eitaa logo
سجده بر خاک
281 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
260 ویدیو
2 فایل
﷽ بیاد معلم شهید جواد مغفرتی با هدف نشر سیره شهدا و معارف اسلامی شادی ارواح مطهر شهدای عزیزمان صلوات ارتباط با مدیر : @ya_roghayeh63 💢 اینستاگرام 💢 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 هر آنچه از خدا میخواهید با واسطه، از شهدا، در نماز اول وقت طلب کنید. 💠 @sajdeh63
🚩 مسئولیت شرکت تعاونی روستا را به عهده داشت. یک بار که پودر رختشویی مان تمام شده بود، رفتم تا از شرکت یک پودر بردارم. تا متوجه کارم شد با ناراحتی گفت: "حق نداریم بیشتر از سهم مان از شرکت برداریم." 💠 @sajdeh63
🚩 اول آبان سالروز شهـادت خلبـان نابغه‌ای که به دستور صدام پیکرش به دو نیـم شد... 💠 @sajdeh63
سجده بر خاک
🚩 اول آبان سالروز شهـادت خلبـان نابغه‌ای که به دستور صدام پیکرش به دو نیـم شد... #خلبان_شهید_سیدع
🚩 جوان ترین استاد خلبان نیروی هوایی ارتش ایران، دلاورمردی که شهادتش حکایت عجیبی دارد.... ▫️این شهید بزرگوار در ۲۵ سالگی استاد خلبان جنگنده F5 و در ۲۷ سالگی با درجه سرگردی جزو افسران ارشد نیروی هوایی ارتش ایران شد. سرلشکر خلبان عباس بابایی و سرلشکر خلبان مصطفی اردستانی از شاگردان تحت آموزش او بوده‌اند. ▫️در جریان دفاع مقدس و بمباران مواضع دشمن، اکثر تلمبه خانه‌ها و نیروگاههای برق عراق را از کار انداخته و طرح‌های عملیاتی وی هم سبب شده بود صادرات نفت عراق به صفر برسد. از این رو صدام جنایتکار به خون این شهید تشنه بود. ▫️سرگرد اقبالی در ۱ آبان ۱۳۵۹ در یک مأموریت برون‌مرزی به عنوان سرگروه با هدف بمباران یکی از سایت‌ های رادار عازم شهر موصل شد . دو فروند هواپیمای F5 پس از رسیدن به منطقه و عدم مشاهده هدف اول برای بمباران پادگان العقره در حوالی پایگاه هوایی کرکوک به عنوان هـدف دوم ، تغییر مسیر دادند. پس از بمبـاران این پادگان ، در راه بازگشت هواپیمای او مورد اصابت موشک قرار گرفت و در ۳۰ کیلومتری شرق موصل پس از اجکت سقوط کرد. ▫️پس از سقوط هواپیمای او و دستگیری استاد خلبان اقبالی، به دستور صدام و به دلیل ضربات مرگباری که این خلبان به نیروهای عراقی وارد آورده بود توسط یگانهای بعثی در محل استقرار نیروها، با طناب به دو جیپ بسته شده و بدنش را به دو نیـم کرده آنگاه نیمی را در گورستان محافظیه شهر نینـوا و نیمه ‌ی دیگر آن را در قبرستان زبیر شهر موصل به خاک سپردند. ▫️پس از ۲۲ سال و با پیگیری کمیته جستجوی اسرا و مفقودین و کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، در پنجم مرداد سال ۸۱ بازمانده پیکر سید علی اقبالی دوگاهه به ایران بازگشت و در قطعه شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد. 🌺" روحش شاد با ذکر صلوات "🌺 💠 @sajdeh63
🚩 هر کدام از شما یک شهــید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبک زندگـی او را بکار ببندید ببینید چطــور رنگ و بوی شهدا را به خود می‌گیرید و خدا به شما عنایت می‌کند. 💠 @sajdeh63
🚩 مادر شهید صدرزاده در دیداری که با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتند از نذر حضرت عباس علیه السلام روایت کرد و گفت: مصطفی تقریبا ۳ سالش بود که در روز تاسوعا در روضه نشسته بودم که مصطفی جلو در با موتور تصادف کرد و گفتند که از دنیا رفته است. من همینطور که جلوی کتیبه های حضرت عباس علیه السلام نشسته بودم، گفتم یا حضرت ابوالفضل فرزندم را نذرتان کردم، نگهش دارید تا سرباز شما باشد. مصطفی در آن حادثه که قبل از اذان ظهر روز تاسوعا پیش آمده بود، زنده ماند و سالها بعد در روز تاسوعای سال ۹۴ دقایقی قبل از اذان ظهر به شهادت رسید. 💠 @sajdeh63
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه دویست و دو قرآن کریم سوره مبارکه التوبه 💠 @sajdeh63
🚩 مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که " این دختر صبح که از خواب بلند میشه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته " اما خدا می داند که مصطفی تا وقتی که شهید شد، با اینکه خودش قهوه نمی خورد همیشه برای من قهوه درست می‌کرد. میگفتم: واسه چی این کار رو میکنی؟ راضی به زحمتت نیستم. میگفت: من به مادرت قول دادم که این کارها رو انجام بدم. همین عشق و محبت هایش را می دیدم که احساس می کردم رنگ خدایی به زندگیمان داده. 📚 افلاکیان، ج ۴ ص ۷ 💠 @sajdeh63
روز جمعه ؛ به یاد نوجوانی که دائماً از امام زمان(عج) صحبت می‌کرد... او در وصیت‌نامه خود نوشته است: «امام زمان(عج) را از یاد نبرید که نامه‌ی اعمال ما هر هفته به دست آقا می‌رسد و نگذارید نامه اعمالتان جلوی آقا امام زمان سیاه باشد.» 💠 @sajdeh63
🚩 ابراهیم هر وقت اسم مادر سادات به زبان می آورد بلافاصله میگفت: سلام الله علیها. یکبار در زورخانه مرشد بخاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا کرد. ابراهیم همینطور که شنا میرفت با صدای بلند گریه می کرد و آنقدر گریه کرد که مرشد مجبور شد شعرش را تغییر دهد. روزی که از بیمارستان مرخص شد حدود ۸ نفر از رفقایش حضور داشتند ابراهیم گفت: وسط اتاق پرده بزنید تا خانم ها نیز بتوانند بیایید می خواهم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها بخوانم. 💠 @sajdeh63
📲 ارتباط با مدیر حرف، انتقاد، پیشنهاد 👇👇👇 💠 @ya_roghayeh63
🚩 روی سنگ قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که می خواست اسرائیل را نابود کند. 💠 @sajdeh63
🚩 لباسش پاره شده بود. سوزن را نخ کرد و نشست به وصله زدن. گفتم بابا ناسلامتی تو رئیس ستاد لشکری، این طرف و اون طرف جلسه میری، خوب نیست لباست وصله پینه ای باشه. سرش را تکان داد و گفت بزرگان دینمون وقتی که لباسشون پاره میشد، وصله می‌کردند و میپوشیدن، یعنی شما میگی من از اون بزرگوارها بالاترم؟! 💠 @sajdeh63
🚩 تعریف هوش و تدبیر و شجاعتش؛ تقریبا به همه رسیده بود. دیگر روی او حساب دیگری باز می کردیم. تصورم از زندگی خصوصی اش یک زندگی سطح بالا و مرفه بود. ناسلامتی فرمانده لشکر بود. شب بعد از شهادتش، رفتم به خانه اش در دزفول سری بزنم. خانه که نه، یک اتاق اجاره ای کوچک بود. وضع اتاق را که دیدم، گریه ام گرفت. یک زیلو، دو تا پتو، چند تکه ظرف و یک کارتن  پر از کتاب با چند دست لباس بچه گانه، همه زندگی اش همین بود! 📚پیک افتخار ۳۸ ؛ ص ۹ 💠 @sajdeh63
🏴 مجالس ترحیم شادروان حاج حسن مجاور 💠 @sajdeh63
🚩 پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: صدقه بلا را برطرف مى‏ كند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را بر مى‏ گرداند و درد و بيمارى‏ ها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمى ‏برد.📚نهج الفصاحه ،ص ۵۴۹ ، ح ۱۸۶۹ 💠 @sajdeh63
🚩 قلاجه بود و سرمای استخوان‌ سوزش‌، اورکت‌ها را آورديم‌ و بين‌ بچه‌ها قسمت‌ كرديم‌، نگرفت‌ گفت‌: «همه‌ بپوشن‌، اگه موند، من‌ هم‌ می پوشم‌» تا آنجا بوديم ، می لرزيد از سرما... 💠 @sajdeh63
🚩 پاسدار شهید سعید گلاب بخش 💠 @sajdeh63
سجده بر خاک
🚩 پاسدار شهید سعید گلاب بخش 💠 @sajdeh63
🚩 سعید گلاب بخش بود. متولد اصفهان. از کودکی ذهن فعال و جستجوگری داشت. خانواده او هم بسیار مذهبی و در عین حال از اعیان اصفهان بودند. پس از پایان دوران تحصیل راهی خارج از کشور شد. چند کشور اروپایی و سپس لبنان. آنجا با شهید اندرزگو آشنا شد. سعید به گروه های مبارز لبنانی پیوست تا خود را مهیای جهاد در راه اسلام نماید. با عزیمت حضرت امام به پاریس سعید هم به خدمت ایشان آمد. در این مدت پدرش به دیدن او می آمد. هزینه فعالیت های فرزند را پرداخت می نمود. با عزیمت حضرت امام به ایران به عنوان یکی از مسئولین حفاظت امام با پرواز دوم راهی ایران شد. سعید بلافاصله پس از پیروزی انقلاب وارد سپاه شده تا تجارب سودمند نبرد با صهیونیست ها رابا جوانان کشورش انتقال دهد. مدتی مسئول آموزش پادگان امام علی (ع) بود. با درگیری های منطقه کردستان با جمعی از نیروهای داوطلب تهرانی راهی بوکان شد. سعید فرمانده عملیات این منطقه بود و چه خوب نیروها را مدیریت می کرد. در درگیری های منطقه گنبد، در منطقه خوزستان (خلق عرب)، تبریز (خلق مسلمان)، ... نفر اولی بود که پیشاپیش نیروها حضور داشت. او دنیا را سه طلاقه کرده بود. سعید خود را وقف اسلام و انقلاب کرده بود. سال ۵۹ به عنوان مسئول نهضت های آزادی بخش راهی خارج از کشور شد. با شروع جنگ دوباره به ایران بازگشت. سعید گلاب بخش با نام مستعار محسن چریک مسئول عملیات جبهه غرب کشور بود. تخصص او جنگهای چریکی و نامنظم بود. در همان روزهای ابتدایی جنگ ضربات جبران ناپذیری به پیکر حزب بعث وارد نمود. این فرمانده گمنام و با اخلاص طرح عملیات چریکی گسترده ای را در هفتم آبان ۵۹ بر روی تپه های افشار آباد طراحی نمود. طبق آنچه بعدها به دست آمد در این حمله ۳۵۰ نفر از مزدوران دشمن به هلاکت رسیدند. با آزادی ارتفاعات، دشمن مجبور به عقب نشینی شد. نام و آوازه این فرمانده دلاور حتی به گوش دشمنان هم رسیده بود. با انجام پاتک دشمن محسن چریک و چند تن از دوستانش در محاصره دشمن قرار گرفتند. آنها تا آخرین گلوله و تا آخرین لحظه به شدت مقاومت کردند. با شهادت محسن و دوستانش، عراقی ها با خوشحالی پیکر غرق خون آنان را برداشتند و با خود بردند. آنها می دانستند چه گروهی را با خود می برند. سالها از آن ماجرا گذشته. در این مدت تلاش گروه های تفحص و ... برای پیدا کردن پیکرش بی نتیجه ماند. محسن چریک همیشه کارهایش را خالصانه و مخفیانه فقط برای خدا انجام می داد. این مهمترین ویژگی او بود. برای همین کمتر از او شنیده ایم. خداوند هم با صفت شهید گمنام مهر قبولی بر اعمال او زد. یادش گرامی 📚شهید گمنام/ ۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر/ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی 💠 @sajdeh63
نشانی صفحه اینستاگرام‌ 🔻🔻🔻 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
هدایت شده از سجده بر خاک
15.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این صدای سردار شهید "حسن باقری" است که می شنوید... 🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/809762818C5011c62353
🚩 شهید محمدحسین فهمیده به روایت خانواده؛ پیش از شروع جنگ و در درگیری کردستان، به‌ مدت یک هفته به کردستان می‌رود و نیروهای کمیته او را به منزل باز می‌گرداندند. وقتی می‌خواهند از او تعهد بگیرند که دیگر با این سن کم، به مناطق درگیری نرود؛ در جواب پاسدارها می‌گوید: شما پاسدارها هر چند نفر باشید من حرف دروغ نمی‌زنم؛ هر وقت جنگ شروع بشود و امام اعلام کند، اولین بسیجی منم! 💠 @sajdeh63
🚩 حضرت امام رضا علیه السلام: هر که غم و نگرانى مؤمنى را بزداید، خداوند در روز قیامت گره غم از دل او بگشاید. 📚میزان الحکمه جلد ۵ صفحه ۲۸۰ 💠 @sajdeh63
🚩 هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد؛ تو او را خراب کردی! خدایا، به هر که و به هر چه دل بستم؛ تو دلم را شکستی! عشق هر کسی را که به دل گرفتم؛ تو قرار از من گرفتی! هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم در سایه امیدی و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم تو یکباره همه را برهم زدی! و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی! تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم... و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم، و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا تو را بر همه این نعمت‌ها شکر می‌کنم... 💠 @sajdeh63
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه دویست و نه قرآن کریم سوره مبارکه يونس 💠 @sajdeh63
🚩 اگر جنازه ام پیدا شد در بهشت زهرا(س) دفن کنید و هر گاه بر سر مزارم برای فاتحه خوانی آمدید، روضه اباعبدالله(ع) بخوانید تا به خاطر اشکهایی که به یاد مظلومیت امام حسین(ع) ریخته می شود. خدا از سر تقصیراتم در گذرد. 💠 @sajdeh63