eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
6.6هزار دنبال‌کننده
509 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فلک امشب مگر ماهی دگر زاد ز ماه خویش ماهی خوبتر زاد غلط گفتم که خورشید درخشان که مه یابد ز نورش زیب و فرزاد شهنشاهی بزرگی نامداری که شاهان بر رهش سایند سر زاد صدف آسا، جهان آفرینش درخشان گوهری والا گهر زاد ز بعد قرن‌ها گیتی هنر کرد که این سان قهرمانی با هنر زاد پدرها بعد از این هرگز نبینند که دیگر مادری این‌سان پسر زاد فری بر مادر نیکو سرشتش غزال ماده، گفتی شیر نر زاد نبودش بستگی گر با خداوند چرا در خانه‌ی آن دادگر زاد؟ @raziolhossein
گر دم ز ولایش نزنم می‌ میرم گر پر به هوایش نزنم می‌ میرم در هر نفسی علی علی می‌ گویم یک لحظه صدایش نزنم می‌ میرم ...... با چشم ترم علی علی می‌گویم وقت سحرم علی علی می‌گویم حالا که «پدر» نیست کنارم، مولا! جای پدرم علی علی می‌گویم @raziolhossein
شکست گوهر اسراء در صدف، کعبه گشود پنجره بر ساحل شرف، کعبه در آبگینه ذهنم علی تجلی کرد به دست غیب چو زد پرده یک طرف، کعبه قسم به قبله که با جلوه‌ی نخستین سنگ نداشت غیر ظهور على هدف، كعبه درید سینه و در خویشتن خدا را دید که زیر پرده نگنجید از شعف، کعبه طواف را ز پی تهنیت تماشا کرد ز انبیا و ملایک هزار صف، کعبه سزد اگر به ریاض بهشت فخر کند ز يمن مقدم مولای لو کشف، کعبه ره حجاز مرو پرده‌ی عراق بزن تو را به مکه و ما راست در نجف، کعبه @raziolhossein
قرار شد که بیایی چراغ دین بشوی به روی چمبر ایمان ودین نگین بشوی شکفتن تو خبر برهمه جهان داده است که دلنوازترین گل به باغ دین شوی خدا تو را به حرم میهمان خود فرمود که محرم حرم رب العالمین بشوی تو لب به خواندن قرآن گشودی و دیدند که آمدی نفس ختم مرسلین بشوی تو آمدی که به راه تجلی اسلام امین ومحرم پیغمبر امین بشوی رسیده ای زجنان تا برای اهل یقین شکوفه بارترین گلشن یقین بشوی سعادتی است برای بشر که چندین سال چنین بیایی ومهمان درزمین بشوی تو آمدی که به باغ شرافت وتوحید نسیم مرحمت رحمت آفرین بشوی کلید باغ بهشت است درکفت اما بناست ساکن کاشانه ای گلین بشوی پس ازپیمبر رحمت ترا خدا می خواست امیر ملک تمامی مسلمین بشوی به قاف منزلت تو نمی رسد  جبرئیل خدا اراده نموده که بی قرین بشوی قسم به جلوۀ تقوا که آمدی مولا طلایه دار سحرگاه متقین بشوی اراده کرد خدا تا یدالهش باشی که دست لطف الهی در آستین بشوی «وفایی»  از سر اخلاص آرزو دارد شفیع اهل یقین روز واپسین بشوی @raziolhossein
تویی که می‌دمی از عرش هر پگاه، علی منوّرند به نور تو مهر و ماه، علی زمان بدون تو مثل کلافِ سردرگم زمین بدون تو یک تودۀ سیاه، علی چه حاجت است به برهان؟ حقیقت تابان! که خود تویی به کمالات خود گواه، علی یکی شبیه تو کو در عوالم امکان؟ چگونه عقل نیفتد به اشتباه، علی؟ کجا کسی به حریم تو راه خواهد یافت؟ هنوز محرم تو نیست غیر چاه، علی.. بدون جنگ، جهان را به صلح خواهی برد که عشق، فتح قلوب است بی‌سپاه، علی مگر اشارۀ تو صبح را بتاباند دعای نیمه‌شب و ورد صبحگاه، علی.. چقدر این در و آن در زدن، کریم تویی مرا گدای در این و آن مخواه، علی به جدّ و جهد میسّر نمی‌شود دیدار مگر مرا برسانی به یک نگاه، علی از آستان تو سائل نمی‌رود محروم فقیرم و به تو آورده‌ام پناه، علی به دل‌شکسته نظر می‌کنند اهل وصال شکسته‌ایم و گواه است اشک و آه، علی جواب پرسش دشوار «ماالحقیقه» تویی درآمدی و رسیدم به صبحگاه، علی @raziolhossein
کیست الله؟ بیا از ولی‌الله بپرس مقصد قافله را از بلد راه بپرس پاسخی می‌دهدت بی‌حد و اندازه، فقط به رکوعی برس و پرسش کوتاه بپرس... راز مقبولیت بندگی حق را از «اَشهَدُ اَنَّ عَلِیّاً وَلِیُ الله» بپرس یازده آینه تفسیر کرامات علی‌ست آخرین آینه پنهان شده، از آه بپرس چارده قرن گذشت و غم مولا جاری‌ست در دلش بغض عمیقی‌ست که از چاه بپرس یوسف فاطمه زندانی بی‌مهری ماست ابر را پس بزن ای منتظر! از ماه بپرس @raziolhossein
خدا یکی و نبی یک تن و امیر یکی است پس از رسول خدا رحمت کثیر یکی است نگاه شیعه همیشه به پرچم علوی است برای اهل یقین تا ابد مسیر یکی است اگر تمام حقیقت به یک نفر برسد امیر لایق این لفظ دلپذیر یکی است خبر همین که علی برگزیده ازلی است خبر همین که پسندیده غدیر یکی است به واژه واژه ی آیات بینات قسم که در کتاب خدا منذر و بشیر یکی است علی است جان نبی و نبی است جان علی برای انفسنا مرجع ضمیر یکی است دم طواف ادب کن که خانه خانه ی اوست به مستجار بگو منجی و مجیر یکی است حدیث منزلت این نکته را به عالم گفت برای سرور افلاکیان وزیر یکی است سپرد هستی خود را به ساقی کوثر که کفو فاطمه آن چشمه حریر یکی است هنوز تکیه اسلام بر وجود علی است میان حادثه ها  جوشن کبیر یکی است بگو به اهل تغابن خیال بد نکنند که همچنان اسدالله بی نظیر یکی است احد به فتنه گران گفت هیچ دم نزنید که کوه غیرتی ورطه ی خطیر یکی است چنان که ضربه خندق به اهل خیبر گفت هنوز هم که هنوز است آن دلیر یکی است بگو به دشمن او آن یلی که از پایش طبیب وقت عبادت کشیده تیر یکی است کسی که از غم طفل یتیم و آه فقیر به قدر وعده ی نانی نخورده سیر یکی است دلا گدای علی شو که در طریقت او مقام و منزلت شاه با فقیر یکی است هزار وعده خوبان یکی وفا نکند کسی که وعده ی خود را نکرده دیر یکی است بگیر دامن او را که شرط بندگی است مرو به سوی دگر شاه دستگیر یکی است @raziolhossein
.     عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست      شب زیارت مخصوص سیدالشهداست          🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷           وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم                  السلام علی الحسین                وعلی علی ابن الحسین                  وعلی اولادالحسین                وعلی اصحاب الحسین                       لبیک یاحسین             🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸       هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان      ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات .
خدا کند که بمیرم به بارگاه نجف کنند جسم مرا دفن بین راه نجف چو می‌رود شب جمعه علی به کرببلا رسد به سنگ مزارم قدوم شاه نجف @raziolhossein
خدا کند که بمیرم به بارگاه نجف کنند جسم مرا دفن بین راه نجف چو می‌رود شب جمعه علی به کرببلا رسد به سنگ مزارم قدوم شاه نجف @raziolhossein
ما مصیبت زده‌ی کرب وبلاییم حسین بال و پر سوخته‌ی آل عباییم حسین     بسکه خون دل از این دیده ز غم‌های تو رفت همنشین لب دریای بکاییم حسین     عمر دنیا نرسد چون به عزاداری تو تا قیامت ز غمت عقده گشاییم حسین     روز محشر که همان یوم یفرّالمرء ست ما سراسیمه به سوی تو بیاییم حسین     چون که احداث شود منبر منصور ملک باز پا منبری یار تو ماییم حسین       همه آبادی دل از کرم مادر توست ورنه ویرانه دل از شام بلاییم حسین     ما خجالت زده‌ی غافله سالار غمیم که سر افکنده‌ی «نحن الاسراءیم» حسین   چادر و معجر و عمّامه اگر سوخته شد ما به جا مانده از آن سوخته‌هاییم حسین چون برآریم به عشق تو سر از خاک مزار گرد راه پسر خیر النسائیم حسین تا شویم عارف و آماده‌ی ایام ظهور بر سر و سینه زنان غرق دعاییم حسین @raziolhossein
نه بود خواندن از آن حدّ روضه خوان اي كاش نه مي گُــذشت از آن دشت كاروان، اي كاش نه مي گُـذشت از آن دشــت كاروان و نه بود در آن مسير كـسي سدّ راهشان ، اي كاش كسي كه داشت مكان نـزد لامكان ز اَلَست نمي گرفت بـه واديِ طَـف مكـان ، اي كاش كنار كُـشته ي اكبر ، خُـدايِ فاطمه گفت : نمي شكافت دگر پهلوي جوان ، اي كاش و گـفـت : لحظه ي تشييع پيكـر قاسـم صدا نداشت تَرَكهاي اُستخوان ، اي كاش فُـرات با دل سـقّــايِ آبـرو و ادب شبيه مَشـكْ كمي بود مهربان اي كاش به جاي آبِ گـوارا ، سـه شعبه ي مسموم نمي رسيد به يك طفلِ نيمه جان ،اي كاش دمي كه خونِ دلـش را به آسـمان پاشيد نشسته بود به خون قلب آسمان ،اي كاش بر آن بدن كه "مُحمّد" مُدام بـوسـيـدش نمي زدند دو صد تـيغ همزمان اي كاش و در بـرابـر زينب نمي زد آن گـونه... سنان به سينه ي آقاي ما سنان ،اي كاش تمام آنچه كه مي شد ربوده شد ز تنش نمي رسيد به گـودال سـاربان ،اي كاش براي عمـّه ي ما بعـد از آن پـريشــاني نـبود صحـبتي از قـامتِ كـمان ، اي كاش ... در آن دمي كه نگاهم به روضه معطوف است مرا نگاه كُــند صـاحب الـزّمان ، اي كاش @raziolhossein
این اشک رهایت از دل خاک کند بالت بدهد راهی افلاک کند تو اشک غم حسین را پاک نکن بگذار که این اشک تو را پاک کند... @raziolhossein
ماندیم  در اضطراب و اندوه گناه در سایه ی شکیم و در انبوه گناه گفتند به کاه، کوه را میبخشی پس سمت تو آمدیم با کوه گناه @raziolhossein
شبهای جمعه کربلا غوغاست ای وای چشم امیرالمۅمنین دریاست ای وای ذکـــر بُنَیَّ بـرلب زهــــراست ای وای مرثیه خوانش زینب کبراست ای وای گــوید کــه یا اُمـاه آهــم را شنیـدند مادر حسینــم را همین جا سربریدند فرصت به اولاد و به اصحابش ندادند مَــرهَـــم به زخـمِ قلبِ بی تابش ندادند می گفت«اُسقـــــونی» ولی آبش ندادند مهمان که بود ، حتی از این بابَش ندادند اصحاب را بر خاک، خون آلود می دید از تشنگی ارض و سما را دود می دید تنها میان معرکه ، واغُربَتاٰ ، که... با گریه می زد ناله‌ی «واقِلَّتاٰ»که...* واحَســرتا،واضَیعَتــا،واویلتــا که... «فَوَقَفَ لِـیَسْتَـــریحَ سٰاعَتــاٰ» که... سنگ جفـــا آیینـــه را بشکست مادر تیر سه شعبه سینه را بشکست مادر از یک طرف خولی به استقبال می رفت ازیک طرف لشگر پیِ خلخال می رفت مادر نبــودی شمـــر در گـــودال می رفت مادر خودم دیدم حسین از حال می رفت بالای تَل بودم ، پُر از آه و پُر از درد من که نمی رفتم ، حسینم گفت برگرد برگشتـــم اما پیکـــــرم می سوخت مادر انگار کــــه بال و پـــرم می سوخت مادر احساس می کردم سرم می سوخت مادر در خیمه بودم ، حنجرم می سوخت مادر احساس می کردم تن من را دریدند احساس می کردم گلویم را بریدند *واقلة ناصراه @raziolhossein
در کرب وبلا که آب نایاب نشد ناکام سپاه شام از آن آب نشد گردید چو شاه کربلا زان محروم از خجلتِ آن آب چرا آب نشد ...... یک مرتبه آب کاش نایاب شدی یا تشنگی و خشک لبی باب شدی اولاد نبیّ و حسرتِ یک دم آب ای کاش که آن دم دو جهان آب شدی ...... روبه صفتان وادی کرب و بلا کردند چها با پسر شیر خدا یک دشت سپاه دشمن و او تنها ای شیر خدا تو بودی آن روز کجا ...... باجانِ حزین به دامنِ آن صحرا زینب می گفت کای حبیبِ زهرا درقتلِ توکردند چوخاکم برسر پس من به سرِخاک توام زنده چرا @raziolhossein
آن خداوندی که عالم را منظم ساخته نوکرِ  کویِ  تو را آقای عالم ساخته بنده ای را که خدایش دوستش دارد حسین در دلش والله از جنسِ غمت ، غم ساخته کشته ی اشکی و خالق هم میانِ خیرها گریه کردن در عزایت را مقدّم ساخته بس که آرامش دهد ذکر تو بر افلاکیان دستِ حق در عرش با نامِ تو پرچم ساخته نیستم دنبالِ جنت ، با تو من در جنّتم روضه های تو بهشتم را فراهم ساخته فخرِ من این است محتاجِ غذای روضه ام سفره ام را نذریِ  ماهِ محرّم ساخته هر که اهلِ روضه رفتن نیست ای آقای من عالمی را از برای خود جهنّم ساخته هر چه می خواهد بشر ، در دستِ تو باشد حسین پس خسارت دیده آن نوکر که با کم ساخته پر شده دور و بر تو از رسول ترک ها سفره ی عشقِ شما بسیار آدم ساخته تا که دستم را بگیری با بلاها ساختی دستِ تو با ساربان و زخمِ خاتم ساخته روی نی هم خلقِ عالم را هدایت کرده ای نایِ حلقومِ تو از آیاتِ حق ، دم ساخته هر که گریانِ تو باشد مَحرَمِ اسرارِ توست شکرِ حق ما را خدا بهرِ تو مَحرم ساخته @raziolhossein
حسرت کوی تو دارم نشود ارزانی دوش در گوش دلم گفت یکی میدانی بعد منزل نبود در سفر روحانی دست بر سینه گذارم چه غم از دوری راه السلام علیک یا اباعبدالله قبر شش گوش تو والله که دیدن دارد بین بین الحرمین تو دویدن دارد دوری از کرببلا آه کشیدن دارد نپسندی که من از سینه کشم این همه آه السلام علیک یا اباعبدالله کاش می‌شد که مشمول دعای تو شوم یک شبی زائر آن صحن و سرای تو شوم یا سگ قافله کرببلای تو شوم چون که هر قافله دارد سگی هم همراه السلام علیک یا اباعبدالله (هر گلی را که بچینند گلابی دارد) آخر این خون جگری حد و حسابی دارد هر سلامی که بگویند جوابی دارد تو جوابم بده ارباب به یک گوشه نگاه السلام علیک یا اباعبدالله @raziolhossein
نگاهی کن به چشم بی‌قرارم که بارانی‌تر از ابر بهارم فقط یک آرزو در سینه مانده هوای دیدن شش‌گوشه دارم @raziolhossein
ای ذکر نام تو نمک روضه ها حسین شکر خدا که با تو شدم آشنا حسین سردرب خانه تو نوشتند از ازل آقا شد هر کسی که شد اینجا گدا حسین آلوده تر زمن نبود بر درت ولی آقاتری از اینکه برانی مرا حسین ((لطفی که که کرده ای پدر ومادرم نکرد)) ای مهربانترین کسم ای با وفا حسین زهرا اجازه داد که من نوکرت شدم ورنه عزیز من، تو کجا من کجا حسین گریه کن توام،بدم، اما شنیده ام زهرا کند به گریه کنانت دعا حسین فردا که هیچ کس به کسی نیست ،مادرت خود میکند گریه کنت را سوا حسین آقا تو را به دست جدای برادرت دستم مکن زدامن لطفت جدا حسین یک عمر من به روضه تو آمدم، تو هم یک دم به شام اول قبرم بیا حسین ......... زینب چو دید راس تو را روی نیزه ها از سوز سینه ناله زد و گفت یاحسین.... موی تو بی وضو نزده شانه مادرم کی راس تو زده به روی نیزه ها حسین خاکم به سر بگو زچه خاکستری شدی دیشب مگر که بوده سرت در کجا حسین @raziolhossein
گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا