eitaa logo
مجموعه ادبی روایتخانه
756 دنبال‌کننده
824 عکس
102 ویدیو
7 فایل
خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی www.revayatkhane.ir ارتباط با ادمین👇 @Revayat_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
🧩 یک مصرع است حاصل عمری که داشتم یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد.. محمد سهرابی 🌟 برای سوم شعبان، خجسته میلاد حسین بن علی (علیه‌السلام) 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۴ بهمن
🍎 📗 «آفتاب بر نِی» ۱۰۰ روایت دلنشین از زندگانی امام‌ حسین(ع) ✍ به قلم پنجمین کتاب از مجموعه ۱۴ جلدیِ «چهارده خورشید، یک آفتاب» 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۴ بهمن
🌱در باغ سرسبز پر درخت با نهرهای روان و میوه های فراوان نشسته و به ماه و ستارگان در حال درخشش چشم دوخته بودم. درباره ی عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر میکردم. 🌙به آسمانی بدون ستون در بالا با روشنایی ماه و ستارگانش... در این افکار غرق بودم. ناگهان ماه از آسمان فرود آمد و در دامنم قرار گرفت. نوری از آن ساطع میشد که چشم ها را خیره می نمود. در تعجب و تحیر بودم که سه ستاره نورانی دیگر به آن افزوده شد. نور آنها مرا نیز مبهوت خود کرده بود. ✨هاتفی، که صدایش را میشنیدم ولی او را نمیدیدم، مرا ندا داد و با اسم خطابم نمود 《فاطمه! مژده باد تو را به سیادت و نورانیت به ماه نورانی و سه ستاره درخشان که پدرشان سید و سرور همه انسان ها بعد از پیامبر گرامی(ص) است.》 ... ✨حضرت زینب نوزاد پیچیده شده در پارچه ای سفید را از حضور امیرالمومنین علیه السلام نزد من آوردند و فرمودند: اسم نوزاد عباس، کنیه اش ابوالفضل و لقب او قمر بنی هاشم است. ✨از فرط خوشحالی فریاد شادی سر دادم. (الحمد لله رب العالمین) هم اینک، خوابم، آن رویا، تعبیر شده بود. برایشان ماجرای ماه و سه ستاره درخشان را تعریف کردم. خوشحال شدند! صورت برادر خود عباس(ع) را غرق در بوسه کردند و فرمودند: (به خدا عباس برتر از قمر است!) 🌹ولادت باب الحوائج، حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روز جانباز مبارک باد🌹 ✍ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۵ بهمن
جانباز.mp3
4.28M
🎧 | بشنوید.. 🗓آنها جا مانده‌اند... تقدیم به همه‌ی جانبازان وطن 🔻📼📖 بعضی‌هایشان مثل چینی‌های گل قرمزی که لب پر شده‌اند، بعضی دیگر مثل نوار کاست‌هایی که هد نوار از توی شکمشان ریخته بیرون و دیگر آهنگی از آنها پخش نمی‌شود. بعضی‌هایشان هم مثل کتاب‌هایی هستند که صفحات قسمت اصلی‌شان دیگر وجود ندارد. 🥀 انگار هستند و نیستند! 🎙 گوینده: ✍️ نویسنده: 📻 کاری از رادیو روایتخانه @revayat_khane
۲۵ بهمن
🌤 ماهی برای خورشید 🔻💬 می‌گویند مرام سینه‌سوختگان عالم بر این است که در شادیِ اهل‌بیت شادند و در غم‌شان، همچون مادر مرده‌ها آثار حزن و رزیه در چهره‌هاشان مشهود‌‌.. ❣ولی بعضی سینه‌سوخته‌ترها در شادی اهل‌بیت هم بغض دارند. می‌خندند در حالی‌که جگرشان ذره ذره تاول می‌زند. پای مدح مداح می‌نشینند، کِل و کَف می‌زنند و می‌گویند: «خوش آمدی حبیب من!» ولی من که می‌دانم جریان شریعه و مشک را. من که می‌دانم دل‌شوره‌هایت قبل از رسیدن به خیمه‌ها را... و دوباره کل می‌کشی و کف می‌زنی و پاره آجرهای ته حلق‌ت را قورت می‌دهی... 🧮 حالا حساب کن چه سخت است حیدر کرّار باشی، عالِم به مخازن اسرار عالَم باشی و مجبور باشی توی صورت همسرت لبخند بزنی و به اشک‌ها فرمان صبر بدهی! 💧من تصور می‌کنم وقتی ماه هاشمی را به آغوش حسین (علیه‌السلام) دادند، زینب (سلام‌الله‌علیها) به طرفة العینی، اسفند دور سر ماه و خورشید گرداند و "فالله خیر حافظا" خواند. آن‌جا بود که حضرت فاتح خیبر، حریف قطره اشکی سرکش نشد و قبل از این‌که مادرِ ماه ببیند، گونه‌ی مبارک را پاک کرد. 🥀 و من بمیرم تا شب که به نخلستان و سر چاه برسد، چه بر آن قلب عزیز و صبورش گذشت. و هزاران بار بمیرم که وقتی سر در چاه کرد، حتما اول به زهرایش آمدنِ عباسِ حسین را تبریک گفت و بعد برای فاطمه‌اش حکایت دست‌های عباس و کمر شکسته‌ی حسین را نقل کرد. به خودم قول داده بودم این بار روضه نخوانم. نشد... بر من ببخشید. ✍️ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۵ بهمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
...رشته‌های امیدم از من گسسته مگر آنچه که از بخشش تو به آن چنگ زده‌ام... _ صحیفه سجادیه دعای ۳۲ 🌺ولادت با سعادت امام زین العابدین (ع) خجسته باد🌺 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۶ بهمن
🧩 #یادداشت ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های پرعصمت و پرشکوهِ تنهایی و خلوت من ای شطّ شیرین پرشوکت من 🌟 برای پنجم شعبان، خجسته میلاد علی بن حسین (علیه‌السلام) #امام_سجاد #ماه_شعبان #میلاد_امام_سجاد 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۶ بهمن
🍎 📗 «آفتاب بر نِی» ۱۰۰ روایت دلنشین از زندگانی امام‌ حسین(ع) ✍ به قلم پنجمین کتاب از مجموعه ۱۴ جلدیِ «چهارده خورشید، یک آفتاب» 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۷ بهمن
📝 #درست_بنویسیم 🔻 ❔- صفحه‌ روایتخانه را به دیگران معرفی می‌کنید؟ ❕- چرا که نه؟ ❓به نظرتون ایراد این گفتگو چیه؟🤔 🔺به کاربرد واژه‌ها دقت کنیم. ❌ نه به «چرا که نه؟» 😀 #فارسی #انگلیسی #گرته_برداری 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۸ بهمن
🔴 🗓 به بهانه‌ی ۲۸ بهمن‌ماه، ⚪️ زادروز صادق هدایت، ۱۲۸۱، تهران ⚫️ سالروز مرگ بزرگ علوی، ۱۳۷۵، برلین 📚👥 محفل ادبی ربعه 🤝 اولین چیزی که از یک جمع دوستانه به ذهنمان می‌رسد دورهمی‌هایش است. دورهمی در هر جمعی یک مفهومی دارد. یک معنایی دارد. بین نویسنده‌ها این دورهمی تبدیل می‌شود به محفل ادبی. این محفل ادبی در گروه ربعه که نامش از یک شوخی سر برافراشته با هر محفل دیگری متفاوت است. تفاوتش به خاطر آدم‌هایش است. به خاطر شهرتشان است. دورهمی‌ای که از رفاقت صادق هدایت با بزرگ علوی شروع می‌شود. مسعود فرزاد و مجتبی مینوی دو نفری هستند که با اضافه شدن آن‌ها به جمع تبدیل به گروه ربعه می‌شوند. ❗️هر کدام از این چهار نفر با هم متفاوت‌اند. یکی از اشتراکی که آن ها را دور هم جمع کرده و آن ها را به این شهرت رسانده علاقه‌شان به غرب است. صادق هدایت بعد از آن که از پاریس به ایران بر می‌گردد با بزرگ علوی که از آلمان برگشته رفاقتی به هم می‌زند. مجتبی مینوی که در آن سال‌ها مدام بین کشورهای خارجی جابه‌جا می‌شده و از قبل صادق هدایت را می‌شناسد به آنها می‌پیوندد. مسعود فرزاد پسرداییِ جمال زاده نفر چهارم است. او هم که در انگلستان اقتصاد می‌خواند جمع را کامل می‌کند. 🌍 تاثیری که از فرهنگ و ادبیات کشورهای دیگر گرفته‌اند آن ها را متقاعد می‌کند تا با جمع نویسنده‌های سنت‌گرای ایران که گروه سَبعه نام دارد مقابله کنند. هیچ مجله، روزنامه و کتابی نبوده که از اسم این هفت نفر خالی بوده باشد. بیشتر این مقابله از سمت این هفت نفر شکل گرفته. چرا که به گروه ربعه فرصت هیچ جولانی در جامعه داده نمی‌شود. بزرگ علوی در این باره می‌گوید:«آن‌ها ادبیات‌شناس بودند و ما می‌خواستیم ادبیات خودمان را بسازیم.» ☕️ این چهار نفر در کافه‌های شهر دور هم جمع می‌شدند و از ادبیات و سیاست حرف می‌زدند. علی‌رغم دوستی‌ای که بینشان بود به یکدیگر هم انتقاد داشتند، انتقادی ناشی از علاقه. برای صادق هدایت موضوع مهم بوده و قدری بی‌پروا می‌نوشته، مینوی به او تذکر می‌داده که این جمله‌ها غلط هستند. برخلاف هدایت، مسعود فرزاد یک دنده‌تر بوده و حرفش را قبول نمی‌کرده است. 🏆 مجتبی مینوی از ۵ سال ابتدای تشکیل گروه به عنوان بهترین دوران گروه یاد می‌کند و این دوره را دوره‌ی کمال کابری گروه می‌داند. هر چند که نام گروه به خاطر تعدادشان و همینطور دهن کجی به گروه سبعه انتخاب شده بود اما به مرور نویسنده‌هایی به جمعشان اضافه شدند. نویسنده‌هایی که این جمع را کامل‌تر کردند. از جمله پرویز ناتل خانلری، عبدالحسین نوشین و حتی نیما یوشیج. 👏👊 با همه‌ی این‌ها، بزرگ علوی معتقد بود که هدایت مشوق همه‌ی ما بود در تألیف و تحقیق. یکی را به ترجمه تشویق می‌کرد یکی را به نمایشنامه‌نویسی و صحنه‌پردازی و یکی را به داستان‌نویسی. همانطور که باعث و بانی شکل گیری گروه رفاقت مشترک سه نفر دیگر با صادق هدایت هست. هر چند با سفر هر کدام از این نویسنده ها قبل و بعد از انقلاب به خارج از کشور جمع را پراکنده می‌کند. اما قدرت هر کدام از این چهره ها در نویسندگی و علاقه‌شان به یکدیگر این فاصله ها را تا به الان کوتاه نگه داشته است. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۸ بهمن
🔺کتاب بخوانیم • @revayat_khane
۲۹ بهمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌تو این مملکت نمیشه کار کرد؟... 🎥 معرفی کتاب تندتر از عقربه‌ها حرکت کن 🔖کاری از رسانهٔ چی‌کتاب 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 👉 @revayat_khane
۲۹ بهمن