فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨با توکل به نامت یا الله
🌿✨و چه مبارک و خجسته است
🌸✨روزی که با نام زیبای تو
🌿✨و با توکل بر اسم اعظمت.
🌸✨آغاز می گردد یا رب العالمین
🌸✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
🌿✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو
🌸✨در ایــن روزهــای بــهــاری
🌿✨پناهمان باش ای بهترین یاور
┅✿❀🍃🌷🍃❀❀🍃🌷🍃❀✿┅
فوروارد حلال
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷💗یکشنبه تون عالی
🌸✨الهی زندگیتون
🌷💗بی گره بافته بشه
🌸✨نقش آرامش
🌷💗طرح شادی
🌸✨درقالب خوشبختی
🌷💗به صدهـزار رنگ
🌸✨خوشگلتـر از
🌷💗گلهـای باغچـه
🌸✨صبحتون تون شاد
🌷💗و سرشار از زیبـایی
┅✿❀🍃🌷🍃❀❀🍃🌷🍃❀✿┅
فوروارد حلال
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
#پارت867 🌹دختر باران🌹
صداهایی که از پایین میاد نشون میده اومدن و دارن کار می کنند.
*مریم جان مراقب خودت باش سلام به شوهرت هم برسون.
بلند میشم در رو قفل می کنم .
_چشم بزرگیتون رو می رسونم خداحافظ.
شروع به درس خوندن می کنم.یک لحظه صدای کولر بلند شد و همراه اون گرد و خاک داخل اتاق رو پر کرد.
در حالی که سرفه می کردم بلند شروع به خندیدن کردم هوای اتاق حالت مه شده بود می دونستم طبقه ی بالا کسی نیست برای همین در رو باز کردم.
از پایین هم صدای خنده می اومد معلوم بود همه دارند به این وضعیت می خندند و اوضاع پایین بهتر از این بالا نیست.
صدای محمدجواد باعث شد لبخندم پهن تر بشه.
-نخندید خانمم تازه گردگیری کرده پوستم رو می کنه.
*داداش حق داره این چه وضعش هست؟تو خودت گرمت نمی شد که این بدبخت رو سرویس نکردی؟ مرد حسابی پوشال کولر عین موکت شده بود.
-وقتی آدم یک نفره به هیچی احتیاج نداره.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
رمان واقعیت محور
ژانر: عاشقانه ، روانشناسی ، درام،اجتماعی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
لينك كانال زاپاس دختر باران
https://eitaa.com/joinchat/2839872205Cf36e7b9fc1
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداریو فوروارد و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥
رمان دارای کد ثبت در وزارت ارشاد است کپی پیگرد قانونی دارد
با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه
https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷ان شاءالله امروز
💖بهترین روز🌷🍃
🌷زندگیتون باشه
💝پرازخیروبرکت🩵
🌷پراز شادی وآرامش
💝پراز موفقیت ولبخند💖
🌷 وهمیشه قلبتون💗
💝پر از عشق و آرامش باشه🌷
┅✿❀🍃🌷🍃❀❀🍃🌷🍃❀✿┅
فوروارد حلال
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
افسانه ها و قصه های عامیانه مردم ایران
درویش حیله گر
#پارت_1
🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷
پادشاهى بود عادل و رعيتپرور. يک روز رفت
جلوى آينه و ديد ريش او جوگندمى شده است
با خودش گفت: پاى من لب گور رسيده و
هنوز جانشينى ندارم.
چند روز بعد سر و کله يک درويش پيدا شد. شاه به درويش گفت:
'من چهل زن دارم که خدا به هيچ کدام آنها
اولادى عطا نمىکند. چهل اسب دارم که هيچ
يک کره نمىآورند.'
درويش سيبى از جيب درآورد، آن را دو نيم کرد و به پادشاه گفت:
اين نصف سيب را به چهل قسمت کن و به
هر يک از زنانت يک قسمت بده، نصف ديگر را
هم چهل قسمت کن و هر قسمت را به يک
اسب بده، همه آنها باردار مىشوند.
من پس از يک سال برمىگردم و تو بايد يکى از
بچهها و يکى از کرهها را به من بدهي.
پادشاه قبول کرد. درويش رفت.
همه زنها و اسبهاى پادشاه باردار شدند.
پس از يک سال درويش آمد و يکى از دخترها و
يکى از کرهاسبها را برداشت و برد.
درويش افسار کره اسب را به دست داشت و
دختر هم روى کره اسب نشسته بود.
رفتند و رفتند تا به باغى رسيدند.
درويش خواست در باغ را باز کند متوجه شد
کليد را با خود نياورده است.
به دختر گفت:
تو اينجا باش تا من روم و کليد را بياورم.
وقتى درويش رفت کرهاسب به دختر گفت:
اين درويش قصد دارد تو را بکشد.
اگر باور نمىکنى برو توى باغ و نگاه کن.
🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷
فوروارد و کپی بدون ذکر منبع حرام است
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
┅✿❀🍃🌷🍃❀❀🍃🌷🍃❀✿┅
اين متن آرامش خاصی به آدم میده!
بخونيد و لذت ببريد👌🍎🍃
خداوندا...
تو ميدانی که من دلواپس
فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زيبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهايت
مرا تنها تو نگذاری
که من تنهاترين تنهام؛ انسانم
⠀
خدا گويد:
تو ای زيباتر از خورشيد زيبايم
تو ای والاترين مهمان دنيايم
تو ای انسان!
بدان همواره آغوش من باز است
شروع کن... يک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
┅✿❀🍃🌷🍃❀❀🍃🌷🍃❀✿┅
فوروارد حلال
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
رمان هایی که برای خواندن آن دعوت شده اید
🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷
1_دختر باران: در vip پایان پیدا کرد.
ژانر:واقعیت محور، عاشقانه، پلیسی، درام، اجتماعی
🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷
2_با عشق : رمانی آنلاین
ژانر:واقعیت محور، عاشقانه، پلیسی، درام، اجتماعی
🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷🩷
3_افسانه ها و قصه های عامیانه مردم ایران
ژانر: تخیلی و داستان کوتاه
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
پارت ها در بنرها واقعی بوده است پس صبور باشید
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پارت868 🌹دختر باران🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
*فعلا داش بی خیال شو فکر این باش جواب رئیست رو چی میدی ؟
صدای قهقهه بلند شد.
مرد دیگه ای که معلوم بود سنش بالاتر هست گفت:حالا اوضاع شماهام بهتر از محمدجواد نیست بساطتون رو جمع کنید بریم.
-دستتون درد نکنه.
وقتی از رفتن همه مطمئن شدم از پله ها پایین رفتم.محمدجواد با دیدنم شرمنده دستی پشت گردنش کشید.
-شرمنده عزیز.
_فدا سرت اشکال نداره دوباره تمیز می کنم.
به کف اتاق خواب که شیشه ها جمع شده بود و نرده و توری وصل شده بود نگاه کردم.
_دستت درد نکنه،چه همه رو هم یهویی انجام دادن.
- هرجا میرم باهام نمیای گفتم حداقل کاری کنم خونه امنیت داشته باشه.
_ولی همه جا رو خاک برداشته.
حتی روی فرش ها هم گرد و خاک نرم نشسته بود.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
رمان واقعیت محور
ژانر: عاشقانه ، روانشناسی ، درام،اجتماعی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
لينك كانال زاپاس دختر باران
https://eitaa.com/joinchat/2839872205Cf36e7b9fc1
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداریو فوروارد و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥
رمان دارای کد ثبت در وزارت ارشاد است کپی پیگرد قانونی دارد
با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه
https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با خودم عهد کرده ام شاد باشم .
بیخیالِ هر چیز که دلم را می رنجاند ...
بیخیالِ هر چیز که لبخند را از صورتم
می دزدد ...
متمرکز می شوم روی داشته هایم ...
به جای دشمنی ها و حسادتها ؛
دوستانم را می بینم ... و شوقی که برای موفقیت و خوشبختی ام دارند ...
به جای مشکلاتم ؛
به موفقیت و شادی هایِ پیش رو
و پشت سرم چشم می دوزم ...
و میخندم ... از تهِ دلم می خندم ...
من اگر هیچ هم نداشته باشم ،
خدایی دارم که برایِ شادی و لبخندِ من ،
همه جوره حمایتم می کند ...
به جایِ همه ، به خدایی تکیه می کنم
که بی منت ، روزی ام می دهد و
بی منت ، هوایِ بیقراری ام را دارد ...
من با خودم عهد کرده ام شاد باشم ...
و این بزرگترین گامِ موفقیتِ من است ..😍♥️
فوروارد حلال
https://eitaa.com/raingirli
با عشق #p15
نویسنده:زینب زارعی حبیب آبادی
ژانر: روانشناسی،عاشقانه،طنز،درام،اجتماعی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷 🌷🌷
🌷 🌷
به زور پیراهنش را از تنش در آوردند.
به دیوار تکیه داد بدن ورزشکاری با عضلات
سفتش حالا خودنمایی می کرد
دکتر بعد از معاینه گفت :
برای اجرای حکم مشکلی نیست.
پسرک نگاه بی روحی به قاضی و پدرش انداخت و گفت:
به خداوندی خدا از اینجا بیرون برم
باز کار خودم رو می کنم حاجی این بار میارم تو خونه ات می خورم.
مامور اجرای حکم با صدایی رسا گفت:
_رو به دیوار ،دست ها به دیوار حکم اجرا میشه.
کاری که از او خواسته بودند انجام داد
ضربه ی اول که زده شد احساس کرد پوست بدنش همراه با شلاق کنده شد.
ضربات بعدی توانش را برید
انگار هزاران زغال گداخته روی پوست تنش کشیده اند.
زیر لب خدا را صدا زد ،تمام صورتش از عرق
خیس شده بود دیگر صدای شمارش ها را
نمی شنید،زمزمه کرد:
درد دارم
خودش را جمع کرد و بیشتر به دیوار نزدیک شد.
مگر نمی گفتند مستی و راستی؟
پس چرا همه از مست او می ترسیدند؟
با شنیدن عدد هشتاد روی زمین زانو زد.
با بی حالی گفت:
دنیای اطرافتونو به گند می کشم تا بفهمید من کی هستم.
دست دراز کرد پیراهنش را برداشت
بی توجه به نگاه دیگران از جا بلند شد
پیراهنش را پوشید.
تماس پارچه با زخم ها سوزش بدنش را بیشتر کرد
صورتش را جمع کرد ولی چاره ای نبود.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
هرگونه کپی برداری و فوروارد و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥
رمان دارای کد ثبت در وزارت ارشاد است کپی پیگرد قانونی دارد
کد ثبت وزارت ارشاد:#178569
با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه
https://eitaa.com/joinchat/4140696202C1f4646c5de
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺧﺪﺍﯼ مهربانیها
ﺑﯿﺶ ﺍﺯﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺑﺮﺍﯼ
ﻫﺪﯾﻪﺍی ﮐﻪ ﻫﺮ شب
ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺍﻣﯿﺪ
ﺑـﻪ ما میدﻫﯽ از ﺗﻮ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭیم
ﻫﺪﯾﻪﺍﯼ ﮐﻪ ناﻣﺶ
آرامش اسـت . . .!
شبتون در آرامش🌙😍❤️🌿
┅✿❀🍃🌷🍃❀❀🍃🌷🍃❀✿┅
فوروارد حلال
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli