eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
778 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔰 تحلیل عالمانه عبدالعظیم (ع) در مساله ولایت 💠 این یک آدم مُلّایی بود _خوب گوش بدهید_ مُلّایی اینجور معلوم می شود. را ایشان دو بار نقل کرده؛ یعنی هم در نقل کرده، هم در نقل کرده است. در اصول دین صبغه کلامی ولایت را نقل کرده، در فروع دین صبغه فقهی اش را نقل کرده؛ مساله توحید و نبوت و ... را یکبار نقل کرده، _این حدیث ( )* را لابد چند بار مطالعه فرمودید_ یک بار نقل کرده، اما (ولایت) را دو بار نقل کرده است. آن، این است که آیا ذات اقدس اله بعد از رسول گرامی (علیه و‌ علی آله آلاف التحیه و الثناء) کسی را نصب کرده است یا نه؟ این مساله کلامی است، چرا؟ برای اینکه موضوع مساله (فعل الله) است. مساله ای که موضوعش فعل خدا باشد، مساله کلامی است. گفتیم: او گفته است که به مردم بگو (من کنت مولاه فهذا علی مولاه)*؛ این می شود _مساله کلامی_ . مساله دوم، مساله فقهی است. این حدیث معروف زراره و غیر زراره که (بنی الاسلام علی خمس)؛ از ولایت شروع می کند، بعد نماز و روزه و ...، بعد حضرت می فرماید: (و لم یناد احد مثل ما نودی بالولایه)*، این به _تولّی_ بر می گردد. وظیفه ما چیست؛ این مساله، مساله فقهی است. وظیفه ما در عصر غیبت چیست؟ تولّی اولیای الهی است؛ این می شود مساله ای که موضوعش فعل مکلّف است، در ردیف نماز و روزه است. چون نماز فعل مکلّف است، مساله فقهی است؛ چون روزه فعل مکلّف است، مساله فقهی است؛ چون تولّی فعل مکلّف است، مساله فقهی است. این که را در فروع فقهی ما ذکر می کنند، سرّش این است! پس جعل ولایت یک مساله ای است که موضوعش فعل الله است، می شود مساله کلامی؛ وجود مبارک (سلام الله علیه) این را در کنار بحث نبوت و اینها ذکر کرده است. وظیفه ما همانطوری که نماز خواندن است، روزه گرفتن است، زکات دادن است، مکه رفتن است؛ پذیرش است، این دیگر مساله فقهی است! مساله ای است که موضوع مساله فعل مکلّف است. وجود مبارک این سیّد بزرگوار هم صبغه کلامی اش را حفظ کرده، هم صبغه فقهی اش را حفظ کرده است. --------------------------------------------- 📌 التوحید للصدوق / صفحه ۸۲ 📌 الکافی / جلد ۱ / صفحه ۲۹۵ 📌 وسائل الشیعه / جلد ۱ / صفحه ۱۸ 📋 کنگره بزرگداشت محدّث عظیم الشان حضرت عبدالعظیم (ع) 📆 شهر ری ؛ ۱۳۸۲/۰۳/۲۲ ✴️ پانزدهم شوّال . سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoo
مزمل-جلسه پنجم.mp3.mp3
13.29M
🌴🌴🌴 ⏪ تفسیر سوره قیامت استاد دکتر محمد علی انصاری (هر هفته دوشنبه ها این درس ارائه می شود) جلسه پنجم :تفسیر آیات 20 تا پایان سوره 📌موضوعات درسگفتار ☑️اوقات و زمان نماز شب ☑️مفهوم تقدیر شب و روز از سوی خداوند ☑️مفهوم توبه خداوند ☑️قاعده میسور در اسلام ☑️شرایط تخفیف خداوند در مستحبات ☑️کارکرد نماز در وجود انسان ☑️ویژگی انفاق حسن در قرآن ☑️مفهوم استغفار 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
نحل 1.mp3
6.72M
💢جلسه اول تفسیر سوره نحل (هر هفته یک جلسه تفسیر از استاد شیرین سخن جناب حجت الاسلام محمد رضا رنجبر) 🌱🌱🌱 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌴🌴🌴 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره قیامت 📝نگاشت: (4) آیه 1و2 سوره قیامت 🔅🔅🔅 بسم الله الرحمن الرحيم لا أ قسم بيوم القيمة(1) و لا أ قسم بالنفس اللوامة(2) ايحسب الانسن أ لن نجمع عظامه(3) بلى قادرين على أ ن نسوى بنانه(4) بل يريد الانسان ليفجر امامه(5) يسل أ يان يوم القيمة(6) ترجمه : بنام خداوند بخشنده بخشايگر 1 - سوگند به روز قيامت . 2 - و سوگند به نفس لوامه ، وجدان بيدار و ملامتگر، (كه رستاخيز حق است ). 3 - آيا انسان مى پندارد كه استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟ 4 - آرى قادريم كه (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب كنيم . 5 - (انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مى خواهد (آزاد باشد و) مادام العمر گناه كند. 6 - (لذا) مى پرسد قيامت كى خواهد آمد. 🔰تفسير: 🔹سوگند به روز قيامت و وجدان ملامت گر؟ اين سوره با دو سوگند پر معنى آغاز شده ، مى فرمايد: (سوگند به روز قيامت ) (لا اقسم بيوم القيامة ).(و سوگند به وجدان بيدار انسانها و نفس ملامت كننده ) (و لا اقسم بالنفس اللوامة ). در ايـنـكـه (لا) در ايـن دو آيـه (زائده ) و براى تاءكيد است ( بنابراين سوگند را نفى نمى كند، بلكه آنرا مؤ كدتر مى كند) و يا اينكه (لا) نافيه است ، و هدف آن است كـه بـگـويـد ايـن مـوضـوع بـه قـدرى مـهـم اسـت كـه بـه آن سـوگـنـد يـاد نـمـى كـنـم (مثل اينكه گاهى مردم به يكديگر مى گويند به جان تو قسم ياد نمى كنم كه برتر از سوگند است ) در ميان مفسران گفتگو است . غالب مفسران احتمال اول را برگزيده اند در حالى كه بعضى طرفدار تفسير دوم هستند و معتقدند كه (لا) زائده در آغاز كلام نمى آيد، بلكه بايد در وسط كلام باشد. ولى تـفـسـير اول صحيحتر به نظر مى رسد، زيرا قرآن به امورى مهمتر از قيامت ، مانند ذات پاك خدا سوگند ياد كرده بنابراين دليلى ندارد كه به روز قيامت در اينجا قسم ياد نـشـود، و قـرار گـرفـتن (لا) زائده در آغاز كلام نيز نمونه دارد چنانكه از اشعار امراء القيس نقل كرده اند كه در آغاز بعضى از قصائدش لاء زائده را به كار برده است . ولى بـه عـقـيده ما بحث پيرامون زائده بودن يا نافيه بودن (لا) چندان مهم نيست ، چرا كـه نـتـيجه نهائى هر دو يكى است ، و آن اهميت موضوعى است كه سوگند به خاطر آن ياد شده . مهم اين است كه ببينيم در ميان اين دو سوگند (سوگند به روز قيامت و سوگند به وجدان بيدار) چه رابطه اى وجود دارد؟ 🌷🌷🌷 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔰 134 🔅🔅🔅 ⏪40- مَثَل دو زن الگو و نمونه (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ امْرَاءَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتًا فِی ا لْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِی وَنَجِّنِی مِنَ ا لْقَوْمِ الظَّلِمِینَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَا نَ الَّتِیَّ اءَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِی وَکَانَتْ مِنَ ا لْقَنِتِینَ) . (سوره تحریم آیه ) ((و خداوند برای مؤ منان ، به همسر فرعون مثل زده است ، در آن هنگام که گفت : پروردگارا ! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز ، و مرا از فرعون و عمل او نجات ده و مرا از قوم ستمکاران رهایی بخش ! و همچنین به مریم دختر عمران (مثل زده ) که دامان خود را پاک نگه داشت ، و ما از روح خود در او دمیدیم ، او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد ، و از مطیعان فرمان خدا بود)) . 🔹وجه تشبیه خداوند متعال به دنبال مَثَل پیش که برای کافران ، همسر حضرت نوح و همسر حضرت لوط را مثال زده بود ، در اینجا برای مؤ منان ، دو زن دیگر تاریخ را که هر دو اسوه مقاومت و پاکدامنی هستند ، مثل می زند . یکی ((همسر فرعون )) است که در دستگاه جبّار آن جرثومه کفر به خدای یکتا ایمان آورد و قدرت همسری چون فرعون و کفر او نتوانست به ایمان وی خدشه ای وارد سازد ، و دوّمی ((مریم )) ، دختر عمران است که الگوی پاکدامنی است . ((معروف این است که نام همسر فرعون ((آسیه )) و نام پدرش ((مزاحم )) بوده است ، گفته اند هنگامی که معجزه موسی علیه السّلام را در مقابل ساحران مشاهده کرد ، اعماق قلبش به نور ایمان روشن شد ، و از همان لحظه به ((موسی )) ایمان آورد . او پیوسته ایمان خود را مکتوم می داشت ، ولی ایمان و عشق به خدا چیزی نیست که بتوان آن را همیشه کتمان کرد ، هنگامی که فرعون از ایمان او باخبر شد ، بارها او را نهی کرد ، و اصرار داشت که دست از دامن آیین موسی علیه السّلام بردارد ، و خدای او را رها کند ، ولی این زن با استقامت هرگز تسلیم خواسته فرعون نشد . سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهایش را با میخها بسته ، در زیر آفتاب سوزان قرار دهند ، و سنگ عظیمی بر سینه او بیفکنند ، هنگامی که آخرین لحظه های عمر خود را می گذراند ، دعایش این بود : ((پروردگارا ! برای من خانه ای در بهشت در جوار خودت بنا کن و مرا از فرعون و اعمالش رهایی بخش و مرا از این قوم ظالم نجات ده ! )) . خداوند نیز دعای این زن مؤ من پاکبازِ فداکار را اجابت فرمود و او را در کنار بهترین زنان جهان ، مانند مریم قرار داد . چنانکه در همین آیات در ردیف او قرار گرفته است . 🔹در روایتی از رسول خداصلّی اللّه علیه و آله و سلّم می خوانیم : ((افضل نساء اهل الجنّة خدیجه بنت خویلد ، وفاطمة بنت محمّدصلّی اللّه علیه و آله و سلّم ، و مریم بنت عمران ، و آسیة بنت مزاحم ، امراءة فرعون . . . ؛ برترین زنان اهل بهشت چهار نفرند ((خدیجه )) دختر خویلد و ((فاطمه )) دختر محمّدصلّی اللّه علیه و آله و سلّم و ((مریم )) دختر عمران و ((آسیه )) دختر مزاحم همسر فرعون )) . 🌱🌱🌱 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
استاد آیت الله محمد هادی 🔅🔅🔅 🔰درس دهم:يكسان سازى مصحف‌ها ◾️هيأت يكسان سازى مصاحف 🔹در مرحلۀ اول عثمان از همۀ مسلمانان خواست كه هر قسمت از قرآن را كه از پيامبر شنيده‌اند، در اختيار هيأت بگذارند. در پى آن مردم، الواح، استخوان‌ها و چوب‌هايى را كه قرآن بر آن نوشته شده بود، آوردند. همچنين صحيفه‌هايى كه در عهد ابوبكر، قرآن در آنها ثبت شده بود و نزد حفصه قرار داشت را نيز طلب كرد. 🔹حفصه در ابتدا از تسليم آنها به عثمان خوددارى كرد. (شايد نگران آن بود كه از بين برود) اما وقتى كه عثمان بازگردان آنها را تعهد كرد، صحيفه‌هاى مذكور را در اختيار او گذاشت تا به‌عنوان سندى موثّق، براى مقابله با ديگر مصاحف استفاده شود. دربارۀ تهيه مصحف واحد انس‌بن‌مالك گفته‌است: «من از كسانى بودم كه آيات را بر نويسندگان املا مى‌كرد. 🔸چه بسا آيه‌اى مورد اختلاف واقع مى‌شد، در اين صورت نظر كسانى را كه آيۀ مورد اختلاف را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده بودند مى‌خواستند. اگر اين افراد در مدينه نبودند، ماقبل و مابعد آيه را براى آنان مى‌نوشتند و از آنان مى‌خواستند تا قسمت مورد اختلاف را آن‌گونه كه شنيده‌اند بنويسند يا خود حاضر شوند». همچنين آيات مورد اختلاف را براى ابى بن كعب مى‌فرستادند و او پس از تصحيح آن‌را باز مى‌گرداند. 🔹ابن سيرين مى‌گويد: «اگر آيه‌اى مورد اختلاف قرار مى‌گرفت، ثبت آن‌را به تأخير مى‌انداختند. برخى گفته‌اند: هدف از تأخير در ثبت آن، اين بوده‌است كه نسخه‌هاى كسانى را كه در آخرين عرضۀ قرآن بر پيامبر صلى الله عليه و آله حاضر بوده‌اند، به‌دست آورند.» 🔹عبداللّه‌بن‌هانى بربرى، (غلام عثمان) هم نقل مى‌كند كه: من نزد عثمان بودم و مى‌ديدم كه نسخه‌هاى مختلف مصحف‌ها را با يكديگر مقابله مى‌كردند. عثمان استخوانِ‌ كتفِ‌ گوسفندى را به من داد كه در آن اين كلمات نوشته شده‌بود: «لَمْ‌ يتسنّ‌» و «لا تبديل للخلق اللّه» و «فأمهل الكافرين»؛ من آن‌را نزد ابىّ‌بن‌كعب بردم و او آنها را به اين‌گونه تصحيح كرد: «لَمْ‌ يَتَسَنَّهْ‌» ٤ و «لا تَبْدِيلَ‌ لِخَلْقِ‌ اللّهِ‌» ٥ و «فَمَهِّلِ‌ الْكافِرِينَ‌» ٦. در مرحلۀ دوم؛ يعنى مقايسۀ نسخه‌هاى مصحف جديد با يكديگر سهل‌انگارى‌هاى آشكارى رخ داد؛ به‌گونه‌اى كه در مصحف‌هاى عثمانى، اشتباهات و تناقض‌هاى املايى فاحشى وجود داشت. 🔹 ابن‌ابى‌داود نقل مى‌كند: «هنگامى كه نسخه‌هاى مصحف‌ها آماده شد، يكى از آنها را نزد عثمان بردند. او آن‌را مشاهده كرد و گفت: چه خوب و زيبا تهيه كرده‌ايد. ولى اشتباهاتى در آن ديد و گفت: اگر املا كننده از قبيلۀ «هذيل» و نويسنده از قبيلۀ «ثقيف» بود، اين اشتباهات رخ نمى‌داد و افزود: ولى عرب طبق زبان مادرى، آن‌را درست مى‌خواند». ١در مرحلۀ سوم؛ يعنى، جمع آورى مصحف‌ها و محو آنها، عثمان به اين نحو عمل كرد كه افرادى را به بلاد مختلف فرستاد و مصحف‌ها و صحيفه‌هايى را كه قرآن در آنها ثبت شده‌بود جمع‌آورى كرد و دستور داد تا آنها را بسوزانند. 🔹يعقوبى مى‌گويد: «تمام مصحف‌ها را از تمام اطراف و اكناف جمع‌آورى كردند و آنها را در مخلوطى از آب و سركه جوشاندند و شستند. برخى نيز گفته‌اند: آنها را سوزاندند. تنها مصحف ابن‌مسعود محفوظ‍‌ مانده بود چرا كه وى از تسليم آن به عبداللّه‌بن‌عامر (والى كوفه) خوددارى كرد.» 🖇ادامه دارد.... 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
14-hadise meraj.mp3
8.94M
🔊مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) با موضوع شرح و بررسی حدیث معراج-قسمت دوم(14) 🔶توجه: سلسله دروس اخلاقی حضرت استاد روزهای سه شنبه تقدیم دوستان می شود. 🍀🍀🍀 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۴۷ – ۴۵ 📌صفات حسنه الی ا باید به خاطر آن چه برایش پیش خواهد آمد از گذشته اش بترسد، شاید مورد خدا واقع گردد و از الهی نکند و به آنها دقّت عملی نماید و از آن چه خدای تعالی به او روزی فرموده کند و انسانی داشته باشد و چون در این جهت باید بدهد، با خود نگوید که اگر خدا می خواست به هم خودش روزی کاملی می کرد که اگر این چنین فکری کرد، در و اشتباه کاملی خواهد بود. @rahighemakhtoom
های_زیبا و ماندگار از ص 9 قرآن کریم (آیات61-58) ☘☘☘ 1. براى ورود به مكان‏هاى مقدّس، احترام مخصوص لازم است. «ادْخُلُوا ... سُجَّداً» بقرة، 58 2. استغفار، براى گناهكار مايه ‏ى آمرزش و براى نيكوكار اعتلاى درجه است.«نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ» بقرة، 58 3. ظلم و گناه، زمينه ‏ساز تغيير و تحريف قانون است. «فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا» بقرة، 59 4. انبيا، در فكر تأمين نيازهاى مادّى مردم نيز هستند. «إِذِ اسْتَسْقى‏ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ» بقرة، 60 5. . قوانين طبيعت، محكوم اراده‏ ى خداوند است. «اضْرِبْ ... فَانْفَجَرَتْ» بقرة، 60 6. توزيع منظّم و عادلانه و حساب شده، مايه ‏ى امنيّت و صفا و مانع پيدا شدن اختلاف است. «قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ» بقرة، 60 7. شهرنشينى و داشتن همه نوع امكانات، نشانه‏ ى رشد و تكامل نيست، بلكه گاهى مايه‏ ى سقوط و هبوط است. «اهْبِطُوا مِصْراً» بقرة، 61 8. بى ‏ادبى، نشانه ‏ى روحيّه ‏ى سركشى و طغيانگرى است. آنها مى ‏توانستند بجاى‏ «لَنْ نَصْبِرَ» هرگز صبر نمى ‏كنيم، بگويند: يك‏نواختى غذا براى ما سنگين شده است. و يا بجاى‏ «فَادْعُ لَنا رَبَّكَ»، بگويند: «فادع لنا ربنا» منبع کتاب نکته های تفسیری @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔰 زندگی طبیبانه در فرهنگ اسلام 💠 بیش از هر چیزی به تن بها داد، به روح بها داد، به هماهنگی تن و روح بها داد؛ زیرا خدا خالق بدن است از یک سو، (انّی خالق بشراً من طین)*؛ خالق روح است از سوی دیگر، (و نفخت فیه من روحی)*؛ هماهنگ کننده روح و تن است از سویی دیگر، و این عمر را به عنوان یک مسافرت و حرکت برای ما قرار داد برای دیدار خاص خود از سوی سوم. و به ما فرمودند شما تمام تلاش و کوشش را بکنید که این تان را سالم نگه بدارید؛ هم با کردن، هم با غذای مناسب خوردن، هم با پرهیز از ، هم با پرهیز از اعمال و بدن کاه. (ورزش) ده درصد نقش دارد؛ شما اگر ببینید آن نود درصدی که سهمی دارد در چیست، چه بخورید، چه نخورید، چه قدر بخورید، چه قدر نخورید، چه جور زندگی بکنید، چه جور در خانه زندگی بکنید؛ یعنی ( ). ورزش ده درصد طب را تامین می کند، نود درصد به علاوه این ده درصد در است. طب به علاوه ورزش، ورزش به علاوه طب در مجموعه مدوّنات دینی ما هست. اینکه می بینید بسیاری از افراد معمّرند، سالیان متمادی زندگی می کنند؛ برای اینکه زندگی کردند. چیزی که نباید بخورند و جوری که نباید بخورند، کاری که نباید بکنند؛ نمی کنند. حیف این بدن نیرومند شاداب که خدای ناکرده طبیبانه زندگی نکند! ----------------------------------------- 📌 سوره ص / آیه ۷۱ 📌 سوره حجر / آیه ۲۹ و سوره ص / آیه ۷۲ 📋 سخنرانی در مراسم افتتاحیه المپیاد وررشی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد 📆 مشهد مقدّس ؛ ۱۳۸۱/۰۵/۱۱ @rahighemakhtoom
و ماندگار از ص 10 قرآن کریم (آیات۶۹-۶۲) 1. تمام اديان آسمانى، اصول مشترك دارند؛ توحيد، معاد و انجام اعمال صالح. «آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً» بقرة، 62 2. انسان، تنها در سايه ‏ى ايمان به خداوند و اميد به معاد و انجام عمل صالح، آرامش مى‏ يابد. «. «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ ... لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ» بقرة، 62 3. تعهّد گرفتن، يكى از عوامل و انگيزه‏ هاى عمل است. «أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ» بقرة، 63 4. عمل به آيات و احكام الهى، بايد همراه با جدّيّت، عشق و تصميم باشد نه شوخى، نه عادت، نه شكّ و نه تشريفات. «خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ» بقرة، 63 5. معارف دينى بايد با تدريس وتبليغ، در اذهان مردم زنده بماند. «اذْكُرُوا ما فِيهِ» بقرة، 63 6. از دانستنى ‏هاى تاريخ، عبرت بگيريد. «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ» بقرة، 65 7. اگر فرمان خداوند، با ذهن و سليقه‏ ى ما مطابق نيامد و راز آن را نفهميديم، نبايد آنرا انكار كنيم. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ ... أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً» بقرة، 67 8. رنگ‏ها، در روحيّه ‏ى انسان تأثير دارند. «لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِينَ» بقرة، 69 @rahighemakhtoom
🔹 ای نگاه کرمت کارگشای همه خلق گاه گاهی به نگاهی دل ما را بنواز... 🔅 اللهم عجل لولیک الفرج @rahighemakhtoom
📌 عافیت‌طلبی... ▫️ گفتم: از «مَهدی» چه خبر؟ گفت: منتظریم تا که بیاید گفتم: برای تعجیل در ظهورش چه می‌کنی؟ گفت: دعا! گفتم: مردم کوفه نیز برای دیدار با اباعبدالله، هم نامه‌های بسیار نوشتند و هم بسیار دعا کردند، اما لحظهٔ آمدنش هیچ‌کس یار نبود! چون پشت دعا و نامه‌های کوفیان نه حرکتی بود و نه قیامی؛ و در انتها هم به ایستادن مقابل امام زمان خویش رضایت دادند… ▪️ مردم کوفه به‌جای پذیرش آزادی و آزادگی، زیر سایهٔ ظلم و جهل‌بودن را پذیرفتند. آن‌ها در واقع عافیت‌طلبی در دنیا را به ایستادگی مقابل ظلم ترجیح دادند. 📎 @rahighemakhtoom
حکمت ۲۴۵و۲۴۶.استاد صادقی.mp3
4.42M
📚شرح و تفسیر حکمت ۲۴۵و۲۴۶ (کلمات قصار) ⏮مرحوم استاد میرزا ‌مهدی (ره) ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه شنیدنی؛زیبا ؛ روان و کاربردی و شنیدنی 📝 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 💢ثواب بهره بردن از این فایل هدیه به روح اموات استفاده کننده ان شاءالله 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۶۲ – ۶۰ 📌 الی باید به که در عالم میثاق و عالم با خدا بسته عمل کند که من جمله بندگی خدا که همان مستقیم است و ترک بندگی که پیروی از است، می باشد. @rahighemakhtoom
و ماندگار از ص 11 قرآن کریم (آیات70 تا76) 1. توجّه به مسائل فرعى، انسان را از تمركز نسبت به مسائل اساسى، باز مى‏ دارد. «إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَيْنا» بقرة، 70 2. غرور و هوس، كار را به جايى مى‏ رساند كه انسان هرچه را طبق ميل خودش باشد، حقّ مى ‏داند. «جِئْتَ بِالْحَقِّ» بقرة، 71 3. علم، به تنهايى نورانيّت نمى ‏آورد. بعد از ديدن آن همه معجزه، باز سنگدل شدند. «قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ» بقرة، 74 4. انتقادات بايد مستند باشد. قرآن كه مىفرمايد: دلهاى بعضى از سنگ سفت ‏تر است، دليل آن را كه جارى شدن آب از كنار سنگ است، بيان مى ‏دارد. «و انّ‏ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ ...» بقرة، 74 5. در انتقاد، انصاف را مراعات كنيم. «فَرِيقٌ مِنْهُمْ ... يُحَرِّفُونَهُ» بقرة، 75 6. شناخت حقّ، غير از قبول حقّ است. افرادى حقّ را مى ‏شناسند، ولى حاضر نيستند به آن اقرار كنند. «يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ» بقرة، 75 7. تحريفاتى خطرناك‏تر است كه كارشناسانه وآگاهانه باشد. «يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ» بقرة، 75 8. در نظر منحرفان، نفاق و كتمان حقيقت براى حفظ موقعيّت و تعصّب نابجا، نشانه‏ ى عقل و عاقلانه عمل كردن است، «أَ تُحَدِّثُونَهُمْ ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ» بقرة، 76 @rahighemakhtoom
📙تفسیرتسنیم جلد دوم نگاشت :(235) آیه 19 - او كصيب من السماء فيه ظلمت ورعد و برق يجعلون اصبعهم فى اذانهم من الصواعق حذرالموت والله محيط باكفرين آیه 20- يكاد البرق يخطف ابصرهم كلما اضاء لهم مشوافيه واذا اظلم عليهم قاموا ولو شاء الله لذهب بسمعهم وابصرهم ان الله على كل شى ء قدير 🔅🔅🔅 🔰لطايف و اشارات ⏪3- راز احاطه قهرآميزى الهى بر منافقان تعبير از منافقان به عنوان كافر و به اسم ظاهر نه ضمير- با آن كه همه آنچه در آيات هفدهم تا نوزدهم ياد شده به صورت ضمير است، نه اسم ظاهر - براى نكاتى است كه برخى از آنها بازگو شد و برخى نيز بدين قرار است: باطن نفاق همان كفر است و تصريح به اسم ظاهر (كافرين) به جاى ضميرى كه به منافقان برگشت كند، براى تفهيم علت احاطه قهرآميز الهى بر آنهاست، چنانكه تصريح به آن در اثناى مثل و قبل از تمام شدن آن، براى حفظ ارتباط با ممثل و احضار آن و همچنين تطبيق مثال با ممثل در ذهن است. معناى احاطه در اين آيه مشابه معناى احاطه در آيات: (انا اعتدنا للظالمين نارا احاط بهم سرادقها)، (وظنوا انهم احيط بهم...)،(واحيط بثمره فاصبح يقلب كفيه على ما انفق فيها)، (لتاتننى به الا ان يحاط بكم)، (ان جهنم لمحيطه بالكافرين) و مانند آن، احاطه قهرى و تعذيبى است. 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره قیامت 📝نگاشت: (5) آیه 1و2 سوره قیامت 🔅🔅🔅 بسم الله الرحمن الرحيم لا أ قسم بيوم القيمة(1) و لا أ قسم بالنفس اللوامة(2) 1 - سوگند به روز قيامت . 2 - و سوگند به نفس لوامه ، وجدان بيدار و ملامتگر، (كه رستاخيز حق است ). 🌱🌱🌱 🔰در ميان اين دو سوگند (سوگند به روز قيامت و سوگند به وجدان بيدار) چه رابطه اى وجود دارد؟ 🔹حقيقت اين است كه يكى از دلائل وجود (معاد) وجود (محكمه وجدان ) در درون جان انسان اسـت كـه به هنگام انجام كار نيك روح آدمى را مملو از شادى و نشاط مى كند، و از اين طريق بـه او پـاداش مـى دهـد، و بـه هـنـگـام انـجام كار زشت يا ارتكاب جنايت روح او را سخت در فـشـار قرار داده و مجازات و شكنجه مى كند، به حدى كه گاه براى نجات از عذاب وجدان اقدام به خودكشى مى كند. يعنى در واقع وجدان حكم اعدام او را صادر كرده ، و به دست خودش اجرا مى كند! ▫️بـازتـاب (نـفـس لوامـه ) در وجـود انـسـانـهـا بـسـيـار وسـيع و گسترده ، و از هر نظر قابل دقت و مطالعه است ، و در بحث نكات اشاره بيشترى به آن خواهيم كرد. 🔹وقـتـى (عالم صغير) يعنى وجود انسان در دل خود محكمه و دادگاه كوچكى دارد، چگونه (عـالم كـبـيـر) بـا آن عـظمتش ‍ محكمه عدل عظيمى نخواهد داشت ؟ و از اينجا است كه ما از وجـود وجـدان اخـلاقـى پى به وجود رستاخيز و قيامت ميبريم و نيز از همينجا رابطه جالب ايـن دو سـوگـنـد روشـن مى شود، و به تعبير ديگر سوگند دوم دليلى است بر سوگند اول . 🔹در اينكه مراد از (نفس لوامه ) چيست ؟ مفسران تفسيرهاى مختلفى براى آن ذكر كرده اند، يك تفسير معروف همان است كه در بالا گفتيم ، يعنى وجدان اخلاقى كه انسان را به هنگام اعمال خلاف در اين دنيا ملامت مى كند، و به جبران و تجديد نظر وا مى دارد. 🔹تـفـسـير ديگر اينكه منظور ملامت كردن همه انسانها در قيامت نسبت به خويشتن است ، مؤ منان بـه ايـن جهت خود را ملامت مى كنند كه چرا اعمال صالح كم بجا آورده اند؟ و كافران از اين جهت كه چرا راه كفر و شرك و گناه پيموده اند؟ ديـگـر ايـنـكـه مـنـظـور تـنـهـا نـفـس كـافـران اسـت كـه در قـيـامـت آنـهـا را بـه خـاطـر اعمال سوءشان بسيار ملامت و سرزنش مى كند. ▫️ولى مناسب با آيه قبل و بعد همان تفسير اول است. 🔹آرى اين دادگاه وجدان آنقدر عظمت و احترام دارد كه خداوند به آن سوگند ياد مى كند، و آن را بـزرگ مـى شـمـرد، و بـه راسـتـى بـزرگ اسـت ، چـرا كـه يـكـى از عـوامـل مـهـم نـجـات انـسـان محسوب مى شود، به شرط آنكه وجدان بيدار باشد و بر اثر كثرت گناه ضعيف و ناتوان نگردد. ايـن نكته نيز قابل توجه است كه به دنبال اين دو سوگند پراهميت و پرمعنى بيان نشده اسـت كـه براى چه چيز سوگند ياد شده ؟ و به اصطلاح (مقسم له ) محذوف است ، اين بـه خـاطـر آن اسـت كـه از سياق آيات بعد مطلب روشن است ، بنابراين ، آيات فوق چنين مـعـنى مى دهد (سوگند به روز قيامت ، و نفس لوامه كه همه شما در قيامت برانگيخته مى شويد و به سزاى اعمالتان مى رسيد). ▫️جـالب ايـنـكه به روز قيامت سوگند ياد شده كه قيامت و رستاخيزى هست ، اين به خاطر آن اسـت كـه مساءله رستاخيز آنچنان مسلم شمرده شده كه حتى در برابر منكران مى توان به آن سوگند ياد كرد. 🌷🌷🌷 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
Al-Jinn08.mp3
7.4M
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 تفسیرصوتی سوره الجن 📼 آیت الله جوادی آملی- جلسه هشتم ☘️☘️☘️ 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#چشمه_حکمت #درس_گفتار
📌وحی عقل برتر 🔸...خدا مي‌گويد ما انبيا فرستاديم، براي اينکه عقل در قيامت يا در دنيا عليه منِ خدا استدلال نکند، نگويد تو که مي‌داني ما از کجا آمديم، کجا مي‌رويم، ما نه از مبدأ خود با خبر هستيم، نه از منتهاي خود با خبر هستيم، نه مي‌دانيم در جهان چه بکنيم، چرا پيغمبر نفرستادي؟ ﴿لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ﴾، اگر عقل يعني عقل! اگر عقل حاکم حوزه بود، قاعده لطف معقول و مبرهن مي‌شد و قرآن از مهجوريت بيرون مي‌آمد، آن‌گاه معلوم مي‌شد که عقلانيت حوزه يعني چه؟ فرمود ما پيغمبر فرستاديم تا زير احتجاج عقل نرويم: ﴿لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ﴾، اگر ما اين مردم را ببريم در قيامت، عليه من احتجاج مي‌کنند، مي‌گويند تو که مي‌دانستي ما نمي‌ميريم و نمي‌پوسيم، اينجا مي‌آييم، چرا پيغمبر نفرستادي؟ ما بايد عادل باشيم، عادل يعني کسي که هر چيزي را سرجايش مي‌گذارد؛ اما جاي اشياء را تو بلد هستي نه ما. 🔸اينکه خيلي‌ها در شرق و غرب عالم در اين هفت ميليارد همه معناي عدل را مي‌فهمند، عدل يعني «وضع کل شيء في موضعه»،معناي عدل براي همه روشن است. مصداق عدل هم براي هم شيرين است؛ اما حقيقت عدل چيست؟ بلد نيستند. عدل يعني «وضع کل شيء في موضعه»، اين معناي عدل است، عدل چيز شيريني هم هست! اين دو؛ اما جاي اشياء کجاست؟ ميليون‌ها ماهي در درياست، همه آنها حلال است؟ «لست أدري- نمی دانیم»، همه آنها حرام است؟ «لست أدري». 🔸ده‌ها بهره از اين انگور مي‌گيرند، شراب و شربت هر دو حلال است؟ «لست أدري» فرق دارند؟ «لست أدري». همين گوسفند همه اجزايش حلال است؟ «لست أدري»، فرق دارد؟ «لست أدري». 🔸عدل «وضع کلّ شيء في موضعه»، جاي اشيا را اشياآفرين بلد است و اگر کسي ـ معاذالله ـ خودش تصميم بگيرد که مي‌شود فرعون که او هم همين حرف را مي‌زد: ﴿ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْري﴾، ﴿أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلي﴾، اين ﴿أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلي﴾؛ يعني قانونگذار من هستم، نه معنايش اينکه من خالق هستم. 🔸خودش بت‌پرست بود که ﴿يَذَرَكَ وَ آلِهَتَك‏﴾؛ «کذا و کذا». اين خودش گاوپرست بود؛ اما مي‌گفت کشور را من بايد اداره کنم. قانون را من بايد اداره کنم. وضع اشيا کجاست را من بايد بگويم. اين مي‌شود فرعون! 📼فرازی از سوره الجن جلسه هشتم 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔰 مرز جهان بینی و تکلیف شرعی 💠 وقتی انسان از منظر جهان را می بیند، می گوید زیباست. خدا در قرآن فرمود: هر چه شیء است، مخلوق خداست؛ (الله خالق کلّ شیء)*، این یک آیه. در آیه دیگر فرمود: هر چه آفرید، زیبا آفرید، دیگر از این زیباتر ممکن نیست؛ (الّذی احسن کلّ شیء خلقه)*. با دید قرآن که انسان جهان را می نگرد، سراسر عالم زیباست، که می گویند و دیگران گفتند اگر عالم به حرف بیاید، می شود. ولی از آن جهت که بنده است، وظیفه ای دارد؛ متشرّع است، وظیفه ای دیگر دارد. پس اینچنین نیست که در آن مرحله عالی به چشم خلقت و هندسه جهان را بنگرد، بگوید همه چیز زیباست؛ بعد در نشئه شریعت هم با همه به سهل انگاری رفتار کند؛ اینچنین نیست. اش محفوظ است، اش هم محفوظ است. --------------------------------------- 📌 سوره زمر / آیه ۶۲ 📌 سوره سجده / آیه ۷ 📋 برنامه تلویزیونی قرآن و زمان 📆 قم ؛ ۱۳۷۸ @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۷۹ – ۷۶ 📌 الی نباید از سخنان دشمنان دین و و مسلکش ناراحت شود، بلکه باید آنها را به خدای تعالی وابگذارد. زیرا خدای تعالی او را خواهد داد. 📚منبع:نرم افزار قرآن حکیم ترجمه ابطحی 🔅قرآن پژوهی و تفسیر @rahighemakhtoom
📚تفسیر سوره قیامت 📝نگاشت: (6) آیه 3و4 سوره قیامت 🔅🔅🔅 ايحسب الانسن أ لن نجمع عظامه(3) بلى قادرين على أ ن نسوى بنانه(4) 3 - آيا انسان مى پندارد كه استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟ 4 - آرى قادريم كه (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب كنيم . 🔰تفسير: 🔹در این آيـه به عنوان يك استفهام انكارى مى افزايد: (آيا انسان مى پندارد كه ما استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد)؟ (ايحسب الانسان ان لن نجمع عظامه ). 🔹آرى مـا قـادريـم كـه حـتـى انـگـشـتـان (خـطـوط سـر انـگـشـتـان ) او را دوباره به صورت اول موزون و مرتب كنيم (بلى قادرين على ان نسوى بنانه ). 🔹در روايـتـى آمـده است كه يكى از مشركان كه در همسايگى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) زندگى مى كرد به نام (على بن ابى ربيعه ) خدمت حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد و از روز قيامت سؤ ال كرد كه چگونه است ؟ و كى خواهد بود؟ سپس افزود: اگـر آن روز را مـن بـا چشم خودم . ببينم باز تصديق تو نمى كنم ، و به تو ايمان نمى آورم ! آيا ممكن است خداوند اين استخوانها را جمع آورى كند؟ اين باور كردنى نيست ! 🔹اينجا بود كه آيات فوق نازل شد و به او پاسخ گفت و لذا پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سـلم ) دربـاره ايـن مـرد لجـوج مـعـانـد مـى فـرمـود: اللهـم اكـفـنى شر جارى السوء (خداوندا شر اين همسايه بد را از من دور كن ). 🔹نـظـيـر ايـن معنى در آيات ديگر قرآن نيز به چشم مى خورد، از جمله در آيه 78 سوره يس مى خوانيم : يكى از منكران معاد قطعه استخوان پوسيده اى را بـه دسـت گـرفـته بود و به پيغمبر مى گفت من يحيى العظام و هى رميم : (چه كسى اين استخوانها را زنده مى كند در حالى كه پوسيده است )؟ 🔹ضمنا تعبير به (يحسب ) (از ماده (حسبان ) به معنى گمان ) اشاره به اين است كه ايـن مـنكران هرگز به گفته خود ايمان نداشتند بلكه تنها بر پندار و گمانهاى واهى و بى اساس تكيه مى كردند. اما ببينيم چرا مخصوصا روى استخوانها تكيه شده است ؟ اين به خاطر آن است كه اولا دوام اسـتـخـوان بـيـش از سـايـر اعـضـا مى باشد، و لذا هنگامى كه بپوسد و خاك شود و ذرات غبارش پراكنده گردد اميد بازگشت آن در نظر افراد سطحى كمتر است . 🔹ثـانـيـا اسـتخوان مهمترين ركن بدن انسان مى باشد، چرا كه ستونهاى بدن را استخوانها تـشـكـيـل مـى دهند، و تمام حركات و جابجائى و فعاليتهاى مهم بدن به وسيله استخوانها انـجـام مـى گـيرد، كثرت و تنوع و اشكال و اندازه هاى مختلف استخوانها در بدن انسان از عـجـايـب خـلقـت خداوند محسوب مى شود، و ارزش يك مهره كوچك پشت انسان هنگامى ظاهر مى شود كه از كار بيفتد و مى بينيم كه تمام بدن را فلج مى كند. ▫️(بنان ) در لغت هم به معنى (انگشتان ) آمده ، و هم به معنى (سر انگشتان ) و در هر دو صورت اشاره به اين نكته است كه نه تنها خداوند استخوانها را جمع آورى مى كند، و به حال اول باز مى گرداند، بلكه استخوانهاى كوچك و ظريف و دقيق انگشتان را همه در سـر جاى خود قرار مى دهد، و از آن بالاتر خداوند حتى سر انگشتان او را به طور موزون به صورت نخست باز مى گرداند. 🔹ايـن تـعـبـيـر مـى تواند اشاره لطيفى به خطوط سر انگشت انسانها باشد كه مى گويند كمتر انسانى در روى زمين پيدا مى شود كه خطوط سر انگشت او با ديـگـرى يكسان باشد، يا به تعبير ديگر خطوط ظريف و پيچيده اى كه بر سر انگشتان هر انسانى نقش است معرف شخص او است ، و لذا در عصر ما مساءله (انگشت نگارى ) به صـورت عـلمـى در آمـده ، و بـه وسـيـله آن بـسـيـارى از مجرمان شناخته شده ، و جرمها كشف گـرديـده اسـت ، هـمـيـنقدر كافى است كه مثلا يك سارق هنگامى كه وارد اتاق يا منزلى مى شـود دسـت خـود را بـر دسـتـگـيـره در، يـا شـيـشـه اطـاق يـا قـفـل و صندوق بگذارد و اثر خطوط انگشتانش روى آن بماند، فورا از آن نمونه بردارى كرده ، با سوابقى كه از سارقان و مجرمان دارند مطابقه نموده و مجرم را پيدا مى كنند. 🌷🌷🌷 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom