#شبهات_ماه_محرم
💢 چرا امام حسین(ع) پس از اطلاع از شهادت مسلم بن عقیل کماکان به سمت #کوفه حرکت کردند؟
وقتی کوفیان عهدشکنی کردند چرا امام مسیر را تغییر ندادند؟
✅ اگر از کوفه هم نامه هايي نمي رسيد امام سکوت نمي کردند بلکه در برابر فجايع و منکرات حکومت ساکت نبود چنانکه مي فرمايند:
من از روي خود پسندي و گردنکشي (براي تشکيل حکومت) و فساد و بيدادگري، قيام نکرده ام، بلکه براي اصلاح امت جدم حرکت کردم و براي امر به معروف و نهي از منکر قيام نمودم و به سيره و روش جدم و پدرم علي (ع) عمل مي کنم.
✅ حضرت اين آيه را تلاوت مي نمايند:
من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا؛
از مومنان مرداني هستند که به آن چه با خدا بستند صادقانه وفا کردند، پس برخي از آنها پيمان خود را به انجام رساندند و برخي شان در انتظار و هرگز پيمان خود را تغيير ندادند.
✅ امام نمي گويند، پس چون کوفه را گرفتند، مسلم و هاني کشته شدند، ما کارمان تمام شد و شکست خورديم، از همين جا بر گرديم، جمله اي که حضرت بيان داشتند فهماند که مطلب چيز ديگري است. يعني مسلم به وظيفه خود عمل کرد حالا نوبت ماست.
✅ از طرف ديگر حتي اگر امام حسين (ع) از مسير کوفه باز مي گشت يزيد از بیعتی که از امام حسين (ع) مي خواست، دست بردار نبود.
چنانچه امام در بين راه مکه به عراق به منزلي مي رسند که با فردي سخن از رفتن به سوي کوفه به ميان مي آيد، آن فرد ديدگاه خود را از رفتن به کوفه بيان مي کند و امام را از اين کار منع مي نمايد.
✅ حضرت مي فرمايند: اي بنده خدا کار صحيح بر من مخفي نيست و امر الهي تغيير نمي کند. به خدا سوگند: اينان تا خون دل مرا نریزند از من دست نخواهند کشيد.
✅ شبيه همين جواب را به برادرش محمد حنفيه فرمود: که اگر به هر مخفی گاهی برويم آنها از ما دست برنخواهند داشت.
✅ لذا اگر امام از مسير کوفه هم بر مي گشتند در جاي ديگر مي بايست با حکومت به مبارزه بر مي خواست. از اين رو بهترين مکان را که از قبل براي قيام عليه حکومت غاصب و متظاهر به فساد يزيد انتخاب کرده بود در پيش گرفتند و در بين راه که خبر شهادت مسلم رسيد آن دسته از مردمي که به هواي حکومت و رسيدن به مقام و يا رسيدن به مال و غنيمتي امام را همراهي مي کردند و از درک ماهيت قيام امام حسين (ع) عاجز بودند، آن حضرت را ترک کردند و تنها کساني باقي ماندند که از شهادت و مبارزه عليه ظلم ، هراسي در دل نداشتند.
✅ چنانچه همگي گفتند: بعد از شهادت مسلم باز نمي گرديم تا انتقام خون او را بگيريم يا آنچه او چشيد ما هم بچشيم، حضرت نيز فرمودند: «بعد از شهادت مسلم و عقيل در دنيا خيري نيست».
📚نفس المهموم ص113.
📚الارشارد ج2، ص76.
📚مجمع الزوائد،ج9، ص406.
@Roznegaar
#شبهات_ماه_محرم
💢 چرا تا زمان زنده بودن #معاویه امام #حسین (ع) قیام نکردند؟
بااینکه آن زمان هم مردم #کوفه برای حضرت نامه نوشتند اما ایشان پاسخ منفی دادند.
#پاسخ از زبان امام حسین(ع)👇👇👇
مردم کوفه که گمان میکردند عهدنامه صلح امام حسن (ع) با معاویه و یا وجود امام حسن (ع) مانع این شده که امام حسین (ع) علیه معاویه قیام کند، پس از شهادت امام حسن (ع) و حجر بن عدی پی در پی سفیرانی را به همراه نامههایی نزد امام حسین (ع) فرستادند و آمادگی خود را برای پیکار با معاویه اعلام کردند و امام حسین (ع) که براساس شرائط موجود تصمیم میگرفت و عمل میکرد، همان پاسخهایی را به ایشان داد، که ده سال پیش امام حسن (ع) و خود آن حضرت به ایشان داده بودند. امام حسین (ع) در #پاسخ_نامه مردم کوفه چنین اظهار داشت:
«امیدوارم که برادرم در آنچه کرد خداوندش موفق و استوار میداشت؛ اما من امروز چنین اندیشهای ندارم. خدایتان رحمت فرماید. بر زمین بچسبید و در خانهها کمین کنید و تا هنگامی که معاویه زنده است از اینکه مورد بدگمانی قرار بگیرید پرهیز کنید. اگر خداوند برای او چیزی پیش آورد و من زنده بودم اندیشه خود را برای شما خواهم نوشت». (دینوری، 269؛ بلاذری، 3/152؛ ذهبی، 2/34).
شیخ مفید که گمان کرده عهدنامه صلح، مانع قیام امام حسین(ع) علیه معاویه گردید، پاسخ امامحسین(ع) به مردم کوفه را بر همین منوال میآورد. او مینویسد: «چون حسن (ع) از دنیا رفت شیعیان عراق به جنبش درآمدند و برای حسین(ع) نوشتند ما معاویه را از خلافت خلع کرده با شما بیعت میکنیم. امام (ع) خودداری کرد و برای ایشان یادآور شد که همانا میان من و معاویه عهد و پیمانی است که شکستن آن جایز نیست تا زمان آن به پایان رسد و چون معاویه بمیرد در این کار اندیشه خواهم کرد.»
📚مفید، 2/29 و 30
@Roznegaar
#شبهات_ماه_محرم
گفتگوی امام سجاد (ع) با ابن زیاد در دارالاماره #کوفه👇
🔴 ابن زیاد رو به امام سجاد (ع) کرد و پرسید:
_تو کیستى؟
🔵 حضرت پاسخ داد:
_من على بن الحسین هستم.
🔴 ابن زیاد گفت:
_مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟
🔵 امام(علیه السلام) فرمود:
_من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند.
🔴 ابن زیاد گفت:
_نه، او را خداکشت!
🔵 امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود:
_«اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد).
(یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به #شهادت رساندند).
🔴 ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت:
_تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!!
🔵 #حضرت_زینب (س) وقتی این وضع را دید، #امام_زین_العابدین (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود:
_بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان!
🔴 ابن زیاد به حضرت زینب و #امام_سجاد (ع) نگاهى انداخت و گفت:
_شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (#علی_بن_الحسین) درگُذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است!
🔵امام سجاد (ع) رو به عمه اش کرد و فرمود:
_عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود:
_آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟!
🔴پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین (ع) و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند.
📚لهوف، ص ۲۰۲
@Roznegaar
#شبهات_ماه_محرم
💢با توجه به طولانی بودن فاصله مسیر #کوفه به #شام و از شام به #کربلا ، برخی از علما تردید دارند که کاروان اسیران در روز #اربعین به کربلا رسیده باشد
#پاسخ_چیست ؟
آیا کاروان #اسیران و خانواده امام حسین(ع) در روز #اربعین از شام، به کربلا رسیدند؟
#بخوانید👇
بررسی #اسناد_تاریخی
📚بطور کلی این مساله اختلافی است اما در بخشی که ادله و اسناد محکمی نیز دارند به رسیدن کاروان اشاره کرده اند.
✅ در خصوص اربعين و آمدن اسرا به كربلا بايد گفت:
✅ شهيد مطهری در اين خصوص كه اهل بيت امام حسين (ع) در روز اربعين به كربلا آمده اند باور دارد كه آن را عقل تایید نمی کند و در منابع دسته اول و معتبر نیامده است.
برخی دیگر از مورخان هم به طور صریح و هم غیر صریح اين مطلب را انکار نمودهاند.
شیخ مفید در «مسار الشیعه» آورده است: «روز اربعین، روزی است که اهل بیت امام، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. نیز روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد».
✅ شیخ طوسی در «مصباح المتهجّد» و ابن اعثم در الفتوح نیز همین مطلب را ذکر کردهاند. میرزا حسین نوری مینویسد: «از عبارت شیخ مفید و شیخ طوسی استفاده میشود که روز اربعین روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند. نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند. »
✅ در این میان سید بن طاوس در «لهوف»، اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا ذکر کرده است. ایشان مینویسد: «وقتی اسرای کربلا از شام به طرف عراق بازگشتند، به راهنمای کاروان گفتند: ما را به کربلا ببر. بنابراین آنها به محل شهادت امام حسین علیه السلام آمدند. سپس در آن جا به اقامه عزا و گریه و زاری برای اباعبدالله پرداختند ...»
✅ ابن نما حلی نیز روز اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا و ملاقات آنها با جابر و عدهای از بنی هاشم ذکر کرده است.
میرزا حسین نوری پس از از نقل قول سید بن طاوس به نقد آن پرداخته است.
✅ رسول جعفریان مینویسد: «شیخ مفید در ارشاد، ابومخنّف در مقتل الحسین، بلاذری در انساب الاشراف، دینوری در اخبار الطوال و أبن سعد در الطبقات الکبری، اشارهای به بازگشت اسرا به کربلا نکردهاند».
✅ شیخ عباس قمی هم داستان آمدن اسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا بسیار بعید میداند.
محمدابراهیم آیتی و شهید مطهری نیز آمدن اسرای در روز اربعین به کربلا، را انکار کردهاند.
✅ امّا در #خصوص ورود جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین سال ۶۱ هجری به کربلا، به نظر میرسد بین منابع تاریخی چندان اختلافی نباشد.
✅ شیخ طوسی مینویسد: «روز اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا ص از مدینه برای زیارت قبر امام حسین علیه السلام به کربلا آمد. او اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد».
✅ مرحوم آیتی مینویسد: «جابر بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد. سنت زیارت اربعین امام به دست او تأسیس گردید».
📚حماسه حسینی، ج ۱، ص ۳۰
اللهوف في قتلى الطفوف، ص ۱۱۴،
قمی، منتهی الامال، ج ۱، ص ۵۲۵
جعفریان، تأملی در نهضت عاشورا، ص ۲۱۶.
آیتی، بررسی تاریخ عاشورا، ص ۱۳۹.
@Roznegaar
#پاسخ_شبهات
#تاریخ_اسلام
✡ آیا #ابن_ملجم یهودی بود؟
1️⃣ قاتل امیرمؤمنان (ع) یکی از مشهورترین چهرههای #خوارج «عبدالرحمن بن عمرو بن ملجم مرادی» است. وی از قبیله «حمیر» و از تیرههای «مراد» است. (۱)
2️⃣ ابن ملجم اهل و ساکن #کوفه بود که همراه با بازمانده #خوارج به #مکه رفت. (۲)
3️⃣ او پس از بیعت مردم با #امام_علی (ع) چندین بار برای بیعت نزد امام آمد، ولی حضرت ایشان را نپذیرفت، برای بار سوم که خدمت امام رسید، حضرت فرمودند: او محاسن مرا با خون پیشانیام خضاب میکند. (۳)
4️⃣ ابنملجم از ۹ نفری بود که در #جنگ_نهروان جان سالم به در برد و به مکه آمد و در جلسهای با حضور گروهی از تروریستها نقشه قتل امام علی (ع)، #معاویه و #عمروعاص را کشیدند و در کنار خانه خدا همقسم شدند که به پیمان خود وفادار باشند. او مسئولیت ترور امام علی (ع) را به عهده گرفت و به کوفه آمد و با همکاری چند تن از خوارج کوفه، چون اشعث بن قیس، وردان بن مجالد و... در سحرگاه #نوزدهم_رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه، حضرت را با شمشیری زهرآگین زخمی کرد که بر اثر آن امام به شهادت رسید. (۴)
5️⃣ بررسی تاریخ نشان میدهد که #ابن_ملجم_مرادی در سرپرستی زنی #یهودی قرار داشت. روزی امام علی (ع) از اصل و تبار وی پرسید، ولی او در جواب به ذکر نام پدر کفایت کرد و امام فرمود: #رسول_خدا (ص) به من خبر داده که قاتل من فردی یهودی است. (۵)
📚 منابع:
۱. البلاذری، انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق، ج3، ص250 و 251.
۲. رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(ع)، تهران، مرکز نشر فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380ش، ج9، ص432.
۳. شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، 1383ش، ج1، ص13. ابن شهر آشوب، مناقب، بیروت، دارالأضواء، چاپ دوم، 1412ق، ج3، ص356 و 357.
۴. الارشاد، همان، ج1، ص11 و 12. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، 1382ش، ج2، ص138.
۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403ق، ج42، ص262 و 263
@Roznegaar
💢 شدتِ برخورد علی (ع) با #متخلفان
✅ مهربانترین امام، هنگام #برخورد_قاطع بود و تعارف نداشت...
#عبداللّه_بن_عباس : هنگامى که [ابن عباس] از #بصره بازگشت و اموال را آورد و وارد #کوفه شد، امیرمؤمنان را در بازار، ایستاده دید که فریاد میکرد:
«اى مردم! از این پس، هر که را مشاهده کنم که اسبله ماهى، ماهى در آب مرده و مارماهى میفروشد، با این #تازیانه او را #ادب میکنم».
طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 113 – 114
✅ این همان امامی است که در خانه یتیمان #جنگ_صفین زانو میزد تا بر دوش او بنشینند
#امام_علی (ع) را درست بشناسیم قاطع اما مهربان.
@Roznegaar
💠 #ستارگان_کربلا
#سعید_بن_عبدالله_حنفی
🔸 «سعیدبن عبدالله حنفی» از بزرگان شیعه در #کوفه و یکی از شجاعان عرب بود و فردی ممتاز از نظر عبادت و تهجد و زهد و تقوا به شمار میرود. سعید دو نوبت به خدمت ابی عبدالله شتافت و در نوبت دوم نامه حضرت #مسلم_بن_عقیل را که در آن به تشریح احوال و اوضاع اهل کوفه پرداخته بود، همراه خود به مکه برد.
🔹شب #عاشورا هنگامی که #امام_حسین (ع) پس از خطبه معروفش گفت:
تاریکی شب شما را فرو پوشانده، برخیزید و بروید و خود را از این مهلکه برهانید. سعید بن عبداللّه از جای برخاست و گفت:
ای پسر پیامبر، به خدا سوگند ما دست از یاریت برنداریم و تو را رها نکنیم، تا خدا بداند که ما وصیت پیامبر را در حق ذریهاش حفظ کردیم، به خدا سوگند اگر بدانم کشته میشوم سپس زنده میشوم، آنگاه به آتش سوخته خواهم شد و خاکسترم را بر باد میدهند و هفتاد بار با من چنین کنند از تو جدا نخواهم شد تا جانم را فدایت کنم. چگونه از تو جدا شوم در حالی که یک بار کشته شدن بیشتر نیست و پس از آن کرامت و عزت سرمدی و نعمت ابدی است، نعمتی که هرگز برای آن زوال و فنایی نمیباشد.
«حسین انصاریان، با کاروان نور».
🔸وی از جمله یاران امام حسین (ع) بود که در روز عاشورا و در هنگام اقامه نماز ظهر همراه #زهیر_بن_قین از کاروان حسینی حفاظت کردند.
🔹هر تیر که به سوى امام حسین(ع) کمانه میکرد، سعید بن عبدالله به جان میخرید و همواره خود را سپر جان امام میکرد و قدمى واپس نکشید تا به زمین افتاد. می گفت: خداوندا بر اینان لعنتى چون لعن عاد و ثمود فرو فرست، خداوندا، پیامبرت را از من سلام برسان و وى را ابلاغ فرما که ما چه رنجها که از جراحات وارده دیدیم، چه من پاداش خود را در یارى ذریّه پیامبرت از تو میخواهم، و آن گاه به شهادت رسید.
(لهوف)
@Roznegaar
🏴 شب #دوازدهم_محرم :
#کاروان_اسرا و مصيبت #امام_سجاد علیهالسلام :
فردای روز #عاشورا «عمر بن سعد» جنازههای لشکر خويش را جمع کرد و بر آنان نماز خواند و دفن کرد، اما پیکر امام حسين(علیه السلام) و اصحاب او را همچنان در بيابان باقي گذاشت و فرمان حرکت به سوی #کوفه را صادر کرد. هر يک از قبايل کوفه و عرب، برای آنکه خود را نزد « #عبیدالله_ابن_زياد » عزيز کنند، سرهای مطهر شهداء را بين خود تقسيم کردند و آنها را بر نيزه زدند و آماده حرکت شدند.
آنگاه زنان و کودکان اهل بيت(علیهم السلام) را بدون حجاب مناسب بر شتران و چارپايان بدون زين نشاندند و همچون اسرای کفار به سوی کوفه بردند.
چون ابن سعد با اسيران نزديک کوفه رسيد مردم شهر برای تماشا جمع شده بودند. زنی از اهل کوفه که از بلندی بر اسيران مشرف بود پرسيد: "شما اسيران کدام طايفهايد؟" گفتند: "اسيران آل محمد!" آن زن متأثر شد، فرود آمد و چادر و مقنعه و جامههايی آورد تا بانوان اهل بیت خود را بپوشانند...
پيش از ورود اسرا به دارالحکومه، رأس مطهر #امام_حسين (علیه السلام) را در مقابل ابن زياد گذاشتند. وی عصايی از چوب خيزران به دست گرفته بود و با آن بر لب و دندان امام(علیه السلام) می زد.
اين جسارت عجیب وی، اعتراض بسياری از حاضران را برانگيخت. « #زيد_بن_ارقم » که صحابي پيامبر (صل الله علیه و آله) و از ياران #اميرالمؤمنين (علیه السلام) در #جنگ_صفين بود و در آن هنگام کهنسال شده بود به عبيدالله نهيب زد: "چوب خود را بردار! به خدا سوگند پيغمبر را ديدم که همين جای چوب تو را ميبوسيد" و سپس شروع به گريستن کرد.
ابن زياد پلید پاسخ داد:
"اگر نه اين بود که پيرمردي خرف و ديوانه شدهای گردن تو را ميزدم!". زيد برخاست و در حالي که بيرون می رفت گفت: "ای مردم عرب! از امروز بنده شديد. پسر فاطمه (سلام الله علیها) را کشتيد و پسر مرجانه را امارت داديد! به خدا قسم نيکان شما را خواهد کشت و اشرار شما را به کار خواهد گرفت".
سپس اسرا را بر ابن زياد وارد کردند...
وی هنگامي که امام سجاد (علیه السلام) را ديد پرسيد: "کيستی؟" فرمود: "علي بن الحسين"
آن ملعون گفت: "مگر علي بن الحسين را خدا نکشت؟!"
امام فرمود: "برادری داشتم که علی نام داشت. مردم او را کشتند"
ابن زياد گفت: "خدا کشت!"
امام فرمود: "الله يتوفي الانفس حين موتها"
ابن زياد خشمگين شد و گفت: "در پاسخ من دليری ميکني؟ او را ببريد و گردن بزنيد".
در این هنگام #حضرت_زينب (علیها سلام) فریاد برآورد "ای پسر زياد! هر چه خون از ما ريختی بس است" و امام را در آغوش گرفت و فرمود: "والله از او جدا نميشوم. اگر ميخواهی او را بکشی مرا نيز بکش".
ابن زياد کمي به آن دو نگريست و گفت: عجبا که اين زن دوست دارد با برادرزادهاش کشته شود! او را رها کنيد که با اين بيماری که دارد خواهد مرد»…
امام سجاد (علیه السلام) سپس رنج سفر به شام و غم اسيری و عذاب در دربار يزيد را تحمل کرد… و تا پايان عمر شريفش، همواره در اندوه مصيبت کربلا بود…
#حضرت_زین_العابدین (علیه السلام) در محرم سال 94 هجری، هنگامی که 57 سال داشت، با زهر يکی از فرزندان « #عبدالملک_مروان » مسموم شد و در بستر احتضار افتاد.
حضرت در اين ايام، تمامی فرزندان خود را جمع کرد و فرزند بزرگوارش « #محمد_بن_علی عليه السلام» (که او نيز در مصيبت کربلا حضور داشت و در آن زمان کودکي 4 ساله بود) را وصی خود قرار داد و وی را « #باقر » ناميد. ایشان امر ساير فرزندان خود را به آن جناب واگذار کرد و به آنان موعظه و وصيت نمود.
سپس #امام_باقر را به سينه چسباند و فرمود: "تو را وصيت ميکنم به آنچه وصيت کرد مرا پدرم در هنگام شهادت خود و گفت که پدرش او را وصيت کرده بود به اين وصيت در هنگام وفات خود که: زنهار ستم مکن بر کسی که ياوری بر تو غير از خداوند ندارد"
ا▪️▪️🔲▪️▪️ا
نالهیِ واعطشا بر جگرش میافتاد
آب میدید به یادِ قمرش میافتاد
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش میافتاد
با دلی خون شده میگفت که: الشام الشام
تا به بازار ِمدینه گذرش میافتاد
جلوی پای سکینه دم دروازهی شهر
از رویِ نیزه علمدار سرش میافتاد
میشکست آینهیِ صبر و غرورش را زجر
تا به جانِ اُسرا با کمرش میافتاد
روضهی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
تا به صحرا و خرابه نظرش میافتاد
گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ
خنجر ِکُند و گلویِ پدرش میافتاد
وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه
قطعه هایِ پدرش دور و برش میافتاد . . .
الا لعنة الله علي القوم الظالمين؛
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون
@Roznegaar
خدا رحمت کند ، شاعر انقلابی ، #آقاسی میگفت :
اگر #نماز قضا بشه میشه جبران کرد
اگر #روزه قضا بشه میشه جبران کرد
اگر ...
ولی اگر #ولایت قضا بشه ، نمی شه جبران کرد
یکبار در #سقیفه قضا شد ، حضرت زهرا (س) را شهید کردند ،
یکبار در #صفین قضا شد ، حضرت علی (ع) را شهید کردند .
یکبار در #کوفه قضا شد ، تابوت امام حسن (ع) تیرباران شد.
یکبار در #کربلا قضا شد ، بر پیکر امام حسین (ع) اسب تازاندند.
🚩 مواظب باشیم ولایتمان قضا نشود.
@Roznegaar
🔴 #پاسخ_به_شبهه :
چرا #امام_حسین (ع) پس از اطلاع از شهادت #مسلم_بن_عقیل کماکان به سمت #کوفه حرکت کردند؟ وقتی کوفیان عهدشکنی کردند چرا امام مسیر را تغییر ندادند؟
♦️پاسخ: از آنجا که شيعيان و دوست داران اهل بيت در کوفه از حضرت خواسته بودند که به سمت ايشان برود، حضرت ابتدا عمو زاده خود، مسلم بن عقيل را براي ارزيابي اوضاع کوفه و عراق به سمت ايشان فرستاد . حضرت مسلم هم بعد از ابلاغ پيام امام حسين ـ عليه السلام ـ به جمع آوري نيرو و سلاح پرداخت و طي نامه اي اوضاع کوفه را به امام حسين ـ عليه السلام ـ گزارش داد و نوشت که هيجده هزار نفر براي طرفداري از شما با من بيعت کرده اند. اين گزارش را ۲۷ روز قبل از شهادتش نوشت.
♦️ به همين جهت بود که موقع شهادت به عمر بن سعد وصيت کرد که: چون من به حسين ـ عليه السلام ـ نامه نوشتم به کوفه بيايد ، شما کسي را بفرستيد که از اين سفر صرف نظر کند. پس حضرت مسلم وظیفه خود را بدرستی انجام داد.
♦️ولي اگر از کوفه هم نامه هايي نمي رسيد امام سکوت نمي کردند بلکه در برابر فجايع و منکرات حکومت ساکت نبود چنانکه ميفرمايند:
من از روي خودپسندي و گردنکشي (براي تشکيل حکومت) و فساد و بيدادگري، قيام نکردهام، بلکه براي اصلاح امت جدم حرکت کردم و براي امر به معروف و نهي از منکر قيام نمودم و به سيره و روش جدم و پدرم علي ـ ع ـ عمل مي کنم.
♦️حضرت اين آيه را تلاوت مينمايند:
من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا؛
از مومنان مرداني هستند که به آن چه با خدا بستند صادقانه وفا کردند، پس برخي از آنها پيمان خود را به انجام رساندند و برخي شان در انتظار و هرگز پيمان خود را تغيير ندادند.
♦️امام نميگويند، پس چون کوفه را گرفتند، #مسلم و #هاني کشته شدند، ما کارمان تمام شد و شکست خورديم، از همين جا بر گرديم، جمله اي که حضرت بيان داشتند فهماند که مطلب چيز ديگري است. يعني مسلم به وظيفه خود عمل کرد حالا نوبت ماست.
♦️از طرف ديگر حتي اگر امام حسين ـ ع ـ از مسير کوفه باز مي گشت يزيد از بیعتی که از امام حسين ـ عليه السلام ـ مي خواست ، دست بردار نبود. چنانچه امام در بين راه مکه به عراق به منزلي مي رسند که با فردي سخن از رفتن به سوي کوفه به ميان مي آيد، آن فرد ديدگاه خود را از رفتن به کوفه بيان مي کند و امام را از اين کار منع مي نمايد.
♦️حضرت ميفرمايند: اي بنده خدا کار صحيح بر من مخفي نيست و امر الهي تغيير نمي کند. به خدا سوگند: اينان تا خون دل مرا نریزند از من دست نخواهند کشيد.
♦️ شبيه همين جواب را به برادرش #محمدحنفيه فرمود: که اگر به هر مخفی گاهی برويم آنها از ما دست برنخواهند داشت.
♦️لذا اگر امام از مسير کوفه هم بر ميگشتند در جاي ديگر ميبايست با حکومت به مبارزه بر ميخواست. از اين رو بهترين مکان را که از قبل براي قيام عليه حکومت غاصب و متظاهر به فساد يزيد انتخاب کرده بود در پيش گرفتند و در بين راه که خبر شهادت مسلم رسيد آن دسته از مردمي که به هواي حکومت و رسيدن به مقام و يا رسيدن به مال و غنيمتي امام را همراهي مي کردند و از درک ماهيت #قيام_امام_حسين ـ ع ـ عاجز بودند، آن حضرت را ترک کردند و تنها کساني باقي ماندند که از شهادت و مبارزه عليه ظلم ، هراسي در دل نداشتند.
♦️چنانچه همگي گفتند: بعد از شهادت مسلم باز نمي گرديم تا انتقام خون او را بگيريم يا آنچه او چشيد ما هم بچشيم، حضرت نيز فرمودند: «بعد از شهادت مسلم و عقيل در دنيا خيري نيست».
📚 منابع: قمي، شيخ عباس، نفس المهموم ص۱۱۳./محمدي اشتهاردي، محمد، سوگ نامه آل محمد (ص)، ص۱۷۹./ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، ج۳، ص۲۴۱./احزاب / ۲۳./صافي گلپايگاني، لطف الله، ص34 ـ ۳۷./شيخ مفيد، الارشارد ج ۲، ص۷۶./هيثمي، نورالدين، مجمع الزوائد،ج۹، ص ۴۰۶.
@Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روزنما
خصوصیات #مردم_کوفه چه بود؟
▪️ تو سال ۶۰ هجری، تمام قشرهای #کوفه ۱۲ هزار نامه برای #امام_حسین علیهالسلام فرستادن و از حضرت خواستن برای حکومت به اونجا برن.
▪️ امام دعوت کوفیها رو پذیرفتن و با خانواده و اصحابشون به سمت کوفه حرکت کردن، اما اوضاع خیلی زود عوض شد و مردم کوفه انگار هیچوقت همچین نامههایی و نفرستاده بودن...
@Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ کمتر شنیدهها از حضرت مسلم علیهالسلام
▪️کلیپ #زوم_بینهایت تبیان و روایتی از زندگی و کمتر شنیدههایی درباره #حضرت_مسلم علیهالسلام که مظلومانه در #کوفه به شهادت رسید.
@Roznegaar