eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
‏ 10 دنياى شگفت ‏انگيز ‏ 1 🔴 پوست، سطح خارجى بدن را مى‏پوشاند و از نفوذ آب و گازها در آن جلوگيرى مى‏كند، همچنين مانع از ورود ميكرب ‏ها مى‏گردد، به علاوه با موادّى كه ترشح مى‏كند مى‏تواند اين عوامل زيانبخش را از بين ببرد. ولى موجودات خيلى ريز و خطرناكى كه ويروس نام گرفته‏اند، مى‏توانند به آسانى از آن بگذرند. سطح خارج پوست در معرض نور و باد و رطوبت و خشكى و گرما و سرماست و سطح داخلى‏اش با دنياى مايعى تماس دارد كه گرم و تاريك است و در آن سلول‏هاى بدن مانند جانوران آبزى زندگى مى‏كنند. پوست با وجود نازكى خود به خوبى محيط داخلى را از دستبرد تغييرات هميشگى دنياى خارج حفظ مى‏كند و مرطوب و نرم و قابل كشش و فرسوده نشدنى است. فرسوده نمى‏شود، زيرا از چندين طبقه سلول‏هايى تشكيل شده است كه دائماً زياد مى‏شوند. هر چه از عمق به سطح مى‏آييم سلول‏ها پيرتر مى‏شوند و در سطح خارجى اين سلول‏هاى مرده، مانند قطعات منظمى ورقه ورقه قرار مى‏گيرند، ورقه‏هاى رويى مى‏افتند و ورقه‏هاى زيرين جاى آنها را مى‏گيرند، معهذا پوست هميشه به علّت ترشّح آب و چربى و غدد كوچكى كه در خود دارد مرطوب مى‏ماند. در حدود بينى و دهان و مخرج و اورتر و مهبل، پوست به صورت مخاط كه پرده پوششى سطوح داخلى بدن است ادامه مى‏يابد، ولى اين راهها به جز بينى، به وسيله حلقه‏هاى عضلانى هميشه بسته‏اند، بنابراين پوست، مرز دنياى سربسته‏اى است كه به تمام وسايل دفاعى مجهّز گرديده است. با واسطه پوست بدن، آدمى با تمام اشياى محيطش مربوط مى‏گردد؛ چه، در حقيقت تعدادى از اندام‏هاى حسّى ما چون گيرنده هايى در آن جا گرفته است كه بر حسب ساختمان طبيعى و خاص خود تغييرات و تحريكات دنياى خارجى را درك مى‏كند. دانه‏هاى حسّ لمس كه در تمام سطح پوست پراكنده‏اند نسبت به فشار و درد و گرما و سرما حسّاسند. آنها كه در روى مخاط زبان قرار دارند، طعم و مزه اغذيه و حرارت آن را درك مى‏كنند. ارتعاشات صوتى روى دستگاه پيچيده گوش داخلى با واسطه پرده صماخ و استخوان‏هاى گوش متوسط تأثير مى‏نمايد. شبكه‏اى از اعصاب شامّه كه در مخاط بينى پراكنده است نسبت به بو حسّاسيت دارد؛ بالأخره مغز قسمتى از خود را به صورت عصب باصره و شبكيه تا نزديكى پوست مى‏فرستد كه از تموّجات نورانى بين قرمز تا بنفش متأثر مى‏گردد. پوست در اين جا تغيير عجيب و شگفت انگيزى مى‏كند، شفّاف مى‏شود و به صورت قرنيه و عدسى در مى‏آيد كه به بافت‏هاى مجاور مى‏پيوندد و در مجموعه خود دستگاه معجزه آسايى كه آن را چشم مى‏ناميم به وجود مى‏آورد! از تمام اين اعضا رشته‏هاى عصبى جدا مى‏گردد كه به مغز يا نخاع مى‏رود و با واسطه اين رشته‏ها دستگاه عصبى مركزى مانند پرده‏اى در تمام سطح خارجى بدن يعنى جايى كه با محيط خارجى در تماس است گسترده مى‏شود. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 260 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 10 دنياى شگفت ‏انگيز ‏ 2 🔴 منظره ‏اى را كه از دنياى خارجى درك مى‏كنيم وابسته به ساختمان اندام‏هاى حسّى و درجه حسّاسيت آنهاست. مثلًا اگر چشم ما از تموّجات اشعه تحت قرمز نيز متأثّر مى‏شد آن وقت دنياى خارج در ديده ما نماى ديگرى داشت و تحت تأثير حرارت رنگ آب و سنگ‏ها و درخت‏ها در فصول مختلفه، تغيير مى‏يافت، و مثلًا روزهاى درخشان تابستان كه طبيعةً مناظر و اشيا به وضوح ديده مى‏شوند، به وسيله مه قرمزى كدر و تيره مى‏گرديد، زيرا امواج حرارتى نيز قابل رؤيت مى‏شد و همه چيز را مى‏پوشانيد. بر عكس هنگام سرماى زمستان آسمان روشن‏تر و درخشنده‏تر مى‏نمود و حدود اشيا به وضوح ديده مى‏شد، در حالى كه قيافه‏ انسان‏ها كاملًا عوض و نيمرخ ايشان نامشخص و مبهم مى‏گرديد و ابر سرخ رنگى كه از بينى و دهان منتشر مى‏شد، صورتها را مى‏پوشانيد، و بعد از يك تمرين شديد عضلانى حجم بدن افزايش مى‏يافت، زيرا حرارت مشعشعه دورادور آن را مانند هاله سرخ رنگى فرا مى‏گرفت. همچنين اگر چشم از امواج فوق بنفش و پوست از امواج نورانى متأثّر مى‏گرديد، يا فقط حسّاسيت هر يك از اندام‏هاى حسّى بى تناسب افزايش مى‏يافت باز دنياى خارج براى ما جلوه تازه‏اى داشت. ما از وجود چيزهايى كه روى انتهاى حسّى سطح بدن ما اثر نمى‏كند بى خبر مى‏مانيم، به اين جهت اشعه كسميك را با اين كه از هر طرف ما را احاطه كرده است و از ما مى‏گذرد اصلًا درك نمى‏كنيم، گويى هر چيز براى آن كه به مغز ما برسد و درك شود بايد خود را در راه يكى از حواسّ ما بگذارد، يعنى در يكجا شبكه عصبى بزرگى كه پيرامون ما را فرا گرفته است متأثّر سازد. فقط عامل مجهول تلپاتى از اين قاعده مستثنى است، و گويى در روشن بينى انسان بدون استفاده از راههاى عصبى معمولى حقايق دنياى خارجى را درك مى‏كند، ولى چنين كيفيّاتى نادر است. اعضاى حسّى چون درهايى است كه از آنجا دنياى فيزيكى در ما وارد مى‏شود. بنابراين حالت يك فرد از جهاتى وابسته به سطح بدن او نيز هست، زيرا مغز بر حسب پيغام‏ها و تحريكات دائمى كه از محيط خارجى به او مى‏رسد شكل مى‏پذيرد. به اين ترتيب نبايد وضع پوشش بدن خود را با عادات زندگى به سرسرى تغيير داد. به طور مثال: ما هنوز دقيقاً نمى‏دانيم كه اثرات مستقيم تابش نور روى پوست ما چيست، و تا روزى كه اين مسأله روشن نشود، نوديسم و تيره رنگ كردن پوست بدن خواه به وسيله آفتاب و خواه با اشعه مافوق بنفش، نبايد كوركورانه از طرف مردم پذيرفته شود. پوست و ضمايمش وظيفه نگهبان و مستحفظ دقيقى را براى ما دارد و به بعضى از عوامل دنياى فيزيكى اجازه ورود مى‏دهد و از بقيه جلوگيرى مى‏كند، زيرا اين درها با آن كه هميشه بازند معهذا تحت مراقبت دقيق دستگاه عصبى مركزى مى‏باشند. بنابراين بايستى آنها را مانند يكى از مظاهر مهم وجود آدمى تلقّى كرد.» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 260 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ دعای صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. 👤 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "در روز عید و روز " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "در روز عید و روز " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عید قربان و روز جمعه: 🔹 اتَيْتُكَ مُقِرّاً بِالْجُرْمِ وَالْاِسآئَةِ اِلى نَفْسى، اَتَيْتُكَ اَرْجُو عَظيمَ عَفْوِكَ الَّذى عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخاطِئينَ، ثُمَّ لَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكوُفِهِمْ عَلى عَظيمِ الْجُرْمِ اَنْ عُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ 🔹 🔸خدايا! درحالى به سویت آمدم که به گناه و بدى در حق خود اقرار دارم، به سویت آمدم درحالى که به عفو عظیمى که شامل حال خطاکاران کرده اى چشم دوخته ام، که ادامه دادنشان بر گناه بزرگ حضرتت را از آن باز نداشت که آنان را مشمول رحمت و مغفرت قرار دهى 🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مختصر بار الها به درگاهت آمده‏ ام در حالى كه به جرم و گناه خود و بدكارى و ستم بر نفس خويش اقرار و اعتراف مى‏كنم. به درگاهت آمده‏ام در حالى كه به عفو و بخشش بزرگ تو اميدوارم آن عفوى كه تمام خطاكاران عالم را شامل است آن عفوى كه بى‏نهايت است و از جرم و گناه تمام خلق بيشتر است) باز با همه جرم و خطاى خلق طول مدت پايدارى و سماجت‏ شان بر جرم بزرگ هم تو را مانع از آن نشد كه بر بندگان به رحمت و مغفرت بازگردى (و همه را مشمول رحمت نامنتهاى خود فرمائى) «اتيتك مصرا بالجرم و الاساءه على نفسى». بلكه آمده‏ام تو را در حالتى كه اقرار كننده‏ام به بزهكارى و گناهكارى و به بدكردن بر نفس خود. «اتيتك ارجو عظيم عفوك الذى عفوت به عن الخطائين». آمدم تو را در حالتى كه اميد دارم عفو و تجاوز نمودن عظيم تو را، آن عفوى كه درگذشته‏اى به سبب آن از گناه گناهكاران. «ثم لم يمنعك طول عكوفهم على عظيم الجرم ان عدت عليهم بالرحمه و المغفره». عكف على الشى‏ء يعكف و يعكف عكوفا، اى: اقبل عليه مواظبا. يقال: فلان عاكف على فرج حرام. و «عدت»- بضم العين المهمله و بعدها دال مهمله- بمعنى تكرمت. يعنى: پس بازنداشته است تو را مواظبت و مداومت نمودن و اقبال كردن ايشان بر گناهان بزرگ، آنكه مكرمت نمايى به ايشان به رحمت و آمرزش خود. ادامه دارد ... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ راه خطای عاشق 🌷طبیعی ترین ومعقول ترین حادثه ای که می توانداین متارکه وهجران راپایان بخشد،چیزی جزبازگشت وجبران خطانیست.عاشق که باعمل قبیح خودسبب رنجش معشوق شده،بایدپاپیش گذاشته،برجرم وخطای خویش اقرارکندواز نگاردل آرای خویش بخشش طلبد.بایدندادردهدوبامعشوق خویش چنین بگوید:«أَتَيْتُكَ مُقِرّاً بِالْجُرْمِ وَ الْإِسَاءَةِ إِلَى نَفْسِي»(صحیفه سجادیه،دعای ۴۸)بارالها!به درگاه توآمده ام ؛درحالی که به گناه وبدکردن به خوداعتراف دارم.زیراتابه درگاه اوشرفیاب نگردد،دل درجای دیگرآرام نگرفته واقبال عالم وآدم به کارش نمی آید.دراین هنگام است که عاشق عاصی ،علم ندامت دردست،خودرابه کعبه ی آمالش رسانده،چنین می خواند:« إِلَهِي هَلْ يَرْجِعُ الْعَبْدُ الْآبِقُ إِلّا إِلَى مَوْلاهُ أَمْ هَلْ يُجِيرُهُ مِنْ سَخَطِهِ أَحَدٌ سِوَاهُ »(مناجات خمس عشر،مناجاه التائبین)خدایا!آیابنده گریخته به جایی جزبه درگاه مولایش می تواندبازگردد؟یاآیاازخشم وغضب مولایش ،کسی غیراومی تواندحمایتش کند؟!اماداستان توبه ی عاشق ،به صرف لابه وزاری اووتوبه وبازگشت پایان نمی یابد.اودراین انتظاراست تاشایدعذرش موردمرحمت یارقرارگرفته ،ازجانب اونیزگامی به سوی نادم برداشته شود.« أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظِيمَ عَفْوِكَ الّذِي عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخَاطِئِينَ،»(صحیفه سجادیه ،دعای ۴۸)بارالها! به درگاه توآمده ام درحالی که آن عفووگذشت بزرگت راامیدوارم که به سبب آن ازگناه کاران گذشتی.البته پروردگاررحمان ورحیم وعده پذیرش عذربنده راداده است.دریک رابطه ی عاشقانه ی واقعی ،معشوق حقیقی ،معشوقی است که چون عاشق به سوء کرده خویش اعتراف کرد ،افزون برآن برای تالیف قلب محبوب پاپیش گذارد.معشوق نیزازکرده ی اوچشم بپوشدوعلقه ی گسسته ی بین خویش راترمیم واوراچون نخستین روزنظاره کند.به راستی آیاهیچ معشوقی ازاین حیث توان رویارویی بامعبودحقیقی ،یعنی حضرت حق ودودرادارد؟آیاهمونیست که درصحیفه ی عشق ،خطاب به ماعاصیان درگاهش چنین پیام فرستاده است:« قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا »(زمر،۵۳)بگوای بندگان من که به خوداسراف وستم کرده اید!ازرحمت خداوندنومیدنشویدکه خداهمه ی گناهان رامی آمرزد؛زیرااوبسیارآمرزنده ومهربان است.وخویش رابه بندگانش چنین می شناساند:« وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ»(شوری،۲۵)اوکسی است که توبه راازبندگانش می پذیردوبدی هارامی بخشد،وآن چه راانجام می دهیدمی داند.چه کسی هماننداو،به بندگان گناه کارخویش بشارت ازبخشش ازهرگناهی راداده وپشیمان ازگناه راهم چون بی گناه مادرزادبه شمارمی آورد؟ ✍️ (منبع:تلخیص ازکتاب مژده وصل؛جلددوم؛مولف زین العابدین دست داده) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔅 نماز توبه اولین ماه است .... ❤️یاعزیز یاغفار اغفرلی ذنوبی وذنوب جمیع المومنین والمومنات فانه لایغفرالذنوب الا انت ◀️روزیکشنبه ذی القعده را روز آشتی با خالق و دعا بر مخلوق می شود نامید. حق تعالی پنج فرشته مقرب خود را می فرستد تا در عالم ندا کنند و وعدها دهند که آخرین فرشته جناب جبرییل است. آیا باز هم معطلی؟ منتظری خودش بیاید؟ تو یک قدم سوی او برو، بدان که او دَه قدم سوی تو خواهد آمد که مجملش را در مفاتیح و مفصلش را در مراقبات و اقبال سید میتوانی ببینی؛ غسل و نماز مخصوص و استغفار و دعای آمرزش برای خود و مؤمنین ... التماس دعای فراوان ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 خدایا (به درگاه تو آمدم در حاليكه به جرم و بدى نسبت به نفس خود مقر و معترفم) (اتيتك مقرا بالجرم و الاساءه الى نفسى). (به پيشگاه تو آمده‏ ام و اميد به آن عفو عظيمت دارم كه به واسطه ‏ى آن خطاكاران را مشمول عفوت قرار داده‏اى) (اتيتك ارجو عظيم عفوك الذى عفوت به عن الخاطئين). (و طول توقفشان بر جرائم بزرگ مانع آن نشده كه رحمت و مغفرت را بار ديگر بر آنها باز گردانى) (ثم لم يمنعك طول عكوفهم على عظيم الجرم ان عدت عليهم بالرحمه و المغفره). ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 خدایا به درگاه تو آمدم .... مرا بپذیر ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی مقابله با شرّ وَ قَالَ (علیه السلام): رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ، فَإِنَّ الشَّرَّ لَا يَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّر. حضرت علی که درود خدا بر او باد در روش برخورد با متجاوز فرمودند: سنگ را از همان جايى كه دشمن پرت كرده، باز گردانيد، كه شر را جز شر پاسخى نيست. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ راه دفع شرّ : ⏺ امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه كه در ميان مردم جنبه ضرب المثل پيدا كرده است دستورى دفاعى و خاص را بيان كرده، مى فرمايد: «سنگ را از همانجا كه آمده بازگردانيد، چراكه شر و بدى را جز با شر و بدى نمى توان دفع كرد»؛ (رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ، فَإِنَّ الشَّرَّ لاَ يَدْفَعُهُ إِلاَّ الشَّرُّ). بعضى از شارحان، اين سخن را ناظر به مسئله قصاص دانسته و اشاره اى به آيه شريفه (وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُوْلِي الاَْلْبَابِ) مى دانند، زيرا هرگاه قانون قصاص در ميان نباشد و قاتل احساس امنيت كند، جان بسيارى به خطر مى افتد؛ اما اگر قتلى كه انجام داده را با قتل خودش پاسخ گوييم افراد شرورِ ديگر از ترس قصاص، متعرض جان مردم نمى شوند و اين خود سبب حيات و امنيت جامعه است. ولى نبايد ترديد داشت كه كلام امام عليه السلام منحصر به قصاص نيست، بلكه قانونى كلى در برابر افرادى است كه جز با توسل به زور از كارهاى خلاف خود برنمى گردند. دشمنانى كه با تمام قوا به مسلمانان حمله مى كنند جز با مقابله به مثل دست از شيطنت خود برنمى دارند و اين شبيه چيزى است كه قرآن مجيد در آيات فراوانى بيان فرموده است. در يك جا مى فرمايد: «الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقيüنَ؛ ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شكستند و در آن با شما جنگيدند، شما نيز حق داريد مقابله به مثل كنيد). و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است و (به طور كلّى) هركس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى كنيد! و از خدا بپرهيزيد (و زياده روى ننماييد!) و بدانيد خدا با پرهيزكاران است!». نيز در جاى ديگر آمده است: «(وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ)؛ و در راه خدا، با كسانى كه با شما مى جنگند، نبرد كنيد! و از حدّ تجاوز نكنيد ، كه خدا تعدّى كنندگان را دوست نمى دارد!». باز مى فرمايد: «(وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ)؛ و (به هنگام نبرد) با مشركان، دسته جمعى پيكار كنيد، همانگونه كه آنها دسته جمعى با شما پيكار مى كنند؛ و بدانيد خداوند با پرهيزكاران است!». ازاينرو در مقابل اين دستورات جنگى، دستور صلح را چنين صادر مى كند: «(وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ)؛ و اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح درآى و بر خدا توكّل كن». از آنچه در بالا آمد روشن مى شود هيچگونه تضادى در ميان اين دستور ودستورات مربوط به عفو و گذشت و حلم و مدارا و پاسخ گفتن سيئه با حسنه كه در قرآن مجيد و روايات اسلامى آمده وجود ندارد و هركدام اصل و قانونى است براى محدوده اى خاص؛ آنجا كه با عفو و گذشت و جبران بدى به وسيله خوبى مشكل حل مى شود اصل اساسى همان است؛ ولى آنجا كه دشمن خيره سر از عفو و گذشت سوء استفاده مى كند و بر خيره سرى خود مى افزايد دستور، مقابله به مثل است نه عفو و گذشت و پاسخ دادن بدى با نيكى. به همين دليل در ذيل آيه قصاص دستور عفو آمده است تا شدت عمل در برابر جنايتكاران با عفو و گذشت اسلامى آميخته شود و معجون مناسبى براى هر دو گروه (گروه خطاكارِ پشيمان و گروه خطاكارِ لجوج) فراهم گردد، مى فرمايد: «(فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَىْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ)؛ پس اگر كسى از سوى برادر (دينى) خود، چيزى به او بخشيده شود، (و حكم قصاص او، تبديل به خونبها گردد،) بايد از راه پسنديده پيروى كند. (و صاحب خون، حال پرداخت كننده ديه را در نظر بگيرد). و او (قاتل) نيز، به نيكى ديه را (به ولى مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نكند). اين، تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگار شما! و كسى كه بعد از آن، تجاوز كند عذاب دردناكى خواهد داشت». اين نكته نيز قابل توجه است كه تعبير به «شر» درمورد مجازات، به معناى شر ظاهرى است؛ قصاص، ظاهرا شر است؛ ولى در باطن خير محض مى باشد، چنانكه مقابله به مثل در مقابل دشمنان لجوج و خيره سر، خير است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ ءَاَبآءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ الْنَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا ءَاتِنَا فِي الْدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِى الْأَخِرةِ مِنْ خَلَقٍ‏ پس چون مناسك (حج) خود را انجام دادید، خدا را یاد كنید، همانگونه كه پدران خویش را یاد مى‌كنید، بلكه بیشتر و بهتر از آن. پس بعضى از مردم كسانى هستند كه مى‌گویند: خداوندا! به ما در دنیا عطا كن. آنان در آخرت بهره‌اى ندارند. گروهى از اهل مكّه، بعد از پایان مراسم حج در محلّى اجتماع كرده و با یاد كردن پدران و نیاكان خود به آنان افتخار و مباهات مى‌كردند. قرآن دستور مى‌دهد به جاى تفاخر به پدران و نیاكان، خدا را یاد كنید و از نعمت‌ها و توفیقات او سخن بگویید و در این كار جدّى‌تر باشید. 1- جهت‌دهى به ایام فراغت، یكى از وظایف مربّى است. «فاذا قضیتم...فاذكروا اللَّه» 2- یاد خدا، هم از نظر كمّیت باید كثیر باشد؛ «واذكروا اللّه كثیراً» و هم از نظر كیفیّت، عاشقانه و خالصانه. «اشدّ ذكراً» 3- سطحى‌نگر نباشیم. گروهى در بهترین زمان‌ها و مكان‌ها، تنها دعاى آنها رسیدن به زندگى كوتاه مادّى است. «ربّنا اتنا فى الدنیا وما له فى الاخرة من خلاق» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏺ ای که در این خاکدان جان و جهانی مرا چون بروم زین سرا باغ و جنانی مرا جان مرا جان توئی لعل مرا کان توئی در دل ویران توئی گنج نهانی مرا آنکه بدل میدمد روح سخن هردمم تا نزند یکنفس بی دمش آبی مرا شب همه شب تابصبح همنفس من توئی روز چو کاری کنم کار و دکانی مرا تا که بمحفل درم با تو سخن میکنم چونکه بخلوت روم مونس جانی مرا یکنفس ازپیش تو گر بروم گم شوم چون بتو آرم پناه امن و امانی مرا گر تو برانی مراجان زفراقت دهم جان بوصالت دهم گر تو بخوانی مرا گه به وصالم کشی گه ز فراقم کشی گاه چنینی مرا گاه چنانی مرا بتو رو کند رو چو بهرسو کند نور تو عالم گرفت قبله از آنی مرا ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 يا مَنْ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ اى آن كه، شگفتى‏هاى عظمتش به پايان نمى‏رسد! عجائب ها ✔️( لطفا برای دیدن یکی دیگر از ، روی اعداد " 1 و 2 و 3 " کلیک کنید ) 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 11 عجائب ها ( و غدد فوق کلیوی) 1 🔴 «غدد فوق كليوى در بالاى كليه‏ ها قرار گرفته‏اند. هر غده از دو بخش تشكيل شده، يكى قسمت خارجى و ديگرى قسمت مغزى داخلى. قشر فوق كليوى قسمت اصلى غده را تشكيل مى‏دهد و در ناحيه خارجى به رنگ زرد درخشان و در ناحيه داخلى به رنگ قهوه‏اى متمايل به قرمز است. قسمت مغز فوق كليوى نازك و خاكسترى رنگ است. قسمت قشرى شامل طناب‏هاى سلولى است كه توسط رگ‏هاى خونى مجزا مى‏شوند. اين قسمت در زير كپسول ضخيمى از بافت همبندى فيبرى قرار دارد. سه منطقه در قسمت قشرى مشاهده مى‏شوند: منطقه نازك خارجى، منطقه گلومرولى ناميده مى‏شود و از گروههاى فشرده‏اى از سلول‏هاى ستونى تشكيل شده و داراى هسته‏هاى كروى شكل كه هر كدام دو يا چند هسته دارند هستند. سيتوپلاسم محتوى ميتوكندرى‏هاى رشته‏اى شكل و يك دستگاه گلژى در نزديكى هسته و شبكه‏اى از وزيكول‏هاى هموار و رتيكولوم آندوپلاسميك مى‏باشد. اين شبكه به صورت لوله‏هايى ظاهر مى‏شود كه در سراسر تنه سلول گسترش مى‏يابند. وزيكول‏هاى آندوپلاسميك دانه دار با پولى ريبوزوم‏هاى آزاد و سانترپول‏ها و پرزهاى ريزبينى كه به داخل فضاهاى دور رگى گسترش مى‏يابند نيز وجود دارد. منطقه ضخيم مركزى، منطقه فاسيكوله ناميده مى‏شود و از سلول‏هاى چند وجهى كه به صورت طناب‏هايى قرار گرفته‏اند تشكيل مى‏شود. اين طناب‏ها كه از يك رديف سلول تشكيل شده‏اند، توسط سينوزوييدها از يكديگر مجزا مى‏گردند. سلول‏ها يك يا دو هسته همراه با توده‏هاى كوچكى از كروماتين در اطراف دارند. سيتوپلاسم محتوى قطرات ريز چربى است، وزيكول‏هاى با سطح هموار رتيكولوم آندوپلاسميك بسيار وسيع هستند. كيسه‏هاى رتيكولوم آندوپلاسميك دانه دار به صورت اشعه موازى ديده مى‏شوند. ميتوكندرى‏ها كمتر از سلول‏هاى ناحيه گلومرولى هستند، و بعضى از آنها محتوى تيغه‏هايى هستند كه به جاى اين كه قفسه‏هاى مسطحى باشند به شكل پرزهاى لوله‏اى درآمده‏اند. دستگاه گلژى بزرگ است، ليزوزوم‏ها وجود دارند، سلول‏ها محتوى غلظت زيادى كلسترول و اسيد اسكوربيك هستند كه در توليد هورمون‏هاى قشرى مصرف مى‏شوند. ناحيه داخلى قشر فوق كليوى نسبةً ضخيم است و ناحيه مشبك ناميده مى‏شود، و در دنباله قسمت مغزى قرار مى‏گيرد. اين ناحيه از تورينه‏اى متشكل از طناب‏هاى سلولى پيوند شونده تشكيل مى‏شود. در اين قسمت هم سلول‏هاى روشن و هم سلول‏هاى تيره آشكار هستند. وزيكول‏هاى رتيكولوم آندوپلاسميك بدون دانه و گرانول‏هاى پيگمان ليپوفوشين فراوان هستند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 263 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 11 عجائب ها ( و غدد فوق کلیوی) 2 🔴 مغز فوق كليه از گروهها يا طناب‏هايى كوتاه و سلول‏هاى شبه اپى‏تليال نامنظم كه توسط مويرگ‏ها خونى احاطه مى‏شوند، تشكيل شده است. اين سلول‏ها محتوى تعداد زيادى گرانول‏هاى متراكم كه توسط غشا احاطه شده‏اند هستند. سلول‏ها از نظر نوع گرانولى كه دارند به دو دسته تقسيم مى‏شوند، هر دو نوع محتوى ميتوكندرى‏ها و رتيكولوم آندوپلاسميك دانه دار است. گرانول‏ها در كيسه‏هاى دستگاه گلژى بسته بندى مى‏شوند، مكانيسم دقيق آزاد شدن گرانول‏ها هنوز روشن نيست. سه شريان به غدد فوق كليوى خون مى‏ريزند، شريان‏هاى فوق كليوى فوقانى‏ شاخه‏هاى شريان‏هاى فرنيك تحتانى هستند. شريان‏هاى فوق كليوى ميانى از آئورت، و شريان‏هاى فوق كليوى تحتانى از شريان‏هاى كليوى منشعب مى‏شوند. اين رگ‏ها شبكه‏اى را در كپسول تشكيل مى‏دهند، شريان‏هاى قشرى از شبكه كپسولى منشعب شده و به سينوزوييدها و طناب‏هاى سلولى قشر فوق كليوى خون مى‏رساند. در قسمت قشرى هيچ نوع دستگاه وريدى وجود ندارد، زيرا وريدهاى جمع كننده در محل اتصال بين قسمت قشرى و قسمت مغزى تشكيل مى‏شوند. بعضى از شاخه‏هاى شريانى بزرگ كه از شبكه كپسولى شروع مى‏شوند، بدون دادن شاخه‏هاى جانبى از قسمت قشرى گذشته و به مغز فوق كليه مى‏رسند. به مجردى كه اين شريان‏ها به مغز رسيدند، به طور مكرر منشعب شده و تورينه‏هاى مويرگى فراوانى را در اطراف توده‏ها و طناب‏هاى سلول‏هاى كرومافين تشكيل مى‏دهند. مغز فوق كليه داراى يك جريان خون مضاعف است، يعنى علاوه بر جريان خونى كه در بالا توصيف شد، مغز كليه، خون را از سينوزوييدهاى قسمت قشرى نيز دريافت مى‏كند، اين رگ‏ها با بسترهاى مويرگى شريان‏هاى مغزى كه مستقيماً از كپسول مى‏آيند، پيوند مى‏شوند. بسترهاى مويرگى مغز فوق كليه به داخل همان مجارى وريدى كه خون قسمت قشرى و كپسول را خارج مى‏كنند تخليه مى‏شوند. اين وريدها شاخه‏هاى وريدهاى فوق كليوى هستند. مويرگ‏هاى مغز فوق كليوى داراى سوراخ‏هايى در سلول‏هاى آندوتليال هستند كه توسط پرده‏هاى بسيار نازكى پوشيده مى‏شوند. غشاهاى پايه توسط دستجات كوچك رشته‏هاى كلاژنى نگاهدارى مى‏شوند!» انسان وقتى اين حقايق كشف شده را در كتب علمى مى‏خواند و به اين مسائل شگفت‏انگيز آگاه مى‏گردد، بى‏اختيار در پيشگاه مقدس «يا مَنْ لا تَنْقَضى عَجائِبُ عَظَمَتِهِ» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 264 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 11 عجائب ها 3 🔴 در كتابهاى نوشته اند: اگر بخواهند كار دقيق كليه را در بيرون به وجود بياورند، هزار متر زمين لازم است كه كارخانه اى در اين زمين بر پا شود كه حدود چهار هزار چرخ در اين كارخانه بچرخد تا كار كليه را انجام دهد! ولى يك كليه كوچك و سبك براى براى تصفيه كردن در بدن گذاشته! در هر كليه اى هم دويست ميليون شبكه قرار داده! اينها را شمرده اند و نوشته اند! كليه نمونه تصفيه خانه هاست! دست، نمونه جرثقيل است! مشت، نمونه ظرف! ناخن، نمونه بيل و كلنگ! معده، نمونه آشپزخانه و آزمايشگاه! در رابطه با معده نوشته اند: معده يك ميليون كار آزمايشگاهى انجام مى دهد! يك ميليون رشته كار آزمايشگاهى را انجام مى دهد، و ما راحت سر سفره مى نشينيم و مى خوريم و جمع مى كنيم و بلند مى شويم! اگر خيلى وفادار باشيم بعد از اينكه سير شديم، مى گوييم الهى شكر! اما چه خبر است در معده، شما اگر ماهى را با استخوان تيز نفهميد و بخوريد، تيغ ماهى، استخوان تيز به محض اينكه وارد معده مى شود معده آن را نگه مى دارد، يك گوشه آن را حبس مى كند، غذا را هضم مى كند و به روده مى دهد و بعد سراغ اين استخوان مى آيد! اول يك ترشحى را به آن تيزى مى كند و تيزى را صاف مى كند كه در عبور جايى را خراش ندهد و بعد هم اضافه غذاهايى را كه بايگانى كرده، اين استخوان تيز پرچ شده را، يك مقدار سيمان كارى مى كند كه نرم باشد و بعد به روده مى دهد، قابليت هضم هم ندارد و از بدن بيرون مى دهد. حالا هر كارى كه با خدا دارى بگو! انصاف و وجدان به ميدان بياور! يقين و ايمان و عشق و حقيقت و صفا و يك رنگى بياور، با خدا بساز، با خواسته هاى پروردگاى عالم بساز! اين ظاهر بدن است، اما باطن چه خبر است؟ در دنياى روح چه خبر است؟ در دنياى نفس چه خبر است؟ در دنياى قلب چه خبر است؟ در دنياى مغز چه خبر است؟ حافظه چه مى كند؟ در اين جمجمه چيست كه ما چهل سال پيش را مى توانيم به ياد بياوريم! 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 263 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا