📌 #سید_حسن_نصرالله
تاریخ تکرار میشود: روح شیخ زنده است!
سالهای 2000 تا 2005 برای مقاومت غزه و فلسطین بسیار سخت اما شیرین گذشت!
سال 2000 با ورود شارون به مسجدالاقصی، تحولات جدیدی آغاز شد که انتفاضه دوم نام گرفت. این سالها در درگیریهای خیابونی 3.3 هزار فلسطینی شهید و 1.1 هزار اسرائیلی کشته شدند!
این 5 سال بیشترین فشار و تنش در فلسطین و بالاخص نوار غزه گذشت. مقاومت و فلسطین هم شهدای زیادی تقدیم کرد.
اما سال 2004 اوج این داستان بود. جایی که رهبران و شخصیت های زیادی از حماس و مقاومت ترور شدند و به اصطلاح یکی از خونینترین سالهای ماشین ترور صهیونیستها بود.
در 22 مارس 2004، شیخ احمد یاسین بنیانگذار جنبش حماس با آپاچی پس از خروج از مسجد و نماز صبح ترور شد. رهبری که بیش از 40 سال رهبری مجموعه حماس (حتی قبل از اعلام موجودیت) بر عهده داشت.
شهادت شیخ فلسطین، برای مقاومت خیلی گران بود و بزرگترین تشییع جنازه در تاریخ نوارغزه برگزار شد.
رهبری در پیام تسلیت این اتفاق نوشته بودند:
"آنچه از شیخ احمد یاسین و ملت فلسطین با این جنایت ستاندند، جسمی نحیف و علیل بود. فکر او را و خطی را که او ترسیم کرد و راهی را که او گشود نخواهند توانست از ملت فلسطین بگیرند. روح شیخ زنده است و درس او که اینک با خون مظلومانهاش ماندگارتر و برجستهتر شد زمزمهی جوانان و نوجوانان و نسل آیندهی فلسطین خواهد بود."
چقدر شبیه همان سخنی که برای ترورهای امروز و از دست رفتن رهبران مقاومت میگویند...
با رایگیری شورای مرکزی حماس، عبدالعزیز رنتیسی از دیگران همراهان شیخ یاسین از روز ابتدای جنبش حماس به رهبری انتخاب شد؛ او در واکنش به انتخابش گفته بود:
"ما برای رهبری رقابت نمیکنیم... ما برای شهادت با هم رقابت میکنیم."
اما دوران رنتیسی، یک ماه هم نشد و او 3 هفته بعد ترور شیخ احمد یاسین دوباره با آپاچی، ماشین او هدف قرار گرفت و به همراه پسرش ترور شد و باری دیگر تشییع جنازه پرشور در غزه تکرار شد... و نوبت به اسماعیل هنیه رسید
پایان سال 2004 با مرگ مشکوک یاسرعرفات دیگر رهبر فلسطینی که همه جریانهای فلسطینی آن را ترور میدانند، تکمیل شد. عرفات آن روزها دوباره سلاح بدست گرفته بود و همین دلیل حذفش شد
آن سال سخت گذشت اما سال 2005 آزادی اولین مناطقی از فلسطین از پایان سیطره امنیتی سیاسی صهیونیستها یعنی باریکه نوارغزه و خروج صهیونیستها از این منطقه تحقق یافت.
آزادی نوار غزه، آغاز دوران جدیدی برای مقاومت فلسطین بود، دورانی که رفت و رفت تا به 7 اکتبر رسید... و خودش برای اولینبار جنگی را آغاز کرد!
تاریخ تکرار میشود... درست مثل آنکه اگر ترور شیخ صفی الدین تحقق یابد (که انشالله اینگونه نباشد)؛ ولی من یقین دارم پیروزیهای بزرگ در راه است.
محسن فائضی
@Thirdintifada
شنبه | ۱۴ مهر ۱۴۰۳ | #فارس #شیراز
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلــه | ایتــا | اینستا
📌 #عملیات_انتقام
خانههایمان سنگر حزب خداست!
به اسم نور...
من و همسرم آنچنان اهل گوش دادن به اخبار نیستیم، خبر را میخوانیم. در طول این یک سال ذهن پسرک از صحبتهای ما و باقی اعضای خانواده با موضوع جنگ غزه آشنا شده.
کرۀ جغرافیا را که هدیه گرفت بعد از پیدا کردن ایران، غزه و فلسطین اولین جاهایی بودند که روی کره جغرافیا دنبالشان میگشت. هنوز کاغذ کادوی جعبه کره جغرافیا را باز نکرده بود که تند تند میپرسید: «مامان ایران کجا میشه؟ غزه کجاست؟ فلسطین کجاست؟ اسرائیل کجا میشه؟ خب اینا که فاصلهشون تا ایران خیلی کمه چرا موشک نمیزنیم بهشون؟!»
دور نگهداشتنش از انیمیشنها و بازیهای قهرمانساز خیالی و آشناشدنش با شهدای کشورمان مخصوصاً حاج قاسم فضای مناسبی برای گفتگو درباره مسأله غزه فراهم کرده بود. با این حال تا همین چند روز پیش شک داشتم آیا کار درستی میکنم که دربارۀ جنگ بین حق و باطل، شهادت و آرمان فلسطین برای پسرک هفت سالهام صحبت میکنم یا نه!
فیلم صحبتهای شهید نیلفروشان را در یکی از مصاحبههایشان که دیدم، متوجه شدم من و پسرم یک سال عقبیم! شهید نیلفروشان از ۶ سالگی عاشق مبارزه و نابودی اسرائیل بوده.
خبر شهادت جناب سید که رسید، پسرک توی اتاق بازی میکرد بیصدا اشک شدم و سعی کردم برای صحبت کردن چشم در چشمش نشوم.
نمیخواستم در اوج بهت و شوکه بودنم متوجه موضوع شود. جناب سید را یک الگوی قهرمان میشناسد.
غروب از صحبتهای رمزی بین من و پدرش موضوع را فهمید.
چشمهایش را با نهایت توان باز کرد و زل زد توی صورتم: «من باورم نمیشه مامان! نه باورم نمیشه. مگه میشه سید حسن نصرالله بمیره؟!»
ناله کردم که: «نمرده پسرم، شهید شده» و این شده موضوع صحبت جدید و تکراریمان در این چند روزِ عجیب!
هر دفعه بعد از ابراز ناباوری از شهادت جناب سید با خوشحالی میگوید: «چه خوب که شهادت هست. چون شهید زندهست. من دعا میکنم شما و بابا هم شهید بشید که همیشه زنده بمونید.»
با بچهها به زبان خودشان در سطح فهم و درک و توجهشان درباره این روزها صحبت کنیم. کودک و نوجوان امروز در گوش و هوش تیز است. عمیق میشود، بیشتر از ما حتی!
اتفاقات مهم این روزها فرصتی است که نباید هدر برود. بچههای ما باید در جریان این سیلاب حقیقت پیش بیایند تا سرحد شجاعت! بیاطلاعی از حقیقت و جا ماندن، نتیجهای جز بهت و تنهایی و ترس نخواهد داشت.
پسرک موشک بارانِ ایران بر سر اسرائیل را که میدید ذوق میکرد: «همینو میخواستی اسرائیل؟!» چشمهایش برق میزد و میگفت: «فکر کردی موشک نمیزنیم؟! بفرما! نوش جونت!»
شنیدن حرفهایش یک گره کور از دلم باز کرد! حیف بود خوشحالیاش را، حس غرور و برتریاش را تکمیل نکنم و چه تکملهای بهتر از کتاب. کتاب «بابای موشکها» را مدتها پیش خریده بودم و منتظر فرصت مناسب بودم که دستش بدهم بخواند.
کتاب را یک نفس خواند. «یعنی دیشب شهید تهرانی مقدم دید که به اسرائیل موشک زدیم؟! یعنی الان خوشحاله که به اسرائیل موشک زدیم؟!» هر جملهای که میگفت دستش را مشت میکرد و توی هوا تاب میداد.
استاد آراسته در یادداشتی نوشتند: «این روزها هر خانهای که در آن حرفی از مقاومت است یک سنگر از سنگرهای حزب الله است!»
این توفیق را از خانههایمان دریغ نکنیم.
راضیه نوروزی
eitaa.com/mesle_maadari
جمعه | ۱۳ مهر ۱۴۰۳ | #خوزستان #اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلــه | ایتــا | اینستا
راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
📌 #عملیات_انتقام
لبیک دبستانیها
«دبستانیها هم لبیک میگویند،
با تمام شیطنتهای روزمرهشان
با تفکرات عجیب و خارقالعادهشان
موشکهایشان آماده است!
رو نکردهاند..
ولی آمادهاند؛
با قوت حزبالله
به فرمان رهبر
بیتوقف
برای نابودی دشمن.
اگر او بخواهد...
قطعا سننتصر»
پ.ن
موشکها برای پرتاب به پرچم اسرائیل آماده شده بودند.
کوثر نصرتی
پنجشنبه | ۱۲ مهر ۱۴۰۳ | #خراسان_رضوی #مشهد
جریان، تربیت نویسندهٔ جریان ساز
eitaa.com/jaryaniha
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلــه | ایتــا | اینستا
راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
لبیک دبستانیها
روایت کوثر نصرتی | مشهد