#روش_تدریس
#یادگیری
#مفهوم_و_حیطههای_یادگیری
↪️🔻حیطه عاطفی
4⃣ سازماندهی ارزشها
🔹یادگیرنده در این طبقه با درک رابطه بین ارزشهای درونی شده خود، آنها را بر اساس اهمیت و اولویت سازمان دهی میکند. طبیعی است که هر یک از ارزشهای جدید نیز در این سازمان جایی پیدا میکنند و بالاتر از برخی ارزشهای قبلی، و پایینتر از برخی دیگر قرار میگیرند. کسی که به این طبقه از تغییرات عاطفی میرسد، در واقع هم درک عمیقتری از ارزشها به دست آورده و هم آن ارزشها را بیشتر درونی کرده است؛ یعنی فکر و عواطف و عمل خود را با آن ارزشها بیشتر هماهنگ کرده است.
🔹سازمان دادن ارزش ها دارای دو سطح یا درجه است:
🔸درک مفهوم یک ارزش: برای آنکه کسی بتواند ارزشهای متعدد را درجه بندی و سازماندهی کند، باید ابتدا مفهوم هریک را دریابد. او در این سطح، از نظر ذهنی ویژگیهای کلی و انتزاعی یک ارزش را در مییابد و با استفاده از این ویژگیهای کلی آنها را درجه بندی میکند؛ پس کسی که درس تعلیمات دینی را به عنوان یک ارزش در میان ارزشهای دیگر سازمان داده است، درک کرده است که این درس شامل آموزشهایی است که به جدیترین و اساسیترین سؤالات زندگی انسان پاسخ میدهد و میتواند در جهت گیری اصلی زندگی انسان نقش ایفا کند. او تا این ویژگیهای کلی و انتزاعی را نفهمد، نمیتواند اولویت این ارزش را نسبت به بقيه ارزشها تشخیص دهد و آنها را سازماندهی کند؛
🔸سازماندهی ارزشها: در این سطح، اولویت هر یک از ارزشها نسبت به ارزشهای دیگر در ضمیر یادگیرنده معین میشود و به این ترتیب او میتواند رابطه هری ک از ارزشها را با دیگری برای خود مشخص کند. به همین دلیل، چنین فردی در هر لحظه به راحتی میتواند تصمیم بگیرد که چه کاری برای او مهمتر است، مدافع چه موضعی باید باشد و در راه چه هدفی باید فعالیت کند؛ زیرا تقدم و تأخر ارزش ها برایش آشکار است.
↩️ ادامه دارد.
📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۶۷-۶۸.
👉 @raveshsonnati
#آشنایی_با_مهارت_های_عمومی_پژوهش
#فصل_اول_کلیات_پژوهش
#تعریف_پژوهش
↪️ 🔹روند پژوهش هنگامی میتواند با کیفیت مطلوب به نتیجه برسد که تلاش های عالمانه و گام به گام، با اسلوب و ساختاری ایده آل پیگری شود. هنگامی که یک پژوهشگر تلاش علمی خود را آغاز میکند، دست به یک حرکت اختیاری زده است.
🔹حضور عنصر اختیار به طور معمول با گزینه انتخاب رو به رو خواهد شد و هر جا سخن از انتخاب باشد، صحت و خطای در انتخاب نیز مطرح میگردد. پژوهشگر در پیمودن راه پر فراز و نشیب پژوهش بارها با انتخاب مواجه خواهد شد.
❓از کجا شروع کند؟
❓چگونه اطلاعات جمع آوری کند؟
❓با اطلاعات به دست آمده چه باید کند؟
🔻که هر کدام از این پرسشها
در مقابلش چندین گزینه وجود دارد که تمامی آنها شایستگی برگزیدن را ندارند. این چالش سبب میشود که نیاز به یک عامل تشخیص و یک مدل کاری در جهت تصحیح رفتارهای پژوهشی در وجود پژوهشگر احساس شود.
🔹رهیافت اندیشمندان برای دوری از این مشکل، پرداختن به مباحث روشی است. ایشان معتقدند که در کنار تلاشهای علمی مربوط به هر رشته علمی، تواناییهای عمومی وجود دارد که در به نتیجه رسیدن در تمام رشتهها پژوهشگران را یاری خواهد نمود. این مباحث امروزه با نام روش تحقیق عمومی به صورتی جدّی به عنوان یک مهارت تخصصی، مورد بررسی قرار می گیرد.
🔹متأسفانه برخی با بی اعتنایی به مباحث روشی و با استفاده از شیوه آزمون و خطا سرمایههای فراوانی از خود و دیگران فانی ساختهاند. این مجموعه فعالیتها توسّط یک دانش و آگاهی مشخص و صحیح پشتیبانی میشود.
🔹چرا که در یک حرکت مرحلهای انتخاب مراحل و نحوه چینش آنها خود باید بر اساس ملاکهایی دقیق و عالمانه باشد تا از بهترین راه و در کمترین زمان حرکت به مقصد منتهی شود. باید پذیرفت که حرکت و پیشرفت نیز لازم است که از یک سری بایدها و نبایدهای کارشناسی شده و هوشمندانه پیروی داشته باشد.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#حکایت
💥 کلمات کلها ادب و ذوق
❓قيل للعباس: أنت أكبر أم النبی صلّى الله عليه و آله و سلّم؟
🔸فقال: هو أكبر منی، و أنا ولدت قبله.
📚المحاضرات و المحاورات ج۱ ص ۱۵۳، عن المصنف لابن أبي شيبة ۱۳/۲۸۷.
👉 @raveshsonnati
#درسنامه_روش_سنتی
#علوم_عقلی
↪️ 1⃣ علم منطق
🔻مقطع یادگیری «متوسّطه»
🔹الحاشیة علی تهذیب المنطق للتفتازانی نوشتۀ ملا عبدالله یزدی
🔹الجوهر النّضید فی شرح منطق التّجرید للمحقّق نصیر الدّین الطّوسی نوشتۀ علامه حسن بن یوسف حلّی
🔹تحریر القواعد المنطقیّة فی شرح الرّسالة الشّمسیّة لنجم الدین علی الکاتبی القزوینی معروف به شرح شمسیّه نوشتۀ قطب الدّین محمّد بن محمّد رازی
🔻توضیح:
🔹کتاب حاشیه ملا عبدالله نسبت به دو کتاب دیگر موجزتر است ولی شرح شمسیه در عین عمق و اتقان و دقّت، مبسوطتر و روانتر است. ضمنا متن تهذیب المنطق و متن شمسیّه، مناسب مقطع مقدماتی است ولی آموختن شرح یکی از این دو متن، طلبه را از آموختن متن آن بینیاز میسازد. الجوهر النضید نیز هم از جهت عمق و دقت و هم از جهت جامعیت در نوع خود کم نظیر بلکه شاید بینظیر باشد.
🔻شروح و حواشی:
🔹حاشیه ملا عبدالله
🔸رفع الغاشیة عن غوامض الحاشیة نوشتۀ مرحوم مدرّس افغانی
🔸مقصود الطّالب نوشتۀ آیت الله محمّد علی گرامی دامت إفاضاته
🔸شافیه نوشتۀ استاد حجّت هاشمی خراسانی دام ظلّه
🔸حواشی محمّد علی
🔸حواشی عبدالرّحیم
🔺نکته: برای فهم حاشیه از شرح خبیصی بر متن تهذیب نیز می توان بهره برد.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#فوائد_صرفی
🔹معانی باب افعال
🔸فصل اول: معانی صحیح
5⃣ دخول
↪️🔻تذکر دو مطلب:
2⃣ بعضی از محققین این معنا را با همه اقسامش زیر مجموعه معنای صیرورت میدانند، ایشان میفرماید: جمیع هذا بمعنی صار ذا کذا ای صار ذا الصبح و ذا المَساء و ذا الشَمال و ذا الجَنوب و ذا الکُدیة 🔸(شرح شافیه، ج ۱، ص ۹۰.) برخی دیگر نیز این ارجاع را پسندیدهاند. 🔸(جامع المقدمات-شرح التصریف، ج۱، ص ۱۹۷ ـ ۱۹۶.) ولی به نظر میرسد تفکیک این دو معنا (صیرورت و دخول) از هم انسب باشد و وجه آن، این است که ارجاع این معنا به صیرورت مستلزم جواز ارجاع تمامی معانی مذکوره که لازمند و متعدی نیستند، به آن معنا میباشد و این ارجاع با لحاظ اینکه در مقام بیان انواع و اصناف معانی هستیم مناسب نیست گرچه در مقام وضع ممکن است فائدهاش تقلیل وضع باشد مثلاً گفته شود که باب افعال وضع شده است برای افاده جعل در متعدی و صیرورت در لازم که هر کدام از این دو معنا اقسام و اصنافی دارند به هر حال مقامی که ما در آن مقام بحث میکنیم فقط مقامِ بیان انواع معانی نیست بلکه اصناف نیز در این مقام ذکر میشوند و به همین جهت تعدیه و جعل را با اینکه میتوان آنها را یک نوع دانست را دو معنا ذکر کردیم؛ گذشته از این، معانیای که ذکر میشوند معلوم نیست که برخی از آنها اصناف یک نوعیاند و یا هر یک خود، نوعی مستقلاند به عبارت دیگر همانطور که احتمال دارد واضع، هیئت مثل اَتْمَرَ و مثل اَصْبح را برای یک معنا (افاده صیرورت) وضع کرده باشد در نتیجه هر دو به معنای صیرورتند و دخول در مثال دوم لازم خارجی (نه مفهومی) آن است یعنی صاحب صبح شدن مفهوم اِصباح است که در خارج به دخول در صبح محقق میشود، همانطور احتمال دارد واضع، هیئت آندو را برای دو معنا (صیرورت و دخول) وضع کرده باشد لذا هر کدام از این دو نوع میتوانند مستقل باشد و ارجاع یکی به دیگری بنابراین احتمال غلط است؛ جز این مطالب فهم معنای صیرورت در مثل اصبح و احرم خلاف ظاهر و متبادر از لفظ است و حکم به این و اثبات آن واقعا مشکل است اگر چه احتمال آن مردود نیست.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati