eitaa logo
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
2.7هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
826 فایل
«رحیق» یعنی نوشیدنی گوارا و ناب ویژه بهشتیان. ۲۵مطففین . مقصد و مقصود ما درک و دریافت عمیق تر کتاب خداست. از محتوای لقمه ای و عموم پسند و صرفا انگیزشی استقبال نمی کنیم.همراهان ما اندکند لیکن ژرف نگرند. @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
50 🔅🔅🔅 🗓مثَل آفرینش عیسی و آدم علیهما السّلام (إِنَّ مَثَلَ عِیسَی عِندَ اللَّهِ کَمَثَلِ ءَادَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ا لْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلاَتَکُن مِّنَ ا لْمُمْتَرِینَ) . (آل عمران / 59 60.) ((مثل (آفرینش ) عیسی در نزد خدا ، همچون مثل آدم است که او را از خاک آفرید ، و سپس به او فرمود : موجود باش ! او هم فوراً موجود شد . (بنا بر این ولادت مسیح بدون پدر ، هرگز دلیل بر الوهیّت او نیست ) . اینها حقیقتی است از جانب پروردگار تو ؛ بنا بر این ، از تردید کنندگان مباش ! )) . 🔅🔅🔅 هست عیسی همچو آدم در مثال کزترابی کرد خلقش ذوالجلال گفت او را باش پس شد همچنان این نباشد زان عجب تر در نشان . . . بی پدر بی مادر آمد در وجود زان عجبتر نیست عیسی در شهود راستی می باشد از پروردگار پس مباش از ممترین او را به کار هر یک از افعالش ارباشی به هوش اعجب است از دیگری بی روی پوش خلقت عیسی و آدم در شمار بود یک فعل از هزار و صد هزار زین عجایب تر بسی در خلقت است گر که عقلی بی زعیب و علّت است چشم تو بر هم نهی احمق شوی غافل از آن قدرت مطلق شوی شک نمایی در مسیح حقّ نظر کوچسان آمد به دنیا بی پدر(تفسیر صفی ، ج 1، ص 148 149.) ⏹وجه تشبیه ▫️مسیحیان ولادت غیر عادی ((حضرت مسیح )) را دلیل بر الوهیّت وی دانسته اند ولی خداوند با ذکر مثالی ساده و روان در پاسخ آنان فرمود : ولادت عیسی از جهت غیر طبیعی بودن ، در نزد خدا همانند ولادت آدم ابوالبشر است که او را بدون پدر و مادر از خاک آفرید ؛ قصّه ((آفرینش آدم )) از ((خلقت مسیح )) شگفت انگیزتر است . زیرا آدم بدون پدر و مادر آفریده شده ، در صورتی که عیسی بدون پدر از مادر متولّد شد ، چگونه است که شما نسبت به آدم معتقدید که بنده و مخلوق خداست ، ولی عیسی را خدا یا فرزند خدا می دانید ! ▫️به هر صورت وجه شباهت در این تشبیه ((آفرینش غیر عادی )) است که خداوند ((آدم )) و ((مسیح )) را از طریق غیر طبیعی و خارق العاده آفریده است . ▫️این مثل و تشبیه پاسخ دندان شکنی است به مسیحیان که ولادت غیر عادی عیسی را دلیل بر الوهیّت وی پنداشته اند . 👈🏾ادامه دارد..... 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۳۶ – ۱۶ 📌حضرت علیهاالسلام الی اگر دامنش را از بدیها و پاک نگه بدارد، خدای تعالی بهترین را به او عنایت می فرماید. چنان که حضرت علیهاالسلام دامن خود را پاک نگه داشت و را پیشه کرد و همیشه با خدا بود. اگر چه سختی را داد ولی خدای تعالی به او پاکی عنایت کرد که از حرف می زد، خدا بود، خدای تعالی را به او عنایت فرموده بود، مقدمش بود، به او چشمه آب از زیر پای علیهاالسلام بیرون آمد و درخت خشک به او خرمای تازه داد و همین پسر که علیه السلام نام داشت از او و پاکی او در کودکی کرد و دین حضرت علیه السلام تا زمان حضرت اکرم صلی الله علیه و آله مردم را می کرد و دین خدا را به صاحب اصلیش پیامبر صلی الله علیه و آله رساند و به و و مقید بود و را خود قرار داده بود و بالاخره یک فرد بدبختی که جبار باشد، نبود . و اگر الی بخصوص ها بتوانند مانند حضرت علیهاالسلام فقط دستورات خدای تعالی باشند، خدای تعالی به آن ها و عنایت خواهد فرمود. 📎تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📖 کتاب البیان فی اخبار صاحب الزمان (علیه السلام) از منابع روایی در 🔅ابوعبدالله محمّد شافعی (م658ق)، احادیث مربوط به مهدی و ویژگی‌های او را با ترتیب ویژه و در باب‌های منسجم، در این کتاب ذکر کرده است. 🔅وی در مقدمة کتابش ـ برای ردّ اتهام شیعی بودن عقیدة مهدویّت و اثبات آن به عنوان یک موضوع اسلامی ـ اذعان می‌کند که در این کتاب، فقط احادیثی را آورده است که از طریق اهل سنّت، روایت شده و از ذکر روایات شیعی پرهیز کرده است.(.ابو عبد الله محمد کنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، تحقیق: مهدی حمد الفتلاوی، ص19.) 🔅وی در کتاب البیان، می‌نویسد: احادیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دربارة مهدی به دلیل راویان بسیاری که دارد، به حد تواتر رسیده است. او مجموع این احادیث () را در25 باب منظم کرده و حتی به بعضی از جزئیات مربوط به حضرت مهدی (علیه السلام) نیز اشاره نموده است. 👈برخی عناوین باب‌های این کتاب عبارت است: فی ذکر خروجه فی آخر الزمان، فی قوله (صلی الله علیه و آله) : المهدی من عترتی من ولد فاطمه، فی ذکر المهدی من سادات اهل الجنة، فی امر النبی (صلی الله علیه و آله) بمبایعة المهدی، فی ذکر نصرة اهل المشرق للمهدی، فی مقدار ملکه بعد ظهوره، فی بیان انّه یصلی بعیسی (علیه السلام) ؛ فــی تحلیــة النبی (صلی الله علیه و آله) المهدی (علیه السلام) ، فی تصریح النبی بانّ المهدی مـن ولــد الحسین (علیه السلام) ، فی ذکر کرم المهدی. (علیه السلام) 📝نکتة قابل توجه این‌که وی ـ با وجود انکار ولادت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از سوی بیشتر علمای ـ آخرین باب را چنین نامیده است: «فی الدلالة علی جواز بقاء المهدی حیاً». بر این اساس، وی نه فقط ولادت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را پذیرفته، بلکه هرگونه استبعاد در باره طول عمر آن حضرت را نیز منتفی دانسته است. 🔅 در آغاز این باب می‌نویسد: هیچ امتناعی در بقای مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وجود ندارد؛ به دلیل این‌که ، الیاس و خضر که از اولیای خداوند می‌باشند، زنده هستند و و ابلیس، که از دشمنان خداوند می‌باشند نیز زنده هستند و زنده بودن این‌ها، به وسیلة قرآن و سنّت اثبات شده است. آن‌گاه که بر این موضوع اتفاق کرده‌اند، زنده بودن مهدی را انکار نموده‌اند… پس به سخن هیچ عاقلی بعد از این توجه نمی‌شود، در این‌که باقی بودن را انکار کند.(همان،ص ۹۷) 🔅به باور تاریخ‌نگاران، نویسندة کتاب، در سال 658 ق در جامع اموی ، به دست گروهی از عوام و به جهت تمایل وی به شیعه، کشته شد.(همان،۱۲) 🎇آیت‌الله حسن زاده آملی در وصف این کتاب می‌نویسد: «کتاب بیان در عین حال که صغیر الحجم است، بسیار عظیم النفع است. این کتاب موجز حائز فوایدی گرانقدر و ارزشمند است و هر چند هر یک از ابواب آن را در امر صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اهمیّتی بسزا است؛ لکن بعضی از ابواب ـ به خصوص باب‌های دوم و هفتم و نهم و سیزدهم و بیست و چهارم و بیست و پنجم ـ را شأنی دیگر و در خور دقت بیشتر و بهتر است.(.حسن زاده آملی، نهج الولایة، ص93.) جمعه ها در جستارهای قرآنی
هدایت شده از 🎇تماشاگه راز🎇
دیوان شمس خوانش غزل ۸۹۲.mp3
زمان: حجم: 1.07M
🔖درک و دریافت حقیقت روزه در نظرگاه عارفان آمد شهر سنجق سلطان رسید دست بدار از طعام جان رسید جان ز قطیعت برست دست ببست قلب ضلالت شکست لشکر ایمان رسید لشکر والعادیات دست به یغما نهاد ز آتش والموریات نفس به افغان رسید البقره راست بود موسی عمران نمود مرده از او زنده شد چونک به رسید چو قربان ماست جان ماست تن همه کنیم جان چو به رسید چو ابریست خوش بارد از او زانک چنین ماه صبر بود که رسید نفس چو شد روح به شد چون در شکست جان بر رسید پرده درید دل به برپرید چون ز بود باز بدیشان رسید زود از این تن دست بزن در بر سر چاه آب گو یوسف کنعان رسید چو از برست گشت دعایش قبول دست بشو کز فلک و خوان رسید دست و دهان را بشو نه بخور و نه بگو آن سخن و لقمه جو کان به رسید 📖مولوی ،غزل 892 دیوان شمس 🔅تماشاگه راز ، آیینه زندگی‌. با ما همراه باشید