eitaa logo
سالن مطالعه
195 دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
950 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
✡🔥 🔥✡ ۵۳ 🖋 مقاله‌ی سیزدهم: قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6419 قسمت هفتم؛ برنامه‌های ابوبکر در نفوذ به سازمان حکومتی پیامبر 💥الف. شخصیت‌پردازی (گذشت) 💥ب. تشكیل سازمان غصب خلافت 🔹۱. دعوت ویژگان به اسلام (گذشت) 🔹۲. ترور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله (گذشت) 🔹۳. صحیفه ملعونه (گذشت) 🔹۴. سرپیچی از لشکر اسامه (گذشت) 🔹۵. آخرین نماز پیامبر ص در دوران بیماری پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، با اذان بلال و هنگام نماز، اگر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌توانست بیرون رود، با مشقت به مسجد می‌رفت و با مردم نماز می‌خواند و اگر ممکن نبود، به امیرمؤمنان علیه‌السلام دستور می‌داد به جای ایشان نماز را اقامه نماید. معترضان شبانه از لشکر اسامه به مدینه بازگشتند، صبح روز بعد بلال اذان گفت و به خانه حضرت آمد تا ایشان را برای نماز خبر دهد. بیماری پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله شدت بسیار یافته بود و ایشان متوجه حضور بلال نشدند؛ بنابراین اطرافیان نگذاشتند او داخل خانه شود. در این هنگام عایشه صهیب را نزد ابوبکر فرستاد و از او خواست تا با مردم نماز بخواند و به او توصیه کرد از این زمینه برای بهره‌برداری در آینده استفاده نماید. مردم در مسجد جمع شده و منتظر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله یا امیرمؤمنان علیه‌السلام بودند؛ اما دیدند ابوبکر وارد شد و گفت: "رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دستور داده است من به جای ایشان نماز بخوانم." بعضی از اصحاب مخالفت کردند و گفتند: "این دستور چه هنگام به تو رسید؛ حال آن‌که در لشکر اسامه بودی؟ به خدا سوگند، باور نداریم پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله کسی را نزد تو فرستاده و دستور به اقامه نماز به تو داده باشد." بلال گفت: "صبر کنید تا از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله جویا شوم." به سرعت به سمت خانه‌ی ایشان رفت و ماجرا را بیان کرد. حضرت فرمود: "مرا به مسجد ببرید" و در حالی که یک دست بر دوش علی علیه‌السلام و دست دیگر بر دوش فضل بن عباس داشت به سختی و با زحمت، خود را به مسجد رساندند. ابوبکر در محراب بود و اطراف او را عمر، ابوعبیده، سالم و صهیب و عده‌ای از متخلّفین لشکر اسامه احاطه کرده بودند اکثر مردم به او اقتدا نکرده و منتظر خبر بلال بودند. حضرت، ابوبکر را از محراب دور کرده، نماز را نشسته خواندند. پس از اقامه‌ی نماز خطاب به مردم فرمودند: "ای مردم، تعجب نکنید از پسر ابوقحافه و اصحاب او، من آنان را با لشکر اسامه فرستادم، اما آنان مخالفت امر مرا کردند و برای فتنه به مدینه بازگشتند." (۲۵) کسانی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از آنها با عنوان اصحاب ابوبکر یاد می‌کند؛ عمر، ابوعبیدة بن جراح و سالم مولی ابی‌حذیفه، کسانی چون عثمان، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی‌وقاص و بشیر بن سعد هستند؛ زیرا همواره این افراد در وقایع مهم در کنار ابوبکر حضور داشتند و وقتی از ابوبکر و یارانش نام برده می‌شود، حتما این افراد منظور است. حضور ابوبکر و طرفدارانش در مسجد، از جهتی برای آنها خوشایند نبود؛ چون آنان مأمور بودند در لشکر اسامه باشند و دیدیم که برخی از نمازگزاران نیز به مخالفت برخاستند. اما چنانچه اشاره شد، اقامه نماز به امامت ابوبکر می‌توانست آنان را در غصب خلافت یاری دهد، که به گواهی تاریخ این حربه نیز به کار آنان آمد. پیروان سقیفه حدیثی را جعل کرده‌اند که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به ابوبکر دستور دادند به نماز بایستد و خود حضرت نیز در کنار ابوبکر نشستند و ابوبکر به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله اقتدا کرد و مردم نیز به ابوبکر اقتدا کرده بودند! (۲۶) 🔹۶. توطئه سقیفه یکی دیگر از شواهد ایجاد سازمان غصب خلافت به دست ابوبکر، اجتماع مخالفان پس از رحلت پیامبر در سقیفه است. در روز سقیفه، ابوبکر، عمر و ابوعبیده، با انصار مجادله کردند. هرکدام از این سه تن ایستادند و این سخنان را گفتند: "ای جمعیت انصار! قریش برای خلافت سزاوارترند تا شما، چون رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از قریش است و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده‌اند: الائمة من قریش؛ پیشوایان از قریش هستند." سلمان فارسی می‌گوید: "پس از این جریان، نزد امیرمؤمنان علیه‌السلام آمدم و دیدم ایشان بدن مبارک و مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را غسل می‌دهند. داستان را نقل کردم. فرمودند: می‌دانی اولین کسی که با ابوبکر بر فراز منبر رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله بیعت کرد در مسجد چه کسی بود؟ ... ادامه دارد .. قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6495 ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و.. @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت پنجاه و چهارم؛ حسین زینب را برداشت و گریان به گورستان شهر (باغ بهشت) برد، شست و دفن کرد. وقتی آمد از شدت گریه چشمانش سرخ و از انبوه غصه، صدایش گرفته بود. زینب مرد و خانه، غم‌خانه شد. یاد زینب حتی برای یک ساعت از خاطرم نمی‌رفت عکس یک نوزاد دختر را روی کمد زده بودم و نگاهش می‌کردم. خواب وخوراکم شده بود اشک. حسین دلداری‌ام می‌داد که غصه نخورم. می‌خواستم اما نمی‌توانستم. در فاصله کمتر از دو سال هم مادرم را از دست داده بودم و هم دخترم را. هر هفته سر مزارشان می‌رفتم گریه می‌کردم و سبک می‌شدم. مدتی بعد حسین خبر داد که قرار است یکی از علمای بزرگ و انقلابی به نام آیت الله سیداسدالله مدنی به همدان بیاید. من و دوستانم برای آمدن او به همدان برنامه ریزی می‌کنیم. شور انقلابی و مبارزه با رژیم طاغوت، غم بزرگ مرگ زودهنگام زینب را از دلش برد و من هم تلاش کردم آن گونه که او می‌خواست، صبور باشم. بعد از فوت آیت‌الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی، آیت‌الله مدنی تکیه‌گاه مردم همدان شد. حسین هر روز به خانه او می‌رفت و با اخبار تازه می‌آمد. می‌گفت: «این پیر شجاع و نترس از ما جوونا تو هرکاری جلوتره. با اومدنش علمای سر منبر، دل و جرئت بیشتری برا افشای خیانت‌های شاه پیدا کردن.»و همین هم شد. فریاد دادخواهی و مبارزه عليه حکومت شاه، علنی شد. مردم با شنیدن پیام‌ها و خواندن اعلامیه‌های امام در تبعید به خیابان‌ها می‌آمدند و مأموران حکومتی پاسخ اعتراض آنها را با گلوله می‌دادند هر روز خبر شهادت کسی می‌رسید. یکی از آن‌ها، همان همسایه دلسوز ما بود که شیلنگ یخ زده را زیر آب گرم حمام باز می‌کرد. یک مرد که من برایش خیلی مظلوم گریه کردم. سرگرد کازرونی یکی ازفرماندهان حکومتی بود که وقتی پایش به کوچه یا خیابانی که مردم اجتماع کرده بودند می‌رسید برای زهر چشم،گرفتن یکی را گوشه‌ای گیر می‌انداخت و اسلحه کلت روی سرش می‌گذاشت و مغزش را متلاشی می‌کرد حسین خیلی برای او داشت هر روز که به خانه می‌آمد، از جنایت جدید کازرونی نکته‌ای می‌گفت می گفت: «بچه مسلمان‌ها، بالاخره، این جلاد رو به سزای اعمال پلیدش می‌رسونن.» روزی با خوشحالی آمد و خبر داد که بچه‌های «گروه حدید» کازرونی را زدند. با مرگ کازرونی مردم شهر، نفس راحتی کشیدند هرچند هم‌چنان پاسخ "الله اکبر"شان، رگبار و گلوله بود. و امیر پسر منصورخانم (خواهر حسین) از این گلوله‌ها بی نصیب نماند تیر به شکمش خورد و کارش به بیمارستان کشید با حسین رفتیم عیادتش به محض اینکه امیر را دید گفت: "یواش‌یواش داری مرد می‌شی. تیر به سر و سینه و شکم هرکس نمی‌خوره! آفرین بر ایمان و شجاعت تو." سخنان گرم و روحیه‌آفرین حسين، مثل مرهم بر زخم امیر نشست و تحمل درد را برای او آسان کرد. امتحان ایستادن در مقابل گلوله‌ها، هر روز برای حسین تکرار می‌شد. نقطه اوج آن، سینه‌سپر کردن روی آسفالت جاده کرمانشاه به همدان در مقابل ستون تانکها بود. آنها می‌خواستند که برای سرکوب مردم از جاده کمربندی شهر، به تهران بروند که جوانان انقلابی تحت هدایت آیت‌الله مدنی، راه را با چوب و آهن بستند و همه خدمه‌های تانک را خلع سلاح کردند. اعتقاد داشت که این ارتش زمینه پیوستن به مردم را دارد و نه تنها ارتشی‌ها بلکه سلاح و تانک‌هایشان باید برای فردای انقلاب آسیب نبیند و لذا او دوستانش هر سلاحی را که به دست می‌آوردند به منزل آیت الله مدنی می‌بردند. ادامه دارد ... ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
📖 🇮🇷 🔷 قسمت شانزدهم؛ 🔷🔹فصل ششم- قوه مقننه 🔹مبحث اول- مجلس شورای اسلامی 🔸اصل شصت و دوم مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت كه به طور مستقیم و با رأی مخفی انتخاب می‏شوند تشكیل می‏گردد. شرایط انتخاب‏ كنندگان و انتخاب‏ شوندگان و كیفیت انتخابات را قانون معین خواهد كرد. 🔸اصل شصت و سوم دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی چهار سال است. انتخابات هر دوره باید پیش از پایان دوره قبل برگزار شود به طوری كه كشور در هیچ ‏زمان بدون مجلس نباشد. 🔸اصل شصت و چهارم عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و هفتاد نفر است و از تاریخ همه‏ پرسی سال یكهزار و سیصد و شصت و هشت هجری شمسی پس از هر ده سال، با در نظر گرفتن عوامل انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آنها حداكثر بیست نفر نماینده می‌‏تواند اضافه شود. زرتشتیان و كلیمیان هركدام یك نماینده و مسیحیان آشوری و كلدانی مجموعاً یك نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هركدام یك نماینده انتخاب می‏كنند. محدوده حوزه‌‏های انتخابیه و تعداد نمایندگان را قانون معین می‏كند. 🔸اصل شصت و پنجم پس از برگزاری انتخابات، جلسات مجلس شورای اسلامی با حضور دو سوم مجموع نمایندگان رسمیت می‏یابد و تصویب طرح‏ها و لوایح طبق آیین‌‏نامه مصوب داخلی انجام می‌‏گیرد، مگر در مواردی كه در قانون اساسی نصاب خاصی تعیین شده باشد. برای تصویب آیین‏نامه داخلی موافقت دو سوم حاضران لازم است. 🔹ادامه دارد ... ▪️🌺▪️-------------- @salonemotalee
📙 🔅 قسمت بیستم؛ تا صبح خوابم نبرد. چهره مایوس و نامید موکل‌هام حرف‌ها و رفتارها و فشارهای آن روز، نابود شدن تمام امید و آرزوهایم، تمام آن سالهای سخت و... همین طور که دراز کشیده بودم دانه‌های اشک بی‌اختیار از چشمانم پایین می‌ریخت... از خودم و سرنوشتم متنفر بودم. چرا با آن همه استعداد باید سیاه متولد می‌شدم؟ چرا؟؟؟ فردا صبح چند ساعت قبل از ساعت ۹ در دادگاه حاضر بودم. حال آدمی را داشتم که با پای خودش جلو جوخه اعدام ایستاده. منتظر بودم هر لحظه قاضی ماشه‌ای بکشد و تمام... اما سرنوشت جور دیگری رقم خورد. قاضی رای پرونده را به نفع ما صادر کرد. فریادهای وکیل خوانده بی‌تاثیر بود ما پرونده را برده بودیم و حالا بحث فقط سر مبلغ جریمه بود. جلسه تمام شد. وکیل مدافع با عصبانیت اتاق را ترک کرد. قاضی با نگاه تحسین‌آمیزی به من لبخند زد. دستش را به سمت من دراز کرد و گفت: "آقای ویزل! کارتون خوب بود." برای اولین بار در عمرم طعم پیروزی را با همه وجود حس می‌کردم. باورم نمی‌شد. همه بدنم می‌لرزید. از در که بیرون رفتم، هنوز نمی‌توانستم روی پاهایم بایستم. هنوز باورم نمی‌شد و توی شوک بودم. موکل‌هایم با نگاه خاصی سرتاپایم را برانداز می‌کردند. -- شکست خوردیم؟؟؟ دیگر نتوانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم. با خوشحالی گفتم: "نه! پیروز شدیم! ما بردیم..." برای اولین بار بود که جلوی کسی گریه می‌کردم و این اشک، اشک شادی بود. اگر خدایی وجود داشت، این حتما یک معجزه بود... خبر پیروزی من بین کارگرها پیچید، مجبور بودم به کارم ادامه بدهم. همه با تعجب به من نگاه می‌کردند. یک وکیل سیاه که بین زباله‌ها کار می‌کرد. کارگر‌ها با کنجکاوی می‌آمدند و سوال‌های حقوقی‌شان را از من می‌پرسیدند. طبق قانون من باید بابت پاسخ دادن به این سوال‌ها پول می‌گرفتم. اما من هیچ پولی از آن‌ها دریافت نمی‌کردم. چون من برای پولدار شدن وکیل نشده بودم... همین مساله و تسلط من به قانون، باعث شهرت من شد. تعداد پرونده‌های من کم‌کم بیشتر و بیشتر می‌شد. هر چند هیچ‌چیز برای من ساده نبود... همیشه شانس شکست من چند برابر طرف دیگر بود. با هر پرونده فشار زیادی به قلبم وارد می‌شد. جوری که بعد از هر پرونده احساس می‌کردم یک سال از عمرم کم شده است... اکثر موکل‌های من فقیر بودند. دستمزدم انقدر ناچیز و کم بود که فقط به اندازه خرید یک وعده غذا می‌شد. اما من راضی بودم. همه چیز روال عادی داشت که آن پرونده جنجالی پیش آمد... ادامه دارد ... ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🌺🇮🇷 سالن مطالعه 🇮🇷🌺 📽 قفسه‌ی 🎬 هر جمعه با تحلیل یک فیلم فیلم این هفته در ژانر درام - علمی: 👈 (Ex MACHINA) برمبنای نظریه دوران فراماشینی و تسلط ماشین بر زندگی و مقدرات انسان(نفی خداباوری و اثبات داروینیسم) قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6428 و در هفته‌های گذشته: 👈 (نماد مظلومیت مردم ناکازاکی و تحریف آن بدست هالیوود). قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/2566 👈 (Thor) جهان وطنی آمریکامحور در دنیای سینمایی ماروِل. قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/3023 👈 استفاده هالیوود از مفاهیم شیعی برای دراماتیزه کردن آخرالزمان. قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/4137 👈 سه‌گانهٔ (The Matrix) نمودی بارز از تلاش در تبلیغ . قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/4365 👈 (avatar) پیامبر دین نوین جهانی. قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/4659 👈. قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/4866 👈 ؛ قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/5087 ... "از وقوع معجزه‌ها خوشحال نیستم. وقتی خدا سر در کار خودش داره، یعنی اون بالا است (در آسمان) خوبه. وقتی خدا میاد این پایین، اتفاق‌های بدی میفته. 👈 (Dolittle) نقشه درخت حیات در اسارت مسلمانان! قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/5634 👈 (mortal combet) آخرالزمان و نجات زمین براساس طرحی یهودی. قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/5921 👈 (prometheus) بر مبنای آموزه‌های "شبه‌آیین رائلیان" و در راستای "دین نوین جهانی" برای نفی "خداباوری و ماوراء طبیعت" بخاطر ترس از احساس نیاز مجدد انسان به معنویت طراحی شده. قسمت اول؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6173 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
سلام و احترام امروز ۲۴ دسامبر سال‌مرگ ، دانشمند علوم سیاسی دانشگاه هاروارد و طراح نظریهٔ (٢٠٠٨م) به همین مناسبت خلاصه مقاله‌ای تقدیم می‌شود با عنوان: ✡️ ساموئل هانتینگتون؛ قبلهٔ اصلاح‌طلبان 🔹 سوم سپتامبر ١٩٨٧، در آستانهٔ وقوع سلسله کودتاهای مخملی اروپای شرقی، وقتی در مقام رئیس ٨٣مین نشست سالانهٔ آکادمی علوم سیاسی آمریکا به شیکاگو رفت تا به صورت‌بندی مأموریت‌های «سیاستمداران اصلاح‌طلب» بپردازد، گفت: "نظام جمهوری اسلامی ایران «یک شرّ بدتر از نظام‌های استالین و هیتلر» است که «هر وسیله و هر میزان خشونتی در راه آن مشروع است.»!!" 🔹 پیشنهاد استراتژیست پنتاگون برای جمهوری اسلامی، گسترش «علم سیاست دموکراتیک» بود؛ تئوری‌ای که خیلی سریع مبنای کنش‌های سیاسی ایرانی را ساخت و به‌عنوان تز مرجعِ «گذار به دموکراسی» در دانشگاه تهران تدریس شد. 🔹 ساموئل هانتینگتون، جوزف نای، جین شارپ و فرانسیس فوکویاما چهره‌های نامدار حلقه‌ای هستند که آنان را «فلاسفه پنتاگونی» می‌نامیم. هر ۴ نفر، فارغ‌التحصیل دانشگاه هارواد و از پژوهشگران ارشد بنیادهای راکفلر، فورد و کارنگی به‌شمار می‌رفتند. هر ۴ نفر، از استراتژیست‌های وزارت دفاع آمریکا بودند و برخلاف روشنفکران لیبرال نه تنها به افشای هویت جاسوسی خود حساسیت نشان نمی‌‌دادند، بلکه با اشتیاق برای دستیابی به مناصب امنیتی می‌کوشیدند و هستهٔ راهبری و نظریه‌پردازی را می‌ساختند. 🔹 برای نمونه، ساموئل هانتینگتون در پنتاگون کرسی دائم مطالعات استراتژیک دفاعی را داشت. جین شارپ در تربیت تیم‌های عملیاتی سیا ایفای نقش کرد. جوزف نای در دولت بیل کلینتون به معاونت امنیتی وزارت دفاع آمریکا رسید و فرانسیس فوکویاما تا بالاترین رده‌های پژوهشگاه تحقیقاتی دفاعی پنتاگون ترقی کرد. 🔹هر ۴ نفر تئوری‌های سیاسی‌ای را صورت‌بندی کردند که به مبانی استراتژیک آمریکا در قرن ٢١ بدل گشت. هانتینگتون نظریهٔ علم سیاست و اصلاحات سیاسی و کتاب دموکراسی را ارائه داد. جوزف نای برای نخستین‌بار از تئوری در مقام دینامیزم درونی جنگ‌های نرم آمریکا سخن گفت. شارپ، استراتژی را برای گذار از دیکتاتوری به دموکراسی منتشر ساخت و فوکویاما رسالهٔ را در ژورنال نشنال اینترست چاپ کرد. 🔹 ، رهبر ایدئولوژیکِ فلاسفه پنتاگونی، سال‌ها صاحب مسئولیت‌‌های رسمی امنیتی بود. زندگی آکادمیک او در دههٔ ١٩۵٠ تنها پیرامون نظریه‌پردازی نظامی متمرکز گشت، اما از سال ١٩۶۵ برای تدوین الگوی «توسعه لیبرالیستی» و «گذارهای دموکراتیک» در پروژهٔ مشترک مرکز امور بین‌المللی دانشگاه هاروارد با بنیادهای فورد، کارنگی و راکفلر مشارکت کرد. 🔹وی در سال ١٩٧٧، همراه دوست قدیمی‌اش به شورای امنیت ملی پیوست و در دورهٔ بحران امنیتی آمریکا به‌هنگام پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جیمی کارتر او را به‌عنوان «هماهنگ‌کنندهٔ امنیتی کاخ سفید» برگزید. 🔹 وقتی ویلیام کیسی، رئیس آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، فرمان سِرّی راهکارهای امنیت ملی را به امضاء رونالد ریگان رساند، هانتینگتون پژوهش‌های خود را پیرامون گذارهای دموکراتیک در کشورهای جهان متمرکز ساخت و یک سال بعد، رسالهٔ «آیا کشورهای بیشتری دموکراتیک می‌شوند؟» را در ژورنال علوم سیاسی منتشر کرد. این رساله، هستهٔ اصلی تئوری به‌شمار می‌رود که در ایران به «کتاب مقدس براندازان» مشهور است. 🔹 هانتینگتون در ۵٠ سالگی‌اش به‌عنوان پایه‌گذار و سردبیر مجلهٔ فارین پالیسی، یکی از ده متفکر کلیدی بلوک غرب لقب گرفت. وی با قبول پُست «استراتژیست امور دفاعی» و در آستانهٔ ۶٠ سالگی به حلقهٔ مرکزی پروژه‌ای راه یافت که آن را «دستور کار امنیتی دائم آمریکا» می‌دانند: . 🔹 هانتینگتون در مقام رئیس ٨٣ مین نشست سالانهٔ انجمن علوم سیاسی آمریکا با ارائهٔ نظریهٔ «علم سیاست و اصلاحات سیاسی» گفت: "نمی‌توان کسی را «عالِم سیاست» نامید، مگر ابتدا «علم دموکراتیک سیاست» و را پذیرفته باشد!!" سپس به ضرورتِ "تربیت " توسط دانشگاه‌های آمریکایی پرداخت؛ سیاستمدارانی «عملگرا» که با ایجاد نهادهای دموکراتیکِ باثبات، «آهسته و پیوسته» در فکر رژیم‌های ضدآمریکایی در کشورشان هستند. ✍ پیام فضلی‌نژاد ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 رهبر انقلاب 🎥 معنای واقعی ولایت • عده‌ای خیال میکنن که دارای ولایت بودن به اینکه محبت اهل‌بیت در دل انسان باشد؛ همین و بس!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا