eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
2 ✳️ ابن شهر آشوب مى‏نويسد: «روزى امام سجّاد عليه السلام در نزديكى چاه خانه‏اش مشغول نماز بود، فرزندش محمّد كه تازه با دست و زانو راه مى‏رفت، در حياط خانه، بازى مى‏كرد. ناگهان مادر فرزند ديد كه كودك به سر چاه عميقى رسيده ميان چاه افتاد. مادر او فرياد كشيد و خود را كنار چاه رسانيد و ناراحت كمك مى‏طلبيد و گفت: اى پسر رسول خدا! پسرت محمد در چاه غرق شد. اما با اين كه صداى مادر كودك و حالت بچّه را در چاه مى‏شنيد نمازش را كامل و تمام به پايان رسانيد، مادر بچه گفت: شما فرزندان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله چقدر سخت دل هستيد. حضرت به كنار چاه رفت و دست به درون چاه برد، فرزند خود محمد را بيرون آورد و به مادرش فرمود: بگير، اى كسى كه يقينت ضعيف است. مادر به خاطر سلامتى فرزند خوشحال شد ولى به جهت اين كه امام فرموده بود يقين تو اندك است؛ گريه نمود. امام فرمود: امروز ملامتى بر تو نيست اگر مى‏دانستى، من در پيشگاه خداى جبّار بودم اگر رويم را از وى مى‏گرداندم، او رويش را از من برمى‏گرداند. آيا رحيم و مهربانى غير از او ديده مى‏شود.» «1» اولياى خدا چنان غرق صفات جمال و جلال او و محو مشاهده ذات پاك او مى‏باشند كه غير او را به دست فراموشى مى‏سپارند، در غم و ترس و وحشت؛ تصوّر نيستى و نابودى و حمله دشمن يا ضرر موجودى خطرناك؛ انديشه انتقام يا فرار همه ذهن و وجود آدمى را فرا مى‏گيرد. كسى كه غير خدا در دل او نمى‏گنجد و به غير او نمى‏انديشد، چگونه ممكن است كه اندوه و ترس و پناهندگى به بيگانه داشته باشد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 106 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 ✳️ مقصود از غم‏ها و ترس‏ها از امور مادى و دنيوى مى‏باشد وگرنه دوستان خدا كه وجودشان پر از شوق و اشتياق خوفناكى است به خاطر ترس از انجام ندادن تكاليف و مسئوليت‏ها و آنچه از موفقيت‏ها كه از دست آنان مى‏رود و اين ترس اشتياقى جنبه معنوى دارد كه مايه تكامل و رشد وجود انسان است. برخلاف ترس‏هاى مادى كه مايه سقوط و گمراهى است. اميرمؤمنان عليه السلام در خطبه‏ ( ) ( ( متن کامل خطبه اینجا ) ) كه حالات اولياى خدا را در آن به عالى‏ترين وجه ترسيم كرده؛ مى‏فرمايد: نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِى الْبَلاءِ كَالَّتى نُزِّلَتْ فِى الرَّخاءِ وَ لَوْ لَاالْاجَلُ الَّذى‏ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ ارْواحُهُمْ فى‏ اجْسادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ، شَوْقاً الى‏ الثَّوابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ ... قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ، وَ اجْسادُهُمْ نَحيفَةٌ وَ حاجاتُهُمْ خَفيفَةٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفيفَةٌ آنان را در بلا و سختى و آسايش و راحت حالتى يكسان است، و اگر خداوند براى اقامتشان در دنيا زمان معينى را مقرر نكرده بود از شوق به ثواب و بيم‏ از عذاب به اندازه چشم به هم زدنى روحشان در بدنشان قرار نمى‏گرفت ... دلهايشان محزون، همگان از آزارشان در امان، بدنهايشان لاغر، نيازهايشان سبك، ونفوسشان با عفت است. سوز اشتياق كه همراه با درد و واهمه است، دواى اميد رسيدن به محبوب است كه هر عارفى را از لذت‏ها و شيرينى‏ها دور مى‏سازد و سختى‏ها و اضطراب‏ها او را آماده مى‏كند. امام صادق عليه السلام در باب شوق و حب خداوند؛ مشتاق را چنين توصيف مى‏فرمايد: مشتاق كسى است كه اشتهاى غذا نداشته و از آشاميدنى‏هاى لذيذ بهره نبرده. هرگز خواب راحت نداشته و با كسى انس به گرمى پيدا نكرده و خانه‏اى براى خود اختيار ننموده و در ميان آبادى‏ها سكونت نگرفته، پوشاك نرم و لطيف در برنگرفته، بريك حال قرار ندارد، شب و روز سرگرم عبادت است. تمام اميدها و هدف او رسيدن به مطلوب شوق اوست و در همه حال با زبان شوق از دل آرزومند مناجات مى‏كند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 106 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در 70 روز دعای از 🔹ربِّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً تُجَاوِزُ رِضْوَانَكَ نا : 🔹اللَّهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْهِ، https://eitaa.com/sahife2/44714 https://eitaa.com/sahife2/27286 @sahife
🔸خدايا! درود بر محمد و آل او فرست، و فرود آمدن اين سراى نو پس از مرگ را در قبر بر ما مبارك گردان، كه بايد در آن پوسيده شويم و دير زمانى ميان طبقه هاى نمناك درنگ كنيم و خانه گور را پس از مفارقت دنيا بهترين منزل ما قرار ده و تنگى لحد را براى ما فراخ كن و به گناهان بزرگ ما را در پيشگاه حاضران عرصه قیامت رسواى مساز🔸 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِى مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ‏ (خداوند به ابلیس) فرمود: وقتى كه من (به سجده) فرمانت دادم، چه چیز تورا از سجده كردن باز داشت؟ (شیطان) گفت: من از او بهترم، مرا از آتش و او را از گِل آفریدى. ✍️ دلیل سجده ى فرشتگان بر آدم، فرمان خداوند و لیاقت ذاتى انسان بود نه جنسیّت و ساختمان وجودى او. شیطان در مقام توجیه نافرمانى خود، با مغلطه و قیاسى نابجا ادّعا كرد: من از آدم برترم، زیرا من از آتشم و آدم از خاك، گرچه هركدام منشأ اثرى خاص مى باشند، امّا در حقیقت او با این ادّعاى غلط، به جاى اطاعت از فرمان خداوند حكیم وتوجّه به جایگاه آدمى نزد خداوند، «انّى جاعل فى الارض خلیفة» و نادیده گرفتن روح الهى در انسان، «نفختُ فیه من روحى» در مقابل فرمان خداوند گردنكشى كرد. چنانكه بسیارى از ما نیز در بسیارى موارد، احكام و دستورات دینى را بدون توجّه به حكمت و فلسفه ى آن، به ظاهر با عقل خود مى سنجیم و چون دلیل آشكارى براى آن نمى یابیم، آن را نمى پذیریم و بدان بى اعتنا مى شویم، یا در برخى موارد از مقایسه ى موضوعاتِ متشابه با یكدیگر، حكم یكسانى براى همه ى آنها صادر مى كنیم. لذا قیاس در استنباط احكام جایز نیست و امام صادق علیه السلام همواره از قیاس هاى ابوحنیفه به شدّت انتقاد مى كرد. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی *️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ تُسَمّى الْقاصِعَةُ وَ هِيَ تَتَضَمَّنُ ذَمُ إبليسَ لَعَنَهُ اللَّهُ، عَلَى اسْتِكْبارِهِ وَ تَرْكِه السُّجُودَ لِآدَمَ عليه السلام، وَ أنَّه أوّلُ مَنْ أَظْهَرَ الْعَصَبيَّةَ وَ تَبِعَ الْحَمِيَّةَ، وَ تَحْذيرُ النَاسِ مِنْ سُلُوكِ طَريقَتِهِ. از خطبه هاى امام عليه السلام كه خطبه ناميده شده است. اين خطبه متضمن نكوهش (لعنةاللّه عليه) مى باشد به جهت تكبر ورزيدن و ترك براى آدم عليه السلام و اين كه او نخستين كسى است كه و را ظاهر ساخت و نيز امام عليه السلام در اين خطبه مردم را از پيمودن راه و رسم (و تعصب و تكبّر) بر حذر مى دارد. 👈 این خطبه نورانی در 18 بخش می آید : ✳️ بخش 15: با منحرفان *️⃣ أَلَا وَ قَدْ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِقِتَالِ أَهْلِ الْبَغْيِ وَ النَّكْثِ وَ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ‏؛ فَأَمَّا النَّاكِثُونَ فَقَدْ قَاتَلْتُ، وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَقَدْ جَاهَدْتُ، وَ أَمَّا الْمَارِقَةُ فَقَدْ دَوَّخْتُ، وَ أَمَّا شَيْطَانُ الرَّدْهَةِ فَقَدْ كُفِيتُهُ بِصَعْقَةٍ سُمِعَتْ لَهَا وَجْبَةُ قَلْبِهِ وَ رَجَّةُ صَدْرِهِ، وَ بَقِيَتْ بَقِيَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْبَغْيِ؛ وَ لَئِنْ أَذِنَ اللَّهُ فِي الْكَرَّةِ عَلَيْهِمْ لَأُدِيلَنَّ مِنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَشَذَّرُ فِي أَطْرَافِ الْبِلَادِ تَشَذُّراً. أَنَا وَضَعْتُ فِي الصِّغَرِ بِكَلَاكِلِ الْعَرَبِ، وَ كَسَرْتُ نَوَاجِمَ قُرُونِ رَبِيعَةَ وَ مُضَرَ. ✳️ 16. قاطعيّت امام در نبرد با منحرفان *️⃣ آگاه باشيد خداوند مرا به جنگ با سركشان تجاوز كار، پيمان شكنان و فساد كنندگان در زمين فرمان داد: با ناكثان پيمان شكن جنگيدم، و با قاسطين تجاوز كار جهاد كردم، و مارقين خارج شده از دين را خوار و زبون ساختم، و رهبر خوارج (شيطان ردهه) بانگ صاعقه اى قلبش را به تپش آورد و سينه اش را لرزاند و كارش را ساخت. حال تنها اندكى از سركشان و ستمگران باقى ماندند، كه اگر خداوند مرا باقى گذارد با حمله ديگرى نابودشان خواهم كرد، و حكومت حق را در سراسر كشور اسلامى پايدار خواهم كرد، جز مناطق پراكنده و دور دست. من در خردسالى، بزرگان عرب را به خاك افكندم، و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم. _____________________________________________ (1). ردهة: گودالى كه رهبر خوارج معروف به «ذو الثديه» جنازه ‏اش در آن افتاده بود. و ناكثان يعنى «عهد شكنان» اصحاب جمل كه در بصره شورش كردند، قاسطين «ستمكاران» يعنى معاويه و پيروان ستمكار او و مارقين يعنى خارج شدگان، خوارج و طرفدارانشان كه از لشكر امام و امّت اسلامى كناره گرفتند. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * من مأمور به مبارزه با فاسدان و مفسدانم * ذوالثدية کيست؟ 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام هجوم اندوه و نگرانى از گناه‏ : https://eitaa.com/sahife2/58329 صحیفه سجادیه ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
«12» وَ لَا تَجْعَلْ لِفَاجِرٍ وَ لَا كَافِرٍ عَلَيَّ مِنَّةً وَ لَا لَهُ عِنْدِي يَداً وَ لَا بِي إِلَيْهِمْ حَاجَةً بَلِ اجْعَلْ سُكُونَ قَلْبِي وَ أُنْسَ نَفْسِي وَ اسْتِغْنَائِي وَ كِفَايَتِي بِكَ وَ بِخِيَارِ خَلْقِكَ «13» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْنِي لَهُمْ قَرِيناً وَ اجْعَلْنِي لَهُمْ نَصِيراً وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِشَوْقٍ إِلَيْكَ وَ بِالْعَمَلِ لَكَ بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ وَ ذَلِكَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ. و به سود هيچ بدكار و كافرى بر من منّت و نعمت قرار مده. و روى نيازم را به جانب آنان مكن؛ بلكه آرامش دل، و انس جان، و بى‏نيازى و انجام گرفتن كارم را برعهده خود، و برگزيدگان از بندگانت قرار ده. خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و مرا همنشين و يار ايشان قرار ده، و به شوق ورزيدن به سويت، و به عمل برايت چنانكه دوست دارى و مى‏پسندى بر من منّت گذار؛ همانا تو بر هر كارى توانايى، و تحقق آن همه كه گفتم بر تو آسان است. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1 ✳️ بندگان شايسته خداوند، به اعتبار مرتبه عبوديت، نزد خدا مراتب گوناگون دارند؛ زيرا هر بنده‏اى از بندگان درستكار به اعتبار اسمى كه در او غلبه ظهورى دارد، مرتبه و مقام ويژه آن اسم را پيدا مى‏كند. بنابراين كسى كه عبداللّه است با كسى كه عبدالرحمن و عبدالرزاق است از نظر مرتبه فرق دارد. خداوند درباره حضرت ابراهيم عليه السلام مى‏فرمايد: وَكَذَ لِكَ نُرِى إِبْرَ هِيمَ مَلَكُوتَ السَّموَ تِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ» «انعام 75» و اين گونه فرمانروايى و مالكيّت و ربوبيّت خود را بر آسمان‏ها و زمين به ابراهيم نشان مى‏دهيم تا از يقين‏كنندگان شود. و درباره حضرت موسى عليه السلام مى‏فرمايد: وَلَمَّا جَآءَ مُوسَى‏ لِمِيقتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبّ أَرِنِى أَنظُرْ إِلَيْكَ» «اعراف 143» زمانى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با وى سخن گفت، عرض كرد: پروردگارا! جمال با كمال ذات بى‏نهايتت را [به قلب من‏] بنماى تا تو را [به رؤيت ويژه باطنى‏] بنگرم. ولى در شأن پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى‏* ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى‏* فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى‏* فَأَوْحَى‏ إِلَى‏ عَبْدِهِ مَآ أَوْحَى‏» «نجم 7» در حالى كه در افق اعلا بود.* سپس نزديك رفت و نزديك‏تر شد،* پس [فاصله‏اش با پيامبر] به اندازه فاصله دو كمان گشت يا نزديك‏تر شد.* آن گاه به بنده‏اش آنچه را بايد وحى مى‏كرد، وحى كرد. در آيه فوق اضافه عبد به ضمير «هاء» كه مقام احديّت است، اشاره به مقام عبد محض دارد كه بسيار بلند مرتبه است. بر اين پايه، بنده هر اندازه از مراتب بندگى و ربوبيّت ظهورى حق برخوردار باشد. به همان اندازه از مقام صلح، صفا، اصلاح و صلاح بهره مى‏گيرد و نقش بيشترى نسبت به هدايت مردم و مظاهر لطف الهى برعهده دارد و اگر اين مراتب تا حد ناسوتى و پست مادى برسد؛ انسان در جايگاه حيوانات قرار مى‏گيرد و مقام او در پايين‏ترين درجه وجود از شأنيّت و صلاحيّت بيرون مى‏شود كه خداوند در حق چنين موجوداتى مى‏فرمايد: أُوْلئِكَ كَالأْنْعمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلئِكَ هُمُ الْغفِلُونَ» «اعراف 179» آنان مانند چهارپايانند بلكه گمراه‏ترند؛ اينانند كه بى‏خبر و غافل [ازمعارف و آيات خداى‏] اند. اينان همان كافران و منافقان هستند كه درهاى هدايت و سعادت را به سوى خود بسته‏اند و تنها از راه شكم و شهوت و مال اندوزى اتلاف عمر مى‏كنند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 111 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 ✳️ خداوند منان از جمله منت‏هايى كه بر سر ما مسلمانان گذاشته است اين كه پيامبر راهنمايى براى هدايت ما برگزيده است: لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُواْ عَلَيْهِمْ ءَايتِهِ وَيُزَكّيهِمْ وَيُعَلّمُهُمُ الْكِتبَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَللٍ مُّبِينٍ» «آل عمران 164» يقيناً خدا بر مؤمنان منّت نهاد كه در ميان آنان پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنان مى‏خواند و [از آلودگى‏هاى فكرى و روحى‏] پاكشان مى‏كند، و كتاب و حكمت به آنان مى‏آموزد، و به راستى كه آنان پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند. منّت از منّ به معناى سنگى است كه براى وزن كردن اجناس به كار مى‏برند. اعطاى هر نعمت سنگين و گران بهايى را منت مى‏گويند. بنابراين بخشيدن نعمت بزرگ، نيكوست. ولى بزرگ جلوه دادن نعمت كوچك، ناپسند است. يعنى كسى كه كار كوچكى را با سخن بزرگ كند و به رخ ديگران بكشد بسيار نكوهيده است. پروردگار ما بر مؤمنان نعمت سنگينى گذارده و در عمل، شخص بزرگوارى را مسؤول هدايت مردم قرار داده است. و سپاسگزار و قدردان اين نعمت بزرگ تنها مؤمنان هستند هر چند هدف از رسالت، عموم بشر است. يكى از منّت‏هايى كه در كنار رسالت دين بر مسلمانان قرار گرفته است اين است كه خداوند قهار هيچ گونه سلطه و بهره‏اى از كفار و منافقان بر جان و مال و ناموس مؤمنان قرار نداده است؛ حتى راهى كه به برترى و امتياز دهى برسد، را هم بسته است و همه كافران و منافقان اهل كتاب و ذمّيان بايد تحت نظر حكومت اسلامى باشند؛ زيرا خداوند شرافت و عزّت و مغفرت و نجات و پاداش را در ايمان و اخلاص و تقوا و ولايت و دين محورى مقرر فرموده است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 111 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2