ضعف فرهنگی
ضعف فرهنگ گردشگر در کنار ضعف مدیریت میراث فرهنگی در یادگارنویسی های زشت بر یادگارهای تاریخی و فرهنگی کاشان - خانه طباطبایی
با وجود دوربین مداربسته، بیشتر یادگاری ها تاریخ سال ۱۴۰۲ دارند.
یوم الله
خیلی از دانشجویانم از ماهیت انقلاب ۱۳۵۷ می پرسند. بسیاری شان به رسم شنیده هایشان که حاصل یک کم کاری تاریخی ۴۵ ساله مشترک داخلی توسط نهادهای فرهنگی و آموزشی و رسانه ای و انقلابی در تحلیل و حتی توصیف جذاب تاریخ معاصر ایران بوده است، انقلاب را یک جوگیری ساده روانشناختی یا حاصل یک شکم سیری ایرانی تلقی می کنند که پشتوانه منطقی مناسبی ندارد.
واقعیت این است که انقلاب، یک پدیده تاریخی بزرگ است که در کمتر کشوری رخ داده و اگر یکبار رخ داده تا چند قرن بعد نمی توان تکرار آن را دید.
انقلاب یک رخداد تحولی عظیم و حاصل هزاران مولفه پیچیده انسانی و اجتماعی است که باید یکباره در کنار هم رخ دهد تا شاهد بروز و ظهور آن در یک جامعه باشیم.
هیچ ملت عاقلی با وجود مسیرهای در دسترس برای اصلاح جامعه، نه با انتخاب عاقلانه و نه حتی تحت فشارهای سخت تن به خطر بزرگی چون انقلاب نمی دهد و اگر چنین شد نباید تردید کرد که هیچ راهی برای آن ملت برای بهبود شرایط که حتما حاصل ترکیبی از عوامل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بوده است وجود نداشته است.
۲۲ بهمن ۵۷ برجسته ترین نماد پیروزی یک ملت تحت فشار بسیار سخت است که هیچ راهی برای اصلاح حکمرانی نیافته و یا مسیر انقلاب را برگزیده یا به آن هدایت شده اند.
۲۲ بهمن، یک روز تاریخی نیست، یک یوم الله بزرگ است که اراده یک ملت در مسیر سنت الهی به تحولی عظیم منجر شد.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#بیست_و_دوم_بهمن
#انقلاب
#یوم_الله
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
رانت و فرهنگ
یکی از ویژگی های بنیادین صنایعی چون خودروسازی از بدو تاسیس تاکنون اتصال به منابع دولتی و دریافت رانت های ویژه برای تداوم فعالیت شأن بوده است. کارخانه ایران ناسیونال (ایران خودروی کنونی) با پول نفت، راه اندازی شد، سپس با رانت نفتی، قطعات خودروهای خارجی را وارد کرده با پول نفت، حقوق کارگرانش را پرداخت نموده و در نهایت با دادن وام به کارمندان دولت از محل رانت نفتی، امکان فروش آنها را فراهم می کرد. روندی که کمابیش ادامه داشته و منشا انواع فساد و نارضایتی در ساختار تولید و عرضه و خدمات مرتبط با خودرو از یکسو و ناتوان سازی این صنعت در رقابت با بازارهای مشابه شده است.
چهلودومین جشنواره فیلم فجر هم با فراز و فرودهایش پایان یافت و سیمرغ ها بر شانه برگزیدگان نشستند.
در این میان، سازمان سینمایی سوره حوزه هنری انقلاب اسلامی با پنج فیلم سینمایی و یک انيميشن موفق به کسب ۱۰ سیمرغ بلورین و یک دیپلم افتخار از این جشنواره شد.
فیلم هایی که بی تردید برای علاقهمندان به این گونه از آثار هنری و فرهنگی، شوق آفرین است و نماد توجه به ارزشهای انقلابی و دینی و هویت ملی ایران و برای این سازمان هنری و مدیران آن نیز افتخاری تاریخی است که گنجینه شان را با معتبرترین جوایز سینمایی کشور تکمیل کرده و گزارش کاری موفقی از خود به یادگار خواهند گذاشت.
اما آنچه به نظر، نیازمند توجه و دقت فراوان است منابع مالی تولید فیلم هایی است که با هزینه بیت المال و از محل رانت نفتی تولید شده و از پول بیت المال صاحب جایزه می شوند و با رانت رسانه ای در عرصه رسانه ملی یا سطح شهر، به گستردگی تبلیغ می شوند و سرانجام، بسیاری شأن به زور رانت های مالی و ارتباطی با تخفیف های ویژه و اکران های اختصاصی و عمومی ویژه مدارس و مساجد و ... به چشم و گوش مخاطبان عرضه می گردد و همچون برخی کتاب های همین سازمان های فرهنگی، عنوان پرشمارگان ترین یا پرمخاطب ترین آثار فرهنگی را نیز از آن خود نموده و گنجینه افتخارات مدیران خود را پررونق تر می کنند.
این چرخه باطل رانت های فرهنگی گرچه در ظاهر با پوششی از ارزشها و باورهای اعتقادی و فرهنگی عرضه و تحقق آنها تکالیف مدیران تلقی می شود، به دلیل عدم لحاظ الزامات اقتصاد فرهنگ، این عرصه مهم را ناتوان از رقابت در بازار فرهنگ و نیازمند مستمر حمایت بار آورده و زمینه ساز بروز انبوهی از رانت خواری ها و فسادهای ریز و درشت مالی و مهمتر از آن فرهنگی می گردد.
روندی که از دیرباز وجود داشته و بخش مهمی از آثار سینمایی و هنرمندان صاحب نام کشور را نیز به خود اختصاص داده و حتی جوایز بین المللی را نیز کسب نموده و همزمان، متهم به سیاه نمایی از نظام و مردم نیز شده است.
فرهنگ در شرایط مظلومیت خود برای بالندگی و رشد، نیازمند استقلال از دولت و رانت های مالی و سیاسی است و اینک که به دلایل مختلف، فرصتی تاریخی برای چنین استقلالی فراهم شده و می توان در یک برنامه زمانمند، سهم رانت های بیت المال را کاهش داده و حمایت از فرهنگ و هنر بویژه سینما را از سرمایه گذاری مستقیم دولتی با مشوق های هدفمند، جایگزین نمود حیف است که فرصت سوزی شود.
امیدوارم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان های سینمایی نظام، حمایت راستین از فرهنگ و سینما را در برنامه آینده خود لحاظ کنند.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#سینما
#فرهنگ
#اقتصاد_فرهنگ
#رانت
#جشنواره_فیلم_فجر
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
روزنهگشایی کنیم!
بیانیه ۱۱۰ نفر از اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۲
۱۱۰ فعال اصلاح طلب در بیانیهای خواستار روزنهگشایی احزاب و نیروهای سیاسی و مدنی در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ از طریق حمایت از ائتلافی از نامزدهای میانهرو، توسعهگرا و اصلاحگر شدند.
خلاصه مهمترین محورهای این بیانیه از دید من موارد زیر است :
۱) در انتخابات ۱۴۰۲ از منظر «آرمانگراییِ واقعنگرانه» از رهبران و نهادها و فعالان سیاسی و مدنی و گروههای مرجعِ دغدغهمندِ ایران و خیر همگانیِ ایرانیان دعوت میکنیم تا در شرایطِ عسرتِ انتخابات ۱۴۰۲ با فرارَوی از «آرمانگرایی بدون واقعنگری» و «واقعگرایی بیآرمان»، با نگاهی «بلندمدتگرا» و تکمیلِ هدفاندیشی از طریق مسیراندیشی در جهت بهبود زندگی ایرانیان، روزنهگشاییِ عملی کنند.
۲)«حق رأی» ظرفیتهای زیادی برای کنش خلاق و موثر دارد و برای استفاده از آن صرفا با دو گزینهٔ «رأی ایجابی به لیست کامل دلخواه» یا «تحریم/عدم مشارکت» مواجه نیستیم. «رأی روزنهگشا» با اهداف و انتظارات حداقلی، «رأی اعتراضی مثبت» (شامل «رأی به لیست جایگزین»، «رأی به لیست ناقص» و «تکرأی») و «رأی اعتراضی منفی» (شامل «رأی منفی تاکتیکی» و «رأی باطله» از جمله «رأی سفید») نیز در انتخاباتی که کاملا آزاد نیست و بخش بزرگی از شهروندان، فاقد نامزدهای باکیفیتاند، میتواند در جعبهابزار سیاسی ما مصداقهای حضور با پرنسیبِ اصلاحگرانه باشد. چنین حضوری (حتی بدون کسب اکثریت) میتواند خیری بیش از تحریم و کنارهگیری و شری به مراتب کمتر از آن داشته باشد. پیشگیری از شر بزرگتر (بلاموضوع شدن انتخابات و تداوم تسخیر مجلس توسط نیروهای واپسگرا و کاهندهٔ کیفیت زندگی شهروندان) و تحقق خیرهای حداقلی و بزرگتر با استفاده از چنین گزینههایی در انتخابات، مبانی استوار اخلاقی و سیاسی دارد. چنین انتخابی میتواند هم مانع دست کشیدن از «حق رأی» شود و هم صدای اعتراض و مطالبهٔ گشایش تدریجی و خشونتپرهیز را بلند کند.
۳) نه فقط در انتخابات، که متاسفانه در فضای آنلاین (با انواع فیلترها و طرح صیانت)، روزنامهها و رسانهها (با منع صدور مجوز و انواع محدودیت)، دانشگاهها و نهادهای عمومی (با انواع گزینش و سهمیه و فشار حراستها)، سندیکاها و نهادهای صنفی (با انواع محدودسازی)، کتاب و سینما و موسیقی و تئاتر و سایر هنرها (با انواع سانسور و ممیزی)، خیابان (با انواع سلب حق تجمع مسالمتآمیز)، احزاب و سمنها (با انواع منع صدور مجوز و اعمال محدودیت)، ورزش ملی مردان و زنان (با اشکالی از محدودسازی)، دادگاههای رسمی (با فشار ضابطها و قوانینِ غیرعادلانه) و بسیاری از حوزههای اقتصاد و فعالیت متشکل مدنی (با انواع انحصار و موانع)، آزادیها و استیفای حقوق محدود میشود. با این حال، درست به همان دلایلی که با نوعی «آرمانگرایی واقعنگرانه» از مشارکت و کنشگری فردی و جمعی در هیچ یک از این میدانها کناره نمیگیریم و علیرغم همهٔ محدودیتها در همهٔ این میدانها برای مقاومت در برابر پیشروی انحصارگرایان و تمهید شرایط گشایش پایدار و ائتلافسازی بهره میبریم؛ در میدان انتخابات هم از «حق رأی»مان که فراگیر شدنش محصول ۱۲۰ سال مجاهدت ملی ایرانیان است به آسانی نمیگذریم و از همین «حق رأی فراگیر» برای استیفای تدریجی «حق نامزدی فراگیر» بهره میگیریم.
خانه گفتگوی انتخابات
به لطف دعوت همکارانم فرصت و توفیق شد تا در نشست صمیمانه جمع قابل توجهی از چهره های سرشناس کشور از طیف های مختلف سیاسی در قالب خانه گفتگوی انتخابات که به همت دانشگاه تهران برگزار شد شرکت کنم (۲۸ بهمن۱۴۰۲).
تجارب قبلی این گفتگو در موضوعات اعتراضات سال ۱۴۰۱ و نیز مباحث اقتصادی و فرهنگی در کنار حال و هوای انتخاباتی احزاب سیاسی باعث استقبال قابل توجه آنان شده بود، از مطهری سرلیست اصلاح طلبان و ظریف و مرعشی و همتی و هاشمی و ابتکار تا حسینی و بهادری جهرمی و احدیان و مالک شریعتی و میرسلیم و پورمحمدی و ابوترابی و مصباحی مقدم از سوی دیگر در کنار اساتید یا صاحبنظران علوم سیاسی و اجتماعی چون متقی و عاملی و اشتریان و زیدآبادی و عبدی به اظهار نظر پرداختند.
من نیز مطالبی را جهت ارائه در نشست آماده کرده بودم که با توجه به طولانی شدن بحث که از ساعت ۱۸ آغاز شده و پس از خروج من در ساعت حدود ۲۳ همچنان نیز ادامه داشت فرصتی برای بیان آنها فراهم نشد و بعید هم می دانم شنیدن شان برای حاضران مفید و اثربخش می بود. قطعا اگر شنیدن شان برای کسی مهم باشد درخواست خواهد کرد.
بیشترشان آمده بودند تا حرفشان را بزنند، چه شنیده شود چه نه وچه اثر کند چه خیر. شاید برای ثبت در تاریخ یا شاید آرام کردن دل ناآرام خود آمده بودند.
بیشتر یک گفت و گفت بود تا یک گفت و گو.
آنچه در این نشست برای من قابل توجه بود نه نقدها و نق های عمدتا تکراری سیاستمداران پیر دو جناح سیاسی بود، نه راهکارهای بی اثرشان برای کشور یا طرف مقابل.
نکته قابل تامل، دوقطبی حاکم بر ادبیات نخبگان برجسته سیاسی مان بود. به سادگی میشد وضعیت سیاسی جامعه را از همین نشست فهمید؛ دو دنیای موازی با دو جامعه، دو ملت و دو حکمرانی متفاوت سیاه و سفید که کمترین نقاط تقاطع خاکستری میانشان تعریف نشده و هریک در مسیر خود با شتاب حرکت می کنند.
رادیکال شدگی را به خوبی می شد از ادبیات نخبگان سیاست فهمید، جایی که حدوسط معقولی تعریف نشده و نخبگان جامعه در دو سر تند یک خط بردار سیاسی ایستاده و مردم را در میانه آن رها کرده اند.
حتی معتدلان دیروز هم این روزها برای شنیده شدن، رادیکال حرف می زنند.
در این دوقطبی آشکار هویتی و سیاسی که عقلانیت و معقولیت به دشواری در دسترس نخبگان است انتظار جامعه ای روبه پیشرفت کمی دشوار است.
در چنین سپهر سیاسی، احساس رهاشدگی و بی پناهی از سوی جامعه شاید طبیعی ترین وضعیت قابل تصور باشد.
تا نتوان میان نخبگان جامعه اجماع نظری برقرار و میانه روی را در فرایند حکمرانی عملیاتی کرد، بیانات رادیکال سیاستمداران دو جناح، جز خنک کردن دل عده ای از سیاست زدگان کارکردی نخواهد داشت.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#انتخابات
#احزاب
#رادیکالیسم
#گفتگو
#دانشکاه_تهران
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
آسوده بخوابید کوروش کمپانی ها بیدارند.
در این چند روز یکی از پر سروصداترین رویدادهای اجتماعی کشور، ماجرای شرکت کوروش کمپانی است که روان بخشی از جامعه را مخدوش و حکمرانی در چندین عرصه را به تمسخر گرفته است:
یک جوان به نام امیرحسین شریفیان در قالب شرکت کوروش کمپانی اعلام می کند گوشی آیفون را با حذف واسطه ها نیم بها وارد میکند.
هزاران نفر ذوق زده از یک کالای تحریم شده و ممنوع، پول واریز می کنند.
دفتر شرکت با تابلو و اسم و رسم و تبلیغات مدتها فعالیت می کند.
دهها چهره سرشناس در فضای مجازی برای این شرکت تبلیغ کرده و مشتری کذب می کنند.
شریفیان پولهای گرفته شده را به خارج از کشور منتقل و خود نیز خارج می شود.
اکنون هزاران نفر با کلاه های برداشته شده در صف شکایت ایستاده اند.
اما اکنون می فهمیم :
عنوان شرکت جعلی است و شرکتی به نام کوروش کمپانی ثبت نشده است.
تابلوی کوروش کمپانی و تمام لوگوها و امکانات آن مدتها در معرض دید ناظران بوده و کسی درخواست مستندات نکرده است.
شرکت هیچ مجوزی برای واردات گوشی تلفن نداشته است.
شرکت، نماد الکترونیکی به منزله مهمترین نماد اعتبار و اعتماد بانکی در کشور را داشته و در بستر امن بانکی پول ها را دریافت کرده است.
اتحادیه گوشی های تلفن هیچ اقدام موثری انجام نداده است.
بر اساس برآوردها حدود دوهزار میلیارد تومان از مردم جمع آوری کرده اما حتی یک تذکر جدی در حوزه پولشویی دریافت نکرده است.
هیچ نهاد نظارتی هیچ نظارت موثری بر عملکرد آن شرکت نداشته است.
روند تبلیغات شرکت در عرصه رسانه ای و بهره گیری از چهره ها تحت هیچ نظارتی و با مجوز هیچ نهادی نبوده است.
مالک شرکت، که یک سرباز فراری است از مرز به راحتی خارج شده است.
اکنون هیچ کس مسوولیت آن را گردن نمی گیرد.
پی نوشت :
ماجرای کوروش کمپانی را می توان در کتاب شوخی با حکمرانی چاپ و ماندگار کرد.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#کوروش_کمپانی
#امیرحسین_شریفیان
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
فهرست من
بزودی احزاب و گروه های سیاسی، نامزدهای مدنظر خود برای مجلس دوازدهم را معرفی می کنند.
ترکیب کلی مجلس آینده بر اساس برآوردهای کنونی تقریبا مشخص است و در صورت عدم وقوع یک رخداد ویژه مشارکت جویانه از سوی جامعه، جناح پیروز و در بسیاری موارد، افراد احتمالی را می توان پیش بینی کرد.
در این میان، فهرست نامزدهای سی نفره من برای تهران متفاوت از فهرست های جناحی و ترکیبی از چهره هایی است که از منظر سیاسی در یک گروه و جناح قرار ندارند. موضوعی که هم راهیابی برخی شأن با دشواری زیادی روبروست هم برای کنشگران جناح پسند اصولگرا و اصلاح طلب نامقبول می نماید.
اما نگاه من که برای هیچ فرد یا گروهی مرجعیت ویژه ای هم ندارد مبتنی بر چند ایده شخصی است که معقول می دانم :
✓یکدستی میان جوامع انسانی هم یک تصور خام هم یک تجربه ناموفق است.
✓کمترین خیری در یکدستی سیاسی نمی بینم.
✓همه نامزدهای مجلس، صالح و مورد تایید شورای نگهبان اند.
✓فهرست های اسلام و کفر یا شرقی و غربی از دید من معنایی ندارند. پیش از این مرحله غربال های جدی انجام شده است.
✓رای به فهرست های جناحی برای پیروزی یک جناح خوب و لازم است اما برای حکمرانی جمهوری اسلامی آسیبی بزرگ است.
✓مصوبات مجلس با هر گرایشی باید از نظارت شورای نگهبان بگذرد. فرض تصویب قوانین خلاف شرع و قانون توسط یک مجلس متفاوت، منتفی یا بسیار اندک است.
✓مجلس صالح فراتر از مجموعه ای از افراد صالح است. شناسایی افراد صالح یا اعتماد به فهرست های جناحی برای ادای وظیفه لازم است اما کافی نیست، کمیت و کیفیت چینش آنان در مجلس مهم است.
✓مجلس صالح مجلسی کارآمد و توانمند در حل چالش های کشور است.
✓داشتن یک مجلس کارآمد مستلزم بیشینه سازی توان بهره گیری از ظرفیت بیشترین افراد و گرایشهای سیاسی و اجتماعی و همگرایی ملی میان بیشترین گرایش های فکری است.
✓حذف نمایندگان هیچ گرایشی به سود نظام و مجلس نیست. برای این کار باید سهمیه قطعی مشخصی برای احزاب و جناح ها در قانون انتخابات لحاظ کرد.
✓فهرست نمایندگان اصلح از دید من ترکیبی از افراد صالح و کارآمد از گرایش های گوناگون است که بتوانند ساختار فکری و برنامه ریزی در کشور و قوه مقننه را در چهار سال آینده بر اساس همگرایی استوار کنند یا در موقع ضرورت، مانع تندروی های یکدیگر شوند.
✓امیدوار بوده و هستم که چنین فهرستی را یکی از عقلای نخبه سیاسی کشور در سطوح ارشد نظام که بخت زیادی برای راهیابی به مجلس و راهبری در آن دارد ارائه و پیام روشنی برای همگرایی ملی و آمادگی برای کار با همه ظرفیت های توانمند در مجلس آینده به جامعه ارسال نماید.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#انتخابات
#احزاب
#رادیکالیسم
#مجلس_دوازدهم
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
نشست علمی
حکمرانی آینده و پارادایم دولت هوشمند
سخنران :
دکتر محمدرضا اخضریان کاشانی
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
دبیر نشست : فائزه پناهی
مدیر مرکز علمی و تخصصی آینده پژوهی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی
دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۴ تا ۱۶
خیابان انقلاب، خ دانشگاه، خ شهید نظری پلاک ۴۷
حضور مجازی از طریق :
webinar.acecr.ac.ir
رمز ورود : acecr@1402
آزادی به مثابه یک برج
امروز پس از چندین سال از برج آزادی بازدید کردم. تماشای این گنجینه ارزشمند پایتخت، همواره دیدنی است.
بخشهایی تماشایی همچون گنجینه شهاب سنگ ها و دوربین های عکاسی به آن افزوده شده بود که ارزش دیدن داشت اما سایر بخش های قدیمی مجموعه دچار پس رفت محسوسی نسبت به شش سال پیش که آن را دیدم شده بود.
یکی از این بخش ها، بخش آشنایی با دستاوردهای کشور بود که با وجود گذشت نزدیک به پنجاه سال و از کارافتادگی برخی اجزای آن همچنان جذاب تر از دستاوردهای جمهوری اسلامی است.
برای جمهوری اسلامی چند بنر و استند و ماکت بی کیفیت تعبیه شده که هر بازدید کننده ای را به کنایه و طعن وامیدارد. از جمله دو بخش فرهنگ و هنر و ... که منابع و مستندات پیش از انقلاب جمع آوری شده و ماکت یک کتاب جایگزین یکی شده و دیگری نیز تاریک و خالی و بدون هر منبعی رها شده است.
بدتر آنکه برخی کارشناسان مجموعه که انصافا با خوشرویی برخورد می کردند، آشکارا کمترین اطلاعی درخصوص محتوای گنجینه ها نداشته و تنها چند داده تکراری را بر زبان می آوردند و از پاسخگویی به پرسش های ساده ناتوان بودند.
نکته قابل تامل دیگر در این گنجینه وجود پیوست فرهنگی برای برج آزادی، پیش از انقلاب بود به گونه ای که بشقاب و سماور و بسیاری اقلام دیگر با طرح برج آزادی و در سطوح قیمتی متفاوت تدارک دیده شده بود که این برج یادگار را در جامعه ترویج نماید در حالی که برج آزادی کنونی جز تعدادی اقلام زینتی کم ارزش اما گران قیمت که به سختی و با اصرار زیاد، بازاریابی می شدند، فاقد چنین پیوستی در خصوص تهران و معرفی فرهنگ و تاریخ این شهر جهانی بود.
امیدوارم شهرداری و مدیریت برج آزادی در کنار برج میلاد -که قطعا تلاش بیشتری برای برندسازی به عنوان نماد تهران امروز دارد- شرایط مناسبی برای بهره مندی بهتر و ارزنده تر از این میراث شهری فراهم سازد.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#برج_آزادی
#تهران
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بُستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقتِ توانایی
مشتاقی و مَهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایابِ شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهدِ هرجایی
ساقی چمن گل را بی رویِ تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای دردِ توام درمان در بستر ناکامی
وِی یادِ توام مونس در گوشهی تنهایی
در دایرهی قسمت ما نقطهی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
زین دایرهی مینا خونین جگرم، مِی ده
تا حل کنم این مشکل در ساغرِ مینایی
حافظ، شبِ هجران شد بوی خوشِ وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشقِ شیدایی
زادروز پربرکت و سراسر نور حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر همگان مبارک و خجسته باد.
وحدت در کثرت
تا الان سه فهرست سی نفری از اصولگرایان منتشر شده که احتمال افزایش هم دارد.
همه آنها هم عنوان ائتلاف و وحدت و ... دارند.
بیشترشان هم برای بیشتر مردم ناشناخته یا فاقد کمترین توان انگیزش برای ایجاد شور مشارکت اند.
قدیمی ها میگن سلمونی ها که بیکار میشن سر همدیگه را می تراشن.
وقتی در انتخابات، رقیب قابلی نباشد اصولگراها باهم رقابت می کنند.
مجلس کارآمد و توانمند به رقابت و مشارکت نیاز دارد که مستلزم چندصدایی است. از این ترکیب ها صدا به سختی در می آید، چند صدایی پیشکش.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#انتخابات
#احزاب
#مجلس_دوازدهم
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
خدمات TDL-TE مبین نت یا باج گیری اینترنتی؟
امروز پیامک پایان حجم اینترنت خانگی ام رسید. بیش از ۱۰ سال است که از خدمات TDL-TE #مبین_نت استفاده می کنم و با وجود ایرادات متعدد آن کم و بیش کار خود و خانواده را پیش برده ام.
با وارد شدن به سامانه برای خرید حجم بیشتر، برای نخستین بار پیامی باز شد که همراه خود پیوستی حاوی یک متن قرارداد داشت و بدون تایید آن متن اجازه ادامه فرایند را نمی داد.
متن قرارداد میان شرکت ارائه دهنده خدمات و بنده بود که به شکلی حقوقی و یکسویه در قالب چندین صفحه و ۱۰ ماده و بیش از ۲۰ بند و تبصره مواردی را به اجبار تعیین نموده و خواهان امضا یا صرفنظر از سوابق سالها استفاده و هزینه های انجام شده بابت مودم و سیم کارت و... شده بود.
مفادی که تا به دقت و توسط یک حقوقدان یا وکیل خبره بررسی نشود معلوم نیست چه بلایی بناست بر سر مشتری بیاورد و چه هزینه های تازه ای را به او تحمیل نماید یا چه تسهیلاتی به او عرضه دارد که طی این همه سال بدون قرارداد انجام می شده یا ممکن نبوده است.
بی تعارف کمترین اعتمادی به این قراردادهای یک طرفه ندارم و چنین رفتار یکسویه و بدون اطلاع قبلی را خلاف اخلاق حرفه ای و باج گیری اینترنتی می دانم و تا زمانی که پاسخ شایسته ای از این شرکت دریافت نکنم بهره برداری از خدمات آن را به حالت تعلیق در می آورم.
امیدوارم وزارت ارتباطات و شرکت های خدمات اینترنت که در بدترین و ضعیف ترین شرایط خدمت رسانی نسبت به بسیاری از کشورهای دنیا فعالیت می کنند دست کم آداب و اخلاق رفتار با مشتری را تمرین کنند و از نگاه ارباب و رعیتی دوری کنند.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#وزارت_ارتباطات
#TDL_TE
#مبین_نت
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
خط سبز
خدمات TDL-TE مبین نت یا باج گیری اینترنتی؟ امروز پیامک پایان حجم اینترنت خانگی ام رسید. بیش از ۱۰ س
فهرست من ۲
در یادداشت پیشین مبنای استدلال خود برای تهیه یک فهرست متفاوت را نوشتم.
برآنم که «افراد صالح» را پیش از این، شورای نگهبان معرفی نموده است و اینک نقش ما به عنوان رای دهنده، ایجاد یک «مجلس صالح» است. مجلسی که نه ترکیبی از افراد صالح که یک کلیت و ساختار صالح یعنی متکثر، توانمند و کارآمد باشد.
با همه ایرادات به گزینش ها و افراد تایید صلاحیت شده، فهرست مجلس صالح از نظر من می تواند ترکیبی از افراد زیر باشد.
بی شک، بیشترشان را با دقت نمی شناسم و با برخی نیز کمترین قرابت فکری ندارم و از بعضی شان اصولاً خوشم نمی آید اما حضورشان در یک مجلس را زمینه ساز تکثر و چندصدایی و در نهایت، کارآمدی بیشتر می دانم.
از فهرست شانا
محمد باقر قالیباف
مرتضی آقاطهرانی
محمد سعید احدیان
مالک شریعتی
علی خضریان
مصطفی غفاری
حسن خجسته
اصغر پورمحمدی
بابک نگاهداری
مجتبی زارعی
از فهرست شورای وحدت اصولگرایان
منوچهر متکی
مرتضی چیت چیان
سعید مهدوی کنی
از فهرست صدای ملت (نزدیک به اصلاح طلبان)
علی مطهری
علی عباسپور تهرانی
محمد بطحایی
محمد خوشچهره
مجتبی شریعتی نیاسر
منصور حقیقت پور
محمدمهدی تندگویان
از فهرست امنا
حمید رسایی
صالح اسکندری
حسین صمصامی
احمد نادری
ابوالفضل ظهره وند
محمد رویانیان
از چهره های مستقل
محمدرضا مرندی
احمدرضا شاه علی
حسین خنیفر
اسماعیل نجار
برای بهره گیری از فهرست صبح ایران هم مدت زیادی صبر کردم اما پس از انتشار، مهمترین نام های آن در سایر فهرست ها نیز وجود داشت، لذا نیازی به تکرار آنها ندیدم.
در کنار این شخصیت ها و در مجلسی که احتمالا بیش از ۲۰۰ نفر از نمایندگانش اصولگرا خواهند بود، امیدوارم تک چهره های برجسته، متفاوت و کارآمد از شهرستان ها همچون باهنر از کرمان، نوبخت از رشت و پزشکیان از تبریز نیز وارد مجلس شوند.
امیدوارم فردا بهتر از دیروز و امروز باشد.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#کارآمدی
#مجلس_صالح
#انتخابات
#مجلس_دوازدهم
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
خیزش پاجوش ها و احیای نئورادیکالیسم
در رقابت درون اصولگرایانه مجلس دوازدهم، فهرست های امنا، پایداری و جبهه صبح در تهران و بسیاری از شهرها بسیاری از کرسی های مجلس را به خود اختصاص دادند و یاران قالیباف، جایگاه برجسته ای در میان بالانشینان کسب نکرده اند.
این انتخابات پیام های آشکار و پنهان زیاد، قابل تامل و عبرت آموزی دارد که بررسی های کامل تری می طلبد.
با این حال چند نکته روشن است:
✓مشارکت در کل کشور حدود ۴۰ درصد، در کلان شهرها حدود ۳۰ درصد و در تهران حدود ۲۰ درصد است. به عبارت بهتر حدود ۶۰ درصد مردم کشور و نزدیک به ۸۰ درصد پایتخت نشینان سازوکار کنونی حکمرانی و فرایند قانونگذاری در کشور را به هیچ وجه قابل قبول نمی دانند.
✓رییس جمهور در رقابتی آسان وارد مجلس خبرگان شد اما سایر مقامات عالی رتبه چون رییس مجمع تشخیص که در رقابت پنج نفری برای چهار کرسی، پنجم و از خبرگان اخراج شد و رییس مجلس که فهرستش شکست خورد توفیقی نداشتند.
✓اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو در شهرها عمدتا شکست خوردند.
✓آرای باطله معنادارترین گزینه انتخابات است.
✓ بزودی می توان اعلام کرد که مملکت رسما مال حزب اللهی هاست.
شرایط امروز کشور از دید من مشابهت بسیاری با دهه ۶۰ کشور دارد.
جامعه به یک چند قطبی هویتی دچار شده که دو سوی آن را رادیکالیسم انقلابی در بر گرفته است.
مهمترین ویژگی یک فرد یا جریان رادیکال، نگاه صفر یا صدی است که در رقابت سیاسی تنها میان دو گزینه تحریم یا تغییر انتخاب می کند.
در شرایط کنونی نیز در نمودار سه گزینه ای کشور که دو سوی آن با پیشرانی رادیکال ها در چپ و راست مشخص شده و میانه روها در میانه آن قرار دارند،
صف بندی های اعتقادی آشکاری در حال شکل گیری است.
تلاش برای هویت سازی درون گروه ها و دگرسوزی و دگرگریزی و خالص سازی در ادبیات و کارگزاران در هر دو طرف از مختصات بارز این رادیکالیسم است.
یک طرف، تلاش برای حذف دیگری از عرصه حاکمیت و دیگری تحریم و مشروعیت زدایی از نظام را در برنامه خود دارد و دایره این خالص سازی به اجزا و اعضای گفتمان های قبلا مشترک نیز سرایت کرده است.
امروز نه اصولگرایان سابق، در یک جبهه اند نه اصلاح طلبان پیشین و جریان شناسی سیاسی کشور در حال پوست اندازی جدیدی است.
پیشینه این شرایط را می توان در چالش های هویتی ابتدای انقلاب ردیابی کرد که گروه های مشارکت کننده در فرایند پیروزی، به دنبال نقش و سهم خود در مدیریت آینده کشور و حذف دگرهای هویتی خویش بودند. این شرایط با آغاز جنگ تحمیلی به محاق رفت و با آغاز دوران سازندگی و حاکمیت گفتمان توسعه با میانداری میانه روترها به سردی گرایید در حالی که در بطن خود این چالش هویتی را همچنان حمل می کرد.
دوم خرداد ۷۶ پیام آشکاری مبنی بر احیای رادیکالیسم چپ و تلاش برای تجدید نظر در بنیان های هویتی انقلاب بود که با بازآرایی جریانات سیاسی به دو گروه اصلی انقلابیون اصلاح طلب و انقلابیون اصولگرا شکل تازه ای یافت و میانه روترها را گوشه نشین کرد.
در این دوره پرتنش ۸ ساله، بخش چپ رادیکال هویتی، رشد زیادی نمود که به توسعه متقابل بخش راست رادیکال و سربرآوردن در عصر احمدی نژاد منجر شد.
با نگاه به عملکرد ناکام هر دو گروه رادیکال چپ و راست فرصت برای سربرآوردن گفتمان تازه اعتدال فراهم شد. روحانی با کنار هم نهادن هر دو سر طیف رادیکال چپ و راست، گفتمان خود را معتدل معرفی نمود و جامعه که سالها در تب و تاب چالش های هویتی درگیر بود را همگرا نمود.
شکست کارکردی دولت اعتدال بار دیگر رادیکال ها را در یک هدف مشترک همگرا ساخت و هر دو بخش رادیکال دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب را به نقد اعتدال از دو منظر کاملا متفاوت کشاند که به برجسته شدن خود این دو بخش رادیکال منجر شد.
در شرایطی که گفتمان اعتدال در سایه عدم برساخت هرگونه گفتمان تازه در دوره رییسی همچنان گفتمان غالب سیاسی کشور بود، شکست دولت اعتدال به رقابت میان رادیکال ها ترجمه و در غیاب رادیکال های چپ در انتخابات، عملا به حاکمیت رادیکال های اصولگرا تعبیر شد.
این بخش هویتی با توسعه ادبیات سیاسی خود مبنی بر یکدست تر نمودن عرصه حکمرانی و خالص سازی هویتی و جریانی، موفق شد گفتمان اعتدال و افراط را تثبیت نموده در ضدیت با آن بخش های میانه روتر اجتماعی و سیاسی را به همراه بخش رادیکال اصلاح طلبان و نیز اعتدال گرایان از میدان رقابت خارج سازد و در غیاب یا انفعال ۶۰ درصد مردم، رادیکالیسم را دوباره احیا کند.
بی تردید باید منتظر ماند و سرنوشت خالص سازان و چالش های گفتمانی و عملکردی آنان و دستاورد این گفتمان را در میدان واقعی به تماشا نشست. دستاوردی که ممکن است به تغییر در ساختار حکمرانی یا چالش در کف خیابان یا بازگشت اعتدال خواهان نیز منجر شود.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#انتخابات
#رادیکالیسم
#نئورادیکالیسم
#مجلس_دوازدهم
کانال خط سبز
https://eitaa.com/sabzkhat
این یادداشت را ۱۴ آبان ۱۴۰۲ نوشته بودم. بازخوانی آن پس از انتخابات مجلس خالی از لطف نخواهد بود. 👇👇
آنتی اسکلیسم
ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت. (شهید بهشتی)
نگویید انقلاب برای ما چه کرده؟ بگویید ما برای انقلاب چه کرده ایم؟ (شهید رجایی)
سالها بسیاری از نیروهای انقلابی با تلقی ضرورت خدمت صادقانه و خالصانه و بدون مطالبه هرگونه اجر مادی پای کار نظام بوده و همچنان ایستاده اند. اینان، گاه جان خود یا فرزندان شان را در راه انقلاب داده اند یا اموال خود را بخشیده اند یا از آبروی خویش برای تقویت نظام هزینه کرده اند و عمدتا کمترین خواسته ای نیز نداشته و حتی همچنان خود را بدهکار به امام و انقلاب می دانند.
این تلقی در گذر چهل و پنج ساله انقلاب و بویژه با ورود به گام دوم انقلاب و تحویل عرصه های بیشتری از مدیریت سیاسی و اجتماعی کشور به جوانان انقلابی با خوانشی جدید از سوی گروهی از آنان مواجه شد که می تواند آینده تحولات نظام را تعیین کند.
در خوانش قدیمی، نیروی انقلابی خود را جان فدای انقلاب می دانست و پس از حل هر بحران به شرایط پیش از بحران بازگشته و بدون توقع کار را به مسوولان اجرایی می سپرد.
در خوانش جدید، این بازگشت به وضع پیشین، منجر به ناکارآمدی مستمر نظام و سلطه غیرانقلابی ها بر امور اجرایی تلقی شده که نتیجه ای جز ذبح انقلاب و ارزشهای آن نداشته است.
آنان، به تعبیر امروزی خود، اسکل نظام تلقی می شدند که فقط زحمت حل بحران را برعهده داشته پس از آن بدون دریافت پاداشی شایسته ولو پاداشی معنوی، میدان را به رقبا که از دید بسیاری شان عامل بروز بحران بوده اند واگذار می کرده اند.
نوانقلابیون جوان، این روزها با ادبیات جدید خود، مکتب جدیدی ساخته و پرچم آنتی اسکلیسم را برافراشته اند تا از حق و سهم خود در دفاع از نظام بهره مند شوند.
نوانقلابیون گام دومی، امروز صریحتر از هر زمان و با تهدید به عدم تکرار حمایت خود، دنبال سهم خود از نظام اند حتی اگر اسمی از سفره نظام نبرند یا آن را به دفاع از ارزشهای بنیادین نظام پیوند دهند.
شاید شروع شفاف و صریح این فاش گویی را بتوان در بیانیه تصویری آقای شهبازی مجری طنز یک برنامه تلویزیونی ردیابی کرد که با انتقاد از بازگشت برخی مجریان قدیمی، خواهان خالص سازی تلویزیون از وجود غیرخودی ها و عملا واگذاری رسانه به کسانی شد که در چالش ۱۴۰۱ هزینه پرداخته بودند، تعبیری که پیش از آن با توصیه به جمع کردن و رفتن از ایران از سوی مجری خانم شبکه افق بیان شده بود.
گام بعد را نظریه پردازان خالص سازی برداشته و با تئوریک سازی سهم خواهی از نظام، آن را ضرورتی تاریخی برای نجات انقلاب خواندند.
مطالبه میدانی این درخواست نهادینه شده به سرعت در واکنش چندتن از جوانان انقلابی در مواجهه با وزیر علوم، مشاهده شد که مدیریت فضای دانشگاه را حق و سهم خود بابت کمک به حل چالش ۱۴۰۱ می دانست.
پس از آن نیز مواجهه تلخ پدر شهید عجمیان در تلویزیون، ابزاری برای خالص سازان و نوانقلابیون شد تا بار دیگر سهم خود را از مدیریت نظام مطالبه نموده این بار، در مخالفت با دعوت از چندتن از اصلاح طلبان به رسانه ملی با صراحت اعلام کنند که مملکت مال حزب اللهی هاست.
از نظر من، چنین مطالبه ای نه تنها ناپسند نبوده و مغایرتی با اخلاص در عمل از یکسو و جدیت در احیای ارزشهای انقلاب ندارد که برعکس، یک گام جدید و روبه جلو در این فرایند است.
شفاف شدن مطالبات در امر حکمرانی یکی از اصول بنیادین حکمرانی شایسته است که بر اساس آن می توان مطالبات گروه ها و تفکرات مختلف را در قالب نهادهای مدنی و سیاسی قانونی، سازماندهی نموده به تناسب وزن هر گروه، سهم واقعی شان را از قدرت تعیین و در قالبی مدنی و نظام مند تسهیم کرد.
من شخصا ایده آنتی اسکلیسم که مختص به بخش کوچکی از جمعیت بزرگ حامیان همیشگی نظام اند را یک فرایند روبه جلو در راستای احیا و تقویت مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی در بستر گام دوم انقلاب می دانم که می تواند حامیان احیای ارزشهای نظام را با هر میزان از گستردگی تجمیع نموده به جای ادعای اکثریت -که پیش از این در انحصار بخشی از اصلاح طلبان بود-، وارد فرایند گفتگوی مردمسالارانه نماید و به اندازه سهم واقعی شان از جامعه، میز مسوولیت ببخشد و از موضع نقد مستمر از بالا، به عرصه پاسخگویی متقابل رهنمون شود.
به گمانم انتخابات مجلس پیش رو فرصی طلایی برای تحقق این ایده و گرفتن ۲۹۰ صندلی مجلس و ایجاد یک قوه مقننه سوپرانقلابی است بویژه اگر ردصلاحیت ها امکان ارزیابی دقیقی از میزان نفوذ گروه ها و اندیشه ها فراهم نکند.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#آنتی_اسکلیسم
#جوان_انقلابی
#گام_دوم
#سوپرانقلابی
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat