته است، ابتدای بعض مجلدات دیگر نیز مقدمه‌ای خیلی کوتاه درباره موضوعات مربوط به تفسیر نمونه، بیان داشته است. می‌توان روش ورود و خروج مفسر و همکاران را در سوره‌ها و آیات قرآن، به شرح ذیل ترسیم کرد. 📋پردازش مطالب 🔸ابتدای هر سوره را با نام آن، مکی ، مدنی بودن و تعداد آیات افتتاح می‌نماید، پس از آن به بیان «ویژگیهای سوره در طی چند نکته می‌پردازد، این نکات بطور معمول شامل فضیلت سوره، ثواب قرائت و جایگاه آن می‌باشد که معمولا محور این بخش روایات می‌باشد. «عنوان محتوای سوره»، مدخل دیگر مفسر برای بحث راجع به خطوط کلی سوره می‌باشد و آن را در قالب نکته‌ها، بیان می‌دارد. 🔸در مواردی نیز وجه تسمیه سوره را به شکل سؤال مطرح نموده به آن می‌پردازد. پس از پرداختن به موارد فوق بررسی آیات و تفسیر آنها آغاز می‌گردد، در این بخش، ابتدا دسته‌ای از آیات مرتبط بهم را مشخص نموده، ترجمه آنها را بیان می‌دارد. 🔸به شان نزول آیات، اهمیت داده آن را در این مقطع ذکر می‌کند، و در نهایت با تفسیر آیات، مطالب خود را در این بخش تکمیل می‌نماید. ضمن اینکه مقاطع آیات خود عنوان بخشند، عنوانهای دیگری را برای تفکیک مطالب از هم، به کمک می‌گیرند و این در تسهیل مطالعه و یافتن مطلب مورد نظر خواننده تفسیر، مؤثر می‌باشد. 🔸پس از تفسیر، عنوان «نکته‌ها» حاوی مطالب و پرسش و پاسخهای ارزشمندی می‌باشد، این بخش شامل عناوین متعدد، و حاوی مباحث موضوعی فراوانی (مانند بحث هدایت ،مقصود از قلب در قرآن ، پیدایش نفاق، ریشه‌ها و خصوصیات آن و...) می‌باشد. ادامه دارد.... 🌷🌷🌷 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰 131 🔅🔅🔅 38- مَثَل چوب خشک (منافقان ) (وَإِذا رَاءَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ اءَجْسَامُهُمْ وَإِنْ یَقُولُواْ تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَاءَ نَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ ا لْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَتَلَهُمُ اللَّهُ اءَ نَّی یُؤْفَکُونَ(سوره منافقون آیه 4) ((هنگامی که آنها (منافقان ) را می بینی (ظاهر آراسته و) قیافه های آنان تو را در شگفتی فرو می برد (و جذّاب سخن می گویند که ) وقتی حرف می زنند تو نیز به حرفهایشان گوش فرا می دهی ! (و اما از نظر باطن چنان بی محتوی هستند که ) گویی چوبهای خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شده اند ، هر فریادی از هر جا بلند شود ، آنرا بر ضدّ خود می پندارند ، آنها دشمنان واقعی تو هستند پس از آنان بر حذر باش ، خداوند آنها را بکشد ، چگونه از حقّ منحرف می شوند ؟ ! )) . ⏪وجه تشبیه خداوند متعال در این آیه ، ((منافقان )) را که ظاهری جذّاب و فریبنده و باطنی بی روح و پوچ دارند ، تشبیه کرده است به ((چوبهای خشکی )) که بر دیوار تکیه داده شده است ؛ یعنی منافقان هر چند ظاهری آراسته و قیافه و هیکلی فریبنده دارند ، ولی در باطن سست و توخالی و فاقد هرگونه استقلال و اراده هستند . ▪️((مُسَنَّدَة )) ، یعنی بر دیوار تکیه داده شده . این قید ممکن است ناظر به چوبهای توخالی و پوسیده ای باشد که به کار ساختمان سازی نمی آید و آنها را جدا نموده و کنار دیوار می نهند . این چوبها در ظاهر سالم به نظر می آیند ، ولی از داخل پوسیده و پوک شده اند که جز برای آتش کردن و سوزاندن ، به کار دیگری نمی آیند . منافقان نیز چنین هستند ، چون از درون مریضند ، جز فتنه انگیزی و فساد و آتش افروزی ، هیچ خاصیّت دیگری برای جامعه ندارند . ◾️بعضی گفته اند : شاید مراد از (خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ) ؛ ((چوبهای خشک بر دیوار تکیه داده شده )) ، بتهای تراشیده باشد که بر دیوار تکیه داده شده اند ، که در این صورت تشبیه منافقان به آنها در حسن صورت و بی فایده بودن آنان است . جمعی دیگر گفته اند : ((خشب )) جمع خشباء است و آن چوبی است که در اندرونش کرم افتاده و از داخل آن را خورده باشد که ظاهر آن صحیح و سالم وانمود می شود ، در این صورت معنایش آن است که منافقان در حسن ظاهر و خبث باطن و فساد عقیده مانند این چوبها هستند . 🔹از امام باقرعلیه السّلام در تفسیر جمله (کَاءَ نَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ) روایت شده که فرمود : ((مراد این است که آنها نه می شنوند و نه تعقّل می کنند)) ؛یعنی آنان همچون چوب خشک ، مرده و بی روح هستند و هیچ گونه تفکّر و شعور انسانی ندارند . ▫️خلاصه این تشبیه بیانگر تو خالی بودن و تزلزل درونی آنهاست لذا به دنبال آن می فرماید : (یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ) ؛ ((هر فریادی از هر جا بلند شود آن را بر ضدّ خود می پندارند)) . یعنی یک حالت سوء ظنّ و بدبینی جانکاه سر تا سر روح آنها را فرا گرفته و به حکم ((الخائن خائفٌ)) از همه چیز ، حتی از سایه خود می ترسند . 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌و اما باور ما -رسول الله مظهر کامل صفت هوالغنی-(قسمت 25) 📼خادم صفحه قرآنی رحیق 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom