eitaa logo
روزنگار
805 دنبال‌کننده
49.3هزار عکس
12.5هزار ویدیو
1هزار فایل
مجله روزنگار ، حاوی مطالب مفید در موضوعات مختلف مرتبط با حال و هوای روز و کاربردی است. قدمت چندین ساله این کانال آنرا به مرجعی قابل جستجو تبدیل کرده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام 💢 یکی از تهمتها نسبت به شخصیت امام حسن(ع) این است که ایشان در برابر معاویه طی مذاکرات راضی شدند با دریافت پول از خلافت کنار بروند. آیا امام حسن مجتبی(ع) برای صلح با معاویه، چند امتیاز مالی درخواست کرد؟ ✅ در منابع تاریخی و حدیثی آمده است که در عهدنامه صلح امام حسن(ع) به چند مسئله مالی توجه شده است: 1. مبلغ پنج‌میلیون درهم که در بیت المال کوفه موجود است، از تسلیم به حکومت معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام مجتبی(ع) مصرف شود. 2. معاویه باید در تعیین مقرری و بذل مال، بنی‌هاشم را بر بنی‌امیه ترجیح دهد. 3. باید از خراج «دارابگرد»،مبلغ یک‌میلیون درهم در میان بازماندگان شهدای جنگ جمل و که در رکاب علی(ع) کشته شدند تقسیم کند. درباره علت درج این امتیازات مالی در صلح‌نامه می‌توان گفت: الف. از آن‌جا که شهر «دارابگرد» بدون جنگ تسلیم ارتش اسلام شد و مردم آن با مسلمانان پیمان صلح بستند، خراج آن طبق قوانین اسلام، اختصاص به پیامبر اسلام(ص) و خاندان آن‌حضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگانِ راه دارد؛ از این‌رو امام مجتبی(ع) شرط کرد که خراج این شهر به بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود؛ زیرا درآمد آن‌جا به خود آن‌حضرت تعلق داشت. به‌علاوه؛ بازماندگان نیازمند شهیدان این دو جنگ که بی‌سرپرست بودند، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار می‌رفتند. ب. امام مجتبی(ع) بر اساس شیوه عقلانی خواستند هدف‌های خود را - بدون در نظر داشتن نفع شخصی - تا آن‌جا که مقدور است به طور نسبی تأمین نمایند؛ از این‌رو؛ هنگامی که ناگزیر شد با معاویه کنار آید، حکومت را با این شرط به وی واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامی براساس قوانین قرآن، و طبق روش پیامبر(ص) رفتار نماید. بدیهی است هرچه که تا حدودی کنترل‌کننده معاویه بود، می‌توانست در کاهش ضرر و زیان به گروه حق تأثیرگذار باشد. 📚علل الشرائع، ج 1، ص 212، 📚فتوح البلدان، ص 376، 📚بحار الانوار، ج 44، ص 10،  @Roznegaar
💢 را بی خطر میخواهند! چرا مهم است؟ ✅ در ، با دو گروه مواجه هستیم که بیشتر از آنها شنیده ایم: و (اهل شام) این هر دو گروه، در تغییر و تحریف مسیر اسلام اثرگذار بوده اند و هنوز هم آنها حیات فکری دارد ( ). ✅ امام علی(ع) فرمود بعد از من را زیرا آنها حق طلبانی احمقند و در دین شناسی دچار حماقت شده اند، از سوی دیگر حضرت، توصیه و سفارش به دفع خطر میکنند، و دشمن اصلی آنها را اهل شام میدانند نه خوارج ! ✅ علت چیست؟ باوجود خشک مغز بودن و جمود شدید چرا (ع)، معاویه را خطرناکتر میداند؟ پاسخ این پرسش مهم را در باید جست، معاویه و ، برخلاف خوارج به شدت و زیرکانه اهل سیاست ورزی بودند و از عدم اطلاع مردم بیشترین سود را میبردند. ✅ اگر تاریخ سیاسی و عملکرد را مورد مطالعه قرار دهید، به این نتیجه خواهید رسید که اگر مردم در عرصه سیاست خام و بی بصیرت باشند، چگونه مورد بهره برداری قرار میگیرند و به قاتلان (ع) تبدیل میشوند‌ ! ✅ کسانی که دین را بدون آگاهی سیاسی به مردم معرفی میکنند، متوجه این خطر بزرگ نیستند که در نهایت به گودال قتلگاه ختم میشود. مردمی که سیاست ندانند مورد بهره برداری قرار میگیرند. @Roznegaar
💢 جوان در علیه السلام ✅ بیست و شش ساله در دوره علی(ع) یکی از بزرگترین حکومت اسلامی بود. وقتی علیه استاندار امیرالمومنین پخش کرد، امام او را فراخواند و استاندار جدیدی برای فرستاد. حضرت، محمد بن ابی بکر (پسر ابوبکر) را که فقط ۲۶ سال داشت به مصر بزرگ منصوب کرد. مادر محمدبن ابی بکر همسر جعفربن طیار برادر بزرگتر امام علی(ع) بود که در جنگ موته شهید شد و پس از او با ازدواج کرد. در سال ۹ یا ۱۰ هجری محمد بدنیا آمد و در اوج جوانی به چنین جایگاهی دست یافت. مردم محمد را یاری نکردند، او را لای پوست خر گذاشته و به کشیدند. (خواهر محمد) هر بار بوی کباب حس میکرد، معاویه و عمر و عاص را لعنت میکرد که مردم را علیه محمد شورانیدند. ✅ در جامعه سیاست زده، اگر جوانی از راستی ها به مسولیت برسد، جناج مخالف او را میکوبند و مانع تراشی میکنند و برعکس. این خود ما هستیم که از مدیریت حمایت نمیکنیم، عده ای اگر در دوره علی(ع) هم بودند بعد از انتصاب محمد بن ابی بکر علیه حضرت امیر(ع) راه می انداختند. @Roznegaar
علیه السلام 💢 کردن ممنوع،حتی در ✅ در جنگ ، "معاويه" آب را بر روى سپاه امام على عليه السلام بست. سپاهیان امام علی کردند و دشمن را از شريعه عقب راندند. امام علی بعد از فتح شريعه، متوجه شدند كه تعدادى از نيامده اند. از آنها خبر گرفتند ، در پاسخ گفتند: «آنها را در شريعه نگهبان قرار داديم تا همانطورى كه و سربازانش آب را بر روى ما بستند، ما هم به ، آب را بر روى آنها ببنديم.» فرمودند: «به آنها بگوييد هر چه زودتر برگردند و اجازه دهند که سپاه دشمن هم از آب بنوشند؛ آنها در آب بر روی شما ستم کردند، آیا شما هم با تلافی کردن، می کنید؟!» 📚وقعة صفّين ، صفحه ۱۶۵ 📚مروج الذهب، جلد ۲، ص ۳۸۶ 📚الفتوح، جلد ۳، صفحه ۱۱ @Roznegaar
💢علت امام حسن(ع)؟ علیه السلام ابوسعيد عقيصا مى‌گويد: به حضرت امام حسن "علیه السلام" گفتم: - چرا با صلح كردى و حال آنكه حق با تو، و معاويه گمراه و ستمگر است؟ فرمود: آيا من پس از پدرم، حجت خدا و امام نيستم؟ گفتم: آرى. فرمود: مگر رسول خدا در حق من و برادرم نفرمود: "الحسن و الحسين امامان؛ قاما او قَعَدا" ‌[حسن و حسين امامند؛ چه قيام كنند و چه نكنند]؟ گفتم: آرى. فرمود: پس من امام هستم؛ چه قيام كنم و چه نكنم. آنگاه براى او، علت آنكه قيام نفرمود را توضيح داد كه: به همان سبب با معاويه صلح كردم كه پيامبر خدا با بنى‌ضمره و بنى‌اشجع و با اهل مكه در حديبيه صلح كرد؛ با اين تفاوت كه آنان كافر بودند و معاويه و ياران او در حكم كافرند. اى ابو سعيد! اگر من از جانب خداوند امامم، ديگر معنا ندارد كه رأى مرا سبك بشمارى؛ گر چه آن بر تو پوشيده باشد. مثل من و تو، چون و است. خضر كارهايى مى كرد كه موسى مصلحت آن را نمى‌دانست و در خشم مى‌شد اما چون خضر او را آگاه می‌ساخت، آرام مى‌گرفت، من هم خشم شما را بر انگيخته‌ام به اين جهت كه به مصالح كار من آشنا نيستيد، اما همين‌قدر بدان كه اگر با معاويه صلح نمى‌كردم، شيعه‌اى روى زمين باز نمى‌ماند. جلد ۱، صفحه ۲۱۱. "ع" @Roznegaar
💢 شادمانی از شهادت امام وقتی خبر شهادت امام مجتبی علیه السلام را به دادند، معاویه، سجده‌ی شُکر به جا آورد و با صدای بلند گفت! اطرافیان معاویه نیز با صدای بلند گفتند: الله اکبر! صدای شادمانی، تمام کاخ را فرا گرفت. ، همسر معاویه از اتاق خود بیرون آمد و به معاویه گفت: خدا را روشن کند! برای چه تکبیر گفتید؟ معاویه پاسخ داد: حسن بن علی کرد. فاخته با ناراحتی گفت: آیا بر وفات فرزند شادمانی و تکبیر می‌گویی!؟ معاویه گفت: نیستم، ولی قلبم آرام شد! 📚وفیات الاعیان، ج ۲ ، ص ۶۶ @Roznegaar
💢 (ع) حتی را از ناسزا گفتن به سپاهیان منع کرد! در جنگ هنگامی که دو لشکر حق و باطل، سپاه علی (ع) و معاویه در مقابل هم صف آرایی کردند، گروهی از سربازان امیرالمؤمنین (ع) شروع کردند به لشگر شام . ✅ حضرت وقتی شنید بعضی از افراد سپاهش، می دهند و می گویند. ایشان را از این کار نهی کرد و فرمود: «من دوست نمی دارم که شما این گونه داده، مردمی و ناسزاگوی باشید (زیرا فحش و ناسزاگویی، عمل زشت و ناپسندی است. و از طرفی اگر شما فحش بدهید، ممکن است این امر سبب دشمنی و کینه توزی بیشتر ایشان شود و مقابله به مثل کرده، به ما و شما حرف های رکیک زده، و بدهند)، بهتر آن است که رفتار و کردار واقعی و احوال حقیقی ایشان را بیان کنید  📚نهج البلاغه خطبه198 @Roznegaar
💢 یعنی چه؟ لعن یعنی . وقتی شما کسی را لعن میکنید یعنی بدترین حالت را برای او از خدا می خواهید و آن دوری از خداست. انسان بدون رحمت خدا نمیتواند زندگی کند. حالا بفرمایید از ۱۴ امامِ معصوم در سیره و گفتار کدام امام، فحش رکیک؛ ناسزا و توهین وجود داشته است؟ آن چیزی که عده ای بنام امروز انجام میدهند مخالف (علهیم السلام) است. در تعدادی از (ع) در مقابل صف یاران ایستادند و شروع کردند به ناسزا دادن. (ع) آنها را بازداشت و فرمود من دوست ندارم شما دهید. 📚نهج البلاغه خطبه ۱۹۸ خب کسانی که خود را (ع) و شیعه او میدانند لااقل یک بار را بخوانند‌. دفاع از حقانیت امیرمومنان و اثبات ظلم به او با و ناسزا ممکن نیست، چند آیه و حدیث نبوی برای دفاع و تبلیغ علی(ع) کارسازتر است. @Roznegaar
💢 علیه السلام حتی را از گفتن به منع کرد! در هنگامی که دو لشکر حق و باطل، سپاه علی (ع) و در مقابل هم صف آرایی کردند، گروهی از سربازان امیرالمؤمنین (ع) شروع کردند به لشگر شام . ✅ حضرت وقتی شنید بعضی از افراد سپاهش، می دهند و می گویند. ایشان را از این کار نهی کرد و فرمود: «من دوست نمی دارم که شما این گونه داده، مردمی و باشید (زیرا و ، عمل زشت و ناپسندی است. و از طرفی اگر شما فحش بدهید، ممکن است این امر سبب دشمنی و کینه توزی بیشتر ایشان شود و مقابله به مثل کرده، به ما و شما حرف های رکیک زده، و بدهند)، بهتر آن است که رفتار و کردار واقعی و احوال حقیقی ایشان را بیان کنید  📚 خطبه198 @Roznegaar
💢 مواد لازم برای #کنار_زدن و شهادت #امام_علی علیه السلام : ۱- #جهل_مردم ۲- #هوش_خواص ۳- #رسانه در خدمت خواص رسانه های #معاویه : بگویید علی اهل #نماز نیست! @Roznegaar
✡ آیا یهودی بود؟ 1️⃣ قاتل امیرمؤمنان (ع) یکی از مشهورترین چهره‌های «عبدالرحمن بن عمرو بن ملجم مرادی» است. وی از قبیله «حمیر» و از تیره‌های «مراد» است. (۱) 2️⃣ ابن ملجم اهل و ساکن بود که همراه با بازمانده به رفت. (۲) 3️⃣ او پس از بیعت مردم با (ع) چندین بار برای بیعت نزد امام آمد، ولی حضرت ایشان را نپذیرفت، برای بار سوم که خدمت امام رسید، حضرت فرمودند: او محاسن مرا با خون پیشانی‌ام خضاب می‌کند. (۳) 4️⃣ ابن‌ملجم از ۹ نفری بود که در جان سالم به در برد و به مکه آمد و در جلسه‌ای با حضور گروهی از تروریست‌ها نقشه قتل امام علی (ع)، و را کشیدند و در کنار خانه خدا هم‌قسم شدند که به پیمان خود وفادار باشند. او مسئولیت ترور امام علی (ع) را به عهده گرفت و به کوفه آمد و با همکاری چند تن از خوارج کوفه، چون اشعث بن قیس، وردان بن مجالد و... در سحرگاه سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه، حضرت را با شمشیری زهرآگین زخمی کرد که بر اثر آن امام به شهادت رسید. (۴) 5️⃣ بررسی تاریخ نشان می‌دهد که در سرپرستی زنی قرار داشت. روزی امام علی (ع) از اصل و تبار وی پرسید، ولی او در جواب به ذکر نام پدر کفایت کرد و امام فرمود: (ص) به من خبر داده که قاتل من فردی یهودی است. (۵) 📚 منابع: ۱. البلاذری، انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق، ج3، ص250 و 251. ۲. رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(ع)، تهران، مرکز نشر فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380ش، ج9، ص432. ۳. شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، 1383ش، ج1، ص13. ابن شهر آشوب، مناقب، بیروت، دارالأضواء، چاپ دوم، 1412ق، ج3، ص356 و 357. ۴. الارشاد، همان، ج1، ص11 و 12. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، 1382ش، ج2، ص138. ۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403ق، ج42، ص262 و 263 @Roznegaar
💢 آیا قسمت در جزو این است، یا این قسمت بعدها اضافه شده است؟ با توجه به اولیه‌ای که برای زیارت عاشورا وجود دارد در مورد قسمت لعن زیارت عاشورا « وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً» دو وجود دارد. ۱. زیارت عاشورا با تمام عباراتش بدون کم و کاست از جمله مذکور جزو زیارت عاشورا است. عین این عبارات در مصباح المتهجد آمده است: «اللهم خص أنت أول ظالم باللعن مني و ابدأ به أولا ثم الثاني ثم الثالث و الرابع اللهم العن يزيد خامسا». ۲. با توجه به وارد شده در کامل الزیارات برخی نیز این زیارت را بدون لعن مذکور پذیرفتند. متنی که در کامل الزیارات وجود دارد بدون عبارت «وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً» می‌باشد، بلکه متن آن عبارت است از: اللهم خص أنت أول ظالم ظلم آل نبيك باللعن ثم العن أعداء آل محمد من الأولين و الآخرين اللهم العن يزيد و أباه. بنابراین، در زیارت عاشورا بنابر نقل ابن قولویه، فقط عبارت وسط « وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ» نقل نشده است، اما لعن بر و در آن آمده است. 📚شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 776، 📚ابن قولویه، كامل الزيارات، ص 177، @Roznegaar
نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت. که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «علی» را انتخاب می‌کردند. معاویه برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت را ثابت می‌کند. پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخن‌رانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟ عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود. از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. ""علی" برای این جماعت حیف است. @Roznegaar
و بریده‌هایی از کتاب آیت‌الله بهجت 🔸آنچه و بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. این‌طور نیست که آن‌ها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه می‌بریم! 🔸وای بر کسانی که مدعی قرب به خدا هستند؛ اما ولیّ او را نمی‌شناسند! 🔸در آخرالزمان این را که دعای تثبیت در دین است، بخوانیم: «یا اللهُ،یا رَحْمَنُ،یا رَحیمُ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ،ثَبِّتْ قَلْبی عَلی دینِک» (ای خدا، ای رحمت‌گستر، ای مهربان، ای زیروروکنندۀ دل‌ها،دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان) 🔸همیشه و مثل حسین(ع) و یزید وجود دارد و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امام‌حسین(ع) است. 🔸این کسانی که می‌گویند: این مداحی چیست؟ مصیبت‌خوانی چیست؟ اشک ریختن چیست؟این‌قدر احمق هستند که نمی‌فهمند این اشک طریقۀ تمام انبیا(ص) بود برای شوق لقاءالله،برای تحصیل رضوان‌الله 🔸ما باید اهل محاسبه باشیم،هرچند اهل توبه نباشیم،خودِ محاسبه مطلوب است.اگر بدانیم فلان روز حسینی و فلان روز یزیدی هستیم، بهتر از این است که اصلاً ندانیم یزیدی هستیم یا حسینی. @Roznegaar
مصر درابتدای ساخت، به سفیدی برف بودند، زیرا درساخت آنها سنگهای سفیدی استفاده شده بود. این سنگها به مرور زمان به شكل کنونی درآمده‌اند. پس از فتح توسط و سپس این روکش‌های سفید رنگ برای ساخت مساجد از جای خود کنده شدند. @Roznegaar
‍ 🌼☘🌼☘🌼☘🌼☘🌼 🌷ذخیره برای امام حسین علیه السلام🌷 بود و نوجوانی سیزده ساله... امیرالمومنین (علیه السلام) نقاب به چهره قمر بنی هاشم زدند و او را روانه‌ی میدان کردند. ابوشعتاء دلاور معروف عرب را پیش فرستاد. گفت اهل شام مرا حریف هزار اسب میدانند، در شأن من نیست، یکی از پسران من برای او کافیست. ۹ پسر را به جنگ فرستاد و یکی پس از دیگری به دست قمر منیر بنی هاشم به درک واصل شدند. خودش عصبانی به قصد انتقام خون پسرانش به میدان آمد و او نیز با ضربتی به درک واصل شد... جنگ مغلوبه شده بود... همه در حیرتند که این نوجوان کیست که چنین جنگاوری میکند... (علیه السلام) به عباس گفتند برگرد پسرم... سپاهیان گفتند یا امیرالمومنین اجازه بده تا کار را یکسره کند اما حضرت اجازه ندادند... فرمودند: اِنّهُ ذُخرُ الحسین... او ذخیره برای حسین است... السلام علیک یا قمر العشیره یا ابالفضل العباس پروردگارم بحق آقامون علیه‌السلام ، فرج امام زمانمان را برسان 🌸 📚امالى طوسى، ص۲۷۵ @Roznegaar
و : به نقل از حضرت امام زین العابدین روایت می‌کند که فرمودند: علیه‌السّلام در زمان خود عابدترین و زاهدترین و برترین مردم به شمار می‌رفت. هر گاه قصد بجای آوردن می‌کرد، پیاده می‌رفت و چه بسا می‌شد که پای برهنه می‌رفت. هر گاه به یاد مرگ می‌افتاد، گریان می‌شد. هر وقت به یاد قبر می‌افتاد، اشک می‌ریخت. هر گاه به یاد برانگیخته شدن در محشر می‌افتاد، گریه می‌کرد. هر وقت به یاد عبور از صراط می‌افتاد، می‌گریست. هر وقت به یاد زمانی می‌افتاد که برای حساب نزد خدا خواهد رفت، به گونه‌ای نعره می‌زد که غش می‌کرد. هر گاه برای نماز قیام می‌کرد، اعضای بدنش در مقابل خدا به لرزه می‌افتاد. هر وقت به یاد بهشت و دوزخ می‌افتاد، مثل شخص مار گزیده مضطرب می‌گردید، آنگاه از خدا تقاضای بهشت و از جهنم طلب بیزاری می‌کرد. امام حسن علیه السّلام هر گاه به آیه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» می‌رسید، می‌فرمود: «لبیک! اللهم لبیک! » حضرت امام حسن در هر حال مشغول ذکر و یاد خدا بود. آن حضرت از همه مردم راستگوتر و فصیح‌تر بود. یک روز به گفته شد کاش به امام حسن علیه السلام می‌گفتی بر فراز منبر برود و سخنرانی کند تا مردم دریابند که وی ناقص است. معاویه به آن حضرت گفت: «بالای منبر برو و ما را موعظه کن! » امام حسن علیه السلام برخاستند، بر فراز منبر رفتند و پس از آنکه حمد و ثنای خدای را بجای آوردند فرمودند: «ایها الناس! هر کس که مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر کسی که مرا نمی‌شناسد، من حسن بن علی بن ابی طالب علیه السّلام هستم؛ من پسر بزرگ‌ترین زنان عالم یعنی فاطمه دختر پیامبر اسلام صلی اللَّه علیه و آله و سلم هستم؛ من پسر بهترین خلق خدایم؛ من پسر رسول خدا هستم؛ من فرزند صاحب فضائل و مناقبم؛ من پسر صاحب معجزات و دلائل هستم؛ من فرزند هستم؛ من آن کسی هستم که حقم از دست رفته؛ من و برادرم حسین دو بزرگ جوانان اهل بهشتیم؛ من پسر رکن و مقام، فرزند مکه و منی، پسر مشعر و عرفات هستم. » معاویه به آن حضرت گفت: «این مطلب را رها کن! درباره اوصاف خرمای تازه صحبت کن! » امام حسن مجتبی علیه السّلام فرمودند: «باد را باردار می‌کند، گرما آن را می‌پزد و هوای خنک آن را نیکو می‌کند. » آنگاه آن بزرگوار به سخنان خویش ادامه دادند و فرمودند: «من پسر پیشوای خلق خدایم، من پسر محمّد مصطفایم. » معاویه به هراس افتاد که اگر آن حضرت بیش از آن سخنرانی کند، موجب فتنه و آشوب شود، لذا گفت: «یا ابا محمّد! فرود آی! همین مقدار کافی است. » 📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۳۶۲📚 @Roznegaar
🔵 آزمون ابن عباس علیه السلام به ، که یک نظر مشورتی در مخالفت با ایشان تقدیم ایشان کرده بود، فرمودند: این حق تو است که به من مشورت بدهی و [من باید بر روی آن] بیندیشم [اما] اگر با نظر تو مخالفت کردم تو باید از من اطاعت بکنی. پ ن: ظاهرا این گفتگو مربوط به اولین روزهای علیه‌السلام است. پیشنهاد آن روزها این بود که حضرت، را بر امارت شام ابقا کند تا آبها از آسیاب بیفتد و امور سر و سامان بیابد و بعد از استقرار دولت مرکزی امیرالمؤمنین، به حساب معاویه رسیدگی شود اما ایشان با این نظر ابن عباس مخالفت فرمودند. ( بهج‏ الصباغةج 10، ص 2) نکته‌ای که در اینجا وجود دارد این است که ابن‌عباس با اینکه به طور کلی با عزل معاویه مخالف بود ولی تا آخرین روزهای (جنگی که ناشی از عزل معاویه توسط امیرالمؤمنین بود) چنان از فرمان امامش اطاعت کرد که حضرت در ماجرای کسی را شایسته‌تر و قابل اعتمادتر از او نداشتند که به عنوان حکم معرفی کنند. این اوج اطاعت و ولایت‌پذیری ابن‌عباس را می‌رساند. @Roznegaar
این متن را به عنوان یک نگاه کنید نه سیاسی ! لطفا......و لطفا تا انتها بخوانید مطالبی که به صورت کاملا مستند تو رسانه‌ها مخصوصا رسانه ملی پخش شده است. خودتون قضاوت کنید. ﺍﻣﺎﻡ ﺧﺎﻣﻨﻪ‌ﺍﯼ: ﺑﻪ ﺑﺪﺑﯿﻨﻢ . : ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺧﻮﺷﺒﯿﻨﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﮐﺠﺎﯼ ﻋﻠﻮﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺎﺯﺑﻪ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻧﺎﺻﺤﯿﺢ ﺭﺍ ﻟﺠﻦ ﻣﺎﻝ ﮐﻨﻨﺪ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻭ ﻣﻤﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ،ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯿﻔﻬﻤﻨﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﮔﺎﻫﻰ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﺩﺭﮔﻮﺷﻪﻭﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ، ﺁﻗﺎ،ﻣﮕﺮ ﻣﺎ ﻣﻮﻇّﻔﯿﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺳﺎﻧﯿﻢ؟ ﺧﺐ ﺑﻠﻪ؛ ﻓﺮﻕ ﺣﺎﮐﻢﺍﺳﻼﻣﻰ ﺑﺎ ﺣﮑّﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪﻯ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ. ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﻨﺪ،ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﺷﻼﻕ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎ ﻳﻚ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﻣﺤﺘﻮﺍ ﻭﻣﻀﻤﻮﻥ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،ﻫﻴﭻ ﻭﺳﻴﻠﻪ‌ﺍی ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻮﺍﺟﻬﻪ ﻭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﻜﻨﺪ. ﺭﻭﺣﺎﻧﻲ: ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﻴﺎﻣﻬﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ، ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﭘﻴﺎﻡ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ، ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﻭ ﺳﻨﺘﻲ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺌﻮﺭﯾﺰﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺎﺯﺵ، ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺯﻭﺭﮔﻮﯾﺎﻥ،ﻧﻈﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﻃﻠﺒﯽ ﻣﺘﻬﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ / ،ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ،ﻧﻈﺎﻡ ﺷﺮﻑ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﻭ ﺗﮑﺮﯾﻢ ﺑﺸﺮ ﺍﺳﺖ. ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﭘﻨﺠﻪ ﺑﮑﺸﯿﻢ ﻭ ﺩﺍﯾﻤﺎ ﺳﺮ ﺟﻨﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ / ﻋﺪﻩ‌ﺍﯼ ﺣﯿﺎﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯾﻬﺎ ﻭ ﺁﺷﻮﺑﻬﺎﺳﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻟﻔﻆ " ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺴﺘﮑﺒﺮ ﻭ ﺯﻭﺭﮔﻮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ / ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺨﺎﻟﻔﻢ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ( 5+1 ) ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻭ ﮐﻨﯿﻢ معلم تاریخمان میگفت: که امیرالمومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود ... ❗️❗️در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت همان فرزند هند جگرخوار است !!! ❗️❗️علی (ع) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!! ❗️❗️و جنگ برده‌اش را ناتمام گذاشتند !!! ❗️👈هر چه علی (ع) گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ... کسی گوش نکرد !! ❗️📌تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!! ❗️👈گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!! ❗️👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید !!! برای مذاکره برود ... 📌علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم... ❗️👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!! 📌علی (ع) گفت: من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که ازین مذاکرات دارید نمیرسید. ❗️👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!! 📌علی (ع) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه‌ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ... 👈مذاکره ابوموسی و شروع شد ❗️👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!! علی (ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است... ❗️👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت: شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است. اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!! ❌⭕️👈روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید 👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ، علی (ع) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند. ❗️👈در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!! ❗️👈ابوموسی خندید و بالای منبر رفت ❗️❗️و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می‌آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد ❗️👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!! ❗️❗️ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست .... 🌑🌑 👇👇👇👇👇 📌 (ع) از همان ابتدا خوشبین نبود ... چون بود ... ❗️❗️👈 اینچنین بود که معاویه جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد...... باشد که از تاریخ درس گیریم !!! @Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای گفتگوی جنجالی با 🔻 ویژگی یاران با بصیرت امیرالمؤمنین 💢 شخصیت فعال، تهدید را به فرصت تبدیل می‌کند 👈 ابتکاری و فعال‌بودن در مقابل انفعالی و تابع دشمن بودن 🔰 برشی از سخنرانی به مناسبت ۹دی، @Roznegaar