🕋🕋🕋🕋🕋
#حج_ابراهیمی
#خانواده_توحیدی(قسمت سوم)
اگر قرآن ،کتاب ازلی و ابدی است، چگونه میتوان آن را از تجرد و ذهنیت محض خارج کرده و ناظر به تکالیف عملی و به ویژه زندگی اجتماعی اکنون انسان آخرالزمانی به آن نظر کرد ؟
چگونه میتوان در نگاه به این کتاب، طرحی برای زندگی انسان و آینده او و هدفی برای بودن انسان بیمعنای امروز و راهی برای رسیدن به آن ارائه کرد؟
#نمایش_نامه بخوانیم:
ماه ذیالحجه است ،
حاجیان همه درتجدیدعهدتوحیدی خود با ابراهیم درطواف کعبه وسعی صفا و مروه اند ،
#عهدی که ابراهیم به عهده گرفت و خود
#آغاز یک تاریخ شد،
آنگاه که
#زن و
#فرزند را دروادی بی آب و آبادی گذاشت وخود بازگشت؛
این درد،عجب تحمّلی میخواهد،
#قطع_تعلق ازهمه و صرفا تعلق به یکی!!!
🔻و
#هاجر چگونه تنهایی و بی پناهی وبیم وامید را آزموده بود و به توکل رسیده بود؟
اکنون فقط ابراهیم در تحمل درد تنها نیست،
زن تاریخِابراهیم،هاجر،خودش،
#درد_مجسم بود،
یعنی از خود نمی پرسید:
چرا باید این جا با فرزندم ، در این بیابان بی آب و آبادی، تنها باشم؟
به امید کدامپناه باید باشم؟
چاره ای در این در ماندگی هست؟
می توانی زن تاریخ را ببینی که در بی پناهی و درماندگیِ نه فقط خود، بلکه در اضطرارِ مادری اسماعیل ،به پناه خدا می رود و در این پناه ،
#صبر و طمانینه می آموزد.
وقتی ابراهیم، هاجر و اسماعیل را به حکم پرودگار خود ، به جایگاه کعبه می بَرَد و آن دو را به خدا می سپارد ،
چگونه هاجر در می یابد که اکنون
#وقت_قرب اوست.
به راستی اکنون،کسی صفا و مروه را
#بُن_بست هاجر می داند؟
🔻یقینا
#زن_غزه فارغ از این سوال است.
💠
@ziafat_andishe