eitaa logo
روانشناسی یا فطرت شناسی
165 دنبال‌کننده
957 عکس
29 ویدیو
11 فایل
سایکولوژی روان‌شناسی نیست! سایکولوژی خوانده پشیمان
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ نگاهی به زندگی و نظرات کارل یونگ - روان رنجوری - تفکر خودکشی - خودمحوری - روابط نامشروع - معرفت تثلیثی (انسان شناسی تثلیثی) - احضار روح - ترویج فحشا و روابط نامشروع - رابطه با صهیونیست ها - انکار نیاز به ایمان به خدا @ravanshenasi_fetrat
✝️ (2) انسان شناسی تثلیثی در انسان شناسی تثلیثی یونگ، انسان سه پاره است و از سه بخش مجزا تشکیل شده و فاقد یکپارچگی است. از نظر یونگ انسان از سه قسمت من، ناهشیارشخصی و ناهشیارجمعی تشکیل شده است. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
✝️ (2): کارل یونگ نسبت به انسان نگاه جبرگرایانه نداشت و معتقد بود شخصیت ممکن است تا اندازه­ای به وسیله تجربیات کودکی و توسط کهن­ الگوها (دیرین گونه ها) تعیین شود. وی هدف نهایی و لازم زندگی را تحقق بخشیدن به خود می ­دانست. تجربه ­های باستانی موجود در ناهشیار جمعی به وسیله موضوعات یا الگوهای تکراری آشکار می­ شوند که یونگ آنها را کهن الگو یا صورت­ های ازلی نامید. کهن­ الگوها با تکرار در زندگی نسل­های متوالی در روان ما تثبیت شده­ اند و در رؤیاها و خیال­ پردازی­های ما آشکار می­ شوند. وی کهن­ الگوهای اصلی را پرسونا (نقاب)، آنیما (زن)، آنیموس (مرد)، سایه (غرایز) و خود می­داند. از نظر وی قدرتمندترین کهن­ الگو سایه است که شامل غرایز بنیادی و ابتدایی می­ شود. کهن­ الگوی من مسئول کنترل سایه (غرایز) است تا خلاقیت و نشاط را به اندازه کافی داشته باشیم. کهن­ الگوی خود وحدت، یکپارچگی و هماهنگی کل شخصیت را نشان می­­دهد. یونگ هدف نهایی زندگی را تلاش به سوی کامل شدن می ­داند. کهن­ الگوی خود شامل کنار هم قرار گرفتن و توازن تمام قسمت­های شخصیت است. در کهن ­الگوی خود، فرایندهای هشیار و ناهشیار همگون می­ شوند به طوری که خود یعنی کانون شخصیت، از من به نقطه ­ای از تعادل در نیمه راه بین نیروهای متضاد هشیار و ناهشیار منتقل می­شود ( سایه، من و خود). به نظر یونگ تا وقتی دستگاه­ های دیگر روان رشد نکرده باشند، کهن­ الگوی خود نمی­ توانند شروع به ظاهر شدن کند. این حالت حدود میان سالی اتفاق می­ افتد که در نظریه یونگ دوره بسیار مهم انتقال است، همانگونه که در زندگی خود او بود. شکوفا شدن خود مستلزم هدف­ها و برنامه­ های برای آینده و درک دقیق توانائی­ های شخص است. منبع: نظریه های شخصیت شولتز 🆔 @ravanshenasi_fetrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ یونگ: من نیازی به باور داشتن به خدا ندارم! 🔺 یونگ به عنوان یکی از های بزرگ که البته گرایشات ماورائی و دینی دارد و 9 نفر از بستگان او کشیش هستند، در پاسخ به سوال خبرنگار که می پرسد «آیا هم اکنون به خدا باور داری؟» می گوید: «من خدا را می شناسم و نیازی به باور داشتن به خدا ندارم!». (ثانیه 11) نتیجه یک عمر مطالعه سایکولوژی یونگ عدم باور به خدا است. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
⭕️ یونگ و جاهلیت مدرن جاهلیت مدرن یعنی کسی ده ها کتاب نوشته باشه و پدر و پدربزرگ و هشت نفر از عموهاش کشیش باشن، ولی به خدا ایمان نداشته باشه! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
یونگ و رابطه نامشروع طبق فیلم «یک روش خطرناک» یونگ با مراجع (بیمار) خود رابطه نامشروع داشت! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
✝️ انسان شناسی تثلیثی یونگ یونگ در مورد ماهیت انسان به تثلیث و سه گانه من، ناهشیار فردی و ناهشیار جمعی و همچنینف سه گانه خود، من و سایه (آنیما و آنیموس) اعتقاد داشت! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 یونگ و عدم ایمان به خدا خبرنگار: در کودکی به خدا ایمان داشتی؟ یونگ: بله خبرنگار: الان به خدا ایمان دارید؟ یونگ: الان؟ جواب دادن به این سوال سخته ... خدا رو می شناسم، نیازی به ایمان به خدا ندارم، خدا رو می شناسم! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
😈 دانشگاه های مروج الحاد در حالی که برخی سایکولوژیست ها (مثل کارل یونگ) صراحتا منکر ایمان به خدا هستند، چرا تفکرات منحط این افراد در دانشگاه به عنوان علم و رشته روانشناسی آموزش داده می شود و ایمان جوانان را مخدوش می نماید؟ 👈 آیا دانشگاهی که به آموزش الحاد می پردازد، شایسته مردم و نظام جمهوری اسلامی است؟ 🆔 @ravanshenasi_fetrat
😈 سایکولوژیستهای بدکردار: یونگ 🔺کارل یونگ پزشک و فیلسوف و سایکولوژیست سوئیسی است که گاهی به خودکشی فکر می کرد. وی در 38 سالگی دچار بیماری روانی سختی شد. یونگ دارای معرفت تثلیثی بود ✝️ و انسان را دارای سه بخش من، ناهشیار شخصی و ناهشیار جمعی می دانست. 🔺با اینکه 9 نفر از بستگان یونگ کشیش بودند (پدر، پدربزرگ و عموها)، ولی نه تنها از نظر اخلاقی یک انسان لاابالی بود و با بیمارانش رابطه نامشروع داشت و به هنری موری هم توصیه کرد با زن شوهردار رابطه داشته باشد، بلکه به خدا هم ایمان نداشت و مدعی بود خدا را می شناسد و نیازی به ایمان به خدا ندارد! 🔺 نکته آخر و مهم اینکه دختر راکفلر میلیون ها دلار برای گسترش مؤسسه یونگ در اختیار وی گذاشت تا افکار پلیدش را اشاعه دهد. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
📚کتاب شناسی یونگ 🔺 یونگ کتاب های زیادی در مورد سایکولوژی و انسان نوشته است، ولی این کتاب ها و علم زیاد باعث سعادت وی نشده است. با توجه به اینکه جهل ندانستن نیست، بلکه اصرار بر دانسته های غلط است، می توان گفت علم یونگ نشان دهنده غرق شدن او در جهل است. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
✝️ یونگ و معرفت تثلیثی 🔺 یونگ به معرفت تثلیثی اعتقاد داشت و دچار شرک معرفتی بود. وی قائل به یکپارچگی انسان نبود و معتقد بود انسان سه بخشی است و از سه قسمت مجزای من، ناهشیار فردی و ناهشیار جمعی تشکیل شده است! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
😈 یونگ و رابطه نامشروع 🔺 همانگونه که در فیلم «یک روش خطرناک» (A Dangerous Method) نشان داده شده، یونگ با بیمارانش رابطه نامشروع داشت. وی حتی هنری موری را که با یک زن شوهردار رابطه داشت، تشویق به ادامه رابطه کرد. موری به دلیل همین توصیه یونگ به سایکولوژی علاقه مند شد و در رشته سایکولوژی تحصیل کرد، زیرا می توانست به خواسته هایش برسد! 👈 سایکولوژی علمی فردمحور بوده و به امیال و خواسته های فرد می پردازد. یکی از مشکلات مهم علوم انسانی غربی این است که به هست ها پرداخته و پدیده ها را توصیف می کنند و دغدغه یافتن راه درست زندگی را ندارند! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 من خدا را می شناسم، پس ایمان ندارم! 🔺 یونگ مدعی بود خدا را می شناسد و نیازی به ایمان به خدا ندارد! نکته اینکه، شناخت خداوند مقدمه ایمان به او و مؤمن شدن است، ولی یونگ مدعی است اصل شناختن است و نیاز به ایمان نیست! رنه دکارت فیلسوف فرانسوی هم طبق کوژیتو مدعی بود «من می اندیشم، پس هستم» و ملاش بودن خود را اندیشیدن می دانست! «کوگیتو ارگو سوم» (Cogito ergo sum). دکارت طبق این جمله که به کوژیتو معروف است، وجود خودش را با شک کردن و اندیشیدن ثابت می کند، یعنی اول شک می کند، بعد به شکش فکر می کند، بعد می گوید حالا که من شک می کنم و به آن فکر می کنم، پس هستم: من می اندیشم پس هستم! 👈 از آنجا که ملاک موفقیت و سعادت انسان، ایمان و عمل صالح (به مثابه یک و صفر) است، فقدان ایمان نتیجه ای جز شکست و خسارت ندارد. افرادی مثل یونگ در صورت عدم ایمان، هرگز انسان های موفقی نبوده اند و صلاحیت راهنمایی دیگران را ندارند! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔺 یونگ تجربه گرا یونگ: من پیرو اصالت تجربه ام و از نظر پدیده شناسی تبعیت می کنم! 📔 کتاب روانشناسی و دین، ص 1 👈 یونگ که به اعتراف خودش یک تجربه گرا است، تلاش می کند دین را از منظر سایکولوژی بشناسد، ولی از این نکته غافل است که مؤلفه های دین تجربی نیستند و قابل شناختن به وسیله تجربه صرف نیستند. 🔸 از آنجا که یونگ تجربه گرا است و تلاش می کند دین را از منظر پدیدارشناختی و نگاه فرد بشناسد، دچار خودمحوری بوده و از مسیر کشف حقیقت دور می شود. یونگ انسان را اصل و مرکز تلقی می کند و سعی می کند حقیقت را به وسیله انسان بشناسد، در حالی که انسان اصالت ندارد و نقطه تمرکز شناخت حقیقت نیست، بلکه باید تلاش کند به سمت حقیقت حرکت کند و خودش را با آن تطبیق دهد. 🔸 منابع دین که شامل وحی (کتاب آسمانی) و عترت (گفتار و رفتار انسان های کامل) و عقل می شود، در دین شناسی یونگ جایگاهی ندارد. وی با رویکرد انسان گرایی و تجربه گرایی، نه تنها به حقیقت نزدیک نمی شود، بلکه باعث سردرگمی و انحراف بیشتر او می شود. 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 یونگ؛ اسیر تجربه گرایی 👈 یونگ در کتاب روانشناسی و دین به صراحت اعتراف می کند که دین را صرفا از لحاظ تجربی بررسی می کند، در حالی که دین امری فراتجربی است و با حواس قابل شناخت کامل نیست! 🔺 یونگ: تجربه یکی از روش های جذب دانستنی ها است که ادراک را بدون آن اساسا نمی توان حاصل کرد. از آنجا که دین به میزان بسیار چشمگیری جنبه روانشناسی [بخوانید سایکولوژیکی و ذهن شناختی] دارد، موضوع را صرفا از نظر تجربی مورد پژوهش قرار می دهم، یعنی بنا را فقط بر مشاهده پدیده ها می گذارم و از هر گونه ملاحظات فوق طبیعی یا فلسفی می پرهیزم (کتاب روانشناسی و دین، صفحه 2). 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 دین شناسی ناقص یونگ برخی از نظرات منحط یونگ در مورد دین که در کتاب روانشناسی و دین آمده، چنین است: 🔺 «اصطلاح دین معرف حالت خاص وجدانی است که بر اثر درک کیفیت قدسی و نورانی تغییر یافته باشد». 📌 یونگ در این تعریف دین را از نگاه صرفا فردی تعریف می کند و آن را یک حالت درونی می داند، در حالی که دین فراتر از فرد است و شامل وحی و عترت و عقل می شود. وی در ادامه می گوید: 🔺 «حتی تعداد اصول دین محدود نیست و در طول زمان ممکن است افزایش یابد و این اصل شامل رسوم و مناسک نیز می شود». 📌 متأسفانه یونگ نگاه بسیار ناقص و سخیفی نسبت به دین دارد و با توجه به تعریف ناقص دین و عدم فهم چهارچوب های اصلی دین، آن را فاقد اصول ثابت و مشخص می داند. یونگ در ادامه می گوید: 🔺 «تردیدی نیست که نه تنها بودا یا محمد [صلی الله علیه و آله و صلم] یا کنفوسیوس یا زرتشت، بلکه به همان درجه میترا (مهر) و آتیس و سیبله و مانی و هرمس و خدایان بسیاری از ادیان نامأنوس دیگر نیز مظهر پدیده های دینی هستند» 📌 یونگ با این جملات تیر خلاص را به دین شناسی خود می زند و با فریاد بلند اعتراف می کند که اعتقادی به جایگاه خاص انبیاء و رسالت آنها و متفاوت بودن آنها با انسان های عادی ندارد و یکی از اصول دین یعنی نبوت را نمی شناسد! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی غربی 🔺 کارل یونگ: قدرتمندترین کهن­ الگو (دیرین گونه) سایه است که شامل غرایز بنیادی و ابتدایی می­ شود 👈 یونگ که به ظاهر دارای گرایشات مادی زیادی است، پس از عبور از نظریه سایکوسکشوال فروید و پرداختن به مسائل غیرمادی، همانند فروید اسیر غرایز می شود و مهمترین بعد شخصیت انسان را غرایز او می داند و همچنان در حیوان انگاری انسان متوقف می شود! 🆔 @ravanshenasi_fetrat
😈 یونگ؛ پیرمرد هرزه 🔺 همسر موری، ژوزفین، بعد از 20 دقیقه صحبت با یونگ که می گفت همسر او چقدر به زندگی کردن با او و کریستیانا هر دو باهم نیاز دارد، سریعا برداشت کرد که یونگ «پیرمردی هرزه» است 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 کارل یونگ و دین شناسی مخدوش 🔺 یونگ: دین توهمی است که آدمی را در حالت روانی کودکانه نگه می دارد! 📕 منبع: کتاب روانشناسی دین، نوشته دیوید وولف، ص 597 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 کارل یونگ و دین شناسی مخدوش 🔺 یونگ: دین یکی از دیرینه ترین و عام ترین جلوه های ذهن آدمی است! 📕 منبع: کتاب روانشناسی دین، نوشته دیوید وولف، ص 596 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 کارل یونگ و دین شناسی مخدوش 🔺 یونگ: دین پدیده ای اجتماعی و تاریخی است! 📕 منبع: کتاب روانشناسی دین، نوشته دیوید وولف، ص 596 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 کارل یونگ و خداشناسی مخدوش 🔺 یونگ: به جای پدر با مجموعه رذایل و فضایلی که دارد، از یک سو خدایی بلندمرتبه و از سوی دیگر شیطان پدید می آید! 📕 منبع: کتاب روانشناسی دین، نوشته دیوید وولف، ص 597 🆔 @ravanshenasi_fetrat
🔴 انسان شناسی یونگ: انسان حیوان ناهشیار است 📕 منبع: کتاب روانشناسی کمال، نوشته دوان شوالتز، ص 156 و 162 🆔 @ravanshenasi_fetrat