eitaa logo
سالن مطالعه
191 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
989 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
✡🔥 🔥✡ ۶۵ 🖋 مقاله‌ی پانزدهم: قسمت هفتم؛ روایاتی از ائمه رسیده که جهاد همراه با غیر امام عادل و مفترض‌الطاعه را حرام می‌دانسته‌اند. (۱۹) همین جنگ‌ها در زمان هارون الرشید و در زمان بنی عباس نیز ادامه داشت. وقتی اصحاب امام صادق علیه‌السلام، با ایشان مشورت می‌کردند که بنی‌عباس در دیلمان با کفار می‌جنگند، آیا اجازه می‌دهید در جنگ‌های آنان شرکت کنیم؟ حضرت اجازه نمی‌فرمودند. می‌گفتند: "ما در جنگ ایشان نمی‌خواهیم شرکت کنیم،" در واقع از نظر امام علیه‌السلام نبرد آنها در اطراف دیلم جهاد نبود چرا که مطابق با قوانین اسلامی نبود. (۲۰) دلیل این ادعا که علی علیه‌السلام این جنگ‌ها را قبول نداشتند، این است که حضرت آن جنگ‌ها را تعطیل کردند و خود در آن جنگ‌ها شرکت نکردند. امام صادق علیه‌السلام به عبدالملک بن عمرو، در حدیثی درباره‌ی این جنگ‌ها فرموده‌اند: ‌«ای والله لو کان خیرا ما سبقونا الیه (۲۱) آری به خدا سوگند، اگر این جنگ‌ها به خیر و صلاح بود، هیچ کس در شرکت در آن جنگ‌ها نمی‌توانست از ما پیشی گیرد.» داعی در این جنگ‌ها عمر است و عمر نیز داعی به باطل است؛ در حالی که از شرایط حضور در جنگ آن است که داعی بر حق باشد. در اینجا پرسشی مطرح می‌شود و آن این‌که؛ چرا حضرت به آنان مشاوره می‌داد؟ پاسخ آن است که اگر مسلمانان شکست می‌خوردند، دشمن مدینه را می‌گرفت و در این صورت خطر متوجه اصل اسلام بود. حضرت در این موارد برای حفظ اسلام آنها را راهنمایی می‌کرد. اما درباره‌ی شرکت اصحاب خاص علی علیه‌السلام مالک اشتر و دیگران در این جنگ‌ها باید گفت: حضور آنان با این هدف بود که بتوانند از ضایعات تهاجم آنها تا حد امکان بکاهند؛ چون رزمندگان در فتوحات، به‌قدری قساوت به خرج می‌دادند که شکست‌خوردگان از اسلام بیزار می‌شدند. وجود مالک اشتر و دیگران می‌توانست مانع قساوت لشکریان باشد. همچنین این افراد در حاکمیت نفوذ کنند و در مناطقی که حضور داشتند، اگر استعدادهای خوبی یافتند با آنان ارتباط برقرار کنند و اسلام راستین را به آنان بیاموزند و جانشین راستین پیامبر را معرفی کنند. در پی تلاش‌های این افراد بود که بذر تشیع در قلوب افراد تازه‌مسلمان کاشته می‌شد. 🔸نکته‌ی بعدی درباره انگیزه این جنگ‌ها است. دلایل زیر را می‌توان برای این جنگ‌ها برشمرد: 👈 ۱. انتشار اسلام ویروسی به صراحت می‌توان گفت که اگر این جنگ‌ها روی نمی‌داد، امروز جهان اسلام، این‌گونه با مشکلات بسیار مواجه نبود؛ چرا که آموزش غلط، بدتر از جهل مطلق است. جاهل مطلق ادعا ندارد، ولی کسی که مطلبی را به غلط آموخته، ادعای حق و درستی دارد. اسلام وقتی به شکل بیمار منتشر شد، از معارف واقعی تهی است و مانع انتشار اسلام راستین نیز خواهد شد. اما اگر اسلام علی علیه‌السلام به گوش دیگر ملت‌ها که منتظر اسلام‌اند، برسد و دین راستین علوی را بیاموزند، برای دشمنان اسلام بسیار خطرناک خواهد بود. بنابراین باید تفکر بیمار را به سرعت در دنیا گسترش دهند تا از تفکر اصیلی که در مدینه هست، جلوگیری کنند. معاویه با مسلمانانی این‌گونه ناآشنا با اسلام اصیل، توانست لشکری ترتیب دهد و به جنگ اسلام راستین و امیرمؤمنان، در صفین برود. جنگ‌های جمل و نهروان نیز یکی از پیامدهای این جنگ‌ها بود. با کنار گذاشتن اهل بیت علیهم‌السلام از منصب قدرت، می‌توان اسلام راستین را به انزوا کشید و می‌توان گفت با این فتوحات بود که سیاست سقیفه که کنار گذاشتن امامان معصوم علیهم‌السلام از عرصه‌ی حکومت و قدرت بود به ثمر رسید و بسیاری از احکام و عقاید مسلمانان را واژگون کردند. آنها می‌دانستند که مردم مدینه و صحابه‌ی رسول خدا (ص) روزی متوجه اشتباه خود خواهند شد و دست به سوی علی علیه‌السلام دراز خواهند كرد. بنابراین در سایه‌ی این فتوحات، لشکری برای رویارویی با علی علیه‌السلام فراهم کردند؛ لشکری که به ظاهر مسلمان بودند، ولی از اسلام چیزی دستگیرشان نبود و پیرو محض معاویه و سران سقیفه بودند و آنها را آن‌گونه که خود خواسته بودند تربیت کرده بودند و می‌توان گفت: "معاویه با جهل مردم به جنگ امیرمؤمنان علیه‌السلام رفت." معضلات و مشکلاتی که برای حضرت امیر علیه‌السلام پیش آمد، همه ریشه‌گرفته از این فتوحات بود. این فتوحات بود که آل امیه را بر گرده مسلمین سوار کرد و لشکری از جهال برای معاویه فراهم ساخت. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7013 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت شصت و ششم؛ زمستان سرد و سختی بود. برف تمام پشت‌بام‌ها، کوچه‌ها و حتی خیابان‌ها را پوشانده بود چند روزی از رفتن حسین به دوکوهه می‌گذشت که یکی از دوستانش با خانواده از بندرعباس به همدان آمدند و میهمان ما شدند مردشان گفت: "هوای بیرون سرده، حسین‌آقا هم که نیست. خیلی به زحمت نیفتید. یه غذای ساده درست کنید" عمه هم که آمده بود خانه ما آش بارگذاشت و با میهمان‌ها سرگرم شد. یادم آمد که کشک نداریم وهب را پیش عمه گذاشتم و جوری که میهمان‌ها متوجه نشوند از خانه بیرون زدم. تمام دکان‌های نزدیک به چاله‌قام‌دین از سرما بسته بودند. برف تا زانوها بالا آمده بود ناچار بودم تا میدان اصلی شهر بروم ماشین‌ها به سختی از بلندی چاله‌قام‌دین بالا می‌آمدند. بالاخره یکی پیدا شد و سوارم کرد. رفتم و از سبزه‌میدان کشک خریدم اما برای برگشتن به مشکل خوردم بارش برف شدت گرفته بود ماشینها با زنجیر جابه‌جا می‌شدند حتی بین لاستیک تا گل‌گیر ماشین‌ها یخ زده بود. نزدیک یک ساعت برای تاکسی معطل شدم باد سرد هوره می‌کشید و به پیشانی‌ام شلاق می‌زد سرم مثل قالب یخ بود تا یک تاکسی خالی می‌رسید، هنوز نایستاده مردم هجوم می‌آوردند و پنج‌شش نفر دوان‌دوان، پشت سرش می‌دویدند و با زور و گاهی دعوا خودشان را توی ماشین جا می‌کردند چرخ ماشین‌ها لیز می‌خوردند به یخها چنگ می‌زدند و یک‌باره حرکت می‌کردند بقیه مردم با حسرت به تاکسی‌هایی که دور می‌شدند نگاه می‌کردند و انتظار می‌کشیدند تا تاکسی بعدی برسد ... و باز تکرار آن صحنه قبل. کفش‌هایم خیس بود و جوراب‌هایم از آن خیس‌تر. انگشت پاهایم از سرما گزگز می‌کرد. پوست صورتم می‌سوخت احساس می‌کردم خون توی رگ‌هام یخ زده یک‌باره گره پلاستیک کشک از دستم شل شد و افتاد. به سختی انگشتانم را به هم رساندم و کشک را برداشتم نه یارای راه رفتن داشتم و نه ماشینی می‌ایستاد. یک آن دلم برای خودم و بچه‌ای که توی شکم داشتم سوخت گریه‌ام گرفت یک راننده تاکسی جلویم ترمز کرد. شاید او هم برای یک زن یکه و تنها توی این یخ‌بندان دلش سوخت. از سرما دندان‌هایم به هم می‌زد با اشاره دست پرسید: «کجا؟» گفتم: «چاله قام دین» شیشه بالا بود راننده نشنید به اندازه یک بند انگشت شیشه را پایین آورد کلافه از اینکه هوای گرم داخل تاکسی دارد خارج می‌شود با اخم دوباره پرسید: «کجا؟» کلمات به زور از لابه لای دندان‌های به هم چفت شده‌ام بیرون آمد: «چا.. له قا.. م دی» انگشتانم نا نداشت در را باز کنم راننده خم شد و در را باز کرد یک کپسول گاز کوچک جلوی پایش روشن کرده بود. وقتی پلاستیک کشک را دستم دید گفت: «خانم چه دل خوشی داری. توی این سرما که ریش و سبیل مردا قندیل می‌بنده، از چاله‌قام‌دین تا سبزه‌میدون اومدی برا خرید کشک؟!» به خانه رسیدم عمه دست و پایم را مالید و دلداری‌ام داد. به بخاری نفتی چسبیدم تا لپهایم از حرارت گل انداخت. عمه گفت: "پروانه جان وقتی بقالی سر کوچه بسته بود باید برمی‌گشتی! نه اینکه بری تا سبزه‌میدان" هیچی نگفتم میهمانها رفتند عمه هم به تهران برگشت و زمستان هم با همه سختی‌هایش گذشت. هنوز سبزه‌ها از دل خاک قد نکشیده بودند که رادیو مارش حمله زد و خبر یک حمله بزرگ سراسری به نام عملیات فتح المبین را داد. حاج آقا سماوات نبود که از حسین و بچه‌های همدان خبری بدهد او هم به خوزستان رفته بود ... ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
۱۴ دی ۱۴۰۱ قسمت اول؛ بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین. امروز جلسه‌ی بسیار خوشایند و مفید و ان‌شاءالله دارای سود فراوانی برای آینده‌ی ما، برای فکر ما اینجا تشکیل شد. من خیلی خرسندم از اینکه این جلسه را توانستیم امسال تشکیل بدهیم. سال گذشته، خانمها یک نامه‌ای نوشتند، اعتراض کردند که چرا روز زن را شما به [دیدار] مدّاحها اختصاص دادید؛ درست است؛ اشکال واردی است. و خب، [برای تشکیل این جلسه] روز زن خصوصیّتی ندارد، همین حول و حوش ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) [خوب است]؛ حالا اگر زنده بودیم، در آینده هم ان‌شاءالله این جلسه را تشکیل می‌دهیم. این جلسه تا الان، تا این لحظه یک جلسه‌ی زنانه‌ی محض و مشحون از مفاهیم برجسته و عالی بوده. صحبتهایی که خانمها کردند، بسیار خوب بود و حقیقتاً بنده بهره بردم. البتّه تأییدِ این مطالب با یک بار شنیدن، آن هم تندتند و پشت این بلندگو بیان کردن، ممکن نیست. انسان باید تأمّل کند، فکر کند؛ لذا حتماً این نوشته‌ها را به من بدهید آن خانمی هم که بدون نوشته صحبت کردند، ایشان هم همان حرفها را بنویسند؛ هم دقّتش بیشتر خواهد بود، هم فرصت تأمّل و تدبّر به ما خواهد داد تا من این مطالب را بدهم یک جمعی روی آن فکر کنند، مطالعه کنند؛ پیشنهادهایی بود، ان‌شاءالله بتوانند راه‌حلّی برای آن پیشنهادها پیدا کنند. شاید بعضی از این مطالب مثلاً مرتبط بشود به شورای انقلاب فرهنگی؛ در آنجا باید مطرح بشود یا هر جای دیگری. بخصوص این موضوعِ به‌کارگیریِ زنانِ فرزانه‌ی ما، کارآمد ما، مجرّب ما، دانشمند و عاقل و فهمیده‌ی ما در رده‌های گوناگونِ تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کشور؛ این مطلب مهمّی است. البتّه ذهن بنده به این قضیّه مشغول است؛ باید یک راهی برایش پیدا کنیم؛ باید یک مسیری ان‌شاءالله پیدا کنیم، ببینیم چه ‌کار می‌شود کرد. خب، شما امروز خیلی از مطالبِ خوب را از این خانمها شنیدید. فراموش نکنم از این سرودی هم که بچّه‌ها خواندند، تمجید کنم که واقعاً جای تمجید دارد؛ هم شعرش بسیار خوب بود، هم آهنگش آهنگِ بسیار خوبی بود، هم خیلی خوب اجرا شد. من از همه‌ی اینها تشکّر میکنم. بنده امروز درباره‌ی مسئله‌ی زن چند نکته‌ای را می‌خواهم بیان کنم ــ چند نکته‌ی مهمّی به نظر خودم ــ شاید قبل‌ها هم بعضی از این نکات را ما گفته‌ایم یا شماها بعضی گفته‌اید، لکن اینها تأکید بشود، خوب است. من قبلاً این را به شما دختران دانشور ایران که اینجا حضور دارید و همه‌ی کسانی که این صحبت‌ها را می‌شنوند بگویم که؛ در مسئله‌ی زن، موضع ما در قبال مدّعیان ریاکار غربی، موضع مطالبه است، موضع دفاع نیست. یک وقتی سال‌ها پیش دانشجوها در دانشگاه از من پرسیدند که شما در فلان قضیّه چه دفاعی از خودتان دارید؟ گفتم من دفاعی ندارم؛ من هجومی دارم. در قضیّه‌ی زن این‌ جوری است؛ دنیا مقصّر است. «دنیا» که می‌گویم یعنی همین دنیای غرب و فلسفه‌ی غربی و فرهنگ غربی موجود؛ البتّه غرب متجدّد و به قول خودشان مدرنیته؛ من غرب تاریخی را کاری ندارم، آن بحث دیگری است. غرب متجدّد یعنی همین که از حدود دویست سال پیش به این طرف در همه‌ی شئون زندگی یک حرفی ابراز کرده؛ ما در قبال اینها مطالبه‌ کننده‌ایم، اینها نسبت به مسئله‌ی زن جدّاً گناه‌کارند، مقصّرند؛ ضربه زدند، جنایت کردند. بنابراین صحبتهایی که ما می‌کنیم جنبه‌ی دفاع ندارد، جنبه‌ی بیان نظر و عقیده‌ی اسلامی و موضع اسلامی است. حتّی اگر این مطالبی را که درباره‌ی مسئله‌ی زن و موضوع زن مطرح می‌کنیم و بحمدالله می‌بینم که امثال شماها خانم‌هایی که صحبت کردند کاملاً مسلّطند به این مسائل، تکرار بکنید، بیان کنید، امید این هست که بتوانید روی افکار عمومی غربی‌ها هم واقعاً اثر بگذارید؛ چون واقعاً زن‌های آنها در رنجند؛ جامعه‌ی زن غربی، امروز در یک رنج ناخودآگاه در مواردی، و آگاه در یک موارد دیگری است؛ روی آنها هم ممکن است اثر بگذارید. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
۶۷ ♻️ لبخند به دوربین پای جنازه‌ شعله‌ور! آری این خودِ واقعی غرب است!! 📌 عکس یادگاری با بدن شعله‌ور آفریقایی‌ای که زنده‌زنده سوزانده شد. 🔻 جوان ۱۸ ساله‌ی سیاه‌پوست کندذهنی بود که به بهانه واهی لینچ شد. ❗️لینچ یا زنده سوزاندن، رسم رایج مردم آمریکا در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ بود. رسمی که هیچ مشکل قانونی نداشت و مردم بعد از انجام آن دور بدن شعله‌ور پایکوبان با غرور و افتخار عکس یادگاری می‌گرفتند. 🔴 پیشینه حقوقی و فرهنگی لینچ کردن از آنسوی اقیانوس اطلس از  به آورده شده بود. ❗️هنگامی که قانون لغو برده‌داری ۱۸۳۳ به تصویب رسید موارد لینچ کردن بر اساس نژاد به‌شدت افزایش یافت. ‼️ مابین سال‌های ۱۸۸۲ تا ۱۹۶۸ در مجموع حدود ۳۵۰۰ سیاه‌پوست در آمریکا این‌گونه کشته شدند! 🌐https://naacp.org/find-resources/history-explained/history-lynching-america 🔸🌺🔸 --------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت هفتم؛ ◀️ جایگاه محوری حاج قاسم سلیمانی 🔹مرکز پژوهش‌های امنیت ملی دانشگاه تل‌آویو در اکتبر ۲۰۱۷ (مهر۱۳۹۶)، با انتشار مقاله‌ای درباره حضور ایران در منطقه و نقش جبهه‌ی مقاومت اسلامی در شکست توطئه غربی ـ عبری و عربی در جهان اسلام، به جایگاه محوری سردار سلیمانی اشاره کرد و نوشت: بین سال‌های ۲۰۱۲ (۱۳۹۱) تا ژوئن ۲۰۱۴ [خرداد ۱۳۹۳] افراد نیروی قدس سپاه پاسداران ایران به فرماندهی قاسم سلیمانی نقش محوری در کمک و ارائه‌ی مشاوره به بشار اسد ایفا کردند که مهترین آن‌ها فعال‌سازی نقش حزب‌الله لبنان و گروه‌های شیعه عراقی [حشدالشعبی] در این کشور بود. […] دخالت نظامی ایران در سوریه که به‌طور اساسی در سال ۲۰۱۴ [۱۳۹۳] آغاز شد، اقدامی بی‌سابقه در منطقه و بیان‌گر پارامترهای جدید در رفتار ایران است. […] هسته مرکزی مدیریت و هدایت‌کننده نیروهای اعزامی به سوریه، نیروی قدس سپاه پاسداران است که دو محور از نیروهای جنگی را هدایت می‌کند. [۲۱] 🔹محور اوّل، نیروهای ایرانی و محور دوّم هزاران نفر از داوطلبان کشورهای عراق، افغانستان، پاکستان، سوریه و… هستند. مرکز اطلاعاتی و امنیتی اسرائیلی یاد شده، به‌طور تلویحی ورود روسیه به جنگ سوریه و حضور نظامیان و مستشاران روسی را در این جنگ، متأثر از نقش ایران و به‌طور مشخص سردار حاج قاسم سلیمانی ارزیابی و تصریح کرده است: 🔹ظاهراً ایرانی‌ها با ذکاوت رفتار می‌نمایند. […] جولای ۲۰۱۵ (تیرماه ۱۳۹۴) بود که قاسم سلیمانی به مسکو سفر کرد، در این سفر دو طرف بر سر دخالت نظامی روسیه در سوریه با همکاری و هماهنگی ایران و از طریق تقسیم وظایف فیمابین به توافق رسیدند […] پس از توافق، اتاق عملیات مشترکی با حضور نمایندگانی از ایران، روسیه، ارتش سوریه و حزب‌الله لبنان تشکیل شد. [۲۲] 🔹این مرکز امنیتی اسرائیلی، پس از همه‌ی تحلیل‌ها و ارزیابی‌های اطلاعاتی، نتیجه‌گیری کرده که علی‌رغم حضور مقاومت اسلامی متشکل از نیروهای کشورهای مختلف در عراق و سوریه، خطر و چالش اصلی و واقع گرایانه برای اسرائیل، هم‌چنان حزب‌الله لبنان است که در جنگ سوریه بسیار تجربه آموخته و آب‌دیده شده است: تلاش‌های نظامی اسرائیل هم‌چنان به سمت حزب‌الله متمرکز و در مسیر نحوه بازدارندگی حسن نصرالله است. با این همه در آینده این تهران است که مشخص خواهد کرد، چگونه حزب‌الله جنگ خود علیه اسرائیل را آغاز می‌کند؛ بنابراین دشمن واقعی، ژنرال قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس؛ واحد عملیات‌های خارجی سپاه پاسداران ایران است. [۲۳] 🔹وحشت کانون‌های دسیسه‌گر صهیونی و توطئه‌گران عرصه سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی اسرائیلی، نسبت به جایگاه برتر جبهه‌ی مقاومت اسلامی در منطقه و در جوار و مرزِ جامعه صهیونی در فلسطین اشغالی، به‌وضوح در رسانه‌ها و اظهارات کارشناسان، نویسندگان و مقامات صهیونیست طی سال‌های اخیر قابل رؤیت بوده است. 🔹یکی از پایگاه‌های خبری اسرائیلی، چند ماه قبل از شهادت سردار سلیمانی با اشاره به گفت‌وگوی خبرنگار این پایگاه با یک مقام ارشد اطلاعاتی صهیونیست، بدون ذکر نام وی می‌نویسد: طی سه سال گذشته، کلنل Q [کیو]، گزارش‌هایی را درباره پیچیده‌ترین دشمن اسرائیل در اختیار مراکز تصمیم‌گیری ذی‌ربط قرار داده است. […از او سؤال می‌شود:] چگونه قاسم سلیمانی از تمامی سوء قصدها [ترورها] جان سالم به در برده است؟ ج [جوابQ]: «با لبخند تمسخرآمیز» مگر چه کسی او را تعقیب می‌کند؟! [۲۴] 🔹اظهارات و اعترافات پی‌درپی مقامات صهیونیست و رسانه‌های اسرائیلی درباره‌ی شخصیت، جایگاه و نقش بی‌بدیل سردار سلیمانی، نشانگر بی چون و چرای عظمت این سردار بزرگ در نگاه کانون‌های صهیونی است. 🔹روزنامه اسرائیلی اسرائیل هیوم طی مقاله کوتاهی با عنوان «تلاش ایران برای جلوگیری از سقوط [عادل عبدالمهدی] نخست‌وزیر عراق»، ضمن اشاره به جایگاه راهبردی عراق در معادلات منطقه، به رایزنی‌ها، تلاش‌ها و توفیق سردار سلیمانی به ایجاد همفکری، تفاهم و هماهنگی در میان برخی مقامات، سران و رهبران احزاب و گروه‌های عراقی اشاره و از این بابت ابراز نگرانی کرده است. این نشریه اسرائیلی هم‌چنین با یادآوری نقش این سردار بزرگ ایرانی در کاهش و کنترل جریان اغتشاشات و نا آرامی‌های داخلی در شهرهای مختلف عراق که کانون‌های توطئه‌گر آمریکایی و اسرائیلی به آن دامن می‌زدند، به شدت نسبت به این مسأله اعلام نگرانی و آن را به ضرر اسرائیل ارزیابی کرده است. [۲۵] ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈 حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای: «من یک جمله‌اى را از یک مقام غربى نقل کنم. بنده دأبم نیست از قول این سیاستمدارها و معاریف غربى چیزى بگویم؛ اما این جمله‌ى جالبى است او می گوید: "دو چیز است که اگر در میان مسلمان‌ها دست به دست بگردد و ملت‌هاى مختلف مسلمان از این دو چیز آگاه شوند، دیگر همه‌ى تابوهاى غرب - یعنى اصول جزمى غرب - در هم خواهد شکست و باطل خواهد شد." این دو چیز چیست؟ این متفکر غربى می‌گوید: "یکى قانون اساسى جمهورى اسلامى است؛ که این قانون اساسى، یک حکومت مردمى و پیشرفته امروزى و در عین حال دینى را در چشم مسلمانان جهان ممکن می‌سازد این قانون اساسى نشان می‌دهد که می‌توان یک حکومتى داشت که هم متجدد باشد، امروزى باشد، پیشرفته باشد و هم کاملاً دینى باشد." قانون اساسى این را تصویر می‌کند. می‌گوید چنین چیزى ممکن است "دوم؛ کارنامه موفقیت‌هاى علمى و اقتصادى و سیاسى و نظامى جمهورى اسلامى است؛ که اگر این دست مسلمان‌ها برسد، مى‌بینند که آن امرِ ممکن اتفاق افتاده است. اگر ملت‌هاى مسلمان از این امکان و وقوع نسبى که در ایرانِ امروز واقع شده است، مطلع شوند، دیگر جلوى سلسله‌ى انقلاب ها را نمی توان گرفت. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
👈 حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای: «من یک جمله‌اى را از یک مقام غربى نقل کنم. بنده دأبم نیست از قول این سیاستمدارها و معاریف غربى چیزى بگویم؛ اما این جمله‌ى جالبى است او می گوید: "دو چیز است که اگر در میان مسلمان‌ها دست به دست بگردد و ملت‌هاى مختلف مسلمان از این دو چیز آگاه شوند، دیگر همه‌ى تابوهاى غرب - یعنى اصول جزمى غرب - در هم خواهد شکست و باطل خواهد شد." این دو چیز چیست؟ این متفکر غربى می‌گوید: "یکى قانون اساسى جمهورى اسلامى است؛ که این قانون اساسى، یک حکومت مردمى و پیشرفته امروزى و در عین حال دینى را در چشم مسلمانان جهان ممکن می‌سازد این قانون اساسى نشان می‌دهد که می‌توان یک حکومتى داشت که هم متجدد باشد، امروزى باشد، پیشرفته باشد و هم کاملاً دینى باشد." قانون اساسى این را تصویر می‌کند. می‌گوید چنین چیزى ممکن است "دوم؛ کارنامه موفقیت‌هاى علمى و اقتصادى و سیاسى و نظامى جمهورى اسلامى است؛ که اگر این دست مسلمان‌ها برسد، مى‌بینند که آن امرِ ممکن اتفاق افتاده است. اگر ملت‌هاى مسلمان از این امکان و وقوع نسبى که در ایرانِ امروز واقع شده است، مطلع شوند، دیگر جلوى سلسله‌ى انقلاب ها را نمی توان گرفت. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
📖 🇮🇷 🔷 قسمت بیست و نهم؛ 🔷🔹فصل نهم- قوه مجریه 🔹مبحث اول- رياست جمهوری و وزرا 🔸اصل یکصد و هجدهم مسئولیت نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری طبق اصل نود و نهم بر عهده شورای نگهبان است، ولی قبل از تشكیل نخستین شورای نگهبان بر عهده انجمن نظارتی است كه قانون تعیین می‌‏كند. 🔸اصل یكصد و نوزدهم انتخاب رئیس ‏جمهور جدید باید حداقل یك ماه پیش از پایان دوره ریاست جمهوری قبلی انجام شده باشد و در فاصله انتخاب رئیس ‏جمهور جدید و پایان دوره ریاست جمهوری سابق، رئیس‏ جمهور پیشین وظایف رئیس‏ جمهوری را انجام می‏دهد. 🔸اصل یكصد و بیستم هرگاه در فاصله ده روز پیش از رأی‏‌گیری یكی از نامزدهایی كه صلاحیت او طبق این قانون احراز شده فوت كند، انتخابات به مدت دو هفته به تأخیر می‌‏افتد. اگر در فاصله دور نخست و دور دوم نیز یكی از دو نفر حائز اكثریت دور نخست فوت كند، مهلت انتخابات برای دو هفته تمدید می‏‌شود. 🔸اصل یكصد و بیست و یكم رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی در جلسه‌‏ای كه با حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان تشكیل می‌‏شود به ترتیب زیر سوگند یاد می‏‌كند و سوگندنامه را امضاء می‏‌نماید: «بسم ‏الله‏ الرحمن‏ الرحیم. من به عنوان رئیس‏ جمهور در پیشگاه قرآن كریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می‏‌كنم كه پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی كشور باشم و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسئولیت‏هایی كه بر عهده گرفته‌‏ام به كار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای كشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از هرگونه خودكامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی كه قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت كنم. در حراست از مرز‏ها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی كشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم‏السلام قدرتی را كه ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداكار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم.» 🔸اصل یكصد و بیست و دوم رئیس‏ جمهور در حدود اختیارات‏ و وظایفی‏ که‏ به‏ موجب‏ قانون‏ اساسی‏ و یا قوانین‏ عادی‏ به‏ عهده‏ دارد در برابر ملت‏ و رهبر و مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ مسئول‏ است‏. 🔸اصل یكصد و بیست و سوم رئیس جمهور موظف است مصوبات مجلس یا نتیجه همه‌‏پرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی امضاء كند و برای اجرا در اختیار مسئولان بگذارد. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
📙 🔅 قسمت سی‌ و چهارم؛ مجذوب تک‌تک کلمات شده بودم. آن مرد نه تنها رهبر اندیشه‌ها و عقاید بود، بلکه روح همه آن‌ها را رهبری می‌کرد. از سیاه گرفته تا سفید. طلبه‌های حاضر از شرقی‌ترین کشور تا طلبه‌های آمریکایی و کانادایی... محو سخنرانی بودم که ناگهان بغض همه جمعیت حاضر در سالن شکست. به سمت هادی چرخیدم با تمام وجود گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت. تعجبم چند برابر شد. هادی با صورتی خیس از اشک در گوشم جمله‌ای را زمزمه کرد: "طلاب عزیز غیرایرانی بدانند که آنها در ایران اسلامی غریبه نیستند. شما حتی مهمان هم نیستید، بلکه صاحب‌خانه هستید. شما فرزندان عزیز من هستید..." سرم را به سمت جایگاه چرخاندم، با تعجب در دلم به رهبر ایران گفتم: "من توی کشور خودم یک آشغالم ... ... و حق زندگی ندارم، اونوقت تو کشورت رو با ما تقسیم می‌کنی؟! اصلا چرا کشور تو برای این‌ها انقدر مهمه که این‌طور بخاطرش اشک می‌ریزن؟!" من هرگز برای کشورم گریه نکرده بودم، هیچ‌وقت برای سیاست‌مداری اشک نریخته بودم و هرگز چنین صحنه‌ای را ندیده بودم. من سیاست‌مدارهایی را دیده بودم که قدرت ایجاد هیجان در جمع را داشتند، اما پایه تحصیلی من، فلسفه و علوم سیاسی بود و به خوبی می‌دانستم این حالت جوزدگی و هیجان نیست... دوباره به رهبر زل زدم و در دلم گفتم: "یا تو فراتر از چیزی هستی که فکر می‌کردم، یا چیزهایی فراتر از یک سیاست‌مدار داری که من از آن بی‌خبرم. چیزی که من باید هرچه سریع‌تر پیداش کنم!!..." دوره زبان فارسی تمام شد اما برای ما تازه واردها، هنوز هم ترجمه متون و سخن‌ها سخت بود. بقیه پا به پای برنامه پیش می‌رفتند اما من علاوه بر آموزش‌ها، دنبال جوابی برای پرسش‌های ذهنم می‌گشتم. سوالاتی که روز دیدار در ذهنم شکل گرفته بود رهایم نمی‌کرد. شروع به مطالعه کردم و هر مطلبی را که درباره حکومت و رهبری جامعه دینی نوشته شده بود را می‌خواندم. گاهی خواندن یک مطلب فارسی، چندین ساعت طول می‌کشید. گاهی حتی ناهار نمی‌خوردم تا خوابم نبرد و بتوانم بعدازظهرها مطالعه کنم. بالاخره به نتیجه رسیدم: "حکومت زمین به خدا تعلق دارد و پیامبر و اهل بیتش واسطه بین زمین و آسمان هستند و در زمان غیبت آخرین امام، حکومت دست ولایت فقیه جامع الشرایط امانت است..." حکومت الهی، امت واحد، مبارزه با استعمار و برده داری و... اینها مفاهیمی بود که به راحتی می‌توانستم درک کنم اما موضوع دیگری هم وجود داشت: "عشق به خدا و اهل بیت...!!!" عشق از دید فرهنگ من، ارتباط بین دو جنس بود و به همین دلیل این عشق برایم قابل درک نبود. مرگ و کشته شدن در راه هدف، یک تفکر پذیرفته شده است. افرادی بودند که بخاطر خانواده‌شان جانشان را از دست داده بودند. اما عشق به خدا چه مفهمومی داشت؟! و عجیب‌تر از آن ماجرای کربلا بود!!! چه چیزی می‌توانست خطرناک‌تر از مردمی باشد که مفهوم عشق به خدا در بین آنها است و حتی حاضرند در این راه جانشان را فدا کنند؟! آنها خودشان را امت واحد می‌دانند و هیچ مرزی برای این اعتقاد وجود ندارد... ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۷۸ این دستگاه فشار خون مچی ها، از یخچالم برای خونه واجب تره! 😜 میشه باهاش چند ساعت مهمونا رو سرگرم کرد! نه میوه، نه آجیل 😂😂 حتی میشه شام رو هم پیچوند، به خاطر فشار بالا 😂😂😂😱 به نام خداوند عظیم سلام امیرالمومنین علی علیه السلام؛ لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِض نهج البلاغه/ح۳۹ عمل مستحب در صورتی که به واجب زیان برساند، انسان را به خدا نزدیک نمی کند. ┅═══🍃✼🍃═══┅ اگر انسان برای توجه به مستحبات از واجباتش غفلت کند آن مستحب هیچ ارزشی نخواهد داشت. زیرا ارزش با ایجاد تقرب به خدا حاصل می‌شود. سفر زیارتی‌ای که باعث قضا شدن نماز یا ناراحتی والدین شود مورد رضای آن امام نخواهد بود و این مستحب هیچ ارزشی نخواهد داشت. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121494856169509.pdf
12.09M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ یکشنبه‌ ۱۸ دی ۱‌۴۰۱ ۱۵ جمادی‌الثانی ۱۴۴۴ ۸ ژانویه ۲۰۲۳ تمام صفحات پی‌دی‌اف روزنامه‌های ایران، وطن امروز، شرق و اعتماد در "سالن مطالعه" 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee