eitaa logo
✳️محفل تفسیر و قرآن شناسی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
733 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 📌نگاشت8:بیان آیات سوره ناس در المیزان قل اعوذ برب الناس ملك الناس اله الناس 🔹از آنچه گذشت روشن شد كه : 1️⃣اول: چرا در ميان همه صفات خداى تعالى خصوص سه صفت : (ربوبيت ) و (مالكيت ) و (الوهيت ) را نام برد؟ و نيز چرا اين سه صفت را به اين ترتيب ذكر كرد، اول ربوبيت، بعد مالكيت، و در آخر الوهيت ؟ و گفتيم ربوبيت نزديك ترين صفات خدا به انسان است و ولايت در آن اخص است، زيرا عنايتى كه خداى تعالى در تربيت او دارد، بيش از ساير مخلوقات است. علاوه بر اين اصولا ولايت، امرى خصوصى است مانند پدر كه فرزند را تحت پر و بال ولايت خود تربيت مى كند. و ملك دورتر از ربوبيت و ولايت آن است، همچنان كه در مثل فرزندى كه پدر دارد كارى به پادشاه ندارد، بله اگر بى سرپرست شد به اداره آن پادشاه مراجعه مى كند، تازه باز دستش به خود شاه نمى رسد، و ولايت هم در اين مرحله عمومى تر است ، همچنان كه مى بينيم پادشاه تمام ملت را زير پر و بال خود مى گيرد، واله مرحله اى است كه در آن بنده عابد ديگر در حوائجش به معبود مراجعه نمى كند، و كارى به ولايت خاص و عام او ندارد، چون عبادت ناشى از اخلاص درونى است، نه طبيعت مادى ، به همين جهت در سوره مورد بحث نخست از ربوبيت خداى سبحان و سپس از سلطنتش سخن مى گويد، و در آخر عالى ترين رابطه بين انسان و خدا يعنى رابطه بندگى را بياد مى آورد، مى فرمايد: (قل اعوذ برب الناس ملك الناس اله الناس ). 2️⃣و ثاني: روشن گرديد كه چرا جمله هاى (رب الناس ) (ملك الناس )، (اله الناس ) را متصل و بدون واو عاطفه آورد، خواست تا بفهماند هر يك از دو صفت الوهيت و سلطنت سببى مستقل در دفع شر است، پس خداى تعالى سبب مستقل دفع شر است، بدين جهت كه رب است، و نيز سبب مستقل است بدين جهت كه ملك است، و نيز سبب مستقل است بدين جهت كه اله است، پس او از هر جهت كه اراده شود سبب مستقل است، و نظير اين وجه در دو جمله (الله احد الله الصمد) گذشت. 3️⃣و نيز با اين بيان روشن گرديد كه چرا (كلمه ) ناس سه بار تكرار شد، با اينكه مى توانست بفرمايد: (قل اعوذ برب الناس و الههم و ملكهم ) چون خواست تا به اين وسيله اشاره كند به اينكه اين سه صفت هر يك به تنهايى ممكن است پناه پناهنده قرار گيرد، بدون اينكه پناهنده احتياج داشته باشد به اينكه آن دو جمله ديگر را كه مشتمل بر دو صفت ديگر است به زبان آورد، همچنان كه در صريح قرآن فرموده : خداى تعالى اسمائى حسنى دارد، به هر يك بخواهيد مى توانيد او را بخوانيد، اين بود توجيهات ما در باره آيات اين سوره، ولى مفسرين در توجيه هر يك از سوالهاى بالا وجوهى ذكر كرده اند كه دردى را دوا نمى کند. ...ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
📌 ظرف دانش 🔹 شخصیت ملكوتی امام حسن مجتبی كه كریم اهل بیت (علیهم الصلاة و علیهم السلام) در سیره و سنت و سریرت آن بزرگوار نهفته است. بیانات نورانی آن بزرگوار همانند قرآن در دو محور اصیل و اصلی دور می زند؛ یكی تعلیم و دیگری تزكیه، چون جامعه انسانی را اندیشه و انگیزه اداره می كند. انسان موجودی است كه متفكّر و مختار است، با برخی از شئونش می اندیشد و با برخی از آن اندیشه ها را پیاده می كند، اگر این دو شأن انسانی اصلاح بشود تمدّن راستین اسلام كه در تدین او نهفته است عملی خواهد بود. اصرار قرآن كریم بر تعلیم و تزكیه بر همین مبناست. آنچه در قرآن كریم به صورت تعلیم و تزكیه یاد شده است، در سخنان نورانی امام حسن مجتبی (صلوات الله و سلامه علیه) طبق نقل ثقة الاسلام كلینی (رضوان الله تعالی علیه) چنین آمده است، آن حضرت فرمود: «كُونُوا أَوْعِیةَ الْعِلْمِ‏ وَ مَصَابِیحَ‏ الْهُدَى»؛[ الكافی, ج1, ص301.] یعنی شما امّت اسلامی نه تنها به طرف علم و به سراغ علم بروید، نه تنها عالم و دانشمند باشید، بلكه ظرفیت وجودی شما ظرف علم باشد، وعای دانش باشید، در هویت شما غیر دانش چیزی جا نگیرد، فسون و فسانه را به جانتان راه ندهید، اسطوره و قصّه های غیر كارآمد را در حریم جانتان جا ندهید، وقتی عالم شدید و جانتان ظرف دانش شد، بكوشید با این دانش و با عمل كردن این دانش «مصباح هدایت» باشید و چراغ فروزان هدایت و راهنمایی دیگران تا نه بیراهه بروید و نه راه كسی را ببندید. 🔹 اگر از ذوات قدسی اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان «مصابیح هدی»[بصائر الدرجات، ج1، ص63.] یاد می شود و اگر درباره شخص سید شهدا حسین بن علی بن ابی ‌طالب (علیهما آلاف التحیة و الثناء) به عنوان «مصباح هدایت» یاد شد، این مربوط به آن قلّه هدایت و مصباح بودن است، وگرنه پیروان آن ذوات قدسی سهمی از چراغ هدایت را خواهند داشت. وجود مبارك كریم اهل بیت فرمود چراغ هدایت باشید «كُونُوا أَوْعِیةَ الْعِلْمِ‏ وَ مَصَابِیحَ‏ الْهُدَى» اگر جامعه از این محورها بهره حَسن و زیبا ببرد و خود را به كمال برساند تمدّنی پیدا خواهد كرد كه در متن تدین او نهفته است و كریم بودن آن ذات مقدّس هم در اثر سخا و جود و بخشش بود كه وجود مباركش بسیاری از نیازمندی های نیازمندان را برطرف می كرد، اگر این دو عنصر فراهم شد یعنی جامعه از تقلید به در آمد و محقق شد، نه در قبول و نه در نكول بیراهه نرفته است او پیرو راستین امام حسن مجتبی (صلوات الله و سلامه علیه) است. 📚 پیام به كنگره امام حسن مجتبی (علیه السلام) تاریخ: 1391/12/05 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
📌 چرا از اول به سراغ نرفتم. ✍️ حضرت امام علی علیه السلام می‌فرمایند : عجایب قابل شمارش نیست و کهنه نمی شود. مثل است هم ساده و هم پیچیده. وقتی شما به نگاه می کنید یک لذتی می برید، وقتی پایتان را در دریا می گذارید لذت دیگری دارد، وقتی قایقرانی می کنید لذت دیگری دارد. قرآن‌ هم این طور است. 🔸 صوت یک لذتی دارد، ترجمه ی لذت دیگری دارد، و تدبر در قرآن لذت دیگری دارد. 🔸 (ره) در کتاب ی نور(جلد20ص20) می فرمایند : اینجانب بطور جد می گویم از گذران عمر خودم ناراحت هستم که چرا از اول به سراغ قرآن نرفتم.( ) 🌿🌿🌿 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌از مهدکوک تا خانه سالمندان ✅عاطفه آموزي 7 ساله در منزل 🔸نسبت به پدر و مادر فرمود وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ؛ اگر پدر سنّي از او گذشت عمري از او گذشت، سالمند شد يا مادر سنّي از او گذشت، اين را فوراً تحويل خانه سالمندان ندهيد!چند بار به عرضتان رسيد که اين دوره 7-6 ساله فرزند، بهترين دوره عاطفه آموزي فرزند است؛ اين عاطفه را در اين دانشگاه 7-6 ساله ياد مي گيرد. ▫️اگر بچه، بچه مهدکودک شد، چون او عاطفه نچشيد همين که پدر و مادر پا به سن گذاشتند، فوراً آن ها را تحويل خانه سالمندان مي دهد؛ آن وقت يک مرگ تدريجي براي آن پدر و مادر است.اما اگر او 7 سال آغوش مادر ديد، مهر پدري ديد، اين ممکن نيست پدر و مادر را رها کند. 🔸من اين قصّه را چند بار به عرضتان رساندم: من تابستان يکي دو سال قبل بود در اين دماوند، ديدم يکي نزديک 60 سالش است؛ از يک راه دور آمده، يک شيشه آب هم دستش است، مي گويد که حاج آقا! شما اين را دهان بگذاريد مادرم مريض است بلکه خوب شود.خوب، وقتي خودش در آستانه 60 سال است، مادرش هم در آستانه 90 سال است ديگر! اين از راه دور آمده که يک حمدي بخواند برود به مادرش بدهد شفا بگيرد.یک همچنين آدمي هرگز حاضر نيست مادرش را در خانه سالمندان ببرد. 🔸اگر کسي بچه مهدکودک شد، اين با خانه سالمندان رابطه دارد.اينطور نيست که پدر و مادر توقع داشته باشند بعد از اينکه سالمند شدند بچه از آن ها نگهداري بکند.اين عاطفه نه در حوزه است، نه در دانشگاه، نه در کوي است، نه در برزن.اين عاطفه 7 سال در آغوش پدر و مادر است 🔸ممکن نيست بچه اي که در 7-6 ساله دانشگاهي منزل، آغوش پدر و مادر ديد او راضي بشود پدر و مادرش را به خانه سالمندان بدهد. 📘برگرفته از درس تفسير قرآن آيت الله جوادي آملي/سوره شعراء، آيات 210 تا219 🌿🌿🌿 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌انس با قرآن ◽️براي انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت»، «تلاوت»، «ترتيل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در قرآن آمده است: عنوان «تدبر»و «قرائت »و«تلاوت» و «ترتیل »را در پست های قبلی مورد بررسي قرار گرفت حال عناوين ديگر را بررسي مي‎كنيم: 🌿🌿🌿 5.«استماع و انصات»: 🔹استحباب استماع قرآن ▫️پيشتر گفتيم كه قرآن خاموشي و گوش سپردن به تلاوت و قرائت آياتش را بر همه شنوندگان لازم دانسته و بر آن تأكيد دارد. و تفاوتي نمي‌كند كه چه كسي آن را بر زبان جاري مي‌سازد؛ زيرا قرآن به طور مطلق و بدون قيد و شرط مي‌فرمايد:«وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ». ▫️و اما اينكه اين سكوت و استماع در چه مورد يا مواردي بايد رعايت شود، مطلبي است كه مورد توجه مفسران و فقها بوده است؛ از اين‌رو در توضيح و تفسير اين آيه آمده است:«أنصتوا» از ماده «انصات»، به معناي سكوت تؤام با گوش دادن است. در اينكه آيا سكوت استماع به هنگام قرائت قرآن، در تمام موارد است، يا منحصر به وقت نماز و هنگام قرائت امام جماعت، يا هنگامي كه امام در خطبه نماز جمعه قرآن تلاوت مي‌كند، در ميان مفسران بحث و گفت و گو بسيار است، و احاديث مختلفي در اين خصوص در كتب حديث و تفسيرنقل شده است. ▫️آنچه از ظاهر آيه استفاده مي‌شود، اين است كه حكم مورد نظر، عمومي و همگاني است و مخصوص به حال معيني نيست؛ ولي روايات متعددي كه از پيشوايان اسلام نقل شده است و هم‌چنين اجماع و اتفاق علماء بر عدم وجوب استماع در همه حالات و موارد، دلالت دارد كه اين حكم به صورت كلّي، يك حكم استحبابي است؛ يعني شايسته و مستحب است كه در هر كجا و در هر حال، كسي كه قرآن تلاوت مي‌كند، ديگران به احترام قرآن، سكوت كنند و بدان گوش و جان بسپارند. پيام خدا را بشنوند و در زندگي از آن الهام گيرند؛ زيرا قرآن تنها كتاب قرائت و تلاوت نيست، بلكه كتاب فهم و درك و عمل است؛ از اين‌رو، بر اين حكم مستحبي به قدري تأكيد شده كه در بعضي از روايات از آن تعبير به واجب شده است. ▫️در حديثي از امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‌خوانيم كه فرمود: «الانصات للقرآن في الصلاة وفي غيرها وإذا قرئ عندك القرآن، وجب عليك الانصات والاستماع» .«بر تو واجب است كه در نماز و غير نماز در برابر شنيدن قرآن سكوت و استماع كني و هنگامي كه نزد تو قرآن خوانده شود، لازم است سكوت كردن و گوش فرا دادن». 🔲از مجموع اين بحث، روشن مي‌شود كه سكوت و استماع در هنگام شنيدن آيات قرآن، كار بسيار شايسته‌اي است؛ ولي به طور كلي واجب نيست، احتمال مي‌رود كه علاوه بر اجماع و روايات، جمله ی «لَعَلَّكُم‌ تُرْحَمونَ» (شايد مشمول رحمت خدا بشويد)، نيز اشاره به مستحب بودن اين حكم داشته باشد. ▪️تنها در يك مورد، اين حكم الهي شكل وجوب به خود مي‌گيرد، و آن هنگام نماز جماعت است كه مأموم به محض شنيدن قرائت امام، بايد سكوت كند و گوش فرا دهد؛ حتي جمعي از فقها با استناد به همين آيه شريفه، قرائت «حمد» و «سوره» را از عهده مأموم ساقط كرده‌اند. از جمله رواياتي كه دلالت بر اين حكم دارد، روايتي است از امام باقر ـ عليه السلام ـ كه فرمود: «وإذا قرئ القرآن في الفريضة خلف الامام، فاستمعوا له وأنصتوا، لعلّكم ترحمون» «هنگامي كه قرآن در نماز فريضه و پشت سر امام خوانده مي‌شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد، شايد مشمول رحمت الهي شويد» ☘️☘️☘️ 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (111) 🔅🔅🔅 ✅اصل ششم. تفكّر سكولاريزم و انديشه اومانيزم، ريشه مشترك آنها دعواي ربوبيت فرعوني و ادّعاي الوهيت نمرودي است، و تفاوت آنها، بعد از اشتراكِ در اصل دعوا، همانا در كل و جزء است؛ يعني انديشه اومانيزم در تمام ابعاد عريق خود ريشه در شرك و ادعاي ربوبيّت دارد و تفكّر سكولاريزم در برخي جهات عميق خويش، ريشه در آن دارد و نه در تمام ابعاد. هرچند ممكن است تبعيض در قبول دين، مستلزم نفي اصل آن باشد، زيرا حقيقتِ وَحياني كالايي نيست كه تبعّض صفقه پذير باشد. البته اين تحليل از مطالب دقيق نظري است، نه سطحي و ضروري تا لوازم خاص خود را داشته باشد. ▪️معناي سكولاريزم اين است كه اصل دين الهي حق است، ليكن محدوده نفوذ آن احكام فردي، اخلاق اجمتاعي، راز و رمز نيايش، ذكر، شكر، فكر عبادي و مانند آن است و در مسايل سياسي، اداره امور كشور، تنظيم موارد حقوقي، تنسيق روابط ملت و دولت، روابط منطقه اي و بين المللي در جنگ و صلح و نظير آن دخالتي ندارد. ▪️لازم چنين تفكيكي كه همان تنكيل گذشته و تمثيل بازگو شده است، اين است كه در بخشي كه دين طبق اين تفريقِ مزعوم نظري ندارد و بخش مزبور نيز از امور مهمّ و بسيار حسّاس حيات بشري است و از سنخ كارهاي سهل و ساده نيست تا در رديف مباحات بوده و در محدوده منطقةالفراغ قرار گرفته باشد و حتماً نيازمند تدبير كارشناسانه است، خود انسان بدون استعانت از وحي الهي و با استغناي از رهنمود متون مقدس ديني، مدبّر خويش باشد و تدبير امور جامعه و تربيب روابط جوامع را به طور استقلال، عهده دار گردد و در تدوين برنامه هاي كلان كشورداري محتاج خداوند نباشد؛ يعني ربّ جامعه و اِله ملت خود ملت يا انديشوران آنان باشند، و اين همان تفرعن و دعواي ربوبيت در بخشي از زندگي است. ▪️معناي اومانيزم، اصالت انسان، يعني تمام شئون فردي و اجتماعي بر پايه انسان مداري تنظيم مي شود، به طوري كه هرچه انسان آن را حق دانست، حقيقت دارد، وگرنه باطل است، و هرچه انسان آن را نافع دانست، سودمند است، وگرنه زيانبار، و هرچه انسان آن را حَسَن و زيبا دانست، از حُسْن برخوردار است، وگرنه قبيح و ناهنجار، و از طرف ديگر هرچه به حال انسان سودمند بود، حق است و صدق و حَسَن، و هرچه به حال وي نافع نبود، باطل است و كذب و قبيح. ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
60-Hojorat-shams.mp3
16.08M
🔅🔅🔅 📌تلاوت سوره های قاف، حجرات، شمس 🎼قاری:الشيخ مصطفي اسماعیل بر شما باد به تلاوت قرآن 🌷 @rahighemakhtoom
📌 ادب تلاوت 🔹 مرحوم كلینی (رضوان الله علیه)[الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص573. ] از امام صادق (سلام الله علیه) در ادب تلاوت قرآن و تدبّر در قرآن نقل كرده كه برای قاری قرآن این‌طور شایسته است، آیاتی را كه می‌ خواند اگر به آیه مسئلت برسد، آیه‌ ای كه خدای سبحان در آنجا برای مؤمن درجات و مقامات و خیر و سعادت پیش‌بینی كرده می ‌رسد، همین‌طور رد نشود از خدای سبحان این خیرها را مسئلت كند و اگر به آیه عذاب و جهنم و وعید و تهدید می ‌رسد همین‌طور رد نشود از خدای سبحان استعاذه كند، به خدا پناه ببرد، از خدای سبحان نجات از این عذاب را مسئلت كند، این دستور تلاوت است! خب اگر در فهم بسته است فقط باید بخوانیم تفسیر كردن و فهمیدن و استنباط كردن و استدلال كردن و تمسك كردن برای كسی نیست آن‌گاه چرا به ما دستور دادند كه اگر آیات قرآن كریم را می‌خوانید این‌چنین بخوانید؟! یك وقت در همین باب روایاتی هست كه سیره معصومین (علیهم السلام) را در كیفیت تلاوت نقل بكنند، آن البته به حال بحث ما نافع نیست، در همین باب روایاتی هست كه ائمه (علیهم السلام) وقتی قرآن قرائت می ‌كردند و به آیه رحمت می ‌رسیدند این‌چنین می‌ گفتند و مسئلت می ‌كردند، به آیه عذاب می ‌رسیدند آن‌چنان به خدا پناه می ‌بردند و امثال ذلك، این بیان سیره عملی معصومین (علیهم السلام) در كیفیت تلاوت است، این را ممكن است خصم بگوید تدبّر از آنِ آنهاست و اما همین سیره‌ای كه آنها داشتند به ما می ‌آموزانند كه شما این‌طوری قرآن بخوانید، همین‌طور پشت سر هم قرآن نخوانید! گفتند وقتی كه قرآن می‌ خوانید پی در پی نگاه نكنید كه چه وقت سوره تمام می ‌شود، هر وقت خسته شدید بس است، بگذارید كتاب تدبّر باشد، نه اینكه حالا بخواهید بالأخره سوره را تمام بكنید یا می‌ خواهید به سر جزء برسید، اگر حال ندارید نخوانید. 📚 مقدمات تفسیر قرآن ـ جلسه 12 بر شما باد به تلاوت قرآن 🌷 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌ادب تلاوت قرآن زمان:2/32دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌زیارتنامه ذات اقدس الهی 🔹 مرحوم ابن ‌بابویه قمی در كتاب شریف توحید صدوق از وجود مبارک امام [کاظم] (سلام الله علیه) نقل می ‌كند كه معنای «قَدْ قَامَتِ‏ الصَّلَاة» عبارت از «أَی حَانَ وَقْتُ الزِّیارَةِ»[1] هست. وقتی نمازگزار اقامه می ‌گوید و در اقامه بعد از «حَی‏ عَلَى‏ الصَّلَاةِ» و «حَی عَلَى الْفَلَاحِ» می‌رسد به «قَدْ قَامَتِ‏ الصَّلَاة»، امام معصوم (علیه السلام) «قَدْ قَامَتِ‏ الصَّلَاة» را چنین تفسیر كرد یعنی «أَی حَانَ وَقْتُ الزِّیارَةِ»؛ یعنی هنگام زیارت ذات اقدس الهی فرا رسید، پس نماز زیارتنامهٴ خداست همان‌طوری كه انبیا و اولیا و معصومین (علیهم السلام) زیارتنامهٴ مأثور دارند و منظور زیارت «وجه الله» هست، زیارت اسماء حسنای الهی است كه خدا را ما با «وجه الله» و با اسماء حسنایش می‌خوانیم كه این اسماء و این وَجه حاكی از ذات اقدس الهی هستند. وقتی انسان در نماز به زیارت ذات اقدس الهی مشرّف شد و به آن بارگاه منیع بار یافت خدای سبحان هم پاسخ زیارت او را خواهد داد. هیچ سوالی را خدا بی‌ جواب نمی ‌گذارد، هیچ ذكر و نام و یادی را بی ‌پاسخ نمی ‌گذارد، هیچ زیارتی را هم بی ‌اثر نمی‌ گذارد. در جریان سوال فرمود: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی﴾[2] به رسول خود فرمود اگر بندگانم درباره‌‌‌‌ٴ من از تو بپرسند ﴿فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾ داعی كه خدا را می خواند و سائل كه از خدا مسئلت می‌كند پاسخش را خدا مرحمت می ‌كند ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ﴾، در جریان یاد و نام خدا فرمود: ﴿اذْكُرُونِی أَذْكُرْكُم﴾؛[3] به یاد من باشید من به یاد شمایم، پس دعا بی ‌پاسخ نیست، سوال بی ‌جواب نیست، ذكر و نام و یاد خدا بدون اثر نیست، زیارت خدا هم یقیناً بی ‌اثر نخواهد بود. 🔹 اگر كسی به بارگاه الهی بار یافت، نام خدا، لطف خدا و فیض ویژه‌‌‌‌ٴ الهی در كنار قلبش حضور دارد. اینكه فرمود «أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُمْ‏»[4] یعنی اگر قلب كسی شكست خاضعانه و موحّدانه خدا را خواند و خواست یقیناً لطف خدا آنجا حضور دارد از همین مقالت و و مقول هست، بنابراین نمازگزار باید بداند و مطمئن باشد وقتی به زیارت لطف الهی می ‌رود، لطف الهی هم به دیدار او خواهد ‌آمد؛ وقتی فیض و لطف خدا به دیدار نمازگزار آمد، به او شرح صدر عطا می ‌كند، این شرح صدر و نورانیت دل همان است كه به‌عنوان اثر نماز در قر‌‌‌‌آن مطرح است كه ﴿إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ و َالْمُنكَرِ﴾.[5] 📚 پیام به همایش نماز و حجاب تاریخ: 1391/02/09 📒پی نوشت: [1]. التوحيد(للصدوق)، ص241. [2]. سوره بقره, آيه186. [3]. سوره بقره, آيه152. [4]. منية المريد، ص123. [5]. سوره عنکبوت, آيه45. ☘️☘️☘️ 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌زیارت نامه ذات اقدس الهی زمان:4/03دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (33) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 8 ـ معيار تفكيك صفات ذات و فعل ▪️صفات خداي سبحان برخي ذاتي و برخي فعلي است. ▫️صفات ذاتي عين ذات و همچون ذات، نامحدود بوده، در مقابل آنها هيچ وصف كمالي قرار ندارد؛ مانند: علم و حيات و قدرت و چون مقابلهاي اين صفات (ناداني، مرگ، ناتواني) براي خداوند ممتنع است، خداي سبحان به آنها متصف نمي شود. ▫️امّا صفات فعل صفاتي است كه از مقام فعل خداوند انتزاع مي شود و دربرخي موارد مقابل دارد و با داشتن مقابلْ خداوند به مقابلهاي آنها نيز متصف مي شود؛ مانند اراده، رضا، اِحياء و بسط كه مقابلهاي آنها (كراهت، سخط، اِماته، قبض) نيز صفات فعل خداي سبحان است. ▪️براساس همين فرق بين صفات ذات و صفات فعل، حضرت امام رضا (عليه السلام) به شخصي كه در محضر ايشان گفت: خدا را حمد مي كنم تا آن جا كه مرز علم اوست: «الحمد لله منتهي علمه»، فرمودند: اين گونه تعبير نكن؛زيرا علم خدا كه عين ذات نامحدود اوست،حدّي ندارد.گوينده پرسيد: خدا را چگونه حمد كنم؟ آن حضرت فرمودند: بگو «الحمد لله منتهي رضاه»[ بحار، ج4، ص83.] . چون رضاي خدا محدود است. او از ايمان و مؤمن راضي است، ولي از كفر و كافر ناخشنود است: (ولا يرضي لعباده الكفر)[ سوره‌ي زمر، آيه‌ي 7.]. در جهان آخرت نيز بهشت و نعيم آن گستره‌ي رضاي خدا و جهنّم و عذابهايش محدوده‌ي غضب اوست. 🔹[اين ضابطه دقيق، در تشخيص وبازشناسي صفات ذات از صفات فعل را مرحوم كليني با عنوان «جملة القول فى صفات الذات وصفات الفعل» چنين بيان كرده است: «إن كل شيئين وصفت الله بهما وكانا جميعاً فى الوجود فذلك صفة الفعل» (اصول كافي، ج1، باب حدوث الأسماء). بحث مبسوط در معيار تشخيص صفات ذات و صفات فعل در سوره‌ي مباركه‌ي حشر خواهد آمد.]. ▪️تذكّر: كارهاي خداوند، تنها به اوصاف كماليِ فعل متصف خواهد شد و هرگز به اوصاف نقصيِ آن متصف نمي شود؛ مثلاً اگر كاري از خداوند صادر شد حتماً عدل و وفاست و هيچ گاه ظلم و جفا نخواهد بود. پس اتصاف به دو طرف مقابل به معناي موصوف شدن ذات اقدس الهي به اوصاف نقصيِ آن نيست. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥🖥برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌نگاشت9:بیان آیات سوره ناس در المیزان من شر الوسواس الخناس مراد از (وسواس خنّاس) و اينكه فرمود: (من الجنّة و النّاس) ▪ در مجمع البيان، آمده كه كلمه (وسواس ) به معناى حديث نفس است، به نحوى كه گويى صدايى آهسته است كه بگوش مى رسد، و بنا به گفته وى كلمه (وسواس ) مانند كلمه (وسوسه ) مصدر خواهد بود، و ديگران آن را مصدرى سماعى و بر خلاف قاعده دانسته اند، چون قاعده اقتضا مى كرد (واو) اول اين كلمه به كسره خوانده شود، همچنان كه حرف اول مصدر ساير افعال چهار حرفى به كسره خوانده مى شود، مثلا مى گويند: (دحرج ، يدحرج، دِحراجا و زلزل، يزلزل زِلزالا) و به هر حال ظاهر اين آيه - همانطور كه ديگران نيز استظهار كرده اند - اين است كه : مراد از اين مصدر معناى وصفى است، كه مانند جمله (زيد عدل - زيد عدالت است ) به منظور مبالغه به صيغه مصدر تعبير شده است. 🔹 و از بعضى نقل شده كه اصلا كلمه مورد بحث را صفت دانسته اند، نه مصدر. ▪ و كلمه (خناس ) صيغه مبالغه از مصدر (خنوس ) است كه به معناى اختفاى بعد از ظهور است. بعضى گفته اند: شيطان را از اين جهت خناس خوانده كه به طور مداوم آدمى را وسوسه مى كند، و به محضى كه انسان به ياد خدا مى افتد پنهان مى شود و عقب مى رود، باز همينكه انسان از ياد خدا غافل مى شود، جلو مى آيد و به وسوسه مى پردازد. 🔅🔅🔅 الذى يوسوس فى صدور الناس ▪ اين جمله صفت (وسواس خناس ) است، و مراد از (صدور ناس ) محل وسوسه شيطان است، چون شعور و ادراك آدمى به حسب استعمال شايع، به قلب آدمى نسبت داده مى شود كه در قفسه سينه قرار دارد، و قرآن هم در اين باب فرموده : (و لكن تعمى القلوب التى فى الصدور). 🔅🔅🔅 من الجنه و الناس ▪ اين جمله بيان (وسواس خناس ) است، و در آن به اين معنا اشاره شده كه بعضى از مردم كسانى هستند كه از شدت انحراف، خود شيطانى شده و در زمره شيطانها قرار گرفته اند، همچنان كه قرآن در جاى ديگر نيز فرموده : (شياطين الانس و الجن ). و اما اينكه بعضى گفته اند كه كلمه (ناس ) هم بر جماعتى از انسانها اطلاق مى شود و هم بر جماعتى از جن، و جمله (من الجنه و الناس ) بيانگر اين معناى اعم است سخنى است بى دليل كه نبايد بدان اعتناء نمود. ▪ همچنين به اين سخن كه بعضى گفته اند كه : كلمه (و الناس ) عطف است بر كلمه (وسواس )، و معناى عبارت اين است كه : پناه مى برم به خدا از شر وسواس خناس كه از طائفه جن هستند، و از شر مردم. چون اين معنايى است كه همه مى دانند از فهم بدور است. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
جلوه_های زبانی قرآن کریم.docx
41.1K
۲ 🔅🔅🔅 📌 جلوه های زبانی قرآن کریم ▫ ویژه قرآن پژوهان 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌مدیریت خانواده عَنْ عَبدَالله بنِ مَسعُود قَالَ: قُلْتُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صل لله علیه وآله) أَوْ قَالَ: عَنِ النَّبِيِّ (صل لله علیه وآله )قَالَ: إِذَا أَنْفَقَ الْمُسْلِمُ عَلَى أَهْلِهِ نَفَقَةً، وَ هُوَ يَحْتَسِبُهَا، كَانَتْ لَهُ صَدَقَةً. 📚 « .امالی شیخ طوسی، صفحه 383» ☘️☘️☘️ ▫️شما برای خانوادۀ خودتان، زن و بچه خودتان خرج می کنید، این را خدای متعال بعنوان یک صدقه، یک انفاق فی سبیل الله حساب میکند. خیلی مهم است. به فرزندِ خودتان و همسر خودتان یک نفقه ای می دهید، خرجی برایش می کنید، این خرج ممکن است خرجِ رفاهیِ در داخل خانه باشد، لباس باشد، وسائل زندگی باشد، حتی زینت آلات باشد، برای او خرج می کنید، و هو یَحتسبها، شرطش این است: این را حساب کند. حساب کردن جهاتی دارد. ▫️ اولاً: در نظرش باشد، این را حساب کند؛ برای این که خدای متعال راضی از این قضیه است و این را دوست میدارد. ▫️ثانیاً: با حساب و کتاب خرج کند بعضیها خرج و مخارج بی حساب و کتاب، و ریخت و پاش دارند، ممکن است «یَحتَسِبها» ناظر به این هم باشد. این، انفاق فی سبیل الله است، خدا به شما ثواب می دهد. به همسر خودتان، به فرزند خودتان یک چیزی می دهید، در مقابل این، خدا به شما ثواب میدهد. از این، چه می فهمید؟ آیا اهمیت خانواده از این روایت فهمیده نمی شود؟ ▫️آن چیزی که امروز متأسفانه با دستِ پنهانِ خبیث جنایتکارِ صهیونیستها در همه دنیا دارد متلاشی میشود، یعنی خانواده که دنباله های امواج آن به داخل کشور ما هم متأسفانه کشیده شده است از قبل از انقلاب که باید جلویش را می گرفتیم، کوتاهی کردیم، نتوانستیم؛ این، نقطه مقابل آن چیزی است که در اسلام مطرح است. ▫️ اسلام، خانواده را گرامی می دارد، عزیز می دارد، برای حیات اجتماعی، تشکیل خانواده و نظام خانواده و سلامت خانواده را یک امر حیاتی و ضروری میداند، لذا در روایات راجع به مساله خانواده و رفتار و معاشرت زن با شوهر، شوهر با زن، معاشرت فرزندان با پدر و مادر و به عکس توصیه های فراوانی وجود دارد. یک روایت هم این روایتی است که امروز خواندیم. اینها همه بخاطر اهمیت خانواده است. 🔹هر چیزی که خانواده را تهدید میکند، باید در مقابل آن ایستاد، نبایستی نظام خانواده در جامعه تضعیف بشود، لذاست که میفرماید: اگر برای همسرتان، فرزندانتان که به آنها علاقه دارید، دوست میدارید برایشان خرج کنید، یک کاری بر طبق میل و دل و عشق و علاقه خودتان انجام دهید، خدا هم به شما اجر میدهد. این، نشان دهندۀ اهمیت موضوع است. ☘️☘️☘️ 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ▫ قرآن کریم روی مساله امنیت بسیار تاکید دارد تا جایی که اولین و مهمترین نیاز مردم را «اقتصاد» و «امنیت» معرفی می کند؛ «الَّذي أَطعَمَهُم مِن جوعٍ وَآمَنَهُم مِن خَوفٍ» پیام این آیه این است که هر دوی این مسائل باید در کنار هم تأمین شود. ▫ به لطف الهی این کشور دارای امنیت است اما در بخش اقتصاد، دچار مشکلاتی هستیم و علت اصلی آن این است که اختلاس های نجومی، کشور را فلج کرده؛ ▫ درست است که خداوند روزی ما را به اندازه کافی و حتی بیش از نیازمان به ما عطا کرده، اما برخی در کشور، دهه غارت و چپاول به راه انداختند که قهراً نتیجه آن، آسیب دیدن اقتصاد کشور است و کشوری که اقتصادش آسیب ببیند در معرض خطراتی چون غارت و ناامنی است. ▫ حضرت امیر علیه السلام در نامه ای به مردم مصر بیان داشتند خواب سیاسی، خواب امنیتی، خواب اطلاعاتی، در چشم شما باید در حد مزمزه باشد، هرگز نگذارید خواب غفلت از محدوده چشم شما فراتر برود و وارد محدوده هوشیاریتان شود، چون دشمن شما هرگز نمی خوابد و همواره بیدار است و لذا مفهوم غفلت این است که ندانیم بیگانه در حال تدارک چه توطئه ای است! ▫ وظیفه اصلی نیروی انتظامی جلوگیری از بروز اغتشاشات است و باید با اشراف اطلاعاتی خود، پیش از آنکه اغتشاشگران راه بر این نیرو ببنددوظیفه اصلی نیروی انتظامی جلوگیری از بروز اغتشاشات است و باید با اشراف اطلاعاتی خود، پیش از آنکه اغتشاشگران راه بر این نیرو ببندند، نیروی انتظامی راه را بر آنها ببندد، در واقع نیروی انتظامی نیروی دفع فتنه است و نه نیروی رفع فتنه! ▫ دشمنان این کشور و در رأس آنها آمریکا و اسرائیل همواره در حال توطئه و نیرنگ علیه ما هستند، لذا ضمن تشکر و قدردانی از زحمات نیروی انتظامی و پاسداشت خون پاک شهدای حوادث اخیر، از شما می خواهیم که دستگاه اطلاعاتی شما محققانه و عالمانه توسعه و پیشرفت بیشتری نماید. ▪ دیدار رئیس سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی و جمعی از فرماندهان ناجا🗓 ۹۸/۰۹/۰۳ 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥🖥برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
خودت رو پیدا کردی.mp3
2.43M
4 🔅🔅🔅 📌خودت رو پیدا کردی! زمان10/07 دقیقه 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 🔅🔅🔅 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (112) 🔅🔅🔅 ▪ با عنايت به اينكه معيار تشخيص نزد برخي فقط احساس است و تجربه و گاهي معادلات رياضي، و معارف وَحياني اصلاً در آن دخيل نيست، زيرا دين معاذ الله همانند اساطير كهن و افسانه هاي فرسوده است. لازم چنين اِلحادي اين است كه انسان مسئولِ اداره جامعه، رَبِّ خود و ملّت و اِلهِ خويش و مردم باشد. فرعون كه مدّعي ربوبيتِ برتر بود؛ (أنا ربّكم الأعلي) [سوره نازعات، آيه 24.]و داعيه الوهيّت انحصاري، يعني توحيد فرعونيّت داشت: (ما علمتُ لكم مِنْ إلهٍ غيري) [سوره قصص، آيه 38.]، بيش از اين نمي گفت، زيرا وي ادعاي وجوب وجود نداشت و داعيه خالقيّت آسمان و زمين را در سر نمي پروراند و مدّعي آفرينش مردم مصر نبود، بلكه مقصود وي در آن ادّعا و اين داعيه اين بود: جامعه مصر در نيل به سعادت محتاج به خداوند نيست، تنها قانونِ ناشي از انديشه من است كه عهده دار تأمين كمال و ترقّي مردم است. در نتيجه مبدأ تصميم و تدوين قانون سعادت آور، خود انسان است و غايت اجراي قوانين فقط رفاه انسان و آرامش مادي و التذاذ صوري او است؛ يعني در جريان تعليم و تربيت، اداره جامعه و تأمين سعادت، خود انسان آغاز و انجام همه امور است؛ (هو الأوّل والاخر).[ سوره حديد، آيه 3.] ▪ صلاح و طلاحِ جنگ و صلح، توسعه و تضييق در تمام ابعاد زندگي در مدار انسانِ مادي و احساسي و تجربي دور مي زند. گرچه ابتكار صنعت، فن آوري و تكنولوژي، مبتني بر مبناي فاسد سكولاريزم و كاسد اومانيزم نيست، ليكن كيفيّت بهره داري از آن و كميت استفاده از آن و موقعيّت داد و ستد و ساير امور مربوط به آن، همگي ناشي از نگرش خاص به انسان، جهان و پيوند بين آنها است. ▪ آنچه در جهان معاصر مي گذرد، نشان آن است كه تيغ تيز تكنولوژي به دست مستان استكبار است كه از يك سو داعيه نظم نوين و از سوي ديگر سياست سياه سركوب، سبب سيه رويي آنها است؛ (...إنّ الملوك إذا دَخَلوا قريةً أفْسَدُوها وجعلوا أعزّة أهلها أذلّةً وكذلك يفعلون).[ سوره نمل، آيه 34.] لاشه انديشه اومانيزم را در نظام جاهلي كهن مي توان يافت؛ در آن دوران اومانيزم توزيع شده بود. هر قبيله اي انسان مدارِ نژادِ خويش بود، و شعار رسمي و حاكم آن روزگار كه به منزله قانون اساسي عهد جاهليت بود و همگان آن را با خون خود امضا كرده بودند، اين بود: «أنصر أخاك ظالماً أو مظلوماً»؛ به ياري هم قبيله ات قيام كن، خواه ظالم باشد و خواه مظلوم؛ يعني ارزش فقط از آنِ انسان هم نژاد است، نه از آنِ عدل. چنين بينشي در اين عصر تيغ آهيخته را به سَمت مستضعفان انتفاضه مي گيرد و توطئه مشئوم خود را عليه نظام اسلامي متوجه مي كند. ▪ رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم با تعليم كتاب و حكمت و تزكيه نفوس، جهان بيني الهي را مطرح، و ارزش انسان را در تقرّب به خداي سبحان اعلام داشت و همزمان با تبديل نظام فرسوده جاهلي به نظام بالنده ديني، شعار مزبور را دگرگون كرد و فرمود: به كمك مظلوم مبادرت كن، خواه از نژادت باشد يا نه، و براي همان شعار جاهلي معناي جديدي ارايه كرد و فرمود: «اُنصر أخاك ظالماً أو مظلوماً ، إن يك ظالماً فَارْدُده عن ظلمه، وإن يك مظلوماً فانصره» [نهج الفصاحه، ج2، ص612]؛ برادرت را ياري كن، چه ظالم باشد و چه مظلوم، ياري كردن او اگر ظالم باشد، به نهي از منكر نمودن او و جلوگيري از ظلم وي است، و ياري نمودن او اگر مظلوم باشد، به ظلم زدايي از وي و كمك رساني به او است. ▪ البته مقصود از برادر، هر مسلمان، بلكه هر موحّد و در نهايت هر انسان بي گناه است و اختصاص به قبيله يا نژاد معيّن ندارد. اين فضيلت مسبوق به جهاد اوسط و تزكيه نفس است؛ ظالم از مظلوم آن كس پي بَرد كاو سَرِ نَفْسِ ظلوم خود بُرَد ورنه آن ظالم كه نفس است از درون خصم هر مظلوم باشد از برون [مثنوي معنوي، دفتر سوم، ابيات 2435 ـ 2436.] ادامه دارد.... ☘☘☘ 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 در روایت آمده که قرآن دارای عبارات، اشارات، لطائف و حقائق است. لطفا هر کدام را جداگانه توضیح دهید. ▪ در روایتی با توجه به مراتب فهم قرآن، چنین آمده است: «كِتَابُ اللَّهِ‏ عَلَى‏ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ: عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ؛ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ» ▫ کتاب خدا چهار بخش است: عبارات، اشارات، لطائف و حقائق. عبارات برای عوام، اشارات برای خواص، لطائف برای اولیای الهی و حقایق برای انبیاء است.( مجلسی، بحارالانوار (ط ـ بیروت)، ج 89، ص 103.) ▪ برخی این روایت را چنین تشریح کرده اند: مقصود از «عبارت» همان حدّ «ترجمه» مى ‏باشد كه سهم توده ‏هاى مردمى است. ▫ مقصود از «اشارت قرآن» با توجّه به قيد خواصّ، حد «تفسير» را نظر دارد كه در حوزه صلاحيّت متخصصّين قرآن و مجتهدين تفسير مى ‏باشد كه به ابزار و كليدهاى مخصوص تفسير قرآن، مجهّز مى ‏باشند. ▪ مقصود از «لطائف قرآن» نكات و برداشت هايى است كه از حدّ فهم نوع علماى تفسير فراتر بوده، شرط ولايت الهى را طلب مى ‏كند. آنان كه دل به خدا سپرده ‏اند و سرپرستى فكر و دل و جوارحشان را خدا بر عهده گرفته است و از حواريّون معصومين (علیهم السلام) بشمار مى‏ روند، به حوزه لطائف قرآن راه يافته از آن بهره ‏مند مى ‏گردند. ▫ مقصود از «حقايق قرآن» ذات قدسى و مكنون ملكوتى قرآن مى ‏باشد كه اتصال و تماس با آن، معصومین (علیهم السلام) را شایسته است و دست ديگران از آن حوزه كوتاه مى ‏باشد: «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛ آن ـ حقيقت قرآن ـ را جز پاک شدگان، مسّ نمى‏ نمايند(در نمى ‏يابند).(واقعه: 56/ 79.) تعبير «مطهّر» بجاى «متطهّر»، مقام عصمت را نظر دارد.(نقى پور فر، ولى الله، پژوهشى پيرامون تدبر در قرآن‏، ناشر: اسوه‏ ـ تهران‏، 1381ش، چاپ چهارم‏، ص 106 و 107.) ادامه دارد.... ☘☘☘ 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
Tafsir_117.mp3
14.06M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
Tafsir_118.mp3
14.69M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
Tafsir_119.mp3
15.79M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
fater8ta11hamd.mp3
5.2M
🔅🔅🔅 📌تلاوت سوره فاطر 🎼استاد حامد شاکر نژاد 🍀🍀🍀 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌آیا ارتباط جنسی جن‌ها برای زاد و ولد مثل انسان‌ها است؟ 🔳از آیات متعدد قرآن کریم،[1] استفاده می‌شود که، جنّیان چون انسان‌ها با یکدیگر سخن می‌گویند و یکدیگر را به نیکوکارى دعوت کرده و از عذاب خدا می‌ترسانند. همچنین همانند انسان‌ها زندگی و مرگ دارند،[2] دارای تکلیف و حساب‌رسی، عقاب و ثواب هستند.[3] دارای ادیان مختلف بوده و به نبوّت رسول خدا(ص) ایمان آورده‌اند.[4] ▪️اما این‌که تکثیر و زاد و ولد جنّیان چگونه است، آیات و روایات صریح در این زمینه نداریم، ولی با استفاده از برخی از آیات قرآن می‌توان استنباط کرد که آنان دارای نر و ماده هستند و همانند انسان‌ها مقاربت و نزدیکی جنسی دارند. در این‌جا به آیاتی اشاره می‌شود: ✅الف. «سُبْحانَ الَّذی خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ»؛[5] منزّه است آن خدایى که همه جفت‌ها را بیافرید، چه از آنچه زمین می‌رویاند و چه از نفس‌هایشان و چه آن چیزهایى که نمی‌شناسند.‏ استناد کرد؛ طبق این آیه شریفه، نبات و انسان‌ها نر و ماده دارند و نیز چیزهایی که ما آنها را نمی‌شناسیم. جمله‏ «وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ» جنّ را نیز شامل می‌شود که نر و ماده دارند ولى ما چگونگی آن‌را نمی‌دانیم. [6] البته این در صورتى است که مراد از «الازواج» در آیه اصناف نباشد. ✅ب. «وَ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ‏؛[7] و از هر چیز جفتى بیافریده‌ایم، باشد که عبرت گیرید. این آیه صراحت دارد در این‌که نر و مادگى در بیشتر مخلوقات هستی جریان دارد و جمله‏ «کُلِّ شَیْ‏ءٍ» به ‌طور حتم جنیّان را نیز در بر می‌گیرد.[8] ✅ج. «وَ أَنَّهُ کانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ‏ الْجِنِ‏»؛[9] و نیز مردانى بودند از آدمیان که به مردانى از جنّ پناه می‌بردند. از این آیه استفاده می‌شود که بین جنّیان نیز زن و مرد وجود دارد.[10] تا این‌جا با استناد به آیات یاد شده به ‌دست آمد که جنیان نیز مانند انسان‌ها دارای جنس نر و ماده هستند، اما در چگونگی مقاربت و نزدیکی آنان و تکثیرشان می‌توان به آیاتی که در وصف حوریان بهشتى هست‏ تمسّک نمود و آن این‌که خداوند سبحان در وصف حوریان بهشتی می‌فرماید: «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌ‏»؛[11] حوریان بهشتى را قبل از شوهرانشان نه آدمى دست زده و نه جنّ. مفسّران از این آیه نکات زیر را استفاده نموده‌اند: 1. برای جنیان نیز ثواب و پاداش هست.[12] 2. همان‌گونه که خداوند به نیکوکاران و مؤمنان از انسان، حوریان انسی بهشتی هدیه می‌کند که قبل از آنان هیچ انسانی با این حوریان نزدیکی نداشته به نیکوکاران و مؤمنان از جنّ نیز حوریان جنّی را هدیه می‌کند که قبل از آنان هیچ جنّی با این حوریان نزدیکی نکرده است.[13] 3. «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ» در آیه، به معنای «لم یفتضهن» است و افتضاض؛ یعنی آمیزش به گونه‌ای که پرده بکارت پاره شود و از آن خون بکارت جاری شود. [14] از آن‌جایی که قرآن می‌فرماید: «قبل از شوهرانشان هیچ انسان و جن با آنان نزدیکی نکرده»، معنایش این است که جنّ نیز همانند انسان زنان را لمس و با آنان همانند آدمی نزدیکی و آمیزش می‌کند. بنابراین، می‌توان از این آیه استفاده کرد که تکثیر و زاد و ولد جنّ‏، همانند تکثیر و زاد و ولد انسان ها به‌وسیله مقاربت و نزدیکی نر و ماده صورت می‌گیرد.[15] 📜پی نوشتها: ______________ [1]. جن، آیات 1 - 15؛ رحمن، آیات 31 - 63؛ احقاف 29 - 31. [2]. «کلُ‏ُّ مَنْ عَلَیهْا فَان»؛ هر چه بر روى زمین است دستخوش فناست. رحمن، 26. [3]. «سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَان»؛ اى جنیان و آدمیان! به حساب شما خواهیم رسید. رحمن، 31. [4]. قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 65 - 66، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش. [5]. یس، 36. [6]. قاموس قرآن، ص 67. [7]. ذاریات، 49. [8]. قاموس قرآن، ص 67. [9]. جن، 6. [10]. قاموس قرآن، ص 67. [11]. رحمن، 56 و 74. [12]. «الآیة دلالة على أن للجن ثواباً فالإنسیات للانس و الجنیات للجن»؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج 9، ص 482، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا. [13]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‏، محمد جواد، ج 9، ص 315، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق: حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج 4، ص 345، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، 1373ش. [14]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 315. [15]. قاموس قرآن، ص 65. 🍀🍀🍀 ▪️همواره همراه قرآن و در پناه قرآن باشیم. @rahighemakhtoom
📌 حرکت در پرتو عنایت الهی 🔹 سوره مبارکه «مریم» یک اصلی را به ما یاد می دهد و آن اصل این است که درست است قسمت مهم کارها و توفیقات به یدِ خداست، اما یک بخش ضعیف آن هم به دست ماست که آن هم البته به عنایت الهی است. 🔹 مریم (سَلامُ الله عَلَیه) با همه تجهیزات غیبی وقتی می خواست مادر بشود، سفارش شده است که دیگر از مَعبد برود بیرون؛ چه رازی است که وجود مبارک حضرت امیر وقتی می خواهد به دنیا بیاید وارد کعبه می شود، ولی عیسی (سَلامُ الله عَلَیه) وقتی می خواهد به دنیا بیاید، مادر او باید از مَعبد برود بیرون، حالا چه فرقی است خود خدا می داند! به هر تقدیر این از راه غیب مادر شد و از راه غیب ﴿فَأَجَاءَهَا الْمخَاضُ إِلَی جِذْعِ النَّخْلَةِ﴾،[سوره مریم، آیه23. ] درخت خرما حالا خشک بود، هر چه بود سرسبز شد و میوه داشت. عمده این است که تمام این کارهای غیبی را ذات اقدس الهی به عهده گرفت؛ ولی به مریم (سَلامُ الله عَلَیها) ندا داده شد که ﴿هُزِّی إِلَیكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ﴾.[سوره مریم، آیه25. ] همان طوری که مریم بدون همسر مادر شد این درخت خرما هم بدون همسر بار می دهد، همین کار هم شده است؛ این به شهادت خود وضع درخت. حالا به مریم (سَلامُ الله عَلَیها) ندا داده شد که همه کارها را از راه غیب ما انجام دادیم ﴿وَ هُزِّی إِلَیكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ﴾؛ تو هم این شاخه را تکان بدهد که این میوه بیافتد. پرچم در اهتزاز است یعنی در جنبش است، ﴿هُزِّی﴾ یعنی به اهتزاز در بیاور! یعنی حرکت بده! تمام این کارها را ذات اقدس الهی خود می توانست انجام بدهد، اما به مریم (سَلامُ الله عَلَیها) می فرماید که تو هم باید دستی تکان بدهی، همان خدا می توانست این شاخه را کمی خم بکند که به دست مریم برسد، اینطور نبود که درختی که خشک بود مثلاً حالا شاخه دار شد، میوه دار شد، این شاخه را یک کمی خم بکند مریم به دستش برسد این شدنی نباشد، ولی فرمود اینطور نیست، تو هم باید دستی تکان بدهی! ولو انسان مادر مسیح (سَلامُ الله عَلَیه) هم باشد، باید یک مقدار دست تکان بدهد، همه ما همینطور هستیم! قسمت مهم کارها را ذات اقدس الهی انجام می دهد، ما هم باید دستی تکان بدهیم تا از این درخت یک میوه شیرین و شادابی نصیب ما بشود و این خواهد شد. 📚 دیدار مجمع تربیتی بانوان تهران با حضرت استاد تاریخ: 1395/02/07 🍀🍀🍀 ▪همواره همراه قرآن و در پناه قرآن باشیم. @rahighemakhtoom