eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.1هزار دنبال‌کننده
517 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فطرس رسیده جا به کبوتر نمی رسد حتی فرشته پیش تو با پر نمی رسد پس با وجود این همه شعبان که رفته است دیگر گناهکار به محشر نمی رسد با یاحسین مست ترینیم به مقصدش هر قدر کاه گشت سبک تر،نمی رسد گاهی برای ما نرسیدن رسیدن است آن جا که دست شاه به نوکر نمی رسد دنیای بی حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی رسد کوهی به کوه نه که در این روزگار پَست دست برادری به برادر نمی رسد در هیچ لحظه ای به جز از لحظه ی اَخا در نقشه ها فرات به کوثر نمی رسد ارث پدر گلوی بریده ست لاجَرَم وقتی که اکبر است به اصغر نمی رسد وقتی که نیستند علی های کربلا انگشترت مگر که به دختر نمی رسد؟؟ در آخرین دقیقه به داد گلوی تو حتی نه بوسه های پیمبر نمی رسد حق در مَثَل همیشه به حق دار می رسد با این حساب شمر به حنجر نمی رسد با این حساب بر تن او پاره هم شود پیراهن حسین به لشگر نمی رسد این شاکلید قصه ی صحرای کربلاست سر می دهد حسین ولی سر نمی رسد @raziolhossein
امشب شب نزول تمام ملایک است  باور کنید بخت، به کام ملایک است  هم کوثـر ولایـت و هم بادۀ بهشت  پیوسته بحربحر به جام ملایک است  بــارد بـرات عفــو الهـی ز آسمـان  صبح قیامت است، قیام ملایک است  بر هـر ملک کـه می‌نگرد از چهارسو  چشمش به ماه روی امام ملایک است  -امشب ز صدهزار شب قدر، بهتر است  -قنداقـۀ حسین بـه دسـت پیمبر است  ملک وسیـع حـق، یـم عفو عنایت است  لبریــز، آسمــان ز فـروغ ولایـت است  هر سوره‌ای که می‌نگرم صورت حسین هر آیـه در ولادت او یـک ولایت است  نور حسین، ارض و سما را به بر گرفت  این نور، همچو نور خدا بی‌نهایت است  دوران تیـرگی و ضلالت بـه سر رسید  امشب شب طلوع چراغ هـدایت است  -این شمع جمع محفل اولاد آدم است  -این کشتی نجـات غریقان عالم است  پیغمبـران همـه شـده محو نظاره‌اش صف بسته‌انــد دور و بـر گاهـواره‌اش این است آن سپهر ولایت که وقت صبح  خورشید و ماه گشته به دور ستـاره‌اش  خلـق زمیـن و اهـل سمـاوات، تـا ابد  مرهون لطف و مرحمت بـی‌شماره‌اش   بالله عجیب نیست که در روز رستخیز دوزخ بهشت گـردد بـا یـک اشاره‌اش  -در روز حشر با کَرَم خود چه‌ها کند  -ترسـم ز نار، قاتل خود را رها کند  ملک وجود بسته به یک تار مـوی او  گل کرده بوسه‌های محمّد به روی او  این است کعبـه‌ای که تمامی کائنات  بگرفته‌انــد دست توسـل به سوی او  صورت نهد به خـاک قدم‌هـاش آبرو  تـا کسب آبــرو کنــد از آبــروی او  هرجــا کـه انبیـا بنشیننـد دور هـم  باشد چراغ محفل‌شان گفت‌وگوی او  -باید نـدا دهیم کـه عالم حسینی است  -بالله قسم!رسول خدا هم حسینی است  خرم کسی که در دو جهان با حسین زیست  گمراه، آن کسی که امامش حسین نیست  این است آن امـام شهیـدی که همچنان  بایـد شـب ولادت او هـم بـر او گریست  ایـن کشتـۀ خـداست وگرنــه بــرای او  بعد از چهارده صده این‌ های‌وهو ز چیست؟  داده نشـان بـه قاتل خود هم ره بهشت  یالعجب!خدای بزرگ!این حسین، کیست؟  -یک بنده و هـزار خصـال خدایی‌اش -در عین بندگی‌ست جلال خدایی‌اش خوبــان روزگـار همـه خـاک راه او  آزادگی‌ست عبــد غــلام سیــاه او  فرهنگ ما نتیجـۀ صبـر و مقـاومت دانشگــه تمــام مــلل قتلگــاه او  مـن منکـر شفــاعت او نیستم ولـی  کافی‌ست بر نجات همه یک نگاه او  تنهاترین امام بزرگی که بود و هست در عین بی‌کسـی همـه عالم سپاه او  -بی‌ او غریب و بی‌کس و تنهاست عالمی  -یـارب!مبـاد سایـۀ او کـم شــود دمـی  پوشیده شد به پیکر توحید، جوشنش قرآن مـاست مصحف صدپارۀ تنش  خواهیـد دیــد روز قیــامت ز چـارسو ریــزد بــرات عفــو الهــی ز دامنش  در روز حشــر، زخـم شیهدان عالم‌اند گل‌های سرخ روی خدایـی ز گلشنش از بس از او کرامت و قدر و جلال دید  کفو کریم خوانـد بـه گودال، دشمنش -کی غیر او که داغ عطش بود بر لبش  -با کام تشنه آب خورانـد بـه مرکبش؟ ما بی‌قـرار او شده‌ایم ایـن قــرار ماست  هرجا که هست خـاک ره او مزار ماست  تا بر حسین، سینۀ خـود سـرخ کرده‌ایم فـردا لبـاس سینه‌زنـی افتخــار ماست  چون دعبل و کمیت و فرزدق تمام عمر  فریاد یاحسین همـان چـوب دار ماست  بر سنگ قبـر مـا بنویسید و حک کنید ذکر حسین تا صف محشر شعار ماست  -روز ازل کـه آب و گل ما سرشته‌ شد  -نامش به صدر لوح دل ما نوشته شد  نــام حسیـن نـزد خـدا اسـم اعظم است  خـون گلـوی تشنــۀ او اشــک آدم است  خواهـی اگـر درست بدانی حسین کیست  قــرآن روی قـلب رســول مکــرم است  بـر خـون پـاک او که نیفتد دمی ز جوش تنهـا خـدای عزوجــل صــاحب دم است  خون‌نامـۀ شهــادت او بــاغ لاله‌هــاست  یک برگ آن به لطف خدا نخل «میثم» است @raziolhossein
یک سوی ابوفاضل و یک سوی حسین خورشید کنار ماه ، دیدیم به عین یک دل نبود جای دو دلبر  ، آری الا دل ما که هست بین الحرمین . تا بال وپر عشق به جانم دادند در وادی عاشقان مکانم دادند گفتم که کجاست کعبه ‏ی اهل ولا در گاه حسین  را نشانم دادند @raziolhossein
غیر از تو را زبان من املا نمی کند جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند در دفتری که صحبت از آیینه می شود هر کس نگفته از تو حسینی نمی شود آدم ابوالبشر شده اما حسین نیست از او خلیل سر شده اما حسین نیست موسی پیامبر شده اما حسین نیست عیسی گزیده تر شده اما حسین نیست در جان محمد است که با او برابر است آری حسین بوده که جان پیمبر است گیرم پیمبر است که فرقی نمی کنند همتای حیدر است که فرقی نمی کنند زهرای اطهر است که فرقی نمی کنند مثل برادر است که فرقی نمی کنند فرقی نمی کنند و مرا شور در سر است آخر حسین فاطمه یک چیز دیگر است بین حسین و شیعه صمیمیت است و بس همراهی حسین به سنخیت است و بس شیعه به یک مرام و به یک نیت است و بس اسلام بی حسین مسیحیت است و بس اسلام ما که ثبت شده با شهادتین کامل نمی شود مگر از ذکر یا حسین در دین ما خدا یکی و مصطفی یکی است احمد یکی است پس به یقین مرتضی یکی است حیدر یکی و حضرت خیرالنسا یکی است زهرا یکی است پس حسن مجتبی یکی است این جمع بی حسین که معنا نمی گرفت یعنی اگر نبود کسا پا نمی گرفت غیر از خدا نبود و حسین آفریده شد ارض و سما نبود و حسین آفریده شد جز کربلا نبود و حسین آفریده شد قالو بلی نبود و حسین آفریده شد قالو بلای ما به الست از حسین بود اصلا هرآنچه بوده و هست از حسین بود بی اشک ، خاکِ خلقتمان گِل نمی شود تنها مجسمه است دل و دل نمی شود دل بی حسین این همه قابل نمی شود انسان بی حسین که کامل نمی شود غیر از حسین را به دل خویش حک نکن ما از اضافه ی گل اوییم ، شک نکن ای معنی نهفته ی در هل اتی حسین ان الذین آمنوی سوره ها حسین حتی خدا برای تو شد خونبها حسین ماییم و حسرت حرم کربلا حسین از ما بگیر این همه درد فراق را اما نگیر از دل ما اشتیاق را @raziolhossein
امشب زمین و آسمان دارد صفای دیگری قلب تمام عاشقان دارد جلای دیگری درحلقه افلاکیان باشد نوای دیگری آمد مگر در این جهان فرمانروای دیگری سرحلقه عشاق حق محبوب سرمد آمده یعنی حسین بن علی سبط محمد آمده -------------------- باد صبا آورده با خود ناف مشک ختن یا بوی جانبخش گل نسرین و عطر یاسمن این نفحه میباشدمگراز یوسف گل پیرهن کامشب رها گردد دگر، یعقوب از بیت الحزن چون بوی این گل روضه رضوان کجاداردسراغ؟ گردیده خیره سوی او ، چشم همه گل های باغ -------------------- زیبا گلی در گلشن هستی شکوفا گشته است امشب زمین چون روضه ی رضوان مصفّا گشته است لعل لب قدوسیان ، مانند گل وا گشته است پرونده ی آزادی فطرس هم امضا گشته است چشم تمنا هر کسی ، امشب به داور دوخته تا حق به او احسان کند چون فطرس پر سوخته -------------------- امشب به زهرا و علی ، داده خدا خیر التّحف جاریست سیل تهنیت بر مصطفی از هر طرف همراه جبریل امین خیل ملائک صف به صف حوران و غلمان از جنان ، آیند با شور و شعف هر یک به کف یک دسته گل با لعل خندان آمده از بهر دیدار رخ  تابان  جانان  آمده -------------------- چون جلوه گرشد روی او , عرش خدا پرنورشد موسی مگرآمد ز ره ، که عالم همه چون طور شد قلب تمام انبیا ء ، غرق نشاط و شور شد هر عاشق دلباخته چون مصطفی مسرور شد تابید و الشمس الضحی ، ازلطف رب العالمین ماهی که از نور رخش ، شد خلقت خلد برین ------------------- از مقدم نورانی ، سبط النبیّ ی المصطفی امشب همه بگرفته جا ، در سایه ی لطف خدا ظلمت دگر رفت از میان از نور مصباح الهدی گهواره جنبانش شود ، پیک امین کبریا آمدشهنشاهی که از، او هست درهرجا سخن فرمود پیغمبر : منم از او و او باشد ز من ------------------- آمد حسین بن علی ، محبوب ما کان و یکون سوم وصیّ مصطفی هم مَظهر بی چند و چون هم مُظهر امر خدا ، هم شاهد غیب مصون هم پیشتاز قافله , در عرصه شمشیر و خون آری شهی آمد که کل ماخلق مدیون اوست گر نخل دین احمدی بگرفته پا ، از خون اوست ------------------- ای زینت عرش خدا ، نام نکویت یا حسین وی جسم و جان عاشقان زنده ز بویت یا حسین کی قسمت ما می شود که آییم سویت یا حسین وی توتیای دیده ما خاک کویت یا حسین نام تو و کرببلا ، برده قرار از ما ، همه زهرا برایت گریه کرد , قربان اشک فاطمه ------------------- از ابتدای خلقت خود دل به تو بستم حسین وز باده ی عشق و تولای تو سرمستم حسین من هر چه هستم از تو ای آرام جان هستم حسین جان علی اکبر مکش از دامنت دستم حسین ای شمع جمع انجمن پروانه ات هستم حسین من "ملتجی" هستم به تو دیوانه ات هستم حسین                 @raziolhossein
جان ها به فدات یا اباعبدالله دنیا و مَمات یا اباعبدالله در روزِ ولادتت بده عیدیِ ما جانانه برات ... یا اباعبدالله @raziolhossein
از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین @raziolhossein
خانۀ شیر خدا امشب پر از نور خداست  الـبشاره لیلۀ میلاد مصباح الهـداست  بر سر دوش نبی، شمس ولایت جلوه گر  پیش روی فاطمه، مرآتِ حسنِ ابتداست  فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال  هم محمد هم امیرالمؤمنین هم مجتباست  چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین  کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست  این همان مصباح نور غیب رب العالمین  این همان قرآن روی قلب ختم الانبیاست   چشم نه، لب نه، جبین نه، حنجر و رخسار نه  پای تا سر غرق در گلبوسه‌های مرتضاست   با وجود آنکه باشد رحمت حق بی حدود  این نمای رحمت بی حدِّ ذات کبریاست  سبط احمد، نجل حیدر، آرزوی فاطمه  جان قرآن، رکن ایمان، قلب دین، روح دعاست  قطره‌ای از بحر لطفش چشمۀ آب حیات  ذره‌ای از خاک کویش درد عالم را دواست   وصف او باید کسی گوید که قرآن آورد  مدح او باید کسی خواند که او را خونبهاست  هر چه می‌بینم جمالش را، نبی پا تا به سر  هرچه می‌خوانم ثنایش را، علی سر تا به پاست  هر سری تقدیم جانان گشت، خاک پای او  هر دلی جای خدا گردد، بر او صحن و سراست  هر چه از او خواست ذات کبریا تقدیم کرد  درعوض او از خدای خویش بگرفت آنچه خواست   خواهـر مظلومۀ او مـادر آزادگی است  تـا قیامت بر همه آزادمردان مقتداست   اصغری دارد که ذبح اکبرش خوانند خلق  دختری دارد که دست بسته‌اش مشکل گشاست  مادری دارد که در قرآن، خدا مدّاح اوست  مدح او تطهیر و قدر و فجر و نور و «اهل‌أتی»ست   قامتی دارد، قیامت گوشه‌ای از سایه‌اش  صورتی دارد که در چشم محمد دلرباست   بازویی دارد چو بازوی امیرالمؤمنین  هیبتی دارد که گویی خود علی مرتضاست   شهریار کشور دل‌ها «حسین بن علی»  زادۀ ام‌البنین فرمانـدۀ کل قـواست  روز محشر ذکر کل انبیا یا فاطمه است  فاطمه گوید خداوندا حسین من کجاست؟  آنچه در عالم گنه کار است در روز جزا  گر خدا بخشد به یک موی حبیب او به جاست   گر چه حتی روز محشر چشم زهرا سوی اوست  هر شب او واقعه، هر روز او روز جزاست  اینکه خنـدانیم و گریـانیم در میلاد او  می‌کند ثابت، گِل ما از زمین کربلاست  قبر: کعبه، رکن: مقتل، تربت عشاق: حِجر  مضجع او «مروه» و ایوان عباسش «صفا»ست آنکه سر سازد نثار دوست، از عالم سر است  کشتۀ محبوب را گر کشته پنداری خطاست    گو یکی گردد دو عالم از برای قتل او قامتش تنها برای خالق یکتا دوتـاست   وصل جانان از دم شمشیر می‌آید به دست  این همان معنای رمز «البلاءُ لِلولا»ست   "میثم" این مصراع را با خط خون باید نوشت  رأس او از تن جدا شد، دوست کی از او جداست؟ @raziolhossein  
. عاشق شديم و خون جگري خواستيم ما در جاده تو دربدري خواستيم ما بى دردسر ، وصال گوارا نميشود در راه وصل ، دردسرى خواستيم ما سنگ ملامت از همه خورديم سالها در كوچه ات اگر گذرى خواستيم ما از دربدر شدن بخدا خسته نيستيم آوارگى بيشتري خواستيم ما گويا خود تو هم نظرى داشتي به ما وقتيكه كه گوشه نظرى خواستيم ما در خانه راه دادى و بالا نشانده اي ورنه گليم پشت درى خواستيم ما حالا شبيه فطرس پرسوخته ، همه زانو زديم و بال و پرى خواستيم ما . باليم و در هواي تو پر در مياوريم امشب ز كربلاى تو سر در مياوريم . واژه به واژه شعر و غزل داده اي به ما اين گنج را تو روز ازل داده اي به ما اينجا كسى به عاشقى ما محل نداد تنها تو بوده اى كه محل داده اى به ما اين روزگار يكسره سم داد دست ما اما تو نه ، هميشه عسل داده اى به ما مردم كه جاي خود ، چقَدَر حسن آبرو نزد خداى عز وجل داده اى به ما ما پنج وعده وقت قنوت از تو گفته ايم خيرت قبول ، خيرالعمل داده اى به ما نامت چقدر گريه ز چشمان ما گرفت تو گوهر بدون بدل داده اى به ما يكبار دست خالى از اين در نرفته ايم يك كربلا كه حداقل داده اى به ما . يادش بخير دفعه اول ، چه خوب بود تصوير گنبد حرمت در غروب بود . يادش بخير گوشه ايوان حسين جان يادش بخير نم نم باران حسين جان پايين پا درست زمينگير تو شديم يادش بخير ديده گريان ، حسين جان يك پيرمرد رو به حرم گريه اش گرفت ياد مدينه گفت حسن جان ، حسين جان ما در همان زيارت اول عوض شديم يادش بخير توبه و غفران ، حسين جان يادش بخير كودكي ام بين دسته ها پرچم به دوش بين خيابان ، حسين جان يادش بخير پشت در تكيه محل دعواى كودكانه طفلان ، حسين جان يادش بخير نوحه تركى روضه ها با لحن آذرى سنه قربان ، حسين جان . ما در همين حسينيه ها قد كشيده ايم با چشم خويش معجزه بسيار ديده ايم . ديديم در خدا بخدا ما حسين را خوانديم در يك آيه خدا را حسين را اين اعتقاد ماست كه در عالم وجود گفتيم لا موثر الا حسين را تكليف با حسين مني انا من حسين چيست؟ ديديم ما رسول خدا يا حسين را؟ بايدنجف رويم و زيارت كنيم ما بالاسر عمارت مولا ، حسين را يكجور ديگري بخدا دوست داشته در بين خانه حضرت زهرا ، حسين را ما با تمام سينه زنان شرط كرده ايم باهم صدا زنيم حسن با حسين را اينها مقدس اند ولى ما شناختيم در انقلاب زينب كبرى حسين را . دنياي ما بنام حسين است هرچه هست در كيش ما غلام حسين است هر كه هست . بر تو رسول با دل بي تاب گريه كرد تكبير هفتمين تو محراب گريه كرد روز تولد تو كفن ها گريستند روز نخستِ آمدنت آب گريه كرد آنقدر از لبت اناالعطشان شنيده شد تشنه گريست بهر تو سيراب گريه كرد مقتل نوشته است غروب دهم كه شد بر غربت تو مركب اصحاب گريه كرد بر حال جسم بى كفنت روى خاكها خورشيد سينه ميزد و مهتاب گريه كرد مقتل نوشته است كه در مجلس شراب خيلي سر بريدهء ارباب گريه كرد قربان آن سه ساله كه كنج خرابه ها وقتي پريد، نيمه شب از خواب ، گريه كرد . ماهم براى غربت تو گريه ميكنيم گوشه كنار هيات تو گريه ميكنيم . @raziolhossein
فرشته آمده تا دورت ازدحام کند بگو مسیح به قنداقه ات سلام کند به شاعرت بده اذن غزل که بعد از این دوات تیره بپوشد، قلم قیام کند بیا و خال لبت را نشان بده به خلیل بگو براین حجر الاسود استلام کند شده ست زائر تو زائر خدا در عرش به جبرئیل بگو وصف این مقام کند برو به دوش رسول خدا که میخواهد از این طریق تو را باز احترام کند تو نور چشم خدایی، علیست عین الله خدا بناست که نسل تو را امام کند به نص لحمک لحمی پیمبر آمده است به شوق روی تو خورشید با سر آمده است بعید نیست نگاهت به مرده جان بدهد و یا به دست سلیمانِ عصر، نان بدهد بعید نیست ز نامت بلال مست شود به عشقت از سر شب تا سحر اذان بدهد بعید نیست که روزی سه بار قبله نما به جای کعبه ضریح تو را نشان بدهد طلای اصل بریزد به جای گرد و غبار اگر عبای تو را یکنفر تکان بدهد اجل اسیر غم توست، کشته مرده ی توست بگو که ابرویت اینبار را امان بدهد تو کیستی که جهان مست شد از آمدنت رسول اکرم ما خورد از می دهنت بکش در آینه ای روی دلربایت را برای آنکه ببینیم ما خدایت را گذاشته ست از این شانه روی آن شانه نبی به فخر عوض کرده باز جایت را تو را زمین بگذارد دلش نمی آید به دست باد دهد گرد رد پایت را! گرفته ای سر یک دوش کیسه ی اطعام و روی دوش دگر عشق مرتضایت را به کوری همه ی دشمنان دین، تک تک علی گذاشته ای اسم بچه هایت را دل من این دل سرمست باز حیران شد ز نام نامی او شعر من پریشان شد علی امام ابوذر، علی معلم سلمان علیست اسم خدا طبق نقل های فراوان علیست مظهر توحید و قلب سوره ی انسان کتاب مدح علی هم خلاصه اش شده قرآن علیست مالک یوم الجزا و معنی میزان و نام عشق علی را خدا گذاشته ایمان علی امیر علی شیر حق علی یل میدان دوباره معرکه و شاه و ذوالفقار پریشان شده ست با رجزش بین جنگ هجمه ی طوفان نگاه با جبروتش شده ست معرکه گردان نداشته زرهش پشت و لشکری شده حیران شنیده اند که سربند زرد گشته رجزخوان نظر به تیغ دو دم هم نبوده ساده و آسان به سادگی نرسد کار کارزار به پایان شده ست لذت توصیف این نبرد دوچندان که بعد کشتن کفار آمد و همه دیدند علی گرفته ابالفضل را دوباره به دامان! که خورده است گره جان او به جان ابالفضل چقدر بوسه علی زد به بازوان ابالفضل @raziolhossein
  خورشید در آسمان زهرا آمد کشتی نجات سوی دریا آمد هر کس پیِ دنیای خودش هست ولی دنیای من امروز به دنیا آمد @raziolhossein
اگر پنج نوبت اذانم علی است اگر خاکم و آسمانم علی است اگر قبله‌ی آستانم علی است اگر روز و شب بر زبانم علی است علی دردِ عشق است و درمان حسین علی گفت و گفتیم ای جان حسین مرا آفریدی که حیران شوم مرا چشم کردی که باران شوم مرا جذبه دادی غزل خوان شوم مرا آینه کردی ایوان شوم زدم نعره در زیرِ ایوان حسین که ای جانِ من جانم ای جان حسین همانکه دلم شعله‌ور آفرید همانکه مرا در به در آفرید همانکه به شوقِ تو پَر آفرید به عشقت برایم جگر آفرید کسی نیست ما را به قرآن حسین خدا گفت و گفتیم ای جان حسین تو هستی محمد محمد تویی وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی براتِ نجف لطفِ مشهد تویی فقط آرزویِ مجدد تویی مدینه شد امشب چراغان حسین نبی گفت با تو که ای جان حسین اگر لطف زهرا مسلمان شدیم اگر ما سلیمان و سلمان  شدیم اگر در حسینیه درمان شدیم اگر عاشقیم از حسن جان شدیم حسن جان نوشتیم و جانان حسین حسن گفت و گفتیم ای جان حسین نشسته است موسی عصایش دهی رسیده است یوسف که جایش دهی دویده است یحیی عطایش دهی به خاک است عیسی عبایش دهی حرم شد قُرقُ از گدایان حسین حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین شبی که حرم مادرم رفته بود پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود شبی که پُر آه و غم رفته بود شبی که برایم حرم رفته بود مرا نذر او کرد گریان ، حسین که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین اگر رود یا که کویرت شدم جوانم ولی زود پیرت شدم اگر کنج شش گوشه گیرت شدم من از نانِ بابا اسیرت شدم تو آبی تو نانی تو سامان حسین تویی برکتِ خانه ای جان حسین اگر آمدم عشق یادم دهید اگر خواستم کم ، زیاد دهید مرا منصبِ خانه زادم دهید به بادم دهید و به بادم دهید منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین مرا می‌کُشی آخر ای جان حسین سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم دعایی برای عزیزی بَرَم شفایی برای مریضی بَرَم سه شب آمدم زیر باران حسین که هرشب بگویم که ای جان حسین تو بی‌انتها‌... نقطه چین میدهی که از پشتِ در بیش از این میدهی چنان میدهی و چنین میدهی که حتی به قاتل نگین میدهی نگینت چه شد ای سلیمان حسین که نالید زینب  که ای جان حسین رسید و صدا زد پَرَش را مَبَر زِره را که بُردی سرش را مَبَر از انگشتش انگشترش را مَبَر براین ناقه‌ها دخترش را مَبَر صدا زد به لبهای سوزان حسین که عریان حسین و که ای جان حسین @raziolhossein
حق برگ برات میفرستد امشب کشتی نجات میفرستد امشب فطرس دم گهواره ی ثار الله‌است دارد صلوات میفرستد امشب @raziolhossein
امشب شب تبسم و اشک پیمبر است بی‌شبهه از هزار شب قدر بهتر است امشب خدا به وسعت ملک وسیع خویش با جلوۀ حسینی خود نورگستر است جان محمّد است در آغوش مرتضی یا روی دست فاطمه قرآن دیگر است امشب وجود، گرم نیاز است با حسین امشب ز کائنات رسد بانگ یا حسین امشب خدا ولیمه به خلق جهان دهد امشب خدا به پیکر توحید جان دهد امشب خدا گشوده ز رخ پرده بر رسول روی حسین را به محمّد نشان دهد تنها به یک ملک ندهد باز بال و پر امشب حسین بر همه خط امان دهد «فطرس» به فوج فوج ملک ناز می‌کند دور حسینِ فاطمه پرواز می‌کند ماه رسول، ماه خدا را نظاره کن خورشید آسمان هدا را نظاره کن بر گرد کعبۀ دلِ ختم رسل بگرد سعی آور و صفای صفا را نظاره کن بر روی دست فاطمه با صدهزار چشم رخسار سیدالشهدا را نظاره کن این نفس مطمئنهء قرآن فاطمه است ریحانهء رسول خدا، جان فاطمه است مادر، حسین زاده بر این مادر آفرین این حیدرِ علی است، بر این حیدر آفرین این منظر جمال خداوند سرمد است بر منظرآفرین و بر این منظر آفرین گوهر بوَد حسین و صدف، قلب فاطمه بر این صدف سلام و بر این گوهر آفرین امشب رسول، سورهء والفجر باز خواند امشب علی به شور حسینی نماز خواند ملک وجود بسته به یک تار مـوی او  گل کرده بوسه‌های محمّد به روی او  این است کعبـه‌ای که تمامی کائنات  بگرفته‌انــد دست توسـل به سوی او  هرجــا کـه انبیـا بنشیننـد دور هـم  باشد چراغ محفل‌شان گفت‌وگوی او  او روح انبیا و روان محمد است او دست مرتضی و زبان محمد است خرّم کسی که در دو جهان با حسین زیست  گمراه، آن کسی که امامش حسین نیست  این است آن امـام شهیـدی که همچنان  بایـد شـب ولادت او هـم بـر او گریست  ایـن کشتـۀ خـداست وگرنــه بــرای او  بعد از چهارده صده این‌ های‌وهو ز چیست؟   یک بنده و هـزار خصـال خدایی‌اش در عین بندگی‌ست جلال خدایی‌اش خوبــان روزگـار همـه خـاک راه او  آزادگی‌ست عبــد غــلام سیــاه او  فرهنگ ما نتیجـۀ صبـر و مقـاومت دانشگــه تمــام مــلل قتلگــاه او   تنهاترین امام بزرگی که بود و هست در عین بی‌کسـی همـه عالم سپاه او  این است آن حسین که آقای عالم است آقایـی تمـامی عالـم بــر او کـم است پوشیده شد به پیکر توحید، جوشنش قرآن مـاست مصحف صدپارۀ تنش  خواهند دیــد روز قیــامت تمام خلق ریــزد بــرات عفــو الهــی ز دامنش  از بس از او کرامت و قدر و جلال دید  کفو کریم خوانـد بـه گودال، دشمنش کی غیر او که داغ عطش بود بر لبش  با کام تشنه آب خورانـد بـه مرکبش؟ ما بی‌قـرار او شده‌ایم ایـن قــرار ماست  هرجا که هست خـاک ره او مزار ماست  تا بر حسین، سینۀ خـود سـرخ کرده‌ایم فـردا لبـاس سینه‌زنـی افتخــار ماست  بر سنگ قبـر مـا بنویسید و حک کنید ذکر حسین تا صف محشر شعار ماست  روز ازل کـه آب و گل ما سرشته‌ شد نامش به صدر لوح دل ما نوشته شد.... تو از خدا جلال خدایی گرفته‌ای بر عالمی برات رهایی گرفته‌ای در بین انبیا و امامان تو از خدا عنوان سیدالشهدایی گرفته‌ای هم خود فدای دوست شدی با هزار زخم هم روی دست خویش فدایی گرفته‌ای ملک وجود گوشۀ صحن و سرای توست دل‌های انبیا حرم باصفای توست ای بر تن مطهر تو جای نیزه‌ها آوای دلربای تو در نای نیزه‌ها غیر از سر مقدس تو در چهل مقام خورشید را که دیده به بالای نیزه‌ها؟ قرآن بخوان که تا در دروازه‌های شام آیند مرد و زن به تماشای نیزه‌ها از بـس زدنـد بـر تـن پاک تو نیشتر زخمت ز حلقه‌های زره گشت بیشتر ای خون زخم‌های تو فرش عبادتت لطف و کرم، سجیّه و ایثار، عادتت هر چند چهره در مه شعبان گشوده‌ای میلاد توست روز بزرگ شهادتت تا بامداد روز جزا روح انبیا آیند کربلا پی عرض ارادتت تنها نه در طریق تو «میثم» حسینی است عالـم حسینی انـد و خـدا هم حسینی است گلچین و تلفیق سه شعر @raziolhossein
ای نفس حضرت زهرا حسین ای نمک خانه مولا حسین ای سبب خلقت دنیا حسین نوشته بر عرش معلی حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) نام خوشت نغمه شیرین من باعث آرامش و تسکین من مذهب من دین من آیین من بود همین عشق و تولا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) چون که پِیِ چرخ و فلک ریختند آب و گل جن و ملک ریختند به نام تو فقط نمک ریختند که میدهد شور به دلها حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) عبد تو بوده اند اجداد من نوکریت داده پدر یاد من کاش زِ من رسد به اولاد من که این بود ارثیه ما حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) خوش آنکه نام توست ورد لبش وقف عزای توست تاب و تبش شنیده ام که در نماز شبش کرده دعا حضرت زهرا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) کرببلایت حرم کبریاست کرببلای دوّمت قلب ماست کرببلای دگرت در کجاست؟ برده شود نام تو هرجا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) تا که توسل به تو آدم گرفت نام تو را برد و دلش غم گرفت برات عفو را همان دم گرفت قبول شد توبه او با حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) نوح نبی پیرغلام تو بود کلیم عاشق کلام تو بود ذکر لب مسیح نام تو بود کز نفسش مرده شد احیا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) در این جهانی که بلا خانه است مامن ما همین عزا خانه است که هر عزا خانه شفا خانه است به برکت نام تو مولا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) زائر توست ایمن از هر عذاب خداست ضامنش به یوم الحساب دعاست تحت قبه ات مستجاب شفاست در تربت اعلا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) فلک نجات اند بنی فاطمه کشتی تو وسیع تر از همه رحمت تو رحمت بی خاتمه دریاب از کرم تو مارا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) ای دو جهان عاشق و دیوانه ات شمع تویی و همه پروانه ات تمام خیر است درِ خانه ات گدای تو شاه دو دنیا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) بهای خون تو فقط با خداست حساب تو از همه عالم جداست عرصه جولان تو روز جزاست ندا رسد زعرش اعلا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) روز قیامت همه در واهمه سوی پیمبر است چشم همه ذکر پیمبر است یا فاطمه ذکر لب حضرت زهرا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) پناه و مامن گرفتارها یار همه بی کس و  بی یارها امیدِ آخرِ گنهکارها هیچ کسی نباشد الّا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) زندگیت با کرم آغاز شد فطرس با لطف تو ممتاز شد همینکه بال بسته اش باز شد فریاد زد در آسمانها حسین رحم الله من نادی یاحسین فطرس بعد از آن ، از آنِ تو شد محو نگاه مهربان تو شد کبوتر نامه رسان تو شد تا ببرد سلام مارا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) در غم تو ارض و سما گریه کرد هر که رسید کربلا گریه کرد شنید تا نام تو را ، گریه کرد نوح و خلیل و خضر و یحیی حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) همیشه در قلب منی یاحسین اگر چه دور از وطنی یاحسین که گفته تو بی کفنی یاحسین شد کفن تو خاک صحرا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) ای به فدای لب عطشان تو فدای آن پیکر عریان تو فاطمه در شام غریبان تو پیش تنت گرفت احیا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) گریه کنم در غم تو زار زار یک تن خسته این همه نیزه دار گودی قتلگاه شد نیزه زار شد بدن تو اربااربا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) آه چه آمد به سر پیکرت که دید و نشناخت تو را خواهرت همینکه بوسید رگ حنجرت سوخت دل زینب کبری حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) هرآنچه آمد به سرت یک طرف داغ علی اکبرت یک طرف داغ علی اصغرت یک طرف که سوخت حتی دل اعدا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) سه شعبه بی هوا رسید آه آه گلوی طفل تو درید آه آه (مِنَ الوَرید اِلَی الوَرید)آه آه داد خدا بر تو تسلا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) ....... حک شده روی سینه ما علی ما همه بنده ایم و مولا علی (غَفَرَالله مَن نادىٰ یاعلی) (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) @raziolhossein
زیباترین ستاره ی خلقت رسیده است سجده کنید ، روح عبادت رسیده است نور خدا، چراغ هدایت رسیده است باید قیام کرد ، قیامت رسیده است امشب که مست می شوم از بوی کربلا فطرس! ببر سلام مرا سوی کربلا تاج سر ملائکه ی آسمان حسین تنها دلیل خلق زمین و زمان حسین ذکر زمان سختی پیغمبران حسین زهرا سپرده است بگوییم: جان حسین گفتم حسین و ولوله افتاد در جهان گفتم حسین و فاطمه با خنده گفت جان در مشکلات پشت و پناهم حسین شد بیراهه رفته بودم و راهم حسین شد تنها دلیل گریه و آهم حسین شد زهرا اجازه داد که شاهم حسین شد فهمیده ایم طبق روایات معتبر از کشتی حسین نباشد بزرگتر از کودکی "حسین" مسیحای زینب است یعنی تمام لذت دنیای زینب است غیر از حسین کیست که مولای زینب است کنج دل حسین فقط جای زینب است زینب... همان که سیطره دارد به عالمین زینب نگو، بگو همه ی هستی حسین ما تشنه ایم تشنه ی باران کربلا ما سائل ایم سائل سلطان کربلا دل برده از ملائکه ایوان کربلا دست تمام عالم و دامان کربلا... بی صبح کربلا شب عالم سحر نداشت دنیا چه داشت؟ کرب و بلا را اگر نداشت افلاک زیر سایه ی گنبد طلای اوست جبریل معتکف شده کربلای اوست دنیا و هر چه هست درآن خاک پای اوست اصلا بهشت گوشه صحن و سرای توست عشق "حسین" در دل ذرات عالم است دنیای بی حسین شبیه جهنم است از اشک روضه، چشم مگر سیر می‌شود؟ بی کربلا زمانه زمین گیر میشود خوشبخت آن که پای علم پیر میشود عالم به آب علقمه تطهیر می شود امشب بساط گریه برایت فراهم است "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" @raziolhossein
عالم آراست چو از پرتو انوار حسین‌ هرکجا بود دلی گشت هوادار حسین ای خوشا سوّم شعبان که در این روز عزیز هستی آرایش نو یافت ز انوار حسین عقل سرگشته از آن است که چون در عالم‌ رسم شد دایره‌ٔ عشق ز پرگار حسین نور حق بود که خاموش نگردد هرگز هست در هر دو سرا گرمی بازار حسین نامش آتش به دل عارف و عامی زد و باز با خبر کس نشد از حرمت بسیار حسین از سر صدق قدم چون به ره دوست نهاد محو تا حشر نخواهد شدن آثار حسین پرتو ذات خدا هست حسین بن علی‌ منکر حقّ شود آن کو کند انکار حسین تا نمودار شود جلوه‌ٔ یزدان خوشتر اهرمن صحنه بیاراست به پیکار حسین او حیات ابدی داشت توان گفت آری‌ کرد با خویش ستم خصم ستمکار حسین فاتح هر دو سرا کشته‌ٔ عاشورا بود گشت مغلوب ابد دشمن خونخوار حسین زنده از نهضت خونین حسین است اسلام‌ عقل و عشقند ستایشگر کردار حسین چشم گردون که بود خیره‌ٔ جانبازی‌ها کس نبیند به وفاداری انصار حسین اشک مهلت ندهد تا به لب آرم سخنی‌ از جوانمردی جانسوزِ علمدار حسین ای ابا الفضل که فضل از تو فضیلت‌ها یافت‌ نخل آراسته بودی تو به گلزار حسین دو علی را پسر فاطمه در راه خدای‌ داد و سجّاد بشد قافله سالار حسین دشمن رذل، ستم هرچه فزونتر می‌کرد غافل از دوست نمی‌شد دل بیدار حسین من که شرمنده‌ٔ بی‌حاصلی خویشتنم‌ کی توانم سخنی گفت سزاوار حسین فخرم این است که بدانند که «ناظر زاده» چاکری هست کمر بسته به دربار حسین «ره» @raziolhossein
سائل امروز ؛ عطا چند برابر دارد دیده بر دستِ نبی؛فاطمه؛حیدر دارد حسنی ها به خدا روزیشان بیشتر است چون کریم حرم ؛ امروز برادر دارد   @raziolhossein
پا نهادی بر زمین و عرش اعظم گریه کرد آسمان لبخند زد ، بارانِ نم نم گریه کرد عطر گیسویت رسید و صبحگاهان ، تواَمان غنچه لب وا کرد با لبخند و شبنم گریه کرد جمع اضدادی و پیغمبر شب میلاد تو تا به رویت بوسه زد هم شاد شد، هم گریه کرد پیش از اینها بوده ای ورد زبانها ، جبرئیل... نام زیبای تو را آورد و آدم  گریه کرد یک سر شوریده یحیی داشت، بر پایت گذاشت دم به دم با یاد تو عیسی ابن مریم گریه کرد آمدی، شد روز و ماه و سال بی تابت حسین ماه شعبان شاد شد ، ماه محرم گریه کرد @raziolhossein
بر ختم رسل نور دوعین است حسین والله  پناه عالمین است حسین امضاء برات کربلا می خواهی ذکر صلوات بر حسین است حسین @raziolhossein
امشب خبر ز عالم بالا رسیده است روشن ترین ستاره ی دنیا رسیده است این بار دوم است که شاعر نوشته است خورشید خانواده ی زهرا رسیده است دیروز نور شبّر و امروز هم به خاک نور شبیرحضرت مولا رسیده است در نیل غصه مانده بیا،مرده دل بیا موسی رسیده است،مسیحا رسیده است بیراهه رفته اید اگر اي رودهای اشک راهی شوید،حضرت دریا رسیده است دنبال کاروان ملائک پریده بود جا مانده بین راه دلم یا رسیده است؟ شوق دلم نه شوق شفا مثل فطرس است ميلش در آن هوا دو سه جرعه تنفس است در آن هوا که بوی خدا میرسد از آن در خانه ای که نور دعا میرسد از آن اطراف گاهواره ی طفلی که نیمه شب لالای جبرئیل خدا میرسد از آن در آن هوا که فاطمه در آن نفس کشید آنجا که عطر آل عبا میرسد از آن ما را دخیل بر پر قنداقه اش کنید قنداقه ای که شوق شفا میرسد از آن در پشت درب خانه ی زهرا نشسته ایم نجوای چند مرد گدا میرسد از آن این خانه ی علی ست پسردار گشته است آخر صدای گریه چرا میرسد از آن شاید صدای گریه ی...نه کودکانه نیست جز یا حسین زمزمه ی اهل خانه نیست دنیا به دام نام شريفش فتاده است دل نیست آن دلی که به او دل نداده است روشن شده است طبق روايات اهل بيت کار خداست؛ عشق به او بی اراده است هرکس سوار کشتی عشقش نمیشود سوگند میخورم که قیامت پیاده است ما رعیتیم رعیت باغ ولایتیم امشب شب تولد ارباب زاده است شیرین شده ست با قدمش کام اهل بیت هرچند این پسر نمک خانواده است معراج جبرئیل شبی بوده است که در پای گاهواره ی او سر نهاده است یک شب مرا مجاور گهواره اش کنید چون جبرئیل زائر گهواره اش کنید جز آب چشم آب حیاتی نخواستم جز شور اشک شهد نباتی نخواستم جز معرفت به ساحت خاک قدوم او من از خدای خود عرفاتی نخواستم تنها کرامت قفس عشق اوست او كه من از کسی مسیر نجاتی نخواستم یک شب که سخت تشنه شدم از خدا به جز گریه کنار نهر فراتی نخواستم بی حسّ عطر سیب شب جمعه ی حرم هرگز زیارت عتباتی نخواستم امشب مدینه آمده پا بوس کربلا امشب حسین آمده"حی علی العزا" آمد حسین و اوج تألّم شروع شد باران گریه جای تبسم شروع شد آمد حسین و از شب میلاد، روضه اش با گریه ی زنانه ی مردم شروع شد آمد حسین و در سر هر کمتر از جوئی عشق ری و حکومت گندم شروع شد آمد حسین و در دل دریایی علی با موج غصه هاش تلاطم شروع شد در ذهن مادرانه ی زهرا که از پدر از کربلا شنیده تجسم شروع شد در قتلگاه، دردل نیزه شکسته ها از حنجری بریده تکلم شروع شد از زیر نیزه ها بدنم را در آورید یک بوریا برای تن بی سر آورید @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد علمدار خوش آمد سقای حسین سید و سالار خوش آمد علمدار خوش آمد .
میلاد ابوالفضل دلاور آمد از بهر حسین امیر لشکر آمد فرط ادبش همین که در چهارم ماه از بعد ولادت برادر آمد @raziolhossein