eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 📌 امتحان و آزمایش‌های الهی در قرآن4 ✅ 3ـ ابزار آزمایش‌های الهی ⏪ نگهبانان دوزخ قرآن مجید درباره‌ی نگهبانان دوزخ و شماره آنان یادآور می‌شود که ۱۹ فرشته از آن نگهبانی می‌کند، آن گاه می‌افزاید: این گزارش، وسیله امتحان و آزمایش است، آنان که ایمان قوی و نیرومندی به غیب و امور پوشیده از حس دارند، این گزارش را از صمیم دل می‌پذیرند ولی گروه دیگر به تکذیب آن می‌پردازند، چنان که می‌فرماید: «و ما جعلنا اصحاب النار الا ملائکة و ما جعلنا عدتهم الا فتنة للذین کفروا»[۱۸]: ما نگهبانان دوزخ را فرشته و تعداد آنان را نوزده نفر قرار ندادیم، جز برای آزمایش افراد کافر. ⏪ هر خیر و شری قرآن دائره ابزار امتحان را بیش از پیش گسترش می‌دهد و یادآور می‌گردد که ما شماها را، با خوبی‌ها و بدی‌ها، با نعمت‌ها و بلاها و به طور خلاصه با هر چیزی که نام آن شر و خیر است، آزمایش می‌کنیم چنان که می‌فرماید: «و نبلوکم بالشر و الخیر فتنة»[۱۹]: ما شماها را با شر و خیر می‌آزمائیم، زیرا همان طور که بلاها و مصیبت‌ها مایه آزمایش است، همین نعمت‌های الهی مانند جوانی و تندرستی، تمکن و ثروت، زیبایی و دل آرائی، مایه امتحان و وسیله‌ی آزمایش افراد می‌باشد. ⏪ وسایل موجود در روی زمین و در آیه دیگر مجموع آنچه را که در روی زمین قرار دارد، مایه آزمایش دانسته آنجا که می‌فرمایند: «انا جعلنا ما علی الارض زینة لها لنبلوهم ایهم احسن عملا»[۲۰]: ما آنچه که در روی زمین است زیور آن قرار دادیم تا بیازمائیم که کدام یک نیکوکارتر است. ▪ ابزار امتحان بیش از آن است که یادآوری شد، بلکه با مراجعه به سرگذشت گروهی که در بوته امتحان قرار گرفته‌اند، می‌توان ابزار امتحان بیشتری را، که در این موارد در آیات قرآن وارد شده است به دست آورد. مثلا ابراهیم با وسائل گوناگونی از قبیل ذبح فرزند، ترک زن و فرزند در نقطه‌ی بی آب و علف، آمادگی برای اعدام و سوختن در آتش و... مورد امتحان قرار گرفت و همچنین است افراد و با گروه‌های دیگر که با تامل در سرگذشت آنها روشن می‌گردد. ------------------------------------- ۱۵.انفال/سوره۸، آیه۲۸. ۱۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۶. ۱۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۰. ۱۸. مدثر/سوره۷۴، آیه۳۱. ۱۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۵. ۲۰. کهف/سوره۱۸، آیه۷. ⬅ ادامه دارد... 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (144) 🔅🔅🔅 📌 همراه با قرآن ✅ اصل دوم .ميلاد حضرت فاطمهٍّ مقارن اوائل بعثت رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم و نزول قرآن مجيد بود. شهادت آن حضرت مقارن ارتحال حضرت ختمي مرتبت صلي الله عليه و آله و سلم و انقطاع وحي بود؛ يعني عمر شريف حضرت فاطمهٍّ تقريباً با نزول قرآن كريم شروع شد و با ختم قرآن پايان پذيرفت، زيرا چند سال اوّل بعثت آيات فراواني نازل نشد. ▪ بنابراين، مهمّ ترين عنصر معاصر براي آن بانوي ملكوت و جبروت همانا كلام خداست. لذا نام و ياد آن حضرت در بسياري از مواضع حسّاس قرآن حكيم مطرح شد؛ به عنوان نمونه مي توان آيه مباهله، آيه تطهير، آيات سوره دهر(هل أتي)، سوره كوثر و آيه اَجْر رسالت: (قُل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودّة في القربي) [سوره شوري، آيه 23.]را نام برد، و اگر چند صباحي تولّد آن حضرت بعد از نزول قرآن مجيد رخ داد، براي آن است كه هم زمان بعثت و طليعه تنزّل وحي، جريان معراج پديد آمد و زمينه تكّون آن بانو در معراج فراهم شد و پاسي از زمان نزول قرآن مقارن پيدايش و پرورش وي در صلب طاهر و شامخ و رحم طاهره سپري شد. ▪ بنابراين، تاريخ آغاز و انجام حيات ظاهري آن حضرت در بستر وحي خدا رقم خورد و چونان قرآن مجيد «مُلكي الحدوث و ملكوتيّ البقا» است و همسان قرآن كريم «تَجري مجري الشمسِ و القمرِ»، و هماره بدون آنكه افيون يا افسون يا افسانه گردد، حيات بخش جامعه بشري است. ⬅ ادامه دارد.... 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (چاپ جديد) 🔅🔅🔅 📌 برش12 📌 در خطابات‌ قرآنيّه‌ كه‌ مصدَّر به‌ لفظ‌ قُلْ است‌ ▪ تلميذ: در بسيار از آيات‌ قرآن‌، اوامري‌ كه‌ به‌ رسول‌ الله‌ صلّي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ مي‌شود، مصدَّر به‌ لفظ‌ قُلْ است‌؛ مانند: قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ، [110] قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ،[111] قُلْ أَعُوُذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ، [112] قُلْ يَـٰٓأَيـُّهَا الْكَـٰفِرُونَ،[113] قُلْ إِنَّ الاوَّلِينَ وَ الاخِرِينَ * لَمَجْمُوعُونَ إِلَي‌' مِيقَـتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ،[114] قُلْ إِنَّمَآ أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ،[115] قُلْ أَطِيعُوا اللَهَ وَ الرَّسُولَ،[116] قُلْ صَدَقَ اللَهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَ'هِيمَ حَنيِفًا،[117] قُلْ مَتَـٰـعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَ الاخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَي‌'. و بسياري‌ ديگر از آيات‌ قرآن‌ كه‌ خود يك‌ ستون‌ مُعظَمي‌ را تشكيل‌ مي‌دهند. 🔹 و معلومست‌ كه‌ در اين‌ خطاب‌ها آنچه‌ مورد امر خداوند قرار گرفته‌ است‌ و رسول‌ خدا بدان‌ مُؤتمر بوده‌اند خود قول‌ نيست‌، بلكه‌ مَقول‌ قول‌ است‌. يعني‌ چون‌ به‌ رسول‌ الله‌ خطاب‌ شد: قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ؛ پيغمبر مأمور است‌ كه‌ بگويد: هُوَ اللَهُ أحَدٌ، نه‌ قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ؛ و گرنه‌ به‌ امر خدا رفتار ننموده‌ است‌، و مأمورٌ به‌ را كه‌ همان‌ نفس‌ مَقول‌ قول‌ است‌، انجام‌ نداده‌ است‌. 🔹 و در اين‌ مطلب‌ ابداً جاي‌ شبهه‌ و ترديد نيست‌. مثلاً اگر كسي‌ بما امر كند كه‌ در ميان‌ مردم‌ برو! و بگو: خدا يگانه‌ است‌! ما بايد در ميان‌ مردم‌ برويم‌ و بگوئيم‌: «خدا يگانه‌ است‌.» نه‌ آنكه‌ بگوئيم‌: «بگو: خدا يگانه‌ است‌.» 🔹 زيرا قول‌ در اينجا بعنوان‌ واسطه‌ و حكايت‌ از نفس‌ مأمورٌ به‌ كه‌ متعلّق‌ آنست‌ مي‌باشد، نه‌ آنكه‌ خودش‌ بعنوان‌ استقلال‌ نگريسته‌ شده‌ و مورد خطاب‌ امر قرار گرفته‌ باشد. و بنابراين‌ در همين‌ مثال‌ اگر انسان‌ بگويد: خدا يگانه‌ است‌ متعلّق‌ امر را بجاي‌ آورده‌ است‌ و اگر بگويد: بگو: خدا يگانه‌ است‌ متعلّق‌ امر را بجاي‌ نياورده‌ است‌. و حقيقتِ مأمورٌ به‌، نفس‌ متعلّق‌ است‌؛ نه‌ بزبان‌ آوردن‌ متعلّق‌. 🔹 و بنا بر آنچه‌ گفته‌ شد؛ رسول‌ الله‌ صلّي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ بايد بمردم‌ بگويد: خدا يگانه‌ است‌: هُوَ اللهُ أحَدٌ. و همچنين‌ در سائر آيات‌ بايد متعلّق‌ قول‌ را به‌ مردم‌ بگويد؛ در حاليكه‌ مي‌بينيم‌ در تمام‌ قرآن‌ كريم‌ لفظِ قُلْ هم‌ آمده‌؛ و عين‌ آنچه‌ كه‌ به‌ پيغمبر خطاب‌ شده‌ است‌، در قرآن‌ منعكس‌ گرديده‌ است‌. 🔅 علاّمه‌: بحث‌ در دو مورد است‌: ⬅ اوّل‌: در قضيّۀ امر خدا به‌ آنحضرت‌، و مأمور بودن‌ او، و بجا آوردن‌ مأمورٌ به‌ در خارج‌. و البتّه‌ معلومست‌ كه‌ در اين‌ قضيّه‌، رسول‌ الله‌ به‌ امر خداوند مؤتمر بوده‌ و متعلّق‌ امر را كماكان‌ بجاي‌ مي‌آورده‌اند. و مثلاً در همين‌ خطاب‌هائي‌ كه‌ در اوّل‌ آن‌ با قُلْ شروع‌ شده‌ است‌، رسول‌ اكرم‌ صلّي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ متعلّق‌ قول‌ را اتيان‌ مي‌نموده‌اند. 🔹 مانند سائر اوامري‌ كه‌ به‌ آنحضرت‌ مي‌شده‌ است‌، گرچه‌ با لفظ‌ قُلْ نبوده‌ است‌؛ مثل‌ اين‌ خطاب‌: فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ * إِنَّا كَفَيْنَـكَ الْمُسْتَهْزِءِينَ. در اينصورت‌ آنحضرت‌ طبق‌ اين‌ امريّۀ الهيّه‌، اعلان‌ توحيد را جهاراً مي‌نمودند، و از مشركان‌ اعراض‌ مي‌نموده‌اند. و يا مثلاً در قضيّۀ قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ به‌ مردم‌ مي‌فرموده‌اند: اوست‌ خداوند، اوست‌ يگانه‌. .... ادامه سخن علامه در پست زیر👇👇👇 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
👆👆👆 ⬅ دوّم‌: در حكايت‌ قرآن‌ از اوامر الهيّه‌؛ و اين‌ قضيّه‌، داستان‌ ديگري‌ است‌. زيرا همانطور كه‌ مي‌دانيم‌ قرآن‌ وحيِ آسماني‌ است‌؛ و بدون‌ كم‌ و بيش‌ ـ حتّي‌ يك‌ كلمه‌ و يك‌ حرف‌ ـ بايد آن‌ وحي‌ را بازگو كند. 🔹 و بنابراين‌، قرآن‌ عين‌ آنچه‌ را كه‌ برسول‌ الله‌ خطاب‌ شده‌ است‌ بيان‌ مي‌كند؛ و اينست‌ معناي‌ قرآنيّت‌. 🔹 و اگر در قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ يا قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، لفظ‌ قُلْ از آن‌ انداخته‌ شود و گفته‌ شود: هُوَ اللَهُ أحَدٌ و أعوذُ بِرَبِّ النّاسِ، ديگر آن‌ قرآن‌ نيست‌، و كلام‌ خدا نيست‌؛ بلكه‌ كلام‌ پيغمبر است‌ كه‌ مي‌گويد: خدا يگانه‌ است‌. 🔹 و چون‌ قرآن‌ مجيد نفس‌ وحي‌ است‌، نمي‌تواند بدون‌ لفظ‌ قُلْ بوده‌ باشد. همچنانكه‌ در سائر اوامر الهيّه‌ كه‌ مُصَدَّر به‌ لفظ‌ قُلْ نباشد مانند همين‌ آيۀ قريب‌الذّكر: فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ مي‌بينيم‌ كه‌ عين‌ لفظِ امر آمده‌ و قرآن‌ كريم‌ آنرا حكايت‌ نموده‌ است‌. 🔹 و از اين‌ گذشته‌، در خطاب‌هاي‌ الهيّه‌ و مطالب‌ قرآنيّه‌، رسول‌ اكرم‌ صلّي‌الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ عنوان‌ آئينه‌ و مِرآت‌ براي‌ خطاب‌ بجميع‌ امّت‌، و بلكه‌ بجميع‌ مردم‌ جهانند؛ و در حقيقت‌ خطاب‌ بمردم‌ مي‌شود و مخاطب‌ بخطاب‌هاي‌ قرآن‌، خود مردم‌ هستند، منتهي‌ از دريچه‌ و آئينۀ نفس‌ رسول‌ الله‌ كه‌ بجهت‌ سعه‌ و گشايش‌، تمام‌ افراد امّت‌ بلكه‌ تمام‌ افراد بشر را در زير پوشش‌ علم‌ و احاطۀ وجوديّه‌ و ادراكيّۀ خود گرفته‌ است‌. 🔹 و آيۀ مباركۀ: وَ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ.خوب‌ حقيقت‌ امر را روشن‌ مي‌كند، كه‌ نفس‌ رسول‌ الله‌ فقط‌ روشنگر مطالبِ وحي‌ آسماني‌ هستند كه‌ بمردم‌ نازل‌ شده‌ است‌. 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 سرمایه زندگی 🔹 از ذات اقدس الهی مسئلت می کنیم برکات این ماه پُرفیض رجب را بیش از پیش نصیب همه شما بفرماید و توفیق خواندن آن دعاها و مناجات ها را به همگان مرحمت کند. 🔹 یک بیان نورانی مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) در جلد هشت کافی نقل می کند، فرمود طرزی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شاگردانش را تربیت می کرد که اینها شب وقتی می خوابند این خواب برای آنها کلاس درس باشد، این رؤیا از همین قبیل است؛ حضرت صبح از شاگردانش از اصحاب می پرسید که «هَل مِنْ مُبَشِّرَات»؛[1] دیشب در عالم رؤیا چه دیدید؟ این مبشّرات که جزئی از اجزای نبوت است در عالم رؤیا نصیب مردان الهی می شود، خواب های خوب. حضرت سؤال می کرد مثل اینکه استادی از شاگردانش سؤال می کند که درس دیروز را خوب فهمیدید یا نه؟ حضرت اینها که خواص اصحاب او بودند و خوب اینها را پروراند، می فرمود «من مبشّرات»؟ دیشب در عالم رؤیا چه دیدید؟ بعد می فرمود: اگر شما اهل معنا باشید «لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَة»؛[2] فرشته ها با شما مصافحه می کنند! 🔹 پس ما چشم و گوشی داریم که اگر این چشم و گوش را تطهیر بکنیم باز می شود و اگر این را از هر خطا و خطیئه ای ببندیم آنها باز می شوند، با او می توانیم در عالم رؤیا چیزهای فراوانی را ببینیم، بسیاری از مطالب در همان عالم رؤیا برای انسان حلّ می شود، گاهی حالت منامیه دست می دهد؛ یعنی انسان با اینکه بیدار است چنین حالتی برای او پیش می آید، لااقل این اوصاف عادی را در زمان بیداری خودش انجام می دهد که ﴿یدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ﴾[3] اگر جامعه ما این گونه باشد، جامعه ما طوری باشد که با خوبی جلوی بدی را می گیرد نه با انتقام! 🔹 در بخش پایانی سوره مبارکه «نحل» فرمود: ﴿وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ﴾؛ اگر کسی به شما ستم کرد می توانیم عقاب بکنید، اما ﴿وَ لَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیرٌ لِلصَّابِرِینَ﴾؛[4] اگر گذشت کردید او بهتر از دیگران نسبت به شما اظهار ادب می کند، چون این سرمایه در درون همه هست، این خوی مهربانی و ادب در درون همه هست. کجا خدا به ما فرمود: ﴿أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ﴾[5] و ما گفتیم: ﴿بَلَی﴾ یادمان نیست، ولی این معاهده هست، این تعهّد هست. کجا خدای سبحان فرمود: ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا﴾[6] ولی این معاهده هست. فرمود: ﴿لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ﴾؛[7] فرمود خلقت خدا قابل تغییر نیست، نه خدا عوض می کند نه بیگانه. اما بیگانه عوض نمی کند، چون توانش را ندارد؛ خدا عوض نمی کند، چون به ﴿أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ﴾[8] آفرید، دیگر ﴿لاَ تَبْدِیلَ﴾، با «لا» ی نفس جنس ذکر کرده ﴿لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ﴾؛ نه آن مسئله ﴿أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ﴾ عوض شدنی است، نه مسئله ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا﴾ تغییر پیدا کردنی است، برای اینکه دیگری که قدرت تغییر ندارد، آنکه قدرت تغییر دارد چون به «أحسن وجه» خلق کرده است دیگر عوض نمی کند. پس ما با این سرمایه ها داریم زندگی می کنیم. [1] . الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج8، ص90. [2]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص424. [3] . سوره رعد، آیه22. [4] . سوره نحل، آیه126. [5] . سوره اعراف، آیه172. [6] . سوره شمس، آیه8. [7] . سوره روم، آیه30. [8] . سوره تین، آیه4. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/02/09 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت10:نکات تفسیر ی آیه 4 سوره همزه الهمزة ٤ ✅ کَلاَّ لَيُنْبَذَنَ‌ فِي‌ الْحُطَمَةِ 🔹 «لَیُنبَذَنَّ»: قطعاً و مسلّماً پرت می‌گردد و فرو انداخته می‌شود. 🔹 «الْحُطَمَةِ»: بسیار در هم شکننده و خُرد کننده. نامی از نامهای دوزخ است و بیانگر این واقعیّت است که تأثیر آن همسان تأثیر آذرخشهای آسمانی و امواج انفجاری مهیب است که نه تنها ساختمانهای عظیم را تخریب می‌کنند، بلکه شاخه‌های آهن و ستونهای عظیم را هم خم می‌نمایند و درهم می‌شکنند. ✅ ۱ - مؤثر دانستن ثروت، در جاودانگى و رهایى از نابودى و مرگ، پندارى نادرست و ناروا است. (أخلده . کلاّ) 🔹 حرف «کلاّ»، مخاطب را از پذیرش گفتارهاى بیان شده در جملات پیش، بازمى دارد. ✅ ۲ - لزوم پرهیز از زراندوزى، سخن چینى و تمسخر مردم (همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... کلاّ) ✅ ۳ - عیب جویان، غیبت کنندگان، سخن چینان، بدگویان، تمسخرکنندگان مردم و زراندوزان، در آتش جهنم افکنده خواهند شد. (لینبذنّ فى الحطمة) آیات بعد، بیانگر آن است که مراد از «حطمة»، آتش جهنم است. ✅ ۴ - سوگند خداوند، در تأکید برافکنده شدن دوزخیان در آتشِ جهنم (لینبذنّ) حرف «لام» در «لینبذنّ»، نشانگر قسم محذوف است. ✅ ۵ - آتش جهنم، دوزخیان را در هم شکسته، آنان را به شدّت خرد خواهد کرد. (الحطمة) 🔹 «حَطْم» (ریشه «حطمة»)، به معناى شکستن چیزى مانند هیزم است. این کلمه - با گذشت زمان - در مورد ریز ریز کردن کامل استعمال شده است (مفردات). وزن «فُعَلَة»، براى مبالغه به کار مى رود و دلالت دارد که کار، به صورت عادت در آمده است. (مجمع البیان) ✅ ۶ - «حطمة»، از نام هاى جهنم (الحطمة) ✅ ۷ - غیبت کنندگان، عیب جویان و زراندوزان، مردمى خوار و بى ارزش در پیشگاه خداوند (همزة لمزة . الذى جمع مالاً ... لینبذنّ) 🔹 «نَبْذ»، به معناى افکندن و دور انداختن چیزى، بر اثر بى اعتنایى به آن است. (مفردات) ✅ ۸ - امتناع دوزخیان از ورود به جهنم، امکان پذیر نیست. (لینبذنّ) 🔹 مجهول بودن «لینبذنّ»، بیانگر آن است که ورود دوزخیان به جهنم، به اختیار آنان نبوده و آنها مقهور مأموران الهى اند. ✅ ۹ - تناسب کیفرهاى اخروى، با گناهان انسان (همزة لمزة ... لینبذنّ فى الحطمة) 🔹 برگزیدن نام «حطمة» - که نشانگر درهم شکسته شدن جهنمیان در آتش است - ممکن است در ارتباط با گناه «هَمْز» و «لَمْز» باشد که باعث شکسته شدن شخصیت و اعتبار کسى نزد دیگران است. مادّه «نبذ» نیز که بر افکندن تحقیرآمیز دلالت دارد، چه بسا ناظر به تناسب آن با استهزاها و متلک انداختن هاى فرد دوزخى باشد. ✅ ۱۰ - درهم شکسته شدن در آتش جهنم، کیفرى مناسب براى درهم شکستن شخصیت مردم (همزة لمزة ... لینبذنّ فى الحطمة) 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت10:نکات تفسیر ی آیه5و6 سوره همزه الهمزة ٥ ✅ وَ مَا أَدْرَاکَ‌ مَا الْحُطَمَةُ ✅ ۱ - ویژگى هاى آتش جهنم و شدّت آن، فراتر از حد تصور و بیان است. (و ما أدریک ما الحطمة) ✅ ۲ - ابزار شناخت حقیقت آتش جهنم، در اختیار همگان نیست. (و ما أدریک ما الحطمة) ✅ ۳ - پیامبر(ص)، در شناخت ویژگى هاى آتش جهنم، نیازمند تعلیم الهى است. (و ما أدریک ما الحطمة) 🔅🔅🔅 الهمزة ٦ ✅ نَارُ اللَّهِ‌ الْمُوقَدَةُ 🔹 «الْمُوقَدَةُ»: فروزان. برافروخته. ✅ ۱ - پیدایش آتش جهنم و برافروخته شدن آن، وابسته به خداوند و خواست مستقیم او است. (نار اللّه) 🔹 استناد آتش جهنم به خداوند - با آن که هر آتش دیگرى نیز مخلوق او است - نشانگر ظهور وابستگى آن به خداوند است; به گونه اى که تنها، به فرمان او برمى افروزد و مى سوزاند. ✅ ۲ - دوزخیان در قیامت، به حاکمیت اراده خداوند بر آتش جهنم، به روشنى پى خواهند برد. (نار اللّه) 🔹 استناد «نار» به «اللّه»، بیانگر آن است که، استناد آتش جهنم به خداوند، بر کسى پوشیده نخواهد ماند، گرچه درباره آتش هاى دنیا، این حقیقت مخفى مانده و استناد آن به اسباب و علل مادى، انسان را از آن غافل ساخته باشد. ✅ ۳ - خداوند، مالک و صاحب اختیار آتشى است که در قیامت، زراندوزان غیبت کننده و عیب جو را درهم مى شکند. (و ما أدریک ما الحطمة . نار اللّه) 🔹 «نار اللّه»، خبر است براى ضمیر محذوف که به «الحطمة» برمى گردد. ✅ ۴ - آتش جهنم، آتشى بى نظیر و شدیدتر از هر آتش دیگرى است. (نار اللّه) توصیف خداوند به خالق و مالک آتش جهنم، بیانگر تفاوت آن، با دیگر آتش ها است. ✅ ۵ - آتش جهنم، همواره برافروخته شده و شعله هاى تازه پیدا مى کند. (الموقدة) 🔹 «ایقاد» (مصدر «موقدة») یا از «وَقَدْ» (آتش و بر افروخته شدن آن) و یا از «وَقود» (هیزم ویژه آتش)، گرفته شده است. توصیف آتش جهنم به «موقدة» - با آن که آتش از افروخته شدن و افروزنده انفکاک ندارد - اشاره به حدوث پیاپى این وصف دارد; به گونه اى که نه تنها هرگز خاموش نمى شود; بلکه همواره شعله هاى جدید دارد. ✅ ۶ - وجود مأمورانى الهى، براى برافروختن آتش جهنم (الموقدة) 🔹 «موقدة» اسم مفعول و حاکى از وجود فاعلى است که آتش را شعلهور ساخته است. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از (78) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4) 📌 تفسير 🔹 يوم: يوم در عرف به معناي پاره اي محدود از امتداد زمان است؛ كم باشد يا زياد و از اين رو هم بر فاصله بين طلوع و غروب خورشيد اطلاق مي شود و هم بر مقاطع وسيعتري از زمان. در قرآن كريم يوم به معناي «ظهور» نيز آمده است؛ مانند: (كل يوم هو في شأنٍ)[ سوره‌ي الرحمن، آيه‌ي 29.]. ▪ در اين آيه‌ي كريمه يوم به معناي متعارف آن نيست؛ زيرا خود يوم به معناي متعارف نيز شأن جديد فيض خداست و چون الفاظ براي ارواح معاني وضع شده است، اين گونه استعمال حقيقي است، نه مجازي. 🔹 الدّين: دين خضوع و انقياد در برابر برنامه يا مقرراتي معين است. بنابراين، در معناي «دين» دو قيد معتبر است: يكي انقياد و خضوع و ديگري اين كه آن انقياد در برابر برنامه‌ي خاصي باشد و اما مفاهيمي مانند: طاعت، تعبّد، محكوميّت، مقهوريّت، تسليم، قانون يا جزا، معناي اصلي كلمه‌ي دين نيست، گر چه به آن نزديك و از لوازم آن است. ✅ برهاني ديگر بر اختصاص حمد آيات دوم و سوم سوره‌ي مباركه‌ي حمد مشتمل بر چهار برهان بر اختصاص حمد به خداي سبحان بود. آيه‌ي كريمه‌ي (مالك يوم الدين) نيز با بيان اسمي ديگر از اسماي حسناي خداوند سبحان، برهاني ديگر بر ضرورت حمد و اختصاص به ذات اقدس الهي است. تقرير برهان بدين گونه است: ▪ خداي سبحان مالك مطلق سراسر عوالم هستي است و مالكيت مطلق او در آن روز ظهور مي كند و چون صاحب چنين سلطه و مالكيتي محمود و مشكور است، بنابراين خداي سبحان محمود و مشكور است. توضيح اين كه، خداي سبحان مدبّر و مربّي انسانهاست و چون بدون حيات جاويد ابدي راه كمال انساني مسدود خواهد بود، با برپا كردن قيامت، راه تكامل نهايي انسان را باز مي كند و چون رها كردن انسانها به حال خود، عامل تباهي آنان خواهد شد، آنان را به خود وا نمي گذارد، بلكه با اعتقاد به قيامت و ياد معاد كه بهترين عامل رهايي انسان از تباهي است[1]، آنان را مي پروراند و سرانجام نيز در قيامت پاداش كار نيك آنان را مي دهد. 🔹 بنابراين، خداي سبحان اولاً، با برپا كردن قيامت، راه تكامل انسان را باز و هموار مي كند. ثانياً، با اعتقاد به قيامت و ياد معاد آنان را تطهير مي كند و ثالثاً، در قيامت پاداش نيكوكاران را به آنان عطا مي كند. از اين رو خداي سبحان، محمود و مشكور است. 🔹 آيه‌ي كريمه‌ي (مالك يوم الدين) افزون بر آن كه برهاني بر ضرورت حمد خداي سبحان است و از اين جهت با گذشته مرتبط است، سندي براي «معبود» و «مستعان» بودن خداوند نيز هست و از اين جهت با آيه‌ي بعد ارتباط دارد. ================= [1]ـ نزاهت انسان از گناه و آراسته شدن او به اطاعت و عبادت، يا بر اثر ترس از جهنّم است يا شوق بهشت و يا عاملي برتر كه آن خوف از هجران و شوق به لقاي حق است. بهشت نيز درجاتي دارد: درجه اي از آن، جنات تجري من تحتها الأنهار (سوره‌ي بقره، آيه‌ي 25) است و درجه‌ي ديگر «جنّت لقاي ربّ». متوسّطان از اهل ايمان تنها به باغهاي بهشتي و جويباران جاري در زير درختان آن دست مي يابند؛ اما اوحدي از مؤمنان، گذشته از اين، به مقام «عنداللّهي» نيز مي رسند: إنّ المتقين في جنّات و نهر في مقعد صدق عند مليكٍ مقتدر (سوره‌ي قمر، آيات54 ـ 55). 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
📌عید عاقلان 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
مسئولیّت عواقب و پیامدهای ناموزون جهالت و عدم ادراک و اطّلاع صحیح نسبت به مبانی و آموزه های دینی ، بر عهده ی کسانی است که بدون آمادگی و استعداد کافی و ناپختگی در مسائل دینی ، زبان به طرح مسائل و گشاده و یا قلم در ابلاغ و اظهار حقایق شرع دوانیده، مردم را از راه به بیراهه و از صراط مستقیم به انحراف و اعوجاج می کشانند، و یا آنکه خدای ناکرده با علم و اطلاع از قضایا و مسائل وحیانی ، به جهت مصالح و منافع چند روزه ی گذرا ، با و مردم همراهی و هم رأیی می نمایند! . ص۷۷ @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمر انسان، وابسته به تعالی او هر کسی به دست خود اوست، نه به دست زمین است. اگر کسی بیست قدم علمی برداشت، بیست ساله است؛ و اگر نه، همان کودک بیست ساله است. این درخت را که می گوئیم بیست ساله است، یعنی چه؟ یعنی از آن وقتی که این درخت سبز شد، رشد کرد؛ بیست بار زمین به دور شمس گشت. فلان حیوان را می گوئیم بیست ساله است، آن هم به همین معناست. این سنگ را ما بیست سال اینجا گذاشتیم، این خانه را بیست سال است ساختیم؛ یعنی از آن وقتی که این دیوار ساخته شد، بیست بار زمین به دور آفتاب گشت؛ این معنی بیست سال است. این که عمر آدم را زیاد نمی کند!! این گفتن، یعنی خدایا! تحولی در درون ما ایجاد کن که ما هم به سمت فرشته ها برویم، ببینیم چه خبر است، از کجا آمدیم، کجا داریم می رویم!! ✅ درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۸۳/۱۲/۲۷ @rahighemakhtoom
مادری که به یاد عزیز از دست رفته اش هر سال بر سر خاک او حاضر می شود و مجلسی جهت احیای نام و یاد او برپا می دارد بدان جهت است که همواره وجود مثالی و صوری فرزندش را همراه خود و در نفس خود دارد و نمی تواند آن را از خود جدا کند و پیوسته با یاد و خاطره ی او دل خوش و مأنوس می باشد؛ و همین طور است احیای افتخارات و ارزش های ملّی و دینی یک جامعه. . ادیان الهی از آنجا که وظیفه ی رشد و ارتقای نفوس بشر را به سوی کمالات و حقایق عالیه و راقیه دارند ، سعی و کوشش آنها در تصحیح و روش ها و است که با روش ناپسند و نامتناسب خود بدان خو کرده اند و بر آن پایدار و مستمر می باشند. ص۷۷ @rahighemakhtoom
📌 تلنگر حلول در واقع به معنای انقضای یک سال از و نزدیک شدن یک سال به و رفتن به است ، و این تبریک دارد؟! و برای کسانی که روز گار خود را به امور عادی و عبث می گذرانند به طریق اولی باید موجب ندامت و سرشکستگی و خسران و ماتم باشد ، نه خوشحالی و شعف و سرور. . ص۳۳ @rahighemakhtoom
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 تامل و درنگ آدمی را عقل باید در بدن... حیفه گوش نکنی انتشار حد اکثری لطفا @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 امتحان و آزمایش‌های الهی در قرآن5 ✅ انگیزه‌های آزمایش‌های الهی آزمایش‌های الهی، یک سنت همگانی است که به فرد و یا گروه خاصی اختصاص ندارد، بلکه تمام افراد، به تناسب امکانات و استعدادهای خود، در بوته امتحان قرار می‌گیرند. مهم‌ترین مساله در آزمایش‌های الهی، آگاهی از انگیزه‌های امتحان است و یکی از این انگیزه‌ها این است که لیاقت‌ها و شایستگی‌های نهفته در افراد، در سایه امتحان، ظهور و بروز نموده و از این طریق، افراد به کمال مطلوب خود برسند. و اگر امتحان و آزمایش در کار نبود، کمالات نهفته در درون افراد به صورت گنج پنهان باقی می‌ماند و خود را نشان نمی‌داد. 🔹 تشریح این مطلب نیاز به مقدمه‌ای دارد که ذیلا بیان می‌گردد: ✅ هدایت همگانی الهی خداوند دو نوع هدایت دارد: هدایتی، مخصوص به موجوداتی که با عقل و خرد مجهزند و در سایه آن می‌توانند بار تکلیف الهی را بدوش بکشند. این موجودات از درون وسیله‌ی عقل و خرد و فطرت، و از برون به وسیله پیامبران و آموزگاران الهی هدایت و رهبری می‌شوند و از طریق دو حجت باطنی و ظاهری به اهداف عالی انسانی می‌رسند. 🔹 چنان که گفتیم این نوع هدایت از درون و برون مخصوص یک گروه از موجودات است که دارای عقل و خرد بوده و در انتخاب راه خود کاملا حر و آزاد می‌باشند. در برابر این نوع از هدایت، هدایت دیگری است که همه‌ی موجودات در پوشش آن قرار دارند و به طبقه‌ی معینی مخصوص نیست و در اصطلاح علمی به آن «هدایت تکوینی» می‌گویند. قرآن مجید به این نوع از هدایت فراگیر، در آیاتی، از آن جمله آیه یاد شده در زیر اشاره می‌کند و می‌فرماید: «الذی اعطی کل شی ء خلقه ثم هدی». [۲۱]. خداوند به موجودات جهان، نعمت وجود بخشید، آنگاه همه را به راه کمالش هدایت کرد، و در آیه دیگری می‌فرماید: «الذی خلق فسوی•و الذی قدر فهدی»[۲۲]: خداوندی که هر موجودی را آفرید، آن گاه به آن پرداخت، هر موجودی را اندازه گیری کرد و به راه کمالش هدایت نمود. ▪ این آیات و آیات دیگر حاکی است که آفرینش هر موجودی با هدایت و راهنمایی خاصی که در حیوان از آن به «غریزه» و در نبات و جماد از آن به قوانین راسخ خلقت، تعبیر می‌آورند همراه بوده و این راهنمایی غیر از آن هدایت درونی و یا برونی است که ویژه ی موجودات عاقل است، و در نتیجه برخی هدایت یافته و برخی دیگر روگردان و در نتیجه ضال و گمراه می‌باشند. آیه «و الذی قدر فهدی» حاوی نکته ارزنده‌ای است و آن این است که هدایت خداوند پس از تقدیر و اندازه‌گیری است، مقصود از «تقدیر» و اندازه‌گیری همان مجهز ساختن موجود با اسباب و امکاناتی است که می‌تواند موجود را به هدفی که برای آن آفریده شده است برساند یک چنین «تجهیز» در درجه نخست و آنگاه همراه گشتن آن با هدایت همگانی، وصول به هدف و کمال مطلوب را تضمین می‌کند. قرآن در آیه دیگر، همه‌ی هدایت‌های فردی و اجتماعی، تشریعی و تکوینی را از آن خدا دانسته می‌فرماید: «ان علینا للهدی»[۲۳]: بر ما است هدایت و رهبری. ⬅ ادامه دارد... 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 امتحان و آزمایش‌های الهی در قرآن6 ✅ انگیزه‌های آزمایش‌های الهی ▪ با توجه به انواع هدایت و رهبری، که مخصوص انسان‌ها را، هدایت تشریعی و مربوط به تمام موجودات جهان را، هدایت تکوینی، می‌نامیم، یادآور می‌شویم که یکی از وسائل هدایت انسان‌ها، به کمال و سعادتی که برای آن آفریده شده‌اند، همان امتحان و آزمایش‌های الهی است به طوری که اگر چنین آزمایش‌هایی در کار نبود، افراد مستعد و آماده، به آن درجه‌ی از کمال نرسیده و نیروهای نهفته در درون آنان، به صورت زمینه و قوه، باقی می‌ماند و هرگز به فعلیت نمی‌رسید. اینک ما پس از توضیح این مقدمه به تشریح این انگیزه که در حقیقت ثمره بزرگ امتحان است تحت عنوان پرورش استعدادها می‌پردازید و بعدا به میان دیگر انگیزه‌ها خواهیم پرداخت. ⏪ تربیت و پرورش استعدادهای نهفته بشر بر اثر کوتاهی و نارسایی دانش خود، در رفع هر نوع ابهام ناچار است از در آزمایش وارد شود در صورتی که همین حالت برای خدا محال است ولی امتحان او انگیزه دیگری دارد که از آن به فعلیت رسیدن قوه‌ها، تربیت و پرورش استعدادها می‌توان نام برد. نیروهای درونی انسان بسان همه منابع، بدون وسائل مخصوص، ظهور و بروز ننموده و از مرحله استعداد به مرحله فعلیت نمی‌رسد، وسیله‌ای که می‌تواند این شایستگی‌ها را ظاهر سازد، همان امتحان و آزمایش است. ▪ قرآن به این انگیزه در آیه یاد شده در زیر تصریح می‌کند و می‌فرماید: «و لیبتلی الله ما فی صدورکم و لیمحص ما فی قلوبکم و الله علیم بذات الصدور»[۲۴]: خداوند آنچه را که در سینه‌های شماست بیازماید، و آنچه در روحیات شما قرار دارد مصفا سازد، خداوند از آنچه که در سینه هاست آگاه است. 🔹 جمله «ان الله علیم بذات الصدور» می‌رساند که هدف خدا از امتحان تشخیص واقعیات نیست بلکه هدف، تربیت و آشکار ساختن زمینه‌هایی است که در کانون وجود انسان‌ها قرار دارد، و به این حقیقت دل لغت عرب «تمحیص» می‌گویند. 🔹 امیرمؤمنان در سخنان کوتاه خود یادآور می‌شود که هرگز نباید از خدا درخواست کرد که ما را در بوته امتحان قرار ندهد زیرا جهان آفرینش، جهان آزمون است بلکه باید از خدا خواست که ما را دچار امتحان‌هایی نسازد که از عهده آن برنیائیم. آنگاه امام انگیزه آزمایش الهی را به این شکل بیان می‌کند و آن این که: هدف آشکار ساختن صفات خوب و بدی است که به انسان شخصیت می‌بخشد مثلا در برخی از مردم حساسیت‌های خاصی نسبت به بعضی از حوادث است، و در افرادی زمینه ناراحتی نسبت به برخی از مسائل مانند داشتن دختر و کمبود مال موجود است در حالی که در برخی دیگر نه تنها چنین زمینه‌ای وجود ندارد بلکه یک نوع زمینه رضایت و سازش به تقدیرهای الهی است، هرگاه این دو گروه در بوته امتحان قرار نگیرند این نوع زمینه‌ها به ثمر نمی‌رسد و توان‌ها به فعلیت تبدیل نمی‌شود، و در نتیجه گروهی از همین مسیر تربیت کامل انسانی پیدا نمی‌کند.[۲۵] 🔹 تو گویی امتحان الهی کار باغبانی را انجام می‌دهد آنگاه که باغبان دانه مستعدی را در سرزمینی می‌کارد، این دانه با استفاده از مواهب طبیعی شروع به رشد می‌کند و با انبوهی از مشکلات روبرو می‌گردد و با طوفان‌های سخت و سرمای کشنده و گرمای سوزان آن قدر پیکار می‌کند تا سرانجام شاخه گلی را یا میوه شیرینی را که به صورت زمینه در دل آن دانه و جود داشت، ظاهر می‌سازد و اگر این دانه در کوران این حوادث قرار نمی‌گرفت، هرگز چنین کمالی را از خود نشان نمی‌داد و قوه و توان آن به فعلیت نمی‌رسید. تا این جا نخستین انگیزه از انگیزه‌های امتحان‌های الهی روشن گردید. اکنون وقت آن رسیده است که دیگر انگیزه‌ها را روشن سازیم. ⬅ ادامه دارد... 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (145) 🔅🔅🔅 📌فاطمه اطهر حجت الهی ✅ اصل سوم. چون مدار مباحث اين همايش علمي تبيين مقام والاي زن در انديشه حضرت كوثر است ومقدار اعتماد علمي به انديشه ارائه شده به مقدار اعتقاد به اعتبار آن است، و نيز سهم اجراي عملي به انگيزه بيان شده به اندازه گرايش به صاحب آن است، بايد عنايت نمود كه اوج انديشه حضرت زهراٍّ در اثر عصمت و طهارت آن بانو همانا حجّيّت الهي است، زيرا ملاكِ حجّيت ديني عصمت صاحب رأي است، نه عنوان امامت، لذا حضرت فاطمهٍّ هرچند امام نيست، ليكن در پرتو عصمت از آسيب سهو و نسيان و خطا معصوم و در ظلّ طهارت از گزند گزافه گويي مصون است؛ چه اينكه امام باقر(عليه‌السلام) درباره آن حضرتٍّ فرمود: «واللّهِ لَقَد فَطَمَها اللّهُ بالعلم».[ الكافي، ج 1، ص 460.] ▪ و نيز بايد توجه داشت كه امّت اسلامي وامدار محبّت اهل بيت عصمت(عليهم‌السلام) است كه آن حضرت از مصاديق بارز آن ذوات مقدّس است، و سَندِ لزوم وِداد و تحكيم مودّت آنان آيه اي است كه در اصل دوم ياد شد. وقتي حجيّت علمي و مودّت قلبي هماهنگ شد، هم اعتماد فرهنگي به گفتار حضرت فاطمهٍّ قطعي مي شود و هم گرايش اجرايي و اهتمام عملي به دستور آن حضرت حتمي مي گردد. ▪ مسئولان اين همايش وزين و مهمانان اين گردهمايي عريق، هم حجيّت رهنمود فاطمي را باور دارند، و هم محبّت قلبي آن حضرت را دلمايه خويش مي دانند و به آموختن آن و اندوختن اين همّت مي گمارند، زيرا كساني شايسته ولايتمداري و اجراي منويات اولياي الهي اند كه از انديشه سرشار و انگيزه مناسب برخوردار باشند، لذا حضرت ختمي مرتبت صلي الله عليه و آله و سلم براي تأمين نيروي متخصص و متعهّد و كادر كارآمد حكومت اسلامي مسجدي تأسيس كرد كه درباره آن اين آيه نازل شد: (فيهِ رجالٌ يُحبّونَ أن يتطهّروا).[ سوره توبه، آيه 108.] 🔹 آري مردمي كه علاقه به طهارت از گناه دارند، توان تأسيس، نگهداري و بهره وري از حكومت ديني را دارند. همچنين زناني مي تواند نگهبانان ولايت فاطمي باشد كه به استناد (...إلاّ المودّة في القربي)، بر محور دوستي اهل بيت عصمت(عليهم‌السلام)، مشتاق اجراي احكام آنان باشند. ⬅ ادامه دارد.... 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
📌 حرکت فرهنگی 🔹 تحویل سال از آن جهت محترم است كه در حقیقت زمین عید می ‌گیرد، چون زمین حركت كرد و به مقصد خود رسید، این باید از نقطه ‌ای كه شروع كرد به دور آفتاب بگردد و گشت و حق این است كه زمین عید می ‌گیرد، برای اینكه حركت كرده كارش را انجام داده؛ مثل اینكه یك دانشجویی تا آخرین ترم موفق شد، او كار كرده یعنی زمین كار كرده و به مقصد رسیده است، آن وقت زمین كار كرده و به مقصد رسیده ما عید بگیریم یعنی چه؟! ما اگر از جایی حركت كردیم بعد از یك سال به جای دیگر فرهنگی رسیدیم ما عید می ‌گیریم. 🔹 ما هم اگر به دور فهم, به دور استدلال, به دور عقل, به دور عدل بگردیم، ما کامل می شویم، عید ما این است، نه اینكه او عید بگیرد و ما لباس نو بپوشیم, این معنای تحویل سال است. اینكه می‌ گویند «یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الأبْصَار»،[کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص352. همین است؛ یعنی ما حركت كنیم و به مقصد برسیم نه اینكه زمین حركت كند به دور آفتاب, ما به دور فهم حركت نكنیم و به مقصد نرسیم، همان فرهنگ سابق را داشته باشیم و عید بگیریم، این معنا ندارد. 📚 دیدار فرماندهی نیروی انتظامی کشور با حضرت استاد تاریخ: 1395/01/04 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴روضه زیبای امام کاظم علیه السلام حجت الاسلام میرزا محمدی التماس دعا @rahighemakhtoom