eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
28.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش حوزویان به سخنان آقای /21 جناب آقای محمدکاظم رجایی دکترای اقتصاد/ عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی 🔹بخش سوم: چه می گوید و چرا چپگرایی به او وارد نیست؟ 🔻شهید صدر عامل تحول در علوم اسلامی بود. 🔻در فهم بیان بزرگانی چون شهید صدر باید تلاش کنیم؛ نمی توانیم تاثیرپذیری از سوسیالیسم را به ایشان نسبت بدهیم. 🔻تحلیل مدرنیسم از زبان برخی آقایان، خیلی است! 🔻در مسائل به مراجعه کنیم! 💥اختصاصی روزنه @rozaneebefarda
روزنه
سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست! 💥ق
واکنش حوزویان به سخنان آقای /22 جناب آقای حسن آقانظری رئیس سابق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه/ رئیس مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع) کسی می تواند در طرح بحث کند که یک در این موضوع نوشته باشد! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 : 🔸مکتب اقتصاد اسلامی را کسی می‌تواند مطرح کند و در خصوص کیفیت و تحقق آن در اسلام بحث کند که یک مقاله علمی پژوهشی در این حوزه بنویسد. یا استاد این مبحث باشد یا از طریق یک رساله علمی، خود را در این مسأله به دیگران کند. مثلا اگر بنده بگویم که اقتصاد اسلامی وجود ندارد باید یک مقاله بنویسم و آن را در اختیار قرار دهم و نظر آنها را جویا شوم. در این زمینه هم باید داشت و با متخصصان به بحث نشست. ▪️تا زمانی که مقاله‌ای در خصوص مدعی خودم ارایه نکردم، صاحبان علم می‌گویند این مسأله یک است. زمانی می‌توانیم در مجامع روی این گزاره که مکتب اقتصاد اسلامی وجود دارد یا ندارد، بحث کنیم که روی یک متن به توافق برسیم یا یک متن را از خود به جای گذاریم. 🔸شهید صدر ۶۵ سال پیش کتابی به نام اقتصادنا نوشت که قسمت اول آن معرفی مکتب مارکسیسم و قسمت دوم نیز مرتبط به سرمایه‌داری و در بخش سوم مکتب اقتصادی اسلام را مد نظر قرارداده است. شاید ایشان در همان زمان حس می‌کردند که باید چنین صحبت کنند که در آینده کسانی که می‌خواهند روی نظریات اقتصاد اسلامی کار کنند چنین متن قوی را در اختیار داشته باشند. ایشان از آنجا که حس می‌کردند شاید در کسانی بیایند و از عدم وجود مکتب اقتصادی اسلام صحبت کنند جزوه ای با عنوان “از اقتصاد اسلامی چه می‌دانیم” را نوشت. وی در این جزوه سه سوال مطرح کرد. ◽️جا دارد که محققان اقتصاد اسلامی بیایند بگویند که پس از همه این مباحث آیا علم اقتصاد اسلامی داریم یا خیر؟ با توجه به نظرات شهید صدر جواب این سوال کاملا آری است، زیرا ایشان با ارایه کامل نظام فکری و معرفتی و روایی و متنی اسلام قواعد این حوزه را بیان می کند و اشاره می کند که چه زمانی و چگونه علم اقتصاد اسلامی بوجود می آید. سپس دو راه را مطرح کرده است که از این دو راه می توانیم به اقتصاد اسلامی برسیم. ▪️در این میان اهل سنت با فقه خودشان و کسانی که با فقه امامیه بانکداری اسلامی را اجرا کردند با این شیوه به کار ادامه می دهند که البته هنوز در مسیر اجرا نیازمند رفع نقایص است. مثل ما که بانکداری اسلامی داریم که باید با تغییرات میدانی مشکلات آن را حل کنیم. ◽️ هر کسی اقتصادنای شهید صدر را خوانده باشد قطعا دیگر نمی‌گوید که ما اصلا اقتصاد اسلامی نداریم. در بانک‌های غربی ربا می‌خورند و وقتی هم سپرده می‌گیرند بر اساس بهره است. رکن اول آنها تجهیز منابع و دوم تخصیص منابع است. تجهیز منابع بر اساس بهره است و تخصیص منابع هم بر اساس بهره است. 🔸اگر ما در اسلام این مبنا را قبول نداریم باید از روش‌های فقهی استفاده کنیم، ولی در میدان عمل مشکلاتی داریم زیرا کار علمی نکردیم که این خود، یک بحث دیگر است. وقتی جریان پول و پول وسعت یابد، معاملات نیز ربوی می‌شود ولی وقتی این جریان به پول و کالا و سپس پول یا ثروت مبدل شد دیگر خبری از ربا نیست. 🔸اسلام از ما می‌خواهد که پول وارد جریان تولید کالا و خدمات شود، از این روی وقتی این پول به جریان پول‌سازی بدون استفاده از ابزارهای ذکر شده رسید جریان ربوی شکل می‌گیرد و اقتصاد ما را متاثر می‌کند و به سمت سود بیشتر و سود مبادلات حرام می‌رود. تفاوت نظام اقتصادی اسلامی و نظام ربوی از زمین تا آسمان است. ▪️ با مراجعه به اقتصادهای لیبرالی مثل آمریکا این سوال مطرح شد که چرا همین بانک‌ها با همین شیوه تمام ثروت این کشور را در اختیار یک درصد قرارداده‌اند و شرکت های چند ملیتی چگونه سرمایه های مردم را درون خود هضم کردند. @rozaneebefarda
💥ماجرای ؛ سلوک علمای سلف و یک پرسش از @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مصاحبه یکی از مؤسسان تشکل حوزوی موسوم به با یک رسانه اقتصادی (ارگان خرده جریان ) حاوی مطالب چالش برانگیزی بود که نقد و نظرهای علمی فراوانی را در دل حوزه علمیه قم به دنبال داشت. معنادار مصاحبه شونده محترم در مقابل اشکالات علمی و استدلالی متکثر استادان فنان حوزوی و دانشگاهی، برخلاف سیره رایج در حوزه مقدسه است؛ چه اینکه سلف صالح، اولاً اشکالات عالمانه را هرگز بدون پاسخ نمی گذاردند و خود مستقیما بدان پاسخ می گفتند. ثانیاً در صورت وارد بودن اشکالات، از پذیرش آن و پس گرفتن مدعا و اذعان به نادرستی طرح بحث، ابایی نداشتند و آن را لازمه حریت حوزوی می دانستند. از این بگذریم که به عرصه های تخصصی، اساسا مورد نهی شدید قرآنی و روایی قرار گرفته است. وقتی بزرگان تشیع، از پاسخگویی به اشکالات علمی استقبال می کردند و آن را وظیفه خود می دانستند، طبعا انتظار اقدام مشابه از معممین و معمرینی که داعیه پیروی از سلوک همان بزرگان را دارند، امر غریبی نیست. چه اینکه پذیرش خطا و تلاش برای تدارک و جبران، و تجلیل از مجاهدت های خاموش محققان عرصه اسلامی سازی علوم، و تصحیح انگاره ها و نسبت های نادرست به بزرگانی چون شهیدین مطهری و صدر، نه در سلوک بزرگان که در سیره عموم متشرعه و بلکه در ، از است! بزرگان تشیع همچون شهیدین مطهری و صدر و همه عالمان مبارزی که در کلام مصاحبه شونده به آنان اتهام و یا العیاذ بالله اتهام زده شده، سرمایه های معنوی اسلام اند و طبعا نباید این سرمایه را با برخی برچسب های خلاف واقع و بدون ، بر باد داد. مگر آنکه افراد، بتوانند مدعاهای خود را با شواهد محکمه پسند، اثبات کنند! که تا کنون چنین نشده است. گذشته از انکار علوم انسانی اسلامی و خاصه اقتصاد اسلامی، انکار شؤون سیاسی-اجتماعی و علمی نبی مکرم اسلام(ص) و فروکاهی جایگاه رسالت به ، مهمی است که حوزه های مقدسه را با چالش جدی مواجه کرده است. در چنین شرایطی، طبعا بدنه اساتید ارجمندی که با ملاحظات مسائل صنفی، در تشکل نوپدید نام نویسی کرده اند، حتما با این رویکردها و مواضع چالش برانگیز و نادرست(که در نادرستی اش، در همین چند روز اخیر ده ها مقاله علمی نوشته شده) و بعضا این مواضع مخالف را در برخی محافل بیان فرموده و امید است به صورت علنی نیز مطرح سازند اما: پرسش اساسی متوجه جمع محدودی است که آنها را با عنوان می شناسیم که غیر از اکثریت غالب جمع یازده نفره اتاق فکر، برخی چهره های پشت پرده این تشکل را نیز شامل می شود که البته مجموعا متجاوز از 20 نفر نیست! این آقایان که تا کنون خود را به عنوان مدافع حقوق صنفی اساتید حوزه و طرفدار احیای شعائر شیعی معرفی فرموده اند، اکنون نمی توانند در مقابل این مواضع چالش برانگیز، با بگذرند! بدنه اساتید حوزه قم حق دارند بدانند، چه کسانی و با کدامین انگاره های علمی و عقیدتی، پرچمداری نمایندگی از آنان را برعهده گرفته اند! مصاحبه مزبور در انجام شده و محتوای آن به صورت عمومی و به طور گسترده انتشار یافته و چنانچه ولو یک مطلب خلاف واقع و ناسازگاز با مبانی دین مبین و معارف اهل بیت علیهم السلام در آن باشد، تکلیف شرعی است در روشنگری نسبت به آن اقدام شود. با این مقدمات، انتظار موضع گیری از سران نشست، امری عادی و بلکه ضروری است؛ طبعاً دعوت به پیوستن به این فضای گفتگوی آزاد، لزوما به معنای اعلان مخالفت با قائل محترم نیست و هر کسی می تواند دیدگاه خود را مطرح سازد؛ چه اینکه تا کنون برخی سران نشست به اظهارنظر در این باب پرداخته اند. اما باید به حوزویان حق داد نسبت به حضرات معترض باشند و آن را غیرقابل پذیرش و بلکه سؤال برانگیز تلقی کنند؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند: «السکوت اخ الرضا...»! @rozaneebefarda
هدایت شده از اندیشکده فقهی مناط
📚 ویژه‌نامه منتشر شد. این مجموعه حاوی ۱۱ گفتار از اساتیدِ مشارکت‌کننده در پرونده چهارم مناط است و با نگاهی فقهی به مباحث و چالش‌های متاثر از ویروس کرونا به رشته طبع درآمده است. در این ویژه‌نامه مسائلی همچون تعارض اقتصاد و سلامت، قاعده لاضرر، قاعده احسان، ضمان حاکمیت و … مورد بررسی قرار گرفته است. برای دریافت ویژه نامه کلیک کنید: manaatt.ir/elementor-2559/ https://eitaa.com/joinchat/3630628888Cb5c14d9f58
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥افشای پشت پرده واقعه قره‌باغ توسط 🔹این جنگ فقط و فقط این است که انگشت اتهامات به سمت ایران روانه شود که با ارمنستان همکاری می‌کند آنوقت است که جنگ قومیتی در داخل ایران راه بیاندازند ویدیو با ترجمه زیرنویس @rozaneebefarda
نقد عالمانه یا خطابه های مغرضانه؟! کالبدشکافی ادعاهای بدون دلیل آقای در نفی دکتر حسن سبحانی اقتصاد دان و استاد دانشگاه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 «اقتصاد اسلامی» از جمله مفاهیمی است که در جهان مملو از اندیشه ها و تفکرات متفاوت و مختلف از همی که در آن به سر می بریم، با عمری بیش از نیم قرن ، توسط علاقمندان و دانشمندانی مرتبط با خویش مورد تحقیق، تدریس و ترویج واقع گردیده و ادبیات نسبتا مفصلی را ، معطوف به تلاش های علمی صورت گرفته به خود منسوب نموده است. 🔻این گرایش فکری در اقتصاد، همچون هر گرایش دیگری می تواند و باید از ناحیه دیگران مورد نقد و بررسی قرار گیرد و از این طریق ، در صورتی که ظرفیت داشته باشد متکامل شده و به حیات خویش ادامه داده و به رشد فکری و عملی بشریت کمک نماید. 🔹نقد و بررسی هم ، همان طور که می باشد با و و ، عملیاتی می شود. زیرا در ، مرسوم نمی باشد که نقد و بررسی به صورت و و همچنین و مآخذ عالمانه صورت گیرد. 🔹البته ممکن است با مباحث، چنین بایسته هایی را رعایت نکنند، که در آن صورت را هم بوجود نمی آورند. زیرا «عالم » صرفا و با احتیاط ، به موضوع می پردازد و از بحث در سطح مطالب و بدون استناد پرهیز می کند. 🔹رعایت چنین شیوه ای در مباحث و مجادلات عالمانه از برکات بسیاری برخوردار بوده است زیرا هم موجب می شود که بحث و حتی مجادله، تخطئه محسوب نشود و هم توان علمی و ظرفیت و سعه صدر ناقدان را در قلمرو موضوع مشخص (در دانش اقتصاد و یا هر دانش دیگری)، نشان می دهد و یاد آوری می کند که افق فکری دانشمندان در پذیرش و نقد و ترویج دانش تا چه اندازه گسترده و متواضعانه است. 🔹بر این اساس به نظر می رسد که پرداختن و یا به یک عبارت کلی همچون «اقتصاد اسلامی»، بدون استناد به یک موضوع مشخص از آن و بدون ارجاع به مقاله یا نوشته ای در باره موضوع و همچنین بدون اشاره به منبع نشر و صاحب ایده و نظر، از ناحیه هر عالم بزرگواری (که در حوزه و یا دانشگاه درس خوانده و در فضای آن تنفس نموده است) صورت گیرد، می تواند امری تلقی شده و حتی به نحوی ناخواسته برچسب را بخود اختصاص دهد. 🔹البته چنین شیوه ای ممکن است مقاصد برخی از و در موضوع را از طریق ترویج مکانیکی آن، تامین نماید. اما موجبات ارتقاء و شانیت علمی گوینده و یا نویسنده خود را از حیث « روش شناسی» فراهم نیاورده و از آن حراست نمی کند و حتی می تواند زمینه قضاوت های آمیخته با صحت و سقم را در خصوص وی رقم بزند. 🔹ما به دلیل ارادتی که نسبت به اهل علم اعم از دانشگاهی و حوزوی قائل هستیم ، ضرورت لحاظ «روش » در پرداختن به موضوع مشمول «شناخت » واقع شده را ، خاطر نشان نموده و متواضعانه یاد آور می شویم از آنجا که «معرفت» ، همواره از نقد همراه با وقوف به موضوع ، بهره مند بوده و رشد و نمو و گسترش یافته است. بنابراین نقد موضوعات در اقتصاد اسلامی و نه ایراد در باره عنوانی کلی (که طی آن خواننده حتی مطلع نمی شود که از آن عنوان و یا موضوع، چه استنباطی در ذهن ناقد وجود دارد) را مقوله ای لازم و موجب رفع نواقص و کاستی های آن دانسته و بر این باوریم که متفکران باید از آن استقبال نموده و طرح معرفت شناسانه آن را مغتنم بشمارند و این در حالی است که مطمئن هستیم برای در این قلمرو، منطقا جایگاهی متصور نمی باشد. @rozaneebefarda
چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند! جناب آقای محمداسماعیل توسلی سطح چهار حوزه/دکترای علوم اقتصادی(گرایش اقتصاد اسلامی)/عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی واکنش حوزویان به سخنان آقای /23 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 اینکه چرا همچنان عده‌ای مصرّند که اقتصاد اسلامی نداریم، جواب این سؤال را با یک بیت شعر شروع می‌کنم که «چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند». 🔹بعد از این همه سال تحقیق و پژوهش در زمینه ، این بحثی را که برخی از مخالفان اقتصاد اسلامی مطرح می‌کنند اساساً موضوعیت ندارد. مخالفان اقتصاد اسلامی با یک جست‌وجو می‌توانند به همه مباحث اقتصاد اسلامی پی ببرند اما اجمالاً به سه محور اشاره می‌کنم که شامل مکتب اقتصاد اسلامی، نظام اقتصاد اسلامی و علم اقتصاد اسلامی است. 🔹وقتی اقتصاد اسلامی را مطرح می‌کنیم باید سه مورد یادشده در آن باشد، چراکه مجموع این موارد، اقتصاد اسلامی را شکل می‌دهند. در مکتب اقتصاد اسلامی، نظریات، در سطح نظام، قوانین و مقررات و نهادهایی که باید شکل بگیرند و در سطح علم نیز همه آنچه را به وقوع پیوسته را در بخش تولید، توزیع و مصرف، با ابزار خاص خود مورد تحلیل قرار می‌دهند. این ابزار در دوره ما ریاضیات و اقتصادسنجی است. 🔹در سطح مکتب یعنی نظریات اساسی و جهان‌بینی، اقتصاد کلاسیک یا لیبرالیسم بر اساس جهان‌بینی اومانیسم و آزادی فردی، نظرات مخصوصی را در زمینه مالکیت و … مطرح کرده است. سوسیالیسم هم با نظرات خود به دنبال عدالت و برابری بوده و جهان‌بینی مادی صِرف داشته و نظریات آن در زمینه مالکیت و آزادی اقتصادی با نظریات لیبرالیسم متفاوت است. اسلام نیز با جهان‌بینی الهی نظراتی اساسی را در همه زمینه‌ها مطرح کرده و براساس این جهان‌بینی‌ها، نظام‌های اقتصادی لیبرالیسم، سوسیالیسم و نظام اقتصادی اسلام شکل گرفته‌اند. 🔹 البته اسلام هم با جهان‌بینی خودش، نفع شخصی را هم در انسان قرار داده تا انسان دنبال کسب و کار و زندگی و تشکیل خانواده و تولید … باشد. در قرآن کریم آمده است: «دوستى خواستنی‌هاى گوناگون از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سیم و اسب‏هاى نشاندار و دام‌ها و کشتزارها براى مردم آراسته شده لیکن این جمله مایه تمتع زندگى دنیاست و حال آنکه فرجام نیکو نزد خداست.» (آل عمران/ ۱۴). خداوند مال را قوام زندگی و اساس اقتصاد می‌داند. اگر این نباشد، کمر جامعه می‌شکند، اما جهان‌بینی اسلام با سایر جهان‌بینی‌ها متفاوت است. 🔹هدف اسلام این است که به انسان تربیت‌یافته دست پیدا کند. اسلام نمی‌خواهد از کارگران سوءاستفاده و حق آنها ضایع شود. انسانی که تحت آموزه‌های اسلام تربیت شود در تولید، توزیع و مصرف، موازین را رعایت می‌کند. لذا توزیع عادلانه ثروت نیز محقق می‌شود. اگر در جامعه فقر وجود دارد به این دلیل است که همه ارکان، آموزه‌های اسلام را کنار گذاشته‌اند. 🔹هر ایدئولوژی که نتواند مردم را با خود هماهنگ کند و مردم آن را اجرا نکنند به نتیجه‌ای دست نخواهد یافت. اسلام نظریات بسیار وزین‌تر از سوسیالیسم و لیبرالیسم درباره دخالت دولت، مالکیت و … دارد. 🔹اینکه عده‌ای می‌گویند اقتصاد اسلامی نداریم به این علت به سراغ این موضوع نرفته‌اند و به همین سبب می‌گوییم چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند. 🔹 باید کسانی‌که تحت آموزه‌های اقتصاد اسلامی قرار گرفته‌اند به عنوان کارگزار انتخاب شوند. نباید از کسانی‌که چیزی از دانش اقتصاد اسلامی ندارد بخواهیم که اقتصاد اسلامی را در کشور اجرا کنند، چراکه هیچ نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت. وضعیت کنونی به این علت است که مسیر را درست نرفته‌ایم و هر کس را در جای خود به کار نگماشته‌ایم. 🔹 بسیار مایه تعجب است که چگونه بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی این سؤال پرسیده می‌شود که آیا اقتصاد اسلامی داریم یا خیر؟ باید اقتصاد اسلامی را با ادبیات امروزی اجرا کنیم، چراکه اقتصاد اسلامی همه چارچوب‌ها و نهادهای لازم را در اختیار دارد. در زمینه تولید، توزیع، مصرف، تجارت و امثالهم پیشرفته‌ترین قوانین و نظام‌های لازم را در اختیار داریم. مکاتب دیگر به فکر تعالی معنوی انسان نیستند اما اسلام این تعالی معنوی را هم پیگیری می‌‌کند. اگر چنین مواردی را دنبال نکرده‌ایم به این معنی نیست که اقتصاد اسلامی نداریم، بلکه همه چارچوب‌های اقتصاد اسلامی را در اختیار داریم که می‌تواند پشتوانه‌ای برای اقتصاد مقاومتی باشد. 🔹 ما علم اقتصاد اسلامی هم داریم و اسلام عمیق‌ترین آموزه‌ها و گزاره‌ها را ارائه داده است و در این زمینه هیچ کمبودی ندارد، بلکه نیازمند افرادی هستیم که قوانین پیشرفته‌ نظام اقتصاد اسلامی را اجرا کنند. @rozaneebefarda
نفی دیدگاه در زمینه ، توسط برخی منسوبین! «جامعیت اسلام نسبت به امور سیاسی و اقتصادی» در بیان حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اخیرا توسط یکی از منسوبین بیت زعیم عظمای قم، مطالبی مطرح شد که با برخی مبانی دینی در تنافی بود و از این رو موجب تعجب و واکنش متقابل فضلای گردید. فروکاهی جایگاه نبوت به ، نفی اقتصاد اسلامی و مطرح کردن اتهامات مختلف نسبت به برخی علمای مجاهد شیعی، از جمله مسائلی بود که مورد اعتراض علمی و نقد حوزویان قرار گرفت. اکنون خوب است دیدگاه های آیت‌الله العظمی بروجردی پیرامون برخی موضوعات مطرح شده در ، مورد بازخوانی قرار گیرد تا عمیق برخی منسوبین و مدعیان با آن مرجع جامع نگر و هویت اندیش، روشن گردد. 🔹 (ره) در تبیین ولایت و حکومت فقیه در عصر غیبت ابتدا به ویژگی جامعیت اسلام نسبت امور دنیوی و أخروی، سیاسی و غیر سیاسی زندگی انسان انسان پرداخته‌اند و اسلام را عهده دار تبیین آنچه بشر در شئون مختلف زندگی دنیوی و أخروی دانسته‌اند. ایشان این را امتیاز اسلام نسبت به سایر ادیان آسمانی می‌دانند و اینکه در مقام مقایسه اسلام و مسیحیت چنین می‌فرمایند که در انجیل‌های مسیحیت فقط به امور اخلاقی پرداخته شده و به قوانین اجتماعی و سیاسی و اقتصادی پداخته نشده است. زعیم ففید قم در نهایت چنین می فرمایند که اسلام با یک که راه سعاد بشر در دنیا و آخرت است، آمده و دینی است که 《 و 》و 《عبادت و سیاست》را با هم ممزوج و یکی کرده است؛ به صورتی که برخی احکام اسلام در عین سیاست، عبادت و در عین عبادت، سیاست است! 🔻مرور بخش هایی از متن عبارات ایشان که در کرسی رسمی تدریس بیان شده، بسیار بایسته است: «بأن شرع الاسلام حيث تكون شريعة تامة و روعي فيه كل الجهات بحيث لم يبق شي‌ء من الأمور الدنيوية و الاخروية، سياسية و غير سياسية إلا و بيّن ما يحتاج إليه البشر و أمرهم من الأمور الدنيوية و الاخروية في . و ليس شرع الاسلام مثل ساير الشرائع الّتي لم يكن فيها ما يرفع احتياج البشر من كل الجهات، كما ترى من شرع المسيح فليس فيه، كما ترى، في أنا جيلهم إلّا بعض الأمور الاخلاقية مع ما فيها من الخرافات، بحيث ليس لهم قوانين في جهاتهم الاجتماعية و السياسية و و غير ذلك. بل إن مذهبنا جاء بجميع ما هو طريق سعادة البشر في الدنيا و الآخرة، و هو دين امتزجت السياسية بالعبادة، و العبادة بالسياسة، و لذا ترى أن بعض احكامها في عين السياسة عبادة، و في عين العبادة سياسة...» (ر.ک: تبيان الصلاة، ج‌1، صص 93 و 92) 🔹با وجود چنین تصریحاتی در دهه ۲۰ و ۳۰(حدود ۷۰ سال قبل)، اکنون برخی در قم به نفی شوون سیاسی/اجتماعی اسلام پرداخته و پیامبر اسلام(ص) را صرفا یک مرشد معنوی معرفی کرده‌اند؛ دیدگاهی که به انگاره های بسیار نزدیک است. رویکرد ناصحیح اخیر که از جهات مختلف قابل ردیابی و واکاوی است، بیش از هر چیز با منظومه فکری مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در تنافر است. با وجود خطر و وارونه نمایی اندیشه و سیره بزرگانی چون آیت‌الله‌بروجردی، به نظر می رسد لازم است حوزه علمیه قم با استفاده از برخی فضلای متعهد، امر و نشر گسترده افکار آن زعیم عالیقدر را برعهده بگیرد تا امکان بایکوت یا تحریف از برخی جریان ها گرفته شود. پ.ن: تبيان الصلاة، تقریرات مرحوم آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی از درس آیت الله بروجردی است.(توسط گنج عرفان، در سال 1426ه‍ ق منتشر شده است.) @rozaneebefarda
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥:فیلم: امضای ، به نام شریعت! ◽️اگر اسلام صرفا یک دین اخلاقی، فردی، معنویت گراست، چرا نبی اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) تشکیل حکومت دادند؟! دکتر سیدمهدی زریباف اقتصاددان/ صاحب‌نظر در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت/ رئیس مرکز مطالعات و مبانی مؤسسه‌ی پژوهشی مبانی و مدل‌های اقتصاد بومی 🔳واکاوی چند در جناب آقای @rozaneebefarda
میرباقری پیوست نهایی 990712 حواشی زاویه- متن پیوست.pdf
457.3K
💥متن نامه 200 نفر از نخبگان، گروه‌ها و فعالان مردمی حوزه و عفاف خطاب به معاون سیمای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ◽️بجای ضریب دادن به سیاه نمایی های برآمده از آمار دروغین، توسط روشنفکرها و عناصر زاویه دار، به منویات رهبری برگردید و فرزندان انقلاب اسلامی را نپندارید... ! @rozaneebefarda
فرار به جلو به سبک ! ! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◽️با نزدیک شدن به پایان دوره مدریت شرم آور و ضعیف بر قوه مجریه، که وضعیت اسف بار معیشتی فعلی نتیجه و بوده است، طیفی از حوزوی را مشاهده می کنیم که به جای عذرخواهی از مردم به دلیل حمایت های بی وقفه و تئوری سازی های مستمر برای دولت روحانی، اکنون علم عدالتخواهی و مطالبات مردمی بر دوش گرفته و خشم و هیاهو را چاشنی اظهارنظرهای شان کرده اند! ◽️به راستی، آیا آنان نمی دانند که مردم و عموم حوزویان، از حمایت و همراهی همه جانبه شان از روحانی را از یاد نبرده اند؟ آیا و ، وجاهت دینی دارد؟ آیا آنان گمان نمی کنند، اینبار با افشای روابط پیچیده و اغلب پنهانی شان با سیاست بازان کدخداپرست، همین خرده آبروی باقیمانده شان را نیز به تاراج و حراج می سپارند!؟ ▪️به راستی، اینان به کجا می روند؟.... 🔶پی افزود به جای نعل وارونه، بهتر است اینان در مورد گذشته خویش پاسخگو باشند و نیز، نسبت به اعاهای بدون مستند پیشین، روشنگری کنند. جریان انقلابی اجازه نخواهد داد برجامیان با پرچم و تریبون ، زمینه را برای استمرار و حیات سیاسی جریان و ، فراهم سازند! از یاد نمی بریم که وضعیت فعلی حاصل حاکمیت و مدیریت جریان غربگرای داخلی است که فاصله طبقاتی را افزایش داد و گرانی های کمرشکن را و اجحاف های گسترده را پدید آورد! عاملان و توجیه کنندگان چنین وضعیتی، صلاحیت دم زدن از را ندارند! ! @rozaneebefarda
💥بالاخره آقای علوی را کردند! 🔹بعد از سکوت معنادار لشکر رسانه ای غرب در مقابل مواضع چالش برانگیز جناب آقای علوی، روز گذشته با رپرتاژ قبلی، بخشی از سخنان (!!!) ایشان توسط پیج رسمی منتشر شد که مربوط به 3 روز قبل از انجام مصاحبه جنجالی با است! معلوم نیست تیم رسانه ای آقای علوی چرا بعد از گذشت بیست روز از تاریخ این سخنان(26 شهریور)، در این ایام که مواضع جنجالی جناب علوی در حوزه و دانشگاه مورد قرار گرفته، تصمیم گرفت از آن سخنان مردم مدارانه(!!!) رونمایی کند! 🔸آیا انتشار این سخنان نسبتا رادیکال سیاسی در این ایام برای به حاشیه راندن اشکالات علمی مصاحبه آقای علوی است یا مقاصد دیگری ورای این مباحث در حال پیگیری است؟! ▪️مسئله مهم تر اینکه، اگر جناب آقای علوی تا این حد دلسوز معیشت مردم نجیب و فهیم ایران هستند، از چه رو تا کنون نقدی نسبت به از جانب او ندیده ایم؟! مگر نه این است که وضع نابسامان امروز، مستقیما متوجه بی تدبیری ها و غرباندیشی های افراطی حضرات اعتدالیون است؟ ▪️آیا عجیب نیست؛ کسانی که در حوزه (بنا به عملکردها و مواضع و روابط شان) به عنوان عضوی از جریان حامی دولت شناخته می شوند، در ماه های پایانی عمر دولت غربگرای روحانی، به طور ، بر کرسی مطالبات مردمی بنشینند؟! ◽️شاید تحلیل روابط سیاسی و جریان شناسی تیم رسانه ای/ اقتصادی و ، تا حدودی مسئله را روشن تر کند! یادداشت مرتبط به زودی انشاءالله... @rozaneebefarda
تیغ و تحریف! روایتی از متون/مبانی دینی و نسبت آن با از نظام اسلامی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 📛یادداشت نخست؛ در تفسیر عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای آملی ⭕️این سلسله یادداشت ها به نقد و ارزیابی برخی سخنرانی های مذهبی در محرم امسال می پردازد که در آنها به نحوی عجیب با نوعی تولید جدید و جهت دار مواجهیم که در مواردی در چارچوب از و تئوری پردازی برای توصیه یا توجیه اقدامات و احیانا براندازانه، قابل تحلیل است. 🔻از یک سو جریان برائتی با تمسک به ادبیات اسلام رحمانی، تلاش می کند به توجیه براندازی در سیره نبوی بپردازد و از دیگر سو، شاخه حوزوی ، که روزگاری و را به نهضت عاشورا نسبت داده بود، تلاش می کند تئوری را در جهت تطهیر آشوبگران، از متون دینی وام بگیرد! ◽️پیشینه سیاسی و فکری سخنرانها و مضمون سخنان، نشان می دهد که مواجهه سیاسی این طیف با نظام، وارد دورانی جدید شده است و طبعا هر نوع کنش گری متقابل عالمانه با آنان نیز بدون درک عمیق و دقیق این اتفاق جدید، ممکن نیست! ▪️تولید ادبیات سیاسی با پس زمینه مذهبی، خطرناک ترین نوع مواجهه با جمهوری اسلامی است که زمینه ساز تضعیف است. ⭕️تحریریه روزنه با ردیابی تحرکات تبلیغی طیفی از عناصر زاویه دار(با لحاظ شدت و ضعف آنان در مخالفت یا نقد نظام)، مجموعه ای از نقدها را به قلم برخی فضلای حوزوی تقدیم خوانندگان خواهد کرد. 🔳روزنه: @rozaneebefarda
واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای /24 را با اشتباه نکنیم! ناصر جهانیان مدرس حوزه/ دانش آموخته علوم اقتصادی در دانشگاه شهید بهشتی/ استاد دانشگاه 🔹گفتگو با فرهیختگان/ امروز صفحه اندیشه @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نجوای غریبانه با سیدالشهدا علیه السلام در روزهای محرومیت از من از اربعین جاموندم مثل ماهی لب تشنه/کنار دریا موندم... نوای آسمانی @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تحلیل شرایط ویژه امسال و تکلیف مبلغین در 🔸گزیده سخنان راهگشای آقای : 🔻رهبری چون ملت خود را در خطر می‌دیدند، خواستند زیارت امسال در خانه‌ها بر پا شود. 🔻 را به طور گسترده به مخاطبان داخلی برسانند. @rozaneebefarda
روزنه
#پرونده_ویژه تیغ و تحریف! روایتی از #تحریف متون/مبانی دینی و نسبت آن با #مشروعیت_زدایی از نظام اس
تیغ و تحریف! روایتی از متون/مبانی دینی و نسبت آن با از نظام اسلامی ⭕️یادداشت نخست: در تفسیر عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای مرتضی جوادی آملی 💥اختصاصی/ سعید گمیزی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص 1 از 7] 🔸آقای مرتضی آملی در روز چهارشنبه ششم محرم(5شهریور99) با موضوع «ابعاد مُلکی عاشورا» به سخنرانی در کانون اندیشه تهران پرداخت. این سخنرانی در پی سلسله جلساتی با عنوان «عاشورا و امروز ما» برگزار شد و رسانه های اعتدالی و اصلاح‌طلب به نحو گسترده به رپرتاژ مطالب آن پرداختند. سخنران جلسه فرزند آیت‌الله جوادی آملی و دارای مدرک لیسانس حقوق و سطح 4 حوزه علمیه است. ▪️آقای آملی در این سخنرانی مخاطب را به خوانش زمینی و ملکی از نهضت عاشورا توجه می‌دهد که با نگاهی دقیق‌تر، می توان از آن به عنوان خوانش عرفی از این قیام جاودانه دینی یاد کرد. این یادداشت پس از بررسی چدباره صوت این سخنرانی، نگارش یافته است اما با اینهمه به جهت فراهم آوردن شرایط قضاوت علمی برای مخاطبان محترم، پیش از نقد، بخش‌هایی از عین متن سخنرانی را ارائه می‌کنیم. ⭕️گزیده متن سخنرانی آقای مرتضی آملی: 🔻پیرامون نهضت امام حسین(ع) سخن گفتن کار دشواری است.... یک وقت می‌گویند متن الهیات شفای بوعلی در میان است و می‌خواهیم آن را بخوانیم و یا ممکن است بخواهیم یک انقلابی را بررسی کنیم که در وسع انسان است که بتواند ابعاد آن را بررسی کند. اما حقیقت این است که نهضت امام حسین(ع) از این سنخ نیست که بخواهیم یک اتفاق و یک حادثه و یک رخداد عظیم و ماندنی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. این رویداد مستقیماً از ساحت الله صادر می‌شود. خود حسین بن علی(ع) که رهبر این نهضت است، تمام آنچه را مربوط به جریان نهضت کربلاست را در نهایت عصمت، پاکیزگی و طهارت مدیریت می‌کند و هیچ نقصی در این نهضت نیست و مانند آیات الهی و صحف الهی، این حقیقت نگارش‌یافته با خون امام حسین(ع) در جلوی دیدگان افراد قرار دارد. به همان سختی و دشواری که انسان بخواهد یک متن وحیانی را تفسیر کند، برای یکایک جهات این نهضت هم باید چنین همتی داشته باشد.... یک تابلوی فوق‌العاده هنرمندانه‌ای است که با نگارش قلم وحی بر چهره این نهضت نگاشته شده است و لذا از باب نورالله تلقی می‌شود که کسی نمی‌تواند آن را خاموش کند. نهضت عاشورا نورالله و زنده است. ▫️سخن در است. از ابعاد مختلف این نهضت قابل قرائت کردن و خواندن است. یک جنبه ملکوتی برای این نهضت وجود دارد که در آن تردیدی نیست. این عشق و ارادت و امر الهی است که جلوه ملکوتی و حیثیت باطنی این نهضت است که سر جای خود محفوظ است و اینها تردیدی در آن جنبه فضائل و ارزش‌ها و کمالات فوق‌بشری که در این نهضت وجود دارد نیست، اما این نهضت است. ▫️انطباق حقیقت عاشورا با ظرفیت امروز یکی از جهاتی که موجب شده این نهضت به عرصه اجتماع و نظام سیاسی و اجتماعی ما نیاید این است که ما از این منظر نهضت را مورد بررسی و ارزیابی قرار ندادیم و این جهات زنده و قابل استفاده‌ای که بشر باید از آن بهره ببرد را مورد توجه قرار ندادیم. به همین دلیل محرم ۱۰ روز است و تمام می‌شود و هیچ سهمی در حیات اجتماعی و سیاسی و اخلاقی ما ندارد؛ چراکه ما عاشورا را از این زاویه قرائت نکردیم و آن جنبه‌های ملکوتی و جهاد و شهادت، فضای غالبی داشت که ملکوت او جنبه زمینی این نهضت را تحت‌الشعاع خود گرفت و جامعه از آن بخش بهره‌ای نبرد. تفاوت عاشورای امروز با عاشورای سال قبل و یا صد سال قبل باید در چه چیزی باشد؟ مگر نه آن است که جامعه و شرایط اقتصادی و ... دارد تغییر می‌کند و ظرفیت اجتماعی در همه ابعاد گسترده می‌شود و زمینه‌های جدیدی را ایجاد می‌کند؟ آیا عاشورا فقط در یک فضای ملکوتی شکل می‌گیرد؟ 🔹امروزه باید سه مسئله را مد نظر قرار دهیم؛ یک تحلیل همه جانبه از عاشورا، شناخت امروز جامعه انسانی و جهانی و انطباق آن حقیقت با این ظرفیت. چقدر به صورت علمی با عاشورا مواجه شده است؟ امروزه تا مطلبی علمی نشود و در سطح نظامات علمی قابل بررسی نباشد، قابل اعتنا نیست و به فضاهای محلی می‌رود. ▫️اگر بخواهد امری گسترده شود و در نظام‌های قانونی، و ... قرار گیرد، باید پیدا کند. آیا نهضت عاشورا تاکنون حتی در حوزه علمیه ما هم راه پیدا کرده است؟ آیا حوزه با قطع نظر از جنبه ملکوتی ایثار و شهادت به این مسئله پرداخته است؟ آیا جهات عدیده این نهضت از حیث علمی بحث شده است؟ تردیدی نیست که جنبه‌های ایمانی و فضائل به جای خود محفوظ است، اما برشی که باید در قاب نهضت کربلا ایجاد کرد و این فصل را از فضای عاشورا برای امروز جدا کنیم، نیاز دارد که به صورت علمی با آن مواجهه کنیم. ▫️صفحه 2 یادداشت: https://eitaa.com/rozaneebefarda/5191 @rozaneebefarda ادامه👇
در تفسیر عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی [ص 2 از 7] ⭕️گزیده متن سخنرانی آقای مرتضی آملی/ بخش 2: 🔻تا زمانی که را مورد نظر داریم، هرگز از آن و و اینکه این نهضت آمد تا سنت‌های الهی را احیا کند، خبری نخواهد بود. آیا تا الان شده که در پرتو نهضت امام حسین(ع) یک سنت از سنت‌های الهی احیا شود؟ یا یک سنت از سنت‌های اموی و مروانی اماته شود؟ این اتفاق نیفتاده است. آیات قرآن از اینکه قرآنی است و نورانی است مگر نیامده تا جامعه را اصلاح کند؟ مگر نیامده تا با سطحی‌ترین لایه‌های جامعه ارتباط برقرار کند و نظام اقتصادی را بیان کند؟ آیا احکامی که در بخش قضائی و جزائی و تربیتی است به منصه ظهور در عرصه اجتماع انجامیده است؟ 🔹اقدام امام حسین(ع) یک اقدام سیاسی و علیه طغیان، عصیان و بود که بنی‌امیه ایجاد کرده بود و معاویه این سخت‌گیری‌های عجیب را به اسلام داشت و طغیان را به جایی رساند که به هیچ عهد و پیمانی وفادار نبود. یزید را به عنوان خلیفه معرفی کرد و خواست از امام حسین(ع) بیعت بگیرند. امام حسین(ع) حرکت سیاسی خود را از زمانی که برای بیعت گرفتن از ایشان آغاز کردند، شروع کرد و تا مرز شهادت جلو رفت و با این کار باطل، مقابله کرد و این حرکت کاملاً سیاسی بود. البته به این معنا نیست که چون سیاسی است، تمام سهم این نهضت در همین حد است. خیر، برشی از این نهضت، این است که وقتی مطالعه می‌کنیم، می‌بینیم امام حسین(ع) و با آن مقابله کرد؛ لذا حرکت امام(ع) یک حرکت سیاسی بود. 🔸گرچه این حرکت سیاسی بود اما همان طور که امام(ع) اعلام کرد، بر مبنای یک قدرت سیاسی گرفتن و یا حرکت حزبی داشتن و یا حرکت و قیامی بر اساس و قدرت گرفتن و علیه دیگری شوریدن و مانند سایر حرکت‌ها نبود. فرمود من آمدم تا معروف را در جامعه احیا کنم و منکر و زشت را از بین ببرم که در یکی از نامه‌ها تصریح کرد که حکومت یزید سرآمد منکرات است. خاستگاه و منشأ این حرکت که علیه طغیان و ظلم بوده است، هیچ اراده‌ای جز دین حق نبوده است. چه عاملی امام حسین(ع) را وادار کرد که این حرکت علیه ظلم را آغاز کند و چنین مقابله‌ای داشته باشد؟ عده‌ای هم درخواست کرده بودند و نامه نوشته بودند که این‌ها هم صحیح است. روزی که امام حسین(ع) حرکت خود را از مکه آغاز کرد، خطبه‌ای خواند و فرمود کسانی می‌توانند در این مسیر گام بگذارند که لقاءالله را وطن خود قرار داده‌اند. این هنرمندان عرصه توحید می‌توانند حضور یابند و شب عاشورا نیز فرمود احدی از مردان شما زنده نخواهد ماند. ◽️حرکتی که امام حسین(ع) برای مقابله با ظلم و مقابله با ستم داشت، هیچ عاملی جز اراده پروردگاری نبود. تنها اراده الهی بر این بود که امام(ع) در این مسیر گام بردارد که تا آخرین لحظه امام(ع) لحظه‌ای به خود تردید راه نداد. علی اکبر در اثنای راه عرض کرد که ما بر حق نیستیم؟ امام(ع) فرمود بلی، تردیدی در این نیست. بنابراین در جنبه سلبی و از بین بردن یک جریان آلوده و ستمکار اموی، امام حسین(ع) مصمم بود که بر مبنای اراده حق این قدرت را بشکند.» ▪️بعد از بیان بخشی از سخنان تامل برانگیز جناب آقای آملی، در ادامه نکاتی در نقد آن بیان می گردد: @rozaneebefarda ادامه👇
در تفسیر عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی [ص 3 از 7] ▫️یک/ علمی ندانستن مفاهیم و معانی عاشورایی: ◽️جناب آقای مرتضی آملی تصریح می‌کند: «امروزه تا یک مطلبی علمی و نشود ، می‌رود در فضای و فرهنگ‌های محلی و امثال ذلک. اگر بخواهد یک امری گسترده بشود و بیاید در روابط بین الملل و نظام‌های قانونی و قراردادهای اجتماعی و سیاسی راه پیدا کند باید یک خوانش علمی پیدا کند. ... این برشی که باید در باب نهضت عاشورا ایجاد کرد و این فصل را برای امروزمان جدا کنیم این نیازمند به این است که علمی کنیم》.(د17) ▪️همان‌طور که از ظاهر کلام ایشان پیداست ادعا شده جنبه ملکوتی نمی تواند جنبه علمی پیدا کند و وارد فضای خرافی یا محلی و غیرعلمی می شود و با التزام به این مبنا، تمام مفاهیم و ارزشهای دینی ما مثل ایمان و توحید و امامت و ولایت و شهادت و ایثار همه اینها غیرعلمی خواهند بود و لابد اسفار اربعه‌ای که ایشان تدریس می‌کند نیز تعلیل‌آووری برای خرافات است. پر واضح است که دوگانگی بین ملکوت و علم کاذب است و در امتداد آموزه های منسوخ پوزیتویست ها قابل تحلیل است که گزاره های آسمانی و ایمانی را علمی نمی دانستند. گرچه جناب آملی بر قداست و جایگاه ملکوتی عاشورا صحه می گذارد اما در عمل، اعتنا به عاشورا را به آنچه که او علمی کردن و تبیین آکادمیک می نامد، منوط میکند. 🔹در مقابل این دیدگاه، والد وی، (حفظه‌الله) در جهت بطلان این دوگانگی و رد نظر کسانی که ایمان را به عنوان امری غیبی، می‌دانند، چنین می فرماید: 🔻《اگر در بعضی‌ها بر این باور باطل هستند که در مقابل است، برای آن است که آنها علم را همان حسّی و تجربه حسّی می‌دانند و چون غیب و خدا و قیامت و اینها نظیر موجودات مادی، نه با چشم مسلّح و نه با چشم بی‌سلاح دیده نمی‌شوند، می‌گویند اینها علمی نیست. چون علم را در حس و تجربه حسّی منحصر می‌کنند؛ این همان تفکّر خام اسرائیلی است که گفتند «لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً» یا «أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً». اگر کفِ سواد یعنی معرفت حسّی و تجربه حسّی معیار باشد، معارف الهی حسّی نیست و اما اگر علم(یعنی به معنای واقعی علم که کَفِ آن تجربه حسّی است و حتی تجربه حسّی هم اگر بخواهد علمی شود باید به تجرید تکیه کند) اگر ما این معنا را توسعه دادیم، یقیناً ایمان با علم مطابق است. سرّ اینکه تجربه حسّی بدون تجرید عقلی هیچ پایه علمی ندارد، این است که مثلاً دارویی را برای شهری در ده مورد، صد مورد، هزار مورد آزمایش کردند و دیدند که این دارو برای فلان درد خوب است؛ تا این‌جا که حس و تجربه حسّی است، برای اینها طمأنینه‌آور است، اما همین دارو را برای پنج قارّه تصویب می‌کنند، یک؛ برای این زمان و زمان‌های آینده تصویب می‌کنند، دو.نه پنج قارّه را و نه آینده را اینها آزمودند و حرف اینها هم حرفی درست و علمی است؛ یعنی یک داروشناس و داروساز وقتی چندین مورد تجربه کرده است و دید جواب کافی داد، می‌گوید این برای پنج قارّه خوب است و برای آینده هم خوب است که حرف صحیحی هم است؛ اما نمی‌داند که پشتوانه تجربه حسّی او یک برهان تجریدیِ عقلی است که از آن باخبر نیست. از او اگر سؤال کنید که شما فقط همین شهر خودتان را آزمایش کردید، کشورهای دیگر را که آزمایش نکردید چطور؟ این زمان را آزمودید، أزمنه بعدی را که نیازمودید چطور؟ وقتی این سؤال را کردید، یک جواب محقّقانه عالمانه می‌دهد ولی از آن خبر ندارد ... یعنی یک قیاس تجریدیِ عقلی غیبی، پشتوانه این تجربه حسّی است ... پشتوانه حجیّت همه تجربه‌های حسّی این قیاس استثنایی است که تجریدی عقلی است. یعنی اگر این اتفاقی بود و ربط ضروری بین این بیماری و آن درمان نبود و خصوصیّت این مکان دخالت می‌داشت، دائمی نبود، ما یک مورد، دو مورد یا ده مورد انجام می‌دادیم؛ اما وقتی هزار مورد که جواب مثبت گرفتیم، معلوم می‌شود که سن‌ها، جنسیّت‌ها و مانند اینها دخیل نیست. انسان از آن جهت که انسان است اگر به این بیماری مبتلا شود، فلان دارو برایش خوب است؛ این را عقل تجریدی می‌گوید، این را که شما تجربه نکردید! اگر این را بردارند، یعنی قیاس استثنایی را بردارند، دستتان خالی است. شما همان هزار مورد را تجربه کردید و نسبت به همان هزار مورد می‌توانید فتوا دهید؛ بنابراین تکیه‌گاه علوم تجربی آن تجرید عقلی است. اگر اینها آن معنا را باور می‌کردند که بدون تجرید عقلی هرگز تجربه حسّی کارآیی نداشت، نمی‌گفتند که ایمان با علم هماهنگ نیست. بله، اگر علم یعنی همان که اسرائیلی‌ها می‌گفتند(لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً)، ایمان با این هماهنگ نیست(أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً) ... برای اینکه آن غیب است و غیب با چشم دیده نمی‌شود.》 ▫️ تفسیر تسنیم(ذیل آیه112صافات) @rozaneebefarda ادامه👇
خوانش ملکی؛ یا عرفی‌زدگی در قرائت عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی [ص 4 از 7] ▫️دو/ کنار زدن مفاهیم ارزشی و الهی از صحنه جامعه با قداست بخشی و فوق بشری پنداشتن آنها 🔹آنچه که از کلمات و جملات آقای مرتضی آملی فهمیده می شود اینکه مفاهیم ملکوتی قابلیت اجرایی در جامعه امروز بشری ندارند و ایشان ظاهرا معتقد است این مفاهیم با اینکه مقدس اند اما علمی نیستند و نمی توانند تبدیل به قانونی برای ایجاد نظم اجتماعی و بین المللی شوند و تصریح می کند برای پیاده سازی نهضت عاشورا، باید جنبه ملکی را با قطع نظر از جنبه ملکوتی مورد خوانش قرار داد. 🔻او گفته: آیا خود حوزه این مسأله را با قطع نظر از جنبه ملکوتی ایثار و شهادت و فرهنگ نثار در پیشگاه حق سبحانه تعالی و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله [مورد بررسی قرار داده است؟] خب [این مفاهیم] خیلی ارزشمند است ولی آیا این می تواند جهت علمی پیدا کند و در یک بحث علمی مورد نقد و بررسی قرار بگیرد و قابلیت این را پیدا کند که دانشمندان و فیلسوفان بیایند و آن را خوانش کنند و از نظر علمی مورد بررسی قرار دهند؟ تردیدی نیست که آن جنبه‌های ملکوتی و آن فضایل به جای خود محفوظ است اما این برشی که باید در باب نهضت عاشورا ایجاد کرد و این فصل را برای امروزمان جدا کنیم این نیازمند به این است که علمی کنیم. 🔹ایشان ادعا کرده برای قانون شدن و اثرگذارشدن نهضت عاشورا باید با قطع نظر از جنبه ملکوتی مورد خوانش قرار گیرد. سوال اصلی از ایشان این که وقتی از آن جنبه ملکوتی قطع نظر شد چگونه می توان جنبه ملکی را خوانش کرد آیا این به چیزی به چیزی جز سکولاریسم دینی ختم می شود؟ آیا خوانش ملکی نهضت عاشورا با قطع نظر از جنبه ملکوتی به این معنی نیست که آن جنبه ملکوتی که معارف و ارزش های دین را پشتیبانی می‌کنند در ساحت جامعه برای تنظیم قانون و مقررات و تنظیم روابط مورد استفاده قرار نگیرند. آیا با حذف جنبه ملکوتی می توان برداشت صحیحی از جنبه ملکی داشت؟ آن برداشتی که بدون توجه به جنبه های ملکوتی باشد آیا می تواند با معارف اسلام مطابقت داشته باشد؟ به علاوه، چگونه بدون لحاظ جنبه معنوی می توان حرکت امام حسین علیه السلام را با آن خطرات و پلیدی های دشمنان و به خطر انداختن جان زنان و کودکان در چاچوب نگاه زمینی توجیه کرد؟ واضح است که اگر جنبه ملکوتی از کربلا کنار گذاشته شود نتیجه آن یک خوانش عرفی خواهد شد که طبعا از شبهات عقل خودبنیاد نیز در امان نخواهد بود. البته این خوانش، چندان جدید نیست بلکه قرائت کسانی است که حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام را نصیحت می کردند و قیام الهی ایشان را العیاذبالله《القاء الی التهلکة》می‌خواندند! 🔹معلوم نیست مراد گوینده از طرح بحث خوانش ملکی و عرفی از عاشورا، دقیقا چیست و چه عواملی باعث شده امثال او در این دوران به دنبال چنین قرائتی از عاشورا باشند؟ گرچه تمایلات سیاسی جناب آملی را نمی توان از تحلیلهای به ظاهر علمی جدا کرد اما به دلیل همان سابقه و برخی مواضع، فرضیه برداشتهای جناحی از عاشورا دور از ذهن نیست؛ خاصه آنکه در سالهای اخیر برخی سیاستمداران غربگرا برای پیش برد اهداف و توجیه رویکردهای ناصحیح سیاسی خود به ارائه تفسیرهای تحریف آمیز از عاشورا روی آوردند و تلاش کردند خوانشی متفاوت ارائه دهند؛ کسانی که عاشورا را می خوانند تا بتوانند تفکرات التقاطی و تصمیمات غیرمعقول سیاسی و اجتماعی خود را برای عوام الناس توجیه کنند. طبعا مقدمه خوانش انحرافی از عاشورا، حدف جنبه ملکوتی و الهی این نهضت در مناسبات سیاسی و اجتماعی است. 🔻 آیا با قطع کردن رابطه ملک و ملکوت و پرداختن صرف به جنبه زمینی نهضت عاشورا می توان انتظار داشت ارزش‌هایی چون ایمان و عدالت وعزت و آزادگی و ایثار و شهادت در جامعه حاکم شود؟ 🔻آنچه که باعث می شود نهضت عاشورا در عرصه های زندگی ما پیاده نشود بی‌توجهی به همین جنبه ملکوتی عاشورا و آن توسط عده ای خاص است. برداشت ملکی و عرفی از عاشورا در صورت انقطاع از جنبه ملکوتی، واجد حجیت و اعتبار نیست. چرا که جنبه ملکی مرتبط با جنبه ملکوتی و نشات گیرنده از آن است و اساسا نمی توان جنبه ظاهری را بدون آن معانی در نظر گرفت. @rozaneebefarda ادامه👇
خوانش ملکی؛ یا عرفی‌زدگی در قرائت عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی [ص 5 از 7] ▫️سه/ ادعای عدم تأثیر نهضت عاشورا در حیات سیاسی و اجتماعی ما 🔻جناب آقای آملی مدعی است تاکنون تنها به جنبه ملکوتی نهضت عاشورا توجه شده لذا نهضت عاشورا نه تنها نتوانسته نقشی در اصلاح جامعه و احیاء سنت های الهی داشته باشد، بلکه مانع از خوانش ملکی و آکادمیک(!) شده است. ◾️برداشت و تفسیر جناب آقای آملی با واقعیت های میدانی و تحولات تاریخ اسلام منافات دارد؛ چه اینکه قیام عاشورا از سال 61 هجری تا کنون، الهام بخش و سرسلسله تعداد بیشماری از جنبش های اصیل اسلامی بوده است. خوب است آقای آملی پاسخ دهد که آیا می توان نقش قیام عاشورا در همین تحولات تاریخ معاصر را نادیده گرفت؟! آیا کنار زدن رژیم طاغوت و منحوس پهلوی و برپایی حکومت اسلامی، در پرتو نهضت حسینی صورت نگرفت و مصداق بارز احیاء سنت نبوی و اماته سنت اموی نبود؟ آیا انقلاب شکوهمند اسلامی توسط امام خمینی، بزرگ رهرو حسین بن علی، از مکاتب الحادی و التقاطی (به اصطلاح آکادمیک) شرق و غرب برخواسته یا با سرمشق از نهضت عاشورا با همان تقریر ملکوتی، به سرانجام رسیده است؟ مگر نه آنکه رزمندگان اسلام درهشت سال و اهل بیت علیهم السلام در پرتو فرهنگ ایثار و شهادت و با التفات به همان جنبه ملکوتی عاشورا، از اسلام دفاع کردند و جاودانه شدند؟ آیا با اینهمه، بازهم جنبه های ملکوتی نقشی در حیات سیاسی و اخلاقی و تربیتی ما نداشته و باید هر نوع استفاده از آثار دنیوی از عاشورا را متوقف بر منتظر تقریرهای عرفی و زمینی کنیم؟ 🔳برخلاف مدعاهای مبهم و ناصواب جناب آقای مرتضی آملی، امام خمینی رحمة الله علیه بر آثار گسترده قیام عاشورا در ایجاد ابعاث اجتماعی صحه گذارده و به طور خاص به ماهیت عاشورایی انقلاب اسلامی، اینچنین اشاره کرده اند: «انقلاب اسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.» (صحیفه امام، ج 17، ص 481- 483) «با این حس شهادت دوستی این معنا را ملت ما پیش برد و رمز همین معنایی بود که از کربلا منعکس شد به همه جهاتی که ما داشتیم، به همه ملت ما ...» (همان، ج 10، ص 120- 122). «حق پیروز است منتها ما رمز پیروزی را باید پیدا کنیم که رمز پیروزی ما چه بوده است ... یکی از رمزهایی که بزرگترین رمز است، قضیۀ سیدالشهداست.» (همان، ج 11، ص 95- 97) «وقتی مردم دیدند که سیدالشهدا و جوانهایش را آنطور قطعه قطعه کردند و آنطور جوانهای خودش را داد، برای مردم آسان می شود که جوان بدهند و با این حس شهادت دوستی این معنی را ملت ما پیش برد و رمز همین معنایی بود که از کربلا منعکس شد به همه جهاتی که ما داشتیم، به همه ملت ما و همه آرزوی شهادت می کردند، همان شهادتی که سیدش سیدالشهدا بود.» (همان، ج 10، ص 120- 122) «این خون سیدالشهدا است که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش می آورد و این دستجات عزیز عاشورا است که مردم را به هیجان می آورد برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند ...» (همان، ج 15، ص 330- 332) به فرموده مقام معظم رهبری «اگر حادثه کربلا و اسوه گیری از آن نبود، این انقلاب پیروز نمی شد... آخرین برکت عظیم حادثه کربلا همین انقلاب شکوهمند ماست.»(26/3/1372) «درسهای عاشورا همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند لبی عبدالله الحسین علیه السلام انجام دادید.»(18/2/1377) آیت الله جوادی نیز درباره تاثیر نهضت عاشورا در هشت سال دفاع مقدس بارها و بارها بیان کرده اند: «در زمان جنگ تحمیلی در خاکریزها، خوانده نمی‌شد بلکه (ع) مطرح بود، باید مرزها مشخص شود.» در جای دیگر فرموده: «پرچم سه رنگ در جنگ جهانی اول و دوم هم وجود داشت و نتوانست ایران را حفظ کند؛ ایرانی بودیم و پرچم سه رنگ داشتیم ولی ۱۷ شهرمان را تقدیم کردیم؛ در کودتای ننگین ۲۸ مرداد هم شعار رسمی مردم تهران مرگ بر شاه بود ولی بعد از ظهر همان روز شعار جاویدشاه طنین‌انداز شد و آن زمان هم پرچم سه رنگ داشتیم. پس از کودتا زیر لوای همان پرچم سه رنگ ثروت‌های ملی را تقدیم بیگانگان کردیم و علمایمان به زندان افتادند و این یک واقعیت تاریخی است؛ در زمان رضاخان هم با مکتب ایرانی مسجد گوهرشاد را به گلوله بستند پس پرچم سه رنگ نه تنها ظرفیت حفظ دین را ندارد بلکه خودش را هم نمی‌تواند نگاه دارد. پرچم‌های یا زهرا(س)، یا حسین(ع) و یا علی(ع) در دستان رزمندگان اسلام بود و این ظرفیت را داشت که کشور و اسلام را حفظ کند؛ هنر پرچم‌های دینی همین است و باید به دنبال همان‌ها برویم.»(خبرگزاری حوزه-20خرداد1393) @rozaneebefarda ادامه👇
خوانش ملکی؛ یا عرفی‌زدگی در قرائت عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی [ص 6 از 7] ▫️چهار/ حق حاکمیت خداوند و حق حاکمیت مردم 🔸آقای مرتضی آملی در سخنرانی مزبور ادعا می کند در فلسفه سیاسی اسلام مردم حق حاکمیت دارند و در طول : « در نظام حسینی و حکومت حسین بن علی(ع) چیست؟ ...نقش مردم و حاکمیت ملی در نظم سیاسی در نهضت حسینی را چگونه است؟ آیا در تعارض با حاکمیت خداست یا نه، بلکه تعارضی نیست و در طول حاکمیت الهی تعریف می شوند، همانگونه که نبی اکرم(ص) جایگاه خود را بر اساس اراده الهی قرار دادند.»(د40) ◽️این سخنان در حالی مطرح شده که در فلسفه سیاسی اسلامی، را مختص خدا می دانند و تنها کسانی که از جانب خداوند تعیین شوند، حق حاکمیت دارند و مسئله در کنار ، تقریری دیگر از همان دوگانه سازی هاست که در عصر اصلاحات در مقام نشر گفتمان مطرح شد و مقام معظم رهبری نظریه را در تقابل با آن مطرح ساخت. در واقع دیدگاه آقای مرتضی آملی به نظریه آقای و برخی دیدگاه های متاخر آقای نزدیک است و برخی بزرگان به نحو تفصیلی بدان پاسخ داده اند. به عنوان نمونه آیت الله در مقاله‌ای با عنوان «ولایت فقیه و نقش آرای مردم» چنین می نویسد: «بیعت در فرهنگ تشیّع و فقه شیعه اثنا عشریّه است، نه آن. توضیح آنکه حقّ حاکمیّت در نظام اسلامی از آنِ خدای سبحان است که توسّط قرآن و سنّت معصومان(علیهم‌السلام) تجلّی نموده است و بر توده انسان‌ها پذیرش این نظام و بیعت با قرآن و معصومان(علیهم‌السلام) فریضه عینی است و هیچ‌گونه تأثیری در ثبوت اصل حقّ حاکمیّت قرآن و معصوم ندارد؛ چنان‌که اگر نسبت به غیر از این دو وزنه وزین (ثقلین) انجام پذیرد، نه تنها علّت ثبوت حق نیست، بلکه علامت هم نیست و به منزله تکیه دادن به درخت، بدون بهره‌برداری از میوه آن است و بعد از بیعت باید به لوازم آن ملتزم بود؛ یعنی جامعه بشری دو تکلیف طولی دارند؛ اول آنکه با آنچه به صورت قرآن و سنّت معصومان(علیهم‌السلام) تبیین شده است، بیعت کرده،به آن ایمان بیاورند. دوم آنکه به تمام مضامین و دستورهای آنها عمل نمایند. آنچه از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در نهج البلاغه یا غیر آن، در زمینه احتجاج به بیعت نقل شده است، از باب قاعده الزام است؛ چنان‌که خداوند مؤمنان را به التزام به آنچه مُلزم شده‌اند یعنی عمل به قرآن و پیروی از رهبری پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم)مؤاخذه می‌کند؛ نه آن‌که بیعت با علی بن ابی‌طالب‏علیه ‌افضل صلوات‌ المصلّین علّت حقّ حاکمیّت آن حضرت شده، حضرتش برای تثبیت موقعیّت سیاسی خود به علّت پیدایش آن که آراء مردم است استدلال کرده باشد.» (اندیشه، آیت الله جوادی آملی، ج۴، ص ۴۹۴) 🔹البته جناب آقای مرتضی آملی در سخنرانی خود ظاهراً در صدد القای رابطه عرضی بین حاکمیت خداوند و حاکمیت مردم نیست ولی بر حق حاکمیت مردم در کنار حق حاکمیت خدا تصریح دارد و به نظر می رسد در صدد آن است که به نحو مبهم حاکمیت مردم را القاء کند، که در این فرض، سخنش با اشکالات جدی مواجه خواهد بود. ◽️پنج/ حقوق و در واقعه عاشورا: 🔸جناب آملی در بخشی از سخنانش در این زمینه چنین می گوید: «کسانی که مخالف‌اند در حاکمیت اسلامی چگونه باید دیده شوند؟...خدایی که به دشمن خودش مجال و فرصت داده تا با او دشمنی کند و حسین را بکشد این دشمنی است اما خدا این فرصت را در نظم اجتماعی قرار داده است... این فرصت و مهلت باید مورد توجه در این فلسفه سیاسی قرار گیرد.»(د 40) ◾️این شیوه استدلال و استشهاد به وقایع عاشورا، بسیار عجیب و متاسفانه بیش‌تر شبیه سخنان (لعنه‌الله) در مواجهه با حضرت زینب سلام الله علیهاست؛ آنجا که پس از ارتکاب جنایتی تکرارنشدنی، تلاش داشت اقدام خود را با همین شیوه کند و از همین رو با بیانی طعنه آمیز و با تمسک به ، خطاب به زینب کبری(س) گفت: « كَيْفَ‏ رَأَيْتِ‏ صُنْعَ‏ اللَّهِ‏ بِأَخِيكِ‏ وَ أَهْلِ‏ بَيْتِك‏» پاسخ قاطع و دقیق حضرت زینب سلام الله علیها، نه تنها ابن زیاد که همه سیاست اندیشان جبری مسلک و توجیه گر اقدامات قدرت مدارانه خلاف ضابطه(با سوءاستفاده از مبانی دینی) را یکباره اسکات و رسوا ساخت! ▪️جناب آملی مدعی است که مجال دادن خداوند به دشمنان خود را باید در فلسفه ورزی سیاسی عاشورا لحاظ کرد و طبق آن، به (که قصد عصیان و قتل و فساد در زمین دارند) همانطور که خداوند فرصت داده، فرصت داد! به نظر می رسد این نحو ورود به تحلیل واقعه عاشورا ناشی از بین تشریع و تکوین رخ داده و که از کسی که داعیه دار تدریس فلسفه اسلامی است، بسیار بعید به نظر می رسید! @rozaneebefarda ادامه👇
خوانش ملکی؛ یا عرفی‌زدگی در قرائت عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی [ص 7 از 7] 🔸از جناب آملی می پرسیم، آیا مباحث مربوط به باید طبق اراده تشریعی خداوند تفسیر شود یا اراده تکوینی؟ فرصت دادن خداوند به مجرمین مربوط به اراده تکوینی خداوند است و خلط آن با اراده تشریعی، و استنتاج فلسفه سیاسی از چنین خلط فاحشی، بسیار مذموم و است! تفکیک بین اراده تکوینی و اراده تشریعی در برخی آیات قرآن کریم مورد توجه بوده است؛ آنجا که برخی کافران در مقام فرار از انفاق، «اگر خدا مى‏خواست او را اطعام مى‏كرد؟!»(یس/47) سخن آنان در واقع بدین معناست که خدا خواسته آن نیازمند گرسنه باشد، اگر می خواست خودش به او رسیدگی می کرد!خداوند از این جماعت به عنوان «إِنْ أَنتُمْ إِلَّا » کسانی یاد کرده است! 🔸آیت الله جوادی آملی نیز در ذیل همین آیه شریفه، به نکات جالب و مهمی در بطلان این دیدگاه اشاره می کند: 🔻 ... اينها بين تشريع و تكوين فرق نگذاشتند؛ در سوره مباركه «انعام» آيه 148 اين است كه مشركان، نه مقلّدانشان, چون مقلّدانشان چيزهايي را قبول مي‌كردند كه پدرانشان بگويند و چيزهايي را نفي مي‌كردند كه پدرانشان نفي مي‌كنند، و , تابع نفي و اثبات مرجع تقليدشان است؛ اينها اگر چيزي را مي‌خواستند بپذيرند مي‌گفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَي أُمَّةٍ﴾ و اگر نپذيرند مي‌گفتند: ﴿مَا سَمِعْنَا بِهَذا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ﴾ اما محقّقانشان به حسب ظاهر كه پژوهشگر بودند برابر آيه 148 استدلال مي‌كردند ﴿سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللّهُ مَا أَشْرَكْنَا﴾؛ مي‌گفتند اين نظام را خدا آفريد, عليمِ مطلق است, قديرِ مطلق است و از كار ما هم باخبر است، اگر كار ما بد بود؛ يعني شرك و وثنيّت بد بود خدا جلوي آن را مي‌گرفت، چون خدا جلوي شرك و بت‌پرستي را نگرفت ـ معاذ الله ـ معلوم مي‌شود راضي است...پاسخ آنها اين بود كه شما بين اراده تكوين و تشريع خلط كرديد؛ ذات اقدس الهي قادر مطلق است، اگر قادر مطلق است و جلوي چيزي را نگرفت معناي آن اين نيست كه آن حلال است وگرنه يك اباحه‌گري است، پس هيچ ظلم و معصيتي در عالَم نيست. شما را ذات اقدس الهي در نظام تكوين آزاد گذاشته که نه جبر است و نه تفويض «أمرٌ بين الأمرين» است؛ ولي در نظام تشريع موظّف كرده و راهنمايي كرده كه پايان گناه آتش است. چرا بين تشريع و تكوين خلط مي‌كنيد؟ آنهايي كه گرفتار اين خَلط بودند همان‌طوري كه شرك خودشان را توجيه مي‌كردند، كمك نكردن به فقرا را هم با اين بهانه توجيه مي‌كردند.» 🔸برداشت غیرعلمی آقای آملی از وقایع عاشورا که ظاهرا به دنبال تئوری سازی برای تامین حقوق مخالفان نظام اسلامی با تمسک به واقعه عاشوراست، نتایج و تالی فاسدهای زیادی دارد که گرچه بدان تصریح نشده اما مخاطب هوشمند، با اندک درنگ در ساختار و پیام سخنرانی او بدان پی خواهد برد. این سنخ برداشتهای بی مبنا و نادرست از عاشورا منجر به و در نتیجه گردن نهادن به اوامر و اراده دشمنان خدا و سازش با ظالمان و سکوت در برابر مستکبران و همچنین کوتاهی در یاری و حمایت از مظلومان و مشروعیت بخشیدن به مخالفان نظام اسلامی خواهد شد. بسط چنین برداشت های خطرناکی، زمینه روی کار آمدن یزیدیان و سلطه جائران بر مؤمنین را فراهم خواهد کرد. ⭕️در خرده جریان های سیاسی و فکری غرب اندیش، برای توجیه رویکرد سیاسی خود به سوء استفاده از مفاهیم و مبانی دینی روی آورده اند و چنانکه در زمینه و از آموزه های مذهبی برای جامعه هدف استفاده کرد و روزی عاشورا و روزی دیگر صلح های پیامبر(ص) را مکتب درس مذاکره معرفی کرد. و شوربختانه این ادبیات سیاسی خاص، توسط و در تولید و تئوریزه و بر دهان ارباب سازش با شیطان گذارده شد! روابط سیاسی و فکری جناب آقای مرتضی آملی نیز در این جهت بر اهل اطلاع پیداست. @rozaneebefarda
1_1868.pdf
412.7K
انکار با مغالطۀ پهلوان پنبه! مهدی حسین زاده یزدی دانش آموخته سطوح عالی حوزه/ عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران واکنش حوزویان به مصاحبه جنجالی آقای /25 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▪️متن کامل یادداشت «انکار اقتصاد اسلامی؛ بازگشت به لیبرالیسم» منتشر شده در شمارۀ ۳۸۸۸ روزنامۀ فرهیختگان. 🔸در بخشی از این یادداشت، چنین امده است: «یکی از مغالطات مشهوری که متأسفانه در مباحث علمی فراوان به چشم می خورد، یا strawman است... بیان تقریر ضعیفی از یک مکتب یا جنبش و نقد آن یکی از مثال های بارز این مغالطه است که در این گفت و گو به روشنی مشاهده می کنیم. کدام عالم یا پژوهشگر اقتصاد اسلامی بر این باور است که اقتصاد اسلامی یعنی اینکه مثلاً امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه دربارۀ تورم فرموده باشند که اگر تورم بالا رفت، چه جور بخواهیم کنترلش بکنیم؟ یا رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست شود؟...اگر چنین عالمی روی کرۀ خاکی وجود داشته باشد، یقین بدانید در داشبور خود رویش قرآن می گذارد تا اسلامی شود!» @rozaneebefarda