eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
«29» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ نَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطَاعَتِكَ فِي أَيَّامِ الْمُهْلَةِ وَ انْهَجْ لِي إِلَى مَحَبَّتِكَ سَبِيلًا سَهْلَةً أَكْمِلْ لِي بِهَا خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ «30» اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ قَبْلَهُ وَ أَنْتَ مُصَلٍّ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَهُ وَ آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنِي بِرَحْمَتِكَ عَذَابَ النَّارِ. خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و مرا در اوقات بى‏خبرى براى يادت بيدارى ده، و در روزگار مهلت براى فرمانبرداريت به كار گير، و برايم راه آسانى به سوى محبّتت باز و هموار كن و به سبب آن، خير دنيا و آخرت را برايم كامل ساز. خدايا! بر محمد و آلش درود فرست؛ مانند برترين درودى كه پيش از او بر يكى از بندگانت فرستادى، و پس از او بر يكى از آفريده‏هايت مى‏فرستى، و ما را در دنيا و آخرت خوبى عطا كن، و مرا به رحمتت از شكنجه آتش حفظ فرما. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
وَ نَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ ‏ 1 ✳️ جايگاه از نظر شرع و عقل يكسان نيست. بعضى از غفلت‏ها در امور تكوينى يا امور دينى روى مى‏دهد كه انسان با حالت سهوى يا فراموشى، عملى را برخلاف حقيقت يا مصلحت انجام مى‏دهد ولى سزاوار كيفر و توبيخ نمى‏شود؛ زيرا غفلت بنابر آنچه راغب اصفهانى آورده است: الغَفْلَةُ، سَهْوٌ يَعْتَرِى الْإِنْسانَ مِنْ قِلَّةِ التَّحَفُّظِ وَ التَّيَقُّظِ. غفلت، فراموشى است كه در اثر كمى پرهيز و بيدار دلى، بر انسان غلبه مى‏كند. در حقيقت، گاهى پرده‏اى روى آگاهى و بصيرت انسان را مى‏پوشاند كه سرلوحه گمراهى و دشمنى و زمينه كفر و هلاكت او را فراهم مى‏سازد. ولى او با تيزبينى و دورانديشى مى‏تواند خويش را از ورطه‏هاى سقوط نجات دهد. حضرت حق منّان در اين باره، زمان پرده بردارى از خواب غفلت را به قيامت حواله مى‏دهد و مى‏فرمايد: وَ نُفِخَ فِى الصُّورِ ذَ لِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ* وَ جَآءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَاءِقٌ وَ شَهِيدٌ* لَّقَدْ كُنتَ فِى غَفْلَةٍ مّنْ هذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَآءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» «ق 20» و در صور مى‏دمند؛ آن است روز [تحقق و ظهور] وعده‏هاى تهديدآميز و وحشتناك.* هر كسى در آن روز مى‏آيد در حالى كه سوق دهنده‏اى و شاهدى با اوست، [كه سوق دهنده او را به محشر مى‏راند و شاهد بر اعمالش گواهى مى‏دهد.]* [به او مى‏گويند:] تو از اين روز بزرگ در بى‏خبرى و غفلت بودى، پس ما پرده بى‏خبرى را از ديده [بصيرت‏] ات كنار زديم در نتيجه ديده‏ات امروز بسيار تيزبين است. در دنيا شخصى كه بر اثر غفلت، تخلّف نموده، نه تكليف جبرانى دارد و نه مستحق كيفر است. اين غفلت مستند به ساختمان طبيعى مغز است كه گاه دچار آن مى‏شود و دستورى را ناديده مى‏گيرد؛ مانند روزه‏دارى كه به قصد اطاعت امر خداوند و وظيفه شرعى امساك كرده است، امّا روزى در اثر غفلت و برحسب عادت طبيعى بدون اين كه ماه رمضان در خاطرش باشد روزه را شكسته است. روزه او به اين عمل سهوى باطل نمى‏شود و كفاره‏اى به عهده‏اش نمى‏آيد. البته بايد دانست در انجام عمل سهوى خوب يا بد، اثر وضعى آن از بين نمى‏رود، يعنى فايده‏ها و ضررهايى به طور تكوينى يا طبيعى به همراه دارد. كسى كه مال ديگرى را به غفلت تلف كند، چون نيّت بدى نداشته، مرتكب گناه نشده ولى ضامن قيمت آن مال است. يا كسى كه مالى را بدون توجه به فقيرى ببخشد و قصد صدقه نكند، ولى چون به انسانى كمك كرده است؛ بلاگردانى حق و دعاى خير او، به بخشنده مال مى‏رسد. به هر حال از بى‏تفاوتى و بى‏اعتنايى در صورتى چشم‏پوشى مى‏شود كه جنبه عادت پيدا نكند وگرنه چشمه عقل و بينايى انسان را كور كرده و نفس را به سركشى وادار مى‏كند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 61 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
وَ نَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ ‏ 2 ✳️ در مضمون روايات معصومان عليهم السلام، غفلت به معناى كوتاهى و سهل انگارى در محاسبه نفس و بررسى اعمال روزانه است. رها كردن نفس و روزمرّگى زندگى، انسان را بيهوده و حيوانى بار مى‏آورد و نتيجه آن، اين كه در دنيا مانند حيوانات و جنبندگان مى‏چرند و در آخرت كر و كور و لال محشور مى‏شوند؛ زيرا چشمه‏هاى دل و فكر را به سوى حقيقت بسته‏اند و تكرار غفلت‏ها آنها را محروم ساخته است. حضرت على عليه السلام درباره زيان غفلت از نفس مى‏فرمايد: دَوامُ الْغَفْلَةِ يُعْمِى الْبَصيرَةَ. فراموشى طولانى، ديده بصيرت را كور مى‏كند. پس سفارش مى‏فرمايد: فَاسْتَدْرِكُوا بَقِيَّةَ ايَّامِكُمْ وَ اصْبِرُوا لَها أَنْفُسَكُمْ، فَانَّها قَلِيلٌ فى كَثيرِ الْايَّامِ الَّتى تَكُونُ مِنْكُمْ فِيهَا الْغَفْلَةُ وَ التَّشاغُلُ عَنِ الْمَوْعِظَةِ. « » بنابراين باقى مانده عمر را دريابيد، و در اين باقى مانده خود را به شكيبايى واداريد كه اين باقيمانده عمر در برابر روزهاى زيادى كه از شما در غفلت و رويگردانى از موعظه گذشت، اندك است. در سخنان نجوا آميز خداى متعال با موسى عليه السلام آمده است: اگر فرو رفتن در خواب غفلت و پيمودن راه بدبختى و پيروى از شهوات نبود، چگونه عدّه‏اى مى‏توانستند لذّت زندگى را بچشند. به خاطر نبودن اين امور است كه راستگويان و مؤمنان راستين بى‏تابى مى‏كنند. امام سجّاد عليه السلام در نشانه‏ هاى زاهدان دنيا؛ در اين زمينه هشدار مى‏دهد: واى بر تو اى پسر آدم! بدان كه سنگينى پرخورى و سستى و تنبلى برگرفته از انباشتن معده و مستى سيرى و غفلت حاصل از قدرتِ چيزهايى هستند كه انسان را در عمل زمين‏گير و تنبل مى‏كنند و ياد خدا را از ذهن مى‏برند و از نزديك بودن مرگ، غافل مى‏سازند، تا جايى كه شخص گرفتار دوستى دنيا، گويى از مستى شراب ديوانه شده است. محاسبه نفس به معناى كنار زدن پرده غفلت و بى‏خيالى است و آگاه شدن از گفتار و كردار خوب و بد است. حسابرسى نفس پرونده اعمال انسان را در پيش رويش مى‏گشايد و از لغزش‏ها و اشتباهات آينده باخبر مى‏سازد و انسان را وامى‏دارد تا با استغفار از درگاه حق و طلب رضايت از بندگان او نامه سياه را روشن سازد و بار مسؤوليت خويش را سبك سازد. اين موفقيت بزرگ سهم كسى مى‏شود كه محاسبه و مراقبت نفس را جدى بگيرد؛ و به تصفيه حساب همّت بگمارد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 64 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
وَ نَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ ‏ 3 ✳️ ‏ از افراد تحصيل كرده و دانشمند در عصر ولايت امام زين العابدين عليه السلام بود ولى متأسفانه جذب دستگاه حكومت بنى اميه گرديد و ستمگران از غفلت او به نفع خود و ضرر اسلام بهره‏هاى بسيار بردند. حضرت در نامه‏اى گسترده به اميد اين كه او را بيدار سازد و از خواب غفلت برهاند، نكات هشدار دهنده‏اى را فرموده است: با چشم دل در خويش نظر كن كه فرداى قيامت چه شخصى خواهى بود؛ آنگاه كه در پيشگاه الهى حاضر مى‏شوى، از نعمت‏هايى كه به تو داده پرسش مى‏كند، چگونه رعايت نمودى، از حجت‏هايى كه بر تو دارد مى‏پرسد، چگونه قضاوت كردى، گمان مبر خداوند از تو عذرى را بپذيرد و با اعتراف به تقصير از تو راضى گردد. غفلت از عمل نفس، ممكن است در دنيا بسيارى از مسلمانان را در روز حساب با مشكلات بزرگى مواجه كند و آنان را در ميدان عذاب سنگين قرار دهد و در آن فضا پشيمانى و بازگشت امكان‏پذير نيست. امام على عليه السلام در خطبه‏ اى پرمحتوا در تشويق به عمل صالح مى‏فرمايد: فَيالَها حَسْرَةً عَلى‏ ذى‏ غَفْلَةٍ يَكُونَ عُمُرُهُ عَلَيْهِ حُجَّةً وَ انْ تُؤَدِّيَهُ ايَّامُهُ الى‏ شِقْوَةٍ. نَسْأَلُ اللَّهَ سُبْحانَهُ انْ يَجْعَلَنا وَ ايَّاكُمْ مِمَّنْ لاتُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ وَ لاتُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طاعَةِ رَبِّهِ غايَةٌ وَ لاتَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدامَةٌ وَ لا كآبَةٌ. « » حسرت و اندوه بر آن بى‏خبرى كه عمر نابود شده‏اش بر او حجت است، و پايان زندگيش شقاوت! از خدا درخواست دارم ما و شما را از كسانى قرار دهد كه نعمت، آنان را به طغيان نيندازد، و هدفى آنان را در عبادت پروردگار خود مقصّر نسازد، و پس از مرگ ندامت و اندوه بر او فرود نيايد. خداوند متعال براى آگاهى مردم در قرآن كريم از بعضى غفلت‏هاى گمراه كننده انسان در مهمترين دستاوردهاى آفرينش خداوندگار؛ نام برده است. هر چند برپايى آنها را به خود نسبت داده است، تا در هدايت و گمراهى بندگان، جبر و اكراهى نباشد ولى به جهت تفكر در خلقت و عبرت آموزى و اطاعت از پروردگار و دورى از غفلت و تمام شدن حجت و دليل بر همگان، در قيامت از بندگان بازخواست مى‏نمايد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 65 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
«1» اللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِي مِنْ نَفْسِي مَا أَنْتَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّي وَ قُدْرَتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيَّ أَغْلَبُ مِنْ قُدْرَتِي فَأَعْطِنِي مِنْ نَفْسِي مَا يُرْضِيكَ عَنِّي وَ خُذْ لِنَفْسِكَ رِضَاهَا مِنْ نَفْسِي فِي عَافِيَةٍ خدايا! كار دشوارى چون نفسم را بر عهده من نهاده ‏اى كه خودت از من به آن كار تواناترى، و تواناييت بر آن كار و بر من، بيش از توانايى من است؛ پس چيزى كه تو را از من خشنود مى‏كند به من عطا فرما، و خشنوديت را در حال تندرستى ‏ام، از من دريافت كن. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ ‏ 1 ✳️ انسان، موجود ضعيف و ناتوان كه در ميدان بسيار وسيعى از كشش‏هاى پرقدرت غرايز و شهوات و خواسته‏ها و اميال نفسى، و در برابر جواذب فوق العاده پرقدرت زرق و برق ظاهرى و زر و زيور دنيايى قرار دارد، و مهم‏ترين خواسته او را سلامت بدن، ثروت، خوشگذرانى، خوردن و آشاميدن و دستيابى به لذايذ مادى است، از جانب حضرت حق مكلّف به حفظ خويش از آلوده شدن به غرايز و شهوات و خواسته‏هاى غير مشروع باطنى، و پاك نگاهداشتن خود از جاذبه‏هاى غير الهى امور مادى، وزرق و برق ظاهرى و زر و زيور شيطانى، و آراسته شدن به حسنات ملكوتى و صفاى عرشى و تخلّق به اخلاق الهى، و در يك كلمه اصلاح و تهذيب نفس است. حال ملاحظه كنيد آزادى از غرايز و شهوات و نفسانيّات غير مشروع، و رهائى از جاذبه‏هاى پرقدرت مادى كه محصولى جز غفلت و سستى از عبادت و افتادن در بند معصيت و محرمات الهى ندارد چه مشكل و چه تكليف سخت و چه وظيفه طاقت فرسائى است؟!! در ميان موج دريا تخته بندم كرده دوست باز مى‏گويد كه دامن تر مكن هشيار باش‏ او به انسان شهوت و غريزه و ميل عنايت كرده، و وى را با دنيا و زرق و برق آن روبه رو فرموده، و حالت لذت‏طلبى در آدمى نهاده، ووى را با قدرت اراده و اختيار و حواس پنج گانه ظاهرى آراسته، آنگاه فرمان قاطع مى‏دهد كه در مسئله غرايز و شهوات، و ارتباط با لذات و امور مادى، خود را محدود به حدود الهى و مقررات قرآنى و قوانين اسلامى كن، و تا روز خروج از دنيا مواظب باش آئينه نفس با هجوم تير گناه و سنگ معصيت نشكند، و دامن وجودت به حرام آلوده نگردد، و خانه دل از ذكر خدا خالى نشود، و دنيايت با آخرت جابه‏جا نگردد، و از رضايت حق و بهشت محروم نشوى، و به عذاب اليم ابد دچار نگردى. آه، كه تهذيب و اصلاح نفس و همگام كردن آن با خواسته‏هاى حضرت حق چه كار دشوراى و چه عمل سنگينى است؟! ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 124 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ ‏ 2 ✳️ وجود مقدس حضرت حق ، انسانى را كه وجودش بافته از تار و پود شهوات و اميال است، و او را بر سر سفره دنيا نشانده، و از طرفى هم موجودى ضعيف و ناتوان و محدود است، مكلّف فرموده، دلش را دريايى از معرفت نسبت به حق و قيامت و انبيا و امامان وحقايق قرا دهد، و اعضاى رئيسه ‏اش را كه چشم و گوش و زبان و دست و شكم و شهوت و قدم است در گردونه عمل صالح بگذارد، و نفسش را به تمام حسنات اخلاقى آراسته نمايد، اين انسان با همه اين مطالب به راستى و به درستى‏ حقّ اوست كه به حضرت زين العابدين عليه السلام اقتدا كرده، به حضرت رب العزّه عرضه مى‏دارد: اللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِي مِنْ نَفْسِي ... الهى! تو مرا درباره اصلاح و تهذيب نفس به امورى امر فرموده‏ اى كه خود به انجام آن از من تواناترى، و توانايى تو بر آن و بر من بيشتر از توانايى من است! بنابراين مولاى من، محبوب من، معشوق من، به وجود آورنده من، قدرت خودت را بدرقه راه من كن، و توفيقت را رفيق راهم نما تا به آنچه كه در جهت اصلاح نفسم از من خواسته‏اى موفق شوم كه اگر تو به ياريم برنخيزى، چگونه از بند پرقدرت غرايز و شهوات و اميال و جاذبه‏هاى سنگين زرق و برق جاه و ثروت آزاد شوم و چسان به حسنات اخلاقى و تهذيب نفس كه هدف نبوت همه انبيا و امامان بوده آراسته گردم؟! پروردگارا! چيزى كه تو را از من خشنود مى‏گرداند به من عطا كن و آن توفيق تحقق خواسته‏هاى توست، و رضاى خود را در حال عافيت و تندرستى از من دريافت نما. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 124 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ ‏ 3 ✳️ اهل اللّه مى‏فرمايند: بدانكه نفس دشمن دوست نماست، و حيله او را نهايت نيست، و دفع شرّ او كردن و او را مقهور ساختن صعب و اهم امور است؛ زيرا به فرموده حبيب خدا صلى الله عليه و آله: اعْدى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتى بَيْنَ جَنْبَيْكَ. خطرناك‏ترين دشمن تو، نفس تو است كه ميان دو پهلوى توست. پس تربيت كردن نفس و او را اصلاح كردن و از صفت آمادگى به مرتبه مطمئنه رساندن كار عظيم است، و كمال سعادت آدمى در تزكيه نفس است، و كمال شقاوت او در فروگذاشتن او بر مقتضاى طبع چنانكه بعد از يازده سوگند در ابتداى‏ سوره شمس مى‏فرمايد: قَدْ افْلَحَ مَنْ زَكّاها* وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها بى‏ترديد كسى كه نفس را [از آلودگى پاك كرد و] رشد داد، رستگار شد.* و كسى كه آن را [به آلودگى‏ها و امور بازدارنده از رشد] بيالود [از رحمت حق‏] نوميد شد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 124 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ ‏ 4 ‏ 1 ✳️ در کتاب شریف مراحل السالکین ، نوشته ی بهاءالدین محمد مهدی خزامی مشهور به رواس در صفحه 50 آمده است : بدان كه: نفس را دو صفت ذاتى است يكى هوا و يكى غضب و خمير مايه دوزخ اين دو صفت است و ديگر دركات دوزخ از آن متولد است، و اين دو صفت هوا و غضب بالضرورة در نفس بايد باشد، تا به صفت هوا جذب منافع كند، و به صفت غضب دفع مضار، تا در عالم كون و فساد وجود او باقى ماند و پرورش يابد. اما اين دو صفت را به حد اعتدال نگاه بايد داشت كه نقصان اين دو صفت نقصان نفس و بدن است، و زيادتى اين دو صفت سبب نقصان عقل و ايمان است. تربيت و تزكيه نفس به اعتدال رسانيدن اين دو صفت هوا و غضب است، تا هم نفس و هم بدن به سلامت ماند، و هم عقل و ايمان در ترقى باشد، و هم در موضع خويش هر يك را به فرمان شرع استعمال كند، در آن حق تقوا را مرعى دارد و در طلب رخصت و آزادى در گناه نكوشد، چه شرع و تقوا بالذّات جملگى صفات را به حد اعتدال نگاه مى‏دارد، تا بعضى غالب نشود و بعضى مغلوب كه آن صفت بهايم است و سباع؛ زيرا كه بر بهايم صفت هوا غالب است و صفت غضب مغلوب، و بر سباع صفت غضب غالب است و صفت هوا مغلوب، لاجرم بهايم به حرص و ميل شديد به خوردن درافتاده‏اند، و درندگان و سباع به استيلا و قهر و غلبه و قتل و صيد درآمده‏اند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 124 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ ‏ 4 ‏ 2 ✳️ پس اين هر دو صفت را به حد اعتدال بايد رسانيد تا در مقام بهيمى و سبعى نماند، و ديگر صفات از آن تولد نكند كه اگر هوا از حد اعتدال تجاوز نمايد ميل شديد به غذاهاى لذيذ و حرص و امل و شهوت و خست و دنائت و بخل و خيانت پديد آيد. و اعتدال هوا آن است كه جذب منافع كه خاصيت اوست به قدر حاجت و ضرورت كند، در وقت احتياج كه اگر به زياده از حاجت ميل كند حرص پديد آيد، و اگر به جهت پيشنهاد عمل كند امر ظاهر شود، و اگر ميل به چيزى ركيك كند دنائت و خسّت پديد آيد، و اگر ميل به چيزى رفيع و لذيذ كند شهوت زايد، و اگر ميل به نگاهداشت كند بخل گردد، و اگر از انفاق بترسد كه در فقر افتد بددلى خيزد، و اگر زياده از حاجت صرف كند تبذير باشد، و اين جمله از قبيل اسراف است ومسرف به واسطه اين صفات از نظر عنايت محروم است كه: انَّهُ لايُحِبُّ الْمُسْرِفينَ كه قطعاً خدا اسراف كنندگان را دوست ندارد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 124 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تأثیر های صحیفه سجادیه، در ترویج و برافراشتن پرچم آل‌الله 👤استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ ‏ 4 ‏ 4 ✳️ كيمياگرى شرع نه آن است كه اين صفات را به كلى محو كند كه آنهم نقصان باشد، فلاسفه از اين جا به غلط افتاده پنداشتند كه صفات هوا و غضب و شهوت و ديگر صفات ذميمه به كلى محو مى‏بايد كرد، سال‏ها خواص ايشان رنج برده‏اند و آن به كلّى محو نشد، ولكن نقصان پذيرفت، و از آن نقصان چون از حد اعتدال بگذشت صفات ذميمه ديگر پديد آمد، چنانكه از نقصان هوا انوثيّت و دنائت همت و فرومايگى پديد آيد و از نقصان غضب بى حميتى و سستى و بى غيرتى ظاهر شود. خاصيت كيمياگرى دين اين است كه از اين صفات به حد اعتدال رساند و در مقام خويش به موجب فرمان صرف كند، و چنان سازد كه اين صفات او را چون اسب رام باشد كه هر كجا خواهد راند، نه چنانكه اين صفات غالب باشد تا هر كجا كه ميل نفس باشداو را اسير كند، چون اسب توسن سركش باشد بى اختيار خود را و سوار را در چاه اندازد، و يا بر ديوارى زند هر دو هلاك شوند. پس هر وقت كه به تصرف اكسير شرع و تقوا، صفت هوا و غضب نفس به اعتدال رسد كه او را به خود در اين صفات تصرفى نماند الا به شرع، در نفس صفات حميده پديد آيد، چون جود و سخاوت و شجاعت و حلم و تواضع و مروت و قناعت و صبر و شكر و وقار و ثبات و ديگر اخلاق حميده، و نفس از مقام آمادگى به مقام اطمينان برسد و مطيع روح شريف گردد، و قطع منازل و مراحل سفلى و علوى را نمايد، و براق صفت روح را به معارج اعلى عليين برساند و مستحقق خطاب: ارْجِعِى الى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً به سوى پروردگارت در حالى كه از او خشنودى و او هم از تو خشنود است، باز گرد. گرداند. خوى سبعى زنفست ارباز شود مرغ روحت به آشيان باز شود وركركس نفس روسوى علو نهد بر دست ملك نشيند و باز شود ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 124 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ ‏ 4 ‏ 5 ✳️ روح را در مراجعت به عالم خويش، براق نفس مى‏بايست؛ زيرا كه او پياده نتواند رفت، آن وقت كه بدين عالم پيوست بر براق نفخه‏اى سوار بود كه: وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحِى و از روح خود در او بدمم. و اين ساعت كه مى‏رود بدان عالم به براق نفس حاجت دارد، و اگر به علو رود و اگر به اسفل، بى ايشان نتواند رفت، و از اين جاست كه بزرگان فرموده‏اند: لَوْلَا الْهَوى ما سَلَكَ احَدٌ طَريقاً الَى اللّهِ. اگر هوا نبود، هيچ كس راه به خدا نتوانستى برد. زيرا كه نمرود نفس را هوا چون كركس آمد و غضب چون كركسى ديگر، هر كس نمرود نفس را بر اين دوكركس بندد، و طعمه كركسان بر صورت علو است، كركسان رو سوى علو نهند و نمرود نفس سفلى را به مقامات علوى رسانند و آن چنان باشد كه نفس مطمئنه شود و بر هر دو صفت هوا و غضب غالب شود، و ذوق خطاب ارجعى بازيابد، روى هوا و غضب از اسفل بگرداند و به سوى اعلا رود تا مطلوبش قربت حضرت عزت شود، نه تمتعات عالم بهيمى و سبعى. چون هوا روى به عالم علو آورد همه عشق و محبت گردد، و غضب چون قصد علو كند همه غيرت و همت گردد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 124 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ ‏ 4 ‏ 6 ✳️ نفس به عشق و محبت روى به حضرت نهد، و به غيرت و همّت در هيچ مقام توقف نكند و به هيچ التفات ننمايد جز به حضرت عزت، و روح را اين وسيله تمام است در وصول به حضرت، و او پيش از اين در عالم ارواح اين دو آلت نداشت، همچون ملائكه به مقام خويش راضى بود، و از شمع جمال احديت به مشاهده نورى و ضوئى قانع گشته كه: وَ ما مِنّا الّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ و هيچ يك از ما فرشتگان نيست مگر اين كه براى او مقامى معين است. و زهره آن نداشت كه قدم از آن مقام فراپيش نهد، چنانكه جبرئيل مى‏گفت: لَوْ دَنَوْتُ انْمُلَةً لَاحْتَرَقْتُ. اگر به اندازه انگشتى نزديك مى‏شدم، مى‏سوختم. ولكن چون روح به عناصر جفت گرفت از ازدواج ايشان دو فرزند هوا و غضب پديد آمد، هوا جهول بود و غضب ظلوم، تا روى نفس در اسفل بود. اين دو ظلوم و جهول او را در مهالك مى‏انداختند، و روح اسير ايشان بود، جمله هلاك مى‏شدند، چون توفيق رفيق گشته و به كمند جذبه: ارْجِعى الى رَبِّكِ‏ نفس توسن صفت را به عالم علو و حضرت خواندند، روح كه سوارى عاقل بود چون به مقام معلوم خود رسيد خواست كه جبرئيل وار عنان باز كشد، نفس توسن صفت چون پروانه ديوانه به دو پرظلومى و جهولى كه هوا و غضب باشد خود را بر شمع احديت زد و ترك وجود مجازى گفت و دست در گردن شمع كرد تا شمع، وجود مجازى پروانگى او را به وجود حقيقى شمعى مبدل گردانيد. اى آن كه نشسته‏ايد پيرامن شمع قانع گشته بخوشه از خرمن شمع‏ پروانه صفت نهيد جان بركف دست تابو كه كنيد دست در گردن شمع‏ تا نفس در اين مقام به اعانت ظلومى و جهولى خويش به كمال نرسد، وى را نتوان شناخت كه او چيست، و او را بهر چه آفريده‏اند و در كدام مقام به چه كار خواهد آمد، و چون اين رستگارى از او به كمال ظاهر شود از شمع اين ندا ظاهر مى‏شود كه: كُنْتُ لَهُ سَمْعاً وَ بَصَراً وَ لِساناً، فَبِى يَسْمَعُ، وَ بى يُبْصِرُ، وَبى يَنْطِقُ. من براى او گوش و چشم و زبانم، به من مى‏شنود و به من مى‏بيند و به من سخن مى‏گويد. حقيقت: مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ. هركس خود را بشناسد خدا را خواهد شناخت. اين جا محقق گردد، يعنى هر كه نفس را به پروانگى بشناخت، حضرت او را به شمعى بشناخت. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 124 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2