🌼بسم رب الشهید🌼
🍃میانِ تمامِ این گیر و دار های دنیوی ؛ دالان #شهادت به روی #عاشقان باز است و بی انکه کسی خبردار شود ٬ گلچین میکند و میرود🙃.....
🍃گویی در این همهمه ها ٬ #خدا چشم هایش را خیره زمین کرده و نجواهای #سحر_گاهی را خریدارتر است😓 .....
🍃و تو !
#محمد_هادی_امینی !
شهادت مبارک وجود اسمانی ات......💔
دلبری های عاشقانه ی تو کار خودش را کرد و آنقدر در روضه های #ارباب نوکری کردی که به محرم نرسیده ٬ ارباب خریدارت شد🥀......
«رزق اگر باشد شهادت
شام با تهران یکی است ....»
همانند تو .....
قهرمانی مشتاق شهادت که سیزدهمین روز مرداد را به نام شهادت خود ثبت کردی و میهمان عموی شهید خود شدی .....🙂
عمو به استقبالت امده .....
حال وقت ان است که تو نیز به جمع #شفاعت_کنندگان ملحق شوی ٬ حاجت دهی و #هدایت کنی .....
همچون نامت .....💕
تو محمدهادی قافله ی #شهدایی !
رحمی کن و به واسطه ی وجود نورانی خویش مارا نیز هدایت کن ....
باشد که هادیِ قلب های ظلمت زده ی ما بشوی .....🌹🥀
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت شهادت
#شهید #محمدهادی_امینی
تاریخ تولد:۸ بهمن ۱۳۷۸
تاریخ شهادت:۱۳ مرداد ۱۴۰۰
🌹مزار شهید : قطعه ۵۰ردیف ۱۱۷ شماره ۱۷ بهشت زهرا تهران
🌹محل شهادت:حین انجام ماموریت در تهران
#گرافیست_الشهدا #شهادت
@sangareshohadababol
♡#مصطفی_صدرزاده ♡
🍃هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در مُحرم خلاصه می شود. #قرار_بی_قرار را ورق زدم فهمیدم مادرش، او را نذر حضرت عباس کرده بود.
🍃حسرت هایش برای نبودن در کربلا، کار دستش داد. بی قراری اش با چهارشنبه های نذر #علمدار و روضه هیئت بیشتر شد، پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف حرم عمه سادات آرام گرفت.
🍃 نام جهادی #سیدابراهیم را انتخاب کرد.شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند. گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش.
🍃دلش در #سوریه گرفتار شده بود. اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده #شهدا و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود.
🍃مردانه پای قولش می ماند. با ابوعلی عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش #ارباب کند. با شهادتش #شفاعت رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست.
🍃مصطفی در صدر قلب ها بود چه
در سوریه که سردار دلها از محبتش به او گفت و چه در #شهریار که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند.
🍃او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، #شهادت می خواست. در روز #تاسوعا شهید شد، نگاهی کن به ما اسیران بلاتکلیف.
✍️نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر
🌹به مناسبت سالروز #تولد
#شهید #مصطفی_صدرزاده
📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵
📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴
🌹مزار شهید : بهشت رضوان
🕊محل شهادت : حلب، سوریه
@sangareshohadababol
🍃چندبار دیگر تقویم را چک میکنم، درست بود! انگار ذهنم درست میگفت او فرزند #جمعه بود! سندش جمعه پنجم اسفند بود. مصادف با شب #مبعث رسول اکرم خانواده احمدی جوان، صاحب طفلی شدند. پدر خانواده بنا بر حدیث #پیامبر و اینکه عید مبعث بود نامش را محمد گذاشت. و از اینجا روزگارِ #محمد_احمدی_جوان آغاز میشود.
🍃سالها با عجله جلو میروند و #محمد را با خود میبرند. بزرگ میشود، مرد میشود و خودش را وقف کار #خیر میکند. از تکریم خانواده #شهدا تا شبهای #تاسوعایی که برنامه مفصلی داشتند. محمد همه جوره ایستاده بود، بیهیچ گله و شکایتی، فقط برای #خدا ! و خدا چه زیبا آنها که از مالها و جانها و #خانوادهشان میگذرند را مژده داده...
🍃محمد هم در این محفل راه داشت. زمانی پروندهاش تکمیل شد که هوای #سوریه در سرش افتاد. نمیشد کنترلش کرد. مدام از شرایط آنجا میگفت، #رضایت_مادر را میخواست! مادر که راضی شد از پی آن برآمد که حلالیت بگیرد. همه میدانستند که قرار نیست هر رفتی برگشتی داشته باشد ولی #دل که این قاعده و قانونها سرش نمیشد...
🍃حلال کردند و فهمیدند بار دیگر او را به اسم محمد احمدی جوان نمیبینند بلکه پیکری خوابیده در #تابوت را با نام #شهید میبینند. و قصه در سوریه همینگونه رقم خورد. شب جمعه همزمان با تاسوعای حسینی وقت #پرواز بود. باز هم #شب_جمعه!
🍃رزقهایی که از این شبها به دستش میرسید تمامی نداشت! حالا رزق #جانبازی در این شب و مناسبتی که همیشه برایش از جان مایه میگذاشت نصیبش شده بود. چند روز در بستر خوابید و درد کشید، دقیق نمیدانم. ولی خوب میدانم شب جمعه بود که جام #شهادت را به کامش ریختند و سند پرواز را به نامش زدند. و امروز #ششمین سالی است که از پروازش میگذرد و امشب نیز شب جمعه است. در شب زیارتی #ارباب یادمان باش برادر...
♡ #سالگرد_شهادتت_مبارک♡
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🥀به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #محمد_احمدی_جوان
📅تاریخ تولد : ۵ اسفند ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آذر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : شهرستان تنگستان
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
🍃دل تنگ، گلو انبار #بغض، چشم محتاج اشک و #اشک منتظر شکستن دل های نادم از گناه است
🍃سرزانوها، زخمی از زمین خوردن های بسیار و نفس لوامه، عصبانی از #نفس_اماره گوشه ای آه حسرت می کشد.
🍃این جنگ هنوز هم ادامه دارد..اما در این مسیر هستند انسان هایی که راه مبارزه با نفس را نشان دادند و سرانجام شهد شیرین #شهادت نصیبشان شد .مثل سید احمد پلارک. به گفته مادرش، #نماز شب هایش ترک نمی شد و سجده های طولانی اش مونس نماز شب هایش بود.
🍃همانی که خواب شهیدی را دید و به واسطه آن جایگاهش در #بهشت را مشاهده کرد و پس از آن او بود و بهشت رضا و مزارشهیدی که خوابش را دید.
🍃همانی که در #جبهه گفت: اگر یه نفر مریض شود بهتر از آن است که همه مریض شود. خودش داوطلب شد و همه را از رودخانه گذراند و در آخر او بود و پاهایی که از سرما یخ زده بودند
🍃برای #مبارزه با نفسش، سرویس های بهداشتی را می شست و همیشه بوی بد همراهش بود اما، در زمان شهادتش از بوی خوش، #پیکرش را پیدا کردند
🍃حالا او به #شهید_عطری معروف است و زائران زیادی دارد که با استشمام بوی گلاب، مزارش را پیدا می کنند♡
🍃شهدا مبارزه کردند با نفس، حال این ماییم و #نفسی که هربارمعصیت را مهمان ناخوانده قلب های خسته می کند.
🍃ای شهید ...
پرونده اعمال پر از گناه و گردن های کج شده از #ندامت تنها دارایی این روزهای سرگردانی است.
🍃تو را قسم به #حضرت_مادر که اشک هایت در #روضه اش زبانزد دوستانت بود نگاهمان کن.
تورا قسم به همان #زیارت_عاشورا هرصبحت و شال مشکی عزایت سفارشمان را به #ارباب بکن ...
✍نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر
🌸به مناسبت سالروز شهادت #شهید #سید_احمد_پلارک
📅تاریخ تولد : ۱۳۴۴. تبریز
📅تاریخ شهادت : ۲۲ فروردین ۱۳۶۶. شلمچه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران.
#گرافیست_الشهدا
🌐 @sangareshohadababol
بسمِ ربِّ شهدا
متولد بهاری و مثل #بهار،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان.
وارثِ نامِ عموی #شهیدت شدی، علیرضا
و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر #سینه حک کرده است.
به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی.
میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند"
و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی...
موقع رفتن به همسرت گفتی؛
"اینجا کربلاست...امروز #عاشوراست و #حسین (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا #لبیک گفتی...
تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق #حسین جنگیدید و همچون آنها در #کربلای_خانطومان سر بر زانوی #ارباب سلام آخر را زمزمه کردید...
بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ #خانطومان...
حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادتهای شما میافتند.
چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت #پیکرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر
از #محمد_بلباسی اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو #زینب بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به #انتظار نشسته
جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان،#اردیبهشت
#تولدت_مبارک ، بابایِ محمدامین
نویسنده: #زهرا_قائمی
☘️به مناسبت تولد شهید #علیرضا_بریری
📅تاریخ تولد : ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر
📅تاریخ شهادت : ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان
🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر
#گرافیست_الشهدا
#اربعین #کربلا #مشهد
@sangareshohadababol
🍃و اردیبهشتی که به نام توست. تویی که فرشته ی بی بالی و با مهربانی های برادرانه ات، راه خودت را به ما نشان میدهی.
🍃تو، شهید پاییزیِ مدافعین حرمی، همان #شهیدی که وجودش زندگی میبخشد صدای خش خش برگ های پاییزی را.
🍃کربلا رفتنت را در پاییز تجربه کردی.
عقد، عروسی و نهایت آرزوی همیشگی ات که وصال حضرت یار بود، اما #تولدت بهاری بود، متفاوت تر از تمام رویداد های زندگی ات. چون تو متفاوت ترینی.
🍃قدم نهادن تو در این دنیا اوج خلقت #خداست و دل سپردن به تو و وجودت عاشقانه ترین لحظات این آفرینش.
🍃آن زمان هایی که آرام و #محجوبانه، سر به زیر سر سخن میگفتی، همیشه میان سخنانت از #امامان و پیشوایان حدیثی یاد میکردی و اینگونه دل آدم با حرف هایت آرام میشد
🍃یا آن زمان هایی که در هیئت، با سوز دل برای #ارباب بی کفن اشک میریختی و سینه ات از فرط سینه زنی کبود میشد. این ها تمام اتفاقاتی است که تولد تو به ارمغان اورده، تویی که مادرت میگفت از همان کودکی با دیگر فرزندانش فرق داشتی.
🍃میدانی برادر جان، نام تو شده سنگ #صبور این روزهایم، شرمنده ام، آری میدانم کم گذاشته ام اما، تو میبخشی. چشم میپوشی و #برادرانه حمایتم میکنی تا آن بشوم که خدا میخواهد
🍃تو همیشه هستی و منم دلخوشم به بودن همیشگی ات، به عشق بی نهایتی که به #عمه_سادات داری و منی ک همنشینت میشوم هم از آن بهره مند میکنی آنگونه که با نام #زینب(س) جان میگیرم و زیرلب نام تورا میبرم
♡میلادت مبارک عزیزترین خلقت خدا
میلادت مبارک عاشق ترینِ مخلوقات :)
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی
📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۵ آذر ۱۳۹۴. حلب
🥀مزار شهید : قزوین
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
"نرخ رفتن به سوریه چند است
قدر دل کندن از دو فرزند است"
🍃شنیده ایم دختران بابایی اند؛ اصلا تکیه گاهشان شانه های محکم پدرانشان است و زمانی که دلگیر میشوند؛ سر بر آنان فرو آورده و در آغوش #پدر آرام میگیرند.
🍃دختران شما را که دیگر نگویم. هنگام رفتن دست هایشان را گره زده بودند به پاهای پدر که مبادا روزی حسرت این آغوش بر دل کوچکشان بماند. طاقت نداشتی جسارت را به سه ساله ی #ارباب ببینی و هر چه داشتی جا گذاشتی و تنها با دلی بیقرار از سه ساله ی خودت گذشتی و روانه ی حرم رقیه ی ارباب شدی.
🍃برای رفتنت اما کسب اجازه لازم بود. پدرت راضی نبود و همین تورا بیتاب تر کرده بود. دختر شش ساله ات وقتی فهمید برای نذری که به سوریه داشتی؛ از اسلامشهر تا #قم را پیاده رفتی، با شیرین زبانی پدربزرگ را راضی کرد و نوای رفتنِ تورا به دلش انداخت.
🍃رضایت مادر را نیز به ائمه سپردی و چه خوب ممکن کردند آرزوی ناممکنِ همیشگی ات را. راهی شدی و مادرت تنها پسرش را نذر پیکر بی کفن #حسینِ فاطمه(س)کرد به جبران روزهایی که در #کربلا نبود تا یاریش کند. نهایت داستان #عاشقانه ات شد شهادت🕊
🍃حوالیِ افطار و لحظات زیبای میهمانی خدا ؛ در یازدهم ماه مبارک رمضان؛ روسفید شدی و همنشین همیشگیِ سفره ی خدا. و این است عاقبت #پرهیزگاران.
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #سید_مصطفی_صادقی
📅تاریخ تولد : ۱٨ دی ۱٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ۱۶ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : حماء_سوریه
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
🍃محمد اسدی، پسری مودب و عاشق #اهلبیت(علیهالسلام) و این عشق است که راه را برای همه چیز باز میکند حتی ناممکن ها. اما شهادت ممکنی است که راهش فقط عاشقی است. #عشق با شجاعت، با جسارت و با #بصیرت که تو همه اینها را یکجا داشتی
🍃پسری دهه شصتی که متولد میشود تا روزی با شهادت نقطه بگذارد بر آخرِ دفتر زندگیاش. چهل روز، به چله نشست تا راه اعزام برایش هموار شود و شب تا صبح را عبادت کرد و راز و نیاز تا بالاخره راهیِ سرزمینِ عشق شد. و من معتقدم همه اینها از برکت #نمازهای_اول_وقت اوست.
🍃وقتی برای #خدا خالص میشوی و تنها به شوقِ نگاهِ او قدم برمیداری، او نیز خودِ تورا به آغوش میکشد. به بهترین شکل ممکن! در ماهِ مهمانی، با زبان روزه و مثل #ارباب لب تشنه
🍃حال تو پرستویِ خوش رقصِ آسمانهایی و ما گیر کرده به زنجیر دنیا، دعایمان کن ای #شهید، شاید نفس حق شما گره گشای کارمان باشد
✨#پروازت_مبارک پرستوی حرم
✍️نویسنده: #زهرا_قائمی
سالروز #شهادت
#شهید #محمد_اسدی
تاریخ ولادت : ۳٠ شهریور ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۷ خرداد ۱۳۹۵
محل شهادت : سوریه
مزار شهید : مشهد بوستان خورشید
@sangareshohadababol
🍃دل که به یارت دهی؛ عاشق که شوی؛ جانانت میشود همانی که زمان و مکان بهر وصال او؛ تفاوتی ندارد. تمامِ تنت چشم میشود تا بیابی اورا؛ دل، تنگِ آغوشش میشود و آرام را از روزگارت میگیرد.
🍃فرقی ندارد شام باشد یا #کربلا. بقیع باشد یا اصلا در همین تهران، پاک که باشی؛ دل که وصل شده باشد، رزق میشود شهادت آنهم با امضای #مادر_سادات. برادرت را خدا در سال ۶۷ میان عملیات مرصاد گلچین کرد و تو نیز راه برادر را در پیش گرفتی؛ محافظ مجلس بودی و با افراد زیادی رو به رو میشدی؛ بارها و بارها آسیب دیدی و آزارت دادند اما سکوت کردی و آرام گرفتی تا مبادا وظیفه خود را نسبت به این نظام خدشه دار کنی....
🍃ورد زبانت بود که میخواهی #مدافع_حرم شوی؛ عشق به عقیله ی بنی هاشم دیدگان زمینی ات را بسته بود و آن ها را به آسمان گشوده بود. مشغول انجام خدمت بودی، که تروریست های تکفیری ناجوانمردانه از پشت حمله کردند؛ همچون همیشه تو و دوستانت فداکارانه میان میدان بودید؛ به فاطمه ی زهرا(س) اقتدا کردی و از ناحیه صورت مجروح شدی، بر زمین افتادی اما وجودت تمام تلاشش را میکرد تا بایستد و نگذارد تکفیری ها لحظه ای آرامش مردمِ #ایران را برهم زنند...
🍃نامردانِ #داعشی؛ زمانی که چشم های نیمه گشوده ات را دیدند، تاب نیاوردند و از هراس آن چشم های امیدوار ؛ تیر آخر را بر سرت زدند و همچون #برادر شهیدت آغوش #ارباب را لبیک گفتی...
🍃تو؛ تازه دامادِ شهیدی! آخر روز عقدت به شهادت رسیدی و این نیز عروسی آسمانی بود برای تویی که همیشه خود را مدیون حسینِ فاطمه میدانستی. مخصوصا آن زمان هایی که تمام کارهای #هیئت را به تنهایی میکردی و در آخر با تواضع گوشه ی هیئت می ایستادی و #عزاداری میکردی♡
🍃ثابت کردی #عشق خود را و خدا نیز خریدار عاشقانه هایت شد. شهیدِ خدایی!
میشود رسم عاشقی کردن را نیز به ما بیاموزی؟!
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #جواد_تیموری
📅تاریخ تولد : ۱٧ مرداد ۱٣٧۰
📅تاریخ شهادت : ۱٧ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : مجلس شورای اسلامی
🌹مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا
🌐 @sangareshohadababol
🍃دل که به یارت دهی؛ عاشق که شوی؛ جانانت میشود همانی که زمان و مکان بهر وصال او؛ تفاوتی ندارد. تمامِ تنت چشم میشود تا بیابی اورا؛ دل، تنگِ آغوشش میشود و آرام را از روزگارت میگیرد.
🍃فرقی ندارد شام باشد یا #کربلا. بقیع باشد یا اصلا در همین تهران، پاک که باشی؛ دل که وصل شده باشد، رزق میشود شهادت آنهم با امضای #مادر_سادات. برادرت را خدا در سال ۶۷ میان عملیات مرصاد گلچین کرد و تو نیز راه برادر را در پیش گرفتی؛ محافظ مجلس بودی و با افراد زیادی رو به رو میشدی؛ بارها و بارها آسیب دیدی و آزارت دادند اما سکوت کردی و آرام گرفتی تا مبادا وظیفه خود را نسبت به این نظام خدشه دار کنی...
🍃ورد زبانت بود که میخواهی #مدافع_حرم شوی؛ عشق به عقیله ی بنی هاشم دیدگان زمینی ات را بسته بود و آن ها را به آسمان گشوده بود. مشغول انجام خدمت بودی، که تروریست های تکفیری ناجوانمردانه از پشت حمله کردند؛ همچون همیشه تو و دوستانت فداکارانه میان میدان بودید؛ به فاطمه ی زهرا(س) اقتدا کردی و از ناحیه صورت مجروح شدی، بر زمین افتادی اما وجودت تمام تلاشش را میکرد تا بایستد و نگذارد تکفیری ها لحظه ای آرامش مردمِ #ایران را برهم زنند...
🍃نامردانِ #داعشی؛ زمانی که چشم های نیمه گشوده ات را دیدند، تاب نیاوردند و از هراس آن چشم های امیدوار؛ تیر آخر را بر سرت زدند و همچون #برادر شهیدت آغوش #ارباب را لبیک گفتی...
🍃تو؛ تازه دامادِ شهیدی! آخر روز عقدت به شهادت رسیدی و این نیز عروسی آسمانی بود برای تویی که همیشه خود را مدیون حسینِ فاطمه میدانستی. مخصوصا آن زمان هایی که تمام کارهای #هیئت را به تنهایی میکردی و در آخر با تواضع گوشه ی هیئت می ایستادی و #عزاداری میکردی♡
🍃ثابت کردی #عشق خود را و خدا نیز خریدار عاشقانه هایت شد. شهیدِ خدایی!
میشود رسم عاشقی کردن را نیز به ما بیاموزی؟!
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید #جواد_تیموری
📅تاریخ تولد : ۱٧ مرداد ۱٣٧۰
📅تاریخ شهادت : ۱٧ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : مجلس شورای اسلامی
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
🍃چندبار دیگر تقویم را چک میکنم، درست بود! انگار ذهنم درست میگفت او فرزند #جمعه بود! سندش جمعه پنجم اسفند بود. مصادف با شب #مبعث رسول اکرم خانواده احمدی جوان، صاحب طفلی شدند. پدر خانواده بنا بر حدیث #پیامبر و اینکه عید مبعث بود نامش را محمد گذاشت. و از اینجا روزگارِ #محمد_احمدی_جوان آغاز میشود.
🍃سالها با عجله جلو میروند و #محمد را با خود میبرند. بزرگ میشود، مرد میشود و خودش را وقف کار #خیر میکند. از تکریم خانواده #شهدا تا شبهای #تاسوعایی که برنامه مفصلی داشتند. محمد همه جوره ایستاده بود، بیهیچ گله و شکایتی، فقط برای #خدا ! و خدا چه زیبا آنها که از مالها و جانها و #خانوادهشان میگذرند را مژده داده...
🍃محمد هم در این محفل راه داشت. زمانی پروندهاش تکمیل شد که هوای #سوریه در سرش افتاد. نمیشد کنترلش کرد. مدام از شرایط آنجا میگفت، #رضایت_مادر را میخواست! مادر که راضی شد از پی آن برآمد که حلالیت بگیرد. همه میدانستند که قرار نیست هر رفتی برگشتی داشته باشد ولی #دل که این قاعده و قانونها سرش نمیشد...
🍃حلال کردند و فهمیدند بار دیگر او را به اسم محمد احمدی جوان نمیبینند بلکه پیکری خوابیده در #تابوت را با نام #شهید میبینند. و قصه در سوریه همینگونه رقم خورد. شب جمعه همزمان با تاسوعای حسینی وقت #پرواز بود. باز هم #شب_جمعه!
🍃رزقهایی که از این شبها به دستش میرسید تمامی نداشت! حالا رزق #جانبازی در این شب و مناسبتی که همیشه برایش از جان مایه میگذاشت نصیبش شده بود. چند روز در بستر خوابید و درد کشید، دقیق نمیدانم. ولی خوب میدانم شب جمعه بود که جام #شهادت را به کامش ریختند و سند پرواز را به نامش زدند. و امروز #ششمین سالی است که از پروازش میگذرد و امشب نیز شب جمعه است. در شب زیارتی #ارباب یادمان باش برادر...
♡ #سالگرد_شهادتت_مبارک♡
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🥀به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #محمد_احمدی_جوان
📅تاریخ تولد : ۵ اسفند ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آذر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : شهرستان تنگستان
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
#اربابـــ♥️
گر کنار جسدم نام قشنگت ببرند...
از میان کفنم سینه زنـان بـر خیزم
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
بسمِ ربِّ شهدا
متولد بهاری و مثل #بهار،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان.
وارثِ نامِ عموی #شهیدت شدی، علیرضا
و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر #سینه حک کرده است.
به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی.
میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند"
و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی...
موقع رفتن به همسرت گفتی؛
"اینجا کربلاست...امروز #عاشوراست و #حسین (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا #لبیک گفتی...
تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق #حسین جنگیدید و همچون آنها در #کربلای_خانطومان سر بر زانوی #ارباب سلام آخر را زمزمه کردید...
بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ #خانطومان...
حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادتهای شما میافتند.
چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت #پیکرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر
از #محمد_بلباسی اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو #زینب بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به #انتظار نشسته
جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...درماه عاشقان،#اردیبهشت
#تولدت_مبارک ، بابایِ محمدامین
نویسنده: #زهرا_قائمی
☘️به مناسبت تولد شهید #علیرضا_بریری
📅تاریخ تولد: ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر
📅تاریخ شهادت: ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان
🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر
@sangareshohadababol
🌙 #ماه_مبارک_رمضان
دوسٺ دارم #دم_افطار ڪمے تشنہ شوم
نوڪر شاه ڪہ عَطشان بشود خوبتر اسٺ
نام #ارباب خودش مظهر اسماء خداسٺ
ذکر العفو #حسین جان بشود خوبتر اسٺ
🇮🇷 @sangareshohadababol
🍃و اردیبهشتی که به نام توست. تویی که فرشته ی بی بالی و با مهربانی های برادرانه ات، راه خودت را به ما نشان میدهی.
🍃تو، شهید پاییزیِ مدافعین حرمی، همان #شهیدی که وجودش زندگی میبخشد صدای خش خش برگ های پاییزی را.
🍃کربلا رفتنت را در پاییز تجربه کردی.
عقد، عروسی و نهایت آرزوی همیشگی ات که وصال حضرت یار بود، اما #تولدت بهاری بود، متفاوت تر از تمام رویداد های زندگی ات. چون تو متفاوت ترینی.
🍃قدم نهادن تو در این دنیا اوج خلقت #خداست و دل سپردن به تو و وجودت عاشقانه ترین لحظات این آفرینش.
🍃آن زمان هایی که آرام و #محجوبانه، سر به زیر سر سخن میگفتی، همیشه میان سخنانت از #امامان و پیشوایان حدیثی یاد میکردی و اینگونه دل آدم با حرف هایت آرام میشد
🍃یا آن زمان هایی که در هیئت، با سوز دل برای #ارباب بی کفن اشک میریختی و سینه ات از فرط سینه زنی کبود میشد. این ها تمام اتفاقاتی است که تولد تو به ارمغان اورده، تویی که مادرت میگفت از همان کودکی با دیگر فرزندانش فرق داشتی.
🍃میدانی برادر جان، نام تو شده سنگ #صبور این روزهایم، شرمنده ام، آری میدانم کم گذاشته ام اما، تو میبخشی. چشم میپوشی و #برادرانه حمایتم میکنی تا آن بشوم که خدا میخواهد
🍃تو همیشه هستی و منم دلخوشم به بودن همیشگی ات، به عشق بی نهایتی که به #عمه_سادات داری و منی ک همنشینت میشوم هم از آن بهره مند میکنی آنگونه که با نام #زینب(س) جان میگیرم و زیرلب نام تورا میبرم
♡میلادت مبارک عزیزترین خلقت خدا
میلادت مبارک عاشق ترینِ مخلوقات :)
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی
📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۵ آذر ۱۳۹۴. حلب
🥀مزار شهید : قزوین
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
"نرخ رفتن به سوریه چند است
قدر دل کندن از دو فرزند است"
🍃شنیده ایم دختران بابایی اند؛ اصلا تکیه گاهشان شانه های محکم پدرانشان است و زمانی که دلگیر میشوند؛ سر بر آنان فرو آورده و در آغوش #پدر آرام میگیرند.
🍃دختران شما را که دیگر نگویم. هنگام رفتن دست هایشان را گره زده بودند به پاهای پدر که مبادا روزی حسرت این آغوش بر دل کوچکشان بماند. طاقت نداشتی جسارت را به سه ساله ی #ارباب ببینی و هر چه داشتی جا گذاشتی و تنها با دلی بیقرار از سه ساله ی خودت گذشتی و روانه ی حرم رقیه ی ارباب شدی.
🍃برای رفتنت اما کسب اجازه لازم بود. پدرت راضی نبود و همین تورا بیتاب تر کرده بود. دختر شش ساله ات وقتی فهمید برای نذری که به سوریه داشتی؛ از اسلامشهر تا #قم را پیاده رفتی، با شیرین زبانی پدربزرگ را راضی کرد و نوای رفتنِ تورا به دلش انداخت.
🍃رضایت مادر را نیز به ائمه سپردی و چه خوب ممکن کردند آرزوی ناممکنِ همیشگی ات را. راهی شدی و مادرت تنها پسرش را نذر پیکر بی کفن #حسینِ فاطمه(س)کرد به جبران روزهایی که در #کربلا نبود تا یاریش کند. نهایت داستان #عاشقانه ات شد شهادت🕊
🍃حوالیِ افطار و لحظات زیبای میهمانی خدا ؛ در یازدهم ماه مبارک رمضان؛ روسفید شدی و همنشین همیشگیِ سفره ی خدا. و این است عاقبت #پرهیزگاران.
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #سید_مصطفی_صادقی
📅تاریخ تولد : ۱٨ دی ۱٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ۱۶ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : حماء_سوریه
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
🍃دل که به یارت دهی؛ عاشق که شوی؛ جانانت میشود همانی که زمان و مکان بهر وصال او؛ تفاوتی ندارد. تمامِ تنت چشم میشود تا بیابی اورا؛ دل، تنگِ آغوشش میشود و آرام را از روزگارت میگیرد.
🍃فرقی ندارد شام باشد یا #کربلا. بقیع باشد یا اصلا در همین تهران، پاک که باشی؛ دل که وصل شده باشد، رزق میشود شهادت آنهم با امضای #مادر_سادات. برادرت را خدا در سال ۶۷ میان عملیات مرصاد گلچین کرد و تو نیز راه برادر را در پیش گرفتی؛ محافظ مجلس بودی و با افراد زیادی رو به رو میشدی؛ بارها و بارها آسیب دیدی و آزارت دادند اما سکوت کردی و آرام گرفتی تا مبادا وظیفه خود را نسبت به این نظام خدشه دار کنی....
🍃ورد زبانت بود که میخواهی #مدافع_حرم شوی؛ عشق به عقیله ی بنی هاشم دیدگان زمینی ات را بسته بود و آن ها را به آسمان گشوده بود. مشغول انجام خدمت بودی، که تروریست های تکفیری ناجوانمردانه از پشت حمله کردند؛ همچون همیشه تو و دوستانت فداکارانه میان میدان بودید؛ به فاطمه ی زهرا(س) اقتدا کردی و از ناحیه صورت مجروح شدی، بر زمین افتادی اما وجودت تمام تلاشش را میکرد تا بایستد و نگذارد تکفیری ها لحظه ای آرامش مردمِ #ایران را برهم زنند...
🍃نامردانِ #داعشی؛ زمانی که چشم های نیمه گشوده ات را دیدند، تاب نیاوردند و از هراس آن چشم های امیدوار ؛ تیر آخر را بر سرت زدند و همچون #برادر شهیدت آغوش #ارباب را لبیک گفتی...
🍃تو؛ تازه دامادِ شهیدی! آخر روز عقدت به شهادت رسیدی و این نیز عروسی آسمانی بود برای تویی که همیشه خود را مدیون حسینِ فاطمه میدانستی. مخصوصا آن زمان هایی که تمام کارهای #هیئت را به تنهایی میکردی و در آخر با تواضع گوشه ی هیئت می ایستادی و #عزاداری میکردی♡
🍃ثابت کردی #عشق خود را و خدا نیز خریدار عاشقانه هایت شد. شهیدِ خدایی!
میشود رسم عاشقی کردن را نیز به ما بیاموزی؟!
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #جواد_تیموری
📅تاریخ تولد : ۱٧ مرداد ۱٣٧۰
📅تاریخ شهادت : ۱٧ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : مجلس شورای اسلامی
🌹مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا
🌐 @sangareshohadababol
༻﷽༺
#حسین_جان❤️
وقتے کہ مريد #روے_ماهٺ ماه اسٺ
يعنے ڪه جهان بہ نور تو آگاهسٺ
هر کس کہ گداے توسٺ مستغنے شد
#ارباب اگر #تويے غلامٺ شاه اسٺ
#تنهافقط_حسین_معناےعاشقےسٺ❣
#یااباعبدالله_ع🌷
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
🍃دل که به یارت دهی؛ عاشق که شوی؛ جانانت میشود همانی که زمان و مکان بهر وصال او؛ تفاوتی ندارد. تمامِ تنت چشم میشود تا بیابی اورا؛ دل، تنگِ آغوشش میشود و آرام را از روزگارت میگیرد.
🍃فرقی ندارد شام باشد یا #کربلا. بقیع باشد یا اصلا در همین تهران، پاک که باشی؛ دل که وصل شده باشد، رزق میشود شهادت آنهم با امضای #مادر_سادات. برادرت را خدا در سال ۶۷ میان عملیات مرصاد گلچین کرد و تو نیز راه برادر را در پیش گرفتی؛ محافظ مجلس بودی و با افراد زیادی رو به رو میشدی؛ بارها و بارها آسیب دیدی و آزارت دادند اما سکوت کردی و آرام گرفتی تا مبادا وظیفه خود را نسبت به این نظام خدشه دار کنی...
🍃ورد زبانت بود که میخواهی #مدافع_حرم شوی؛ عشق به عقیله ی بنی هاشم دیدگان زمینی ات را بسته بود و آن ها را به آسمان گشوده بود. مشغول انجام خدمت بودی، که تروریست های تکفیری ناجوانمردانه از پشت حمله کردند؛ همچون همیشه تو و دوستانت فداکارانه میان میدان بودید؛ به فاطمه ی زهرا(س) اقتدا کردی و از ناحیه صورت مجروح شدی، بر زمین افتادی اما وجودت تمام تلاشش را میکرد تا بایستد و نگذارد تکفیری ها لحظه ای آرامش مردمِ #ایران را برهم زنند...
🍃نامردانِ #داعشی؛ زمانی که چشم های نیمه گشوده ات را دیدند، تاب نیاوردند و از هراس آن چشم های امیدوار؛ تیر آخر را بر سرت زدند و همچون #برادر شهیدت آغوش #ارباب را لبیک گفتی...
🍃تو؛ تازه دامادِ شهیدی! آخر روز عقدت به شهادت رسیدی و این نیز عروسی آسمانی بود برای تویی که همیشه خود را مدیون حسینِ فاطمه میدانستی. مخصوصا آن زمان هایی که تمام کارهای #هیئت را به تنهایی میکردی و در آخر با تواضع گوشه ی هیئت می ایستادی و #عزاداری میکردی♡
🍃ثابت کردی #عشق خود را و خدا نیز خریدار عاشقانه هایت شد. شهیدِ خدایی!
میشود رسم عاشقی کردن را نیز به ما بیاموزی؟!
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید #جواد_تیموری
📅تاریخ تولد : ۱٧ مرداد ۱٣٧۰
📅تاریخ شهادت : ۱٧ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : مجلس شورای اسلامی
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
🍃چندبار دیگر تقویم را چک میکنم، درست بود! انگار ذهنم درست میگفت او فرزند #جمعه بود! سندش جمعه پنجم اسفند بود. مصادف با شب #مبعث رسول اکرم خانواده احمدی جوان، صاحب طفلی شدند. پدر خانواده بنا بر حدیث #پیامبر و اینکه عید مبعث بود نامش را محمد گذاشت. و از اینجا روزگارِ #محمد_احمدی_جوان آغاز میشود.
🍃سالها با عجله جلو میروند و #محمد را با خود میبرند. بزرگ میشود، مرد میشود و خودش را وقف کار #خیر میکند. از تکریم خانواده #شهدا تا شبهای #تاسوعایی که برنامه مفصلی داشتند. محمد همه جوره ایستاده بود، بیهیچ گله و شکایتی، فقط برای #خدا ! و خدا چه زیبا آنها که از مالها و جانها و #خانوادهشان میگذرند را مژده داده...
🍃محمد هم در این محفل راه داشت. زمانی پروندهاش تکمیل شد که هوای #سوریه در سرش افتاد. نمیشد کنترلش کرد. مدام از شرایط آنجا میگفت، #رضایت_مادر را میخواست! مادر که راضی شد از پی آن برآمد که حلالیت بگیرد. همه میدانستند که قرار نیست هر رفتی برگشتی داشته باشد ولی #دل که این قاعده و قانونها سرش نمیشد...
🍃حلال کردند و فهمیدند بار دیگر او را به اسم محمد احمدی جوان نمیبینند بلکه پیکری خوابیده در #تابوت را با نام #شهید میبینند. و قصه در سوریه همینگونه رقم خورد. شب جمعه همزمان با تاسوعای حسینی وقت #پرواز بود. باز هم #شب_جمعه!
🍃رزقهایی که از این شبها به دستش میرسید تمامی نداشت! حالا رزق #جانبازی در این شب و مناسبتی که همیشه برایش از جان مایه میگذاشت نصیبش شده بود. چند روز در بستر خوابید و درد کشید، دقیق نمیدانم. ولی خوب میدانم شب جمعه بود که جام #شهادت را به کامش ریختند و سند پرواز را به نامش زدند. و امروز #ششمین سالی است که از پروازش میگذرد و امشب نیز شب جمعه است. در شب زیارتی #ارباب یادمان باش برادر...
♡ #سالگرد_شهادتت_مبارک♡
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🥀به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #محمد_احمدی_جوان
📅تاریخ تولد : ۵ اسفند ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آذر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : شهرستان تنگستان
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
تو بِه زِ مَن سرِ کویَت هِزارها داری
وَلی بِدان کِه گِدایَت فَقط تورا دارَد(:
#اربآب♥️
#اللهمالرزقناحرم
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
بسمِ ربِّ شهدا
متولد بهاری و مثل #بهار،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان.
وارثِ نامِ عموی #شهیدت شدی، علیرضا
و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر #سینه حک کرده است.
به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی.
میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند"
و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی...
موقع رفتن به همسرت گفتی؛
"اینجا کربلاست...امروز #عاشوراست و #حسین (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا #لبیک گفتی...
تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق #حسین جنگیدید و همچون آنها در #کربلای_خانطومان سر بر زانوی #ارباب سلام آخر را زمزمه کردید...
بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ #خانطومان...
حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادتهای شما میافتند.
چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت #پیکرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر
از #محمد_بلباسی اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو #زینب بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به #انتظار نشسته
جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان،#اردیبهشت
#تولدت_مبارک ، بابایِ محمدامین
✍ #زهرا_قائمی
☘️به مناسبت تولد شهید #علیرضا_بریری
📅تاریخ تولد : ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر
📅تاریخ شهادت : ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان
🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر
@sangareshohadababol
🍃و اردیبهشتی که به نام توست. تویی که فرشته ی بی بالی و با مهربانی های برادرانه ات، راه خودت را به ما نشان میدهی.
🍃تو، شهید پاییزیِ مدافعین حرمی، همان #شهیدی که وجودش زندگی میبخشد صدای خش خش برگ های پاییزی را.
🍃کربلا رفتنت را در پاییز تجربه کردی.
عقد، عروسی و نهایت آرزوی همیشگی ات که وصال حضرت یار بود، اما #تولدت بهاری بود، متفاوت تر از تمام رویداد های زندگی ات. چون تو متفاوت ترینی.
🍃قدم نهادن تو در این دنیا اوج خلقت #خداست و دل سپردن به تو و وجودت عاشقانه ترین لحظات این آفرینش.
🍃آن زمان هایی که آرام و #محجوبانه، سر به زیر سر سخن میگفتی، همیشه میان سخنانت از #امامان و پیشوایان حدیثی یاد میکردی و اینگونه دل آدم با حرف هایت آرام میشد
🍃یا آن زمان هایی که در هیئت، با سوز دل برای #ارباب بی کفن اشک میریختی و سینه ات از فرط سینه زنی کبود میشد. این ها تمام اتفاقاتی است که تولد تو به ارمغان اورده، تویی که مادرت میگفت از همان کودکی با دیگر فرزندانش فرق داشتی.
🍃میدانی برادر جان، نام تو شده سنگ #صبور این روزهایم، شرمنده ام، آری میدانم کم گذاشته ام اما، تو میبخشی. چشم میپوشی و #برادرانه حمایتم میکنی تا آن بشوم که خدا میخواهد
🍃تو همیشه هستی و منم دلخوشم به بودن همیشگی ات، به عشق بی نهایتی که به #عمه_سادات داری و منی ک همنشینت میشوم هم از آن بهره مند میکنی آنگونه که با نام #زینب(س) جان میگیرم و زیرلب نام تورا میبرم
✍ : #اسماء_همت
سالروز #تولد #شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی
تاریخ تولد: ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸
تاریخ شهادت: ۵ آذر ۱۳۹۴. حلب
مزار شهید: قزوین
@sangareshohadababol
🍃محمد اسدی، پسری مودب و عاشق #اهلبیت(علیهالسلام) و این عشق است که راه را برای همه چیز باز میکند حتی ناممکن ها. اما شهادت ممکنی است که راهش فقط عاشقی است. #عشق با شجاعت، با جسارت و با #بصیرت که تو همه اینها را یکجا داشتی
🍃پسری دهه شصتی که متولد میشود تا روزی با شهادت نقطه بگذارد بر آخرِ دفتر زندگیاش. چهل روز، به چله نشست تا راه اعزام برایش هموار شود و شب تا صبح را عبادت کرد و راز و نیاز تا بالاخره راهیِ سرزمینِ عشق شد. و من معتقدم همه اینها از برکت #نمازهای_اول_وقت اوست.
🍃وقتی برای #خدا خالص میشوی و تنها به شوقِ نگاهِ او قدم برمیداری، او نیز خودِ تورا به آغوش میکشد. به بهترین شکل ممکن! در ماهِ مهمانی، با زبان روزه و مثل #ارباب لب تشنه
🍃حال تو پرستویِ خوش رقصِ آسمانهایی و ما گیر کرده به زنجیر دنیا، دعایمان کن ای #شهید، شاید نفس حق شما گره گشای کارمان باشد
✨#پروازت_مبارک پرستوی حرم
✍️نویسنده: #زهرا_قائمی
سالروز #شهادت
#شهید #محمد_اسدی
تاریخ ولادت : ۳٠ شهریور ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۷ خرداد ۱۳۹۵
محل شهادت : سوریه
مزار شهید : مشهد بوستان خورشید
@sangareshohadababol
🍃دل که به یارت دهی؛ عاشق که شوی؛ جانانت میشود همانی که زمان و مکان بهر وصال او؛ تفاوتی ندارد. تمامِ تنت چشم میشود تا بیابی اورا؛ دل، تنگِ آغوشش میشود و آرام را از روزگارت میگیرد.
🍃فرقی ندارد شام باشد یا #کربلا. بقیع باشد یا اصلا در همین تهران، پاک که باشی؛ دل که وصل شده باشد، رزق میشود شهادت آنهم با امضای #مادر_سادات. برادرت را خدا در سال ۶۷ میان عملیات مرصاد گلچین کرد و تو نیز راه برادر را در پیش گرفتی؛ محافظ مجلس بودی و با افراد زیادی رو به رو میشدی؛ بارها و بارها آسیب دیدی و آزارت دادند اما سکوت کردی و آرام گرفتی تا مبادا وظیفه خود را نسبت به این نظام خدشه دار کنی...
🍃ورد زبانت بود که میخواهی #مدافع_حرم شوی؛ عشق به عقیله ی بنی هاشم دیدگان زمینی ات را بسته بود و آن ها را به آسمان گشوده بود. مشغول انجام خدمت بودی، که تروریست های تکفیری ناجوانمردانه از پشت حمله کردند؛ همچون همیشه تو و دوستانت فداکارانه میان میدان بودید؛ به فاطمه ی زهرا(س) اقتدا کردی و از ناحیه صورت مجروح شدی، بر زمین افتادی اما وجودت تمام تلاشش را میکرد تا بایستد و نگذارد تکفیری ها لحظه ای آرامش مردمِ #ایران را برهم زنند...
🍃نامردانِ #داعشی؛ زمانی که چشم های نیمه گشوده ات را دیدند، تاب نیاوردند و از هراس آن چشم های امیدوار؛ تیر آخر را بر سرت زدند و همچون #برادر شهیدت آغوش #ارباب را لبیک گفتی...
🍃تو؛ تازه دامادِ شهیدی! آخر روز عقدت به شهادت رسیدی و این نیز عروسی آسمانی بود برای تویی که همیشه خود را مدیون حسینِ فاطمه میدانستی. مخصوصا آن زمان هایی که تمام کارهای #هیئت را به تنهایی میکردی و در آخر با تواضع گوشه ی هیئت می ایستادی و #عزاداری میکردی♡
🍃ثابت کردی #عشق خود را و خدا نیز خریدار عاشقانه هایت شد. شهیدِ خدایی!
میشود رسم عاشقی کردن را نیز به ما بیاموزی؟!
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید #جواد_تیموری
📅تاریخ تولد : ۱٧ مرداد ۱٣٧۰
📅تاریخ شهادت : ۱٧ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : مجلس شورای اسلامی
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol