eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
1- ‏ 12 🔴 خاك و موجودات زنده‏ «تمام موجودات زنده، به طور مستقيم يا غير مستقيم به خاك بستگى دارند. بيشتر عناصر موجود در غذاها از خاك حاصل مى‏گردند. بيشتر گياهان قسمتى از غذاى خود را از خاك مى‏گيرند. اگر زمين مانند شوره زار و سنگى بود، زندگى امكان‏پذير نمى‏گشت. از آنجا كه ضخامت خاك زراعتى زياد نيست بايستى براى نگهدارى آن ترتيب عاقلانه‏اى داد. علاوه بر خاك برگ، خاك بايد مواد كانى نيز داشته باشد. به تدريج كه گياهان نمو مى‏كنند، از كانى‏هاى خاك جذب مى‏نمايند. از مواد كانى كه جذب گياهان مى‏گردد كلسيم، فسفر، گوگرد، منيزيم و آهن را مى‏توان نام برد. خاك يكى از عوامل مهمّى است كه زندگى روى زمين را ممكن مى‏سازد. مى‏دانيد كه تمام عناصر جهان از ذرّاتى به نام اتم تشكيل موجوديت داده‏اند. دنياى اتم دنياى عجيب و شگفت‏انگيزى است. بيشتر اتم‏ها مى‏توانند با يكديگر تركيب شده مولكول‏هايى تشكيل دهند. اتم يك عنصر ممكن است با اتم‏هاى همانند خود تركيب شود. مثلًا از تركيب دو اتم اكسيژن مولكول اكسيژن تشكيل مى‏شود، و نيز ممكن است اتمى با يك يا چند اتم از عناصر ديگر تركيب شود و مولكول‏ها يا تركيب‏هاى شيميايى تشكيل دهد. يكى از شگفتى‏هاى شيمى اين است كه از تركيب دو عنصر مختلف جسم كاملًا متفاوتى با خواص تازه پديد مى‏آيد. ئيدروژن كه بسيار قابل اشتعال است با اكسيژن تركيب مى‏شود و از تركيب آنها آب به وجود مى‏آيد! از تركيب گاز سمّى كلر با سديم كه فلزّ سمّى نرم و نقره‏فامى است نمك طعام پديد مى‏آيد! قند از عناصر كربن، ئيدروژن و اكسيژن تركيب يافته است. هر مولكول قند داراى 12 اتم كربن، 22 اتم ئيدروژن و 11 اتم اكسيژن است!» راستى انسان در برابر عظمت قدرت حق كه تجلّى در آفرينش موجودات دارد غرق در شگفتى و حيرت مى‏شود و نمى‏داند چگونه اعجاب خويش را بازگو كند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 164 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 13 🔴 اقيانوس‏ها و عناصر آب‏ «نزديك نيمى از عناصر طبيعى روى زمين را مى‏توان در اقيانوس‏هايى يافت كه هفت دهم روى اين سيّاره را پوشانده‏اند. ميلياردها تن از مواد معدنى را رودها همه سال شسته با خود به اقيانوس‏ها مى‏ريزند. سه متر مكعب آب دريا، كه كافى است اتاق كوچكى را به ارتفاع 4/ 30 سانتى‏ متر پر كند شامل مقادير زير از عناصر مختلف است: 5/ 42 گرم از 40 عنصر گوناگون، از آن جمله طلا، مس، واناديوم و يُد. 5/ 42 گرم استرونسيوم. 207 گرم برم. 312 گرم بيكربنات سديم (سديم، هيدروژن، كربن و اكسيژن). 72/ 2 كيلوگرم سولفات پتاسيم (پتاسيم، گوگرد و اكسيژن). 26/ 4 كيلوگرم سولفات كلسيم. 33/ 16 كيلوگرم نمك‏هاى منيزيوم كه شامل تقريباً 08/ 4 كيلوگرم منيزيوم است. 37/ 84 كيلوگرم نمك طعام معمولى يعنى كلرور سديم. با اين همه موادّ معدنى موجود در اقيانوس جاى شگفتى نيست كه 8000 نوع گياه و 000، 200 نوع جانور در اقيانوس زيست مى‏كنند! از اقيانوس نه تنها سالى در حدود سى ميليون تن ماهى گرفته مى‏شود، بلكه از آن عناصرى مانند يُد، برم، منيزيوم و به ويژه نمك به دست مى‏آيد.» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 165 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 14 🔴 زمين و عناصر آن‏ «زمين مانند هوا و اقيانوس خواص مشخّصى دارد كه معلول فراوانى و نوع و چگونگى تركيب عناصر تشكيل دهنده آن است. ولى هرگاه زمين، هوا و دريا به نحوى از يكديگر جدا شوند ديگر حيات بر روى سيّاره ما وجود نخواهد داشت. وجود حيات در سيّاره ما وابسته به مبادله مداوم عناصر اين سه جزء زمين است. عناصر بسيارى را كه آب از زمين شسته با خود به اقيانوس مى‏ريزد، جوّ همراه باران به زمين باز مى‏گرداند. مبادله اكسيژن و انيدريد كربنيك و نيتروژن از آن پيچيده‏تر ولى مداوم‏تر است. كليد اصلى اين مبادله فتوسنتز است كه به وسيله گياهان سبز با استفاده از نور خورشيد انجام مى‏گيرد. در اين عمل انيدريد كربنيك و آب به اكسيژن خالص و هيدرات‏هاى كربن مبدل مى‏شود. هيدرات‏هاى كربن كه مركّب از كربن، ئيدروژن و اكسيژن است، جزء عمده گياه و منبع اصلى خوراك ما را تشكيل مى‏دهند. اكسيژن كه به اين طريق آزاد مى‏شود، ذخيره اكسيژن جوّ را ترميم مى‏كند. گياهان براى رشد به عناصر ديگرى نيز احتياج دارند. آنها عناصر مهمّى مانند فسفر، پتاسيم، آهن و يُد را از خاك يا از دريا مى‏گيرند. نيتروژن به خصوص براى رشد گياه ضرورى است، ولى با وجود اين كه هوا شامل ميلياردها تن نيتروژن است، اين عنصر از نظر شيميايى چندان فعّال نيست و معدودى از موجودات زنده مى‏توانند مستقيماً از آن استفاده كنند. گياهانى مانند شبدر و باقلا استثناءً مى‏توانند نيتروژن خود را به يارى باكترى‏هاى نيتروژن گير كه بر غده‏هاى روى ريشه آنها زندگى مى‏كنند جذب كنند و تحليل برند. اين دسته از گياهان آن قدر نيتروژن مى‏گيرند، يعنى آن را به تركيبات قابل استفاده تبديل مى‏كنند، كه هم براى مصرف خود آنها كافى است و هم براى ترميم ذخيره نيتروژن خاك كه گياهان ديگر مصرف كرده‏اند! جانوران از گياهان تغذيه مى‏كنند و تركيبات نيتروژن دفع مى‏كنند كه زمين را حاصلخيز مى‏سازد و قسمتى از آن نيز تجزيه شده و به صورت نيتروژن خالص به جوّ باز مى‏گردد.» «1» «اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود، از قدرتى بى‏نهايت، وجودى آگاه و منبعى كريم سرچشمه دارد، كه انبياى عظامش در سايه وحى، انسان را به او هدايت نموده و از اسما و صفاتش قلوب را آگاه كرده تا در تمام شؤون حيات دست به دامان رحمتش زنند و آنچه هست از او دانند و هر حركت و حالى را بر وفق خواسته او از خود بروز دهند، كه راهى براى رسيدن به سعادت و كمال و بهشت عنبر سرشت و به دست آوردن رضايت دوست جز اين نيست و به غير اين مسير و ذوق و شوق باطنى نسبت به معشوق حقيقى دست نمى‏دهد، ذوق و شوقى كه مايه حقيقى و سرمايه واقعى انسان در دنيا و آخرت است. از وجود مقدس حضرت رسالت پناه، خاتم انبيا، گل سرسبد موجودات، مَجلاى اتم، سرور امم، نقل شده كه: الإيمانُ كُلُّهُ ذَوْقٌ وَشَوْقٌ. ذات ايمان همه مزه و خوشى است. زاهدى را كه ذوق و خوشى و مستى نباشد، او را مرده بايد دانستن اگر چه زنده نمايد؛ زيرا جان حقيقى ندارد. عكس جان است كه بر وى زده است و او را زنده مى‏دارد، چنانكه آفتاب در خانه‏اى تابد و خانه را روشن دارد، جاهلان پندارند كه آن روشنى از خانه است، ندانند كه مستعار است 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 166 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 15 🔴 عجايب دنياى اتم‏ «اتم ذرّه بسيار ريزى است كه با چشم ديده نمى‏شود. اتم‏هايى كه تا كنون شناخته شده تعدادشان در حدود يكصد نوع است. بين آنها تنها اتم كربن است كه موجب بقا و ادامه زندگى بشر مى‏باشد. اين اتم در تركيب سلول‏هاى زنده بدن وجود دارد و بنا بر معلومات اخير دانشمندان دوام و بقاى زندگى در جهان هستى بدون آن مقدور نيست. از اتم‏هاى كربن كه در عالم لايتناهى موجود است يكى را كه در بدنمان وجود دارد مانند اتم «كروموزم» كه نطفه آدمى است اختيار مى‏كنيم. اين اتم ريزترين مادّه‏اى است كه پس از بارورى زن به جنين منتقل و سبب وراثت طفل خواهد شد و در يكى از سلول‏هاى بدن نوزاد مستقر مى‏شود. هيچ كس نمى‏داند شكل ظاهرى اتم كربن چگونه است و معلوم نيست به چه چيز شباهت دارد؛ زيرا به طورى كه ذكر شد به حدّى ريز است كه با چشم ديده نمى‏شود، ناچار بايد آن را طور ديگر تحت مطالعه و دقت قرار دهيم. ذرّات متشكّله اتم هر چه بوده باشند، خود آن كوچكترين جزء متشكّله آن است. طرز ساختمان كليه اتم‏ها مانند اتم هيدروژن، اكسيژن، كربن، طلا، اورانيوم تقريباً يكسان است و تمامى آنها از ذرّات خيلى ريزى كه ساختمان اصلى آنها را تشكيل داده درست شده است. هر اتم بر سه جزء بخش مى‏گردد: پروتون كه داراى قوه الكتريسيته مثبت، نوترون داراى الكتريسيته خنثى، الكترون داراى قوه منفى است. ساختمان اصلى اتم‏ها با تفاوت كم همسانند. در مركز هر اتم يك هسته وجود دارد كه از «پروتون» و «نوترون» تشكيل گشته و اين دو سخت به هم پيوسته‏اند. در قسمت برونى اتم الكترون‏ها مى‏باشند كه متّحد الشكلند و مانند منظومه شمسى كه به دور خورشيد مى‏گردد در حركت و چرخشند! وجه اختلاف و تمايز اتم‏ها از تعداد اجزايى كه در ساختمان آنها به كار رفته معلوم و مشخص مى‏گردد. مثلًا اتم ئيدروژن فقط يك پروتون دارد، و اتم هليوم داراى دو پروتون است. همينطور كه طبقه بندى يكصد نوع اتم‏ها، بالاتر مى‏رود تعداد پروتون و نوترون هر كدام بيشتر خواهد بود. اتم كربن كه جزء طبقه ششم است داراى شش پروتون و شش نوترون است و به دور هسته آن شش الكترون در حركتند. هسته اتم و الكترون‏هاى آن چون داراى شارژِ (بارِ) قوه مثبت و منفى مى‏باشند يكديگر را به سوى خود مى‏كشانند. اتم كروموزم (نطفه انسانى) نيز داراى چنين خاصيتى است. هر اتم به خودى خود نمى‏تواند بخش و تفكيك گردد. جريان عمل در هسته اتم به طور متفاوت صورت مى‏گيرد و در آنجا پروتون‏ها كه داراى شارژ مثبتند به هم فشار مى‏آورند و از هم دور مى‏شوند. متخصصين هنوز ندانسته‏اند چه علت و موجبى باعث فشردگى و دورى جستن پروتون‏ها از همديگر مى‏شود. الهيّون در جواب اين مسأله عاجز نيستند، پاسخ اين مسأله و هزاران نمونه آن در مسلك آنان يك كلمه است كه همه چيز و همه حقايق در همين يك كلمه است و آن «اللّه» است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 169 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفه‌ی سجادیه انس بگیرید، دعای صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برنامه ی عامل افزایش نعمت و زوال آن َقَالَ (علیه السلام): إِنَّ لِلَّهِ [تَعَالَى] فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً؛ فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنْهَا، وَ مَنْ قَصَّرَ فِيهِ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ. امام علی علیه السلام : خدا را در هر نعمتى حقّى است، هر كس آن را بپردازد، فزونى يابد، و آن كس كه نپردازد و كوتاهى كند، در خطر نابودى قرار گيرد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ راه بقاى نعمت‌ها: قسمت اول 📜 امام عليه السلام در اين كلام نورانى اشاره به اهميت مسئله شُكر با تعبير جديد مى‌كند، مى‌فرمايد: «خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسى كه حق آن را ادا كند، آن نعمت را بر او افزون مى‌كند و كسى كه در آن كوتاهى نمايد آن نعمت را در خطر زوال قرار مى‌دهد»؛ (إِنَّ لِلّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَمَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ). «خاطَرَ» (از ماده مخاطره) به معناى به خطر افكندن است. منظور امام عليه السلام از حق نعمت، همان شكر است؛ نه تنها شكر زبانى و قلبى بلكه اساس شكر، شكر عملى است؛ يعنى از آن نعمت خداداد به نفع مظلومان استفاده كردن، صله رحم به‌جا آوردن، آلام بيماران را تخفيف دادن، تعظيم شعائر نمودن، به فكر يتيمان بودن و امثال اين‌ها. شكر نعمت‌هايى مانند چشم و گوش و عقل و هوش، اين است كه آن‌ها را در مسير اهدافى كه براى آن آفريده شده‌اند به كار بگيريم و مطابق تعبير معروف علماى اخلاق، «الشُّكْرُ هُوَ صَرْفُ الْعَبْدِ جَميعَ ما أنْعَمَهُ اللهُ فيما خُلِقَ لاِجْلِهِ؛ شكر عبارت از اين است كه انسان، تمام آنچه را خدا به او روزى داده براى آن اهدافى كه آفريده شده است صرف كند». البته شكر زبانى جايگاه خود را دارد؛ در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم : «تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ تمام شكر آن است كه انسان (از روى اخلاص و ايمان) بگويد: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ». در حديث ديگرى از امام باقر و امام صادق عليهما السلام آمده است كه نوح عليه السلام همه روز صبحگاهان و عصرگاهان اين كلمات را به درگاه خدا عرضه مى‌داشت : «أَللّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُکَ أَنَّ ما أَصْبَحَ أَوْ أَمْسى بِى مِنْ نِعْمَةٍ فِى دِيْنٍ أَوْ دُنْيا فَمِنْکَ، وَحْدَکَ لا شَرِيْکَ لَکَ، لَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الشُّكْرُ بِها عَلَىَّ حَتّى تَرْضى، وَبَعْدَ الرِّضا؛ خداوندا من تو را گواه مى‌گيرم: هر نعمتى صبح و شام به من مى‌رسد، چه دينى و چه دنيوى، چه معنوى و چه مادى، همه از سوى توست، يگانه‌اى و شريكى ندارى، حمد مخصوص توست و شكر هم از آن تو، آن‌قدر شكرت مى‌گويم تا از من خشنود شوى و حتى بعد از خشنودى». در بعضى از روايات آمده است كه خداى متعال بدين سبب او را عبد شكور خوانده است. همچنين شكر قلبى نيز جايگاه خود را دارد كه انسان واقعاً از خداوند به سبب نعمت‌هايى كه به او ارزانى داشته راضى باشد؛ ولى به هر حال شكر در صورتى كامل مى‌شود كه جنبه‌هاى عملى آن آشكار گردد. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ راه بقاى نعمت‌ها: قسمت 2 📜 از بعضى روايات استفاده مى‌شود كه علاوه بر اين‌ها انسان بايد از واسطه نعمت هم تشكر كند تا شكر او كامل گردد. در حديثى از امام زين العابدين على بن الحسين عليه السلام مى‌خوانيم: «إِنَّ اللَّهَ... يُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكُورٍ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى لِعَبْدٍ مِنْ عَبِيدِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَشَكَرْتَ فُلاناً فَيَقُولُ بَلْ شَكَرْتُکَ يَا رَبِّ فَيَقُولُ لَمْ تَشْكُرْنِي إِذْ لَمْ تَشْكُرْهُ ثُمَّ قَالَ أَشْكَرُكُمْ لِلَّهِ أَشْكَرُكُمْ لِلنَّاسِ؛ خداوند... هر بنده شكرگزارى را دوست دارد. خداوند متعال روز قيامت به بعضى از بندگانش مى‌گويد: آيا از فلان شخص تشكر كردى؟ عرض مى‌كند: خدايا! من شكر تو را گزاردم. خداوند مى‌فرمايد: به سبب آن‌ كه از او تشكر نكردى شكر مرا ادا ننموده‌اى. سپس امام عليه السلام فرمود: شاكرترين شما در برابر خدا شاكرترين شما در برابر بندگان خداست» در احاديث متعددى آمده است كه شكر هر نعمتى پرهيز از گناهان است ازجمله در حديثى از امام اميرمؤمنان عليه السلام مى‌خوانيم: «شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ الْوَرَعُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ». دليل آن هم روشن است؛ پرهيز از گناه دليل فرمانبردارى بنده است وفرمانبردارى، بهترين تشكر به پيشگاه بخشنده نعمت‌هاست. در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم كه ابو بصير از حضرت سؤال كرد: «هَلْ لِلشُّكْرِ حَدٌّ إِذَا فَعَلَهُ الْعَبْدُ كَانَ شَاكِراً؛ آيا شكر حد نهايى دارد كه هرگاه بنده‌اى آن را انجام دهد شاكر محسوب شود؟» امام عليه السلام فرمود: آرى. ابوبصير سؤال كرد: آن كدام است؟ امام عليه السلام فرمود: «يَحْمَدُ اللَّهَ عَلَى كُلِّ نِعْمَةٍ عَلَيْهِ فِي أَهْلٍ وَمَالٍ وَإِنْ كَانَ فِيمَا أَنْعَمَ عَلَيْهِ فِي مَالِهِ حَقٌّ أَدَّاهُ وَمِنْهُ قَوْلُهُ جَلَّ وَعَزَّ (سُبْحانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ)؛ انسان در برابر هر نعمتى كه خدا به او داده؛ خواه در خانواده‌اش باشد يا در اموالش، او را شكر مى‌گويد و اگر حقى در اموال او در نعمتى كه به وى داده شده، باشد، آن را ادا مى‌كند و از آن جمله است گفتار خداوند متعال كه مى‌فرمايد: «(انسان به هنگام سوار شدن بر مركبى بگويد:) منزه است خداوندى كه آن را مسخّر ما كرد و (اگر لطف خدا نبود) ما نمى‌توانستيم در كنار آن قرار بگيريم». اين بخش از كلام حكيمانه را با حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام درباره آخرين مرحله شكرى كه از انسان امكان‌پذير است پايان مى‌دهيم. آن حضرت مى‌فرمايد: «أوْحَى اللهُ تَعالى إلى مُوسى عليه السلام: يا مُوسى! أُشْكُرْني حَقَّ شُكْري. فَقالَ : يا رَبِّ كَيْفَ أشْكُرُکَ حَقَّ شُكْرِکَ وَلَيْسَ مِنْ شُكْرٍ أشْكُرُکَ بِهِ إلّا وَأنْتَ أنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ؟ فَقالَ: يا مُوسى! شَكَرْتَني حَقَّ شُكْري حينَ عَلِمْتَ أنّ ذَلِکَ مِنّي؛ خداوند به موسى وحى فرستاد كه اى موسى! حق شكر من را ادا كن. موسى عرض كرد : چگونه حق شكر تو را ادا كنم در حالى كه همين نعمت توفيق شكرگزارى، نعمت ديگرى از سوى تو بر من است؟ (بنابراين با شكرگزارى نعمت جديدى به من عطا مى‌شود كه بايد شكر آن را هم بگزارم) خداوند فرمود: اى موسى! حق شكر من را به‌جا آوردى چون مى‌دانى اين توفيق هم ازسوى من است». اما كفران نعمت بى‌شك مايه زوال نعمت‌هاست و در قرآن سرگذشت امت‌هايى كه كفران نعمت كردند و گرفتار شدند به‌كرار نقل شده كه نمونه روشنى از آن داستان قوم سبأ است كه خداوند آن همه نعمت به آن‌ها داد و كفران كردند وتمام آن‌ها از آنان گرفته شد. در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم: «أَحْسِنُوا جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ وَاحْذَرُوا أَنْ تَنْتَقِلَ عَنْكُمْ إِلَى غَيْرِكُمْ أَمَا إِنَّهَا لَمْ تَنْتَقِلْ عَنْ أَحَدٍ قَطُّ فَكَادَتْ أَنْ تَرْجِعَ إِلَيْهِ قَالَ وَكَانَ عَلِيٌّ عليه السلام يَقُولُ قَلَّ مَا أَدْبَرَ شَيْءٌ فَأَقْبَلَ؛ با نعمت‌هاى پروردگار به خوبى رفتار كنيد و بترسيد كه (براثر كفران) آن نعمت‌ها از شما گرفته شود و به ديگران داده شود بدانيد هيچ نعمتى از كسى منتقل نشد كه به اين آسانى به او بازگردد. على عليه السلام مى‌فرمود: كمتر مى‌شود كه نعمتى به انسان پشت كند و سپس بار ديگر بازگردد».همين مضمون در به‌زودى خواهد آمد. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَهيمَ مُصَلّىً وَعَهِدْنَا إلَى‏ إِبْرَهِيمَ وَإِسْمَعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِىَ لِلطَّآئِفِينَ وَالْعَكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ‏ و (به یادآور) هنگامى كه خانه(ى كعبه) را محل رجوع و اجتماع و مركز امن براى مردم قرار دادیم (وگفتیم:) از مقام ابراهیم، جایگاهى براى نماز انتخاب كنید و به ابراهیم واسماعیل تكلیف كردیم كه خانه مرا براى طواف كنندگان و معتكفان وراكعان و ساجدان، پاك و پاكیزه كنید. 🔴 بعد از اشاره به مقام والاى علیه السلام در آیه‌ى گذشته، به یادگار او یعنى كعبه اشاره نموده 1- شخصیّت حضرت ابراهیم، شخصیّتى جهانى است. در آیه قبل، ابراهیم را امام براى همه‌ى مردم قرار داد و در این آیه كعبه را میعادگاه همه مردم قرار داده است. «جعلنا البیت مثابة للنّاس» 2- جامعه نیازمند امام و امنیّت است. در آیه‌ى قبل فرمود: «انّى جاعلك للناس اماماً» و در این آیه مى‌فرماید: «واذ جعلنا البیت مثابةً للناس وأمناً» 3- كسى كه در راه خداوند حاضر شود خود و همسر و فرزندش را تسلیم نماید، باید تمام سرها در جاى پاى او براى خداوند به خاك برسد. «مصلّى» 4- چون خانه از خداست؛ «بیتى» خادم آن نیز باید از اولیاى او باشد. «طهّرابیتى» ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ هزار جهد بکردم که یار من باشی مرادبخش دل بی‌قرار من باشی چراغ دیده شب زنده دار من گردی انیس خاطر امیدوار من باشی چو خسروان ملاحت به بندگان نازند تو در میانه خداوندگار من باشی از آن عقیق که خونین دلم ز عشوه او اگر کنم گله‌ای غمگسار من باشی در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند گرت ز دست برآید نگار من باشی شبی به کلبه احزان عاشقان آیی دمی انیس دل سوکوار من باشی شود غزاله خورشید صید لاغر من گر آهویی چو تو یک دم شکار من باشی سه بوسه کز دو لبت کرده‌ای وظیفه من اگر ادا نکنی قرض دار من باشی من این مراد ببینم به خود که نیم شبی به جای اشک روان در کنار من باشی من ار چه شهرم جوی نمی‌ارزم مگر تو از کرم خویش یار من باشی 🔅 برنامه ی روزانه 🔊 این غزل زیبا را باصدای حاج حسن بشنوید 👇 https://b2n.ir/u57650 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
تبیین لینک زیر https://eitaa.com/sahife2/40226 1- ‏ 16 🔴 # پيدايش_اتم_كربن در كره زمين ‏ 1 وقتى كه يك اتم را بشكافند و خرد كنند، به ذرّه‏هاى ريزى مبدّل مى‏شود كه هر يك از آن ذرّات از الكترون‏ها سنگين‏تر و از پروتون‏ها و نوترون‏ها سبك‏ترند. اين ذرّه‏هاى عجيب را علماى فيزيك «مِزون» مى‏گويند و عمر آنها كمتر از يك ميليونيم ثانيه است. دانشمندان تصور مى‏كنند سبب تحريك نيروى داخلى هسته اتم به واسطه همين مزون‏ها مى‏باشد. اتم كربن پيش از آن كه در كره زمين پديدار آيد در يكى از كرات آسمانى به وجود آمده و داستان تكوين آن بس عجيب و حيرت‏آميز است. اين اتم از موقعى كه سفر دور و دراز خود را در فضاى نامحدود آسمان شروع كند تا زمانى كه به زمين برسد و وارد نطفه آدمى گردد سه مرحله را طى خواهد نمود: از ستاره جوانى شروع مى‏شود كه در آن توده‏هاى اتم ئيدروژن وجود داشته و داراى پروتون بوده‏اند. هسته‏هاى اتم‏هاى ئيدروژنى به علت حرارت فوق العاده آن ستاره با سرعت سرسام آورى به حركت مى‏افتند. گاه به گاه دو عدد از آن پروتون‏ها باهم پيكار نموده يكى بر ديگرى غالب مى‏شود. پروتون مغلوب مقدار الكتريسيته‏ خود را به هدر داده به نوترون تبديل مى‏گردد. اين نوترون تازه به دوران رسيده با پروتونى كه غالب شده باهم جمع و متّحد مى‏شوند و هسته‏اى به نام دوتريوم (ئيدروژن سنگين) متشكّل مى‏گردد و هنگام فرصت اين هسته دوتريوم يك هسته پروتون و يك هسته نوترون را تحت اختيار خود در مى‏آورد و مبدّل به هسته اتم «هليوم» مى‏شود و به اين نهج جريان احتراق، ذوب، اجتماع و اتحاد ذرات آن ستاره انجام و در نتيجه اتم‏هاى ئيدروژن ستاره مزبور به ماده ديگرى تبديل مى‏شود كه اسّ و اساس آن مادّه هليوم خواهد بود. ضمناً ناگفته نماند كه اتم ئيدروژن نخستين اتمى است كه در عالم لايتناهى به وجود آمده است. در اين جا مرحله پيدايش اتم‏هاى سنگين خاتمه مى‏پذيرد. پس از صدها ميليون سال كه از عمر آن ستاره بگذرد، تقريباً تمام حجم ستاره مملوّ از ماده هليوم مى‏گردد و اتم‏هاى آن با يك روال منظّم و موزونى باهم مصاف نموده، دو تا سه اتم در يك لحظه باهم شعله‏ور مى‏شوند، و اين جريان دومين مرحله پيدايش اتم كربن به حساب مى‏آيد. اتم كربن ميلياردها سال است كه بر اثر مصاف و تلاقى مذكور تكوين يافته و حال بايد دانست اين اتم چگونه به كره زمين رسيده است؟: هر قدر عمر ستاره‏اى بيشتر شود، اتم‏هاى هليوم، كربن و اتم‏هاى سنگين در آن ستاره فزون‏تر خواهد شد و تراكم اتم‏ها به تدريج به حدّى مى‏رسد كه ستاره از موادّ اتمى اشباع مى‏گردد و سپس منفجر خواهد شد. در نتيجه اتم‏هاى كربن و ساير اتم‏هاى موجوده آن، در كيهان و فضا پخش و با اتم‏هاى ئيدروژن كه در فضا پراكنده‏اند مخلوط و ممزوج مى‏گردند. بعدها زمانى كه ستاره جديدى كه با جذب اتم‏هاى ئيدروژن تكوين و به وجود آمد اتم‏هاى موجود در فضا اتم كربن را نيز جذب مى‏نمايند. خورشيد هم در چند ميليارد سال پيش به امر و اراده حضرت ربّ العزّه به همين‏ صورت پديد آمده، و ظاهراً بر اثر يك حادثه كيهانى، موادّ مشتعله عظيمى از خورشيد فوران و بيرون ريخته و همراه آن مواد، اتم كربن بوده و پس از سرد شدن، قشر و پوسته كره زمين از آن مواد تشكيل يافته است، و اين جريان سومين مرحله پيدايش اتم كربن در كره زمين است كه به تدريج در پيكره انسان، حيوان، جمادات نفوذ يافته و به حال ثابت و تغييرناپذيرى باقى مانده است. اتم كربن پس از جريان فوق با دو اتم ئيدروژن تركيب و متّحد مى‏گردد به «بى‏اكسيد دوكربن» مبدل و به واسطه وزش باد به روى برگ نباتات و گياهان مى‏نشيند. چنانچه گاو يا گوسپندى آن گياه را خورده و بعد گوشت يا شير آنها را انسان‏هاى دوران گذشته خورده باشند، در اين صورت آن افراد انسانى يا حيوانات، حامل اتم كربن گشته‏اند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 171 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 17 🔴 # پيدايش_اتم_كربن در كره زمين‏ 2 اتم كربن كه در بدن انسان قرار يافت، ممكن است در نطفه او وارد و بعد در زهدان مادر داخل شود. در اين حال موجودى پيدا مى‏گردد كه وارث صفات و اخلاق پدر و مادر خواهد شد و در تسلسل زنجيره بقاى نسل بشرى آن اتم از پدر به فرزند و به اعقاب او منتقل خواهد گشت! زمانى كه آدمى فوت شود اتم كربن به خاك برمى‏گردد، ممكن است گياهى آن را جذب كند، آن وقت اين اتم در جمع نباتات سپس در بدن حيوانات قرار گيرد، و نيز ممكن است كه جزو ذرّات متبلور ذغال سنگ يا دانه الماس گردد، و باز هم ممكن است اتم مذكور از ناحيه نبات يا حيوان مجدداً در بدن انسان وارد شود، در استخوان يا ناخن و يا تارى از موى او جاى گيرد. به علاوه ممكن است «بى اكسيد دو كربن» موجود در فضا را افرادى كه در هزاران سال پيش تنفّس نموده و از ريه‏هاى خود خارج كرده باشند، در زمان حاضر هوايى را كه تنفّس مى‏كنيم آلوده و آميخته به آن اتم باشد. موقعى كه دم مى‏زنيم و نفس مى‏كشيم، در هر لحظه كه فرو مى‏دهيم و خارج‏ مى‏كنيم به طور تقريب شماره اتم‏هاى آن در حدود ده سنگترليون مى‏باشد، يعنى عددى كه سمت راست آن 22 صفر قرار گرفته! مى‏توان گفت: اتم‏هاى كربن موجود در هوا، در ازمنه خيلى دور در ريه‏هاى افراد بشر و پيامبران و دانشمندان دوران‏هاى قديم از راه تنفّس آنها وارد و خارج شده، و اين زمان هم ما آن هوا را مى‏بلعيم، و ممكن است افرادى كه بعد از ما خواهند آمد يا نابغه‏هايى كه به ظهور خواهند رسيد از آن نيز تنفّس كنند. در گذشت زمان هر قدر دوران جهان باقى باشد و به جلو رود ممكن است اتم كربن در خون حيوانات و جانوران و موجوداتى كه امروزه انواع آنها بر ما نامعلوم است رسوخ يافته و بعدها مجدداً به خاك بازگشت نمايد و سپس در تركيبات معادن قرار گيرد و مليون‏ها سال در جمادات باقيمانده تا دو مرتبه در موجودات زنده ظهور يابد. به هر تقدير با گذشت بيش از چهار ميليارد سال كه از عمر زمين مى‏گذرد، هنوز در وضع اتم كربن تغييرى حاصل نشده و دليلى هم در دست نيست كه روزى اتم مذكور معدوم گشته و از ميان برود. اگر بنا شود روزى خورشيد، كره زمين را مشتعل ساخته و بسوزاند ممكن است اتم كربن دو مرتبه به فضا و كيهان برگشته و نواختران و ستاره‏هاى جوان آن را جذب كنند. قريب به يقين معدوم گشتن اتم كربن تحقّق نتواند يافت مگر زمانى كه بين كرات آسمانى تصادم‏هاى شديد و سهمگين روى دهد كه يكى يا هر دوى آنها متلاشى و ذرّاتشان در فضا پخش و پراكنده شوند و اتم‏هاى موجود در فضا بتوانند اتم‏هاى كربن را جذب نموده تحت اختيار و سلطه خود در آورند. آن زمان است كه دوره بقا و دوام اين اتم سر خواهد آمد، لكن مانند آدميان كه پس از سپرى شدن عمر، از خود نسل‏هاى جديدترى به جاى مى‏گذارند، اتم‏هاى‏ كربن نيز در پيكره موجودات زنده‏اى كه از اتم‏هاى تازه و جديدترى تركيب يافته‏اند قرار گيرند. راستى داستان عجيبى است! از وضع يك ذرّه كه با چشم ديده نمى‏شود، سراپاى انسان غرق در حيرت مى‏گردد. اين وضع يك ذرّه است، در سراسر عالم چه خبر است؟ آيا كسى غير از حضرت عظيم از خلقت عظيم اطلاع و آگاهى دارد؟ من سخت در شگفتم، نمى‏دانم چه بنويسم و از كجا بنويسم و از كه و از چه دم بزنم؟ 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 171 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 18 ‏ 🔴 «زمين در هر 24 ساعت يكبار به دور محور خود مى‏گردد، و از اين قرار سرعت حركت آن ساعتى هزار ميل است. حال فرض كنيد در عوض اين مقدار سرعت، هر ساعتى صد ميل مى‏چرخيد، و در آن صورت شب‏ها و روزهاى ما ده برابر مدت فعلى مى‏بود. آفتاب سوزان تابستان كلّيه نباتات و رستنى‏ها را در آن روزهاى بلند مى‏سوزانيد و معدوم مى‏ساخت، و سرماى شب‏هاى دراز جوانه‏ها را منجمد مى‏كرد و از بين مى‏برد. سطح خورشيد كه منبع حيات در روى كره ارض است داراى دوازده هزار درجه فارنهايت حرارت است و دورى زمين ما از آن به همان اندازه‏اى است كه بتواند از اين منبع فيض و حرارت به قدر كافى گرمى براى ادامه حيات ما اقتباس نمايد. مقدار حرارتى كه به ما مى‏رسد پيوسته ثابت و غير متغير است و در طول مليون‏ها سال به همين وضع باقى بوده و در نتيجه ادامه حيات در زمين ميسّر شده است. اگر حرارت زمين تغيير مى‏كرد و مثلًا در عرض يكسال فقط در حدود پنجاه‏ درجه كم و زياد شده بود همه نباتات معدوم مى‏شدند و بشر هم يا از فرط گرما كباب شده بود و يا از شدّت سرما منجمد مى‏گرديد و از ميان مى‏رفت. زمين به سرعت 18 ميل در هر ثانيه به دور آفتاب مى‏چرخد و هرگاه سرعت سير آن در عوض اين مقدار 6 ميل يا چهل ميل در هر ثانيه مى‏شد آن وقت دورى و نزديكى ما به آفتاب به درجه‏اى مى‏شد كه زندگانى كنونى ما غير مقدور مى‏گرديد. حجم ستارگان آسمان به طورى كه مى‏دانيم، متفاوت است. بعضى از آنها به درجه‏اى بزرگند كه اگر فى المثل خورشيد منظومه ما بودند به مدار زمين مليون‏ها كيلومتر در داخل سطح آن ستاره‏ها قرار مى‏گرفت. همچنين نوع تشعشع ستاره‏ها با هم متفاوت است. اشعه بعضى از آنها براى هر گونه آثار حياتى مضرّ است و زندگانى را نابود مى‏سازد. نيرو و مقدار تشعشع اين ستاره‏ها هم گاهى كمتر از خورشيد و گاهى تا ده هزار مرتبه بيشتر از آن است. هر گاه تشعشع خورشيد ما، به نصف مقدار فعلى تقليل مى‏يافت همه جانداران زمين از فرط سرما هلاك مى‏شدند، و اگر مقدار اين تشعشع دو برابر بيشتر مى‏شد، آن وقت نطفه حياتى در همان مرحله اول تكوين معدوم مى‏گرديد. بنابراين در ميان مليونها ستاره كه در فضاى نامحدود پراكنده‏اند تنها خورشيد ماست كه براى به وجود آوردن حيات مناسب مى‏باشد. زمين در زاويه 23 درجه قرار گرفته و همين تمايل محور زمين ايجاد فصول چهارگانه را مى‏نمايد. اگر محور زمين متمايل نبود قطب شمال و جنوب الى الأبد در روشنايى نيم رنگ شفق باقى مى‏ماند. بخار آب اقيانوس‏ها دائم از شمال به جنوب در حركت مى‏بود و قاره‏هايى از يخ ايجاد مى‏كرد و چه بسا كه مسافات بين خط استوا و نواحى قطبى را تبديل به بيابان‏ها و صحارى نامسكون مى‏كرد. با تبخير آب اقيانوس‏ها بستر شوره زار آنها نمودار مى‏شد و رودخانه‏هاى قطبى همه جا اراضى را شسته و از ميان درّه‏هاى عميق مى‏گذشت و مرداب‏هاى موقتى از نمك مذاب در اين بسترها به وجود مى‏آورد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 175 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 19 ‏ 🔴 فشار كوههاى عظيم و سنگين يخ به قدرى زياد مى‏شد كه بر سطح هر دو قطب سنگينى كرده و آنها را فرو مى‏برد و آن وقت خط استوا بر اثر همين فشار تركيده و منطقه جديدى احداث مى‏كرد. اقيانوس‏ها خشك مى‏شد و اراضى وسيعه جديدى به وجود مى‏آمد و ميزان بارندگى و رطوبت هم در اقطار جهان تقليل مى‏يافت و نتايج سهمگين آن دنيا را منقلب مى‏نمود. ما هرگز توجه نمى‏كنيم كه حيات در روى كره ارض منحصر به قشرى است كه ميان برف‏هاى قلل و جبال و گرماى مركزى زمين قرار گرفته است. نسبت اين قشر نازك با قطر زمين معادل نصف قطر يك ورق از كتاب هزار صفحه‏اى است. تاريخ حيات كليه جانداران زمين فقط بر روى اين ورقه نازك تدوين شده است. اگر هواى محيط زمين به صورت مايع در مى‏آمد همه سطح زمين را به عمق 35 پا فرامى‏گرفت و اين قشر آب گرفته، تازه يك ششصد هزارم فاصله تا مركز زمين را تشكيل مى‏دهد. فاصله ماه تا زمين 000، 240 ميل است و هر روز دو مرتبه توليد جزر و مدّ مى‏كند. جزر و مدّ درياها در پاره‏اى نقاط تا 60 پا مى‏رسد و حتّى قشر خاكى زمين هر روز دو مرتبه بر اثر جاذبه ماه به قدر چند اينچ كشيده مى‏شود. همه اين اتفاقات به طورى منظم و آرام رخ مى‏دهد كه ما هرگز متوجه قدرت قاهره و عظيمى كه آب درياها را اين قدر بالا مى‏برد و حتى سطح زمين را با همه سختى و صلابت آن خم مى‏كند نمى‏شويم. كره مرّيخ نيز داراى قمرى است كه بسيار كوچك است و فقط شش هزار ميل با آن فاصله دارد. اگر ماه به جاى مسافت فعلى مثلًا پنجاه هزار ميل با زمين فاصله داشت آن وقت ارتفاع جزر و مد به قدرى زياد مى‏شد كه همه دشت‏هاى پنج قاره زمين را روزى دو بار آب فرا مى‏گرفت و فشار آب در هر نوبت به قدرى شديد مى‏بود كه كوهها به زودى از روى زمين شسته مى‏شد و هيچ يك از قاره‏ها فرصتى نمى‏يافت كه از زير آب بيرون بيايد و وجود خارجى پيدا كند. سطح زمين در زير فشار اين انقلابات خرد مى‏شد و جريان هوايى كه بر اثر اين جزر و مدهاى عظيم پيدا مى‏شد هر روز گردبادهاى هولناك در اطراف زمين پديد مى‏آورد. اگر قاره‏ها را آب فرا مى‏گرفت عمق متوسط آبى كه سطح زمين را احاطه مى‏كرد به يك ميل و نيم مى‏رسيد و در آن صورت هيچ گونه حياتى در آن مقدور نبود جز به صورت حيواناتى در اعماق آب كه آنها هم به تدريج از وجود يكديگر تغذيه مى‏كردند تا نسل آنها منقرض مى‏شد. آرى، منظومه شمسى ما از مخلوط درهم برهم مواد و مصالحى كه با حرارت دوازده هزار درجه از خورشيد جدا شده و با سرعتى غيرقابل تصور در فضاى بى‏پايان پراكنده شده به وجود آمده است. اما در همين آشفتگى و انقلاب جوّى، چنان نظم و ترتيب دقيق و منظّمى ايجاد شده است كه امروزه حتّى دقايق و لحظات حوادث آينده آن را مى‏توانيم پيش بينى كنيم. نتيجه اين انتظام و ترتيب آن است كه اوضاع فلكى ما هزار مليون سال است به همين حال باقى مانده و تا آخر دنيا هم به همين وضع باقى خواهد ماند. اينها همه مرهون قوانين و نظامات عمومى است و بر طبق همين قوانين، نظام عالم شمسى ما در جاهاى ديگر افلاك نيز تكرار مى‏شود. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 177 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 20 ‏ 🔴 قرآن مجيد در زمينه اين نظم و مقرّرات و قوانين و نظامات، در آيات شريفه‏اش مى‏فرمايد: ثُمَّ اسْتَوَى‏ إِلَى السَّماءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ* فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى‏ فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ آن گاه آهنگ آفرينش آسمان كرد، در حالى كه به صورت دود بود، پس به آن و به زمين گفت: خواه يا ناخواه بياييد. آن دو گفتند: فرمانبردار آمديم.* پس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به انجام رسانيد [و محكم و استوار ساخت‏]، و در هر آسمانى كار آن را وحى كرد، و آسمان دنيا را با چراغ‏هايى آرايش داديم و [از استراق سمع شيطان‏ها] حفظ كرديم، اين است اندازه‏گيرى تواناى شكست‏ناپذير و دانا. وَمَا خَلَقْنَا السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ* مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ و ما آسمان‏ها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، به بازى نيافريده‏ايم؛* ما آن دو را جز به درستى و راستى به وجود نياورده‏ايم، ولى بيشترشان [به حقايق‏] معرفت و آگاهى ندارند. وَمَا خَلَقْنَا السَّماءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذلِكَ ظَنُّ الَّذِين كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ و ما آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آنهاست، بيهوده نيافريده‏ايم، اين پندار كافران است، پس واى بر آنان كه كافرند از آتش دوزخ. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 178 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 21 ‏ 🔴 «ديويد هيوم مى‏گويد: سراسر دستگاه طبيعت بر وجود پروردگارى هوشيار گواه است و هيچ پژوهنده خردمند نيست كه پس از آن كه به جدّ و جهد بينديشد، دمى از گروش به اصول خداشناسى و ديندارى راستين تن زند. كانت مى‏گويد: وجود حسّ دينى بشر دليل وجود خدا است. دكارت مى‏گويد: خلقت، عمل مداوم است و اگر آنى خداوند از خلقت نظر بردارد عالم معدوم مى‏شود. روسو مى‏گويد: ما از حقيقت جهان و روح بى‏خبريم، جز اين كه به وجود ذاتى كه داراى ادراك و اراده و حكمت است و در كارهاى عالم مؤثر و متصرف مى‏باشد نمى‏توان يقين‏ نكرد. در حركات عالم وجريان امور، آثار تدبير و حكمت هويداست. لايب نيتس مى‏گويد: خدا صانعى عاجز نيست كه هر آن مجبور باشد در ماشينى كه ساخته است دست ببرد تا راه بيفتد، خداوند از آغاز كه جهان را آفريده اين ماشين را چنان كامل ساخته كه تا ابد چرخ‏ها و اجزاى آن با اتفاق هم به كار مشغول‏اند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 180 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 22 ‏ 🔴 پاسكال فيلسوف شهير مى‏گويد: قانونى بالاتر و برتر از طبيعت هست كه بر همه جهان تسلط دارد و نمى‏توان آن را ناديده گرفت و بايد به او ايمان آورد، و آن قانون آفرينش است كه ما را به وجود آورده و هستى ما از اوست و ما نمى‏توانيم از او جدا باشيم؛ زيرا اگر نور از منبع خود جدا شود نور نيست. و پيروى از اين قانون ايمان به خداست و همين ايمان مقدس، سازش دين با دانش و تنها راهى است كه هر دو را بر خلاف ميل بى‏دينان و ملحدان و على رغم دلايل پوچ و فريبنده آنان بايد پيمود. اين است يگانه راه رسيدن به كمال و پيروزى حق بر باطل.» «1» «با اختراع و تكميل تدريجى تلسكوب توانستيم بيش و بيشتر، اعماق فضا را شناسايى كنيم. ستارگان كه ابتدا گمان مى‏رفت نقطه‏هاى نورانى كوچكى هستند كه به يك اندازه از زمين ما فاصله دارند، آشكار شد كه كرات عظيمى از نور و حرارتند كه ميليون‏ها بار از زمين ما بزرگترند. آنگاه كشف شد كه بسيارى از اين نقاط روشن، تنها يك ستاره بزرگ نيستند بلكه در حقيقت مجموعه‏اى از ميليون‏ها ستاره يا كهكشانند و بعضى از آنها به قدرى عظيمند كه نور پس از 000، 200 سال از يك سر آنها به سر ديگرشان مى‏رسد! دوربين‏هاى نجومى جديد مى‏توانند از مجموعه اخترانى كه از ما 000، 000، 000، 6 سال نورى دورند عكس بگيرند و بدين ترتيب حوادثى را مى‏بينيم كه شش ميليارد سال پيش، يعنى پيش از آن كه حيات در زمين به وجود آيد، رخ داده است. تعداد ستارگانى كه اينك با تلسكوب‏هاى نوين مى‏توانيم ببينيم به قدرى زيادند كه اگر صد سال تمام شب و روز به شمارش آنها بپردازيم و در هر ثانيه يك ستاره بشماريم، پس از پايان اين مدت هنوز همه آنها را نشمرده‏ايم. كهكشان، قرص عظيمى است كه قسمت مركزى آن ضخيم‏تر است و لااقل شامل 000، 000، 000، 1 ستاره است، درازاى آن 000، 100 سال نورى و ضخامت آن در مركز كهكشان 000، 20 سال نورى است. وزن كهكشان يا درست‏تر بگوييم جرم آن 000، 000، 000، 100 برابر جرم خورشيد است و عقيده دارند كه كهكشان همچون چرخ به دور محورش مى‏چرخد. خورشيد با سيّاراتش كه جزئى از اين چرخ غول پيكر است، در دايره‏اى عظيم با سرعتى در حدود 000، 000، 1 كيلومتر در ساعت در گردش است و احتمالًا هر دور گردش آن 000، 000، 250 سال به طول مى‏انجامد. كهكشان ما به هيچ وجه تنها كهكشان جهان نيست، تا آنجا كه ما مى‏توانيم با بزرگترين دوربين‏هاى نجومى امروزى ببينيم در جهان احتمالًا 000، 000، 150 كهكشان وجود دارد و فاصله متوسط بين دو كهكشان همسايه 000، 000، 2 سال نورى است. جهان گسترش مى‏يابد و ميليون‏ها ميليون كهكشان با سرعتى بيش از 800 كيلومتر در ثانيه از هم دور مى‏شوند. اين فقط سرعت احتمالى متوسط بين دو كهكشانى است كه همسايه يكديگرند. هر چه كهكشان‏ها از هم دورتر باشند سرعت بيشتر است. با تلسكوب آينه‏اى كوه پالومار كهكشان‏هايى ديده شده‏اند كه با سرعت بيش از 000، 60 كيلومتر در ثانيه از ما دور مى‏شوند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 181 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 23 ‏ 🔴 حقيقت گسترش جهان‏ مسأله گسترش جهان حقيقتى است كه قرآن مجيد بدان اشاره كرده است: وَالسَّماءَ بَنَيْناها بِأيْيْدٍ وَإنّا لَمُوسِعُونَ و آسمان را به قدرت ونيرو بنا كرديم و ما [همواره‏] وسعت دهنده‏ايم. آرى، حضرت حق آسمان‏ها را آفريده و دائماً گسترش مى‏دهد. علم امروز مى‏گويد: نه تنها كره زمين بر اثر جذب مواد آسمانى تدريجاً فربه و سنگين‏تر مى‏شود، بلكه آسمان‏ها نيز در گسترشند، يعنى ستارگانى كه در يك كهكشان قرار دارند به سرعت از مركز كهكشان دور مى‏شوند، حتى سرعت اين گسترش را در بسيارى از مواقع اندازه‏گيرى كرده‏اند. در كتاب «مرزهاى نجوم» نوشته فرد هويل، مى‏خوانيم: تندترين سرعت عقب نشينى كرات كه تا كنون اندازه‏گيرى شده نزديك به 66 هزار كيلومتر در ثانيه است! كهكشان‏هاى دورتر در نظر ما به اندازه‏اى كم نورند كه اندازه‏گيرى سرعت آنها به سبب عدم نور كافى دشوار است. تصويرهايى كه از آسمان برداشته شده آشكارا اين كشف مهم را نشان مى‏دهد كه فاصله اين كهكشان‏ها بسيار سريعتر از كهكشان‏هاى‏ نزديك افزايش مى‏يابد. نامبرده سپس به بررسى اين سرعت در كهكشان‏هاى ابرسنبله، واكليل و شجاع و غير آن پرداخته و بعد از محاسبه سرعت‏هاى عجيب و سرسام آورى را در اين مسأله ارائه مى‏دهد. جان آلدر مى‏گويد: جديدترين و دقيق‏ترين اندازه‏گيرى‏ها در طول امواجى كه از ستارگان پخش مى‏شود، پرده از روى يك حقيقت عجيب و حيرت آور برداشته، يعنى نشان داده است، مجموعه ستارگانى كه جهان از آنها تشكيل مى‏يابد پيوسته با سرعتى زياد از يك مركز دور مى‏شوند و هر قدر فاصله آنها از اين مركز بيشتر باشد، بر سرعت سير آنها افزوده مى‏گردد. مثل اين است كه زمانى كليه ستارگان در اين مركز مجتمع بوده‏اند و بعد از آن از هم پاشيده و مجموعه ستارگان بزرگى از آنها جدا و به سرعت به هر طرف روانه مى‏شوند. دانشمندان از اين موضوع چنين استفاده كرده‏اند كه جهان داراى نقطه شروعى بوده است. ژرژ گاموف در كتاب «آفرينش جهان» در اين زمينه چنين مى‏گويد: فضاى جهان كه از ميلياردها كهكشان تشكيل يافته در يك حالت انبساط سريع است. حقيقت اين است كه جهان ما در حال سكون نيست بلكه انبساط آن مسلّم است. پى بردن به اين كه جهان ما در حال انبساط است كليد اصلى را براى گنجينه معمّاى جهان‏شناسى مهيّا مى‏كند، زيرا اگر اكنون جهان در حال انبساط باشد لازم مى‏آيد كه زمانى در حال انقباض بسيار شديدى بوده است. جالب توجه اين كه تعبير به إنّا لَمُوسِعُونَ (ما گسترش دهندگانيم) با استفاده از جمله اسميّه و اسم فاعل، دليل بر تداوم اين موضوع است و نشان مى‏دهد كه اين گسترش همواره وجود داشته و همچنان ادامه دارد و اين درست همان چيزى است كه امروز به آن رسيده‏اند كه تمام كرات آسمانى و كهكشان‏ها در آغاز در مركز واحدى جمع بوده سپس انفجارى عظيم و بى‏نهايت وحشتناك در آن رخ داده و به دنبال آن اجزاى جهان متلاشى شده و به صورت كرات درآمده و به سرعت در حالت عقب نشينى و توسعه است 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 183 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2