gahname-1-www.nooralsadegh.ir.pdf
427.2K
📒 #فصلنامه_و_مجلات
🏵فصلنامه #نور_الصادق شماره ۱
📆 تاریخ چاپ: ۱۳۸۵
🔹بررسي شرايط عمومي دوران امامت امام ششم علیه السلام
✅انحرافات زمان امام صادق علیه السلام (مکتب و مسلک رأی و #قیاس و #استحسان و #اخباری_گری و #تصوف و...)💯
🔸#بايزيد_بسطامي كیست⁉️
✅#سقای_امام_جعفر_صادق علیه السلام ياسقای جعفر كذاب‼️
✅#بايزيد از منظر #علماء_شیعه 💯
🔸طريق حق در #سیر_و_سلوك
از منظر آيت الله صافي اصفهاني ره
🔹دست خط مرحوم آيت الله حاج شیخ حسن صافي اصفهاني پیرامون بايزيد بسطامي
🔸سخنان آيت الله صافي اصفهاني پیرامون #علم
🚥🚥🚥🚥🚥
🎯اهداف #مؤسسه_فرهنگي_امام_صادق علیه السلام
🔅احیای آثار و مبارزات امام صادق و ائمه علیهم السلام با #اهل_تصوف_و_بدعت
🔅 معرفي شخصیت و احیای آثار شاگردان حقیقی امام صادق علیه السلام
🔅تبیین و ترويج #عرفان_حقیقي و ابطال #عرفان_التقاطي و انحرافي
🔅معرفي #شخصیت_علمي_و_عرفاني آيت الله صافي اصفهاني و رفع شبهات
🔅 معرفي #هنر و #هنرمندان_اسلامي♨️
🆔 @safiresheytan🕸
🚦 #نشان_راه
🌸 میرزا #حبیب_الله_خویی
#تجلی_منحوس #حزب_شیطان
🔆 مرحوم علاّمه خويی ـ مؤلّف کتاب "منهاج البراعة" در شرح نهج
البلاغــة ـ بعد از نقل مطالبی درباره حقانیت بت پرستی قوم نوح از "#ابن_عربی " و "#قيصری" می فرمايد:
❀•┈••❈✿✿❈••┈•❀
👺«اين خلاصه کلام اين دو پليدِنجس ونحس بود. ♨️
🔹اين دو نفر در آن
کتاب از اينگونه سخنان بسيار گفته اند، و انسان تيزبين بايد تأمل و
ّدقت نمايد که؛
❌چگونه اين دو نفر، باطل را به صورت حق جلوه داده،
وکلام خداوند را ـ با نظرات و خيالات پوچ و فاسد خويش ـ بر طبق
عقايــد باطل خود برگردانده اند،
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🔻در حالی که پيامبر بزرگوار فرموده اند :
🔹"هر کس قرآن را بر اساس رأی و نظر و دلخواه خود
تفســير نمايد، جايگاه و نشــيمنگاه خويش را در دوزخ آماده نموده
اســت."
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
❌به جان خودم قسم می خورم که اين دو نفر ... حزب و گروه
شــيطان و دوستان وهمراهان بت پرستان و بندگان طاغوتند‼️
❌هدف ومقصود ايشــان جز ↪️
👈تکذيب پيامبران وبينات و برهان های رســولان الهی،
👈و از
بين بردن پايه و اســاس اسلام و ايمان،
👈و باطــل نمودن تمــام شــرايع و اديان
آســمانی،
👈و رواج دادن #بت_پرستی،
👈وبالا
بردن سخنان #کفر،
👈و پايين کشيدن کلمه
خداوند
هيچ چيز ديگری نبوده اســت...
❀•┈••❈✿✿❈••┈•❀
⚠️بــا تمام اينها، تعجب در اين اســت که
ايشان گمان می کنند که خودشان موحّد
و #عــارف کاملند و ديگران در پرده مانده
و حق را نشــناخته اند‼️
🔮برخی از ايشــان
بالاتــر رفتــه و ادّعــای #ولايــت_قطبيه
نموده انــد،
🔮و برخی نيز ادّعــای #الوهيت
و #ربوبيــت کرده انــد
🔮و گمــان دارند که
خدايشان در ايشــان #تجلی نموده، و در
شکل و #شمايل_منحوس آنان ظاهر شده
است😂.
💥 #ابن_عربی در فتوحاتش می گويد:
"خداونــدبارها برای من تجلی
نمود و به من گفت بندگان مــرا نصيحت کن"‼️
💥و
#بايزيد_بســطامی می گويد:
"منزهم من! چقــدر والامرتبه هســتم! و معبودی جز
من نيســت".
💥و #حلاج می گويد: "در جبّه
و لباس من جز خدا نيســت!" و می گويد:
"من حقم، و من خدايم!"
--------------------------
📚شرح نهج البلاغة، علامه خويی، ج۱۳ص ۱۷۷
📌به نقل از مجله سمات شماره۵
🆔 @safiresheytan🕸
🔥 #سنگ_راه
🔮 #بایزید_بسطامی
#راهزن_قافله
🕋 بایزید مردی را دید که به #حج می رود به وی گفت؛ چقدر پول داری⁉️
گفت : دویست درهم .
💰بایزید گفت: آن را به من بده و ۷ بار دور من بگرد که حج تو این است آن مرد نیز چنین کرد و بازگشت...‼️
---------------------
📚 تذکره الاولیاء عطار نیشابوری ص ۱۴۳
📌به نقل از ادوار تاریخ تصوف ج۱ ص۲۳۵
🆔 @safiresheytan🕸
#رد_صوفیه
(#رد_طریق_النجاه_عن_بعض_الشبهات)
#محمد_جعفر_بهبهانی ( #کرمانشاهی)
📚معرفی اجمالی :
✍از مرحوم محمد جعفر بهبهانی فرزند ارشد محمد علی بهبهانی (صاحب خیراتیّه) سه کتاب در ردّ صوفیه باقی مانده است.
▫️فضائح الصوفیه
▫️الردّ علی الصوفیه
▫️ردّ طریق النجاه عن بعض الشبهات(کتاب حاضر)
🔹کتابچه پیش رو ، ردیه ای بر رساله" طریق النجاه عن بعض الشبهات" است که به احتمال زیاد نوشته علی بن محمد شیرازی می باشد.
🔖از کتاب طریق النجاه نسخه ای در دست نیست اما بر اساس گزارشاتی که مرحوم بهبهانی در همین کتاب از آن نقل کرده، می توان دریافت که مولف طریق النجاه، در صدد دفاع از #تصوف_شیعی بوده و سعی داشته باورهای صوفیان بالاَخصّ فرقه #نعمت_اللهیه را با ظواهر شریعت تطبیق دهد و به شبهه #شریعت_گریزی صوفیه پاسخ دهد.
از اینرو مرحوم بهبهانی نیز در نقد طریق النجاه، بر تضادّ سخنان صوفیان با #شریعت_اسلامی تاکید فراوان دارد .
🔸مرحوم بهبهانی ابتدا عبارتی از کتاب مزبور را آورده و سپس به اختصار آن را مورد نقد وبررسی قرار می دهد .
🔹مصحّح کتاب نیز در پاورقی ها، با استفاده ازآثار استاد #حسن_میلانی به ارائه شواهد بیشتر وتکمیل مباحث، پرداخته تا بر اتقان مطالب افزوده شود.
🔻نویسنده، دلیل تالیف خود را اینگونه توضیح داده است؛
🗯بعض از مومنینِ تجار بلد کرمانشاهان کتاب کوچکی که نام او "#طریق_النجاه_عن_بعض_الشبهات" بود و از بعض روساء #اهل_تصوف بود، نزد حقیر آورده یکی دو شب به او نگاه کردم، آنچه به نظر آمد بر او نوشتم.
✅نگارنده ابتدا، در واکنش به کلام صاحب طریق النجاه که گفته(مولوی علیه الرحمه) به نقد #مولوی وکتاب #مثنوی می پردازد.
آنجا که ابن ملجم وحضرت علی را هر دو اهل نجات می شمرد :
▫️آلت حقی تو، فاعل دست حق
▫️کی زنم بر دست حقطعن ودقّ
▫️لیک بی غم شفیع تو منم
▫️مالک روحم نه مملوک تنم
💥هیچ فرقه ای نیست که هم حضرت امیر را خوب بداند وهم ابن ملجم را.
💥بنا برگفته #مولوی جناب سیدالشهدا علیه السلام، باید #یزید و ابن زیاد و عمر سعد و #شمر را نیز #شفاعت کند به همان جهتی که حضرت امیر،شفاعت #ابن_ملجم را می کند.
💥پس این #عزاداری یعنی چه؟! این سر و سینه زدن و گریه کردن برای چه؟!
با اینکه قاتل و مقتول به امر خداوند هر دو در بهشت اند‼️
✅در بخش دوم ، مولف به تمجید صاحب طریق النجاه از کتاب #بستان_السیاحه مستعلیشاه شیروانی واکنش نشان داده و به بررسی مساله #المجاز_قنطره_الحقیقه و #عشق_مجازی در آن کتاب و تعشق حاجی شیروانی با #پسربچه_های_امرد می پردازد که در توصیف خوشگلی آنها ، چه سخنانی گفته است‼️
🌀سپس نظر خود را درباره #حدیث_عشق " من عشق وکتم وعفّ ومات ، مات شهیدا" اعلام کرده است:
⚠️این خبر از مرویّات شیعه نیست.بلکه آن را به اهل سنّت نسبت میدهند و علمای امامیه منکِر صحّت این حدیث اند.
❌ #مستعلیشاه_شیروانی ۴ تن از علما اَعلام را به خاطر اینکه از #صوفیه انتقاد کرده اند، تخطئه می کند ؛
۱.علامه حلی ۲. مقدس اردبیلی ۳.علامه مجلسی ۴. سید مرتضی رازی
✅نویسنده به ادعای صاحب طریق النجاه مبنی بر التزام #مشایخ و #اقطاب به شریعت واینکه بدون رعایت واجبات وترک محرمات کسی نمی تواند #قطب گردد، پاسخ می دهد و در ردّ آن به یک مورد اکتفا می کند؛
❌ #شمس_تبریزی که مرشد ملّای رومی بوده عاشق پسر بچه فرنگی می شود وبا وی #شطرنج_بازی و #قمار می کند با اینکه #حرمت_شطرنج به روایات متواتر واجماع شیعه ثابت است.
✅نگارنده در بخش چهارم برای نقض ،ادّعای صاحب طریق النجاه مبنی بر مطابقت #اعتقادات_مشایخ_صوفیه با عقائد اهل بیت علیهم السلام،به نقد وبررسی #داستان_موسی_و_شبان می پردازد که ملّای رومی طیّ آن، داشتن عقائد صحیح را بی اهمیت جلوه می دهد.
🌟(مطالعه این بخش را به کلیه علاقه مندان توصیه می نمائیم.)
✅در تتمه کتاب ، مولف به بررسی۷ نفر از #اقطاب_سلسله_نعمت_اللهی پرداخته و انحرافات اعتقادی واخلاقی مشایخ #شاه_نعمت_الله_ولی را بررسی نموده است.
👈 #معروف_کرخی
👈 #جنید_بغدادی
👈 #عبدالله_یافعی
👈 #احمد_غزالی
👈 #حسن_بصری
👈 #داوود_طائی
👈 #بایزید_بسطامی
❌چشمِ شاه نعمت الله روشن باد به این نحو مقتدا ها‼️
💠🔅💠🔅💠🔅💠
نویسنده در پایان متذکّر می شود :
⚠️اگر انسانی طالبِ دین و ایمان است باید بدون غَرض ومَرَض، کردار وگفتار ائمه معصومین را ملاحظه کند والّا هر چه بگویی یا بنویسی برای مردمی که حالشان را خداوند علیّ اعلا فرموده: سواءُ علیهم اَ انذرتَهم ام لا تُنذِرهم لایومِنون فایده ندارد‼️
#کتاب #کلیات #فارسی #قرن۱۲
🆔 @safiresheytan🕸
🚦#نشان_راه
🌸 ح. ف /بهمن ۱۳۳۶
#تحریفچیان #واژگونه_خوانی
✴️صوفیان برای اینکه جریان #تصوف را به زور وارد اسلام نمایند، علاوه بر لکّه دار کردن #رجال_دین، در #تاریخ نیز دست برده و #لغت را هم دستکاری کرده اند.
⬅️مثلاً میگویند :
صوفی از صُفّه مشتق است(تاخود را به اصحاب صفّه منتسب کنند) در صورتی که از صفّه، صفّیّ مشتق خواهد شد نه صوفی ...
📛صوفیه برای آنکه به این مرام، صورت حقّانی بدهند، از #تحریف در تاریخ و یا علم الرجال و یا لغت و... فروگذار نکرده اند،
⬅️وقتی که میگوئیم :
🔘#بایزید_بسطامی تاریخ تولد و وفاتش طوری است که نمی تواند بنا به ادّعای شما درک زمان حضرت صادق علیه السلام را کرده باشد و #سقائی آن حضرت را نموده باشد.
🔘وبر فرض که چنین باشد، سقای حضرت صادق بودن، سعادتی برای شخص به بار نمی آورد،چنانچه #انس_بن_مالک هم دربان حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم بود عاقبتش به آن وخامت و شقاوت گرائید .
❌می گویند: دو بایزید بسطامی است ‼️
👹 واین (بایزید) همان کسی است که میگوید ۳۰۰ پیر را خدمت کردم که همه کافر از دنیا بیرون رفتند با اینکه متصوفه افکار و اعمال پیران خویش را صحیح میپندارند.
⬅️ یا موقعی که گفته میشود،
⚠️توقیعی برلعن #منصور_حلاج از ناحیه مقدسه امام زمان صلوات الله علیه ،شرف صدور یافته،
❌می گویند: دو منصور حلاج بوده است و هکذا دیگران.
⬅️ یا اینکه اغلب #سلاسل تصوّفی، خرقه خود را به #معروف_کرخی و از آنجا به حضرت ثامن الائمه علیه السلام می رسانند، در صورتی که معروف کرخی در سال ۲۰۰هجری یعنی سه سال قبل از شهادت حضرت رضا علیه السلام فوت کرد و به تصدیق خودشان، وجود دو قطب در یک زمان ممکن نیست.💯
👈اگر معروف در زمان حضرت رضا علیه السلام قطب نبود که حقِ دادنِ #خرقه به زیر دستِ خود را نداشت.
👈و اگر قطب بود ، که وجود دو قطب در یک زمان امکان ندارد.
👈و اگر بعد از وفات حضرت این کار را کرده، که معروف زنده نبوده.
❇️ این است که آنان را در مطالب مختلف مضطرب می بینیم.
---------------
📚مقدمه کتاب تحفه الاخیار .چاپ دوم.
🆔 @safiresheytan🕸
📝 #تحلیل
💬 براندازی اسلام با شعار وحدت وجود
🖌به قلم علامه #مرتضی_رضوی
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
🚨از زمان #حسن_بصري و #ابوهاشم_كوفي تا حوالي سال ۱۲۰ هجري هيچ صوفي صريحاً به #وحدت_وجود معتقد نبود. صوفيان اين دوره تقريباً همگي از مردمان عرب زبان با تبار عربي (غير از حسن بصري كه تبار به مسيحيان غير عرب مي رساند)، بودند. اين دوره را بايد #دوره_اول_تصوف_عربي ناميد و پس از محي الدين را #دوره_دوم_تصوف_عربي.
☯ از حوالي سال ۱۲۰ سيل جريان انتقال جوكيات هندي، عقايد برهمائي ، بودائي و هندوئي از ناحيه #خراسان_بزرگ به ممالك اسلامي شروع شد و روز به روز «وحدت وجود» به زبان ها افتاد. حدود يك قرن طول كشيد كه گوش ها و روح اجتماعي به آن عادت كند و ابراز اين باور خلاف واقعيت، نشان از ديوانگي تلقي نشود.
#بايزيد_بسطامي (ف ۲۶۱) فرازترين بلندگوي آن شد، در زمان #جنيد_بغدادي (ف ۲۹۸) يكي از باورهاي پر نفوذ در جامعه سنيان گشت و اصطلاح بي معني «شرك در وجود» ساخته شد و رواج يافت.
❌#همه_چيز_خدائي در مقابل #تك_خدائي به سرعت پيش رفت و «توحيد» كه صيغه مصدر از باب تفعيل است به معني «يكي كردن همه اشياء هستي » معني شد. يعني درست نقيض معنائي كه از مبعث پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)تا سال ۱۲۰ هجري به كار رفته بود.♨️
❇️ بدين ترتيب لفظ #توحيد در جامعه عيني و تاريخي مسلمانان به دو كاربرد كاملاً متضاد به كار رفته است:
1⃣ توحيد: يكي دانستن خدا در اعتقاد، و نفي الوهيت از هر چيز غير از خدا.
لفظ «متعدي » توحيد، در اين كاربرد، «يكي كردن خدا در اعتقاد» است. نه يكی كردن وجود خارجي.
2⃣ توحيد: يكي كردن خدا در عينيت و عرصه وجود خارجي.
❇️و « #شرك» در مقابل دو كاربرد بالا، به شرح زير مي شود:
1⃣ شرك: چيزي يا كسي را در الوهيت شريك خدا دانستن.
2⃣ شرك: چيزي يا كسي را در «وجود» شريك خدا كردن.
🔹صوفيان به شدت شعار #شرك_در_وجود را در مقابل #شرك_در_الوهيت، تبليغ كردند. آن تنفّر شديدي كه مسلمانان نسبت به چيزي به نام «شرك» داشتند وادارشان مي كرد از هر چيز، هر مفهوم، هر بو و رائحه شرك گرچه وهمي و خيالي باشد پرهيز كرده و دوري بجويند. وقتي كه صوفيان چيزي به نام «شرك در وجود» را مطرح كردند، مردم به حرف شان حساس شده وسخن شان را استماع كردند.
🔸حقيقتاً مردم نمي توانستند ميان صوفيان و عالمان (اهل فكر به معني عام) داوري كنند كه آيا آن شرك است يا اين. يا: توحيد اين است يا آن. همان طور كه در مقاله «حديث سلسلة الذهب» از مقالات مقدماتي به شرح رفت امام رضا(علیه السلام) به حمايت و پاسداري از (لا اله الا الله) برخاست و آن ماجراي عظيم را به وجود آورد تا براي همگان روشن شود؛
⚠️ آن چه صوفيان مي گويند «تجميع» است نه توحيد، كه همه چيز را جمع كرده يك جا خدا مي نامند كه هم شرك در وجود است و هم شرك در الوهيت.💯
🤔صوفيان مي گفتند: شما مي گوئيد هم خدا وجود دارد و هم مخلوق، اين شرك در وجود است‼️
✍پاسخ: هميشه اشتباه بنيادين #ارسطوئيان و #صوفيان، «اصالت دادن به ذهنيات» بوده و هست كه نتيجه اش سلب واقعيت از واقعيات، است.
☑️ «وجود» فقط يك «مفهوم محض» است مفهوم صرفاً ذهني.
... از جمله چيزهائي كه در خارج از ذهن و در عالم واقع، وجود ندارد خود همين «وجود» است [مفهوم] وجود در خارج وجود ندارد و عدم است، درست مانند «عدم» كه در ذهن قابل فرض است اما در خارج، عدم، عدم است. وجود و عدم، در ذهن متناقض اند اما در خارج «مساوي هم» هستند و هر دو «عدم»اند.
☑️وجود، مفهومي است كه ذهن آن را از موجودات خارجي انتزاع كرده و در خود جاي مي دهد و نقيض آن را عدم مي نامد. نه وجود در خارج از ذهن وجود دارد و نه عدم. آن چه در خارج وجود دارد «موجود» است نه وجود.
بلي درست است «مفهوم ذهني وجود يك مفهوم واحد است» همان طور كه «مفهوم عدم يك مفهوم واحد است» و دو نوع يا دو جور عدم نداريم اما وجودهاي خارجي كه «موجود» هستند كثيراند.
نتيجه: آن شرك در وجود كه ارسطوئيان صدرائي #صوفيان_مدرن آن را چماق كرده اند، خيالي بيش نيست و در واقعيت خارجي شرك_در_عدم است نه #شرك_در_وجود.
💠🔅💠🔅💠🔅💠
✴️#تصوف با عَلَم كردن شعار موهوم "شرك در وجود" مي رفت بنيان اسلام را بر كند و اگر به اين سير ادامه مي داد همه ممالك اسلام را به دين #جوكيان_هندي معتقد مي كرد و الغاي اسلام و قرآن را رسماً اعلام مي كرد و اساساً #زردشتيان_ايراني، تصوف را براي همين هدف با يك #برنامه_استراتژيك دراز مدت، وارد جامعه مسلمانان كرده بودند كه امام رضا(علیه السلام) آن ضربه كاري را بر اين جريان وارد كرد. تصوف پس از اين ضربه به احتضار افتاده بود كه با گذشت زمان از نو جان گرفت ليكن هرگز نتوانست براندازي اسلام را مثل سابق، هدف بگيرد و قانع شد كه به اصطلاح «قرائت ويژه اي از اسلام» باشد.
-------------
📚 مجله نورالصادق شماره ۲۵
🆔 @safiresheytan 🕸