✍️راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت
متن حاضر گزیدهای از پایاننامه بنده با موضوع: "اندیشه سیاسی حضرت فاطمه زهراء (س) در منظومه ولایت و امامت" است. در این پایاننامه تلاش شد تا سپهر اندیشه سیاسی آن حضرت در سطح راهبردی، مورد کاوش علمی قرار گیرد. مختصر حاضر خلاصه تصیح و تکمیل شده یافتههای پژوهش مذکور است که به مناسبت ایام فاطمیه، در چند بخش به شرح زیر تقدیم خواهد شد.
💎 پیش گفتار
🔸برخی از شخصیتهای نادر با کنشگری فرازمانی و فرامکانی، مرزهای متعارف انسانی و اجتماعی را در مینوردند بگونهای که بازتاب و پیامدهای کنش آنان از ظرفیت و قابلیت طول عمر یک نسل عبور میکند. با این وجود برای تحلیل شخصیت اینگونه از افراد بایستی شاخص سنجش عمر آنان را از سیطره کمیت و کیفیت متعارف برهانیم تا امکان نمایان شدن وزن حقیقی و ماهیت وجودی آنان مهیا شود. بنابراین برای ارزیابی اینگونه افراد بایستی پیله طول زمان را شکست و تأثیر حیات آنان را در افق تحولات بعدی محاسبه کرد.
🔸حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیه از جمله مهمترین شخصیتهای است که به رغم آنکه طول عمر طبیعی او با پایان دوره نوجوانی و در آستانه جوانی متوقف شد، ولی پهنای عمر معنوی و تربیتی او به اندازه همه تاریخ موج آفرینی، اثربخشی و کارآمدی دارد. اسوه سازی از: امام حسن، امام حسین و حضرت زینب سلام الله علیهما تنها جلوهای از این تاثیر است. ضمن اینکه بخشی از کارآمدی حیات اجتماعی حضرت را میتوان در الگوپردازی معنوی و سیاسی از فعالیتهای دانست که مبنای عمل بسیاری از نهضتهای اسلامی پس از رحلت پیامبر اعظم و شهادت حضرت فاطمه الزهراء شد.
🔸در مورد شخصیت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها حدیثی از امام حسن عسگری (ع) نقل است که فرمودند: "نَََحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْنا؛ ما (ائمّه) حجت خدا بر مردم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ماست." و شبیه این روایت از حضرت حجت بن الحسن امام عصر (عج) نقل شده که فرمودند: "وَفی إِبْنَةِ رَسُولِ اللّهِ لی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ دختر رسول خدا (ص)، فاطمۀ الزهرا (س) برای من، اسوه و الگویی شایسته است."
🔸اسوه بودگی و حجیّت الهی در اندیشه توحیدی تعبیری گرانسنگ و تأویلی باعظمت دارد که نه فهم بار معنایی آن در وسع دانش مختصر این حقیر است و نه قلم و متن حاضر ظرفیت و مدعای انعکاس آن را دارد به ویژه آنکه بر اساس روایت مذکور حضرت فاطمه زهرا (س) بر سایر حجتهای الهی دارای رحجان ولایی و مقام الگوی نظری و عملی دارد. برخورداری از چنین حقیقتی باعث شده است که درک ماهیت وجودی آن بزرگوار و نمادهای رفتاری ایشان بسیار پیچیده و سخت شود.
♻️ یافته راهبردی
نوع کنش اجتماعی، شیوه کنشگری، کنش در زمان لازم و مکان مناسب، از جمله شاخصهای ارزیابی عمل یک کنشگر مهم و مؤثر تاریخی است. حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیه از جمله شاخصترین شخصیتهای معنوی است که کنش اجتماعی و رویه کنشگری سیاسی معصومانه او منشأ درسآموزی، نوآوری و افق گشایی برای نهضتهای اسلامی- انقلابی از مبدأ عاشورا تا انقلاب اسلامی و تا مقصد تشکیل دولت کریمه در پایان تاریخ است.
ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ بازنویسی شده ۴ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال ایتا، سروش، روبیکا واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💎 کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
#فاطمه_زهرا_راهبردهای_سیاسی
#منظومه_معرفتی_ولایت_امامت
#فاطمه_حجت_حجج_خدا
#کنش_کنشگری_حضرت_فاطمه
#راه_نگار rahnegar@
✍️راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت متن حاضر گزیدهای از پایاننا
💎 گفتار اول: قیام برای استحکام دستگاه معرفتی ولایت و الگوی حکمرانی غدیر
💠 نام فاطمه از منظر مفهومی و محتوایی میتواند بازتاب دهنده چند معنا باشد:
۱. جدا شده از هر گونه ناپاکی (عصمت از معصیت)؛
۲. جدا کننده طهارت از نحوست؛
۳. جدا کننده عقلانیت از جهالت؛
۴. جدا کننده ولایت از خلافت؛
۵. جداکننده عدالت از ظلمت؛
۶. جدا کننده فطرت پاک شرشت از غریزه دنیا طلب.
🔹از منظر زیرساختی اندیشه سیاسی حضرت زهرا (س) دارای چهار متغیر اصلی است. به تعبیر دیگر مبانی اندیشه حضرت بر چهار رکن محوری استوار است. این چهارکن عبارتاند از:
🔅اول. رحامت فاطمی: حضرت زهرا (س) در ساحت مادی، به واسطه پیوند نسبی با پدر بزرگوارشان رسول مکرم اسلام (ص) از یک سو و به واسطه پیوند سببی با همسرش امیرالمومنین و شان مادری برای سایر ائمه از امام حسن و امام حسین و فرزندانش تا امام عصر علیهم السلام از سوی دیگر، حلقه اتصال نبوت و وصایت و واسطه تداوم ولایت و امامت است. بنابراین منظور از رحامت فاطمی استحکام و تسکین جامعه ایمانی به مثابه خانواده بزرگ از طریق اتصال مودت آمیز وصایت و ولایت با نبوت است. با این اوصاف حضرت زهرا (س) سرچشمه "خانواده کوثری" است.
🔅دوم. دین دانی فاطمی: اندیشه حضرت زهرا (س) در ساحت عقلانی، مبتنی بر فهم و ادراک تمام و کمال فلسفه ایجاد، تثبیت و تدوام معارف اسلامی و بازشناسی و بازفهمی حقایق توحیدی از پیرایههای غیرتوحیدی و خرافی است. بنابراین هدف ایشان توسعه آگاهی، معرفت اصول و احکام مکتب توحیدی از یک سو و زدودن پیرایه های جاهلانه و متعصبانه از چهره اسلام ناب محمدی (ص) از سوی دیگر است.
🔅سوم. دین داری فاطمی: سلوک اخلاقی حضرت زهرا (س) در ساحت معنوی، مبتنی بر بندگی محض و مخلصانه در برابر ذات توحیدی و اجرای احکام الهی در زندگی فردی، در عین برخورداری از مقام ولایت و عصمت است. بنابراین هدف ایشان کسب رضایت خداوند از طریق اخلاص در عمل است که منجر به ارائه الگوی انسان صالح برای جامعه بشری شده است.
🔅چهارم. دین بانی فاطمی: سلوک رفتاری حضرت در ساحت اجتماعی - سیاسی صیانت از دین توحیدی است که برای دفاع از ارزشهای الهی به ویژه امامت و ولایت در شرایط فتنه گون عملیاتی میشود. بنابراین آن حضرت در تلاش است وضعیتی ترسیم کند تا امت اسلامی بتواند با تمسک به آن و درس آموزی از الگوی مطرح شده از طریق باطل گریزی، زمینه حق گرایی را در جامعه دینی نهادینه کند.
♻️ یافته راهبردی
🔹اسم مبارک و رسم مطهر حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیه، بهعنوان حجت کبری الهی و الگوی انسان کامل در زیست انسانی و جامعه ایمانی بر مبنای "حیات کوثری" است. به همین سبب هدف نهایی آن حضرت از قیام، استحکام بینش حکیمانه و تعمیق منش مومنانه محبان و پیروان اهل البیت برای حمایت از الگوی حکمرانی ولایت در غدیرخم است. بنابراین کنشگری فاطمه مبتنی بر ارکان دیندانی، دینداری و دینبانی عینیّت پیدا نمود تا الگوی تحول اجتماعی در تمام عصرها و عرصهها باشد.
️ ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ بازنویسی شده ۵ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال ایتا، سروش، روبیکا واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💎 کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
#فاطمه_زهرا_استحکام_معرفتی
#رحامت_دیندانی_دینداری_دینبانی
#حیات_کوثری_حکیمانه_مومنانه
#راه_نگار rahnegar@
✍️راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت متن حاضر گزیدهای از پایاننا
💠 گفتار دوم. "تدابیر راهبردی" در برابر "سیاستهای اعمالی"
🔹️در فرآیند حدود ۲۲۰ ماه و هشتاد هزار روز زندگی پر برکت حضرت فاطمه الزهرا (س)، دو تا سه ماه یا هفتاد و پنج تا نود روز سرنوشت ساز، پر از تلاطم عبرتآموز و مملو از درس آموختههای معنوی و فرهنگی است که مبدا تحولات شگرف در عرصههای اجتماعی و سیاسی و عصرهای تاریخی و تمدنی شده است.
در این دوره حساس است که شاهد شکاف ایدئولوژیکی و اجتماعی عمیق در جامعه اسلامی و جابجایی اساسی در اهداف سیاسی و تمدنی امت اسلامی هستیم.
🔸تغییراتی بنیادین که پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) ظهور کرد، چنان مهم بودند که اگر ادامه مییافت، میتوانست از طریق تثبیت الگوی بدیل، جایگزین دستاوردهای مادی و معنوی رسالت پیامبر شود و جامعه اسلامی را با پوششی نو، به عصر ماقبل اسلام بازگرداند. چنانکه که حضرت زهراء و امیر المومنین سلام الله علیهم، برخی شواهد بازگشت به جاهلیت را خطبههای خود یادآور شدهاند.
🔸کنشگری حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان مهمترین و معتبرترین وارث نبوت در برابر تغییرات نامطلوب و نامشروع مذکور، بسیار موثر بود، زیرا چگونگی ایفای نقش ایشان به عنوان حامل ولایت و مدافع امامت مبدا تحولات بزرگ و رخدادهای موثر و جریان های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و معنوی عمده و بعدی شد. بگونهای که نهضت عاشورا تنها یکی از بازتابهای این کنشگری انسانی، انقلابی و اسلامی است. با این منطق میتوان گفت روزهای پایانی حیات مبارک آن حضرت که به فاطمیه شهرت یافته یادآور چند تدبیر راهبردی حضرت صدیقه طاهره (س) برای مدیریت تحولات پس از رحلت رسول اعظم (ص) است که با هدف پاسخ به سیاستهای اعمالی صاحبان قدرت در آن مقطع سرنوشتساز از تاریخ اسلام عملیاتی شده است.
در ادامه راهبردهای حضرت فاطمه زهرا (س) در آن مقطع تاریخی، به شرح زیر تقدیم می شود:
💎️ راهبرد اول. "راهبرد مطالبه" در برابر "سیاست مصادره"
🔸مطالبه به معنای طلب کردن، خواستن، پرس و جو کردن، استفسار کردن و حق خواهی است که از طریق دادخواست در مراجع رسمی یا غیررسمی صورت میگیرد.
در پی اعمال سیاست مصادره حقوق فردی حضرت در تسخیر فدک و مصادره حقوق اجتماعی آن وجود مقدس در غصب خلافت، که مطابق نص وحی و نصب پیامبر اعظم (ص) حق اهل البیت محسوب میشد. حضرت زهرا (س) در موارد متعدد به صورت رسمی و علنی و در برابر چشم خواص و عوام، دستگاه خلافت را مورد خطاب قرار داده و بر استیفای حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی خود پافشاری نموده است.
🔸منظور از مطالبهگری در این مقطع بازستاندن صرف فدک و رویارویی سخت با مصادره کنندگان حقوقش نبود، بلکه هدف ایجاد فضای نو و محرک، برای تبدیل کنشگران منفعل و بیتفاوت جامعه اسلامی به کنشگران فعال بوده که به منظور جلوگیری از غلبه فرهنگ متحجّر جاهلی اجرا شده است. چرا که عادتوارهای این فرهنگ جاهلی پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) دوباره در حال سربرآوردن از زیر آوار حمیت عربی و عصبیّت عشیرهای بود.
♻️ یافته راهبردی
🔹مصادره کنندگان خلافت نبوی در تلاش بودند با غصب فدک و برجسته سازی واکنش احتمالی حضرت زهراء (س) به آن، حضرت را مجبور به واکنش یا سکوت در برابر غصب فدک نمایند. از منظر غاصبان واکنش و یا سکوت حضرت برای غاصبان دو دستاور زیر را به ارمغان میآورد:
🔅اول. در صورت اسرار حضرت در بازپسگیری فدک از حاکمیت، از او با برچسب دنیاگرایی و قدرتطلبی اعتبارزدایی میشد.
🔅دوم. در صورت سکوت حضرت در برابر غصب فدک، سکوت ایشان به عنوان نشانه مشروعیت خلافت تبلیغ میشد.
🔹بر اساس "راهبرد مطالبه" به عنوان اولین تدبیر حضرت فاطمه الزهرا (س)؛ برای خنثی سازی اهداف دوگانه دستگاه خلافت، حضرت با اتخاذ "رویکرد مقاومت فعال" ضمن پایداری در برابر "سیاست مصادره فدک"، مطالبه فدک را مبدأ اعتبار زدایی از گفتمان و "سیاست مصادره خلافت" گرفته و در پی دستیابی به حقوق سیاسی و منزلت اجتماعی به یغما رفته خاندان رسالت و ولایت بودند.
بنابراین راهبرد مطالبه حضرت در پیچ تاریخی تحول نبوت و امامت به خلافت و وراثت، یک مطالبه فراگیر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی است که برای جلوگیری از نهادینه شدن سیاست مصادره نبوت، ولایت و امامت به نفع خلافت، سلطنت و وراثت اجرا شد. مصادرهای که زمینه بازگشت جاهلیت عشیرهای و تسلط مجدد عصبیت عربی را تسهیل مینمود.
️ ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ بازنویسی شده ۶ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال ایتا، سروش، روبیکا واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💎 کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
#فاطمه_زهرا_حامل_ولایت
#سیاست_مصادره_فدک_خلافت
#راهبرد_مطالبه_فردی_اجتماعی
#راه_نگار rahnegar@
✍️راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت متن حاضر گزیدهای از پایاننا
💎️ راهبرد دوم. "راهبرد مجاهده" در برابر "سیاست مطامعه"
🔹️مجاهده ریشه در واژه جهد و جهاد دارد. جهد با تعابیری همچون اهتمام، تقلا، تلاش، سخت کوشی، سعی و کوشش تمام عیار معنی شده است. جهاد برعکس معنای مصطلح عامیانه آن که معادل مبارزه نظامی تعبیر میشود، جهاد یعنی تلاش همه جانبه و اهتمام موثر برای ایفای نقش کنشگر جهادی در عرصههای گوناگون حیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است.
🔸جهاد انواع گوناگونی چون جهاد اصغر، جهاد اکبر و جهاد کبیر دارد. بنابراین دامنه جهاد فراتر از مقاتله و جنگ است و دفاع تنها یکی از مصادیق جهاد محسوب می شود. ارزنده ترین جهاد «جهاد با نفس» است که با نام "جهاد اکبر" شناخته میشود و تلاش در راه دفاع از دین، سرزمین و ارزش ها، جهاد کوچک "جهاد اصغر" نام دارد و تسلیم نشدن در برابر سلطه خواهی و سطه طلبان از مصادیق اصلی جهاد و از نوع "جهاد کبیر" است. بنابراین شمولیت دایره معنی جهاد زیاد میباشد و به همین سبب است که در فرهنگ اسلامی از عبادت، خدمت صادقانه، کسب روزی حلال و... به جهاد تعبیر میشود و بعضا همسنگ سایر اشکال جهاد شناخته میشود.
آنچه مسلم است "عمل مخلصانه اوج رفتار مجاهدانه" محسوب میشود. "عمل مخلصانه با هدف خدمت صادقانه"، برای توامندسازی معرفتی و افزایش ظرفیت بصیرت در آحاد جامعه اسلامی عملیاتی میشود.
🔸حضرت فاطمه زهرا (س) برای مقابله با "سیاست مطامعه" غاصبان قدرت و مسلمانان منفعل که علاوه بر به یغما بردن فدک، برای گرفتن تمام هستی ولایت و امامت - حتی جان امیرالمومنین و اهلالبیت - یورش آورده بودند، جهادی مطالبهگرانه، پرخروش و چند بعدی را آغاز کردند. چرا که در این مقطع برخی از خواص طمع کار در سایه شمشیر غضب آلود و یا تزویر حمیت عربیسم خود، بر شتر نادانی و حمیت قبیلهای عوام، لگام زده و منزلت جامعه اسلامی را در زیر خاکستری از تعصبات جاهلانه عشیرهای پنهان کردند. بنابراین حضرت برای بازگرداندن مسیر جامعه اسلامی به اهداف و آرمانهای پیامبر اعظم (س)، مجموعهای از تلاشهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در دستور کار خود قرار دادند از مصادیق "جهاد کبیر" محسوب میشود. در همین زمینه در طول حدود سه ماهه پایانی عمر با برکت، حضرت چندین حرکت مجاهدانه انجام داد که: محاجّه با تجمع کنندگان مقابل منزل امیرالمومنین (ع)، مقاومت و آسیب دیدن در هنگام تلاش برای رهاسازی امام از چنگال مهاجمان، حرکت نمادین در شمایل پیامبر اعظم (ص) به سوی مسجدالنبی، یادآوری نمادهای توحید و احکام اسلامی در خطبه فدکیه برای مسدود کردن مسیر انحراف تاریخی و بازگشت از مسیر جاهلیت، مراجعه حضوری مکرر به افراد و گروه ها و درخواست یاری برای بازستانی حقوق اجتماعی و سیاسی اهل بیت و گریههای دامنه دار سیاسی در شهر و در کنار مقبره شهدای احد از جمله مصادیق مجاهده حضرت است.
🔸 حضرت فاطمه زهرا (س) با اتخاذ "راهبرد مجاهده" که مبتنی بر حرکت انقلابی و مطالبهگری اجتماعی و سیاسی تا آستانه بذل جان است به مقابله با "سیاست مطامعه" مبتنی بر زیاده خواهی برخواست. چرا که بانیان این سیاست، سلطه بر همه منابع جامعه اسلامی و اهل البیت(ع)، اعم از حقوق فردی و اجتماعی تا مصادره حقوق سیاسی و اعتقادی را در دستور کار خود قرار دادند.
♻️ یافته راهبردی
در مجموع اتخاذ "راهبرد مجاهده" حضرت زهرا (س) برای توسعه "مدینه النبی به مدینه الوصی و مدینه الولی" از یک سو و مقابله با "سیاست مطامعه" و برای "مدیریت دستاندازی طالبان قدرت به مناسب دنیوی و معنوی" از سوی دیگر عملیاتی شد. علاوه براین سایر دستاوردهای راهبرد مجاهده فاطمی برای جامعه و تاریخ عبارت است از:
۱. کفایت رویکرد خردمندانه برای فعالیت اجتماعی و درایت میدانی برای مدیریت صحنه سیاسی؛
۲. ممانعت از تغییر و تبدل متحجرانه جامعه نبوی و بازگشت آن به جامعه جاهلی؛
۳. تزریق خودباورى و اعتماد به نفس و اعتقاد به نصرت الهى؛
۴. فعالسازی انرژی پنهان مجاهدان و ظرفیتهای اندیشه انقلابی در جوامع اسلامی؛
۵. ترسیم نقشه راه آینده برای مقابله با تهدیدات مختلف و عبور سرافرازانه از تمامی آزمونهای سخت.
️ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ بازنویسی شده ۷ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال ایتا، سروش، روبیکا واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💎 کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
#فاطمه_زهرا_حامل_ولایت
#سیاست_مصادره_فدک_خلافت
#راهبرد_مطالبه_فردی_اجتماعی
💎 راهبرد سوم. "راهبرد مخاطبه" در مواجهه با "سیاست مسامحه"
🔸 ریشه مفهومی مخاطبه از خطابه به معنای سخنرانی، موعظه، وعظ گرفته شده است و خطبه در کلام اسلامی به سخنی بلیغ گفته میشود که متکی بر علم منطق و مشتمل بر اصول و ارزش های توحیدی باشد. گوینده خطبه تلاش میکند تا با تکیه بر منطق کلامی و محرک عاطفی، عزم مخاطبان منفعل را بر انجام عمل صالح و یا ترک رفتار قبیح فعال کند. در واقع خطابه؛ فن یا مهارت کلامی برای فعال سازی عواطف شنونده است تا احیاء و اقناع اندیشه و فکر تسهیل شود و رفتار اصلاحی و سازنده شکل بگیرد. بنابراین خطابه یکی از ساحتهای مفید و مؤثر در تبلیغ ارزشهای معنوی و انسانی است.
🔸منشاء صدور خطبه حضرت فاطمه زهرا (س) "سیاست مسامحه" خواص و تسری تسامح و تساهل به آحاد جامعه مهاجر و انصار در برابر غصب مناسب سیاسی و اجتماعی بود. مسئلهای که باعث شد تا حضرت در برابر آغاز روند بازگشت جامعه به دوران جاهلیت عشیرهای و قبیلهای "راهبرد مخاطبه" را در دستورکار قرارد دهد و بر همین اساس در بد ورود به مسجد نبی، بازخوانی مجدد و بازآرایی مجدد از معارف توحیدی و روشنگری سیاسی با ادبیات حماسی و در عین حال متقن علمی خود، عواطف انصار و مهاجرین را مورد عتاب قرار میدهد تا ضمن تحریک منطق آنان، فکر و اندیشه آحاد جامعه اسلامی را متوجه تحول بزرگی که در حال وقوع، نمایند.
🔸خطبه فدکیه یک متن فصیح و بلیغ و مشتمل بر مجموعهای از معارف عمیق است. برخی از محورهای برجسته خطبه فدکیه حضرت فاطمه الزهرا (س) عبارت است از:
۱. تحلیل اجمالی و تبیین فشرده معارف توحید ذاتی، صفاتی و اسماء حسنی الهی؛
۲. تشریح مقام، ویژگیها، اهداف مسئولیتها و ماموریت رسالت پیامبر اعظم (ص) در جامعه مشحون از گمراهی، نفاق، شرک و ضلالت؛
۳. تعیین شأن و منزلت ظاهری و باطنی کتاب خدا، تقریر فلسفه شعائر و احکام دین و پند و اندرز به مسلمین؛
۴. معرفی منزلت و خدمات خاندان رسالت و ارجاع نخبگان به سابقه سیاه جاهلانه آنها در قبل از اسلام و عبرت آموزی از آن؛
۵. مرور رخدادها و رویدادهای متحجرانه، متعصبانه و مبتنی بر نفاق برخی خواص، در ایام پس از رحلت پیامبر (ص)؛
۶. یادآوری زندگی ذلت بار، نکبت بار، وحشت آور، آلوده و مبتنی بر تعصبات جاهلانه مردم قبل از اسلام؛
۷. ترسیم نسب خودش و امیرالمومنین (ع) به عنوان تنها بازماندگان پیامبر خدا (ص) و تبیین صداقت در گفتار و عصمت در کردار اهل البیت رسالت؛
۸. افشاگری غصب مناسب اسلامی توسط برخی خواص در اثر انحراف شیطانی، فریب منافقین و صحنه گردانی حقیران و شروران؛
۹. روشنگری از حقیقت روند تولید فتنه و احاطه بر آن، توسط بانیان فتنه به بهانه ترس از فتنه؛
۱۰. رازگشایی طرح پنهانی برای خاموش کردن نور الهی، توطئه علیه جان بازماندگان رسول خدا و از بین بردن سنن پیامبر (ص)؛
۱۱. ارجاع اهل تعدی و باطل به دادگاه عدل الهی، وعدگاه پیامبر (ص) و قرارگاه مومنان در روز محاسبه و رستاخیز؛
۱۲. اتمام حجت و استمداد طلبی از انصار و مهاجرین راستین برای استیفای حقوق سیاسی؛
۱۳. محاکمه انصار بخاطر شرک، پیمان شکنی، عقب نشینی، سرافکندگی در دوره پس از رحلت پیامبر (ص) و پس از ایمان و پیشقدمی، پیروزی و سرافرازی در دوران حیات ایشان؛
۱۴. دفاع از حقوق فردی و اجتماعی خود به واسطه وراثت نبوی با تکیه بر معارف قرآنی؛
۱۵. یادآوری نقش برجسته جهاد عملی و نظری مبتنی رویکرد عالمانه، مخلصانه و انقلابی امیرالمومنین (ع) در رشد جامعه اسلامی؛
۱۶. آیندهنگری در تحمیل مصائب و رنجهای بعدی به امت اسلامی پس از غصب خلافت و شکستن حرمت اهل بیت پیامبر (ص).
♻️ یافتههای راهبردی
🔸غنای محتوایی، استحکام ساختاری و آرایههای ادبی خطبه فدکیه نشان از اتکایی حضرت زهرا (س) بر "راهبرد مخاطبه" برای مواجهه با "سیاست مسامحه" در فرآیند دینبانی و صیانت از جامعه تازه تاسیس نبوی به حدی است که اندیشمندان اسلامی از خطبه فدکیه با تعابیری چون "دیباچه نهج البلاغه، فشرده نهجالبلاغه و مادر نهجالبلاغه" یاد میکنند.
تقریر خطبه فدکیه و اتخاذ "راهبرد مخاطبه" حضرت زهرا (س) دستاوردهای متعدد برای جامعه و تاریخ داشت که مهمترین آنها عبارت است از:
🔅۱. تبیین مبانی فلسفی اصول و فروع معارف اسلامی؛
🔅۲. تقریر مبانی زیست اجتماعی و سیاسی برای امت اسلامی؛
🔅۳. تزریق روح حماسی در رفتار آحاد جامعه اسلامی؛
🔅۴. توجه دادن جامعه به تبعات مخرب انحراف از حیات طیبه اسلامی و انسانی؛
🔅۵. الگوی سازی برای وارثان امامت و ولایت، برای چگونگی مواجهه کلامی با شرایط مشابه در آینده.
️ ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ بازنویسی شده ۸ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال ایتا، سروش، روبیکا واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💎 کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
#فاطمه_زهرا_خطبه_فدکیه
#اتخاذ_راهبرد_مخاطبه
#مقابله_سیاست_مسامحه
#راه_نگار rahnegar@
✍️راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت متن حاضر گزیدهای از پایاننا
💎 گفتار چهارم. "راهبرد محاکمه" در برابر "سیاست مصانعه"
برای محاکمه معانی چون بازپرسی، دادگاهی کردن، رسیدگی کردن به اتهام و دادرسی کردن آمده است. از نظر اصلاحی، محاکمه به بازپرسی و استنطاق کردن از متهمانی گفته میشود که قوانین شرعی و عرفی را به نفع خود تفسیر کرده و یا آنها را به ضرر دیگران زیرپا نهاده باشند.
فرآیند تحولات سیاسی در دوره پس از رحلت رسول مکرم اسلام (ص) به گونه رغم خورد که قرائن متعدد، حکایت از وجود برنامه از قبل تنظیم شده برای کوتاه کردن دست اهل البیت (ع) از کلیه مناسبات اجتماعی و سیاسی و حتی از حقوق شخصی آنان از یک سو و محروم سازی جامعه اسلامی از بهرگیری از ولایت دینی و امامت اجتماعی اهل البیت (ع) از سوی دیگر بود. علاوه براین، شواهد بسیاری وجود داشت که نشان میداد که پایمالی حقوق خدا، امت و امام در حال نهادینه شدن است و مختص آن مقطع تاریخی نیست.
با این وجود حضرت با اتخاذ "راهبرد محاکمه" متولیان سلطه جلو و مهاجرین و انصار همراه را مورد بازخواست قرار داد. در واقع اقدام حضرت در اتخاذ "راهبرد محاکمه"، مقابله نظری و عملی در برابر "سیاست مصانعه" به معنی "سازشکاری و بده و بستانهای قومی و قبیلهای صاحبان قدرت و همراهانشان در جامعه اسلامی پسا سقیفه" بود که در حال تلاش برای نهادینه سازی عادتوارهای حمیّت جاهلی و شاخصهای عصبیّت عربی بودند.
🔸در این مقطع حضرت در چندین مرحله غاصبان حاکمیت و جریانهای موثر بر جامعه را محاکمه کردند:
🔻مرحله ۱. هنگام یورش به خانه امیرالمومنین (ع)، که مهاجمان را مخاطب قرار داده و آنان را بابت حمله به محمل نزول وحی و سکونتگاه اهل البیت نبی مکرم (ص) مورد مواخذه قرار داد و فرمودند: "آیا از خداوند نمیترسی که وارد خانه ما میشوی."
🔻مرحله ۲. در مسجد نبوی در هنگام بازخواست از محرکان، که نبض مدیریت تحولات را در اختیار داشتند و سکوت مردم، فرمودند: "علائم نفاق در شما ظاهر گشت... پست رتبهگان با قدر و منزلت گردیده... و شیطان سر خویش را از مخفىگاه خود بیرون آورد، و شما را فراخواند... و چون براى فریب خوردن آماده دید، آنگاه از شما خواست که شورش کنید... و شما را به غضب واداشت... این براى ظالمان بدل کردار زشتی است."
🔻مرحله ۳. در پاسخ به ادعای خلیفه وقت که مدعی بود پیامبران از خود ارثی نمیگذارند، حضرت فرمودند: "و شما اکنون گمان میبرید که براى ما ارثى نیست، آیا خواهان حکم جاهلیت هستید... اى مسلمانان! آیا سزاوار است که ارث پدرم را از من بگیرید... آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کردهاید... آیا قرآن نمیگوید: سلیمان از داود ارث برد."
🔻مرحله ۴.زمانی که مدیران تحولات سیاسی برای تاریخ سازی به ملاقات حضرت - در بستر شهادت - آمدند، ابتدا از پذیرش آنها استنکاف کرد ولی با توصیهی امیرالمومنین (ع) آنان را پذیرفتند. حضرت پس از اعتراف گرفتن از آنان در مورد همسانی رضایت و غضب اش با پیامبر و خدا فرمودند: "خدا و ملائكه را شاهد و گواه مىگیرم كه شما دو نفر مرا به غضب آوردید و رضایت مرا فراهم ننمودید، اگر پیغمبر (ص) را ملاقات كنم از شما شكایت خواهم كرد."
🔻مرحله ۵. در آخرین روزهای حیات حضرت و در هنگام ملاقات زنان مهاجر و انصار، حضرت خطبهای روشنگر ایراد فرمودند که محتوای آن مملو از گزارههای مبتنی بر بازخواست انصار و مهاجرین بیتفاوت بود. ایشان فرمودند: "از مردان شما کراهت دارم، پس از آنکه آزمایش، طردشان کردم. زشت باد کندی آنها، شکستگی شمشیرها، سستی نیزهها و تباهی رأی شان. طناب گناهشان و ننگ کارشان را بر گردن خودشان افکندم... وای بر ایشان، جانشینی پیامبر را از جایگاهش کندند و از پایگاه رسالت دورش کردند."
♻️ یافتههای راهبردی
اتخاذ "راهبرد محاکمه" حضرت زهرا (س) در برابر "سیاست مصانعه" فراهم کردند تا اولا شرایطی فرخنگی، اجتماعی و سیاسی بود تا منجر به ماندگاری داغ اتهام غصب بر پیشانی غاصبان تا پایان تاریخ شود و ثانیا حقیقت ولایت و امامت از خط انحراف خلافت و سلطنت تفکیک شود.
این راهبرد دستاوردهای متعدد دیگری برای جامعه و تاریخ داشت که مهمترین آنها عبارت است از:
🔅۱. معرفی کودتاگران به عنوان متهم اصلی تغییرات نامشروع؛
🔅۲. محاکمه طیف بیطرف به دلیل سکوت در جابجایی در مدل حکمرانی؛
🔅۳. احتجاج مبتنی بر مستندات قرآنی در برابر توهمات سیاسی؛
🔅۴. مزمت مدل رفتاری مبتنی حمیت عربی و عصبیت قشری گرایانه؛
🔅۵. تاریخنگاری از حقیقت ماجرای غصب خلافت، قبل از تاریخسازی و تحریف این حقایق در آینده.
ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ بازنویسی شده ۹ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال ایتا، سروش، روبیکا واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💎 کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
#اندیشه_سیاسی_فاطمه_زهرا
#اتخاذ_راهبرد_محاکمه
#مقابله_سیاست_مصانعه
#راه_نگار rahnegar@
✍️راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت متن حاضر گزیدهای از پایاننا
💎 گفتار پنجم. "راهبرد مخاتفه" در برابر "سیاست مداهنه"
🔸مخاتفه باب مفاعله خفی به معنی پنهان، مستور، مکتوم، ناپیدا، نامشهود، نامرئی، نهان، نهفته و سری است. بنابراین در اینجا مخاتفه به تلاشی اختیاری و مبتنی بر آگاهی حکیمانه برای خارج شدن از انظار عمومی گفته میشود که فاعل آن به دنبال انتقال پیام نارضایتی خود به صورت غیرمستقیم به مخاطب حاضر در صحنه و یا ناظر تاریخی است که امکان، شرایط و یا قابلیت دریافت پیام مستقیم را ندارد.
🔸 آخرین راهبرد حضرت زهرا (س) در برابر سیاست خشن و تهاجمی جریان حاکم، در شرایطی اتخاذ شد که تلاشهای حضرت در ایفای نقش خود از طریق مطالبه، مجاهده، مخاطبه و محاکمه برای بازداشتن طمع کاران از غصب حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی ولایت و امامت به نتیجه لازم نرسید و گره سکوت خواص و ابهام عوام باز نشد. در چنین شرایطی است که تاریخ و جامعه اسلامی شاهد اتخاذ "راهبرد مخاتفه" (پنهان سازی تربت مبارک و مکتوم قدر و منزلتاش) در برابر "سیاست مداهنه" توسط جریان تحریف گر (روغن مالی حقایق تاریخی و بدیل سازی زعامت برای امت و باهدف شرعی سازی غصب خلافت) است.
در حقیقت مخاتفه به عنوان آخرین راهبرد؛ مهمترین، عمیق ترین و موثرترین راهبرد حضرت محسوب میشود که به عنوان یک هنر در مدیریت سیاسی، به صورت دوراندیشانه به کار رفته است تا با تولید پیام حکیمانه و پیشگیرانه، تدابیر بعدی غاصبان قدرت را قبل از اجرا شدن خنثی کند.
بنابراین؛ آن وجود مبارک در شرایطی این راهبرد را اتخاذ کرد که از یک سو آحاد جامعه اسلامی دچار نافهمی یا بدفهمی از تحولات در حال وقوع شده بودند و از سوی دیگر خواص در میان موج تحولات خطرناک در حال وقوع، دچار انفعال ارادی و سستی در انگیزه شدند.
🔸"راهبرد مخاتفه" حضرت زهرا (س) با درس آموزی به مدافعان حریم ولایت و امامت، موتور محرک نهضتهای بزرگ همچون قیام عاشورا و سایر قیامهای حق طلبانه در طول تاریخ اسلام شد. در حقیقت این راهبرد، اساس "تمدن فاطمی" است که زمینه ساز قدرشناسی و دفاع از حاکمیت حق از مبدا ولایت علوی تا مقصد ولایت مهدوی علیهم السلام است که در صبح ظهور به ثمر خواهد نسشت. چنانکه با همین منطق مریدان حضرت به مدت نزدیک به دو قرن در شامل آفریقا "خلافت فاطمیون" ( ۲۹۷ تا ۵۶۷ ه.ق و ۹۰۹ تا ۱۱۷۱م) را تشکیل دادند. خلافتی که تحولات بزرگی در عرصه علمی، سیاسی و اجتماعی رقم زد. یکی از این تحولات تشکیل جامع الازهر در قاهره است که یکی از اولین دانشگاه منسجم دنیا است که با گذشت قریب به هزار سال همچنان یکی از فعالترین دانشگاههای جهان محسوب میشود.
♻️ یافتههای راهبردی
️ اتخاذ "راهبرد مخاتفه" حضرت فاطمه الزهراء (س) ریشه در "نظریه جهاد کبیر" و یک راهبرد تهاجمی در برابر "سیاست مداهنه" غاصبان بود. مبتنی بر این راهبرد حضرت وقتی از همراهی خواص و عوام برای بازستانی حقوق مادی و معنوی خود ناامید شد، سعی نمود با پنهان کردن آثار وجودی و منزلت الهی خود؛ ضمن مشروعیتزدایی از مبانی و ساختار امدل خلافت و سلطنت، افقی جدید از مقاومت فعال و الگوی پایدار از سازشناپذیری در برابر مستکبران و مستبدان درون دینی و برون دینی بگشاید. با این وجود رویکرد دستاوردهای متعدد داشت که مهمترین دستاوردهای این راهبرد برای جامعه و تاریخ عبارت است از:
🔅۱. نهادینه سازی نظریه تَقیه در اندیشه سیاسی شیعه؛
🔅۲. جلوگیری از توجیه پذیری و لوث سازی علت اصلی مقاومت اهل البیت؛
🔅۳. ره نگاشت یک راهی نو تاریخی، برای حرکتهای انقلابی - جهادی؛
🔅۴. ایجاد بزرگترین پرسش تاریخی در مورد ماهیت و اصالت تغییرات اجتماعی - سیاسی؛
🔅۵. ارائه الگوی روشمند عملی از مقاومت فعال در آینده.
ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ بازنویسی شده ۱۰ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال ایتا، سروش، روبیکا واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💎 کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
#اندیشه_سیاسی_فاطمه_زهرا
#اتخاذ_راهبرد_مخاتفه
#مقابله_سیاست_مداهنه
✍️ «مکتب سلیمانی؛ طرح واره یک نظم نوین هویت ساز و تمدن پرداز
💠 بخش اول. منظومه فکری منسجم
الف) ابتناء بر نظریه فطرت
مبتنی بر رهیافت درون دینی؛ فطرت یک ودیعه الهی در دستگاه آفرینش است که در سرشت انسان نهادینه شده است. بنابراین "فطرت به مثابه یک سیستم عامل در دستگاه آفرینش است که در سرشت انسان نهادینه شده است."
🔸استاد مطهری از جمله مهمترین نظریهپردازانی است که در تبیین نظریه فطرت، برآن است که؛ نوع انسان در سپهر آفرینش، داری یک سلسله گرایشها و ادراکاتی است و ضمن آنکه با سایر انسانها مشترک است، تعیین کننده مرز افتراق انسان با سایر موجودات میباشد.
استاد مطهری ضمن تبین سه مفهوم طبیعت، غریزه و فطرت، بر غیراکتسابی بودن فطرت - ریشه در ساختمان وجودی انسان داشتن - و در عین حال بر آگاهانه و ثابت بودن آن تأکید دارد. از نظر او فطرت یک ارزش متعالی و درهم آمیخته شده با حقیقت وجود انسان است که منشأ ماوراءحیوانی و تقدس ذاتی دارد. به تعبیر دیگر از نظر شهید مطهری فطرت یک سرشت خدادادی ثابت در وجود همه انسانها است که در برابر تحولات تاریخی، اجتماعی و طبقاتی تغییر ناپذیر است.
🔸مهمترین کاربرد نظریه فطرت در اندیشه شهید مطهری؛ اولا نجات اخلاق از نسبیّت است که جهانشمولی اخلاق را تأمین و تقدّس و تعالی اخلاقی را حفظ مینماید. ثانیا محوری برای نظریهپردازی در تفسیر و تبیین بسیاری از پدیدارها، رفتارها و آموزههای دینی در شمایل انسان تراز است.
حقیقت جویی، خیرخواهی، زیبایی طلبی، خلاقیت و عشق و پرستش برخی از نمادهای فطرت در وجود انسان هستند.
ب) معناکاوی مکتب
منظور از مکتب؛ منظومه منسجم فکری، باورداشتهای فرهنگی و سلوک رفتاری مبتنی بر یک جهانبینی معین است که منجر به رشد هویت، کمال انسانیت و پایداری شخصیت صاحب مکتب میشود. در چنین شرایطی دارنده چنبن مکتبی به صورت بالقوه استعداد تبدیل شدن به الگوی مرجع یا مرجح را پیدا میکند.
برای شناخت عمیقتر از مکتب یک نفر؛ نیازمند ساماندهی محتوای ذهن، پیکربندی خلق و خوی انسانی و سازماندهی رفتار عینی صاحب مکتب در شکل و شمایل قابل فهم هستیم.
♻️ یافته راهبردی
مبتنی بر نظریه فطرت انسانی و تعریف مکتب؛ شهید حاج قاسم سلیمانی را میتوان یکی از مصادیق عمل فطری و دارنده مکتب دانست که اندیشه، اراده و رفتارش در «موقعیتها مختلف و وضعیتهای سخت» به الگوی نظری و مدل رفتاری تبدیل شده است. به تعبیر دیگر حاج قاسم توانسته است به عنوان یک "جهان مرد" شبکهای از روابط در را در جهتهای چهار گانه تنظیم کند. این چهار رابطه عبارتاند از:
🔅۱. رابطه فرافردی؛ ساماندهی مخلصانه اراده و پیوستگی انگیزه خود به عنوان مخلوق با خالق هستی.
🔅۲. رابطه درون فردی؛ ترسیم مناسبات شخصی و شخصیتی خود با اتکا بر خُلق و اخلاق انسانی.
🔅۳. رابطه میان فردی؛ سازماندهی مراودات خود با خَلق و اجتماع به عنوان مجموعهای از خلایق.
🔅۴. رابطه برون فردی؛ ترسیم روابط خود با عناصر جهان خلقت و موجودات طبیعت.
🔸 با این وجود حاج قاسم مناسبات خود را در محیطهای مختلف بگونهای تنظیم کرد که در نهایت؛ ضمن شکوفایی استعدادهای ذاتی و انسانی خود و مرتبطیناش، منجر به تثبیت شایستگیهایش به عنوان یک مدیر و فرمانده راهبردی در میدان نظامی و امنیتی از یک سو و یک رهبر و مراد در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در محیط محل تعاملش از سوی دیگر شد.
ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/بازنویسی ۱۲ دی ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
#مکتب_شهید_سلیمانی
#نظریه_فطرت_مطهری
#جهان_مرد_حاج_قاسم
#راه_نگار rahnegar@
✍️ «مکتب سلیمانی؛ طرح واره یک نظم نوین هویت ساز و تمدن پرداز 💠 بخش اول. منظومه فکری منسجم الف) ابت
💠 بخش دوم. وجوه سه گانه مکتب سلیمانی
با توجه به ابتناء بر نظریه فطرت، معنا ارائه شده از مکتب و روابط چهار سویه مذکور، میتوان گفت که؛ مکتب شهید سلیمانی، حداقل در سه وجه زیر دارای استحکام درونی و اعتبار بیرونی میباشد:
✳️ الف) وجه بینشی: از انسان صالح تا جامعه
اصلح
منظور از بینش؛ بصیرت، آگاهی، دانش، شعور و شناخت است که در آینه اندیشه و عقل انسان قابل ادراک است. بنابراین وجه بینشی صاحب مکتب، مرآت تدبیر منطقی، گفتمان متعالی، کرامت انساني و نفوذ معنوی او است. ویژگیهایی فاخر که به صورت عینی و فراگیر در شهید سلیمانی دیده میشود. دو جمله از مصادیق ژرف اندیشی و آگاهی نافذ شهید سلیمانی، که نمایشگر اوج عقلانیت شهودی اوست، عبارت است از:
🚩 "عزیزان مشتاق: تا کسی شهید نبود شهید نمیشود. شرط شهید شدن؛ شهید بودن است."
🚩 "برادران و خواهران جامعهای صالح میشود که افراد صالح در آن حاکم شوند. افراد منزه جامعه را منظم میکنند."
🔸این دو روایت کلامی، اوج درایت بینشی و فهم توحیدی این شهید است که او را در ذیل تدابیر تربیتی امامین انقلاب به سطح یک انسان صالح و مصلح اجتماعی ارتقاء داد. در حقیقت اقدام تربیتی که تنه به ماموریت انبیاء میزند چرا که "تربیت انسان صالح" و "ایجاد جامعه اصلح"، فتح الفتوح رسالت انبیاء و ولایت اولیاء الهی است.
🔻با این وجود برخی از مؤلفههای وجه بینشی مبتنی بر توحید گرایی در مکتب شهید سلیمانی عبارتاند از:
🔅۱- دانش نامه اندیشه: مکتب از جنس تامل و تدبر هوشمندانه است به همین سبب مکاتب برای اندیشهورزان و اندیشمندان جذابیت معنایی و اصالت مبنایی دارد، بگونهای که از آنها برای تحلیل و تبین پدیدههای انسانی - اجتماعی بهره میبرند. بنابراین گستره مفهومی مکتب سلیمانی همه عرصههای دانشی را مخاطب قرار داده و مبدا تحقیق اهل علم و مقصد تدبیر اهل دانش میشود.
🔅۲- مانیفست ایدئولوژیک: یکی از ویژگیهای مکتب؛ قرار گرفتن ریشههای گفتمانی و مؤلفههای ادبی بر بنیانهای ایدئولوژیکی (مسلک معین و ریشهدار) است که دارای پیام معنادار و جذاب و محتوای غنی بر آمده از متون و سنت دانشی و خرد انسانی باشند. جملات به ظاهر ساده شهید سلیمانی حاوی مجموعهای از مضامین عمیق و قضایای دقیق است که ریشه در بنیانهای ایدئولوژیکی و نظریههای بنیادین بر آمده از جهانبینی توحیدی دارد.
🔅۳- شناسنامه فطرت: مکتب محصول آمیزش اندیشه فاضل و فرهنگ فاخر، در آینه فطرت است. به همین دلیل دایره مخاطب آن مرزهای جامعه مومنین را در مینوردد و با معناسازی جذاب، نقش طراوت و فضیلت بر پرده فطرت انسان مینگارد. بنابراین مکتب سلیمانی مرزهای واقعی و یا ساختگی شخصیت، جریان، گروه و جامعه را پشت سر نهاده و با حقیقت وجودی انسان ارتباط حقیقی و منطقی برقرار نموده و وجدان او را با خود همنوا میکند.
🔅۴- انسجام نامه اجتماعی: وجود عناصر مستحکم، استوار و پایدار در شخصیت محوری به عنوان هسته اصلی شکل دهنده مکتب، منجر به انسجام در زیرساختهای اجتماعی میشود. افراد، نظام ارتباطی، فرآیندها و ساختارها مهمترین عناصر تاثیرپذیر از مکتب هستند. در چنین وضعیتی است که پایداری، مقاومت و استحکام شخصیت سلیمانی باعث تشابه و همرنگی آحاد جامعه شده و از مکتب و صاحب آن چهره ایرانی - اسلامی در سطح ملی و امتی میسازد.
🔅۵- گنج نامه انسانی: قابلیت فطری و ماهیت اندیشهای مکتب از یک سو و تکیه آن بر هنجارها مقبول و ارزشهای مشروع فرهنگی از سوی دیگر، باعث میشود که مکتب خیلی سریع مرزهای جغرافیایی را بشکند و عقول اهل معرفت و قلوب اهل مودت را به تسخیر خود درآورد. بنابراین مکتب پرمایه سلیمانی؛ در ذات خود امری فرامرزی و در خمیرمایه آفرینش ریشه دارد و خیلی زود در اعماق جان، وجدان، فکر و فطرت انسانهای آزاده و حق طلب رسوخ نموده و آنان را متحول و همراه خود میکند.
🔅۶- استراتژیست افق نگر: وقتی از راهبرد سخن به میان آید یعنی نگرش جامع و مانع به پدیدههای محیطی و محاطی که از گذشته آغاز شده و در حال به کمال میرسد و از چهره مبهم آینده پردهبرداری میکند. حاج قاسم هم در علم شناخت صحنههای عملیاتی، کمیاب بود و هم در دانش شناخت عرصههای راهبردی نایاب بود. بر همین اساس نگرش راهبردی و ترکیب آن با عمل تاکتیکی، حاج قاسم را در صحنه میدانی به مرد عمل و در عرصه جهانی به کنشگری افق نگر و قابل احترام تبدیل نمود.
ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/بازنویسی ۱۳ دی ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
#مکتب_سلیمانی_وجه_بینشی
#دانشنامه_اندیشه_فطرت_انسانی
#مانیفست_ایدئولوژیک_انسجامنامه
#گنجنامه_استراتژیست_ افقنگر
#راه_نگار rahnegar@
✍️ «مکتب سلیمانی؛ طرح واره یک نظم نوین هویت ساز و تمدن پرداز 💠 بخش اول. منظومه فکری منسجم الف) ابت
✳️ ب) وجهه منشی: از هدایت میدانی به امامت معنوی
منظور از منش؛ خلق، خوی، طبع و عادات در یک شخصیت است. بنابراین وجه منشی صاحب مکتب، محصول اکسیر اخلاق حسنه، رحمت عامیامه، عطوفت مؤمنانه و مرام خاضعانه او در نزد خالق و مخلوق است. چنانچه قرآن کریم در آیه ۹۶ از سوره مبارکه مریم، محبوبیت فراگیر مؤمنین را محصول ایمان و عمل صالح آنان در حق خالق و مخلوق میداند.
در حوزه اخلاق حسنه و رحمت عامیانه، حاج قاسم جزء اسوههای فراگیر در میان عموم مردم در اقوام، ادیان و ملل است. یک جمله مشهور حاج قاسم که نمايشگر منش نافذ او بود:
🚩"فرماندهی در جنگ ما امامت بود نه هدایت. برو نبود بلکه بیا بود... آنکه میگوید بیا، آن امامت میکند."
🔸برخی از مؤلفههای وجه منشی مکتب شهید سلیمانی عبارتاند از:
🔅۱- مرام نامه انسانی: مرام به معنای منظور، اراده، نیت و عزم است. منظور از مرام مجموعهای از باورها و ایدهها منتهی به عزم انسان، که موتور محرک انگیزشی برای عمل و رفتار فرد است. حاج قاسم منبع مجموعهای از مقومات فکری و اندیشهای و عاطفی بود که تنظیم کننده منش انسانی شد و زمینهساز افزایش سرمایه اجتماعی (نفوذ، اعتبار و اعتماد و وفاداری) نزد عموم مردم در سراسر جهان گردید. بنابراین منش او یک مرام انسانی مبتنی بر مقومات اعتقادی و مسلک معنوی است.
🔅۲- جهان نامه اخلاص: اجتناب از ریا و خودنمایی از جمله بارزترین مصادیق دستیابی به مقامات متعالی است. اخلاص اکسیر پنهانی و نایاب در دوره معاصر است که سلوک معنوی افراد پرمایه را میپوشاند. این در حالی است که در شرایط امروز جهان، افراد دون مایه و بیمایه به شدت به دنبال دیده شدن و خودنمایی هستند. حاج قاسم به رغم چهار دهه حضور حماسی در عرصههای خبر و خطر، بیشترین همت خود را صرف کرد تا از حضور در مقابل چشمها و عدسیها دور بماند. با این وجود به رغم آنکه حاج قاسم با وسواس از شهرت دنیوی میگریخت ولی شهرت مشتاقانه به دنبال او میدوید.
🔅۳- خون نامه حیات: عالیترین محتوا فاخر و فاضل در طول زندگی، وقتی رقم میخورد که صاحب مکتب، آخرین صفحات کتاب خود را با مرکب خون مینگارد. در حقیقت مُرکَّب خون اسرار و راه و رسم صاحب مکتب را افشا میکند و آنچه را تا کنون به کلام و مرام نگاشته، را تاویل و تفسیر میکند. با این وجود حاج قاسم با نثار خون خود به عنوان عصاره حیات، مرزهای سرخ مقاومت پایدار و پویا را ترسیم و حد فاصله این خط عزتمندانه را با خطواط اسکتبارطلبان و ذلت پیشگان را ترسیم و تفکیک نمود.
🔅۴- مدیریت جهادی: برخورداری از نگاه انقلابی، برای مدیریت تحولات از جمله شاخص های منش جهادی محسوب میشود. مدیریت جهادی؛ سبک مدیریتی است که با عشق و ایمان به خدا، خستگیناپذیری، گامهای مستحکم ولی مدبرانه و همراه با بصیرت و دشمنشناسی باشد. چنین مدیریتی با دانش روزآمد و رویکرد انقلابی کارآمد همراه شده و زمینه تحقق آرمانها و اهداف بلند انقلاب را فراهم میکند. حاج قاسم نگاهش جهادی و خلصانه، عملش خستگی ناپذیر، اقدامش انقلابی و استکبارستیز و رویکردش مبتنی بر ارزشها و آرمانهای تمدنساز بود.
🔅۵- رهبری افقمند: برخورداری از توانمندی ویژه و تکیه بر قابلیتهای دانشی در هدایت جامعه تحت امر، و حرکت به سوی آرمانهای بلند باعث برخورداری از همت بلند میشود. با این وجود تعیین افق زمانی، ترسیم فضای تحرک، تشریح ماهیت هویتی و چگونگی دستیابی به آنها یکی از مهمترین عناصر وجه منشی صاحب مکتب است. حاج قاسم، رهبری فرازمانی و افق نگر فرامکانی بود که از حداقلهای موجود، استفاده حداکثری میکرد. عملکرد او در تبدیل تهدید داعش به فرصت هنجارسازی و هویت سازی مشترک از ملیتهای چند پاره لبنانی، پاکستانی، افغانی، یمنی و سوری، در شمایل سپاه زمینهسازان ظهور، اوج آینده نگری او بود.
🔅۶- از هویتسازی تا نهادسازی: از نظر جامعه شناسان سیاسی بقا و یا شکست یک حرکت بزرگ انقلابی، نیازمند هویتسازی و نهادسازی است. توانایی در ایجاد ساختارهای مکمل برای هویت جهادی و انقلابی و با تکیه بر مشارکت مردمی، منجر به شکلگیری نظام مسنجم و مکمل خواهد شد. حاج قاسم توانست در محیطهای مأموریت پر تنش، فرآیندی سریع از هنجارسازی و هویتسازی تا سطح نهادسازی را طی کند. او در حقیقت توانست هنجارهای متفاوت را در ذیل ارزشهای مشترک هم آوا، هم گرا و هم بخت کند و برای آنان هویت نو بسازد و از دل این هویت مشترک نهادهای انقلابی و جهادی چون حزبالله، حشدالشعبی، لجان الشعبی، زینبیون، فاطمیون و... را تشکل، تکمیل و نهادینه کند.
ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/بازنویسی ۱۳ دی ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
#مکتب_سلیمانی_وجه_منشی
#مرامنامه_انسانی_جهاننامه_اخلاص
#خوننامه_حیات_رهبری_افقمند
#هویتسازی_نهادسازی
#راه_نگار rahnegar@
✍️ «مکتب سلیمانی؛ طرح واره یک نظم نوین هویت ساز و تمدن پرداز 💠 بخش اول. منظومه فکری منسجم الف) ابت
✳️ ج) وجه کنشی مکتب سلیمانی: کنشگری در میانه میدان
منظور از کنش؛ عمل، فعل، خو، رسم و عادت به عنوان عناصر سازنده رفتار است که در وجه عملی انسان تجلی پیدا میکند. با این وجود کنش مجموعه رفتارهای جستجوگرانه و نیتمند یک شخصیت است که تجلیگاه گوهر ذاتی و نمایانگر کردار او در محیط محل کنشگری است. با این تعبیر وجه کنشی مکتب محصول رویکرد مجاهدانه در میانه معرکه و میدان عمل است. یکی از عمیقترین جملات که نشانه مرام مجاهدانه حاج قاسم سلیمانی در صحنههای سخت است::
🚩"ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم."
🔸برخی از مؤلفههای وجه کنشی مکتب شهید سلیمانی عبارت اند از:
🔅۱- کنشگری میداندار: یکی از مهمترین شاخصهای کنشگری فعال، زمانی رخ مینماید که رویکرد مجاهدانه صاحب مکتب در فضای آشوب مبتنی بر پیچیدگی و ناسامانی، ظهور میکند. در چنین فضای تنها کنشگری موفق به ایفای نقش سازنده میشود که تحرک بیشتر و مسئولیتپذیری حداکثری داشته باشد و از اهلیت لازم برای حضور عینی در صحنههای خطر برخوردار باشد. در میان کنشگران مطرح در تاریخ معاصر کارنامه مدیریتی حاج قاسم در محیط پرآشوب منطقهای و سرعت تحرک و تطبیقاش با شرایط، موجب حیرت همراه با تحسین استراتژیستهای سیاسی و امنیتی جهان شده است به گونهای از حاج قاسم با عنوان: "نابغه راهبردی"، "معمار استراتژی قدرتمند"، "مردی در میانه میدان" و دارای "کاریزمای درونی" یاد میشود.
🔅۲- الگوی ماندگار: شیوه تعامل با رویدادها یک کنشگر در شرایط سخت تعیین کننده کردار او است. برخلاف سنت تاریخ که معمولا پس از مرگ اشخاص شناخته شده؛ حمایت پیروان او اغلب از دست میرود و به خاطرات تاریخی تبدیل میشوند، لحظه عروج صاحب مکتب فاخر، ابتدای رخ نمایی او است و شیوهنامه او مانیفست پیروان عاشق و فدائیان عارف او میشود. کردار حاج قاسم سلیمانی چنان پرملات است که تمام رفتارهای او سرلوحه مجاهدان جوان و مشتاقان پرشور و حماسی شده و خواهد شد. پس باید انتظار داشت در رستاخیزی نوین، حاج قاسمهای جدید و بیشماری به مثابه ققنوس از خاکستر خونین او برخیزند.
🔅۳- مدبری پایدار: انتخاب مسیر درست و حرکت سنجیده، محصول اتخاذ تصمیم کارساز و تدبیر عاقلانه از یک سو، و نظام وارگی مکتب و پردازشگری هوشمندانه صاحب آن از سوی ديگر است. حاج قاسم سلیمانی کنشگری مدبر در تصمیمسازی و بسیار موثر در تصمیمگیری به موقع بود که تدابیر اقتضایی او در صحنه عمل، اتخاذ و عملیاتی میشد و شخصا هم رهبری اجرای (به تعبیر خودش امامت) آن را بر عهده میگرفت. بنابراین کارآمدی و اثربخشی حاج قاسم در عرصه تصمیم و صحنه کارزار محصول کنشگری میدانی و مشارکت جویی جمعی او بود که تنها با عیار تکلیف سنجیده میشد. متقاعد کردن پوتین رئیس جمهور روسیه، برای مشارکت در تحولات سوریه یکی از مصادیق اثرگذاری بر کنشگران جهانی است.
🔅۴- هادی راهنگار: یکی از مهمترین جلوههای مکتب وجود مبانی مستحکم در باورهای ارزشی و ریشهدار ایدئولوژیک است که به صورت بالقوه قابلیت تبدیل شده به رویکرد هنجاری (رفتار پذیرفته شده) و رویکرد تجویزی (رفتار قابل تسری) را پیدا میکند. با این وجود مکتب دارای مجموعهای قواعد منتهی به تجویز رفتار متناسب با ارزشهای معتبر است. این قواعد برای کسانی که در پی آن حرکت میکنند مرزهای مشخص را ترسیم و جبهه بندیها را روشن میکند. شخصیتهای در ترازی چون حاج قاسم مرزبندیها و حد فاصله "ما و دگر"، "خودی و غیر خودی" را تعیین میکنند و مکتب آنها با تعیین حدود و ثغور روشن، مانع از در هم آمیختگی "دوست و دشمن"، "مسیر انحراف و صراط مستقیم" و "راه از بی راهه" میشوند. بنابراین مرام شهید سلیمانی به مثابه خورشید هدایت برای اهل بصیرت خواهد بود.
🔅۵- مجاهدی تمدنآرا: از جمله خصوصیات مکتب، برخورداری از روشمندی معین و ظابطهمندی مدون از یک سو و هدفمندی و رسالت پیشگی از سوی دیگر است. وجود آن روشمندی و این هدفمندی زمینهساز رویشها و زایشهای مستمر و متناوب از سوی صاحب مکتب است و چون هر صاحب مکتبی ظرفیت بالقوه برای تبدیل به الگوی مرجع شدن را دارد، تمامی کردار و رفتار او از خودسازی تا دیگرسازی، از شخصیتسازی تا جمعیتسازی، از نهادسازی تا جامعهپردازی، از ساختارسازی تا نظامسازی و... مورد اقبال رهروان قرار میگیرد. حاج قاسم به عنوان یک کنشگر تمدنی در این زمینه از جمله شخصیتهای موفقی است که برنامهها و عملکردش در بسیاری از سطوح داخلی، منطقهای و جهانی مورد اقبال قرار گرفته است.
ادامه دارد...
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/بازنویسی ۱۵ دی ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
#مکتب_سلیمانی_وجه_کنشی
#کنشگری_میداندار_الگوی_ماندگار
#مدبری_پایدار_هادی_راهنگار
#مجاهدی_تمدنآرا
💠 امالبنین مظهر تعالی انسان صالح (حرکت از قلمرو جنسیت تا حریم ولایت و امامت)
اگر وجود مادر را به عنوان معیار تجلی فرزند و فرزند را جلوهگر حقایق وجودی مادر بدانیم، با مهندسی معکوس حیات فاطمه امالبنین (س) و فرزندانش به ویژه حضرت ابوالفضل العباس (ع) میتوان هر کدام را در آینه وجود دیگری شناخت. بنابراین حقیر در این مختصر برای ادای دین به این مادر فاضل در تربیت و آن فرزند فاخر در تاسوعا و برای شناخت عظمت وجودی فرزندش، بخشی از ویژگیهای مستتر در حیات امالبنین (س) را به شرح زیر مورد توجه قرار میدهم:
🔅 امالبنین مظهر روح سلحشوری است، تجلی یافته در آئینه جنگاوری پسر؛
🔅 امالبنین مظهر جستجوگری فضل است، تجلی یافته در آئینه کمال پسر؛
🔅 امالبنین مظهر عطوفت مادرانه است، تجلی یافته در آئینه عقلانیت مومنانه پسر؛
🔅 امالبنین مظهر مودّت است، تجلی یافته در آئینه ادب پسر؛
🔅 امالبنین مظهر کمال انسانی است، تجلی یافته در آئینه غیرت اسلامی پسر؛
🔅 امالبنین مظهر عظمت و صلابت است، تجلی یافته در آئینه هیبت و مروّت پسر؛
🔅 امالبنین صورت معنا دهنده است، تجلی یافته در آئینه صیرت محتوا یافته پسر؛
🔅 امالبنین مظهر شهامت است، تجلی یافته در آئینه شجاعت پسر.
♻️ یافته راهبردی
امالبنین گامهای خود را مبتنی بر ترکیبی از عطوفت مادرانه، فضیلت مومنانه، تربیت صالحانه و تبعیت خالصانه از ولایت و امامت برداشت که محصول آن ترسیم خلق و خوی از "شاهکار خلقت در تصویر انسان صالح" (حضرت ابوالفضل) است که زینت بخش نهضت عاشورا شد و هم اوست که اهل زمین را مبهوت ادب و بصیرت خود و اهل آسمان محسور ایثار و منزلت خود نموده است.
🔅 با این وجود امالبنین مظهر؛ حرکت تعالی یک زن از قلمرو جنسیت به سپهر انسانیت و از انسانیت به فضای طهارت و از طهارت به حریم ولایت و امامت است.
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ بازنویسی ۱۳جمادیالثانی ۱۴۴۴ه.ق سالروز وفات حضرت امالبنین /۱۶ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش، واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
#امالبنین_جلوه_ابوالفضل_عباس
#فضیلت_مومنانه_تربیت_صالحانه
#اهل_زمین_مبهوت_ادب_عباس
#سپهر_انسانیت_فضای_خلقت
🔴 چگونه از شما جاسوسی میکنند؟!
جدیدترین شیوه جاسوسی در جهان، #جاسوسی از طریق جمع آوری اطلاعات از «منابع آشکار یا عمومی» است. اینترنت، پایگاههای جستجو، پیام رسانها و خصوصا شبکه های اجتماعی. به این شیوه جاسوسی محترمانه از منابع قابل دسترس برای عموم، اوسینت ( Open-source intelligence (OSINT)) میگویند.
از پستها و پیج شخصی شما در شبکه های اجتماعی، به راحتی اطلاعاتی همچون اطلاعات شخصی (از نام تا اطلاعات تحصیلی، عکس، محل کار و موقعیت مکانی)، حلقه دوستان و خانواده، شبکه ارتباطات شخصی و شغلی، زمینه فعالیت، علایق و عقاید، سطح کنش پذیری و.. قابل کشف و دسترسی است.
🔰 دوهفته پیش روزنامه انگلیسی تایمز گزارش داد، نزدیک به ۸۰ درصد از اطلاعات سازمانهای اطلاعاتی مانند سیا از "OSINT" تامین میشود. بعنوان مثال مینویسد: "پستهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد و حاوی اطلاعات حساسی درباره استقرار نیروهای روس در اوکراین بود، تأثیر سریعتر و قویتری نسبت به تصاویر منتشر شده توسط شرکتهای ماهوارهای از تحرکات نیروهای روسی داشت".
🔰تایمز مینویسد: آمریکا سالانه 90 میلیارد دلار برای جاسوسی از افراد و کشورها هزینه میکند. به این رقم دقت کنید. کل بودجه سالانه ایران حدود 39 میلیارد دلار است. و آمریکا سالانه بیش از دو برابر کل بودجه کشور 80 میلیونی ایران فقط صرف "جاسوسی" میکند. همچنین چین در حال حاضر حدود ۱۰۰ هزار نفر را در اختیار دارد که در زمینه این نوع جاسوسی (اوسینت) کار میکنند و حتی شرکتهای خصوصی واحدهای خود را برای نظارت بر وبسایتهایی مانند توییتر، فیسبوک و یوتیوب راهاندازی کردهاند تا از اولین کسانی باشند که از تغییرات مورد انتظار در وضعیت" امنیت جهانی" مطلع میشوند.
🔰در اینجا اهمیت فضای مجازی خصوصا شبکه های اجتماعی در «امنیت» و «ناامنی» کشورها آشکارتر میشود. هر کشوری که صاحب و مالک یک شبکه اجتماعی و پیام رسان است، به راحتی میتواند کاربران کشورهای هدف را جاسوسی و آنالیز کند. از طریق شبکه های اجتماعی، سرویسهای جاسوسی، به راحتی میتوانند نوسانات رفتاری و فکری جوامع را ارزیابی، کنترل و دستکاری کنند.
🔰 به عنوان مثال، سرویس جاسوسی آمریکا از طریق اینستاگرام تحلیل میکند که مردم ایران، مردم ترکیه، مردم عراق و..، با چه اخبار و حوادثی، عصبانی میشوند؟ از چه طریقی خشم اجتماعی فراگیر میشود یا فروکش میکند؟ چگونه و به چه چیز میخندند؟ چگونه و با چه سوژه هایی متحد میشوند و حالت دفاعی از کشورشان میگیرند؟ با چه مکانیسم تبلیغاتی، لایک میکنند؟ کامنت میگذارند؟ خرید میکنند؟ با چه سوژه ای دیوانه میشوند و شورش میکنند؟‼️ چگونه و با چه اخباری، میتوان سطح خودکشی، سطح افسردگی، سطح خشونتهای خانگی و.. را در یک کشور بالا برد. تمامی این اطلاعات، علاوه بر شناخت میدانی از روحیه اجتماعی یک ملت، از طریق شبکه های اجتماعی قابل کشف و کنترل است.
🔴 دقیقا به همین دلیل است که در شورشهای یک دهه اخیر در ایران و کشورهای مقابل آمریکا، نقش شبکه های اجتماعی پررنگ است. فتنه 88 فتنه #توییتر بود. فتنه 98 فتنه #تلگرام و کانال آمدنیوز بود که با ساپورت ویژه این پیام رسان اسرائیلی به رشد عجیبی در حدود یک سال رسیده بود. فتنه 1401 فتنه #اینستاگرام بود. شبکه سلبریتیها و اینفلوئنسرها و شبکه های ماهواره، به شکل کاملا سازمان یافته حتی آرایشگر و میکاپ آرتیست ها را بعنوان لیدر آشوب به میدان فرستادند. افرادی که طی سه سال با پشتیبانی یکطرفه و انحصارگرای اینستاگرام، فالور به هم زده و در شرایط حذف تمامی حساب های حامی جمهوری اسلامی و تروریسم رسانه ای علیه هر کس که حتی یک تصویر و یک خط از مقاومت از شهید سلیمانی و کلا از شهدا سخن بگوید بالا آمده بودند دقیقا برای چنین روزی تعبیه شده بودند. جالب آنکه در این پروژه فالورسازی، سلبریتیها، بازیگران و فوتبالیستهای سفارتخانه ای، به شکل عجیب و کاملا هدایت شده ولی ظاهرا عادی به صورت تصاعدی رشد می یابند و سایرین، رشد عادی یا منفی کسب میکنند. نگاهی به کامنتها، کامنتهای ترولی و رباتی، بین پیجهای سفارتخانه ای و سازمانی با سایر پیج ها گویای این حقیقت است.
نقش این شبکه تروریستی چنان در طراحی و اجرای کنش های جمعی در ایران و کشورهای هدف پررنگ است که به محض بالا رفتن کاربران پیام رسانهای داخلی (ایتا، روبیکا، بله و..) احساس خطر کردند و در یک دیکتاتوری علنی اقدام به حذف این اپ ها از گوگل پلی کردند. و سپس با برنامه «فیلترینگ ناقص» که دام نفوذی های لانه کرده در دستگاههای مرتبط با مدیریت فضای مجازی ماست، عصبانیت اولیه آنها فروکش کرد.
دشمن به خوبی، «سوراخ دعا» برای فریب مردم ما را یافته است: رسانه.
✍ متن کامل این مقاله: mshrgh.ir/1451118
☑️ @abdollahy_moh
✍️کارنامه راهبردی️ امیر کبیر ( یادنامه ۱۱۳۷ روز حیات سیاسی امیر کبیر در سالروز شهادت)
💠 مقدمه: صدرات کوتاه، مانایی تاریخی
میرزا محمد تقیخان فراهانی (۱۲۲۲-۱۲۶۸ه.ق) مشهور به امیرکبیر در ۳ سال و ۱ ماه و ۲۷ روز صدارت خود توانست؛
از یک سو با تکیه بر معارف اسلامی - انسانی و هویت بومی- ایرانی، فضائل و کرامات اخلاقی و درایت اجتماعی - سیاسی خود اثبات کند و از سوی دیگر با تکیه بر مؤلفههای توحید مداری، استبداد گریزی، استعمار ستیزی، استحمار زدایی، خرافه زدایی، مردم گرایی، دولت سازی و خوداتکایی، توانست مجموعهای از اقدامات بنیادین و اصلاحی را در جامعه ایرانی عملیاتی کند. به مدد همین فضائل انسانی و فعالیتهای اجتماعی بود که امیر کبیر به الگوی فاخر و فاضل برای چندین نسل بعد از خود تبدیل شد.
با مرور کارنامه مدیریتی امیر کبیر میتوان ادعا نمود که او بیش از یک قرن قبل از آنکه واژه راهبرد (Strategy)، در ادبیات مدیریت باب شود، از سبک مدیریت راهبردی برای اداره جامعه، بهره هوشمندانه برده است.
🔸 کارنامه راهبردی
برخی از اقدامات راهبردی امیر کبیر که نشان از درایت فکری و مدیریت مدبرانه او دارد، عبارتاند از:
🔅۱. تاسیس دارالفنون به جای تاسیس دانشگاه با هدف توانمندسازی مهارتی در کنار غنی سازی دانشی جوانان؛
🔅۲. تلاش فراگیر جهت پیشرفت چند بعدی (فراتر و جامع تر از توسعه اقتصادی) به منظور تکثیر قدرت ملی و تولید ثروت ملی؛
🔅۳. جلوگیری از بکارگیری متخصصان علمی و فنآوری کشورهای دارای سابقه استعماری به دلیل کاهش نفوذ پذیری مراکز علمی داخلی؛
🔅۴. افزایش توانمندیهای بومی در عرصه نظامی، با هدف کاهش تاثیرپذیری امنیت ملی از نفوذ خارجی؛
🔅۵. ایجاد شبکه اداری پویا، روزآمد و مفسده ستیز، از طریق اشراف بر مراکز تصمیمگیر فسادزا؛
🔅۶. مقابله با نفوذ و هژمون کشورهای دارای سابقه استعماری، از طریق تلاش برای بکارگیری اساتید نظامی از کشورهای فاقد سابقه استعماری (مثل اتریش) در دارالفنون؛
🔅۷. اجرایی سیاست «موازنهٔ منفی» در سیاست خارجی و پرهیز از دادن هر نوع امتیازی به قدرتهای استعماری؛
🔅۸. اشراف کامل بر فعالیتهای مخرب دولتهای استعمارگر و کنترل نفوذ آنها در امور داخلی ایران؛
🔅۹. مدیریت استبداد حکمرانان و محدودسازی دخالت اشراف زادگان در فعالیتهای اقتصادی و سیاسی؛
🔅۱۰. مقابله قاطع با فرقه سازی استعمارگران، انحراف معنوی و خرافهگرایی اعتقادی مانند: فرقه بابیت.
در مجموع سبک مدیریتی امیر کبیر در ساماندهی زیست اجتماعی و اقتصادی داخلی و تعامل سیاسی و تعارضهای امنیتی خارجی، مبتنی بر تفکر و مدیریت راهبردی بوده است.
🔘 توصیه راهبردی
وجود ویژگیهایی همچون: پاک اندیشی، پاک دلی، پاک منشی، پاک دامنی و پاک دستی در انسانهای فاضل مانند امیر کبیر است که جامعه و تاریخ را وادار میکند تا در ایستگاه حیات (هرچند کوتاه) کنشگر نمونهای همچون او، توقفی ژرف و معنادار داشته باشد. این توقف بگونهای است که سرانجام گذشتگان به آنان ختم میشود و سرنوشتی نو برای آیندگان از او آغاز میشود. بر این اساس میتوان از کرامت نفسانی و تدابیر اجتماعی امیر کبیر، حداقل دو درس گرفت:
🔅یکم. تکیه بر مبانی نظری ایرانی - اسلامی به عنوان زیربنایی تصمیمسازی و تصمیم گیری موتور محرک انگیزشی و رفتاری برای تحول فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تمدنی است.
🔅دوم. تدابیر راهبردی و اقدامات هوشمندانه و مؤمنانه امیرکبیر بهترین الگوهای فاخر و فاضل ایرانی - اسلامی برای سیاست ورزی و حکمرانی است.
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ بازنویسی ۲۰ دی ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، سروش، روبیکا و واتس آپ
🔅 @Rahnegar
#راه_نگار rahnegar@
✍️راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت متن حاضر گزیدهای از پایاننا
✍️ گفتار پایانی. کنش و کنشگری منعف به هدف متعالی
💠 وجود معارف بنیادین دینی در محتوای خطبه فدکیه حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیه مانند: فلسفه توحید و خلقت، فلسفه نبوت و امامت، فلسفه حیات و ممات، فلسفه احکام و افعال و... حاکی از عمق دانش علمی همراه با مجموعهای از گزارههای خلاقانه و هوشمندانه است که حضرت از آنها برای پرورش حکیمانه و پرهیزکارانه انسان مسلمان و حیات بخشی به جامعه اسلامی، ایراد کردند.
🔸علاوه بر شأن تبیینی مذکور؛ فاطمه به عنوان مظهر "ام ابیها" با اتخاذ راهبردهای پنجگانه برای نسلهای آینده - از فردای شهادت تا افق ظهور - مصداق کامل ایفای نقش مادری است. به گونهای که فرزندان او "از حسن تا حسین و از حسین تا رضا و از رضا تا مهدی علیهم السلام" در تمام شئون عقلانی، انسانی و اجتماعی و سیاسی؛ "حق رهبری، سیادت، هدایت" و به تعبیر بهتر "حق ولایت و امامت" بر نسل بشر و به ویژه جامعه ایرانی - اسلامی دارند.
🔸نقش آفرینی اجتماعی حضرت فاطمه (س) متأثر از شرایط زمان، مکان و زمینه تحولات دینی، اجتماعی و سیاسی در حال وقوع بود. این تحولات خبر از یک دوره گذار انحرافی میداد که در آن غاصبان در حال طراحی مدل "مدینة السقیفه و مدینة الخلیفه" به عنوان جایگزین الگوی "مدینة النبی و مدینة الولی" بودند. مهمترین جلوههای کنشگری حضرت زهرا (س) در چنین دورهای عبارتاند از:
🔅 اولا. کنش گفتمانی مبتنی بر جداسازی روایت جامعه نبوی از روایت جامعه خلافتی بود. به گونهای که غاصبان قدرت و شیوههای غصب حکومت را تا پایان تاریخ با چالش مشروعیت مواجه نمود.
🔅ثانیا. کنش اجتماعی مبتنی بر وجاهت علمی و معنوی بود. به گونهای که الگوی نهضتهای روشنگرانه در جامعه اسلامی شد. اوج تجلی این نقش در نهضت عاشورا به تصویر کشیده شد.
🔅ثالثا. کنش سیاسی او مبتنی بر راهبردهای بدیع مانند؛ مطالبه، مجاهده، مخاطبه، محاکمه و مخاتفه بود که علاوه بر مقابله با سیاستهای اعمالی صاحبان قدرت، مبدأ مقاومت فعال و پایدار برای آیندگان شد.
♻️ یافته راهبردی
مهمترین دستاورد "اندیشه سیاسی حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیه در منظومهای ولایت و امامت" ارائه "الگوی جهاد تبیین" در دوره گذار جامعه اسلامی است.
حضرت توانست با تکیه بر نظریه قرآنی "مدیریت کوثری" که مبتنی است بر مؤلفههای "دین دانی"، "دین داری" و "دین بانی" در برابر دیدگاه "مدیریت تکاثری" که مبتنی است بر مؤلفههای "وهمیه"، "غضبیه" و "شهویه"، گفتمان مستحکمی در عرصه نظر و الگوی مقاومت پایداری در صحنه عمل را به نمایش بگذارد. والسلام
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/بازنویسی شده؛ ۲۳ دیماه ۱۴۰۱ه.ش و ۲۰ جمادیالثانی ۱۴۴۴ه.ق روز میلاد حضرت فاطمه الزهرا (س)/.
💎 کانال ایتا، سروش، روبیکا واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💎 کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
#منظومه_ولایت_امامت
#مدیریت_کوثری_فاطمی
#دیندانی_دینداری_دینبانی
#مدیریت_تکاثری_سقیفی
#وهمیه_غضبیه_شهویه
✍ از دژ خرمشهر تا دژ بصره (یادمان عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه)
دهه پایانی دیماه یاد آور ایام حماسه عملیاتی کربلای پنج در منطقه شلمچه و شرق بصره است. عملیات کربلای پنج یکی از مهمترین عملیاتهای دفاع مقدس و شلمچه حساسترین و پیچیدهترین و در عین حال پر تلفاتترین مناطق درگیر در جنگ تحمیلی بود. به همین مناسبت حقیر به دلیل توفیق حضور در عملیات کربلای پنج و منطقه شلمچه، خاطرات آن مقطع تاریخی را طی چند گفتار را تقدیم عزیزان مخاطب میکنم. البته این خاطرات بازنویسی مجدد و تکمیل شده متنی است که چند سال قبل تدوین و بارگذاری شده
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/ ۲۷ دی ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎 کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
#شلمچه_شرق_بصره
#خاطرات_عملیات_کربلای_پنج
✍ از دژ خرمشهر تا دژ بصره (یادمان عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه)
❇️ گفتار اول: تأویل یک رؤيا در دژ خرمشهر
🔸مشارکت و حضور میدانی در صحنه خطر و خون دفاع مقدس و فضای آکنده از حماسه، انگیزههای معنوی و الهی در اوج دوران نوجوانی و یا آستانه جوانی، پدیدهای کمیاب و تجربه نادر است که ممکن است، قرنها با نمونه تاریخی خود فاصله زمانی و مکانی داشته باشد ولی قطعا در زمینههای بروز و ظهور دارای وجوه تشابه و هم آوایی با نمونه قبلی است.
🔹حقیر در آستانه ۱۷ سالگی به عنوان رزمنده بسیجی، به همراه تعدادی از دوستان در عملیات کربلای پنج و در منطقه عملیاتی شلمچه به عنوان یکی از پیچیدهترین و عین حال سختترین عرصههای جنگ در تاریخ معاصر، توفیق حضور پیدا کردم. البته حقیر برای اولین بار، دو سال قبل از این یعنی تابستان سال ۱۳۶۳ در جبهه حضور یافتم، که شرح آن حضور و چگونگی رفتن به جبهه در سن ۱۵ سالگی شرح جذاب دیگری دارد، که روایتش نیازمند فرصتی دیگر است.
🔸 دی ماه سال ۱۳۶۵ بعد از چند ماه آموزش رزمی در پادگان شهید عبدالحسین برونسی به عنوان مقر پشتیبانی لشگر پنج نصر خراسان، واقع در جاده اهواز - اندیمشک، مطلع شدیم که به منظور جبران ناکامی عملیات کربلایی ۴ که منجر به جاماندن ما از کاروان رهیافتگان کوی وصال و متنعمان از سفره احسان الهی شد، ظاهرا فرماندهان برای استفاده از اصل غافلگیری و در همان منطقه عملیاتی شلمچه، مجددا طرح عملیاتی جدیدی در دستور کار قرار داده بودند.
🔸 مدت کوتاهی از عملیات کربلای چهار نگذشته بود که با آغاز عملیات کربلای پنج، گردان ما به عنوان یکی از یگانهای مرحله دوم عملیات و در روز ۱۸ دیماه ۱۳۶۵ آماده حرکت به سمت منطقه عملیاتی شلمچه شد. روز ۱۹ دی ماه وارد شهرکی مسکونی در حومه خرمشهر شدیم که به دلیل زیرساختهای مستحکم و سایر ویژگیها به دژ خرمشهر معروف شده بود. دژ خرمشهر عقبه لشگر پنج نصر و میعادگاه لشگر قبل از ورود به منطقه اصلی عملیات در شلمچه محسوب میشد.
🌚 شب ۲۰ دیماه، قبل از حرکت گردان به سمت خط مقدم عملیات بود که برای دیدن شهید علی اکبر هاشمی مزینانی به گردان ایشان سری زدم، ایشان در آن مقطع از ارکان گردان، احتمالا معاون گروهان و مسئول آموزش مقابله با ش.م.ه - مسئول و مربی آمادهسازی برای مقابله با بمبهای شیمیایی - بود. وقتی به اقامتگاه گردان محل خدمت ایشان وارد شدم، شهید هاشمی در تاریکی شب در کورسوی نورماه، گروهان خود را آماده اعزام به منطقه عملیاتی میکرد. در طول سالهای پس از شهادت او - که شرح نحوه مواجه با پیکر بیجانش در ادامه خواهد آمد - تصویر آن شب خاطره انگیز، پژواک صدای رسا و چهره چون ماه او که در برکه شب آن دژ اسرارآمیز میدرخشید، همچنان ترسیم کننده رؤياهای بنده در طول سالیان بعد شد. در همان حال که نیروهایش را آماده میکرد، به او نزدیک شدم و پس از خوش و بش معمولی، مقداری با یکدیگر در خصوص موضوعات مختلف از جمله زمان، محور و منطقه عملیاتی گفتگو کردیم. معلوم شد گردان آنها یک شب زودتر از گردان ما به خط مقدم و لجمن درگیری در شلمچه اعزام خواهد شد.
🌻 از انجا که شهید هاشمی به شدت مشغول سرو سامان دادن به امور گروهان تحت فرمانش بود خیلی زود با او وداع کردم. وداعی که در آن شب اتفاق افتاد با تمام جزئیات برای همیشه در خاطرم ماند. به گونهای که چهره گندم گون او با سایه روشنهای آن شب نیمه مهتابی، صلابت یک مجاهده و لطافت یک عابد زاهد را به خود گرفته بود. آن شمائل خوشترنم، طرح وارهای ماندگار برای روایت ذهن و زینت محتوای دلم شده است. هم اکنون پس از سی و شش سال، همچنان آن وصال دلانگیز و این جدایی دل ریش کننده را با تمام وجود احساس میکنم.
ادامه دارد...
احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/۲۹ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
✍️ از دژ خرمشهر تا دژ بصره (یادمان عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه)
❇️ گفتار دوم: خالکوبی زمین با خون و خاکستر
🔸بعد از ظهر روز بعد یعنی ۲۰ دیماه، رزمندگان گروهان ما که به نام شهید شجیعی مزین شده بود، سوار بر کامیونهای بنز مایلر، از دژ خرمشهر خارج و رهسپار شلمچه شدیم. کمپرسی بنز به خاطر اینکه از آهن فولادی با قطر زخیم و مستحکم ساخته شده بود وسیله نسبتا امنی برای انتقال شبانه رزمنده تا چندصد متری منطقه عملیاتی بود.
🔹️کامیونها تا حد امکان، ما را به نزدیکی منطقه عملیاتی بردند. هنگام حرکت کامیون از روند رو به رشد حجم آتش، حس نزدیک شدن به خط مقدم مرتبا قابل لمستر میشد. چندی قبل که به اتفاق اعضای خانواده برای دیدن فیلم سینمایی تنگه ابوقریب به سینما فلسطین رفته بودیم، وقتی صحنههای پر آشوب ورود هنرپیشههای این فیلم را دیدم که سوار بر کامیون کمپرسی به سوی منطقه عملیاتی تنگه ابوقریب میروند به همراهانم گفتم من تصاویر واقعی این صحنههای آتش و خون را در منطقه عملیاتی شلمچه با تمام وجودم تجربه کردم.
🔸هنگام ورود ما به منطقه درگیری شلمچه در تاریکی ساعات اولیه شب، به خاطر شلوغی رفت و آمدها، حجم بالای انفجار پیدرپی ناشی از آتشباری توپخانه، گلولههای کاتیوشا و خمپارههای سنگین که زوزه کشان از بالای سر میگذشتند و یا در باتلاقهای منطقه فرو میرفتند، بوی خاصی و بیبدیلی از امتزاج باروت، لجن، مواد قابل اشتعال و بعضا گوشت و خون را در فضای شلمچه پراکنده میکرد. به محض توقف کامیونها به سرعت از کمپرسی پیاده شدیم و سوار بر وانتهای سرتراشیده تویوتا - سقف اتاق این تویوتاها را برای اینکه از آن سوی خاکریز دیده نشوند برش زده و برداشته بودند - به سوی خاک ریز دوم رفتیم. هر چه به خط مقدم نزدیکتر میشدیم بر حجم آتش دشمن افزود میشد.
🔹️نشستن بر صفحه آهنین باربند وانتبارها و حرکت این وانتها در زمین سخت و پر چاله باعث شد تا وسایل و تجهیزات نظامی همراه مانند: سلاح، خشاب، نارنجک، کلاه آهنی و کولهپشتی، اختیارشان از کنترل ما خارج شود و با بالا و پایین پریدن گروه را وادار کند بیاختیار یا بااختیار موسیقی نابهنجاری از تلق و تلوق بنوازنند. همین نوازندگی سبب میشد که ذوق خواندن قطعه شعری و یا سرایدن مدحی در میان بچهها گل کند. در این میان، سر صدای خوردوهای تویوتاهای سقفتراشیده و سربریده که دائما در سیاه چالههای زمین زخم خورده شلمچه میافتادند به گروه نوازنده و خواننده کمک شایان توجهی میکرد. شرایط طنزگونه و در عین حال اضطرابآور به گونهای بود که انسان احساس میکرد این سرو صداهای خشن محصول، رمیدن گله بزرگی از شتران زنگوله دار است که از چنگ گرگهای وحشی گریختهاند.
🔸به جرات میتوان ادعا کرد که در آن شبها، پیکر دردمند زمین منطقه عملیاتی شلمچه با گلولههای خمپاره، توپ (به ویژه توپ ۱۵۵ فرانسوی که گلولههایش شبها چون شهاب سنگ قابل رصد بودند)، موشک کاتیوشا یا بمباران هواپیما یا شلیک موشک هلیکوپتر، به رنگ خون و خاکستر خالکوبی شده بودند و به موازات آن هیچ قطعهای از عرصه آسمان بر فراز سرمان نبود که به صورت پیدرپی و خط ممتد به نور منور روشن نشود و یا به زوزههای تیرهای آتشین رسام بودند، مبهوتمان نکند. صحنههای که در عین دلهرهآور بودن، هنرمندان آسمان را میشکاف، چشم را مسحور و دل را میربود.
🔹️شدت آتش دشمن در قلمرو محدود شلمچه و تعداد شهدا در این عملیات به حدی بود که میتوان ادعا کرد که احتملا به جزء تربت پاک کربلا، هیچ نقطه در سراسر کره زمین یافت نمیشود که خاکش به اندازه شلمچه با قطعهای از بدن مطهر شهداء آشنا نباشد و یا خاطرات سرخگون آن با دوات خون بهترین بندگان خالص خدا بر سطح و سطر آن نوشته نشده باشد. هنگامی که نزدیک خط که رسیدیم سریعا از خودروها پیاده شدیم. محل فرود ما از خودروها پشت خاکریزی بود که قبل از شروع عملیات آخرین خط لجمن - آخرین خط حد و لبه دفاعی- رزمندگان ایرانی و خط پدافندی ارتش بعث بود.
ادامه دارد...
احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/۲۹ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
✍️ از دژ خرمشهر تا دژ بصره (یادمان عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه)
❇️ گفتار سوم: استرس مضاعف در اوج خطر
🔹️با ساعتی پیاده روی از یک جاده خاکی که از وسط باتلاق مصنوعی به سمت کانال ماهی کشیده شده بود و به خط اول پدافندی ارتش بعث عراق رسیدیم. این خط حدود دو شب قبل توسط گردان قواص شکسته شده بود. در بین راه به طور مسلسل وار انفجارهای پیدرپی رخ میداد. وقتی صدای سوت خمپاره به گوشمان میرسید، همه فورا به زمین میچسبیدیم ولی در همان لحظه حاج هادی طالعی جانشین فرماندهی گردان - که چند سال پیش به رحمت خدا رفت - به راحتی سرپا ایستاده بود و در هنگام اصابت خمپاره بر زمین، فقط صورتش را از سمت انفجار به سمت مقابل بر میگرداند. تصویر این صحنه سالها طولانی برایم به معما تبدیل شده بود و دائما برای یافتن پاسخ به آن میاندیشیدم و تا مدتها برای این حرکت هیچ توجیهی به جزء واژه ترکیبی شجاعت و تدبیر نیافتم. زیرا این صحنه در آن شرایط برای رزمندگان گردان که در حال عزیمت به خط مقدم بودند بسیار روحیه بخش بود. بعدها متوجه شدم علاوه بر شجاعت و تدبیر، تجربه او کمک میکرد که طی یک محاسبه ذهنی فاصله محل اثابت گلولهها و نوع گلوله را بسنجد و بداند که این انفجارها آسیبی متوجه او و ما نمیکند.
🔸در هنگام حرکت به سوی خط مقدم، علاوه بر نگرانی ناشی از انفجارها، نگرانی دیگر هم دائما ذهنم را درگیر خود میکرد و خاطرم را میآزرد. این نگرانی بیشتر از پست سر و از سوی نفر خودی بود. ماجرا از این قرار است که چون من در این عملیات کمک اول تیربارچی بودم و پست سر تیربارچی حرکت میکردم، کمک دومی هم پشت سر بنده حرکت میکرد ولی این کمک دوم یک ویژگی عجیب داشت که باعث شد حتی در آن عرصه خطر، بنده را دائما در استرس مضاعف قرار دهد. ویژگی که در دوره آموزشی و در پادگان شهید برونسی هم همواره باعث نگرانی من بود.
🔹️این کمک تیربارچی دوم، نوجوانی تقریبا هم سن بنده بود که از نظر قد حداکثر ۱۰ سانتی متری از بنده کوتاهتر و از نظر وزنی هم حدود ۲۰ کیلو گرمی بیشتر از بنده وزن داشت. هیکل تپل و صورت گوشتی و گردی داشت و تقریبا هنوز هیچ موی بر پشت لب همیشه خندانش نرویده بود و ممکن است هرگز هم نرویده باشد چون احساسم این بود که او مادر زادی صورتش بیمو خواهد ماند. البته مشخصات او را (نام و فامیلش) به خاطر ندارم و از سرنوشتاش در جنگ و پس از آن بیخبرم، ولی از ویژگیهای عجیب او این بود که هنگام راه رفتن و در حال حرکت، عمیقا چرت میزد و چون سرش پایین بود تا ستون افراد در حال حرکت توقف میکرد او با همان سرعت و در حال حرکت (کند یا تند) چون سرش پایین بود با کلاه آهنی محکم به کمر من برخورد میکرد. به همین دليل یکی از دغدغههای من در آن صحنه پر استرس این بود که به محض توقف ستون در حال حرکت، برگردم و دستانم را حائل کنم که کلاه آهنی کمک دوم به ستون فقرات کمرم برخورد نکند. به هر حال بازگشت دائمی به پشت سر و مراقبت از کلاه آهنی، به وظیفه دائمی من در طول این دوره تبدیل شده بود.
🔸با ورود ستون گردانها از جاده باتلاقی به خط پدافندی ارتش بعث عراق، که شبهای قبل باز شده بود، هر یگانی بر اساس خط حد منطقه عملیاتی لشگر خود، توسط مسئولین محور تقسیم میشدند و به سمت منطقه عملیاتی لشکر میرفت تا با رسیدن به خط اول و پس از ورود به آخرین نقطه رهایی، خط منازعه را از گردان قبلی که در حال جنگ بود، تحویل بگیرد. البته این تغییر و تحول یکی از حساسترین لحظات تعیین کننده در فرآیند جنگ و گریز بود که به محض اطلاع دشمن، میتوانست به نقطه خطر تبدیل شود و سرنوشت جنگ در همان محور را تغییر دهد. اتفاقی که برای گردان ما رخ داد و مبدا حوادث بعدی شد.
ادامه دارد...
✍️ احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۳۰ دیماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
✍️ از دژ خرمشهر تا دژ بصره (یادمان عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه)
❇️ گفتار چهارم: راهگشایی شهدای غواص
🔹️لشگر پنج نصر که تحت امر قرارگاه نجف بود، ماموریت داشت که پس از ورود به خط اول و به موازات خط پدافندی ارتش صدام، با حرکت به سمت جزایر بوارین و در ادامه به سوی اروند رود پیش برود. گردان ما ماموریت داشت در سمت چپ سه راه شهادت و در داخل کانال خط پدافندی ارتش صدام به سوی تاسیسات ساختمانی و تجهیزاتی مجتمع پتروشیمی بصره که در آن سوی اروندرود بود - که به یک دژ نظامی تبدیل شده بود - حرکت کند و خود را به لجمن درگیری برساند و جایگزین گردان قبلی شود.
🔸در تاریکی شب که حالا به لطف حجم آتش سنگین ارتش بعث و منورهای رنگارنگ که به صورت پیدرپی در آسمان روشن میشد، هر چه به منطقه درگیری نزدیکتر میشدیم دژ عظیم و مجتمع پتروشیمی بصره، بیشتر قابل رؤیت میشد. از تقاطع جاده به خط پدافندی و سه راه شهادت تا اروندرود، حداکثر ۵ کیلومتر فاصله بيشتر نبود اما مسیر با موانع متعدد مسدود شده و هر چند متر مربع خاکریزهای پرشمار و متقاطع وجود داشت. حرکت در چنین مسیر پر از خاکریز متواتر و مملو از تجهیزات انهدام شده همراه با ترکیبی از بوی باروت، انفجار و تعفن ناشی از مواد متنوع در حال اشتعال، خون و جنازه به جای مانده از پیاده نظام لشگر دشمن، اضطراب و انتظار ناشی از نزدیک شدن و لحظه تقابل با دشمن را به اوج خود نزدیکتر میکرد.
🔹️کانالی که در آن به سمت جلو حرکت میکردیم تا خودمان را به کانون درگیریها برسانیم، شبیه یک کانال آب ساخته از بتن بود که حدود یک و نیم متر عرض و دو متر ارتفاع داشت که با استفاده از بلوکهای سیمانی ساخته شده بود. به طوری که وقتی داخل آن حرکت میکردیم نه از اطراف دیده میشدیم و نه اطراف را میدیدیم و به رغم آنکه بیرون از کانال غوغا و معرکه سختی برپا بود، داخل کانال بسیار تاریک و امن به نظر میرسید.
🔸کانال بسیار مجهز و با طراحی دقیق و جامع مهندسی بود که توسط مهندسی ارتش بعث و به احتمال زیاد با مشاوره ارتش سرخ شوروی، برای جلوگیری از عملیاتهای غافلگیری رزمندگان ایران در منطقه شرق بصره ساخته شده بود. این کانال سنگرهای بتنی متعدد برای نگهبانی و روبروی خط پدافندی نیروهای خودی داشت که از طریق دریچه های کوچک فولادی (بسیار قطور) دید خوبی به سمت جلو پیدا میکرد. در سوی دیگر کانال که به سمت نیروهای عراقی بود، حدودا هر ۳۰ متر یک سنگر بتنی مستحکم جمعی ساخته بودند که محل استراحت نیروهای عراقی یا انبار سلاح و مهمات سبک و نیمه سنگین آنها بود.
🔹️سنگرهای داخل کانال با حجم زیادی از تجهیزات نظامی و امکانات رفاهی روز دنیا انباشته شده بودند. یکی از دوستان خوب و همراه در آن ایام، جناب حسن دستمرداد مزینانی که از فعالان خوب عرصه فرهنگی است، ایشان در آن ایام حدود ۱۵ سال بیشتر سن نداشت و از قد و قامت بسیار ریزی هم برخوردار بود. او در یک دسته دیگر از گروهان شهید شجیعی (گروهان ما) مشغول حرکت به سمت اروند رود بود. ایشان نقل میکردند: "با شهید حاج حسین اسماعیل آبادی به یکی از سنگرهای کانال مذکور وارد شدم، که بعد از مدت کوتاهی هم برادرمان علی آقای عسکری مزینانی - فعال عرصه فرهنگی و مدیر کانال شاهدان کویر - هم به ما ملحق شد. این سنگر زیر زمینی که شبیه یک آپارتمان ۶۰ متری بسیار مجهز ساخته شده و به تجهیزات یک منزل مسکونی و آشپزخانه مجهز شده بود. وقتی وارد این سنگر شدیم چای دم کرده گرم، شیر خشک و خرمای آماده مصرف داخل سنگ وجود داشت."
🔸شکستن آن خط پدافندی و تسخیر این کانال مجهز در شب عملیات، خودش از عجایب جنگ بود که فقط از قدرت ایمان و اخلاص غواصان بر میآمد. در حقیقت بازگشت عزتمندانه بقایای اجساد شهدای غواص که نزدیک به ۳۰ سال بعد یعنی در ۲۸ اردیبهشت سال ۱۳۹۴ به میهن اسلامی بازگشت و تجلیل قدرشناسانه مردم از آنها را باید در همین اخلاص مومنانه و شهادت سخت و مظلومانه آنها جستجو کرد. به تعبیر دیگر این راه خاکی و آسمانی را شهدای غواص به روی ما گشودند.
ادامه دارد....
✍️ احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۱ بهمن ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
✍️ از دژ خرمشهر تا دژ بصره (یادمان عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه)
❇️ گفتار پنجم: زوزههای مرموز زنجیروار
🔸️روز ۲۱ دی ماه ۱۳۶۵ و در تاریکی قبل از نیمه شب، به سوی لجمن درگیری حرکت کردیم داخل کانال به گونهای تاریک و استرسزا بود که اصلا فضای مسلط و شرایط اجازه دقت در آنچه از روی آنها میگذشتیم و جستجو در باره دلیل فرو رفتن پوتین در اجسام نرم زیر پا را به نمیداد. ولی برفراز سرمان به جای سوسوی ستارهها، آنقدر تیر رسام و منور در رفت و آمد بود که ستارهها در میان نور آنها گم شده بودند. تیرهای رسام که با زوزههای مرموز و به صورت زنجیروار و همانند دانههای تسبیح شب نما، گاهی در یک خط مستقیم و گاهی به شکل نیم دایره در بالای سرمان رقص مرگ میکردند و در دور دست کم سو و خاموش میشدند و یا با صدای مشابه قطرهای بزرگ باران در دل خاکریز فرو میرفتند. از حق نگذریم حوادث در حال وقوع؛ فضای اضطراب آفرین و در عین حال چشم نواز، خاطره انگیز و افسانهگون را ترسیم میکرد، به گونهای که در اوج استرس ذوق اهل هنر، ماجراجویی اهل خطر و دل اهل نظر را برمیانگیخت.
🔹️هنگامی که پس از حرکتهای پیاپی و خیز و نشستهای مکرر، فرصت کوتاهی برای استراحت فراهم میشد، با تمام تشویش و ترس پیدا و پنهانی که بود به محض آنکه سر را بلند میکردی و چشمت به مرواریدهای بلورین در حال حرکت (تیرهای رسام) و رقص قارچهای در حال فرود (منورها در حال سقوط) میافتاد که در آسمان پر از خشم و آتش سلاح های سبک و سنگین در حال فراز و فرود بودند، حال و هوای دوران کودکی در فکر و دلت زنده میشد و ذوق هنریت گل میکرد.️ (تلخند: به رغم آنکه هنوز ریش آنچنانی بر صورتم و آن کمک دوم شب رو همیشه خواب، نرویده بود؛ ولی الحق در آن ایام دلمان از دلهره ریش ریش شد؟!).☺️
🔸من با چنین احساسی، گو اینکه در تهران برای دیدن شهرفرنگ با آن جعبه جادویی پررنگ و لعاب رفته باشم و یا اینکه شب هنگام و در روستای کویریمان روی پشت بام خانه، میان شیار دو گنبد کاه گلی خوابیده و در حال چرتکه انداختن برای محاسبه ستارههای پرشمار و چشم نواز آسمان کویر بودم و از داشتن این همه ستاره بهوجد میآمدم. ولی حیف که در آن دوران هنوز شمارش ستارههایم به اعداد سه رقمی نرسیده، پلکهایم چون پرده قطور سیاه کعبه بر روی سنگهای نیمه روشن دیوارهای خانه خدا کشیده میشد و مرا همانند سفر حج تمتع در سال ۱۳۷۲ ه.ش در آرزوی دقت نظر در آنچه دوست داشتم و درک ضرافتکاری خانه خدا ببینم و محاسبه کنم، ناامید میکرد و آرزوهایی را که یک عمر در انتظار دیدنش بودم با این پرده سیاه پنهان میکردند و یا با نعره برچسب شرک و مشرک، شرطههای تندخوی سعودی به دلیل احتمال متبرک شدن به آنچه مبارک بود، دلم را میآزردند.
🔹️بازخوانی حوادث کانال عمیق و تاریک و سوسوی تیرهای رسام و رقص منورها، انسان را به همان حال و هوا خاص دوران کودکی میبرد ولی تفاوتاش با گذشته در این بود که روایتگر آن دوران، متصدی شهرفرنگ و یا خیال بافیهای کودکانهام بود. ولی در این صحنه به جزء نعرههای خشن گلوله توپ و خمپاره، غرش پیدرپی موشک کاتیوشا و زوزه زنجیروار تیرهای دوشکا و قناصه، کس دیگری فرصت و یا جرات روایتگری نداشت. البته در دوران کودکی فقط گاهگاهی شهاب سنگی دنبالهدار، شیاطین خیالم را پی میکردند و مانند تیرهای رسام در دور دست خاموش میشدند، ولی در اینجا لحظه به لحظه صدای انفجاری مهیب و یا روشن شدن رنگی نو از منورها و صدای ناله انسان مجروحی در گوش جانم شیپور رزم مینواخت.
ادامه دارد....
✍️ احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۲ بهمن ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
✍️ از دژ خرمشهر تا دژ بصره (یادمان عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه)
❇️ گفتار ششم: پنجرهای رو به خیال؟!
🔸دیدن تیرهای رسام، تابدانجا با هیجان و انگیزه درونی و استرس حوادث خوفآور پیرامونی درهم آمیخته شده بود که برای لحظاتی کوتاه، از محیط به شدت آشوبناک و درهم و برهم اطراف غافل شدم و در تاریخ و تصویر اوهام و خیالات غرق بودم که فرمانده ساده دل و کم رو و ریزنقش دسته! صدا زد برادر احمد کجایی؟! برخیز عزیزم همه رفتند، دیر بجنبی تنها میمونیها.
🔹️آن قدر این جوان روستایی ساده و محجوب بود که در آن موقع از دست کسانی که منصب فرماندهی را به او داده بودند، دندان قروچه میکردم و در دلم کلی ناسزا نثارشان میکردم که این آدم نصف و نیمه که از من نوجوان هم، ریزتر و کم حرفتر است در صحنه خطر با جان من و رفقایم بازی خواهد کرد.؟! ولی حالا با گذشت زمان به خاطر آنچه پس از این ساعت بر او گذشته، از خیالات پریشان و از گمانههای مشکوک آن وقتم، شرمسار و خجل میشوم و در دل آرزو دارم که در لحظهای واقعی یا مجازی، دوباره او را ببینم و در برزخ خیالم بازهم صدای دلنوازش را با آن لهجه ترک زبان و مسلک روستایی بشنوم که برادر احمد کجا سیر میکنی؟ این دفعه دیگه حتما جا ماندی!... 😓
بگذریم؛ ماجرای آن احساس لطیفم و این آرزوی خوش باشد به وقت و روایتی نو که در گفتارهای بعدی خواهد آمد.
🔸القصه تنها چشمانداز ما در هنگام حرکت در داخل کانال به غایت تاریک، همان شکاف آسمان بالای کانال بود که ستارههای شهابگون و با گردنبند مرواریدهای مصنوعی، در بالای سرمان روان بودند. این پنجره گشوده بر آسمان شلمچه، برای مدت کوتاه، ولی مکرر توسط کرمهای شب تاب (تیرهای رسام) در حال عبور و عروسهای دریایی در حال سقوط (منورها چتردار)، روشنی بخش محفل خیالاتم و بهانه فرار ذهنم از خوف و خطر پیرامونم میشدند.
🔸در هنگام حرکت به سوی لبه منطقه درگیری (لجمن)، گاهی میدویدیم، گاهی میخزیدیم، گاهی میرمیدیم و گاهی هم به خاطر شدت آتش دشمن، خودمان را مانند سفره ماهی بر روی هرآنچه روی زمین بود از جمله بر روی گلولای کف کانال پهن میکردیم. بگونهای به زمین میچسبیدیم که موقع درخواست فرماندهان برای بلند شدند، با وجود شرایط سخت کف کانال از جمله لجنهای راکد و متعفن، اما دوست داشتیم حتی روی همین لجنها هم برای چند دقیقه بخوابیم و الحق و الانصاف هم زیر این آتش و در میان خون، آنقدر این خواب چند لحظهای دوست داشتنی بود که مثل خواب زیر کرسی در شبهای برفی لذت بخش و دلچسب بود.
ادامه دارد...
✍️ احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۳ بهمن ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
✍️ امام هادی؛ از دلالت شناختی تا هدایت عاطفی
💠 امام هادی «علی بن محمد» مشهور به علی النقی، فرزند امام جواد (ع) و مادرش سَمانه مشهور به اُمّ ولد بود. آن حضرت در ۱۵ ذیالحجه سال ۲۱۲ یا ۲۱۳ ه.ق در روستايى به نام صريّ نزديك مدينه دیده به جهان گشود و در سال ۲۲۰ ه.ق منصب امامت یافت و حدود ۳۴ سال هادی امت بود و در سال ۲۵۴ ه.ق به دستور معتز عباسی در سامرا به شهادت رسیدند.
🔸 بخشی از مهمترین دستاوردهای زیست فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی و سیاسی امام هادی (ع) عبارتاند از:
۱. تبیین معارف مکتب ولایت و امامت در شرایط تغییر رویکردهای سیاسی و معنوی بنی عباس، برای جایگزین اخباری گرایی اشعری به جای عقلگرایی معتزلی؛
۲. شبه زدایی از مبانی و معارف توحیدی و اسلامی در مواجهه با اندیشههای وارداتی از فلسفه یونانی، تا ادیان تحریفی و خرافهگرایی فرق انحرافی؛
۳. جامعیت بخشی و نهادینهسازی نظام ارتباطی منسجم و معتبر امام و مردم، از طریق واسطههای فاضل و صالح همچون: عبدالعظیم حسنی(س)؛
۴. عمق بخشی به معرفت مردم از ماهیت و کارکردهای متنوع ولایت و امامت و توسعه مودت دوسویه امامت و امت، از طریق تدوین و ترویج زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه؛
۵. توصیه و توسعه به افزایش کمی و کیفی زیارت حضرت امام حسین(ع)، به دنبال اقدام خبیثانه متوکل عباسی در تخریب قبر مطهر سید الشهدا (س)؛
۶. آمادهسازی فرهنگی و اعتقادی جامعه اسلامی، برای دوران کاهش دسترسی مردم به امامین عسکرین و غیبت آخرین حجت الهی (عج).
♻️ یافتههای راهبردی
برخی از گزارههای که حکایت از اثرگذاری عمیق تدابیر امام هادی (ع) در شرایط زمانی حیات و زمینههای مورد انتظار پیشرو بود، عبارتاند از:
🔅 یکم. فراخوان اجباری امام از مدینه به سامرا و نظارت سخت خانگی و حصر پادگانی ایشان توسط دولت متوکل عباسی، بازتاب دهنده این واقعیت است که؛ اهداف راهبردی و سیاستهای عملیاتی امام هادی (ع) ناشناخته و در عین حال مؤثر بوده است. به همین سبب است که تدابیر و شبکه ارتباطی امام، برای ساختار حکمرانی و خلافت عباسی تهدید وجودی محسوب میشده است.
🔅 دوم. تلاش امام هادی (ع) برای تضمین اصالت و حقانیت معارف اسلام ناب و مدیریت و رهایی بخشی مردم و محبان از شبهات مرتبط با تعامل فلسفی، عقلانی و مذهبی در دوره گذار از اندیشه معتزلی مأمونی به وارثان اشعری عباسی، منجر به حفظ استقلال فکری و ماهیت اعتدالی مکتب اهلبیت شد.
🔅 سوم. زیارت جامعه کبیره یکی از مهمترین یادگارهای امام هادی (ع) است که از یک سو دارای فصاحت بیانی و بلاغت گفتمانی و از سوی دیگر دارای استحکام نظری و اصالت محتوایی است. متنی که "دلالت شناختی امام و هدایت عاطفی امت در عصر غیبت" محسوب میشود.
✍️احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/۴ بهمن ماه ۱۴۰۱ ه.ق/ ۳ رجب ۱۴۴۴ه.ق مصادف با شهادت امام هادی (ع)/.
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ای گپ و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
#امام_هادی_راهبردها_سیاستها
#زیارت_جامعه_کبیره
#فصاحت_بیانی_بلاغت_گفتمانی
#دلالت_شناختی_هدایت_عاطفی
✍️ از دژ خرمشهر تا دژ بصره (یادمان عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه)
❇️ گفتار هفتم. معاشرت سخت با اجسام نرم؟!
🔹چون کانال کوچک و رفت و آمد در داخل آن زیاد بود، هنگام توقف - که مکرر اتفاق میافتاد بعضا سرم را روی دیوار کانال یا روی کوله پشتی نفر جلو میگذاشتم و پلکها را به یاد بالین نرم هدیه مادر روی هم فرود میآورد، - مادر هماکنون بیماری سخت دارد و محتاج دعای شما عزیزان است - ولی تا میآمد پلکهایم گرم شود دو باره همان صدا و فریادها که بلند شید برادرها صبح شد. ️تا آمدم از جای خودم بلند شوم، روی لبه خاک ریز چند صدای زوزه و بعد هم صدای تپ و تپ پیدرپی آمد از شکلات پیچ (ماجرای شکلات پیچ باشد برای گفتارهای بعدی) پرسیدم این صدای چیه، با همان زبان طنز همیشگی گفت: "قال دوشکا علیه لعنه؛ انا تپ تپ و لازم انت کپ کپ." جمله ساده و به ظاهر عربی بود که اسرار درونی آدمهای حاضر در صحنههای سخت را بر ملا می کرد.
🔸فردا صبح که هوا روشن شد، شکل و قیافه گرد و غبار گرفته و پوتینها و لباسهای پر از گل و لای ما دیدنی بود. البته از شما چه پنهان وقتی روی زمین میخوابیدم بعد از مدت کوتاهی، ارادهها برای برخاستن از روی زمین سست میشد ولی همان فرمانده دسته ریزنقش و یا فرماندهان گروهان با بانگهای خود به این مضمون که؛ برادر نمونی روی زمین گرم، ننوشی چای گرم، نپیچی لای پتوی نرم، نترسی از دشمن بیشرم، دوباره یا روحیه و جان تازه در کالبدمان میدمیدند یا اینکه خجالت را نصیبمان میکردند و باعث میشد سریش چسبناک خستگی و با طمع ترس وجودمان کمی سست شود و امکان مجددی برای کنده شدن از زمین را پیدا کنیم.
🔹️پس از برخواستن از سجده وحشت؛ ابتدا با پامرغی هراس، سپس با رکوع دلهره و در ادامه با قیام متصل به اضطراب حرکت را آغاز می کردیم ولی با دیدن فرماندهانی که با قامت افراخته حرکت میکردند همچون حاج هادی طالعی و فرمانده دسته نصف و نیمه، آرام آرام مجبور میشدیم قامت کمان کمر را راست کنیم و مثل تیر از چله کمان دررفته، داخل کانال بدویم و هر آنچه زیر پا بود را نادیده بگیریم.
از همان لحظه ورود و حرکت در داخل کانال، هرازگاهی پاهایم چند سانتی متری در یک جسم نرم و لطیف فرو می رفت، حس من در این لحظه مانند حرکت میان شوره زارهای ساحل کویر، در هنگام چیدن قارچ بود. فرصتی که در اوایل فصل بهار پس از بارانهای موسمی فراهم میشد. در این فصل زمین شوره زار ساحل کویر دارای تنوع خاک شده و زمین در بستر جوی بارها، سفت و سخت و در دو سوی خارج از آن بسیار نرم است. دقیقا در فاصله میان این دو و در کناره خارهای خودرو، قارچهای وحشی میرویند. هنگام جستجو در این فصل، بوی قارچ تازهی وحشی و عطر خاک رس و نمکین ساحل کویر در هم میآمیزند و حس خوش حیات را در کالبد انسان میدمند.
🔸با این احساس در فضای کانال، مانده بودم که پایم را روی چه چیزی می گذارم که یادآور خاک نرم ساحل کویر است.؟! اما تاریکی هوا، شدت آتش و دغدغه عقب نیفتادن از گردان و جانماندن از همراهان حاضر در آن معرکه تاریخی، اجازه نمیداد جستجوگر پاسخ سئوالم و پیجوی علت نرمی اجسام زیر پاهایم باشم.
🔹️صبح فردا که هوا روشن شد فهمیدم آن اجسام نرم، اجساد نیروهای ارتش بعث بوده است که دیشب هرازگاهی قدمهایم را روی آنها میگذاشتم و یا وقتی روی زمین میخیزیدم، احتملا سرم را روی بخشی از بدنشان میگذاشتم. این در حالی بود که فکر میکردم همواره کنار همرزمان خودی هستم، ولی در حقیقت بعضی وقتها در کنار و یا در لابهلای جنازههای سربازان ارتش بعث روی زمین بیخیال آرميده بودم.
🔸بعدها آن شب پر استرس و حساس و در عین حال پر ماجرا را در چند جای دیگر تجربه کردم:
اول. مدت کوتاهی بعد از این در عملیات کربلای ۸ و در همین منطقه؛
دوم. فروردین سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای یک و هنگام آزادسازی شهر مهران؛
سوم. در حج تمتع سال ۱۳۷۲ و در هنگام حرکت پیاده روی شبانه و مضطربانه از مشعر به منی؛
چهارم. در سفر مکرر زیارت اربعین طی چند سال اخیر و در هنگام پیاده روی از نجف به کربلا.
ادامه دارد...
✍️ احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۵ بهمن ماه ۱۴۰۱ه.ش/.
💎کانال تلگرامی طلایی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال ایتا، روبیکا، سروش و واتسآپ
🔅 @Rahnegar
May 11