فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید
🌹شهید_عباس_دانشگر
#شهید_مدافع_حرم
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🍃از ۹ سالگی، هر سال در مراسم اعتکاف شرکت میکرد تا ۱۳ رجب امسال که همان روز به سوریه پرواز داشت. همسرم همیشه به پسرها میگفت: «شما باید با اسرائیل بجنگید و شهید شوید.»
🍃 عباس آقا در سالهای تحصیل خوب درس میخواند. بچه زرنگ و باهوشی بود. به ریاضی علاقه داشت و رشتهاش هم همین بود. همان سال اولی که امتحان کنکور داد، مهندسی کامپیوتر دانشگاه سراسری سمنان قبول شد. همزمان در آزمون دانشگاه امام حسین(ع) هم شرکت کرد و پذیرفته شد. با اینکه بیشتر فامیل و اطرافیان توصیه میکردند که مهندسی کامپیوتر را ادامه دهد، اما او دانشگاه امام حسین(ع) را انتخاب کرد.
🍃 مهرماه ۹۰ وارد دانشگاه امام حسین(ع) شد و بعد از پایان تحصیلات بهطور رسمی کارش را در سپاه شروع کرد. یکبار که به محل کارش رفته بودیم، مسئولش خیلی از اخلاق، صبر و ادب عباس تعریف میکرد.
🍃 میگفت: «با اینکه کار عباس مرتب در ارتباط با ارباب رجوع بوده است، اما عباس برای هر مراجعی که وارد اتاق میشد، تمام قد میایستاد و با روی خوش کار آنها را انجام میداد.»
🍃یک سال قبل از شهادت عباس خواب دیدم که با پسرم وارد باغ سرسبز و بزرگی شدم که رهبر معظم انقلاب بر سکویی در باغ نشسته بودند. با عباس خدمت آقا رفتیم و سلام کردم و احوال آقا را جویا شدم. آقا به عباس اشاره کردند که: پیش من بیا. عباس کنار آقا نشست و آقا دو سه بار دست به سر پسرم کشید و به عباس جملاتی گفتند که بعد از خواب دیگر یادم نیامد آن جملات چه بودند.
#مدافع_حرم
🌹شهید_عباس_دانشگر 🌷
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌹 شهدای مدافع حرمی که در روز ۲۰ خرداد ماه آسمانی شدند
🌹شهید حسینعلی پور ابراهیمی
🌹شهید سید علی منصوری
🌹شهید سید رضا حسینی
🌹شهید مهدی اسحاقیان
🌹شهید عباس دانشگر
🌹شهید مهدی نظری
شادی روحشون صلوات🌷
http://eitaa.com/raviannoorshohada
زمان دفاع مقدس سن و سال کمی داشت و خیلی مشتاق بود جبهه برود و در سن ۱۳ سالگی همانند شهید فهمیده به جبهه رفت و یک سال نیز در آنجا ماند و پس از آن نیز در جنگ سوریه تلاش زیادی کرد.☝️
علت حضور چندباره این شهید در سوریه را نیز میتوان ارادت این شهید به حضرت زینب (س) دانست، وی خیلی عاشق آلالله (ع) و اباعبدالله حسین (ع) بود.❤️
این شهید بزرگوار همه فن حریفی بود و در میدان نبرد میتوانست راننده تانک، لودر، بولدوزر و اتوبوس باشد، در واقع شهید به یک رزمنده تمام عیار تبدیل شده بود که ویژگیهای منحصربهفرد داشت.👌
با وجود اینکه سید مشکل اقتصادی زیادی داشت اما هیچ چشمداشتی مالی نداشت، او کسی بود که همسرش به عنوان کارگر در مزارع مردم کار میکرد،😔 شهید حسینی به همه دنیا پشت پا زد و با رفتن به سوریه با خدا معامله کرد و این یکی از ویژگیهای این شهید بود.💔
دوست شهید
شهید مدافع حرم سید رضا حسینی🌹
سالروز_شهادت 🕊
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#الگو_برداری_از_شهدا 📢
📌با شهدا رفیق بود، تو مزار شهدا باهم قدم میزدیم همیشه سرمزار احمد گودرزی میرفتیم می گفت منو کنار احمد دفن کنید.😍
📌خیلی فروتن و متواضع بود، هیچ وقت تو حرفاش از رشادتها و دلاوریاش حرف نـزد همیشه میگفت حضرت زینب فرمانده ی میدان هستش و کمکمون میکنه، بااینکه تکاور بود ولی هیچ وقت از علایم نظامی ک باید رو لباسها زده بشه استفاده نکرد☝️
📌تیکه کلامش خـــــاک پاتـــــم بود، انقدر خوشرو بود ک با حوصله جواب سوال بسیجیها رو میداد😊
📌همه ی کارهاشو درست انجام میداد، این عملیات آخر با توجه ب اینکه مسول خط بود و دستش مجروح شده بود عقب نیومد و همه ی نیروها رو ب سلامت برگردوند خودش موند تو خط و تنهایی جنگید تا بچه ها بتونن عقب بکشن😔💔
شهید جاوید الاثر مدافع حرم
سید مهدی ذاکر حسینی🌹
http://eitaa.com/raviannoorshohada
16.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روايت حاج حسين يكتا از مأموريتي كه حاج قاسم به نيروهاي لشگر ٤١ ثارالله داد!
http://eitaa.com/raviannoorshohada
تازه نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش گفت: حاجی اجازمو بده برم سوریه
فرمانده گفت: میزارم ولی الان نه
گفت: دارم زمین گیر میشم،بزار برم
میترسید عشق به خانومش، باعث بشه نره برای دفاع از حرم...
آخرین دست نوشته شهید برای همسرش، به مناسبت سالروز شهادت عباس دانشگر 🌹شهید مدافع حرم متولد سال ۱۳۷۲
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#شهید_تورجی_زاده از ارادتمندان و عاشقان #حضرت_زهرا_س بودند
به سادات ارادت خاصی داشت.
و احترام فوق العاده ای به سادات میگذاشت.
ایشون مسئول گردان الزهرا س بود.
و کسانی که در گردان الزهرا س بودند اغلب سادات بودند.
ایشون مانند مادرش حضرت زهرا س به شهادت رسید.
علاقه مندان به شهید برای عرض ارادت به مزار شهید میروند.
مخصوصا جوانان برای مشکل امر ازدواجشان به اصفهان سر مزار شهید تورجی زاده حاظر میشوند.
و با قرائت فاتحه هدیه ای به روح بلند این شهید بزرگوار میکنند .
#شهید_تورجی_زاده خیلی دوست داشت بعد از شهادتش مردم برایش فاتحه بخوانند.
اون عاشق مردم بود. و دستگیری از مردم میکرد.
بعد از شهادتش هم این دستگیریها ادامه دارد.
http://eitaa.com/raviannoorshohada
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ....(زلزال/۷)
هر کس ذرهاى كار نیک كرده باشد، نتیجه آن را میبیند.
نتیجه کدام عملمان، شهادت است؟!
شهید محمدحسین حدادیان🌷
⚘شهادت : اول اسفند ۹۶ توسط دراویش در خیابان پاسداران تهران
http://eitaa.com/raviannoorshohada
وَ فَدَيناهُ بِذِبحٍ عَظيم
عشـق است . . .
که دل به راه دلبر دادن
جان را به هوای آل حیـدر دادن
این کارِ بزرگ، کار مردان خداست
ماننـد حسین بن علـے #سـر دادن
📎پ ن:
●مادر شهید میگفت: همرزمش گفته ڪه رضا شب قبل از شهادتش خـوابی دیده و همه را بیدار ڪرد.
گفت: بیدار شوید، بیدار شوید من می خواهم #شهید بشوم...
دوستانش گفتند: حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! ڪو شهادت؟
●گفت: من خواب دیدم #امام_حسین(ع) به خوابم آمد و فرمود: "رضا تو شهید می شوی، اگر ســرت را بریدند، نترس، درد ندارد..."
●وقتی من این را شنیدم واقعاً آرام شدم... تسلی پیدا کردم...مطمئنم ڪه خود امام حسین(ع) در آن لحظه هوای پسرم را داشته...
🌹شهید #رضا_اسماعیلی🌷
اولین_ذبیح_فاطمیون
شهادت: ۹۲/۱۱/۸
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاوير انتقام سخت شهادت شهيد صياد شيرازي براي اولين بار
🔹وقتي بي خبر از پيوند ناگسستني سپاه و ارتش، صيد صياد دلها کرد
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فضای مجازی در دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی
مقلدان و عاشقان رهبری بسم الله
http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🌷ﺷﻬﯿﺪﯼ ﮐﻪ 20 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﻋﻘﺪﺵ ﻋﺎﺯﻡ ﺟﺒﻬﻪ ﺷﺪ🌷
🌿تقرﯾﺒﺎً 20 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺣﺪﻭﺩ 40 ﺭﻭﺯ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ﺩﺭ 11 ﺁﺑﺎﻥ 59 ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺍﺳﻤﯽ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺣﻠﻘﻪ 800 ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻋﻘﺪ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﯾﻢ... مهدی 20 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﻋﺎﺯﻡ ﺟﺒﻬﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎﻣﺎﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺍﺷﺘﻢ. ﺩﯾﺮ ﺑﻪ ﺩﯾﺮ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ. ﺍﻣﺎ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﻮﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﮕﻮ ﺑﺨﻨﺪﻣﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﺪ. ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﻥ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ ﺻﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻃﺒﻘﻪ ﯼ ﭘﺎﯾﯿن... ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺁﻗﺎﻣﻬﺪﯼ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﺘوﻦ ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﻦ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺪ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻣﯽﺧﻨﺪﯾﺪ؟...
ﻣﺎ ﺍﺳﻤﺎً 4 ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﯿﺘﺶ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ ﻧﮑﺸﯿﺪ..ِ
🌿 ﻣﻬﺪﯼ ﺩﺭ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ «ﺭﻣﻀﺎﻥ » ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺗﯿﭗ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﺷﺪ، ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻭﺁﺧﺮﯾﻦ ﻧﺎﻣﻪﺍﯼ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻮﺷﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭﺑﯿﺎﻭﺭﺩ.
🌿فقط ﯾﮏ ﻋﯿﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ .ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۴ ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮﮎﻣﺎﻥ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺻﻼً ﻓﺮﺻﺖ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﻨﯿﻢ، ﺗﻨﻬﺎ ﻫﺪﯾﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺁﻗﺎ ﻣﻬﺪﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺖ، ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﮊﻭﮊﺕ ﮐﻪ ﮔﻮﺷﻪﺍﺵ ﮔﻠﺪﻭﺯﯼ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ ﯾﮏ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﺸﻬﺪ ﺑﻮﺩ؛ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ؛ ... ﺣﺘﯽ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺁﻗﺎ ﻣﻬﺪﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﺍﻭ ﺟﺮﺃﺕ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺗﺶ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺰﻧﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺮﻓﯽ ﻣﯽﺯﺩ، ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ .
🌿۵روز ﺑﻪ ﻋﯿﺪﻧﻮﺭﻭﺯ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﻗﺎ ﻣﻬﺪﯼ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪ؛ ۲۵ ﺍﺳﻔﻨﺪ ﺳﺎﻝ ۱۳۶۳. ﺍﻣﺎ ﮐﺴﯽ ﺟﺮﺃﺕ ﻧﻤﯽﮐﺮﺩﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﺪ,ﻫﻤﺮﺯﻣﺎﻥ ﺁﻗﺎ ﻣﻬﺪﯼ ﺗﻤﺎﺱ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩﺍﻡ ﯾﺎ ﺧﯿﺮ؛ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻥ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺁﻗﺎ ﻣﻬﺪﯼ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﺑﺒﯿﻨﻢ، ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻫﻢ ﻣﺜﻞداداشاش ﺁﻗﺎیان ﺣﻤﯿﺪ و علی آقا ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﺪﺍرد...
کتاب خاطرات دردناک, ناصر کاوه
.
🌹شهید مهدی باکری
http://eitaa.com/raviannoorshohada
امتحان.mp3
5.87M
🔊 #پادکست | امتحان
🎙به روایت حاج حسین یکتا
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌸مهریه ام را داد🌸
این گفته ی حضور شهدا وزندگی آنها بعد از شهادت، در طول زندگی با شهید برایم محقق شد.
دو ماه بعد از شهادت آقا سجاد عازم سفر مشهد شدیم که برای خداحافظی، به گلزار شهدا رفتیم.بر روی مزار شهید سیرت نیا « شهادت ایشان به فاصله دو هفته بعد از شهادت آقا سجاد بود» دسته گل نرگسی وجود داشت.
با مشاهده گل نرگس ها داغ دلم تازه شد...« مهریه من 14 سکه به همراه 314شاخه گل نرگس است».🌷
همیشه به آقا سجاد می گفتم مهریه ام را برایت بخشیده ام اما گل نرگس ها را باید برایم بخری.☺️
البته کل مهریه ام را بخشیدم حتی آن گل های نرگس را...اما در فصل گل نرگس به دلیل علاقه زیاد من به این گل، برایم می خرید.🌸
فردای آن روز وقتی به مشهد رسیدیم بعد از کمی استراحت، به سمت حرم امام رئوف حرکت کردیم.
بعد از شهادت آقا سجاد تنها جایی که آرامش پیدا میکنم، یکی حرم حضرت معصومه(س) و یکی حرم امام رضا(ع) است. برای خروج از درِ باب الرضا ،آقایی را باسه شاخه گل نرگس در دست دیدم.😊
که از این سه شاخه،یکی را به فاطمه رقیه،یکی را به شوهرم و دیگری را به من داد.بلافاصله فاطمه رقیه و گلهایشان را به من دادند و هر سه شاخه گل به من رسید.
اینگونه بود که همسرم برایم پررنگ تر جلوه شد.
راوی همسر شهید مدافع حرم سید سجاد طاهر نیا🌹
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#طنزجبهه😊
🔻 بار اولم بود که مجروح میشدم و زیاد بیتابی میکردم یکی از برادران امدادگر بالاخره آمد بالای سرم و با خونسردی گفت:«چیه، چه خبره؟»تو که چیزیت نشده بابا!
🔹 تو الان باید به بچههای دیگر هم روحیه بدهی آن وقت داری گریه میکنی؟! تو فقط یک پایت قطع شده! ببین بغل دستیت سر نداره هیچی هم نمیگه😄 این را که گفت بیاختیار برگشتم و چشمم افتاد به بنده خدایی که شهید شده بود!
📌 بعد توی همان حال که درد مجال نفسکشیدن هم نمیداد کلی خندیدم و با خودم گفتم عجب عتیقههایی هستند این امدادگرا 😁
@raviannoorshohada
بویِ شهدا🌹 به مشام میرسد
اینجا ؛
که
دشتِ لاله گویند
آن را ...
🌹شهید_علیرضا_پیکاری
🌹شهید_ناصر_اربابیان
🌹شهید_رضا_صمدیان
مقر_الوارثین
http://eitaa.com/raviannoorshohada
یه روز با مسعود و يكى از دوستان رفته بودیم یه منطقه رو براى كار آموزشى شناسایی کنیم
اینقدر اين طرف، اون طرف رفتیم
تا آخرش نفهمیدیم کجاییم
چطوری باید برگردیم
دوستى كه همراهمون بود پرسید
حالا از کدوم طرف باید برگردیم
مسعود به شوخی انگشتشو کرد تو دهنش
بعد گرفت سمت باد
و گفت از این طرف بايد برگرديم
درست مارو برگردوند سر جای اولمون.
خاطره_دوست_شهید
🌹شهید_مسعود_عسگری
خلبان_شهيد_مسعود_عسگرى
http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
#خاطرات_شهدا
👌خاطرات از زبان پدر شهید حیدر جلیلوند👇
🌹 قهرمان شهید
🍁از همان بچگی شیطنتهایش با دو برادر بزرگترش فرق داشت. هر موقع در خانه نبود، واقعاً خانه سوت و کور بود.پسرم از زمان دبستان در کارهای مذهبی و کلاس حفظ قرآن شرکت داشت و در گروههای تواشیح و حوزه بسیج هم بسیار فعالیت میکرد.
🍁 از رشته کشتی گرفته تا رشته جودو را گذرانده بود. در همان دوران بچگی و نوجوانی توانست حکم قهرمانی بگیرد تا اینکه در بزرگسالی هم در مسابقات فرهنگی- ورزشی - رزمی پدافند هوایی نیروی هوا فضای سپاه شرکت کرد و در رشته شنا صاحب عنوان شد. کلاً جوان اهل ورزش و توانمندی بود.
🌹 مثل حیدر پیدا نمیشود
🍁سال 86 در بخش هوا فضای سپاه مشغول به کار شد. کارش هم طوری بود که باید مرتب به مأموریت میرفت. با آنکه 2 دختر کوچک به نام ثنا و حنانه داشت و ما هم میخواستیم کمتر مأموریت برود، از فرط علاقهای که به شغلش داشت قبول نمیکرد.
🍁از طرفی هم از روزی که حیدر وارد سازمان هوا فضا شد، حساسیت شغلیاش ایجاب میکرد که دائم در مأموریت باشد. البته امثال حیدر سریع راه خود را پیدا میکنند. این پسر طوری بود که دوستانش خیلی به او ارادت داشتند. آنقدر که در شهادتش از جیب خودشان برای او مراسم میگرفتند. دوستانش میگفتند باید سالیان سال بگذرد تا دوباره کسی مثل حیدر جایگزین پیدا کند.
🌹میدانستیم شهید میشود
🍁يك برگه در وسايل شخصي شهيد پيدا كرديم كه رويش نوشته بود: خداوندا به آبروي حضرت زهرا(س) مرگ من را شهادت در راه خودت قرار بده تا توسط دشمنان دين مبين اسلام و در راه پاسداري از حريم سبز ولايت به شهادت برسم. وقتي كه ميبينم حيدر چنين افكاري داشت و براي شهادتش، حضرت زهرا(س) را قسم ميداد من ديگر چه حرفي براي گفتن دارم.
🍁برادر كوچك حيدر كه 14 سال با او اختلاف سني دارد، خواب ديده بود كه شهيدي آوردند و چند خانم بالاي سر او دارند گريه ميكنند و وقتي بالاي سر شهيد ميرود، ميبيند داداش حيدر است. حتي به خودم بارها و بارها الهام شده بود كه حيدرم شهيد ميشود و من دختر كوچك سه ماهه او را در آغوش ميگيرم و در همين حين روضه حضرت رقيه(س) در بين جمعيت خوانده ميشود.
🌹با همه فامیل خداحافظی کرد
🍁هميشه كه اعزام ميشد، بچههايش را ميبرد خانه پدر خانمش ميگذاشت. ولي در اعزام سري آخر بچههايش را آورد خانه ما و گفت پدر اينها را به شما ميسپارم. من برگشتم به او گفتم من نوكر خودت و بچههايت هستم
🍁 ماه رمضان بود در خانه مان قرآن خوانی داشتیم یکی از همسایه مان که علاقه زیادی به حیدر دارد شاکی بود که من خیلی وقته حیدر را ندیدم اتفاقاً حيدر در آن لحظه تماس گرفت و با هم صحبت كردند و حتي حيدر آن شب با كل فاميل تلفني صحبت كرد. گويي ميدانست كه اين آخرين مكالمهاش با فاميل و دوستان است. فرداي همان روز به شهادت رسيد.
🌹همچو حیدر شهید شد
🍁با یکی از همرزمانش برای عملیات شناسایی به منطقه اثریا رفته بود. پس از انجام عملیات و حین بازگشت از ماموریت با نیروهای داعش مواجه میشوند که متاسفانه حیدر از ناحیه سر مورد اصابت گلوله مستقیم قرار میگیرد و شهید میشود
🍁پسرم در ايام ضربت خوردن حضرت علي علیه السلام از ناحيه سر به شهادت رسيد. حيدر در سن 31 سالگي شهيد شد و با لب تشنه در شهادت مولاي متقيان به ديدار معبودش شتافت
🌹 قبل از شهادت با مزارش عکس گرفت
🍁موقعي كه حيدر در ايران بود هر پنجشنبه به گلزار شهداي ملارد ميرفت یک بار که با دوستانش به گلزار شهادا رفته بود سر مزار شهید طهرانی مقدم ابتساد و شروع به فاتحه خواندن کرد. علاقه خاصی به شهید طهرانی مقدام داشت.
🍁دوستان حيدر ميگويند كمي عقبتر آمديم و ديديم حيدر خيلي ساكت است. پرسيديم: چي شده خيلي توي خودت هستي؟ حيدر سرش را بالا ميآورد و ميگويد: خوش به حال اين شهدا كه رفتند و ما هنوز داريم نفس ميكشيم. بعد ميگويد اگر من شهيد شدم اينجا خاكم كنيد...
🍁 مصطفی يكي از دوستان حيدر ميگويد بچهها همين جا بايستيد و با گوشي خودش از بچهها عكس مياندازد و ميگويد عكسهاي خوبي گرفتيم. انشاءالله كه اين عكسها را براي شهادت استفاده كنيم. حيدر هم ميخندد. حيدر بعد از شهادتش همانجايي دفن شد كه مصطفي از آنها عكس انداخته بود.
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید مدافع حرم پاسدار حیدر_جلیلوند ، فرمانده اطلاعات جبهه مقاومت در حال کنترل پهباد در منطقه عملیاتی اثریا سوریه
این منطقه بعد از شهادت ایشان به نام محراب که اسمِ نهضتی و مستعار ایشان بود ، نامگذاری شد .
🌹شادی_روحش_صلوات
http://eitaa.com/raviannoorshohada
همکار شهید : تقیدش به نماز اول وقت خیلی زیاد بود گاهی پیش می آمد در مسیر بازگشت به مقر یا رفتن به منطقه اذان می گفتند و وارد وقت شرعی نماز می شدیم حیدر حتما از من میخواست که بایستیم و نماز را اول وقت بخوانیم . همین سخت گیری و تقید به نماز اول وقت را در مورد غیبت کردن هم داشت . اگر کسی غیبت می کرد سریع مسیر حرف را عوض می کرد و گاهی هم تذکر می داد . حمید اصلا ظاهر خشک مذهبی نداشت ولی روی عمل به مسائل شرعی بسیار حساس بود و اگر جایی نیاز به تذکری بود همیشه با مهربانی و لبخند آن تذکر را در قالب کلام دوستانه به طرف مقابل انتقال میداد......🌷
http://eitaa.com/raviannoorshohada
خاکریز خاطرات🍃
فریادِ شهید باقری بخاطر کباب کوبیده...🍃
عصر بود که از شناسایی برگشت.
انگار با خاک حمام کرده بود.
از غذا پرسید ، چیزی نداشتیم.
یکی از بچهها رفت و از نزدیکیِ
شهر چند سیخ کباب کوبیده
برایش خرید و آورد.
حسن کبابها رو که دید ،
داد زد و گفت: اینا چیه؟
هر چیزی که بسیجیها
خوردن از همون بیار ؛
اگر هم چیزی نیست ،
نون خشک بیار برام...
.
شهیدباقری🌹
#ساده_زیستی
#مسئول
#مخلصانه
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹درسی که نوجوون 15 ساله اطلاعات و عملیات جنگ به مسئولین هفتاد ساله امروزی میده...
باروایتگری حاج حسین کاجی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
برشی_از_زندگینامه_شهید🌷
پدری_نمونه_ومهربان✨
عبدالحسین دررابطه بابچهها یک پدرنمونه بود فرزندانم چیزهایی ازپدرشان یادگرفتند که آثارو رفتارهای سید را در وجود آنهامی بینم🌹 همسرم خیلی به تربیت دینی فرزندان مان اهمیت می داد پسرمان را آنقدر باخودش مسجدمیبرد که گاهی جلوتراز آقاسیدخودش به مسجد می رفت بدون آنکه حرفی بزند باعملش نشان می داد که راه درست کدام است آقاسید بچه هاراخیلی دوست داشت ولی نسبت به دخترمان علاقه عجیبی داشت ومی گفت سفارش شده جدمـ است💚 علاقه اوشب عروسی دخترم به من ثابت شدوقتی این پدرودخترهمدیگه رابغل کردندآن قدرباشدت گریه می کردندکه مهمان هاهم شروع به گریه کردند😭
روزی که خبر #شهادت سید را آوردند دخترم ازدیدن عکس اعلامیه پدرش فریادی زدو ازحال رفت..تاهفت روز #کمرش خم مانده بود معنی شکستن کمررادخترم همان جافهمید...😔💔
✍به روایت همسربزرگوار
🌹شهید_موسوی_نژاد
http://eitaa.com/raviannoorshohada