eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
6.6هزار دنبال‌کننده
509 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در جمعم و بیگانه ام از جمع یارب میسوزم از داغ درون چون شمع یارب امشب سخن با آشنا دارم الهی تنهای تنهایم، ترا دارم الهی درخواست دارم از تو ای یکتا خدایم حال دعا، حال بکا، حال نوایم از تو نوای نینوا میخواهم ایدوست من روضه های کربلا میخواهم ایدوست میخواهم از تو درد زینب را بدانم راز نماز نیمهٔ شب را بدانم وای از جدائیهای خواهر بعدِ مقتل یک شب جدا بود از برادر بعدِ مقتل همراه با اشک یتیمان گریه سخت است همدرد با آه پریشان گریه سخت است همراه با طفل سه ساله ناله سخت است با کودک شیدا و واله ناله سخت است @raziolhossein
ای آفتاب رحمت ادرکنی یا الهی ای کوثر محبت ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی من بنده ای حقیرم رو در روی جلالت زشتم ولی اسیرم بر جلوه ی جمالت ای وای اگر بمیرم در زشتی و تباهی ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی این اشک دانه دانه این دیده ی پر آبم این ناله ی شبانه این شور و اضطرابم ای بهترین بهانه بر حال دل گواهی ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی از فرط بی حیایی بر تو وفا نکردم با نور کبریایی دل آشنا نکردم با توبه ای نهایی دل را بده پناهی ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی نخل ولا نشاندی در شوره زار قلبم بذر وفا فشاندی در نو بهار قلبم طعم دعا چشاندی بر قلب من به آهی ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی یا رب مکن عذابم در آتش جدایی بنما چنین خطابم بنده تو مال مایی یارب بده جوابم بر من نما نگاهی ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی امشب طفیل کوی ارباب با وفایم پروانه گرد روی آن ماه دلربایم دانم گل نکوی حق بخشدم به کاهی ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی من با همه بدیها دیوانه ی حسینم غرق گناهم اما دیوانه ی حسینم یا رب به حق مولا آیا نمانده راهی ؟ ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی خواهم به چشم گریان پاکم کند نگارم در کربلای جانان خاکم کند نگارم او نور محض دوران من بنده ی سیاهی ادرکنی یا الهی ادرکنی یا الهی @raziolhossein
همین که صوت مناجات در فضا پیچید نسیم بخشش و رحمت به هرسرا پیچید برای بال زدن درب آسمان باز است دوباره عطر خوشی در دل هوا پیچید چه لحظه های قشنگی من و کتاب دعا زمان توبه که شد سوز ربنّا پیچید برای پاک شدن فرصت همچنان باقیست به گوش بنده ی عاصی ات این ندا پیچید حضور سبز تو حس میشود همین جایی چرا که بوی تو در این برو بیا پیچید مرا گناه زمینم زده ؛ بلندم کن که استغاثه ام ایندفعه هر کجا پیچید چه وجه مشترکی بین ماست؛حب علی که از تو بود ولایش به پای ما پیچید "ولایت"است که دست مرا رساند به تو چه خوب شد که"علی"نسخه ی مراپیچید فدای بانوی پهلو شکسته اش وقتی صدای وا علی اش بین کوچه ها پیچید @raziolhossein
یاغافِرَ الخَطایا اِغفر لی یااِلهی یا کاشِفَ البَلایا اِغفر لی یااِلهی از ماست‌عرض‌حاجت،از توست استجابت یا مُنتَهیَ الرَّجایا اِغفر لی یااِلهی من انتظار ببخشش از محضر تو دارم یا مُجزِل العَطایا اِغفر لی یااِلهی آزاد کن مرا از دستِ هوای نَفسم یا مُطلِقَ الاُساری اِغفر لی یااِلهی بالله‌قسم‌که‌نیکوست،هرچه‌تو‌‌‌خواهی‌ای‌دوست یا واهِبَ الهِدَایا اِغفر لی یااِلهی تا سفره ی‌تو پَهن‌است،تا میهمانت‌اَستم یا رازقَ البَرایا اِغفر لی یااِلهی شاید حنای توبه ، رنگی بگیرد امشب یا سامِعَ الشَّکایا اِغفر لی یااِلهی تا روز حشر باشم،مَحشور با حُسینت یا باعِثَ البَرایا اِغفر لی یااِلهی غیر از وصال مهدی،دل ‌حاجتی ندارد یا قاضیَ المَنایا اِغفر لی یااِلهی @raziolhossein
عبدی که بود پست و هوسران تر از همه برگشته سر به زیر، پشیمان تر از همه از خود فرار کرده غلام فراری ات سوی تو بازگشته گریزان تر از همه یا که مرا مقابل این خوب ها بزن یا که مرا ببخش نمایان تر از همه از روی جهل، حال خوشی را که داشتم بر معصیت فروختم ارزان تر از همه وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت ماندم میان معرکه حیران تر از همه غیر از تو ای کریم کسی می خرد مگر؟! آن را که بی بها شد و ویران تر از همه من ناامید نیستم از لطف و رحمتت هستم اگر چه بی سر و سامان تر از همه خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق بر نوکران فاطمه آسان تر از همه دلبسته ام به لطف کریمان، در این میان بر رحمت حسین فراوان تر از همه بالای تل زینبیه آه می کشید اُخت الحسین پاره گریبان تر از همه بر نیزه تکیه داد ولی باز نیزه خورد شاهی که بود زخمی و عطشان تر از همه @raziolhossein
سر به زیر آمدم ای یار ، الهی العفو آمدم حضرت غفّار ، الهی العفو آمدم مجلس احیا مگر اِحیا بشوم مددی یار مددکار ، الهی العفو من گنه کارم و از کرده ی خود مُنفَعِلم تو خطا پوشی و ستّار ، الهی العفو نیمه شب پُشت در بیت تو زانو زده است بنده ای زار و گرفتار ، الهی العفو بِــعلیٍّ  بِــعلیٍّ  بِــعلیٍّ  بِــعلیْ به همین حیدر کرّار ، الهی العفو مادرم فاطمه را واسطه کردم امشب جانِ زهرا ، دگر این بار ، الهی العفو  به همان دست که در کوچه ز کار افتاد و ... به همان چشم که شد تار ، الهی العفو به شهیدی که به گودال جوابش کردند  با سَرِ نیزه ی اشرار ، الهی العفو به گلوی علی اصغر ، به علی اکبرها   به رقیّه ، به علمدار ، الهی العفو  قسم آخرم این است به آن بانویی که زَدندش سَرِ بازار ، الهی العفو @raziolhossein
عزیز کرده‌ی شاهنشه مدینه سلام بزرگ زاده ای و من غلام ابن غلام میان سلسله اولاد حضرت زهرا تویی که قاسمی و با ابالحسن همنام مورخان ننوشتند روز میلادت شب ششم به تو منصوب گشته در ایام کسی که از تو طلب کرده رزق کرببلا قسم به حضرت نجمه نمیشود ناکام شفا گرفت به نام تو دردهای دلم شدی همیشه برایم "مسکن الآلام" تو نان سفره‌ی دو سفره دار را خوردی شبیه بارش باران عنایت تو مدام تو که مفسر اَهلیٰ مِنَ العسل هستی کمی به ما بچشان یاکریم ازاین جام بدون شک به تو آن لحظه وحی نازل شد ز جبرئیل مقرب گرفته ای الهام حسین تا بغلت کرد گفت آه حسن ز سینه‌ی تو کند بوی دلبر استشمام تمام اهل حرم در پی تو گریانند چه محشری تو به پا کرده ای میان خیام به وقت رفتن اگر قامت تو کوته بود به روی خاک شدی قد کشیده مثل امام همه به حال پریشان نجمه خندیدند نگاه او به سرت بود کربلا تا شام @raziolhossein
ازل از جام خود بر ما چشانده همین باده دل ما را کشانده زمان خلقت آب و گل ما کمی خاک عبایش را تکانده کسی که روی دوش مصطفی رفت یتیمان را سر دوشش نشانده خدا هم از زبان مرتضایش پیمبر را شب معراج خوانده به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..." برایم طاقت و صبری نمانده گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه @raziolhossein
ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است تا سحر پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است از همان روزیکه رزق نوکران تقسیم شد کربلای سینه زنهای حسن با قاسم است این کریمان به نگاه خود گره وامیکنند آنکه عمری درد ما کرده مداوا قاسم است گوسفندی نذر او کردیم و مرده زنده شد آنکه نامش میکند کار مسیحا قاسم است روی ابرویش اگر تحت الهنک بسته حسین در حرم زیباترین فرزند زهرا قاسم است نعره زد : ان تنکرونی ریخت لشکر را بهم وارث شیر جمل شاگرد سقا قاسم است مرد نجمه بود و صاحب خیمه شد در کربلا سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است با اشاره هر کجا میگفت : یا زینب ببین آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است زیر سم اسبها با هر نفس قد میکشید گفت با گریه حسین ، این تن خدایا قاسم است نعل های خاک خورده دنده هایش را شکست مثل مادر این تنی که میخورد پا قاسم است چونکه قاسم بود بین گرگها تقسیم شد یوسف پاشیده از هم بین صحرا قاسم است @raziolhossein
چه زود میگذرد این زمان شیدایی سحر، سحر شده هفتم شبِ مسیحایی رسید وقت مناجات، میرسد از عرش به یاد طفل خیالی، صدای لالایی @raziolhossein
وقت استغفار حال زار را از من مگیر حس و حال گریه بسیار را از من مگیر چند قطره اشک مانده از همه دارای‌ام پس عنایت کن همین مقدار را از من مگیر من همین یک ماه را در خواب غفلت نیستم بعد از این هم چشم شب‌بیدار را از من مگیر با وجود معصیت، بر توبه هایم دلخوشم یاغفور این حال استغفار را از من مگیر جرم، کم‌تر می‌شود با اعترافِ بر گناه یا اله المذنبین اقرار را از من مگیر بهر درمان دلم گاهی به تو سر می‌زنم ای طبیب اصلا دل بیمار را از من مگیر روز مشحر بر دهانم مهر خاموشی مزن در قیامت فرصت گفتار را از من مگیر هرکه را خواهی بگیر از من ولی جان علی اهل بیت حیدر کرار را از من مگیر حب حیدر شاخص تشخیص حق از باطل است راه را گم می‌کنم معیار را از من مگیر هفته ای یک بار هیات میروم در طول سال تا قیامت هفته ای یک بار را از من مگیر کاری از من بر نمی‌آید بجز سینه زدن التماست می‌کنم این کار را از من نگیر لحظه افطار حالم کربلایی می‌شود حال خوب لحظه افطار را از من مگیر @raziolhossein
اي ز صد هاجرت درود و سلام! كرده مريم به محضر تو قيام! همسر مصطفي!درود، درود! مادر فاطمه!سلام، سلام! همتت وقف مكتب توحيد ثروتت پشتوانۀ اسلام هم سلام تو را رسانده خدا هم به تو فخر كرده خيرالانام پانهادي فراتر از مريم در جلال و كمال و قدر و مقام از سر عالمي كشيدي دست با رسول خدا شدي همگام دخترت كوثر رسول خدا پسرانت به جن و انس، امام با ادب بايد از تو گفتن مدح با وضو بايد از تو بردن نام چشم دين بر جمال تو روشن دل احمد به وصل تو آرام مؤمنين را يگانه مامي تو مادر يازده امامي تو تو به اسلام، مادري كردي تو به توحيد، ياوري كردي عصمت از دامنت چنان جوشيد كه به مريم برابري كردي با محمّد ، محمّدي گشتي بر پيمبر، پيمبري كردي بين توفان و موجِ حادثه ها فُلك دين را تو لنگري كردي تويي آن شيرزن كه مردانه ايستادي و حيدري كردي تا كني دلبري زپيغمبر اول از خلق، دل، بري كردي با محمّد ز هست و بود جهان دست شستي و همسري كردي دخت طاها، ام ابيها را اين تو بودي كه مادري كردي مشرق يازده ستاره شدي بلكه خورشيدپروري كردي صلواتِ خدا به اولادت جانِ عالم فداي دامادت تو صدف، فاطمه است گوهر تو گوهر تو نه!بلكه كوثر تو بود بر ياري رسول خدا كوه و صحرا و خانه سنگر تو هستي ات را به مصطفي دادي هست خود بر تو داد داور تو خالق لم‌يزل سلام تو را مي‌فرستاد بهر شوهر تو پيشتر از شبِ ولادت خود هم‌كلام تو بود دختر تو يار احمد شدي، چه بهتر از اين كه خدا گشت يار و ياور تو؟ به محمّد زدند سنگ، ولي بود دردش درون پيكر تو گشت دُر يتيمِ عبدالله از دو عالم يگانه گوهر تو تك و تنها شدي، زنان قريش ايستادند در برابر تو غم مخور گر زنان مكّه دگر ننهادند رو به محضر تو «اين دغل دوستان كه مي بيني مگسان‌اند دور شيريني» سخنانم اگرچه گوهر بود وصف تو از سخن فراتر بود بر تو در ياري رسول خدا نه غم جان نه بيم از سر بود بر محمّد وجود همچو تويي مثل زهرا براي حيدر بود در هجوم تمام حادثه ها دست هايت رسول‌پرور بود بود يك ركن مصطفي حيدر همسريِ تو ركنِ ديگر بود حَرَمت، قلبِ دخترت زهرا كفنت، جامۀ پيمبر بود كفنِ ديگرت ز جبراييل خلعتِ ذاتِ حيِ داور بود پدر و مادرم فدايت باد كه جهادت جهاد اكبر بود افتخار ائمه بر زهرا فخر زهرا به چون تو مادر بود خوانده اي با محمّد از آغاز پيشتر از نزول وحي، نماز تو گل از باغ معرفت چيدي در رسول خدا، خدا ديدي آنچه ناديده بود چشم كسي ديدي و گل شدي و خنديدي شهد اقرء زدست پيغمبر وحي، نازل نگشته، نوشيدي با محمّد نماز مي‌خواندي در كنار علي درخشيدي سجدۀ آفتاب بر خاكت ماهِ احمد شدي و تابيدي در بهشت نبوت و توحيد مام ام الائمه گرديدي نخل طوباي آرزوي نبي باغ سبز هميشه جاويدي هركجا بر نبي جسارت شد مثل شير خدا خروشيدي سال شد بر رسول، عام‌الحزن تا تو صورت به خاك پوشيدي شهر مكّه است شهر غربت تو اشك «ميثم»نثار تربت تو @raziolhossein
دلبر دلش گرفته دلدار گريه كرده عاشق هميشه وقت ديدار گريه كرده . به آشتى بنده ، مشتاق تر خدا بود از توبه گنهكار ، غفار گريه كرده . درد مريض را جز درد آشنا نفهميد گاهى طبيب هم با بيمار گريه كرده . شرمنده از گناهان دانى مثال ما چيست؟ خانه خراب زيرِ آوار گريه كرده . شب زنده دارها را طورى دگر خريدند طوبى برآنكه تا صبح بيدار گريه كرده . در كسوت گدايى حرفى بلد نبوديم سائل هميشه جاىِ اصرار گريه كرده . با گريه طفل هرچه كه خواسته گرفته حاجت گرفته كودك ، هربار گريه كرده . مارا فقط دعاى زهرا نجات داده مادر براى طفلش بسيار گريه كرده . بر حال مادر ما در بين آتش و خون ديوار دم گرفته ، مسمار گريه كرده . كفاره گناهِ مارا حسين داده ارباب بين گودال خونبار گريه كرده . يك ياحسين گفته وا كرده روزه اش را آن تشنه كه زمانِ افطار گريه كرده . آب فرات آخر تا خيمه ها نيامد با مشك از خجالت صدبار گريه كرده . كف مى زدند لشكر ، قلب رباب مى سوخت او بينِ خنده هاى اغيار گريه كرده . زير عبا چه چيزى پنهان نموده ارباب سرخ است چشمهايش انگار گريه كرده . گهواره بعد اصغر ، در دست ابن سعد است گهواره در حراجِ بازار گريه كرده @raziolhossein
در بين ملائک از تو نام آورده‌ست نام از تو شکوه ناتمام آورده‌ست هر بار که آمده‌ست از سوی خدا جبريل، به محضرت سلام آورده‌ست __ دلخسته ز شهر بی‌وفا رفتی، آه آرام و قرار مصطفی! رفتی، آه حتی کفنی نخواستی از دنيا از بس که سبکبار و رها رفتی، آه ____ از چشمِ تر فاطمه طاقت رفته تا دشت بلا خروش غربت رفته آنجا سخن از بی‌کفنی نیست فقط پیراهن خورشید به غارت رفته @raziolhossein
ازل از جام خود بر ما چشانده همین باده دل ما را کشانده زمان خلقت آب و گل ما کمی خاک عبایش را تکانده کسی که روی دوش مصطفی رفت یتیمان را سر دوشش نشانده خدا هم از زبان مرتضایش پیمبر را شب معراج خوانده به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..." برایم طاقت و صبری نمانده گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه @raziolhossein
دلبر دلش گرفته دلدار گريه كرده عاشق هميشه وقت ديدار گريه كرده . به آشتى بنده ، مشتاق تر خدا بود از توبه گنهكار ، غفار گريه كرده . درد مريض را جز درد آشنا نفهميد گاهى طبيب هم با بيمار گريه كرده . شرمنده از گناهان دانى مثال ما چيست؟ خانه خراب زيرِ آوار گريه كرده . شب زنده دارها را طورى دگر خريدند طوبى برآنكه تا صبح بيدار گريه كرده . يك شهر را دعاى يك مست زنده كرده مستى كه در مناجات هشيار گريه كرده . در كسوت گدايى حرفى بلد نبوديم سائل هميشه جاىِ اصرار گريه كرده . با گريه طفل هرچه كه خواسته گرفته حاجت گرفته كودك ، هربار گريه كرده . مارا فقط دعاى زهرا نجات داده مادر براى طفلش بسيار گريه كرده . بر حال مادر ما در بين آتش و خون ديوار دم گرفته ، مسمار گريه كرده . كفاره گناهِ مارا حسين داده ارباب بين گودال خونبار گريه كرده . يك ياحسين گفته وا كرده روزه اش را آن تشنه كه زمانِ افطار گريه كرده . آب فرات آخر تا خيمه ها نيامد با مشك از خجالت صدبار گريه كرده . كف مى زدند لشكر ، قلب رباب مى سوخت او بينِ خنده هاى اغيار گريه كرده . زير عبا چه چيزى پنهان نموده ارباب سرخ است چشمهايش انگار گريه كرده . گهواره بعد اصغر ، در دست ابن سعد است گهواره در حراجِ بازار گريه كرده . .
ترکیب خوش فاطمه و آمنه ای در لطف و لطافت تو چنان آینه ای در فخر شما همین عبارت کافی است تو «مادر» هر مومن و هر مومنه ای @raziolhossein
هست خود را برای من بخشید سوختن را به ساختن بخشید خون دل خوردآنقدر ، پژمرد تا صفایی به این چمن بخشید سهم مال التجاره اش را از طائف و مکه تا یمن ، بخشید به تن نیمه جان دین خدا جان و روح و توان و تن بخشید عوضش کرد جاهلیت را منزلت را به شأن زن بخشید خیر از مردم قریش ندید هرچه که داشت در وطن بخشید هرچه را داشت داد، زهرا خواست داشتن را به خواستن بخشید کم محل شد ولی محل نگذاشت مردم مکه را به من بخشید هرچه هم سنگ خورد شکوه نکرد هرچه طعنه به او زدن بخشید این کریمه کرامت خودرا رفت و به دامن حسن بخشید جگرش بود فاطمه اسما دست تو پاره بدن بخشید کفن بی کفن رسید به او نوه بی کفن، کفن بخشید نوه او کفن نداشت ولی بین گودال پیرهن بخشید @raziolhossein
یاغافِرَ الخَطایا اِغفر لی یااِلهی یا کاشِفَ البَلایا اِغفر لی یااِلهی از ماست‌عرض‌حاجت،از توست استجابت یا مُنتَهیَ الرَّجایا اِغفر لی یااِلهی من انتظار ببخشش از محضر تو دارم یا مُجزِل العَطایا اِغفر لی یااِلهی آزاد کن مرا از دستِ هوای نَفسم یا مُطلِقَ الاُساری اِغفر لی یااِلهی بالله‌قسم‌که‌نیکوست،هرچه‌تو‌‌‌خواهی‌ای‌دوست یا واهِبَ الهِدَایا اِغفر لی یااِلهی تا سفره ی‌تو پَهن‌است،تا میهمانت‌اَستم یا رازقَ البَرایا اِغفر لی یااِلهی شاید حنای توبه ، رنگی بگیرد امشب یا سامِعَ الشَّکایا اِغفر لی یااِلهی تا روز حشر باشم،مَحشور با حُسینت یا باعِثَ البَرایا اِغفر لی یااِلهی غیر از وصال مهدی،دل ‌حاجتی ندارد یا قاضیَ المَنایا اِغفر لی یااِلهی @raziolhossein
در مجد و شرف یکّه و تنها هستی  در فخر تو بس امّ‌ابیها هستی  مریم که مقدس شده یک عیسی داشت  تو مادر یازده مسیحا هستی @raziolhossein
عمریست دل تو خانه ی غم باشد چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد امشب همه در غربت تو گریه کنند بانیّ عزا رسول خاتم باشد دادی همه هست خویش در راه خدا پس هرچه دهد خدا به تو کم باشد تو مادری و شفاعت ما محشر بر یک نخ چادر تو محکم باشد روزی همه جلالت صورت توست در چهره ی زینبت مجسم باشد این زود یتیم گشتن دخترها ارثیه ی مادر دو عالم باشد آن روز کجایی که ببینی زهرا در پشت در و اسیر ماتم باشد چون درد زنانه بود از فضه بپرس خوب است کسی به خانه محرم باشد امشب که برایتان کفن آمده است بشمار گمانم که یکی کم باشد در این دهم ماه دل ما فکر عصر دهم ماه محرم باشد آن روز بدون سر تنی در گودال پاشیده ز هم ؛ چه نا منظم باشد امشب همه یاد پیکری پا مالیم امشب همه یاد غارت گودالیم پیراهن دست دوز مادر بردند هرچیز که بردنی ست لشگر بردند دنبال سر بدون عمامه ی شاه سوغات برای خانه زیور بردند با گریه گلایه کرد دختر و گفت ای عمه ببین چگونه معجر... انگشتر و انگشت ، زره ، پیراهن حتی به خدا لباس اصغر بردند @raziolhossein
سه سال آخر عُمرش شكسته تر شده بود بلي شكسته تر از فـرطِ دردِ سـر شده بود تمام بال و پر او كبود و زخمي بود كه پيــش موج بلا بارهـا سـپـر شده بـود بـلايِ شِعْب به پايان رسيـده بود امّــا خديجه بيشـتر آماده ي خطر شده بود چه قدر دير به محبوبه اش رسـيد نبي چه قدر زود گُلش عازمِ سفر شده بود زني كه پيـك اَجَل تحت امرِ مَردش بـود به اختيار خودش بود مُحتضر شده بود نبي به فكـر وصـايايِ همسـرش بود و غمش به خاطرِ زهراش بيشتر شده بود شبيه فاطمه اش بود و در سه نوبتِ تلخ خديجه صاحب عزاي سه تا پسر شده بود چه قـدر جَـدّه اين خاندان اذيّت شـد چه قدر مادر سادات خونْ جگر شده بود چگونه بگذرم ؟ از اينكه بين شعله و دود به قلب فاطمه اش داغ حمله ور شده بود خديجه سنگ ز كُـفّـار خورد و دخـتر او سرش شكسته ي بي حُرمتيِ در شده بود نداد فاطمه رُخصت ، وگرنه در آتــش بنا به سوختـن آن چهل نفر شده بود @raziolhossein
تا سایۀ تو بر سر دردانۀ من است این خانه ای رسول خدا خانه من است دل شوره ام برای غریبیِ فاطمه است این خود دلیل اشک غریبانۀ من است مادر ندارد و نگرانم برای او بنگر سرش چگونه روی شانۀ من است وقتی عروس می شود این نور چشم من آیا کسی ملازم ریحانۀ من است نُه ساله می رود به سوی خانۀ علی نُه سالِ بعد شعله به کاشانۀ من است گویا کسی به خانۀ من شعله می کشد آتش مگر حریف به پروانۀ من است اِنسیّه را به کوچه مگر خار می کنند سیلی مگر نوازش جانانۀ من است ای دخترم برای علی آبرو گذار یاریِ او دعای صمیمانۀ من است اَمّن یجیب بر لب من نقش بسته است ذکر علی دوای طبیبانۀ من است میمیرم و فدای رسول خدا شوم جبریل همکلامِ حکیمانۀ من است پیراهن رسول خدا را بیاورید این هدیه بر عطای فقیرانۀ من است این پیرُهن به هفت کفن بر تنم کنید زیرا گریز روضۀ غمخانۀ من است آیا حسینِ من کفن از بوریا شود؟ این اولین عزا به عزاخانۀ من است @raziolhossein
همسنگر بی مثل و مانندم خدیجه بر عشق تو یک عمر پابندم خدیجه ای در تمام عرصه هاسنگ صبورم ای یاور دیرینه ام کوه غرورم ای تکیه گاه شانه زخمی احمد ای هرقدم تصدیق تو یار محمد شد پشت گرمی ام همیشه همت تو ترویج دین آغاز شد با ثروت تو سرمایه اصلی آئین پیمبر مال حلالت بوده و شمشیر حیدر تو اولین زن دردیار مسلمینی منصوب حق برنام ام المومنینی تو پابه پایم درد و محنت می کشیدی بار رسالت را به دوشت می کشیدی تو آبروی سرزمین های حجازی هم سفره ی من بوده ای درعشق بازی تو حامی زحمت کش دین خدائی تنها پرستار مناجات حرائی در مهربانی و وفا غوغا تو هستی الگوی همسرداری زهرا تو هستی حالا دگر گیسو سپید و قد کمانی در هر نوائی اشهدخود را بخوانی دستان پر مهر تو دیگر پینه بسته گرد غریبی بر سر و رویت نشسته هی پلک های بسته را وا میکنی تو رخسار زهرا را تماشا می کنی تو دراین دیار بی کسی جان می سپاری سر روی خاک سرد قبرستان گذاری تو واسطه کردی به سویم دخترت را تا بین پیراهن بپیچم پیکرت را برآبرویت حق در رحمت گشوده از آسمان بهرت کفن نازل نموده اماکجائی تا ببینی نور دیده درکربلایک پیکری را سربریده جزگیسوی زینب پریشان را نفهمد هرگز کسی معنای عریان را نفهمد @raziolhossein
سلام روح القدس سلام رب جلیل به مادر کوثر و به دختر سلسبیل چه بانویی در قریش همیشه او بی نظیر چه همسری بر رسول هماره او بی بدیل قطره ای از قهر او عذاب طوفان نوح گوشه ای از مهر او عبور موسی ز نیل یگانه بانو که بر دو قبله خوانده نماز سجده به بت کی کند ؟ پیرو دین خلیل بطن چنین بانویی ظرف امامت شده از افق او دمید آل نبی را سلیل بهر طعامش حرا چله نشینی کند بهر سلامش رطب شهد شود بر نخیل شاخه ی گل روی دست قابض روح آمده است پر شده در باغ وحی بوی گلاب و رحیل رسد به خیرالبشر تسلیت از کردگار رسد به خیرالنسا تعزیت از جبرئیل جامه ی پیغمبر است جای کفن بر تنش نخواست حتی کفن ز روزگار بخیل نبود بیند دگر که بین دیوار و در دختر او شد شهید کودک او شد قتیل نبود تا بنگرد که تشنه ای روی خاک سنگ خورد بی حساب تیر خورد بی دلیل نبود تا بنگرد به دست و پای امام حلقه ی زنجیر ها چگونه بسته دخیل @raziolhossein