eitaa logo
سالن مطالعه
194 دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
954 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پروژه کشته سازی با لیوان آب آلبالو در مشهد! ▪️🌺▪️-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان زیبای آخوندی که به یوسف قم و عزیز تایلند معروف است! ▪️🌺▪️-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 محلۀ خزانۀ تهران، سال ۱۳۴۵ ⭕️ در هر اتاقی پانزده بچه زندگی می‌کردند و برای گرم‌کردن خودشان سگ‌ها را بغل می‌گرفتند!! ⭕️ حتی در این محلۀ پایتخت، آب لوله‌کشی وجود نداشت و زنان ظرف و لباس‌هایشان را در جوب می‌شستند. ⭕️ در این محلۀ ۲۷هزار نفری فقط دو مدرسه وجود داشت و بچه‌ها پنج نفری روی یک نیمکت می‌نشستند. ⭕️ این وضعیت پایتخت در حالی بود که کشور درگیر جنگ و تحریم نبود و ایران سال ۱۳۴۵ تنها ۲۵ میلیون جمعیت داشت! ▪️🌺▪️-------------- @salonemotalee
⭕️روزی روزگاری... 🔹یک انگلیسی روی دوش چهار مرد ایرانی در خلیج فارس.. ▪️🌺▪️-------------- @salonemotalee
این آکواریوم برلین است که چند روز قبل ترکیده و کامل از بین رفته است. 🔷 دو نکته: 🔸۱.هر چه گشتم فیلمی از لحظه اتفاق پیدا نکردم، فیلم‌‌ها بطور کلی از دور و بعد از پایان حادثه است، در فیلم‌ها هیچ نشانه‌ای از عناصر اذیت کننده و یا تحریک کننده وجود ندارد، مثلا از لاشه مرگ دسته جمعی ماهیان، یا احتمالا خسارت و صدمات انسانی. فیلم‌ها پاکیزه است. حالا اگر ایران بود از دویست تا زاویه لحظه حادثه و مثلا پاره شدن دست فلان نگهبان از طریق دوربین رسمی آن مجموعه هم کف اینترنت پخش بود. این را باید فهمید و برای این معضل فکری کرد. 🔸۲.حداقل چهل پنجاه توئیت آلمانی درباره این حادثه را خواندم، هیچ‌کس این را دست‌مایه تمسخر و تحقیر آلمانی‌ها نکرده بود، هیچ کس آن را نشانه‌ای از بدبختی ملت آلمان به حساب نیاورده بود، هیچ کس این حادثه را به پای بی‌لیاقتی همه آلمانی‌ها از زمان هیتلر تا الان ننوشته بود. 👈 فقط تصور بفرمایید چنین اتفاقی مثلا در تهران رخ می‌داد، اجداد ما ایرانیان هم از تمسخر و تحقیر در امان نبود. وقتی می‌گوییم ملت ایران سال‌هاست تحت شدیدترین عملیات روانی تاریخ هستند نتیجه آن چنین تفاوت‌هایی است. ✍️عباس طاهری ▪️🌺▪️-------------- @salonemotalee
📖 🇮🇷 🔷 قسمت سیزدهم؛ 🔷🔹فصل چهارم؛ اقتصاد و امور مالی 🔸اصل چهل و پنجم انفال و ثروت‏های عمومی از قبیل زمین‏های موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچه‏‌ها، رودخانه‌‏ها و سایر آب‏های عمومی، كوه‏ها، دره‏ها‏، جنگل‏ها، نیزارها، بیشه‏های طبیعی، مراتعی كه حریم نیست، ارث بدون وارث و اموال مجهول‌المالك و اموال عمومی كه از غاصبین مسترد می‏شود، در اختیار حكومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید. تفصیل و ترتیب استفاده از هر یك را قانون معین می‏كند. 🔸اصل چهل و ششم هر كس مالك حاصل كسب و كار مشروع خویش است و هیچ‏كس نمی‏تواند به عنوان مالكیت نسبت به كسب و كار خود، امكان كسب و كار را از دیگری سلب كند. 🔸اصل چهل و هفتم مالكیت شخصی كه از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین می‏كند. 🔸اصل چهل و هشتم در بهره‌‏برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان‏ها و توزیع فعالیت‏های اقتصادی میان استان‏ها و مناطق مختلف كشور، باید تبعیض در كار نباشد، به طوری كه هر منطقه فراخور نیاز‏ها و استعداد رشد خود، سرمایه و امكانات لازم در دسترس داشته باشد. 🔸اصل چهل و نهم دولت موظف است ثروت‏های ناشی از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوء استفاده از موقوفات، سوء استفاده از مقاطعه‌‏كاری‏ها و معاملات دولتی، فروش زمین‏های موات و مباحات اصلی، دایر كردن اماكن فساد و سایر موارد غیرمشروع را گرفته و به صاحب حق رد كند و در صورت معلوم نبودن او به بیت‏المال بدهد. 🔸ادامه دارد ... ▪️🌺▪️-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 کریستف کلمب و شکنجه بومیان آمریکا برای یافتن طلا!!! چطور می توان سرزمینی را کشف کرد که خودش ساکنان زیادی داشت! جمعیت آمریکا پیش از ورود کلمب ۱۰۰ میلیون نفر بوده است.. ۶۲ ▪️🌺▪️-------------- @salonemotalee
📙 🔅 قسمت هفدهم؛ نگاه متعجب و عمیقی به من کرد و گفت: "نه!!! مرد! تو وکیلی! از همین حالا... فردا صبح با برادرش به دفترم آمدند. اولین مراجعه‌ی من. اولین پرونده رسمی من... درست مثل یک آدم عادی... سریع به خودم آمدم. باید خیلی محکم پشت آنها می‌ایستادم و هرطور شده پرونده را می‌بردم... این اولین پرونده من بود اما ممکن بود آخرین پرونده من بشود. به همین خاطر تمام حواس و تمرکزم را روی پرونده گذاشتم. دوباره تمام کتاب.ها و مطالب حقوقی مربوط را خواندم و هر قانونی را که فکر می‌کردم به درد پرونده بخورد را از اول مرور کردم... اولین کاری که باید می‌کردم، معرفی خودم به عنوان وکیل پرونده به دادگاه، قاضی و دادستان بود. قاضی با دیدن من، با تعجب بهم خیره شد. باور اینکه یک بومی سیاه وکیل پرونده شده باشد، برای همه سخت بود. اما طبق قانون، احدی نمی‌توانست مانع من بشود. تنها ترس من از یک چیز بود. من هنوز یک بومی سیاه بودم در یک جامعه سفید نژاد پرست... بالاخره به هر زحمتی که بود، اجازه بازرسی را از دادگاه گرفتم. پلیس به دستور دادگاه موظف به همکاری با من بود. احساس فوق‌العاده و غیرقابل وصفی بود. منی که تا دیروز همیشه زیر دست و محکوم بودم، حالا بالا سر ماموران پلیس ایستاده بودم و با نماینده دادستانی مشغول بررسی پرونده بودم. پلیس‌های سفیدی که معلوم بود از من بیزار هستند حالا مجبور بودند حداقل در ظاهر از لفظ "قربان" برای خطاب من استفاده کنند. آن لحظه من حس یک ابر قهرمان را داشتم... اما بهترین لحظه برای من زمانی بود که دیدم مدارک ثبت شده، دست نخورده باقی مانده است. آنها حتی فکرش را هم نمی‌کردند که یک کارگر به همراه یک وکیل سیاه بتواند تا بازرسی دفتر پیش بروند به همین خاطر بی‌خیال از بین بردن و دست‌بردن در قرارداد‌ها و اسناد شده بودند این بزرگ‌ترین امتیاز برای پیروزی ما محسوب می‌شد... بالاخره زمان دادگاه تعیین شد و روز بازرسی از راه رسید... روز دادگاه هیجان غیرقابل وصفی داشتم. آنقدر که به زحمت می‌توانستم برای چند دقیقه یک جا بنشینم. از طرفی هم برخورد افراد با من به نحوی بود که انگار همه با هم یک جمله را تکرار می‌کردند: "تو یک سیاه بومی هستی! شکستت قطعیه! به مدارک دل خوش نکن..." رفتم و آبی به صورتم زدم. چند نفس عمیق کشیدم و برگشتم. نزدیک راهروی ورودی بودم که صدایی را شنیدم: "شاید بهتر بود یک وکیل سفید می‌گرفتیم. این اصلا از پس کار برمیاد؟ بعید می‌دونم کسی به حرفش توجی بکنه! فکر می‌کنی برای عقب کشیدن و عوض کردن وکیل دیر شده باشه؟" این!؟.... وکیل سفید!؟.... نفسم بند آمد. به وضوح حس کردم چیزی در درونم شکست... حس عجیبی داشتم. آنها بدون من حتی نتوانسته بودند تا آنجا پیش بیایند. آن وقت اینطور درباره من حرف می‌زدند؟ ادامه دارد ... ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ دردناکترین جمله حضرت زهرا که از در به پهلو خوردن دردناک‌تر است! ❗️ احتجاج حضرت زهرا با خلیفه اول 🔹 روضه سوزناک حضرت زهرا در احتجاج با خلیفه اول 💬 آیت‌الله جوادی آملی حفظه‌الله ▪️🌺▪️-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 ۲۶۴ ▪️ قسمت نهم؛ فَاتَّقُوا اللَّـهَ حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لاتَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اَطیعُوا اللَّـهَ فیما اَمَرَكُمْ بِهِ وَ نَهاكُمْ عَنْهُ، فَاِنَّهُ اِنَّما یخْشَی اللَّـهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ. ثم قالت: اَیهَا النَّاسُ! اِعْلَمُوا اَنّی فاطِمَةُ وَ اَبی مُحَمَّدٌ، اَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لااَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً، وَ لااَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطاً، لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیكُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُوفٌ رَحیمٌ. فَاِنْ تَعْزُوهُ وَتَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ اَبی دُونَ نِسائِكُمْ، وَ اَخَا ابْنِ عَمّی دُونَ رِجالِكُمْ، وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِی اِلَیهِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ الِهِ. فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعاً بِالنَّذارَةِ، مائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكینَ، ضارِباً ثَبَجَهُمْ، اخِذاً بِاَكْظامِهِمْ، داعِیاً اِلی سَبیلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ و الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، یجُفُّ الْاَصْنامَ وَ ینْكُثُ الْهامَّ، حَتَّی انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ. 🏴🏴🏴🏴🏴 پس آنگونه که شایسته است از خدا بترسید، و از دنیا نروید جز آنکه مسلمان باشید، و خدا را در آنچه بدان امر کرده و از آن بازداشته اطاعت نمائید، همانا که فقط دانشمندان از خدا می‌ترسند. آنگاه فرمود: ای مردم! بدانید که من فاطمه و پدرم محمد است، آنچه ابتدا گویم در پایان نیز می‌گویم، گفتارم غلط نبوده و ظلمی در رفتارم نیست، پیامبری از میان شما برانگیخته شد که رنج‌های شما بر او گران آمده و دلسوز بر شما است، و بر مؤمنان مهربان و عطوف است. پس اگر او را بشناسید می‌دانید که او در میان زنانتان پدر من بوده، و در میان مردانتان برادر پسر عموی من است، چه نیکو بزرگواری است آنکه من این نسبت را به او دارم. رسالت خود را با انذار انجام داد، از پرتگاه مشرکان کناره‌گیری کرده، شمشیر بر فرقشان نواخت، گلویشان را گرفته و با حکمت و پند و اندرز نیکو به سوی پروردگارشان دعوت نمود، در حالی که بت‌ها را نابود می‌ساخت، و سر کینه توزان را می‌شکست، تا جمعشان منهزم شده و از میدان گریختند. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6402 ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121515748155465.pdf
12.93M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ چهارشنبه‌ ۳۱ آذر ۱‌۴۰۱ ۲۶ جمادی‌الاول ۱۴۴۴ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۲ تمام صفحات پی‌دی‌اف روزنامه‌های ایران، وطن امروز، شرق و اعتماد در "سالن مطالعه" ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🤹‍♂ ساخت ماسک نقاشی کردن بر روی بدن یکی از بازی‌های مهیج کودکان است که به دلیل وجود مواد شیمیایی در ماژیک و دیگر لوازم رنگی، انجام دادن آن توصیه نمی‌شود. با این حال با داشتن یک طلق شفاف می‌توان به این نیاز کودکان پاسخ داد. برای آماده سازی این بازی کودکانه در خانه شما باید طلق را به اندازه صورت کودک ببرید و یک کش از کناره‌های آن رد کنید تا بتواند آن را بر روی صورت خود قرار دهد. بهتر است برای تنفس راحت‌تر، دو سوراخ کوچک بر روی طلق در نزدیکی قرارگیری سوراخ بینی ایجاد کنید. به کودک اجازه دهید بر روی طلق، نقاشی‌های جذاب مثل صورت شیر، پلنگ، خرگوش یا هر شکلی که دوست دارد بکشد و یک ماسک صورت زیبا برای خود درست کند. این بازی برای دختربچه‌هایی که دوست دارند در خانه آرایش کنند نیز مناسب است. 🔴فاجعه ای به نام دو تربيتی شدن فرزندان: ‼️ حتی اگر با همسرتان در اوج تفاهم باشید، در زمینه روش فرزندپروری تان باید دوباره بر سر میز مذاکره بنشینید و با هم به تفاهم برسید. این هماهنگی و تفاهم یکی از مهمترین کلیدهای است. 🔹پدر اخم می کند و مادر لبخند می زند. این فرمانده دستور حمله می دهد و آن یکی دستور عقب نشینی. با این وضعیت کودک و نوجوان شما هرگز نخواهد فهمید که چه کاری خوب است و چه کاری بد. 🔹این تعارض، یعنی دوگانگی در سبک فرزند پروری والدین، سم مهلکی برای شخصیت‌ کودک و نوجوان است. ⚠️فرزند شما در این ، هرگز احساس امنیت نخواهد کرد و این مسئله او را دچار و اضطراب میکند. ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، مقاله و ... @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۵۱ 🖋 مقاله‌ی سیزدهم: قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6350 قسمت پنجم؛ برنامه‌های ابوبکر در نفوذ به سازمان حکومتی پیامبر 💥الف. شخصیت‌پردازی (گذشت) 💥ب. تشكیل سازمان غصب خلافت 🔹۱. دعوت ویژگان به اسلام ابوبکر پس از اسلام آوردنش، مردم را به اسلام و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرا می‌خواند. پرسش این است که این دعوت شدگان از چه طایفه و صنفی بودند؟ آیا همه‌ی مردم را به اسلام فرا می‌خواندند یا گروه خاصی را؟ به گفته‌ی ابن اسحاق، از قریش کسانی که با ابوبکر رفت و آمد کرده، به او اطمینان و اعتماد داشتند.(۱۴) بنابراین او کسانی را به اسلام دعوت می‌کرد که: اولاً او را قبول داشتند؛ ثانیاً از قریش بودند. روشن است اگر ابوبکر بخواهد سازمانی را با این افراد تأسیس کند، رهبر این سازمان خواهد بود. مورخان کسانی را که به دست ابوبکر مسلمان شده‌اند، چنین برمی‌شمرند: عثمان، ابوعبیدة بن جراح، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، زبیر، سعد بن ابی‌وقاص، عبیدة بن حارث و ارقم بن ابی‌الارقم. (۱۵) اسامی پنج تن از این اشخاص در شواهد بعدی تکرار خواهد شد و درمی یابید که سازمان ابوبکر با این پنج تن به همراه عمر بن خطاب تشکیل شد. 🔹۲. ترور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در حجة الوداع هنگامی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از اعمال حج فارغ شدند، جبرئیل نازل شد و گفت: "خداوند سبحان به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: رفتن تو به سوی پروردگارت نزدیک شده است. حق تعالی دستور می‌دهد علی ابن ابی‌طالب علیه‌السلام را خلیفه و وصی خود قرار دهی و آنچه را به شما آموخت، به او یاد دهی و تمام امانت‌های خود را به او بسپاری." رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله علی علیه‌السلام را خواست و یک شب و یک روز با او خلوت کرد و هر علم و حکمت که خداوند سبحان به ایشان آموخته بود، همه را به او آموخت. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در این روز نزد عایشه بود، بنابراین عایشه به طریقی از این جریان آگاه گردید و بلافاصله خبر را به حفصه گفت و هرکدام به پدر خود منتقل کردند. ابوبکر و عمر جمع شدند و جماعت طلقاء و منافقان را هم فراخواندند. سپس داستان را بیان کردند و در این زمینه در میان خود سخن بسیار گفتند تا این‌که اتفاق کردند بر این‌که ناقه‌ی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در عقبه‌ی هرشی (گردنه‌ای در راه مکه، نزدیک جحفه) رم دهند. حذیفه می‌گوید: "پس از بیعت مردم با علی علیه‌السلام در غدیر خم، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله حرکت کرد تا آن‌که نزدیک عقبه‌ی هُرشی (۱۶) رسید. آن منافقان زودتر بر سر عقبه قرار گرفته بودند و با دبه‌هایی پر از سنگ منتظر آمدن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودند. وقتی به عقبه رسیدیم، دبه‌ها را رها کردند؛ به گونه‌ای که زیر پای ناقه‌ی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرود آمد. ناقه ترسید و نزدیک بود رم کند و حضرت را بیندازد. حضرت خطاب به ناقه فرمود آرام باش، بر تو باکی نیست. منافقان نزدیک ناقه آمدند که آن را به دره بیاندازند. من و عمار به سوی آنان حمله‌ور شدیم، بنابراین ناامیدانه بازگشتند. چون شب بسیار تاریکی بود، مهاجمین را نشناختم. به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله عرض کردم: چه کسانی بودند؟ فرمودند: آنها منافقان‌اند در دنیا و آخرت. عرض کردم: کیستند؟ یکایک را نام برد و جماعتی را نام برد که من نمی‌خواستم بعضی در میان آنها باشند. حضرت فرمود: به سوی آنان نظر کن، برقی زده شد و تمامی اطراف ما روشن گردید. به آن جماعت نظر کردم و همه را شناختم. همان کسانی بودند که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نام برده بود. چهارده نفر بودند: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابى‌وقاص، ابوعبیدة بن جراح، معاویة بن ابی سفیان و عمرو بن عاص که اینها از قریش بودند و پنج نفر دیگر: ابوموسی اشعری، مغیرة بن شعبه، اوس بن حدثان، ابوهریره و ابوطلحه انصاری." پس از ناموفق ماندن ترور، سالم مولی ابی‌حذیفه در راه مکه به این گروه از منافقان اضافه شد و تعهدنامه‌ی آنان را برای غصب خلافت پذیرفت. (۱۷) 🔹۳. صحیفه‌ی ملعونه ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6419 ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه