⏺ ای که در این خاکدان جان و جهانی مرا
چون بروم زین سرا باغ و جنانی مرا
جان مرا جان توئی لعل مرا کان توئی
در دل ویران توئی گنج نهانی مرا
آنکه بدل میدمد روح سخن هردمم
تا نزند یکنفس بی دمش آبی مرا
شب همه شب تابصبح همنفس من توئی
روز چو کاری کنم کار و دکانی مرا
تا که بمحفل درم با تو سخن میکنم
چونکه بخلوت روم مونس جانی مرا
یکنفس ازپیش تو گر بروم گم شوم
چون بتو آرم پناه امن و امانی مرا
گر تو برانی مراجان زفراقت دهم
جان بوصالت دهم گر تو بخوانی مرا
گه به وصالم کشی گه ز فراقم کشی
گاه چنینی مرا گاه چنانی مرا
#فیض بتو رو کند رو چو بهرسو کند
نور تو عالم گرفت قبله از آنی مرا
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_25
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
👌 دعای #پنجم
https://eitaa.com/sahife2/40226
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
👈 يا مَنْ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ
اى آن كه، شگفتىهاى عظمتش به پايان نمىرسد!
عجائب #کلیه ها
✔️( لطفا برای دیدن یکی دیگر از #عجايب_انسان ، روی اعداد " 1 و 2 و 3 " کلیک کنید )
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 11
عجائب #کلیه ها ( و غدد فوق کلیوی) 1
🔴 «غدد فوق كليوى در بالاى كليه ها قرار گرفتهاند. هر غده از دو بخش تشكيل شده، يكى قسمت خارجى و ديگرى قسمت مغزى داخلى. قشر فوق كليوى قسمت اصلى غده را تشكيل مىدهد و در ناحيه خارجى به رنگ زرد درخشان و در ناحيه داخلى به رنگ قهوهاى متمايل به قرمز است. قسمت مغز فوق كليوى نازك و خاكسترى رنگ است. قسمت قشرى شامل طنابهاى سلولى است كه توسط رگهاى خونى مجزا مىشوند. اين قسمت در زير كپسول ضخيمى از بافت همبندى فيبرى قرار دارد.
سه منطقه در قسمت قشرى مشاهده مىشوند: منطقه نازك خارجى، منطقه گلومرولى ناميده مىشود و از گروههاى فشردهاى از سلولهاى ستونى تشكيل شده و داراى هستههاى كروى شكل كه هر كدام دو يا چند هسته دارند هستند.
سيتوپلاسم محتوى ميتوكندرىهاى رشتهاى شكل و يك دستگاه گلژى در نزديكى هسته و شبكهاى از وزيكولهاى هموار و رتيكولوم آندوپلاسميك مىباشد. اين شبكه به صورت لولههايى ظاهر مىشود كه در سراسر تنه سلول گسترش مىيابند.
وزيكولهاى آندوپلاسميك دانه دار با پولى ريبوزومهاى آزاد و سانترپولها و پرزهاى ريزبينى كه به داخل فضاهاى دور رگى گسترش مىيابند نيز وجود دارد.
منطقه ضخيم مركزى، منطقه فاسيكوله ناميده مىشود و از سلولهاى چند وجهى كه به صورت طنابهايى قرار گرفتهاند تشكيل مىشود. اين طنابها كه از يك رديف سلول تشكيل شدهاند، توسط سينوزوييدها از يكديگر مجزا مىگردند.
سلولها يك يا دو هسته همراه با تودههاى كوچكى از كروماتين در اطراف دارند.
سيتوپلاسم محتوى قطرات ريز چربى است، وزيكولهاى با سطح هموار رتيكولوم آندوپلاسميك بسيار وسيع هستند. كيسههاى رتيكولوم آندوپلاسميك دانه دار به صورت اشعه موازى ديده مىشوند. ميتوكندرىها كمتر از سلولهاى ناحيه گلومرولى هستند، و بعضى از آنها محتوى تيغههايى هستند كه به جاى اين كه قفسههاى مسطحى باشند به شكل پرزهاى لولهاى درآمدهاند.
دستگاه گلژى بزرگ است، ليزوزومها وجود دارند، سلولها محتوى غلظت زيادى كلسترول و اسيد اسكوربيك هستند كه در توليد هورمونهاى قشرى مصرف مىشوند. ناحيه داخلى قشر فوق كليوى نسبةً ضخيم است و ناحيه مشبك ناميده مىشود، و در دنباله قسمت مغزى قرار مىگيرد. اين ناحيه از تورينهاى متشكل از طنابهاى سلولى پيوند شونده تشكيل مىشود. در اين قسمت هم سلولهاى روشن و هم سلولهاى تيره آشكار هستند. وزيكولهاى رتيكولوم آندوپلاسميك بدون دانه و گرانولهاى پيگمان ليپوفوشين فراوان هستند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 263
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 11
عجائب #کلیه ها ( و غدد فوق کلیوی) 2
🔴 مغز فوق كليه از گروهها يا طنابهايى كوتاه و سلولهاى شبه اپىتليال نامنظم كه توسط مويرگها خونى احاطه مىشوند، تشكيل شده است. اين سلولها محتوى تعداد زيادى گرانولهاى متراكم كه توسط غشا احاطه شدهاند هستند. سلولها از نظر نوع گرانولى كه دارند به دو دسته تقسيم مىشوند، هر دو نوع محتوى ميتوكندرىها و رتيكولوم آندوپلاسميك دانه دار است. گرانولها در كيسههاى دستگاه گلژى بسته بندى مىشوند، مكانيسم دقيق آزاد شدن گرانولها هنوز روشن نيست.
سه شريان به غدد فوق كليوى خون مىريزند، شريانهاى فوق كليوى فوقانى شاخههاى شريانهاى فرنيك تحتانى هستند. شريانهاى فوق كليوى ميانى از آئورت، و شريانهاى فوق كليوى تحتانى از شريانهاى كليوى منشعب مىشوند.
اين رگها شبكهاى را در كپسول تشكيل مىدهند، شريانهاى قشرى از شبكه كپسولى منشعب شده و به سينوزوييدها و طنابهاى سلولى قشر فوق كليوى خون مىرساند. در قسمت قشرى هيچ نوع دستگاه وريدى وجود ندارد، زيرا وريدهاى جمع كننده در محل اتصال بين قسمت قشرى و قسمت مغزى تشكيل مىشوند.
بعضى از شاخههاى شريانى بزرگ كه از شبكه كپسولى شروع مىشوند، بدون دادن شاخههاى جانبى از قسمت قشرى گذشته و به مغز فوق كليه مىرسند. به مجردى كه اين شريانها به مغز رسيدند، به طور مكرر منشعب شده و تورينههاى مويرگى فراوانى را در اطراف تودهها و طنابهاى سلولهاى كرومافين تشكيل مىدهند.
مغز فوق كليه داراى يك جريان خون مضاعف است، يعنى علاوه بر جريان خونى كه در بالا توصيف شد، مغز كليه، خون را از سينوزوييدهاى قسمت قشرى نيز دريافت مىكند، اين رگها با بسترهاى مويرگى شريانهاى مغزى كه مستقيماً از كپسول مىآيند، پيوند مىشوند. بسترهاى مويرگى مغز فوق كليه به داخل همان مجارى وريدى كه خون قسمت قشرى و كپسول را خارج مىكنند تخليه مىشوند.
اين وريدها شاخههاى وريدهاى فوق كليوى هستند. مويرگهاى مغز فوق كليوى داراى سوراخهايى در سلولهاى آندوتليال هستند كه توسط پردههاى بسيار نازكى پوشيده مىشوند. غشاهاى پايه توسط دستجات كوچك رشتههاى كلاژنى نگاهدارى مىشوند!»
انسان وقتى اين حقايق كشف شده را در كتب علمى مىخواند و به اين مسائل شگفتانگيز آگاه مىگردد، بىاختيار در پيشگاه مقدس
«يا مَنْ لا تَنْقَضى عَجائِبُ عَظَمَتِهِ»
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 264
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 11
عجائب #کلیه ها 3
🔴 در كتابهاى نوشته اند: اگر بخواهند كار دقيق كليه را در بيرون به وجود بياورند، هزار متر زمين لازم است كه كارخانه اى در اين زمين بر پا شود كه حدود چهار هزار چرخ در اين كارخانه بچرخد تا كار كليه را انجام دهد! ولى يك كليه كوچك و سبك براى براى تصفيه كردن در بدن گذاشته! در هر كليه اى هم دويست ميليون شبكه قرار داده! اينها را شمرده اند و نوشته اند!
كليه نمونه تصفيه خانه هاست!
دست، نمونه جرثقيل است!
مشت، نمونه ظرف!
ناخن، نمونه بيل و كلنگ!
معده، نمونه آشپزخانه و آزمايشگاه!
در رابطه با معده نوشته اند: معده يك ميليون كار آزمايشگاهى انجام مى دهد! يك ميليون رشته كار آزمايشگاهى را انجام مى دهد، و ما راحت سر سفره مى نشينيم و مى خوريم و جمع مى كنيم و بلند مى شويم!
اگر خيلى وفادار باشيم بعد از اينكه سير شديم، مى گوييم الهى شكر! اما چه خبر است در معده، شما اگر ماهى را با استخوان تيز نفهميد و بخوريد، تيغ ماهى، استخوان تيز به محض اينكه وارد معده مى شود معده آن را نگه مى دارد، يك گوشه آن را حبس مى كند، غذا را هضم مى كند و به روده مى دهد و بعد سراغ اين استخوان مى آيد! اول يك ترشحى را به آن تيزى مى كند و تيزى را صاف مى كند كه در عبور جايى را خراش ندهد و بعد هم اضافه غذاهايى را كه بايگانى كرده، اين استخوان تيز پرچ شده را، يك مقدار سيمان كارى مى كند كه نرم باشد و بعد به روده مى دهد، قابليت هضم هم ندارد و از بدن بيرون مى دهد.
حالا هر كارى كه با خدا دارى بگو! انصاف و وجدان به ميدان بياور! يقين و ايمان و عشق و حقيقت و صفا و يك رنگى بياور، با خدا بساز، با خواسته هاى پروردگاى عالم بساز!
اين ظاهر بدن است، اما باطن چه خبر است؟ در دنياى روح چه خبر است؟ در دنياى نفس چه خبر است؟ در دنياى قلب چه خبر است؟ در دنياى مغز چه خبر است؟ حافظه چه مى كند؟ در اين جمجمه چيست كه ما چهل سال پيش را مى توانيم به ياد بياوريم!
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 263
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
دعای #پنجم صحیفهی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید.
این دعای پنجم صحیفهی سجادیه مال ماست.
#مقام_معظم_رهبری
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_319
دعای #چهل_هشت
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
"در روز عید #قربان و روز #جمعه"
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_چهل_هشت_8
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عید قربان و روز جمعه:
🔹فيَا مَنْ رَحْمَتُهُ وَاسِعَةٌ، وَ عَفْوُهُ عَظِيمٌ، يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ، يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عُدْ عَلَيَّ بِرَحْمَتِكَ وَ تَعَطَّفْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ وَ تَوَسَّعْ عَلَيَّ بِمَغْفِرَتِكَ🔹
🔸پس اى كه رحمت تو واسع و عفو تو عظيم است. اى خداوند بزرگ، اى خداى بزرگ، اى خداى كريم، درود بر محمد و آل او فرست، و به بخشايش خود بر من عنايت فرما و به فضل خويش مرا بنواز و به آمرزش خود گشايش ده🔸
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_8
اى خدائى كه رحمتت وسيع (و بىحد و انتها) است
و عفو و بخششت بزرگ (بىپايان) است
اى خداى بزرگ اى خداى بزرگ
اى خداى كريم اى خداى كريم
بر محمد و آل پاكش درود فرست
و بر من هم به فضل و كرمت ، به رحمت و عطوفت بازگرد
و به مغفرت و بخششت وسعتم عطا فرما.
«فيا من رحمته واسعه و عفوه عظيم، يا عظيم يا عظيم يا كريم يا كريم، صل على محمد و آل محمد. وعد على برحمتك. و تعطف على بفضلك. و توسع على بمغفرتك».
العظيم بمعنى ذى العظمه و الجلال الذى لا تحيط بكنهه العقول. و قيل: انه العظيم لانه الخالق للخلق العظيم. كما ان معنى اللطيف هو الخالق للخلق اللطيف.
و الجمل الثلاث المتعاطفه، معانيها واحده و التكرير للتاكيد و اختلاف اللفظ.
و «عد» فعل امر من عاد يعود، اى: تعطف.
يعنى: پس اى آنكه رحمت او وسيع است و فروگرفته مومن و كافر را و عفو و درگذشتن او بسيار است، اى صاحب بزرگى و جلال كه احاطه نتواند كرد به كنه ذات تو عقول قادسه، و اى جواد بخشنده و فضل كننده- و تكرار از باب
مبالغه است- رحمت كن بر محمد و آل او. و مكرمت و عطوفت نما بر من به رحمت خود. و عطوفت و مهربانى كن بر من به فضل خود نه به عدل خود. و احاطه فرما بر من به آمرزش خود.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏 عدْ عَلَيَّ بِرَحْمَتِكَ
خداوندا بحق محمد و آل محمد علیهم السلام
به جانب من
با فضل و كرمت
و با رحمت و عطوفت
بازگرد
و توجه فرما
#چهل_هشت #دعا_چهل_هشت_8
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌺 خدایا گوش کن!
درددلی عاشقانه با خدا
برگرفته از #مناجات_شعبانیه
در 3 قسمت زیبا
👈 یکی از عاشقانه ترین دعاهای ما شیعیان #مناجات شعبانیه است که چنان گرم و صمیمی اما عمیق وپر محتوا با در آن با خدا سخن گفته میشود که عارفان را متحیر و عامیان را هرچه بیشترعاشق خداوند میکند.
🔊 این مناجات زیبا را می توانید با لینک زیر با نوای مداحان مختلف " 24 مداح عربی و فارسی زبان " بشنوید ...👇
https://eitaa.com/sahife2/40750
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌺 خدایا گوش کن!
درددلی عاشقانه با خدا
برگرفته از #مناجات_شعبانیه
قسمت اول
🙏 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ!
قدم قدم سعی میکنم به خدا نزدیک شوم. زانو میزنم و قبل از هرچیز نام معشوقش را می برم…
دل خدایم را با صلواتی می برم و آن گاه رو به درگاه ربوبیتش با عجز و ناله می گویم:
بشنو صدایم را… وقتی صدایت می کنم…
وقتی دعا می کنم …
وقتی به خلوتم دعوتت می کنم… حرف مرا بشنو!
بغضم را فرو میخورم و گردن کج میکنم!
خدا… وقتی با تو آهسته نجوا میکنم… به من رو کن!
من به سوی تو فرار کرده ام.
نمیدانم چطور خودم را این قدر با عظمت بی همتایش راحت می بینم!
میگویم: من میان دو دست تو ایستاده ام خدا. یعنی در آغوشت… وقفت بین یدیک…
ولی خدای من… من گدای تو ام… گدایی بی چاره و پریشان که خودش را در آغوش تو رها کرده. گریه و زاری به راه انداخته.
آخر خدایا! دستانت پر است… و من مهتاج هرچه هستم آن چیز نزد تو است.
من نیاز مند چیز هایی هستم که تو داری و غیر از تو کسی آن ها را ندارد و نمی تواند داشته باشد.
میخواهم دعا کنم و حاجاتم را از او بخواهم. دست بلند میکنم. اما… اما از کجا شروع کنم؟ چه بگویم؟ متحیر دستانم را آرام پایین می آورم و سر به زیر می افکنم…
آخر ای خدای من! تو که مرا می شناسی… من را و آنچه درون من است. آنچه در ضمیر ناخودآگاه من است و حتی خود من هم به آن التفات ندارم. تو که حتی آنها را هم می دانی…
اصلا نه در دنیا و نه در آخرت، هیچ یک از امور من.. هیچ کار من… هیچ چیز من از چشم تو پنهان نبوده و نیست و نخواهد بود…
خدایا! تو که… چه بگویم؟ هرچه بخواهم بگویم را همان قبل از گفتن می دانی…
توکه آخر همه خواسته های مرا می دانی… آنچه برای آخر کارم از تو می خواهم … هر خیری که به ذهنم بیاید، هر چیزی که حتی برای یک لحظه از ذهنم عبورش می دهم… همه را! همه را! تو که همه چیز را می دانی.
چه بخواهم از تو؟… چه بگویم نزد تو؟..
حقارتم را چنان احساس می کنم که نا خود آگاه به سجده می افتم. ذلیلانه… خاضعانه… با زجه و ناله…
آقای من… سید من… مولای من…
من به تقدیر اعتقاد دارم! هرچه را مقدر کرده باشی تا آخر عمر، مو به مو بر من اجرا می شود…
خدا… هرچه به من اضافه شده تو دادی… هرچه از من کم شده تو گرفتی… دار و ندارم از توست… من اعتقاد دارم! سود کردم تو کنارم بودی. ضرر کردم تو صلاح دیدی… خود تو خدا! نه غیر تو…
پر از بغض کودکانه لحظه ای سر از خاک سجده بر میدارم و گردن کج می کنم.
خدا… اگر تو محرومم کنی… وای به حالم! چه کسی پیدا می شود که به من روزی بدهد؟ بگو چه کسی؟!
اگر ذلیلم کنی… خارم کنی… چه کسی کمکم می کند؟
حال خود را درک نمی کنم. از بیچارگی گردن می کشم و فریاد می زنم…
خدا…
گفتم پناه آورده ام… می دانی؟ از خشم تو مجبور شدم به خودت پناه آورم…
آری… آری می دانم! قبول… من… من لایق رحمتت نیستم… باشد!
اما تو چه؟ تو که اهل بخششی! اهلش نیستی؟ اهل این که به کسی مثل من حقیر و بد بخت، گسترده و وسیع ببخشی؟ اهل این بخشیدن نیستی؟ خدای مهربان من؟…
👈 ادامه دارد ...
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌺 خدایا گوش کن!
درددلی عاشقانه با خدا
برگرفته از #مناجات_شعبانیه
قسمت دوم
🙏 ((… سرم را پایین می اندازم. شرمنده تر از همیشه لبخند میزنم و عرض میکنم!))
خدایا… احساس میکنم در آغوشت رها شده ام. احساس میکنم در آغوش تو ام و از تمام من، تنها سایه ای از توکلم روی صورت تو افتاده. حالا این تو و این توکل من! خدای عزیزم آن طور با من تا کن که تو اهلش هستی… نه من! مرا در آغوش رحمتت مهربانانه فشار ده!
خدای من… اگر تو مرا ببخشی دیگر نیازی به بخشش دیگران نیست ها! بخشیدن، مقام بزرگی است. کسی جز تو سزاوار این مقام نیست. کسی از تو بالا تر نیست که بخواهد ببخشد. همان مثل معروف خودمان. چون که صد آمد نود هم پیش ماست. اگر تو مرا ببخشی دیگر چه کسی لایق بخشیدن است؟ دیگران چه کاره اند؟
((به #ياد_مرگ می افتم و اجلی که خبر نمیکند… ))
خدا! اگر آمدیم و اجلم نزدیک شد. از آن طرف اعمالم هم آنقدر نبود که مرا به تو نزدیک کند…
فقط یک راه برایم باقی می ماند! به گناهانم اقرار میکنم و این اقرار به گناه را وسیله ای قرار میدهم تا به تو نزدیک شوم… چه کار کنم؟ غیر از این راهی برایم سراغ داری؟
اقرار میکنم… خدا! جنایت کردم… بر خودم! بر نفسم! به خودم جرم و جنایت مرتکب شدم. اقرار میکنم که به خودم جنایت کردم و حالا اگر تو نبخشی… وای برمن!
اگر تو نبخشی…
وای برمن!
وای بر من گنه کار…!
((خودم را کلافه و مستاصل میبینم. عجیب احساس بی چارگی میکنم. آخر اگر خدا مرا نبخشد… ))
خدا! تو که در تمام زندگی هوای مرا داشتی… حالا بیا و بعد از مرگ هم همین را ادامه بده دیگر!
از من توقع نداشته باش امید نداشته باشم…. من چطور مأیوس بشوم؟ چطور از این نگاه قشنگ و پر رحمتت نا امید شوم در تمام عمر همین طور مرا نگاه میکردی؟ چطور امید نداشته باشم؟
خدا… کار و بار مرا طوری ردیف کن که تو اهلش هستی!
چیز زیادی از تو میخواهم؟ فقط میگویم به یک گنه کار نفهمی که جهالت کرده عنایتی کنی. میگویم همان نگاه لطیفی که در دنیا داشتی را در آخرت هم داشته باش.
آخر ای خدای من! تو که در دنیا گناهان مرا پوشاندی و مرا رسو انکردی. خوب من در آخرت بیشتر از دنیا به این رسوا نشدن نیازمندم! حالا که در دنیا حتی به بنده های خوبت گناهانم را نشان ندادی و مرا رسوایم نکردی روز قیامت میخواهی به همه خلایق نشان بدهی که چه کار ها کردم؟
خدا! اصلا تقصیر خودت بود!
بخشش تو آنقدر زیاد بود که روی من زیاد شد…
حالا هم عفو تو از غلط کاری های من بالا تر است. مگر نه؟!
((امیدوارانه سر به آسمان بلند میکنم و لبخندی سرشار از اطمینان میزنم))
👈 ادامه دارد ...
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌺 خدایا گوش کن!
درددلی عاشقانه با خدا
برگرفته از #مناجات_شعبانیه
قسمت سوم
🙏 خدایا تو خوشحالی بنده ات را دوست داری. خوشحالم میکنی؟ من را با به لقاء خودت شاد کن. رسیدن به تو. آن هم آن روز که بین بنده ها حکم میکنی. وقتی همه از تو میترسند دوست دارم من در لقاء الله باشم مرا با این مقام شاد کن!
((شرمنده میشوم…
یاد آنهمه گناه معصیت می افتم. دو باره سر پایین می اندازم. لرزه به تنم می افتد. ))
خدایا… ببخشید… غلط کردم… سراپا احتیاجم… احتیاج به این که عذر خواهی ام را بپذیری.. راه دیگری هم ندارم… غلط کردم!
خدایا حاجتم را رد نکن! من به درگاه تو طمع کردم. محرومم نکن خدا. ببین! این همه آمال و آرزو… امیدم را نا امید نکن.
خوب تو اگر میخواستی خوارم کنی که هدایتم نمیکردی.
حتی فکرش را هم نمیکنم که تو حاجتم را روا نکنی. بی خودی نیست! همه عمرم را در طلب حوائج گذرانده ام.
ولی باز ممنون… شکرت خدا! تا ابد تو را شکر… دائما ممنون تو ام… هر روز بیشتر از قبل، آن جور که تو می پسندی…
((یاد بدهکاری هایم به خدا می افتم. و این که با هر کدام از گناهانم چقدر حق دارد عذابم کند. نمیفهمم چطور میشود که از فرط بیچارگی گردن میکشم و فریاد میزنم…))
خدا! ببین! اگر من را به جرم و جنایت هایم مواخذه کنی من هم دستم پر است… تو را مواخذه میکنم. آری به بخششت!
اگر به گناهانم بازخواستم کنی تو را به مغفرت و عفوت مواخذه میکنم… بله!
اصلا میدانی؟ اگر مرا به آتش بیاندازی آبرویت را می برم… داد میزم که آهای جهنمی ها! من خدا را دوست داشتم… حتی حالا که در آتش میسوزم دوستش دارم…
درست است که اگر عملم را کنار آن طاعتی که تو از من میخواستی بگذاریم کم است… اما امیدم را چه؟ امیدم را اگر کنار کرم تو بگذاریم… خیلی زیاد است خدا…
اصلا چطور ممکن است که از کنار تو دست خالی برگردم. من به احسان و کرم تو خوشبین بودم. فکر میکردم نجاتم بدهی! به نظرم میرسید پیش تو مرحوم شوم نه محروم!
((از حال خودم خجالت میکشم مینشینم و زانوی غم بغل میگیرم و برایش درد دل میکنم.))
خدا… حواسم نبود عمرم رفت! آری عمرم گذشت و در غفلت بودم… پوسید خدا! جوانی من در مستی و بی عقلی دور از تو نخ نما شد!
آخر آن روز ها کرمت را دیده بودم. خوب به کرم تو مغرور شدم. گفتم خدایی دارم که بخشنده است. خدایی که اوست کریم!
با غرور به کرم تو هر کار که خواستم کردم…
گفتم که… مست بودم! نفهمیدم و راهی رفتم که بد تر به سمت غضب تو بود. آه… خواب بودم خدا! حیف باشد… آن روز ها بیدار نشدم…
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
AyatollahMahdavi_MonajatShaabaniyeh.mp3
15.14M
#مناجات_شعبانیه
با نوای جانسوز حضرت آیت الله سید ابوالحسن #مهدوی اصفهانی
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_315
نتیجۀ اختلاف
وَ قَالَ (علیه السلام): الْخِلَافُ يَهْدِمُ الرَّأْيَ.
حضرت علی که درود خدا بر او باد در آفت اختلاف آفت فرمودند: #اختلاف نابود كننده انديشه است.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ ثمره شوم #اختلاف :
⏺ امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى و كوتاه و پرمعنا به يكى از عواقب سوء اختلاف اشاره مى كند و مى فرمايد: «اختلاف، تصميم گيرى و تدبير را نابود مى كند»; (الْخِلاَفُ يَهْدِمُ الرَّأْيَ).
همه مى دانيم اختلاف سرچشمه همه بدبختى هاست. هيچ قوم و ملتى نابود نشدند مگر بر اثر اختلاف و هيچ جمعيتى پيروز و كامياب نگشتند مگر در سايه اتفاق. كلام حكيمانه بالا دو تفسير مى تواند داشته باشد: نخست اين كه گاه مى شود عده اى مى نشينند و بر سر موضوع مهمى تصميم گيرى مى كنند; ولى ناگهان فرد يا افرادى نظر مخالفى ابراز مى كنند و تصميم گيرى پيش گفته را به هم مى زنند و كار ابتر مى ماند. همان گونه كه در داستان جنگ صفين، على(عليه السلام) و جمعى از دوستان خبير و آگاه اصرار داشتند كه جنگ به مراحل نهايى رسيده و آن را تا پيروزى ادامه دهند و غائله را ختم كنند; ولى مخالفت افرادى ناآگاه و جاهل و بى خبر اين تصميم را بر هم زد و مسلمانان با عواقب بسيار دردناك آن روبرو شدند.
تفسير ديگر اين كه اختلاف سبب مى شود كه رأى گيرى هيچ گاه به جايى نرسد و تدبيرها عقيم بماند. جمع ميان اين دو تفسير نيز مانعى ندارد كه اختلاف هم مانع از تصميم و تدبير باشد و هم اگر تدبير و تصميم صحيحى منعقد شد، آن را بر هم بزند.
روشن است براى انجام هر كار مهمى احتياج به فكر و انديشه و تدبير و تصميم گيرى صحيح است و اين كار تنها در فضايى ممكن است كه اختلاف در آن نباشد، بلكه تمام كسانى كه در آن تصميم گيرى شركت دارند هدفشان رسيدن به نقطه واحد و حتى الامكان دور از هر گونه خطا و اشتباه باشد. اما گاه يك نغمه مخالف كه يا بدون مطالعه اظهار شده و يا از غرض و مرضى ناشى گشته مى تواند تمام تصميم ها و تدبيرها را به هم بريزد. گاهى نيز رئيس جمعيت بر حسب تدبير خود تصميمى مى گيرد; اما مخالفت بعضى از پيروان آن را عقيم مى كند چنان كه در داستان قلم و دوات كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در آخرين لحظات عمرش درخواست كرد آن را بياورند و فرمانى درباره جانشين خود كه قطعاً على بن ابى طالب(عليه السلام) بود بنويسد و آنچه را قبلاً گفته بود تأكيد كند، مخالفت يك نفر (خليفه دوم) سبب شد كه گروه ديگرى نيز نغمه خلاف سر دهند و جلوى اين كار گرفته و حتى به ساحت قدس پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) اهانت زشتى شود كه شرح آن در چندين جاى صحيح بخارى و كتب ديگر حديث و تاريخ آمده است.
در جنگ احد نیز همین حادثه شوم اتفاق افتاد; پیامبر(صلى الله علیه وآله) و جمعى از یاران اصرار داشتند مسلمانان در مدینه بمانند و در برابر دشمن از خود دفاع کنند، زیرا در آنجا بهتر مى شد دشمن را زمین گیر کرد; ولى گروهى از جوانان پرشور مخالفت کردند. پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به احترام نظرات آنها لشکر اسلام را به بیرون و در کنار کوه احد آورد و سرانجام به سبب این موضوع و پاره اى از اسباب دیگر ضربه سختى بر پیکر لشکر اسلام وارد شد.
در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «ما اخْتَلَفَتْ أُمَّةٌ بَعْدَ نَبِیِّها إلاّ ظَهَرَ أهْلُ باطِلِها عَلى أهْلِ حَقِّها; هیچ امتى بعد از پیامبر خود اختلاف نکردند مگر این که اهل باطل بر اهل حق در میان آنها پیروز شدند».
در کلام حکیمانه #نهج_البلاغه_حكمت_179 نیز امام(علیه السلام) به این حقیقت اشاره فرموده بود که: «اللِّجاجَةُ تَسُلُّ الرَّاْىَ; لجاجت فکر و رأى انسان را نابود مى کند».
#نهج_البلاغه_حكمت_315
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_201
وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا ءَاتِنَا فِى الْدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِى الْأَخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ الْنَّارِ
یكى از راههاى شناخت مردم، آشنایى با آرزوها و دعاهاى آنان است.
در آیه قبل، درخواست گروه اوّل از خداوند مربوط به دنیا بود و كارى به خیر و شرّ آن نداشتند، ولى در این آیه درخواست گروه دوّم از خداوند، «حسنة» است در دنیا و آخرت. در دیدگاه گروه اوّل؛ دنیا به خودى خود مطلوب است، ولى در دید گروه دوّم؛ دنیایى ارزشمند است كه حسنه باشد و به آخرت منتهى گردد.
1- دنیا و آخرت با هم منافاتى ندارند، به شرط آنكه انسان به دنبال حسنه و نیكى باشد. «فى الدنیا حسنة و فى الاخرة حسنة»
2- هر رفاهى مذموم نیست، بلكه زندگانى نیكو، مطلوب نیز هست. «ربّنا اتنا فى الدنیا حسنة»
3- دوزخ، حساب جدایى دارد. با اینكه از خداوند نیكى آخرت را مىخواهند، ولى براى نجات از آتش، جداگانه دعا مىكنند «قِنا عذاب النار»
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2