eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
6هزار دنبال‌کننده
39 عکس
44 ویدیو
97 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ @hosenih بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان @hosenih بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ... ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
🔰فهرست برخی مطالب کانال متن روضه اهل بیت (آرشیو روضه های مکتوب) فهرست متون روضه ائمه و ده شب محرم: https://eitaa.com/rozehayemaktoub/149 فهرست اشعار: ‼️در هر آدرسی اشعار مورد نظر را از همان آدرس و پیام های بعد پیدا کنید. 🔸لیست صوت روضه ده شب محرم: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/29 🔸شعر حضرت عبدالله بن الحسن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/52 https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/106 🔸شعر حضرت قاسم بن الحسن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/54 🔸شعر حضرت علی اصغر: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/59 🔸شعر حضرت علی اکبر: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/66 https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/109 🔸شعر حضرت عباس: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/71 🔸شعر امام حسین: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/80 🔸شعر حضرت رقیه: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/88 🔸شعر شام: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/164 🔸شعر امام مجتبی: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/172 ✅کانال شعر فاطمه زهرا ( سلام الله علیها): @madareshohada ✅کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub ✅ کانال شعر و متن روضه: @rozehayemaktoubb
🔴حرمله ملعون و راس مقدس قمر بنی هاشم (علیه السلام) در کوفه در کتاب امالی شجری و سبط ابن جوزی و ... آمده است: قاسم بن اصبغ بن نباته نقل می کند وقتی سرهای مقدس سید الشهدا و یارانش را به کوفه آوردند سوارانی را دیدم که حامل سرهای مقدس بودند در این میان مردی را دیدم که بر گردن اسب خود سری را آویزان کرده است به مانند ماه شب چهارده که وقتی اسب سر خود را پایین میاورد سر مقدس به زمین می خورد. پرسیدم این سوار و این سر کیستند؟ پاسخ دادند: این سوار حرمله، و این سر راس مقدس عباس بن علی (علیه السلام) است. مدتی گذشت حرمله را دیدم که چهره اش سیاه شده بود گویا داخل آتش شده است و بیرون کشیده شده است. علت سیاهی چهره را از او پرسیدم. پاسخ داد: به خدا از روزی که سر عباس را آورده ام هر شب در عالم خواب دو ملک می آیند و بازوی من را می گیرند و مرا در آتش می اندازند و چهره ام می سوزد. (1) شیخ صدوق در ثواب الاعمال همین روایت را با اندکی تفاوت نقل کرده است از جمله وقتی از سوار علت تغییر رنگ صورت را می پرسد وی می گوید: «مردی زیبا و با چهره سپید از اصحاب حسین را کشتم که بین دو چشم او اثر سجده بود.» و از جمله از قول راوی نقل می کند که:«گفتم: ای کاش سر را بالاتر می آورد مگر نمی بیند اسب با سر چه می کند».(2) البته در روایت صدوق به نام سوار و صاحب سر اشاره نشده است، اما بلاذری در جمل انساب الاشراف، سبط ابن جوزی در تذکرة الخواص و برخی کتب دیگر به نام سوار و صاحب سر و مقاتل الطالبیین و ینابیع المودة قندوزی به نام صاحب سر یعنی قمر بنی هاشم اشاره کرده اند.(3) آنچه در این میان مورد سوال قرار گرفته این است که در برخی نقل ها در توصیف راس مقدس گفته شده «غلام أمرد» و این توصیف با سن حضرت نمی سازد. در پاسخ به این مساله الدمعة الساکبة آورده است که واژه «غلام» و واژه «أمرد» لزوما در نوجوان بدون محاسن استعمال نمی شود بلکه شواهدی آورده است که این واژه ها در مورد جوانی که در حالت نشاط و قدرت جوانی است نیز به کار می رود.(۴) به هر ترتیب این توصیف یا توجیه لغوی دارد یا می تواند از اشتباه راوی باشد زیرا عمر قمر بنی هاشم در زمان شهادت حدود 34 سال بوده است. پاورقی: موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏7 ؛ ص589 به نقل از الشّجري، الأمالي، 1/ 182- 183/ مثله المحلّي، الحدائق الورديّة، 1/ 127. عن هشام بن الكلبيّ رفعه إلى القاسم بن الأصبغ بن نباتة العرنيّ، قال: لمّا أخذ برأس الحسين عليه السلام وبرؤوس‏ أهل بيته وأصحابه، أقبل‏ الخيل شماطيط معها الرّؤوس، وأقبل رجل من أنضر النّاس لوناً وأحسنهم وجهاً على فرس أدهم، قد علّق في الباب‏ فرسه رأس غلام أمرَد، وكأنّ وجهه قمر ليلة البدر، فإذا هو قد أطال الخيط الّذي فيه الرّأس والفرس يمرح‏، فإذا رفع رأسه لحق الرّأس بجرانه، فإذا طأطأ رأسه صكّ الرّأس الأرض، فسألت عنه، فقيل: هذا حرملة بن الكاهل الأسديّ، وهذا رأس‏ العبّاس‏ بن عليّ عليهما السلام. فمكث بعد ذلك ما شاء اللَّه، ثمّ رأيت حرملة ووجهه أسود كأ نّما أدخل النّار ثمّ أخرج، فقلت له: يا عمّاه! لقد رأيتك في اليوم الّذي جئت برأس العبّاس وإنّك لأنضر العرب وجهاً، فقال: يا ابن أخي؟ ورأيتني، قلت: نعم. قال: فإنِّي واللَّه مذ جئت بذلك الرّأس ما من ليلة آوى فيها إلى فراشي إلّاوملكان يأتياني فيأخذان بضبعي ينتهيان‏ بي إلى نار تأجج فيدفعاني فيها، وأنا أنكص عنها فيسفعني‏ كما ترى. قال‏: وكانت عنده امرأة من بني تيم، فسألتها عن ذلك. فقالت: أما إذا أفشى‏على نفسه فلا يبعد اللَّه غيره، واللَّه ما يوقظني إلّاصياحه كأنّه مجنون. (2) قتلت رجلا من أصحاب الحسين أبيض، بين عينيه أثر السّجود. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏9 ؛ ص480 به نقل از الصّدوق، ثواب الأعمال،/ 259- 260- عنه: المجلسي، البحار، 45/ 308 (3) موسوعة الامام الحسین (علیه السلام)، ج9، ص479 و صفحات بعد. (4) موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام)، ج‏9، ص: 480 پاورقی 5. ✅کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub ✅ کانال شعر و متن روضه: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
🔰روضه کوتاه اربعین السلام علیک یا ابا عبد الله هر سال این روزا موکب به موکب نزدیک کربلا می شدیم چه قدر از زائرا پذیرایی می کردن هر کسی پاش مجروح شده بود دوا می دادن هر کسی خسته شده بود کمکش می کردن اما اگه چشم دلتو باز کنی یه قافله ای داره کم کم میرسه کربلا ولی عجب قافله ایه وقتی به مدینه رسیدن ام کلثوم یه زبان حالی داره اربعینم زبان حالش همینه تا رسیدن مدینه ام کلثوم صدازد: مدینة جدنا لا تقبلینا فبالحسرات و الاحزان جینا مدینه دیگه ما رو قبول نکن چرا؟ آخه خرجنا عنک بالاهلین جمعا و جئنا لا رجال و لا بنینا وقتی می رفتیم عباس داشتیم علی اکبر داشتیم قاسم داشتیم علی اصغر تو بغل مادرش بود رقیه تو محمل آسوده بود اما حالا ببین چه خبره کربلا بر تن تو جان آمد باز بهر تو میهمان آمد آمده بر طواف کعبه ی عشق میهمان مدینه ای ز دمشق در صدای جرس بود خبری خبر از درد و داغ تازه تری نغمه ی آب آب می آید خون ز چشم رباب می آید دشت، لبریز بانگ واویلاست بر جگر داغ لاله ی لیلاست زینب از اشک آب آورده بر شهیدان گلاب آورده کاروان، دختران فاطمه اند زائر قتلگاه و علقمه اند بوی عطر مدینه می آید یابن زهرا! سکینه می آید خون دل جای لاله آورده داغ طفل سه ساله آورده جسم صد چاک سیّدالشّهدا می دهد از درون خاک ندا کای پیام ولایتت بر لب ای زبان حسین، یا زینب ای مرا همسفر چهل منزل من فراز نی و تو در محمل هر دو کردیم یاری اسلام من به تیغ و تو با خطابه به شام همه وظایفی که به دوش داشت انجام داده حسین جان همه دستوراتتو انجام دادم چهل منزل مدافع حرمت بودم هرکدوم از این بچه ها که می خواست تازیانه میخوره من سپر می شدم هرکس آب می خواست من بهش آب می دادم اما حالا که داره بر می گرده دیگه خیالش راحته حالا می تونه بیاد یه دل سیر برای برادرش گریه کنه کدوم زینب؟ همون زینب که شب ازدواج با عبد الله جعفر شرط کرد هر مسافرتی که حسین بره من هم همراهش باشم. اما حسین جان این اولین مسافرت بدون تو نمی دونم چطور خودشون رو رسوندن کنار قبور شهدا شاید نمی تونستن تحمل کردن بعضی نقل کردن از روی شتر ها خودشونو پرت کردن هرکس یه ناله ای داره هرکسی یه صدایی میزنه اما جانسوز تر از همه ناله های ربابه اینو خانوما می فهمن چقدر سخته برای یه مادر نتونه به بچه ش شیر بده کجا خفتی کجا گنجینه من بیا بیرون ز خاک آیینه من از آن روزی که آب آزاد گشته کمی شیر آمده در سینه من اما یه زبان حالم زینب داره حسین جان یادته اومدم کنار بدن پاره پاره ات آخه برخی نقل کردن یه نگاهی به بدن برادر کرد صدا زد حسینم آیا تو برادر منی هل أنت أخی و ابن أبی (1) اربعینم زبانحال حسین با خواهر این بود زینب جان آیا تو خواهر منی؟ ... شایدم تا اومد کنار قبر حسین صدا زد حسین جان پس از تو جان برادر چه رنجها که کشیدم چه کوچه ها که نرفتم چه شهرها که ندیدم حسین جان نگم با ما چه کردن فقط اگه دور و برم نامحرم نبود لباسمو کنار می زدم ببینی چقدر تازیانه خوردم ... از اون طرف جابر خودش رو رسوند این پیر مرد پیر غلام اهل بیت خودش رو رسوند کنار قبر حسین سه بار صدا زد حبیبی یا حسین بعد صدا زد حبیب لا یجیب حبیبه حسین جان چرا جوابمو نمیدی؟ بعد خودش جواب داد چطور جواب بده اون آقایی که رگهاشو بریدن شاید امام سجاد دست جابرو گرفت جابر بیا برات تعریف کنم اینجا بدن برادرم علی اکبرو قطعه قطعه کردن اینجا بدن پسر عموم قاسمو لگد کوب کردن جابر ببین حتی به شیرخوارم رحم نکردن جابر نبودی تماشا کنی: زینب آمد کنار گودی قتلگاه هر چه صدا زد مردم مگه بین شما مسلمانی پیدا نمیشه (۲) هر چه صدا زد کسی جواب زینبو نداد پس با زبان پرگله آن بضعه بتول رو کرد بر مدینه که یا ایها الرسول این کشته فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده درخون حسین توست ... اما شاید دست جابر رو گرفت جابر بیا اینجا دستای عمو مو بریدن اینجا با عمود آهن به سر عباس ... . نوشتن چند روز اونجا عزاداری کردن تا اومدن برن مدینه سکینه یه نگاه به قبر بابا کرد صدا زد : ألا یا کربلا نودعک جسما بلا کفن و لا غسل دفینا (۳) (1) تا حد تحقیق ما این جمله را از کتاب شعشعه الحسینی : ج 2 ص 127 نقل کرده اند. مولف این کتاب شیخ جواد یزدی خراسانی است. اگرچه شناسایی مولف مقدور نشد اما می توان لا اقل این مطلب را به عنوان زبان حال نقل کرد. (۲) موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص597 به نقل از منابع متعدد از جمله الأمين، أعيان الشّيعة، 1/ 609، 610 فنادت: ويلكم أما فيكم‏ مسلم‏؟ فلم يجبها أحد بشي‏ء (۳) موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص395 به نقل از الدّمعة السّاكبة، 5/ 162- 163/ عنه: معالي السّبطين، 2/ 197- 198. ✅کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub ✅ کانال شعر و متن روضه: @rozehayemaktoubb
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ گریه کردم بس که از داغ تو بیمارم حسین(ع) تار می بیند دو چشمانِ عزادارم حسین(ع) می نشیند با شروعِ روضه چشمانم به اشک تا ابد این رزق را از مادرت دارم حسین(ع) @hosenih پای کارت ایستادم! چون بدون فوتِ وقت- آمدی! تا که گره افتاد در کارم حسین(ع) دست هایت را رها کردم، زمین خوردم! ببخش... بد نمک نشناسم آقا، سهل انگارم حسین(ع) جا نمانم! این بلا از هر بلایی بدتر است جا نمانم اربعین! مشتاقِ دیدارم حسین(ع) مشکلات من فقط کنج حرم حل میشود دعوتم کن کربلا! خیلی گرفتارم حسین(ع) @hosenih جانِ آن خواهر که با دستانِ بسته رفت و گفت: راهیِ دروازۂ ساعات و بازارم حسین(ع) سنگباران بود و نامحرم! خدا صبرش دهد گفت چشم از چشمهایت برنمیدارم حسین(ع)! ⏹ به نقل از © اشعار آیینی حسینیه
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک اربعین ز داغ،دل مضطرم شکست یک اربعین،سرشک به چشم ترم شکست یک اربعین مدام به ما خنده کرده اند با رفتن تو حرمت اهل حرم شکست @hosenih در کل عمر بال و پرم بودی ای حسین در زیر اسب ماندی و بال و پرم شکست وقتی که روی پیکر تو پا گذاشتند دیدم که استخوان تنت در برم شکست با دیدن تو یاد از آن کوچه کرده ام آنجا که از لگد،کمر مادرم شکست @hosenih ای یار از خرابه مپرسی ز خواهرت آندم که قلب طفل،به دور و برم شکست من دست بسته بودم و از روی بام ها سنگم زدند و مثل سر تو سرم شکست ⏹ به نقل از © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خواهرت آمده در این صحرا بعدِ یک اربعین ولی تنها خیز و بین پیکر کبودم را صورتم مثل مادرم زهرا این چهل روز قوتمان غم شد هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد قامت خواهرت ببین خم شد خواهرت کوه صبر و ماتم شد @hosenih لحظه های غروب یادم هست بارش سنگ و چوب یادم هست ناله های تو خوب یادم هست به تنش پا نکوب ... یادم هست تو زمین خوردی آسمان افتاد از تنت نیزه ی سنان افتاد خاتمت دست ساربان افتاد شعله بر خیمه ی زنان افتاد بین این مردمان خدا گم شد عزت و احترام ما گم شد دختری زیر دست و پا گم شد پیکرت زیر نیزه ها گم شد رمق از ذکر روی آن لب رفت تن تو زیر سمّ مرکب رفت روی آن جسمِ نامرتب رفت چه به حال خراب زینب رفت من بمیرم پر تو خاکی شد صورت اطهر تو خاکی شد بین مقتل سر تو خاکی شد چادر خواهر تو خاکی شد بعد از آن پیکر تو غارت شد به زنان حرم جسارت شد روزی مردها شهادت شد قسمت بانوان اسارت شد در میان حرامیان رفتیم لاجَرَم، بین این و آن رفتیم وسط بزم کوفیان رفتیم سر بازار شامیان رفتیم در شلوغی گذارمان افتاد رنگ از روی دختران افتاد معجرم دست این و آن افتاد سر عباس از سنان افتاد صحبت گوشواره شد بد شد گوش ها پاره پاره شد بد شد چشم ها پر ستاره شد بد شد به زنانت اشاره شد بد شد @hosenih تا نگاهش به سوی آب افتاد یاد شش ماهه اش رباب افتاد دردهای من از حساب افتاد گذرم مجلس شراب افتاد نیمه شب پشت کاروان جا ماند بارها زیر و دست و پاها ماند سعی کردم برادر، امّا ماند دخترت در خرابه تنها ماند ⏹ به نقل از© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه
یا مولاتی یا زهرا: بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ باور نمیکنم که رسیدم کنارِ تو باور نمیکنم من و خاکِ دیارِ تو یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو @hosenih یک اربعین اسیرِ بلایَم اسیرِ عشق یک اربعین دچارِ فراقم دچار تو یک اربعین دویده‌ام و زخم دیده‌ام دنبالِ ناله‌های یتیمانِ زارِ تو یک اربعین بجای همه سنگ خورده‌ام یک اربعین شده بدنم داغدارِ تو یک اربعین به گریه‌ی من خنده کرده‌اند لبهای قاتلانِ تو و نیزه دارِ تو مثلِ رُباب مثلِ همه تار تر شده چشمان خسته‌ی منِ چشم انتظارِ تو روز تولدم که زدم خنده بر لبت باور نداشتم که شوم سوگوار تو با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند با سنگ و تازیانه مرا داغدارِ تو یادم نمیرود به لبت آب آب بود یادم نمیرود بدنِ نیزه زار تو مانده صدای حرمله در گوشِ من هنوز وقتی که نیزه زد به سرِ شیرخوار تو حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟ گریَم برایِ زخمِ تنِ بی شمار تو @hosenih من نذر کرده‌ام که بخوانم در علقمه صد فاتحه برای یَلِ تکسوار تو یک مُشت خاک رویِ تو و من دعا کنان شاید شوم نشانِ تو – سنگ مزار تو ⏹ به نقل از© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای کربلا سلام پرچم به شانه ام من رهسپارِ جاده ام ای کربلا سلام خسته نمی شوم این بار هم پیاده ام ای کربلا سلام در پای هر عمود رو به تو ایستاده ام ای کربلا سلام ای کربلا سلام @hosenih نزدیکِ اربعین غیر از زیارتِ تو نداریم دغدغه لطف امام رضا شد شاملم که آرزوی من محققه زائر روایته که با فرشته های خدا می شه بدرقه ای کربلا سلام در سینه ام حسین صدها کتابِ مرثیه شیرازه می کنم در طولِ این مسیر با گرد و خاکها نفسی تازه می کنم در پای هر عمود اشکی روانه بی حد و اندازه می کنم ای کربلا سلام می گن تو این مسیر بر پای زائرای شما بوسه می زنن می گن به التماس زوارتو برای پذیرایی می برن جون می کنن فدا در پای زائرِ حرمِ شاه بی کفن ای کربلا سلام @hosenih هر کس پیاده رفت یک آبِله به یاد سه ساله نشونَشه دیدم جوونی رو کُلِّ مسیر ، مادر پیرش رو شونَشه تا می گی یا حسین بی اختیار قطرهء اشکی رو گونَشه ای کربلا سلام ⏹ به نقل از © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛