بارقهی عشق
نذر حضرت قاسم(ع)
قافلهی اشک من، باز به دریا رسید
آینه بر آب زد، فصل تماشا دمید
ساحل موّاج عشق، کشتی دل را شکست
موج تلاطم به دل، غربت غم آفرید
اشک من آیینه شد، تا که ببینم در آن:
بارقه ای را که زد، بر شب ظلمت، نوید!
نوبت آزادگی، خورد رقم با جنون
حضرت عاشق، قلم روی سخنها کشید
سرو، چرا میزنی لاف، ز آزادگی!
نخل شهادت کنون، تا به ثریّا رسید
*
این که به میدان زده، پرچم عشق و شعور
آینهی حیدر است، شد به تجلّی پدید
این که نگاهش فقط، جانب چرخیدن است
میل شهادت چنان، کرده دلش را شهید –
خالی از احساس غم، مست تماشا شده
می رود از حال خود، شعله به هر جا که دید
روشنی سوسن اش، لالهی سرخ تنش
بار دگر میدمد، در دل صبحی سپید🌷
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ١٣٨١/١/١
"" "" "" "" ""
نوجوانی مثل گل🌷
نذر حضرت قاسم(ع)
پیش میآید، ولی آشوب دریا، پیش روش
مثل شبنم، مثل گل، دشتی تماشا، پیش روش
با بهاری که گرفته خو، به صبح قامتش
بی اثر بادا، خزان سرد دنیا، پیش روش!
پیش میآیند، صیادان فرصت، ای دریغ!
موج خواهد زد در این سیلاب، دریا پیش روش
*
باغبان لحظههای سبز، در اندیشه است
اشکها را میفشاند، باز تنها، پیش روش
هر چه در هستی تماشا کرده، زیبا بوده است
جلوهزاری تازه گشته باز زیبا، پیش روش:
نوجوانی مثل گل، مثل سپیده، مثل آب
می کشد، تصویر نابِ تا خدا را، پیش روش!
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم - محرم١٣٧٨
#سعا
#saapoem
@saapoem
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
هدیهی زیبا 💐🌷
به:جناب عَمرو بن جناده انصاری (ره)
هدیه شد دسته گلی، از همه گلها خوش تر
به سزاوارترین مادر عاشورایی
آتشین، سرخ، که خورشید ز خلوتگاهش
با تبسم نظری کرد بر آن زیبایی
*
مادر، آن هدیه به میدان شهادت پس داد
گفت: از آن چه که دلتنگ شوم، دل کندم!
من که پرواز پسر، در دل توفان دیدم
لنگر مهر خود از دامن ساحل، کندم
*
یازده سال به پرواز پسر اندیشید
تا مگر اوج بگیرد، برود بالاتر !
مثل آزاده ترین سرو به بی همتایی
«عَمرو» او جلوه کنان، قد بکشد زیباتر
*
آن پسر قامت خود را به تمامی افراشت
تا کسی در پی اسطوره نگردد، آنجا
یا دلش خواست اگر باور خود را سنجد
باز دنبال بسی، سوره نگردد آنجا
*
فارغ از دغدغهی کودکی اش، مردی شد
رفت، تا مثل پدر، او به سعات برسد
عشق مادر سبب عشق خداوندی شد!
رفت، تا تشنه، به دریای شهادت برسد
*
صحنهی اوج پسر، آه عجب زیبا بود!
موج زد در دل مادر، غم و شادی با هم
گفت: مادر به فدای تو، عزیزم، ای کاش!
من به جایت ،دم آخر، به زمین میخوردم.
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم ١٣٨١/١/١٠
هفدهم محرم
.🌷 تقدیم به روح بلند بانو بحریه بنت مسعود خزرجی مادر عمرو بن جناده انصاری نوجوان شهید در روز عاشورا./ ... . توضیح: لشکر کوفه بعد از شهادت این نوجوان مظلوم، سر او را بریده و به سمت خیمه ی مادر پرتاب کردند که مادر ضمن عودت سر گفتند: چیزی را که در راه خدا داده باشم، پس نمی گیرم!🌷
@saapoem
t.me/saapoem
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
تبسم سرخ 🌷
به: جناب حبیب بن مظاهر(ره)
بخوان به مرثیه دل را، بخوان تکلّم سرخ
که حجم حنجرهها شد، پر از ترنّم سرخ
*
میان قافله شمعی، کشیده قامت بود
درست مثل شقایق، پر از تبسم سرخ!
ستارهوش به حریم پر از تشعشع مهر
ندیم ساغر جم، در کنار یک خُم سرخ
شبیه لاله، که گویی پر از حرارت عشق است
به قصد نافله ای میکند، تیمّم سرخ –
لطیف و پاک و دل انگیز، در هوای سحر
نشست منتظر یک افق، تجسم سرخ!
*
حبیب، آینهی عاشقانه بودنهاست
حبیب، خاطرهی شعله در تکلّم سرخ
بهانه شد دل میدان، که تا برانگیزد
ز گیسوان سپیدش، صبا، تلاطم سرخ
🌷🌷
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ١٣٧٨
#سعا #استاد_سعا
#saapoem
@saapoem
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
🌷
هوالحی الذی لایموت
شب جمعه،شب رحمت،شب عزاداری اباعبداللّه الحسين علیه السلام،
شب دعا و ذکرویادعزیزان رفته تاملکوت.
به یاداموات بزرگوارمان،جمیع شهدای اسلام، شهدای کرب بلا، "شهدای قیام های عاشورایی و مؤمنین و مؤمنات،شعرا،علما،اندیشمندان،خادمان و پیشکسوت خدمت به مردم، مداحان و ستایشگران آل اللّه، فقرا وتمام بی وارثان وبدوارثان و تمام محرومین جامعه جهانی شهدای مظلوم فلسطین غزه و همچنین«دایی عزیزم جناب"یعقوب اسلامی "و دوست عزیزم جناب حاج امیدعلی بختیاری و روح معظم والدین و یاسمین دخت گرامی ام»واموات محترم و معزز اعضای گروه(رحمت الله علیهم اجمعین)،«فاتحه»ای با صلوات بر محمدوآل محمد،عنایت کنید:اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم واهلک عدوهم من الجن وانس، من الاولین والآخرین،آمین یا رب العالمین
اجرکم عنداللّه کثیرا🌷
#یاحسین 🏴
#فاتحه
#شب_جمعه
@saapoem
https://eitaa.com/saa_institute
🌷🖋️📚
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
میروم سمتِ زیارتکدهیِ عشقِ حسین
بستهام دل به حرارتکدهیِ عشقِ حسین
شُکْرُ لله که بی چون و چرا تا ابدم
از مقیمانِ اسارتکدهیِ عشقِ حسین
خبری خوش تر از اینم که شوم مست، شهید
می رسد کی ز بشارتکدهیِ عشقِ حسین؟
بار الٰهٰا چه غم از این که دلم هست فقط
شور ورزیدهی غارتکدهیِ عشقِ حسین
چِقَدر زبده درخشندهترینها شده اند
ذوالفنونانِ مهارتکدهی عشقِ حسین
فاتحانِ قللِ هر چه کمالند فقط
دیدبانانِ نظارتکدهیِ عشقِ حسین
سر در آوردهام از خلدِ برین حُرّ شدهام
با اشاراتِ اشارتکدهیِ عشقِ حسین
کرمی کن، به من ای پاک خداوند و ببخش
عمر من را به عمارتکدهیِ عشقِ حسین
بختِ من بوده بلند از چه سبب؟ چون شدم از
جرعه نوشانِ بشارتکدهیِ عشقِ حسین
ای خوش آن کس که دلش مست سفر کرد به عرش
فقط از سوی سفارتکدهیِ عشقِ حسین
ملکوتی سلام تر از این نیست میسّر، دلمان
پاک گردد به طهارتکدهیِ عشقِ حسین
✅استاد ابراهیم حاج محمدی
فریمان خراسان
📚✍
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
هوالعزیز
عشق «سعا»در دل
مردی که ادب را شد ضربالمثلی قابل
در مکتب «عاشورا»، هستند: «ابوفاضل»
فرمانده جنگآرا، رزمآور بیهمتا
در قول و عمل یکتا، بر مدح و ثنا قابل
امساک ز نوشیدن، در اوج عطش؟ آری!
زین خصلت گُردانه، شد آیت حق کامل
تحسینگر احساسش، تنها نه تغزّل شد
بر جاذبۀ عشقش صد قبلهنما، مایل!
ممدوح وفاداری، آرایۀ حق یاری
«اخلاص له الدّین»اش از جوهردل، حاصل
پژواک جوانمردی در قحط فضایل بود
تاهست جهان، بادا نامش به ثنا شامل!
دستش که جداکردند،مَشک ازکف خودننهاد
در پاس وفا از او، شرمنده شده قاتل!
ای یاور محرومان، بر ما مددی فرما !
غرق غم دنیاییم، از عشق شما غافل
سرمایۀ دینداری در دست کریمان نیست!
شد دخمهگزین عابد، شد خانهنشین عاقل
تنگ است دل مردم، از جو شدن گندم
اما همه جا، هر دم، هستید شما در دل
دنیا شده تزیینگر، هر جامۀ پاجی را
تندیس سیهکاران در دست تجاهر وِل!
دشمن همه جا حاضر، در باطن و در ظاهر
گویی که به«عاشورا»هستیم دراین پازل!
تعجیل ظهورش را، ازحضرت حق، میخواه
تا از دل این گرداب، ما را ببرد ساحل
*
در هر غزل نابم، آرامش جان هستی
ای عشق«سعا» در دل، عباس ابوفاضل!
مکتب شعر امامیه
سید علی اصغر موسوی
۵ مرداد۱۴۰۲
تاسوعای ۱۴۴۵
#یاحسین
#ابوفاضل
#عباس_بن_علی_علیه_السلام
#سعا
#سیدعلی_اصغر_موسوی
@saapoem
#saapoem
t.me/saapoem
https://eitaa.com/saa_institute
🌷🏴🖋️📚
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
4_5915534623730831259.mp3
3.46M
نیامد عباس
چشم ها غرق تماشا، که نیامد عباس
نگران بر لب دریا،که نیامد عباس
اشک ها همسفر آه، در آن لحظه ی تلخ
خسته از دیدن صحرا که نیامد عباس
کودکان منتظر او که مگر برگردد
آه از این شوق تماشا، که نیامد عباس
بانگی از دور که در حنجره زخمی دارد
می کند فاش سخن را که نیامد عباس
کودکی از دل خیمه، به پدر می گوید
تو ندیدیش بگو،یا که نیامد عباس🌷🌴
شاعر: سیدعلی اصغر موسوی
خواننده: سعید خوانساری
سال ساخت: ۱۳۸۸
سال بارگذاری و اجرا در سایت سرود رسانه صدا و سیما: ۱۴۰۱ ⌛
#یاحسین
#یاقمرالعشیرة
#نیامد_عباس
#عاشورا
#سعا
#سیدعلی_اصغرموسوی
#saapoem
@saapoem
t.me/saapoem
https://eitaa.com/saa_institute
هدایت شده از عبدالرضا مدرسزاده
احلی من العسل
هنگام مرگ زد در احلی من العسل
شد عشق را فدا سر احلی من العسل
گفتند حال رفتن قاسم به جنگ بود:
جان تهی ز غم پر احلی من العسل
بین دلاوران سپاه است سربلند
او را که داشت رهبر احلی من العسل
کی معنی شهادت و عرفان میسر است
بر هر که نیست باور احلی من العسل
در کربلا هر آنچه بگردی نمیشود
پیدا شعار بهتر احلی من العسل
عبدالرضا مدرسزاده
کاشان
٢١ تیر ١۴٠٣
شب ششم محرم
(ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰه الحُسَين)
#ترکیببند_عاشورایی ۱
این ماتم از کجاست که دلها پر از غم است
این آه و ناله چیست که با گریه توأم است؟
این اشک های گرم که سوزد تن جهان
اندر عزای کیست که عالم به ماتم است
بر گوش جان سروشِ زمان میدهد ندا :
ماهِ عزای شاهِ شهیدان ، محرّم است
ماهی که از عناد و جفای یزید دون
رأس حسین بر سرِ نی نقش خاتم است
از تیغ کین چو طایر بسمل به خاک و خون
جسم شریف سبط رسول مکرّم است
در سوگِ نور دیدهی ختم پیمبران ـ
در خون نشسته دیدهی حوّا و آدم است
زین ماتم عظیم ، نباشد عجب ، اگر ـ
شیون کنان ملایکه ی عرش اعظم است
در حیرتم ز زلزلهی اشک و آه خلق
آرام و مطمئن ز چه ارکان عالم است؟
از ماجرای شوم و غم انگیز کربلا...
ویران شود چو عالم امکان بُوَد سزا
:::
دلدادگان عارض دلدار کربلا ـ
دل بسته بر کجاوهی سالار کربلا
از جان گذشتگان فداکار شاه عشق
بر کف گرفته جان سوی پیکار کربلا
جمعی که بوده فانی فی الله از الست
از سر ، گذشته در ره سردار کربلا
حکم خداست حکم حسین و صلاح او
کز ترک مکّه ، درک کند یار کربلا
بر دفع کفر و ظلم یزید پلید شد
با اهلبیت ، عازم دیدار کربلا
سوداگری بصیر، متاع نفیس دین
با نقد جان خرید ، به بازار کربلا
درس وفا و همّت و آزادگی بوَد
پیکار پیشوای وفادار کربلا
طوفان کفر را به کنار عدم زدند
کشتی نشستگان سبکبار کربلا
زین وقعه گرچه قلب دوعالم کباب شد
اسلام ، پایدار از این انقلاب شد
:::
چون جسم پاک خسرو دین بر زمین فتاد
لرزش به نُه رواق سپهر برین فتاد
خورشید آسمان شریعت ز عرش زین
رخشانتر از همیشه به فرش زمین فتاد
تا ذوالجناح هم، ز دل آه و فغان کشید
آنگه که شاه تشنه لب از صدر زین فتاد
زآن زخمها که بر تن سبط نبی زدند
سوز و گداز ، بر تن روح الامین فتاد
عالم سزد ، که جامهی نیلی به تن کنند
زین غم که بر زمین، تن مولای دین فتاد
خون گلوی او چو بهروی زمین رسید
حتّیٰ خروش ، در دل شمر لعین فتاد
از آهِ سینه سوز یتیمان تشنه لب ـ
عَیّوق با شرارهی غم همنشین فتاد
زینب کنار نعش برادر به شور و شین
گفت: ای شهید راه خدا یا اخا حسین!
:::
برخیز و از طریق وفا حال ما ببین
احوال زار عترت خیرالّنسا ببین
برخیز و خواهران پریشان و بیپناه
در حلقهی اسارت خصم دغا ببین
برخیز و کشتگان عزیزان خویش را...
ماهیصفت به ورطهی خون در شنا ببین
برخیز و نوگلان حرم را ز بیم خصم
در پای خار ، خفته و مرگ آشنا ببین
برخیز و پا پُر آبله ، طفلان داغدار ـ
با شمر و ساربان دنی پا به پا ببین
برخیز و روی اُشتر عریانِ بی جهاز
شمشیرِ کین به گردن زینالعبا ببین
برخیز و کاروان اسیران اهلبیت
سوی دیار شامِ غم از کربلا ببین
ناچار ـ میرویم برادر ز کوی تو...
ما میرویم و هست دل ما بسوی تو
:::
باشد ز ماسَوای دو عالم سوا حسین
زیرا سواست از همهی ماسوا حسین
ماندی بُراق عقل ، به معراج عشق او
بر عرش نی چو خواند کلام خدا حسین
هفتاد و دو عزیز ، به بازار مصر دین
بنْمود عرضه بی ثمن و بی بها حسین
هفتاد و دو ذبیح ، فدای حبیب کرد
اندر منای معرکهی کربلا حسین
هفتاد و دو ستارهی رخشان برج حق
پنهان نمود در پس ابر فنا حسین
هفتاد و دو شهید، چشیدند بی دریغ
شهد شهادت از سر اخلاص با حسین
باشد روا که خلق دو عالم فدا کنند
جانها به راه عهد و وفای تو یاحسین
(شمس قمی) به نالهی جانسوز دل سرود
این قصه را که هست تو را نکتهها حسین
:::
زیرا ـ تو بهترین اثر ذات سرمدی!
رونقفزای مصحف و دین محمّدی
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1340
https://eitaa.com/shamseqomi
۱ ـ متأسفانه بندهای دیگر این ترکیببند دوازدهبندی را نیافتم.
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
🌷🏴اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا [إِمَامِنَا] وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا،وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ🌷🏴
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 صلوات عصر جمعه:
صلواتی که «حضرت امام عصر عجل اللّه تعالی فرجه الشریف»به ابوالحسن ضراب اصفهانی در « غیبت صغری» تعلیم فرموند.
دارای مضامین بسیار عالی در شرح جایگاه الهی حضرت پیامبر صل اللّه علیه وآله وسلم و ائمه اطهار و شأن و شخصیت خود حضرت موعود دارد.از عزیزان دوست دار پژوهش های دینی می خواهم با دقت تمام به مضامین این صلوات گوش داده و آن را با متون دینی معتبر تطبیق بدهند،دراین صلوات حتی به نکاتی در باره وضعیت حال و آینده حضرت موعود امام دوازدهم شیعیان (عج) اشاره شده است!
التماس دعا ،«ثواب قرأتش را وقف شفای بیماران و غفران گناهان اموات کنید»، شکرا جزیلا🌷🙏🌴
غروب آدینه
بی تو در شکیبایی، این غروب هم بگذشت
مثل صبح رویایی، این غروب هم بگذشت
من تمام غربت را،سینه سینه نالیدم
گر چه در شکیبایی، این غروب هم بگذشت
شوق پا به پا گشتن، چشم ها به هم سایید
کی بگو که می آیی، این غروب هم بگذشت ؟
جاده ها غبارآلود، آسمان دل ابری
وای من به تنهایی، این غروب هم بگذشت
*
روی موج اندوهم، انتظار آرامید
آی مرغ دریایی، این غروب هم بگذشت !
قطعه قطعه، می آیند بر لبم غزل هایم
این چنین تماشایی، این غروب هم بگذشت
مکتب شعر امامیه
سید علی اصغرموسوی
روستای چهارحد /ساوه/ ١٣٨٠ #سعا
https://eitaa.com/saa_institute
هَیهات مِنّا الِذّله:
در نژندترین چامه ات، دَم ازرخ جانان نزن!
کور مادرزادی، آهنگ َمهَ تابان نزن!
شاعر از توصیف حق بر اوج مطلب می رسد
تو سراپا نقص قالب، تکیه بر اوزان نزن!
شرّ مطلق : قوم شیطان درتمام هستی اند!
سکّه نُصرت به نام آل بوسفیان مزن!!
هر چه ذلّت در قلم داری نثار اولیاست؟!
دَم فرو بند و دَم از خون گلو، آسان نزن!
آن که درتدبیر"خندق" روز عاشورا نوشت
کاش می گفت:این چنین دادازلب عطشان نزن!!
حرمله (لعن) وقتی که زد،"اصغر"کنارخیمه بود!
این همه دَم از حضورش در دل میدان نزن!!!
"التماس آب!" آن هم از سپاهی بی شرف؟!
حرف این ننگ مبادا، با شَهَ خوبان نزن!
"یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل، یا خموش!"
در بساط نکته دانان، تکیه بر دَستان نزن!!
عترت و قرآن، نُصوص و مِنهج پیغمبرند(ص)
تهمت درماندگی بر حضرت قرآن نزن!
چون که فرموده ست در شأن ائمه: إنّما...
جملگی مصداق ایمان را، محک با جان نزن!
جانِ جانانند هر یک، در مصاف خیر و شّر
خیر مطلق را تلنگر در پی عنوان نزن!
با"سعا"همراه شو،داری توانِ شعرونثر!!
جاهلانه، دَم از اوراقِ گهرافشان نزن!
مکتب شعر امامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ٢٣ تیر١۴٠٣
٧محرم ١۴۴۶
#یاحسین #عاشورا
#حضرت_علی_اصغر
#سعا #استاد_سعا
#بصیرت #مکتب_امامیه
#saapoem
@saapoem
https://eitaa.com/saa_institute
هَیهات مِنّا الِذّله:
در نژندترین چامه ات، دَم ازرخ جانان نزن!
کور مادرزادی، آهنگ َمهَ تابان نزن!
شاعر از توصیف حق بر اوج مطلب می رسد
تو سراپا نقص قالب، تکیه بر اوزان نزن!
شرّ مطلق : قوم شیطان درتمام هستی اند!
سکّه نُصرت به نام آل بوسفیان مزن!!
هر چه ذلّت در قلم داری نثار اولیاست؟!
دَم فرو بند و دَم از خون گلو، آسان نزن!
آن که درتدبیر"خندق" روز عاشورا نوشت
کاش می گفت:این چنین دادازلب عطشان نزن!!
حرمله (لعن) وقتی که زد،"اصغر"کنارخیمه بود!
این همه دَم از حضورش در دل میدان نزن!!!
"التماس آب!" آن هم از سپاهی بی شرف؟!
حرف این ننگ مبادا، با شَهَ خوبان نزن!
"یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل، یا خموش!"
در بساط نکته دانان، تکیه بر دَستان نزن!!
عترت و قرآن، نُصوص و مِنهج پیغمبرند(ص)
تهمت درماندگی بر حضرت قرآن نزن!
چون که فرموده ست در شأن ائمه: إنّما...
جملگی مصداق ایمان را، محک با جان نزن!
جانِ جانانند هر یک، در مصاف خیر و شّر
خیر مطلق را تلنگر در پی عنوان نزن!
با"سعا"همراه شو،داری توانِ شعرونثر!!
جاهلانه، دَم از اوراقِ گهرافشان نزن!
مکتب شعر امامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ٢٣ تیر١۴٠٣
٧محرم ١۴۴۶
#یاحسین #عاشورا #هیهات_منا_الذله #هیهات_من_الذله
#حضرت_علی_اصغر
#سعا #استاد_سعا
#بصیرت #مکتب_امامیه #حوزه_علمیه
#saapoem
@saapoem
https://eitaa.com/saa_institute
#استاد_سید_علی_اصغر_موسوی
#شعر_حرفه_ای #غزل_عاشورایی
#شعر_قم #شاعران_قم #شعر_دینی #شعر_آیینی
#سیده_فاطمه_معصومه_موسوی
#مکتب_شعر_دینی_ایران
#مکتب_شعر_امامیه
لحظه ی پرواز
به: حضرت علی اکبر(ع)🌹
پا مي گذاري در ركاب و دل اسيرت مي شود
حتي اسير لحظه هاي دلپذيرت مي شود
گفتي كه از زيبايي ات، ديگر ببندم چشم را
چون مانع از پروازهاي ناگزيرت ميشود!
عطر شهادت مي دمد چون از نگاهت، خوبِ من!
دل مثل يك آيينه، آگاه از ضميرت ميشود
امّا چگونه مي توانم دل بگيرم از تو، آه !
وقتي گرفتار نگاهِ سر به زيرت ميشود؟
حالا كه مي خوانند نامت را، عزيزم، زود باش!
آماده شو، هنگام پرواز است: ديرت ميشود💐
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ۱۳۸۲
🌴🌴🌴
#سعا.
به نیت ارادت به حضرت علی اکبرعلیهالسلام🌷🌴
علی الدنیا بعدکِ العفاء
یا فؤادی،روحی،عزیزتی🌹.
جهت شادی روح تمام جوانان رفته به ملکوت اعلی الهی و شهدای جوان و نوجوان کربلا و عاشورای حسینی و «یاسمن دخت معصومه» ام ،بالنبی وآله، الفاتحة مع الصلواة🌷🌴🏴
#saapoem
@saapoem.